eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
خبر تلخ و تکانده بود؛ طلبه ای دیگر٬ بدون مورد تعرض قرار گرفته بود. چند روز بعد٬ خون پاک مرحوم با خون سیدالشهدا درآمیخت و در دل محرم به شهادت رسید. شهادتی مظلومانه و غریبانه٬ در ! در پس این حادثه تلخ٬ پرسش هایی بی پاسخ مانده است؛ ۱) این قبیل حمله به طلاب مظلوم و بی پناه که فارغ از هرگونه حفاظتی در دل جامعه روزگار می گذرانند٬ با چه انگیزه ای انجام می شود؟ آیا ٬ تقاص ناکارآمدی در اداره کشور را پس می دهد؟ یا آنکه مسئله پیچیده تر است و دشمن در پی تقابل سازی / است و ناکارآمدی دولت روحانی تنها زمینه را برای این پروژه فراهم کرده است؟! ۲) چرا دولتی که چند شعار و را با ٬ تحمل نمی کند و طلاب منتقدش را و می زند٬ در این موارد خود را کنار کشیده و است؟ آیا روحانیت قرار است شوند؟! ۳) نهادهای امنیتی و قضایی که جای خود دارند٬ اما از تعجب می کنیم که عکس العملی ندارند و کاملا عادی با این اتفاق ها برخورد می کنند. به راستی اگر یکی از این حملات متوجه یک آخوند سیلیبریتی یا صاحب منصب شود باز هم همین رویه را شاهد خواهیم بود یا زمین و زمان را بهم می دوزند برای برخورد و چاره جویی؟! ۴) برخی تشکل ها و چهره های مدعی روحانیت٬ هم جز سکوت و بی تفاوتی چیزی بروز نداده اند. خون طلاب بر زمین ریخته اما آقایان پرمدعا که پیش تر هم زیر تابوت هیچ شهیدی را نگرفته بودند مبادا که دامن به سیاست آلوده کنند٬ اینبار کارنامه شرم آورتری از خود نشان دادند و ثابت کردند که شعار حمایت از حوزویان و روحانیان٬ واقعیت نداشته و متاسفانه آنان به طلاب نگاهی ابزاری دارند. پناه بر خدا از اوضاع اسف بار این روزها.... کاش دستی از غیب برآید و کاری بکند... @rozaneebefarda
به تمام کشورهای دنیا: مواظب باشید آمریکا به بهانه ی شما را نکشد! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 حاشیه ای به کمک آمریکا و  🔵 شاید تعجب کنید اگر یک طرح تحقیقاتی اجرا شده توسط آمریکا در دهه ۵۰میلادی را بشنوید: برنامه اصلی آزمایشات دارویی موسوم به «مکولترا» که جهت یافتن روش های _گیری و با شروع آزمایش روی داوطلبان مرکز بازسازی شهر لکسینگتن آمریکا در بیمارستان کنتاکی شروع شد با همکاری دفتر داوطلبان علاقمند هم مورد آزمایش قرار گرفتند. اما مقامات اعتقاد داشتند آزمایشات به عمل آمده تحت اوضاع کنترل شده، تأثیر واقعی دارو را نشان نمی دهد ! و آزمایش روی افراد را آغاز کردند!! مأمورین مجری این طرح باید به طور خود را درپارک، یا خیابان انتخاب و بدون رضایت قبلی یا او، شخص را به خانه ای برده و دارو را روی او آزمایش کنند.!!! نتیجه آزمایش ی این سازمان آمریکایی روی بسیاری از این گونه افراد، روزها یا حتی هفته ها بستری شدن با فشارهای و یا حتی مرگ برای انسان های بیچاره و بی گناه بود....! اینها که جانشان برای مقامات سیا و آمریکا چندان اهمیتی نداشت تازه هم وطنان آنها بودند ! نه انسانهای هزاران کلیومتر آن طرف تر ... پوچ بودن ادعای کمک آمریکایی هایی که به هم وطنان خود نیز رحم ندارند مدعایی است که نیاز به دلیل و استدلال ندارد ، اما 🔵سازمان جهانی چه !؟ سازمان پزشکان بدون مرز که درسال ۱۹۷۰ در تاسیس و ادعا می شود یک نهاد کاملا مستقل است و ۹۰ درصد بودجه ی آن را نهادهای خصوصی تامین میکنند ابهاماتی بس ویژه ، در تاریخ خود دارد! که کشورهای مدعو آنها برای کمک ، باید به آنها توجه کنند ! اولا چرا آن افراد یا نهادی های خصوصی و بشردوستان حامی این نهاد هیچ گاه به صورت معرفی نمی شوند و شناخته شده نیستند؟ ؟ دوم ، به ظاهر بشر دوست مشهور که با چندین واسطه از سازمان سیا می گیرند چه ارتباط مالی یا فکری با این سازمان دارند !؟ سوم، چرا این نهاد دایما مورد حمایت مقامات آمریکا( با سابقه ای تروریستی ) هستند ؟ 🔵 بر اساس گزارش مالی سال 2015 مرز، این سازمان حدود 37 میلیون یورو (تقریبا 42 میلیون دلار) از كشورهای عضو اتحادیه اروپا و حدود 19 میلیون یورو (بیش از 21 میلیون دلار) نیز مستقیما از خود این اتحادیه كمك دریافت كرده است.!! آیا قابل باور است که این اتحادیه بدون به این نهاد کمک می رساند !؟ 🔵اما مطالبی که در مواجهه این نهاد با باید بگوییم: 🔹چرا در جنگ تحمیلی پس از انتقال مجروحان ایران به اطریش، بمب‌های عراق بسیار موثرتر شد؟ دلیل آن بود که مجروحان ایرانی به اعتماد کرده و به پرسش‌های آن‌ها درباره عملکرد بمب‌ها پاسخ می‌دادند. مشاهدات هزاران نمونه انسانی، همراه با اظهارات بیماران، شرکت داروسازی «بایر» را قادر کرد سلاح‌های شیمیایی ترکیبی و پیشرفته‌ای بسازد که متداول و پدافند "ش.م.ر" در برابر آن کم‌اثر بود. حامی درمان مجروحان ما و فروشنده سلاح شیمیایی به صدام، شرکت داروسازی بایر در آلمان بود! 🔵با توجه به این نکته با پیش به اصفهان ، پزشکان باتجربه ی اصفهانی گلایه های بسیاری از ورود آنها داشته اند پزشکان معترض اصفهانی از پزشکانی هستند که بعضا با پزشکان بدون مرز در سالهای کار کردند، انها معتقدند در سالهای دفاع مقدس در سال 65 یک تیم پزشکی برای درمان جانبازان شیمایی وارد ایران شدند اما در روند درمان دست به کارهایی زدند که درمان را بدتر کردند و نشان داد که آنها دنبال درمان جانبازان ما نبودند بلکه دنبال تاثیر سلاح های شیمیایی خود هستند که به رژیم بعث عراق دادند. و برای کسب اطلاع از سلاح های خودشان فعالیت می کنند نه درمان مردم منطقه. در ماجرای این جنایات قطعا بیشتر خواهد بود چرا که در این زمان ، جنگ نظامی پایان یافته و رسما در جنگ حضور داریم 🔵علاوه بر این، ناراحتی و عصبانیت مایک پمپیو( وزیر خارجه آمریکا و از قاتلان سردار سلیمانی) ، از خروج که در توییتی ابراز کرده خود دلیلی بر توطیه دستگاهای جاسوسی آمریکایی (که همکاری گسترده ای با سرویس های جاسوسی فرانسه دارند) است و از طرفی هوشیاری و درستی خروج این پزشکان بدون مرز از ایران ، منابع: *سوداگری مرگ/تیمرمن *دولت جنگ /موروتون هالپرین *نطق حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مجلس چهارراه سیاسے @chaharrah_majazi @rozaneebefarda
انقلابی زیستن به سبک محمدحسین فرج‌نژاد! محمد محمدی‌نیا @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 هر کار کردم از دیروز (روز عید قربان) ساعت 9:30 صبح (اولین لحظه اطلاعم) چند خطی برای بنویسم، نتونستم و نشد. این خانواده (حسین، همسرش، دو پسر، دختر ته‌تقاری و احتمالا...) حتما الان وضعشون خوبه. شک ندارم. دعا می‌کنم که بهتر باشه جایگاهشون. دیروز و امروز، درباره حسین چیزهایی نوشتند، اما مردی که توصیف شد، آقای فرج‌نژاد در صحنه کار جهادی، تلاش علمی، فعالیت خستگی‌ناپذیر فرهنگی و تربیتی، پژوهش، تألیف و... بود. هر وقت بتونم، روایت