eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
22.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سقوط هواپیمای نظامی که توسط ساقط شد به هلاکت رسید. توضیحات پیرامون مایک و جنایاتش @rozaneebefarda
افغانستان تکه جدا شده از ایران، در چنگال @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چند وقتی است که اخبار تحولات افغانستان در صدر اخبار منطقه قرار گرفته است؛ به مرور بر اغلب مناطق مسلط شده و دولت مستقر این کشور در آستانه سقوط قرار گرفته است. مردمان مظلوم و نجیب افغان، خصوصا شیعیان، دوباره پابرهنه و خانه‌به‌دوش و هراسان، آواره کوه و بیابان شده‌اند. خانه‌ها ویران می‌شود، خون‌های مظلومان برزمین ریخته می‌شود، شالوده نظم و امنیت نیم‌بند موجود درهم می‌شکند و تحولات اخیر، خبر از آینده‌ای مبهم می‌‌دهد. طالبان در چند سال اخیر، به موازات تحرکات نظامی و توسعه قلمرو خود، تلاش‌های دیپلماتیک را نیز به‌طور جدی دنبال کرد و هم‌زمان با مذاکره با همسایگان مؤثر خود، خصوصا چین و ایران، مذاکرات پنهان و آشکار با آمریکا و روسیه را نیز دنبال کرد. اکنون با سناریوی سیاسی پیچیده و چندلایه‌ای از سوی این گروه مواجهیم که قضاوت در مورد آن اصلا آسان نیست. اینکه دولت روحانی که به دنبال تحمیل برجام‌ منطقه‌ای بر کشور بود با طالبان دل و قلوه رد و بدل کند، امری به غایت متناقض با شعارهای آنان بود اما عرصه سیاست خارجی در نگاه طیفی از سیاست‌مداران وطنی، جولانگاه عملگرایی و صرفا ابزار تأمین منافع است. گذشته از عملکرد دولت که مورد نقد فراوان قرار گرفته، در این روزها با کمال تعجب با طیفی از کنش‌گران سیاسی مدعی انقلابی‌گری مواجهیم که برای توجیه رویکرد جدید ایران در مواجهه با طالبان، این گروهک بدسابقه و جنایت‌پیشه را جنبش اصیل منطقه می‌خوانند و مدعی تغییر آنان می‌شوند و وعده در امان ماندن مردم و خصوصا شیعه از گزند آنان می‌دهند و در عین حال هم ژست دینی و انقلابی می‌گیرند و هم داعیه‌دار شناخت تحولات افغانستان و ماهیت واقعی طالبان هستند! اینکه در سطح وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی، سپاه قدس و سایر نهادهای قانونی نظام، مذاکره یا روابط یا قرار و مداری با یک گروه شبه‌نظامی خطرناک انجام پذیرد، البته پذیرفتنی است؛ خصوصا اگر با لحاظ مصالح عالیه کشور و مردم و تأمین امنیت و منافع ملی ایران صورت گرفته باشد اما؛ این امر هرگز نباید به تطهیر گروهک تروریستی و اسلام‌ستیز و خون‌ریز طالبان منجر شود. کج‌فهمی و کم‌خردی و خشونت و خون‌ریزی در ذات و ماهیت طالبان نهفته است؛ حتی اگر با سایر مسلحین غائله سوریه، خصوصا داعش تفاوت بسیار داشته باشند، بازهم از حیث فکری منحرف و از حیث عملی جانی و مجرم و اهل فجور و فاجعه‌آفرینی اند. ایران اسلامی و انقلاب اسلامی با این قبائل خشک و خشن و کج‌اندیش و منحرف، هیچ نسبتی ندارد؛ ما تابع امامی هستیم که برای مبارزه با شاه و آمریکا هم حاضر نشدند مبارزه مسلحانه را در ایران تأیید کنند، در عین حال که اجازه استفاده از وجوهات برای خانواده مجاهدان فلسطینی سنی‌مذهب را دادند‌. مبارزه با آمریکا و هر نیروی اشغال‌گر دیگر، موجه و محترم است اما این‌که امروز گروهک