eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم استاد که بود؟ میثم عبدالهی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️برادر عزیزی را از دست دادم که شنیدن خبر فوتش در ظهر روز عید قربان 30 تیر 1400 شمسی، کمرم را خم کرد. فاضل ارجمند و طلبه حوزه علیه قم و محقق پرکار آقای دکتر محمدحسین فرج نژاد، از فعالان انقلابی حوزه قم بود. سالها در قم درس خارج شرکت می‌کرد. سالها قبل از اینکه او را بشناسم، با برادر کوچک‌ترش، دوست بودم. بعد که با جناب محمدحسین از نزدیک آشنا شدم، او را فاضل و بادغدغه و باطلاع و خوش فکر و انقلابی یافتم و خیلی زود صمیمی شدیم. به شدت متواضع و خوش‌برخورد بود و علی رغم اینکه یک دانشمند پرکار و محقق پرتکاپو بود، ولی هیچ وقت خودش را نمی گرفت و رفتارش برادرانه بود. حاج محمدحسین عزیز، متولد 1359 و اهل شهر ابرقو در استان یزد و به شدت فعال بود و یک لحظه آرام و قرار نداشت. یک نیروی حزب‌الهی که در مسیر ترویج انقلاب اسلامی و آرمان امام و شهیدان، لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. با اینکه سالها در قم حضور داشت و مشغول درس طلبگی بود ولی زادگاهش را هم فراموش نمی‌کرد و مدام با یزد ارتباط داشت و رفت و آمد می‌کرد و در شهر یزد تشکیلات بزرگ تبلیغی و فرهنگی ایجاد کرده بود و جوانان دانشجو و طلبه را در آنجا آموزش می‌داد و برنامه‌های منسجم و اردوهای آموزشی و تفریحی داشت که برنامه های برای آموزش به جوانان تدارک دیده بود که خیلی مفید بود و اساتیدی را از قم و تهران دعوت می‌کرد و دوره های بسیار غنی ای برای جوانان بود. بنده هم در برخی از این دوره‌ها افتخار حضور داشتم و از نزدیک ثمره مجاهدت‌های او را دیده بودم. کارهای او با کمک فعالان فرهنگی یزد انجام می‌شد و هر کدام گوشه ای از کار را به عهده داشتند. درباره جریان زرسالار جهانی یهودی و رسانه‌های این جریان دغدغه جدی داشت و دراین زمینه دغدغه کار علمی کرده بود و مسلط بود. از تحقیقات استاد عبدالله شهبازی در کتاب زرسالاران و سایر آثارشان، در این زمینه متأثر بود و بخش عمده فعالیت‌های او حضور در جلسات تدریس و سخنرانی، برای دانشجویان و طلاب جوان و معرفی این جریانات و پاسخگویی به شبهات حول این موضوعات بود. زندگی بسیار زاهدانه و ساده‌هی داشت و علیرغم دانش و تحصیلات و سوابق علمی و حجم کار بالا، چون در بند پول نبود، طبعا وضع مالی‌اش هم بسیار معمولی بود و حقیقتا ساده‌زیست بود. با آنکه دوستان سال‌ها مدام به او می‌گفتند بخاطر خطر تردد با موتور، یک ماشین برای خود تهیه کند، بخاطر همین اوضاع سال‌ها نتوانسته بود ماشینی تهیه کند. هر چه هم پول به دستش صرف چاپ کتابهایش و کارهای فرهنگی‌اش در مسیر ترویج مبانی انقلاب اسلامی می‌کرد. ایشان از جمله محققین و پژوهشگران برتر کشور در حوزه رسانه بودند و آثار فاخری با موضوع رسانه‌های گروهی و صهیونیسم، از خود به یادگار گذاشت همچنین پروژه های پژوهشی بسیاری را نیز در مراکز علمی پژوهشی کشور تعریف کرد و نویسندگان دیگر زیر نظر و با راهنمایی و مشاوره او مطالعات را به ثمر رساندند. مهمترین تالیفات این کتابهاست: 1. اسطوره‌های صهیونیستی در سینما، محمدحسین فرج‌نژاد، تهیه‌کننده: موسسه فرهنگی هلال و مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ناشر: هلال‏ ‏، تهران، اول، ۱۳۸۸، ‏ ۳۳۶ص. (این کتاب در سال های ۱۳۹۵-۱۳۹۸ تجدید چاپ شده است.) 2. تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی (عرفان یهودی) در سینما، تالیف: محمدحسین فرج‌نژاد و رفیع‌الدین اسماعیلی، دانشگاه جامع امام‌حسین (ع)، موسسه چاپ و انتشارات‏ ، تهران، ‏ ۱۳۹۶، ۳۶۵ص. 3. دین در سینمای شرق و غرب؛ مکاتب شرقی (هندو، بودا، لامائیسم، ...)