هدایت شده از مهدوی زادگان
🔰 *گشت ارشاد و مساله ترک فعل*
✍ داود مهدوی زادگان
📌 اکنون که بواسطه وقوع حادثه ای تلخ و غمگین دوباره گشت ارشاد، موضوع گفتگو ها و مناظرات و جدل ها قرار گرفته است، لازم است به مساله ای مهم پیرامون این موضوع اشاره شود.
به نظر می رسد که این اندازه هجمه به ساز و کار قانونی گشت ارشاد چندان نا متعارف است. تردیدی نیست که حفظ امنیت اجتماعی در هر جامعه ای اعم از دینی و غیر دینی، اصل بنیادین است. بطوری که باید برای احراز آن، قوانین مربوطه وضع شود. گمان نمی کنم حتی ممالک غربی نسبت به این اصل بی تفاوت باشند و برای حراست از آن، قانون وضع نکنند. جامعه بدون امنیت اجتماعی انسجام خود را از دست می دهد و به هرج و مرج و خشونت کشیده می شود. لذا قانون، ساز و کارهایی را برای تامین انسجام اجتماعی در نظر می گیرد. چنان که گشت ارشاد یکی از این ساز واره ها در جمهوری اسلامی است.
گشت ارشاد، قطع نظر از چگونگی و شرایط اجرای آن، امر معقولی است. گشت ارشاد اقدامی پیش گیرانه مقابله با هر گونه اقدام بر هم زننده انسجام اجتماعی و فرهنگی است. بدون شک با تعلیق یا کنار گذاشتن آن دیری نمی پاید که برای مصون ماندن جامعه از بی نظمی و هرج و مرج به پلیس یا گشت صیانت از زنان نیازمند خواهیم شد. پس این اندازه هجمه بردن به اصل گشت ارشاد نا معقول و غیر متعارف است. اما مساله اینجاست که چگونه است که با وجود غیر متعارف بودن، از ناحیه جماعت هایی با آن مخالفت می شود.
📌 البته مقصود از جماعت های مخالف آن دسته از معارضین و براندازانی که بی نظمی اجتماعی را به قصد اسقاط نظام اسلامی تعقیب می کنند یا جریانات سیاسی اقتدارگرایی که به این واسطه دنبال هوادار می گردند یا آن سرمایه داری نو کیسه غیر مولدی که می خواهد ثروت نامشروع خود را آزادانه در محیط های غیر اخلاقی و مبتذل هزینه کند یا سلبریتی که می خواهد تحت هر شرایط اخلاقی و غیر اخلاقی دیده شود و ثروتی کسب کند یا آن دسته بی بند و بارهایی که اساساً نمی توانند در فضای سالم اجتماعی زندگی کنند، مخالفت همگی این گروه ها با مقوله گشت ارشاد کاملا روشن و واضح است. لذا مساله چرایی هجمه غیر متعارف به گشت ارشاد اساساً ناظر به این گروه ها نیست. بلکه مساله معطوف به کسانی است که ضرورت امنیت اجتماعی را باور دارند ولی در هجمه به گشت ارشاد کم نمی گذارند. گاه هجمه شان به قدری افراطی است که مرزی میان آنان با گروه های دسته اول دیده نمی شود.
حال، سوال این است که این اندازه هجمه آنان به چه خاطر است. آیا بخاطر آن است که تمام گفته ها و استدلال های شان درست است. مسلماً اینگونه نیست. بسیاری از گفته و استدلال های آنان محکمه پسند و معقول نیست. زیرا غالباً بر پایه احساسات و اخبار کذب و تحلیل های ناقص اظهار نظر می کنند. اما فرضاً که گفته های شان معقول و محکمه پسند باشد، ولی هجمه افراطی و نداشتن ایده جایگزین را نمی توان نفی کرد. به همین خاطر است که این شکل از هجمه بر گشت ارشاد را غیر طبیعی و نا متعارف می دانیم. و دقیقا پرسش این گفتار مربوط به چرایی آن است.