طالبان علیه مردم افغانستان و دولت قانونی این کشور(با همه انتقاداتی که به‌ برخی عناصر وابسته آن وجود دارد) تفنگ به دست‌ گرفته، هیچ‌گاه قابل توجیه نیست و اگر موضع‌گیری‌های احساسی و عملگرایانه برخی انقلابی‌ها موجب شود در داخل و خارج از ایران، طالبان را به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی منتسب کنند، اجحافی بزرگ به نظام و امام خواهد بود. اگر این دوستان عجله به خرج ندهند، زودا که عناصر عملگرا و سکولار و غرب‌زده خود برای توجیه برخی مراودات مقطعی با طالبان وارد میدان می‌شوند و آنوقت دیگر بهانه‌ای برای انگ زدن به جریان انقلابی برای دفاع از طالبان بدسابقه و بدآتیه، و مهم‌تر از آن، بهانه برای اتهام‌زدن به نظام باقی نمی‌ماند؛ زیرا بهانه‌جویان به جای انتقاد و شبهه‌افکنی، خود در معرض حمایت از یک گروه منحرف برآمده‌اند و باید نسبت به مواضع خود پاسخگو باشند. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
افغانستان تکه جدا شده از ایران، در چنگال @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چند وقتی است که اخبار تحولات افغانستان در صدر اخبار منطقه قرار گرفته است؛ به مرور بر اغلب مناطق مسلط شده و دولت مستقر این کشور در آستانه سقوط قرار گرفته است. مردمان مظلوم و نجیب افغان، خصوصا شیعیان، دوباره پابرهنه و خانه‌به‌دوش و هراسان، آواره کوه و بیابان شده‌اند. خانه‌ها ویران می‌شود، خون‌های مظلومان برزمین ریخته می‌شود، شالوده نظم و امنیت نیم‌بند موجود درهم می‌شکند و تحولات اخیر، خبر از آینده‌ای مبهم می‌‌دهد. طالبان در چند سال اخیر، به موازات تحرکات نظامی و توسعه قلمرو خود، تلاش‌های دیپلماتیک را نیز به‌طور جدی دنبال کرد و هم‌زمان با مذاکره با همسایگان مؤثر خود، خصوصا چین و ایران، مذاکرات پنهان و آشکار با آمریکا و روسیه را نیز دنبال کرد. اکنون با سناریوی سیاسی پیچیده و چندلایه‌ای از سوی این گروه مواجهیم که قضاوت در مورد آن اصلا آسان نیست. اینکه دولت روحانی که به دنبال تحمیل برجام‌ منطقه‌ای بر کشور بود با طالبان دل و قلوه رد و بدل کند، امری به غایت متناقض با شعارهای آنان بود اما عرصه سیاست خارجی در نگاه طیفی از سیاست‌مداران وطنی، جولانگاه عملگرایی و صرفا ابزار تأمین منافع است. گذشته از عملکرد دولت که مورد نقد فراوان قرار گرفته، در این روزها با کمال تعجب با طیفی از کنش‌گران سیاسی مدعی انقلابی‌گری مواجهیم که برای توجیه رویکرد جدید ایران در مواجهه با طالبان، این گروهک بدسابقه و جنایت‌پیشه را جنبش اصیل منطقه می‌خوانند و مدعی تغییر آنان می‌شوند و وعده در امان ماندن مردم و خصوصا شیعه از گزند آنان می‌دهند و در عین حال هم ژست دینی و انقلابی می‌گیرند و هم داعیه‌دار شناخت تحولات افغانستان و ماهیت واقعی طالبان هستند! اینکه در سطح وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی، سپاه قدس و سایر نهادهای قانونی نظام، مذاکره یا روابط یا قرار و مداری با یک گروه شبه‌نظامی خطرناک انجام پذیرد، البته پذیرفتنی است؛ خصوصا اگر با لحاظ مصالح عالیه کشور و مردم و تأمین امنیت و منافع ملی ایران صورت گرفته باشد اما؛ این امر هرگز نباید به تطهیر گروهک تروریستی و