، محمدحسین فرج‌نژاد و دیگران، ناشران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، و مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اول‏ ، ۱۳۹۶، ۷۵۱ص. دکتر محمدحسین فرج نژاد، عضو هیئت مدیره انجمن مطالعات فضای مجازی حوزه علمیه قم، از اساتید سواد رسانه و فعالان عرصه پژوهش در حوزه صهیونیسم پژوهی بود. وقتی خبر تصادف خونین دیشب قم را در کانالهای قم خواندم، حتی یک لحظه هم احتمال ندادم که این خبر می‌تواند مربوط به این برادر عزیز ما باشد. امروز ظهر در کمال تاسف از ماجرا مطلع شدم. ضایعه بزرگی برای جریان انقلاب اسلامی است. خداوند این داغ بزرگ را بر ما آسان کند‌. برادر مجاهد و زاهدی از میان ما رفت که وجودش وقف مردم، نظام، ولایت و حوزه علمیه بود. عروج او را به محضر امام عصر عجل الله تعالی فرجه‌الشریف، و مقام معظم رهبری تسلیت می‌گوییم. همچنین به خانواده های مرحومان تسلیت عرض می‌کنیم. از خدای متعال برای بازماندگان صبر جزیل و برای مرحوم فرج نژاد و خانواده اش رحمت و مغفرت و علو درجات الهی را مسئلت می‌کنم. @rozaneebefarda
پیام تسلیت جناب آقای ابوالقاسم علیدوست به مناسبت ارتحال فاضل انقلابی، بسم الله الرحمن الرحیم إنا لله و إنا إلیه راجعون ▪️خبر درگذشت اندیشمند مِفضال، جوان باظرفیت و در حال رشد و شدنِ حوزه علمیه مبارکه قم، حجةالاسلام محمدحسین فرج‌نژاد -رحمة الله علیه- و خانواده محترم (همسر و فرزندان)، برای کسانی که ایشان را می‌شناختند و با آثار قلمی و بیان وی آشنا بودند، تا عمق استخوان سوزان و ناراحت‌کننده بود. و لکن الله -تعالی- یرید ما یشاء و یختار و الحمدلله علی کل نعمة و علی کل حال. ▪️مصیبت وارده را محضر خانواده‌های محترم فرج‌نژاد و بابایی، به‌ویژه حضرات آقایان حاج علی فرج‌نژاد و محمدرضا بابایی-سلمهما الله تعالی-، دوستان و شاگردان ایشان تسلیت عرض می‌کنم. ▪️ان‌شاءالله تعالی هستند دوستانی -به‌ویژه از روحانیون جوان شهرستان - که راه ناتمام ایشان را طی کرده و به انجام برسانند. چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۴/۳۰ ش یوم الاضحی ۱۴۴۲ ق قم المقدسه، حوزه علمیه، ابوالقاسم علیدوست @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فریاد مرگ بر اسرائیل در مجلس بزرگداشت استاد هم‌اکنون میدان امیرچخماق دارالعباده یزد @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر پاک مرحوم استاد و خانواده مظلومش بر دوش مردمان متدین و غیور ابرکوه تشییع شد اینجا همه ذکر اباعبدالله(ع) بر لب دارند و چشمه اشک چشم‌ها جاری است.... هم‌اکنون مراسم تدفین در حال برگزاری است. @rozaneebefarda
انقلابی زیستن به سبک محمدحسین فرج‌نژاد! محمد محمدی‌نیا @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 هر کار کردم از دیروز (روز عید قربان) ساعت 9:30 صبح (اولین لحظه اطلاعم) چند خطی برای بنویسم، نتونستم و نشد. این خانواده (حسین، همسرش، دو پسر، دختر ته‌تقاری و احتمالا...) حتما الان وضعشون خوبه. شک ندارم. دعا می‌کنم که بهتر باشه جایگاهشون. دیروز و امروز، درباره حسین چیزهایی نوشتند، اما مردی که توصیف شد، آقای فرج‌نژاد در صحنه کار جهادی، تلاش علمی، فعالیت خستگی‌ناپذیر فرهنگی و تربیتی، پژوهش، تألیف و... بود. هر وقت بتونم، روایت خودم از اندیشه و سیره عملی این مرد رو بیان خواهم کرد. الان حال و توانش رو ندارم. اینجا خیلی مختصر به حسین، وسط خونواده‌ی 5نفری‌شون اشاره می‌کنم: این زن و شوهر، نمونه