خودم از اندیشه و سیره عملی این مرد رو بیان خواهم کرد. الان حال و توانش رو ندارم. اینجا خیلی مختصر به حسین، وسط خونواده‌ی 5نفری‌شون اشاره می‌کنم: این زن و شوهر، نمونه خونواده‌ای بودن که با هم می‌ساختن. همسر حسین (خانم بابایی) خیلی علاقه‌مند بود به هنر و کار فرهنگی. حسین برای هر دو علاقه‌ی همسرش کاملا شرایط رو آماده می‌کرد. تعریف می‌کرد که چه هزینه‌هایی کرده تا همسرش کلاس‌های هنری مورد علاقه‌ش رو شرکت کنه یا لوازم این کار رو بخره، بااینکه درآمد خیلی بالایی نداشت. البته همسرش هم هنرجوی صرفا مصرف‌کننده نبود. با فروش تولیدات هنری‌ش یه مبلغ اندکی به دخل و خرج خونه کمک می‌رسوند. کمی بعدتر، علائق همسرش در تربیت و آموزش نونهالان شدت گرفت و دوست داشت مربی مهد یا دبستان باشه. حسین در این مقطع، برخلاف تصویر رایج از یک مرد جهادی در ایران، نصف روز در خونه می‌موند، مطهره‌ی کم‌سن‌وسال رو با دو تا داداشای شیطونش نگه می‌داشت تا مامانِ خونه بتونه دوره‌های آموزشی و آزمایشی مربی مهد و معلم دبستان رو بگذرونه. این برش‌ها از زندگی حسین رو دیگران نگفتن و لذا وادار شدم اشاره کنم. این زن‌وشوهر نمونه جالبی برای یه خونواده ساده و بی‌دنگ‌وفنگ ایرانی بودن. بالاخره مثل همه زن‌وشوهرا سر یه مسائلی بحثشون می‌شد، اما با هم می‌ساختن. تحمل کردنِ شرایطِ مردی با گستردگی فعالیت حسین فرج‌نژاد کار آسونی نیست، اما خانم بابایی شرایط رو کاملا فراهم می‌کرد. اگه این همکاری زنانه و مادرانه نبود، امکان نداشت حسین بتونه حسین فعلی باشه و متقابلا، حسین کاملا در خدمت خونواده بود. علاوه بر همراهی کامل در راستای اشتغال خانم بابایی، برای بچه‌ها بابا بود، نه یه فعال جهادی که نمی‌شناسنش. تمام طول هفته شاید تا نصفه شب جلسه رسمی و خونگی برای کار انقلاب داشت، اما همیشه بهم می‌گفت عصر جمعه‌ها رو هیچ کاری قبول نمی‌کنم تا جایی که بتونم. این چند ساعت مال بچه‌هاست. ساده‌ترین کاری هم که می‌کردن این بود: با این موتورِ علیه‌ماعلیه می‌رفتن تو بیابونای پردیسان و جاده کهک و اینجاها، آتیش «بزرگ» درست می‌کردن. تأکیدم داشت که آتیششون خیلی بزرگه، چون بچه‌ها بیشتر کیف می‌کنن. الان که می‌نویسم حالم دگرگون شده، بیشتر نمی‌تونم ادامه بدم. اما گفتن از «حسین فرجنژاد در متن خونواده» رو یه ضرورت می‌دونم،‌ درحالی‌که دختر و پسر انقلابیِ ما خوب نمیتونه خونواده‌داری کنه، از زندگی مشترک به خدا برسه و بهشت بخره. در شرایطی که آمار طلاق و تنش بین خونواده‌های مذهبی نگران‌کننده داره میشه، باید این جنبه‌ها رو هم گفت. اونایی که قلم شیوا و صدای رسا دارید و می‌خواید از حسین فرج‌نژاد یه الگو در جبهه‌ی انقلاب بسازید، این جنبه‌ها هم ضرورته. فعل‌ ماضی چقدر بده، وقتی داری به عزیزانت نسبت میدی: بود، می‌گفت، می‌رفت... این افعال ماضی بر حسب احوال ماست که خودمون رو زنده و اونا رو درگذشته و ناپیدا فرض می‌کنیم، در حالی‌که برعکسه. به قول آوینی، حقیقت اینه که زمان ما رو برده و اونا با ابدیت ماندگار شدن. ما از اون لحظه‌ی ابدیت درگذشتیم و به سوی اجل خودمون در حرکتیم. اونا هستن. بیشتر از ما هستن.‌ در سکوت و بهت فرو رفتم. گفتنی زیاده. هر وقت بتونم، خواهم گفت؛ از باقیات صالحات او، شیوه تفکرش، افقی که برای آینده حزب‌اللهی‌های امروز گشوده و رسم انقلابی زیستن . @rozaneebefarda