اسلام‌ستیز و خون‌ریز طالبان منجر شود. کج‌فهمی و کم‌خردی و خشونت و خون‌ریزی در ذات و ماهیت طالبان نهفته است؛ حتی اگر با سایر مسلحین غائله سوریه، خصوصا داعش تفاوت بسیار داشته باشند، بازهم از حیث فکری منحرف و از حیث عملی جانی و مجرم و اهل فجور و فاجعه‌آفرینی اند. ایران اسلامی و انقلاب اسلامی با این قبائل خشک و خشن و کج‌اندیش و منحرف، هیچ نسبتی ندارد؛ ما تابع امامی هستیم که برای مبارزه با شاه و آمریکا هم حاضر نشدند مبارزه مسلحانه را در ایران تأیید کنند، در عین حال که اجازه استفاده از وجوهات برای خانواده مجاهدان فلسطینی سنی‌مذهب را دادند‌. مبارزه با آمریکا و هر نیروی اشغال‌گر دیگر، موجه و محترم است اما این‌که امروز گروهک طالبان علیه مردم افغانستان و دولت قانونی این کشور(با همه انتقاداتی که به‌ برخی عناصر وابسته آن وجود دارد) تفنگ به دست‌ گرفته، هیچ‌گاه قابل توجیه نیست و اگر موضع‌گیری‌های احساسی و عملگرایانه برخی انقلابی‌ها موجب شود در داخل و خارج از ایران، طالبان را به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی منتسب کنند، اجحافی بزرگ به نظام و امام خواهد بود. اگر این دوستان عجله به خرج ندهند، زودا که عناصر عملگرا و سکولار و غرب‌زده خود برای توجیه برخی مراودات مقطعی با طالبان وارد میدان می‌شوند و آنوقت دیگر بهانه‌ای برای انگ زدن به جریان انقلابی برای دفاع از طالبان بدسابقه و بدآتیه، و مهم‌تر از آن، بهانه برای اتهام‌زدن به نظام باقی نمی‌ماند؛ زیرا بهانه‌جویان به جای انتقاد و شبهه‌افکنی، خود در معرض حمایت از یک گروه منحرف برآمده‌اند و باید نسبت به مواضع خود پاسخگو باشند. @rozaneebefarda
بداخلاقی رسانه‌ای در @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در برنامه امشب جهان‌آرا با موضوع و آینده افغانستان، دو کارشناس حضور داشتند که رویکردشان کاملا نسبت به طالبان جانب‌دارانه بود. تا اینجای کار شاید قابل درک باشد که این برنامه در قالب مأموریت رسانه‌ای خود عمل کند ولو اینکه برای برخی نخبگان حوزوی و دانشگاهی قابل قبول نباشد. اما روند برنامه در هنگام سخن گفتن میهمان تلفنی برنامه، از طلاب افغانستانی ساکن مشهد، به شدت و ناعادلانه پیش رفت! طلبه‌ای به نام سیدمجاهد که از منتقدان طالبان بود، تا آغاز به سخن کرد با واکنش تند یکی از میهمان‌ها به نام اسلام‌زاده مواجه شد و او هتاکانه این طلبه را خطاب کرد و به دامن زدن به متهم ساخت! بدتر آنکه او اجازه نداد بحث این طلبه منتقد منعقد شود و در برخوردی تند و خشن و تحقیرآمیز، بحث او را منهدم کرد! جالب آنکه مجری هم یا نتوانست و یا نخواست او را جای خود بنشاند و از این رو بحث آن برادر افغانستانی شیعه ناتمام و ناقص ماند و مجبورا در حد یک دقیقه فرصت یافت تا بحثی خنثی که به آقای میهمان برنخورد، مطرح سازد!! جالب‌تر آنکه در آخر این کارشناس رادیکال و تندگو ۸ دقیقه فرصت یافت تا مثلا تحلیل‌های خود را ارائه کند! این سبک اداره برنامه جهان‌آرا، بسیار زننده و برخلاف اخلاق انقلابی است. فارغ از همه خدمات شبکه انقلابی افق و برنامه بسیار موفق جهان‌آرا، این رویه القای مستقیم یک پیام رسانه‌ای سفارشی و تحقیر میهمان افغانستانی و بیان