📌 پاسخ نگارنده به این مساله، از هر دو ساحت روان شناختی و جامعه شناختی است. مفهوم کلیدی در این تحلیل که پیوند دهنده هر دو ساحت است، همانا مفهوم *ترک فعل* است.
📌 مسلماً تامین امنیت اجتماعی تنها بر عهده پلیس امنیت اجتماعی و گشت ارشاد نیست. بسیاری از اشخاص و نهادها در ایفای امنیت اجتماعی سهیم اند. سهم برخی از آنها حتی از گشت ارشاد هم بیشتر است. خانواده، همسر، دانشگاه و حوزه، استاد و واعظ و روشنفکر، نهادهای فرهنگی و هنری، نمایندگان مجلس و شوراهای شهری و روستایی، شهرداری ها، مراجع قضایی و آموزش و پروش و غیره، هر یک از اینها در تامین امنیت و انسجام اجتماعی سهمی دارند. لکن سوال اساسی اینجا است که آیا همه این مراجع در انجام وظیفه خود خوب عمل کرده اند که برخی از اعضای آنها بر گشت ارشاد هجمه می آورند؟ در اینجا قصد اتهام خبط و خطا کاری به این گروه های مرجع نیست بلکه آنها را به ترک فعل های گسترده می توان متهم کرد. این اتهام را نمی توان انکار کرد. کدام خانواده و دانشگاهی و حوزوی و روشنفکر و کارگزار فرهنگی و واعظ و نماینده است که بتواند بگوید در تولید امنیت اجتماعی به احسن وجه عمل کرده است؟ اگر نگوییم هیچ کس، عده قلیلی هستند که می توانند چنین ادعایی بکنند. پس، آن دسته از اعضای این گروه های مرجع که به شکل افراطی بر گشت ارشاد هجمه می آورند، حق اینگونه اعتراض را ندارد. چون خود آنها به کم کاری و ترک فعل و انجام وظایف اجتماعی متهم هستند.
هدایت شده از مهدوی زادگان
📌 متاسفانه جبران بار این کم کاری ها بر پلیس امنیت اجتماعی و گشت ارشاد افزوده شده است. همه ما انتظار داریم که مأمور گشت ارشاد همه وظایف امنیت اجتماعی خانواده و همسر و استاد دانشگاه و حوزه و واعظ و روشنفکر و قاضی و نماینده و کارگزار فرهنگی را بر عهده بگیرد و به احسن وجه عمل کند. به همین خاطر است که استدلال می کنند که نباید مأمور گشت ارشاد، آدم معمولی باشد. یعنی باید مامور گشت ارشاد سطح بالایی از دانش و معرفت و اخلاق و تهذیب نفس را برخوردار باشد. طبیعی است که این حجم از انتظارات، فشار سنگینی را بر مامور گشت ارشاد تحمیل می کند. در نتیجه، مامور گشت ارشاد در پاره ای از مواقع دچار خبط و خطای در عمل می شود. لکن بسیاری از ما نمی خواهیم به این مساله ( تحمیل بار اضافی بر گشت ارشاد ) توجه کنیم. چون این توجه به خودمان باز می گردد و لاجرم باید خودمان را متهم به کم کاری و ترک فعل ها کنیم. لذا توجه که نمی کنیم، هیچ بلکه برای پنهان کردن عیب خود، اینگونه بر گشت ارشاد هجمه می آوریم. این مطلب همان پاسخ روانشناختی مساله است.