خونواده‌ای بودن که با هم می‌ساختن. همسر حسین (خانم بابایی) خیلی علاقه‌مند بود به هنر و کار فرهنگی. حسین برای هر دو علاقه‌ی همسرش کاملا شرایط رو آماده می‌کرد. تعریف می‌کرد که چه هزینه‌هایی کرده تا همسرش کلاس‌های هنری مورد علاقه‌ش رو شرکت کنه یا لوازم این کار رو بخره، بااینکه درآمد خیلی بالایی نداشت. البته همسرش هم هنرجوی صرفا مصرف‌کننده نبود. با فروش تولیدات هنری‌ش یه مبلغ اندکی به دخل و خرج خونه کمک می‌رسوند. کمی بعدتر، علائق همسرش در تربیت و آموزش نونهالان شدت گرفت و دوست داشت مربی مهد یا دبستان باشه. حسین در این مقطع، برخلاف تصویر رایج از یک مرد جهادی در ایران، نصف روز در خونه می‌موند، مطهره‌ی کم‌سن‌وسال رو با دو تا داداشای شیطونش نگه می‌داشت تا مامانِ خونه بتونه دوره‌های آموزشی و آزمایشی مربی مهد و معلم دبستان رو بگذرونه. این برش‌ها از زندگی حسین رو دیگران نگفتن و لذا وادار شدم اشاره کنم. این زن‌وشوهر نمونه جالبی برای یه خونواده ساده و بی‌دنگ‌وفنگ ایرانی بودن. بالاخره مثل همه زن‌وشوهرا سر یه مسائلی بحثشون می‌شد، اما با هم می‌ساختن. تحمل کردنِ شرایطِ مردی با گستردگی فعالیت حسین فرج‌نژاد کار آسونی نیست، اما خانم بابایی شرایط رو کاملا فراهم می‌کرد. اگه این همکاری زنانه و مادرانه نبود، امکان نداشت حسین بتونه حسین فعلی باشه و متقابلا، حسین کاملا در خدمت خونواده بود. علاوه بر همراهی کامل در راستای اشتغال خانم بابایی، برای بچه‌ها بابا بود، نه یه فعال جهادی که نمی‌شناسنش. تمام طول هفته شاید تا نصفه شب جلسه رسمی و خونگی برای کار انقلاب داشت، اما همیشه بهم می‌گفت عصر جمعه‌ها رو هیچ کاری قبول نمی‌کنم تا جایی که بتونم. این چند ساعت مال بچه‌هاست. ساده‌ترین کاری هم که می‌کردن این بود: با این موتورِ علیه‌ماعلیه می‌رفتن تو بیابونای پردیسان و جاده کهک و اینجاها، آتیش «بزرگ» درست می‌کردن. تأکیدم داشت که آتیششون خیلی بزرگه، چون بچه‌ها بیشتر کیف می‌کنن. الان که می‌نویسم حالم دگرگون شده، بیشتر نمی‌تونم ادامه بدم. اما گفتن از «حسین فرجنژاد در متن خونواده» رو یه ضرورت می‌دونم،‌ درحالی‌که دختر و پسر انقلابیِ ما خوب نمیتونه خونواده‌داری کنه، از زندگی مشترک به خدا برسه و بهشت بخره. در شرایطی که آمار طلاق و تنش بین خونواده‌های مذهبی نگران‌کننده داره میشه، باید این جنبه‌ها رو هم گفت. اونایی که قلم شیوا و صدای رسا دارید و می‌خواید از حسین فرج‌نژاد یه الگو در جبهه‌ی انقلاب بسازید، این جنبه‌ها هم ضرورته. فعل‌ ماضی چقدر بده، وقتی داری به عزیزانت نسبت میدی: بود، می‌گفت، می‌رفت... این افعال ماضی بر حسب احوال ماست که خودمون رو زنده و اونا رو درگذشته و ناپیدا فرض می‌کنیم، در حالی‌که برعکسه. به قول آوینی، حقیقت اینه که زمان ما رو برده و اونا با ابدیت ماندگار شدن. ما از اون لحظه‌ی ابدیت درگذشتیم و به سوی اجل خودمون در حرکتیم. اونا هستن. بیشتر از ما هستن.‌ در سکوت و بهت فرو رفتم. گفتنی زیاده. هر وقت بتونم، خواهم گفت؛ از باقیات صالحات او، شیوه تفکرش، افقی که برای آینده حزب‌اللهی‌های امروز گشوده و رسم انقلابی زیستن . @rozaneebefarda