مطالبی که در فضای رسانه‌ای معاندان و حتی در فضای رسانه‌ای داخل افغانستان و افغانستانی‌های داخل ایران، موجب القای گردیده است، هیچ نسبتی با مبانی رسانه‌ای جریان انقلابی ندارد و اساسا با عقلانیت رسانه‌ای نیز ناسازگار است؛ چه اینکه هم موجب بدنامی جریان انقلابی می‌شود و بر تهمت همگرایی طالبان با انقلابیون دامن می‌زند و هم موجب رنجش و بلکه انزجار مردم شیعه افغانستانی خواهد شد و سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی و عمق راهبردی نظام اسلامی را نابود خواهد کرد! این برادران آمده اند ابرو را درست کنند، حالا انگار دارند چشم را کور می‌کنند! نکته مهم دیگر آنکه، در جهان‌آرا و تلویزیون ایران پژواک صدای افغانستانی‌ها نیست و حضور ندارند و این یعنی آب در هاون کوبیدن! این چند کلمه درد دل هرگز به معنای باطل بودن سخنان آن کارشناس تندمزاج نیست، چه اینکه نباید به معنای تأیید مواضع آن طلبه افغانستانی هم تلقی شود. صرفا تذکری است در جهت بهتر شدن اوضاع آشفته یک برنامه انقلابی و مؤثر. به هر حال لازم است جبران کنند، تا بیش از این خسارت به بار نیامده است. خود دانند.... 🔶پی‌افزود پیوست رسانه‌ای هماهنگ با عملیات میدانی سیاسی، نظامی و دیپلماتیک، کاملا منطقی است و این قابل درک و قابل دفاع است که اگر به هر دلیل فعلا نظام با لحاظ مجموع مصالح عالیه تشیع و اسلام و مردم افغانستان، تصمیم خاصی اتخاذ کرده باید تمام قد به تقویت و همراهی پرداخت اما انتظار بی‌جایی نیست که همین مأموریت را دوستان به طور تمیز انجام دهند! موجبات رنجش افغانستانی‌ها را فراهم نکنند! از این گذشته، باید برخی دوستان درک کنند که و بهنگام در مورد مسائل پیچیده هم بخشی از پیوست رسانه‌ای است! گاهی برخی اقدامات سطحی ممکن است زحمات چندین ساله سربازان مجاهد بدون مرز را بر باد بدهد یا نخبگان حوزوی و دانشگاهی افغانستانی را از ایران دور کند یا به القائات دشمن در مورد نحوه مواجهه جمهوری اسلامی با مردم افغانستان دامن بزند و اگر چنین شود، گاه قابل جبران نیست. @rozaneebefarda
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید|| وزارت خارجه حمله ناجوانمردانه گروهک طالبان به پنجشیر را محکوم کرد حملات دیشب به پنجشیر به اشد وجه محکوم است ▫️سخنگوی وزارت خارجه: اخباری که از پنجشیر می‌رسد، اخبار نگران کننده‌ای است. حملات دیشب به اشد وجه محکوم است. 🔹شهادت رهبران افغانستان مایه تأسف است و تاریخ افغانستان نشان داده است که دخالت مستقیم و غیر مستقیم خارجی در امور افغانستان، نتیجه ای جز شکست برای نیروهای متجاوز ندارد. 🔶حاشیه هرچند روابط و وضعیت فکری/سیاسی شخص احمد مسعود هنوز شفاف نیست و همین ابهام موجب عدم اعتماد به او می‌شود اما قطعا و حتما هیچ منطقی ندارد و در این ماجرا خوی وحشیانه خود را نشان داد و ثابت کرد که برخلاف اظهارات سست تطهیرکنندگان ساده‌اندیش طالبان، همچنان به مرام سابق خود پایبند است و تغییرات تاکتیکی هم در سیره آنها بسیار موقتی بوده است! اینان برای تسلط بر پنجشیر حاضرند مردم آنجا را قتل عام کنند! حالا باید حال طرفداران طالبان را دید که چه زود تحلیل های آبکی شان بر باد رفته است! در حملات خونین به پنجشیر رسما وارد جنگ داخلی افغانستان شد و روابط پنهانش با را علنی کرد. این موضعگیری بیش از هر چیز متوجه این تجاوز پاکستان است و البته نخستین مرزبندی رسمی جمهوری اسلامی علیه رویکرد غلط طالبان در کشتار مردم مظلوم افغانستان است. @rozaneebefarda