📌 اما پاسخ جامعه شناختی را به تفاوت میان جامعه استبدادی و جامعه باز غیر مسئول ارجاع می دهیم. یکی از ویژگی های جامعه استبدادی آن است که اعضای آن هر گونه قصور روا و نا روا را بر عهده می گیرند. این خصلت را در فیلم افسانه جومونگ می توان مشاهده کرد. اعضای جامعه همواره از پی وقوع هر حادثه ای از امپراتور می خواهند که او را بکشد. اما اعضای جامعه بازِ غیر مسئول، هر گونه قصوری را به دیگری نسبت می دهند و خود را از نقش داشتن در عیب و نقص های جامعه مبرا می دانند. متأسفانه جامعه امروز ایران از نوع دوم است. غالباً دیگری را مقصر می دانیم و کمتر به کم کاری و ترک فعل های خودمان توجه و ارجاع می دهیم. از این رو، به لحاظ جامعه شناختی، گشت ارشاد را به مثابه دیگری تلقی می کنیم که سزاوار هرگونه ایراد و اتهام روا و نا روا می دانیم.
✅ جمع بندی
پرسش این گفتار پیرامون هجمه های ناروا بر گشت ارشاد است که از ناحیه کسانی ایراد می شود که انتظارش را نداریم. دلیل این گونه هجمه آوردن ها چیست. به نظر می رسد که دلیل غیر متعارف بودن این گونه هجمه ها از جنبه روانشناختی و جامعه شناختی سرپوش نهادن بر کم کاری ها و ترک فعل ها و عدم پذیرش مسئولیت آن است. باید بپذیریم که گشت ارشاد هم انسان معمولی مانند دیگر شهروندان جامعه است. گشت ارشاد سوپرمن یا انسان جامع نیست که بتوان حتی وظایف اجتماعی خودمان را بر او تحمیل کنیم. باید برای رسیدن به جامعه سالم مسئولیت کم کاری ها و ترک فعل های خودمان را بپذیریم و از پنهان کردن آن دست برداشت. انشالله
27 شهریور 1401
@mahdavizadegan
بيانیه آیت الله نجم الدین طبسی پیرامون وقایع اخیر
افشای ماهیت واقعی حامیان حوزوی آشوبهای اخیر با عنوان #مطرودینحوزوی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ
هتک حرمت به زنان مسلمان، برداشتن چادر از سر زنان مؤمنه و محجبه، آتشزدن قرآن و مساجد، کشتن مأمورین انتظامی و افراد عادی و عابر و جسارت به حریم مرجعیت و نظام اسلامی به بهانه فوت یک شهروند (مرحومه امینی) از اقدامات خرابکارانه و جنایتبار و در راستای #اعلان_جنگ با خدا و مقدسات اسلامی و در حکم #محاربه و #فساد_فیالأرض است.
آنچه مایه تعجب است همراهی عدهای از ورشکستگان سیاسی و جمعی از #مطرودین_از_حوزه است که در میان اساتید و برجستگان حوزه فاقد جایگاه علمی هستند.
عجبا جرم این همه جنایت و ارتکاب محرمات کمتر از فوت مرحومه امینی است که برای او عزا میگیرند و یا با صدور بیانیه، موضعگیری میکنند؛ اما نسبت به شهادت و یا آتشزدن مأمورین انتظامی مظلوم و در عین حال شجاع و وظیفهشناس کشور ساکتاند؟!
و یا چادر از سر نوامیس مسلمین کشیدن و هتک حرمت به محجبهای که از خانواده شهدا بود سخنی در محکومیت آن نمیگویند تا لااقل بگوییم اینها مسلمان هستند و #غیرت_دینی دارند و نسبت به این جنایات و هتک حرمتها هم حساسیت دارند.
مسجد و قرآن کریم را میسوزانند و بیمهابا به مقدسات اسلامی جسارت میکنند، اما اینان هیچ احساسی از خود نشان نمیدهند، إِنَّكَ لَاتُسْمِعُ الْمَوْتَى.
راستی این همه جنایت و هتاکی به مقدسات که این طیف هم در آن شریک هستند گناهش کمتر از مرگ خانم امینی است؟
البته مراجع ذیصلاح، جریان را پیگیری و به وظیفه دینی و ملی خود عمل میکنند، ولی به خود آیید، ترسم که به کعبه نرسی ای اعرابی! و از مواضع قبیح و خجالتآورتان توبه کنید و برگردید تا گرفتار لعنت و نفرین نسلهای آینده قرار نگیرید همانطوری که امروز منفور و مطرود و مورد لعن این نسل هستید.