قربانی مولف در شام عرفه در پاسداشت [صفحه ۱ از ۳] اختصاصی|| سعید احمدی‌فرد شربیانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اپیزود اول: مدرسه شهید صدوقی سال 1385 بود که من در مدرسه شهید صدوقی حجره داشتم. فاز 1 مدرسه مختص به طلاب سطوح عالی بود که همگی در پایه های 7 به بالا و درس خارج مشغول به تحصیل بودند. من که هر هفته چهارشنبه عصرها برای دیدار خانواده به تهران می رفتم، برای استفاده بیشتر از درس های چهارشنبه شب ها و روزهای پنج شنبه، تا عصر پنج شنبه در قم می ماندم. در یکی از هفته ها درس چهارشنبه شب به دلیل کسالت استاد تعطیل شد و من در مدرسه بودم که اعلام شد در نماز خانه مدرسه بعد از نماز مغرب و عشا جلسه نقد فیلم برگزار خواهد شد. جوانی که در پشت تریبون قرار گرفت با تسلط درباره فیلم مورد نظر صحبت می کرد. فیلمی از اولیور استون کارگردان مطرح امریکایی درباره جنگ. ومن در ذهن خود احتمال هم نمی دادم چنین شخصی، از میان تحصیلکردگان حوزه باشد. اما در میانه سخن با توصیه به حاضران از خطاب «ما طلبه ها» استفاده می کرد و من از طلبه بودن او شگفت زده شدم. اپیزود دوم: مدرسه ولی عصر(عج) سال 1386-1392 بود که در طبقه اول مدرسه ولی عصر (عج) ساکن شدم. مدرسه ای که توسط حضرت آیت الله میرزا هاشم آملی(ره) بنا نهاده شده بود، و هیچ شباهتی به ساختمان و کاربری فعلی آن نداشت. جمعی از طلاب نخبه و درس خوان در این مدرسه گرد هم آمده بودند که یکی از آنها دوست من محمدجواد فرج نژاد بود. صمیمیت بین طلبه های این مدرسه متفاوت با مدارس خوابگاهی دیگر بود. وهمین باعث شده بود تا مدرسه و طلبه های آن از دیگران متمایز شناخته شوند. حسب نقل، آیت الله خامنه ای در سفر خود به قم که در سال 1389 انجام شد، خطاب به آقای لاریجانی، از آن مدرسه و طلبه های آن روز تمجید کرده بود. اپیزود سوم : هالیوود و صهیونیسم یکی از قوانین مدرسه ولی عصر (عج)، ممنوعیت استفاده از تلویزیون بود وچه خوب قانونی بود. نتیجه این قانون آن شده بود که من در ایام تعطیل که به تهران می رفتم با ولع به تلویزیون و برنامه‌های آن می پرداختم. مستندی در تلویزیون مشاهده کردم که موضوع آن روابط هالیوود و صهیونیسم بود. از حرفه ای ها یاد گرفته بودم اسم ها در تیتراژ پایانی فیلم مهمتر از خود فیلم هست. چنان که بعدها فهمیدم مقدمه ابتدای کتاب از خود کتاب مهمتر است. یکی از نامهایی که برایم جلب توجه کرد نام محمدحسین فرج نژاد بود که به عنوان پژوهشگر مستند از او یاد شده بود. در اولین فرصت از محمد جواد فرج نژاد پرسیدم که این شخص با شما نسبتی دارد؟ و او گفت که ایشان برادرم هستند. محمد جواد فرج نژاد درباره برادرش و برخی تالیفات او سخن گفت که درباره یهود و سینما نگاشته شده بود. اپیزود چهارم: مدرسه سعادت در سال 1392- 1396 در مدرسه سعادت ساکن بودم. مدرسه ای که تحت اشراف حضرت آیت الله جوادی آملی بود و در سالهای سکونت من دچار عارضه بی اشرافی شده بود. سال آخر با دوستی هم حجره شدم که تحصیلکرده دانشگاه بود و بعد از فارغ التحصیلی از رشته حقوق به حوزه آمده بود. در اثاث کشی این دوست، کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما» را دیدم، ووقتی با تعجب کتاب را دست گرفتم، تعجب هم حجره ای من بیشتر شد، شاید احتمال هم نمی‌داد که من در این وادی‌ها باشم. ووقتی از رفاقت خود با برادر مولف گفتم خوشحال شد، و از تخصص و تواضع فوق العاده محمد حسین فرج نژاد سخن گفت، وگفت که در کلاسهای او شرکت می کرده است. این دوست ما کسی بود که آنقدر به سینما علاقمند بود که در کلاسهای نقد فیلم مسعود فراستی در تهران شرکت می کرد. 🔘ادامه یادداشت: ▫️صفحه ۲: https://eitaa.com/rozaneebefarda/9517 ▫️صفحه ۳: https://eitaa.com/rozaneebefarda/9518 @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادی از خادم دستگاه اباعبدالله(ع) مرحوم استاد همه عزاداران و خادمان اباعبدالله الحسین علیه السلام که امسال در میان ما نیستند را در روضه‌ها یاد کنیم. و حمد و صلواتی به همه آنها هدیه کنیم. @rozaneebefarda