اصلاح‌طلبان و ماجرای ! اختصاصی|| جعفر بحرینی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اصطلاح‌طلبان که از قضا خود را ادامه دهنده، روشنفکران غربزده دوران پهلوی می‌دانند و عملا ادامه دهنده همان خط منحط هستند، این روزها در چالشی بزرگ زمین‌گیر شده‌اند! طالبان که به دیدگاه برخی، با حمایت ویژه آمریکایی‌ها و برای فشار به تولد یافته بود، با حمایت مستقیم یا نقش‌آفرینی غیرمستقیم آمریکا در دو دهه پیش بر افغانستان مسلط شد و در دوران ۵ ساله حکمرانی‌اش، غرب وحشی با اتکا به رفتارهای ارتجاعی آنها بیشترین ضربه را به وجهه اسلام زدند و طالبان را ابزاری برای تخریب اسلام ناب در منظر جهانیان قرار دادند. اصلاح‌طلبان که از مدَّت ها قبل در سودای کنار زدن «اسلام سیاسی» از صحنه بودند، به تبعیت از کدخدای‌شان چهره کاریکاتوری طالبان را پیراهن عثمان کردند برای حمله به اسلام سیاسی! آنها نخواستند مبدأ و منشأ این تفکرات ناقص را ببینند. از همین رو وقتی آمریکا از خلیج خوک‌ها به به بهانه حملات یازده سپتامبر، نه به عربستان و نه حتی به پاکستان، بلکه به افغانستان و چند سال بعد به عراق حمله کرد، جماعت اصلاح‌طلب(بخوانید تسلیم‌طلب)، فرش‌ قرمز زمهریر برای آمریکا پهن کردند و کف و سوت زدند که «منجی آمد»! و مدعی شدند «دموکراسی آمریکایی به فریاد مسلمین رسیده است تا آنها را از دیو افراطی گری نجات دهد»! تا اینجا شاید عامه مردم به اصلاح طلبان حق می دانند که به نام آزادی و دموکراسی مخالف طالبان باشند و هرچند آمریکا برخلاف اصول دموکراسی و قوانین بین المللی به دو کشور حمله نظامی کرده، ولی خب جماعت روشنفکر غربگرا ، بار اولش نیست که زیر علم غرب سینه می زند. چالش واقعی برای اصلاح طلبان وقتی شروع شد، که چهره بسیار کریه تر و زشت تر از طالبان، یعنی در غرب کشور فعَّال شد. آنها طبق همان اصل قبلی مخالفت با طالبان می‌بایست با این چهره زشت هم مخالفت می کردند و حتی حکم جهاد می دادند. و با استناد به همان اصلی که حمله آمریکا به دو کشور مستقل را اجازه می‌دادند، به ایران هم حق دفاع از منافع ملِّی خود می دادند. امَّا در کمال تعجَّب و در یک تناقض آشکار ، نه تنها دیو سیاه داعش را محکوم نکردند! نه تنها از آمریکا نپرسیدند که محصول حضور در عراق و افغانستان چه بود که فرزند ناخلف داعش متولد شد! و نه تنها حق دفاع از میهن و ملت را صادر نکردند، بلکه با وقاحت تمام نوک پیکان حملات را به جای اجنبی، سوی خودی‌ها نشانه گرفتند! از قضا گفتمان مقاوت، با قهرمانانی چون «شهید سلیمانی» اژدهای هفت سر داعش را خفه کرد، آمریکا که تمام رشته هایی که برای غرب آسیا بافته بود را پنبه دید، به جای داعش، قهرمان مبارزه با تروریسم را در مقابل چشم همگان، به شهادت رساند. اصلاح طلبان این بار هم سکوت مرگ گرفتند! آنان نه تنها بعد از جنایت فرودگاه بغداد از دولت تروریست آمریکا فاصله نگرفتند که همچنان ضمن سازشکاری با قاتلان حاج