این فرهنگ بیبند و باری را شما به راه انداختید و به ارمغان آوردید و جامعه اسلامی ما را گرفتار همان سیاست بیبند و باری غربی کردید و بر اجرای سند 2030 شیطنت ورزیدید و در این مسیر باطل کوتاهی نکردید؛ ولیکن خداوند مکر و حیله و نیرنگ تان را برملا ساخت و رسوای خاص و عام شدید.
شما واقعا اگر درد دین و غیرت مذهب داشتید، در برابر این هنجارشکنیها هم موضع میگرفتید و قتل مأموران قانون و بسیجیان جان برکف را که برای امنیت جامعه به وظیفه قانونی خود عمل کردند، محکوم میکردید.
شما اگر اعتراضی دارید به قانون اعتراض کنید، چرا نهادها را زیر سؤال میبرید؟
چرا در برابر تضعیف نظام اسلامی سکوت میکنید؟ چرا با اقدامات سخیفتان این انقلاب اسلامی را که امانت و یادگار #امام_خمینی و هزاران شهید و جانباز است، مورد خدشه قرار میدهید؟
چرا با شبکههای معاند و حکومتهای جعلی و رو به زوال و دیکتاتور همصدا میشوید؟
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ العَمی في البَصر وَالبَصيرة. اللّهم إني قد بلغت.
قم مقدس
نجم الدین طبسی
۱۴۰۱/۰۷/۰٢- ٢۷ صفر ١٤٤٤
@rozaneebefarda
هدایت شده از بر پا
یکی از رفقایم این متن رو برای بنده نوشته:
«دیشب حرم بودم
بعد از نماز مغرب رفتم پیش آقای علوی بروجردی، گفتم شما همانطور که برای فوت یه دختر بیانیه دادید؛
الان که قرآنها رو آتش زدند، مساجد رو آتش زدند، زنده زنده نیروی های انتظامی را آتش زدند، بسیجیان رو شهید کردند و چادر از سر ناموس شیعه برداشتند و اموال عمومی را تخریب کردند، نمی خواهید بیانیه بدید برای دعوت مردم به آرامش و ...؟؟!
در جواب گفت: برای من این مسائل ثابت نشده است و ثابت نشده که چه کسی مقصر است و بیانیه ای نخواهم داد !!!»
به نظرم این رفیق عزیزم اشتباه نقل قول کرده، شاید درست جملات را نشنیده.
و الا بعیده یک روحانی و طلبه ندونه که در شرایط حمله به نظام اسلامی باید از نظام دفاع کنه. بعیده این قدر نادان باشه که تو بیانیه اش تصریحا یا تلویحا نیروی انتظامی که هنوز جرمش مسجل نیست محکوم کنه و بگه باید با مسببین در هر مقامی برخورد بشه اما کلمه ای از مظلومیت روشن نظام سخن نگه و بگه برام روشن نیست.
بعیده اینقدر حوزه علمیه ما بیچاره و فلک زده شده باشه که در مساله به این مهمی خفه خون بگیره و نظر نده یا موضع منفعل و بینابین بگیره و یکی به نعل بزنه یکی به میخ.
بعیده اساتید این جوانان معصوم ایران اسلامی،که آمده اند در حوزه علمیه شیعه درس دین بخوانند، آدمهای نادانی باشند که به هر دلیل پازل دشمن را پر کنند یا لااقل مددی به حرکت انقلاب ندهند.
خدا رحمت کنه آن سردار شهید را که دیدبانی خود را در وصیتنامه اش گزارش کرد و خطاب به همین علما گفت بیایید کمک این نظام مظلوم که مورد هجوم دشمنان است.
رفیق بزرگوارم حتما اشتباه نقل کرده و الا خاک بر سر من و امثال من اگر بزرگان و علمای حوزه مقابل این ظلم فاحش به نظام و انقلاب سکوت کرده باشند و سکوتشان را اینطور وقیحانه توجیه کنند.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از KHAMENEI.IR
17.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | مستقلِ پیروز
🔺️ کلیپی از بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره عصبانیت نظام سلطه از جمهوری اسلامی و علت آغاز #دفاع_مقدس
💻 Farsi.Khamenei.ir
حمله سپاه اسلام به لانه کموله!
یکی از پیامدهای فراملی اتفاقات اخیر، دستیابی به فرصت مطلوب برای تهاجم تمام عیار به عناصر ضدانقلاب غرب کشور بود.
گروهکهای ضدانقلاب تجزیهطلب کرد، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون همواره در تدارک مخدوشسازی ذهن مردمان نجیب کرد علیه نظام اسلامی بوده و هر زمان که توانستهاند، به توطئه و فتنه دست زدهاند!
در وقایع اخیر بهانه به دست آوردند برای تهاجم و تجدید شعارها و اقدامات تجزیهطلبانه و اتفاقات تلخی را هم در #کردستانعزیز رقم زدند.
اکنون اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اقتدار و هوشمندی و فراست، وارد میدان شده برای احقاق حق جمهوری اسلامی در برخورد با کانونهای فتنهگر.
ادب کردن #اقلیمکردستان و مشخص کردن حد و وزن آنان در منطقه، تنها یکی از پیامدهای این حملههای پیروزمندانه است.
اقلیم اکنون به لانه اسرائیل بدل شده است و تا هنگام تأدیب تمام عیار طبقه فاسد حاکم بر اقلیم، فاصله بسیاری داریم.
#پیوسترسانهای یکی از قطعات تکمیل ناشده پازل اقدامات مجاهدانه سپاه است؛ خصوصا در فضای رسانههای کشورهای عربزبان و مخصوصا در فضای عراق.
اگر هستههای رسانهای هوشمندانه و بهنگام وارد نشوند، بعید نیست فضای افکار عمومی و فضای سیاسی عراق را مجددا علیه جمهوری اسلامی به خط کنند و معادلات منطقهای پیچیدهتر شود.
@rozaneebefarda
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
تحریفِ مناسباتِ آیتالله خامنهای با حبیبالله آشوری.pdf
94.5K
🔻مهدی نصیری؛ شیخ استعماری
۱. برخی از دوستان جبهۀ انقلاب از من خواستند که به یادداشت اخیر مهدی نصیری پاسخ بدهم. به یاد آوردم که پیش از این، بهطور "مستند" و "مستدل"، پاسخ او را نوشته و منتشر کرده بودم. امّا او هیچ واکنشی نشان نداد؛ نه پاسخ مرا داد و نه از سخن مخدوش و غرضورزانهاش بازگشت. حال دوباره همان سخن را "تکرار" کرده است. تعجبی ندارد. از چه تعجب کنیم؟! از سمپاشیهای یک "شیخِ استعماری"؟! آخوندی که موبهمو، "حرف دشمن" را تکرار میکند؟! اسلام و جامعۀ اسلامی، چها کشیده و دیده از این شیوخ استعماری که "جادهصافکن دشمن" هستند.
۲. او "تعادل" و "ثبات" ندارد؛ "رنگپذیر" است؛ "توازن معرفتی" ندارد؛ در هر زمانه، به سویی در حرکت است؛ "سیّال" و "شناور". او هیچ زمانی بر طریق "عدل" و "عقلانیّت" و "انصاف" نبوده. آن زمان که کیهاننشین بود، چنان کرد که آوینی "راه" خود را از او جدا دانست و وی را "سیاستزده" خواند. هنگامی که به سراغ علوم دینی رفت، تمامیّتِ "هویّت فلسفیِ شیعه" را لگدمال کرد و یاوهها بافت. بعدها به نام "نقادی" و "عدالتخواهی"، دربارۀ "انقلاب" و "نظام" آنچنان نوشت و گفت که جریان غیرانقلابی و سکولار پسندیدند. ادوارِ حیاتِ فکریِ کمعمقِ وی، چیزی نیست جز مجموعهای از همین "تذبذبهای سرگردان" و "تلاطمهای بیقاعده" و "نوسانهای هُرهری مسلکانه".