قاسم، حرف دشمن را تکرار کردند! جالب است اگر طالبان بد است، پس داعش باید هزاران برابر بدتر باشد و قهرمان مبارزه با داعش باید هزاران برابر محبوب تر باشد، امَّا این جماعت غرب دوست، مانند تمام چُغاک های تاریخ به رستم کشی عادت دارد. این ایام آمریکا با خفت و خواری تمام، افغانستان را ترک کرد، ارتشِ حدودا ۳۵۰هزار نفری و دولت ساخته آمریکا و چند هزار میلیارد دلاری که آمریکا به بهانه صدور دموکراسی در افغانسان خرج کرد، تنها ده روز در مقابل جماعتِ حدودا ۸۰ هزار نفره «طالبان» دوام آورد! این بار هم حضرات اصلاح طلب این ننگ را نیز سانسور کردند! چنان که با هیاهو و فرافکنی، تمام تلاش خود را به کار بستند تا فرار مفتضحانه و شکست تاریخی آمریکایی‌ها در افغانستان به حاشیه برود! امَّا چالش جدید برای آنها این است که دقیقا قرار است بر طبق کدام اصول قبلی با طالبان مخالفت کنند؟ آیا همانطور که داعش را سانسور کردند؟ یا همانطور که 20 سال قبل به آمریکا اجازه مبارزه با طالبان را دادند؟! دسته ای از فعالان سیاسی مذهبی ایرانی چون «مولوی عبد الحمید» که همواره به همگرایی سیاسی با اصلاحات شناخته می‌شوند، از تسلط طالبان بر افغانستان رسما ابراز خوشحالی کرده اند. گروهی دیگر سودای، کمک به جریان پنجشیر را دارند، عده‌ای هم احتمالا به دنبال شمع‌ می‌گردند تا برای جان‌باختگان آمریکایی، روشن کنند! چشمان منتظر منصفان و آگاهان منتظر اقدام عاجل و مواضع شفاف اصلاح طلبان هستند، آیا آنها برای آنچه مقاومت در پنجشیر می‌نامند حاضر به خطر و حضور در میدان می‌شوند و به نبرد با طالبان می روند؟ آیا حاضرند مولوی عبدالحمیدها را نه ملامت که نصیحت کنند که چرا از طالبان طرفداری می کنی؟ آیا حاضرند اشتباه گذشته و تمام تهمت های قبلی خود به گفتمان مقاومت را پس بگیرند و از ملت غیور ایران اسلامی و در پیشگاه تاریخ عذر خواهی کنند؟! @rozaneebefarda
روزنامه جمهوری اسلامی به جرگه روزنامه‌های زنجیره‌ای غربگرا پیوسته است! انتقادات صریح از @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دوستانه با آقای مسیح مهاجری   ۱- روزنامه جمهوری اسلامی که تا چند سال قبل داشت و مدتی است به جمع روزنامه‌های زنجیره‌ای و غربگرا پیوسته است، در شماره روز شنبه‌خود این خبر را نقل کرده است که «محب‌الله موفق از تک‌تیراندازان ماهر گروه ، شهردار میمنه مرکز ولایت فاریاب شد». و در تفسیر آن نوشته است «شباهت‌های طالبان با ما، دارد آشکارتر می‌شود»! و از این طریق به کنایه، آقای دکتر شهردار جانباز تهران که همه عمر خود را در خدمت به اسلام و انقلاب سپری کرده و در جبهه‌های جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل شده است، با تک‌تیرانداز طالبان مقایسه کرده و برابر نشانده است! ۲- خطا اگر یک، دو، سه و یا چند بار باشد می‌توان آن را خطا ارزیابی کرد ولی چنانچه پی‌در‌پی بود و به تکرار نشست، «خط» است. متاسفانه بعد از پیوستن روزنامه جمهوری اسلامی به غربگراهای وطنی، نمونه‌هایی از این دست، ‌اندک و کم‌شمار نیست و به طور طبیعی و منطقی این تلقی را پیش می‌آورد که مواضع یاد شده از نوع «خط» است و نه خطا! ۳- در این وجیزه اما، سخنی کوتاه و دوستانه با جناب آقای مسیح مهاجری، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی در میان است و آن، اینکه؛ الف: جناب مهاجری چه شباهتی میان تک‌تیرانداز طالبان و دکتر علیرضا زاکانی، شهردار بسیجی و جانباز تهران دیده‌اید که باعث شده ایشان را با تک‌تیرانداز طالبان مقایسه کرده و برابر و همسان معرفی کنید؟! ب: آیا شهردار تهران را به این علت که در جنگ تحمیلی حضور داشته است با تک‌تیرانداز طالبان که او نیز اهل جنگ بوده است، یکسان و هم‌طراز دانسته‌اید؟! یعنی حضرتعالی که در کسوت شریف روحانیت هستید، نمی‌دانید «جنگجو» بودن به تنهایي نمی‌تواند ملاک ارزیابی باشد که حضور دکتر زاکانی در جنگ تحمیلی و دفاع ایشان از جان و مال و ناموس مردم این مرز و بوم را با حضور تک‌تیرانداز طالبان در جنگی که دستکم در گذشته آمریکا و اسرائیل مدیریت آن را برعهده داشته‌اند، برابر دانسته‌اید و این دو را شبیه یکدیگر معرفی کرده‌اید؟! جناب آقای مهاجری! به یقین منظور شما طالبانی نیست که امروزه -ولو به ظاهر- با آمریکا در ستیز است، چرا که در این صورت مشکل دیگری نیز پیش می‌آید و آن اینکه حضرتعالی مقابله با آمریکا را هم زشت و ناپسند می‌دانید؟! آیا ده‌ها آیه از کلام خدا و از جمله، این آیه از سوره مبارکه نساء به گوشتان آشنا نیست که « الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الله وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ - آنان که ایمان آورده‌اند، در راه خدا می‌جنگند؛ و کسانی که کافر شده‌اند، در راه طاغوت می‌جنگند»؟! هر دو می‌جنگند اما، این کجا و آن کجا؟! ج: جناب آقای مسیح مهاجری! دکتر زاکانی یک پزشک متخصص است و در جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل شده است. حالا با عرض پوزش جای این سؤال است که در آن هنگام بنده و شما کجا بودیم؟! ۴- و بالاخره، علی‌رغم مواضع چند سال اخیر روزنامه جمهوری اسلامی، این احتمال هر چند ضعیف نیز وجود دارد که مطلب یاد شده از سر غفلت در آن روزنامه آمده و آقای مهاجری از آن بی‌اطلاع بوده‌اند که در این صورت پوزش رسمی و صریح ایشان را می‌طلبد... و... آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِين. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
بیانیه توهین آمیز در پاسخ به اخطار ایران در مورد حقابه هیرمند گروهک طالبان خود را در موضوع حق آبه هیرمند، صاحب حق می داند و بر ادعاهای خود پافشاری می کند. 🔸حاشیه روزنه حمایت یکطرفه و بیش از حد طیفی از سیاسیون داخلی از گروهک طالبان موجب برای آنان شده است. آنان امروز آب را بر مردم سیستان بسته‌اند و بدین وسیله زمینه تولید فشار سیاسی مردم به نظام را فراهم کرده‌اند. از دیگر سو علنا از طالبان حمایت می‌کند. این در حالیست که عبدالحمید نیز به طرزی مشکوک و بدون وجه، مورد حمایت طیفی از سیاسیون تهران‌نشین است. این همه کم‌تدبیری واقعا نوبر است. کارگزاران دولتی قبل از هر تصمیم مهم در مورد سیستان باید نظر نیروهای محلی وفادار نظام (اعم از سنی و شیعه) را لحاظ کنند. وارد کردن این شبکه فراگیر محلی، مناسبات سیستان را به طور قاطع به نفع مردم و نظام اسلامی عوض می‌کند و عناصر مرموز را بر سر جای خویش می نشاند. @rozaneebefarda