۳. شما را دعوت میکنم که یادداشت پیوست را با دقت بخوانید تا اندکی از روایتهای دروغ و غرضورزانۀ وی بر شما آشکار شود.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻«موضعگیریهای تبیینکننده» در سایۀ «واقعیّتهای عیانکننده»
🖋 مهدی جمشیدی
۱. برخی این شبهاستدلالِ تکراری را مطرح میکنند که ممکن است «تذکّر» و «نقادی»، موجب گریختن فرد به طرف مقابل بشود؛ یعنی نگویید تا «آنچنان»، «آنچنانتر» نشود. این حرف، باب «نقادی» و «مواجهۀ منطقی» را مسدود میکند از خوف اینکه مبادا «بیطرف» به «مخالف» و «منتقد» به «معارض» تبدیل شود. دربارۀ هر نقدی میتوان چنین گفت و با این توجیه، در برابر هر لغزش و خطایی، «سکوت» را توصیه کرد. چرا این اشکال را مطرح نمیکنید که «نگفتنها» و «مماشاتها» و «فقر مرزبندیها» ممکن است موجب «فرسایشِ ایدئولوژی انقلابی» شود و بهتدریج، «باطل» را بر جای «حقّ» بنشاند؟! و چرا اصرارهای طرفهای مقابل را در پنجهافکندن به چهرۀ انقلاب و نظام نمیبینید و برآشفته نمیشوید؟! آنها عناد بورزند و ارزش بفرسایند و بدبینی و ناامیدی بیافرینند و ما نیز از هراس «انحراف بیشترشان»، خاموش بمانیم؟! این چه مغالطهای است؟!
۲. استاد مطهری در مباحث تفسیری خود به این لطیفه اشاره کرده که از جمله حَسنات و برکات فتنهها و آشوبها این است که «باطنِ نهفتۀ کنشگران اجتماعی» را مشخص میکند و «صفبندیهای روشنگرِ جدید» میآفریند. باید «واقعیّت جدید» رخ بدهد تا در مواجهه با آن، «نسبتهای جدید» آشکار شوند و از این رهگذر، «ضعفها» و «نفاقها» از پردۀ ضمیر، بیرون افتند. این خاصیّت ذاتیِ رویدادهای فتنهگون است. «مواضع اشخاص»، بهطور قهری، «جبههبندیهای جدیدی» میآفرینند و به این وسیله، سطح تازهای از «رویش» و «ریزش» شکل میگیرد. پس باید این شکافهای نوپدید را به «سرشتِ واقعیّتِ اجتماعیِ فتنهگون» نسبت داد، نه «موضعگیریهای صریحِ انقلابیها». ساختارِ نهفتۀ جهانِ اجتماعی اینچنین اقتضای قهری و تکوینی دارد که در آن، فتنهها کمال و شدّت مییابند و در نسبت با این فتنههاست که جبهۀ حقّ، «خالصتر» و «نابتر» میشود.
۳. «جذب حداکثری» نیز به معنی «مداهنه» و «مصانعه» در برابر ارزشهای اساسیِ انقلاب نیست. وحدت، «ارزش ذاتی» ندارد، بلکه صورتی از وحدت، مطلوب است که نقطۀ مرکزیاش، «حقّ» باشد. «ائتلافهای سیاستزده» و «وفاقهای عملگرایانه»، با دیانت و حقّمداری نسبتی ندارند؛ حتّی اگر هدف، بسیار عالی و قدسی باشد. بر این اساس بود که استاد مطهری در روند نهضت اسلامی، همگرایی و همافزایی با هیچ گروه «غیرمسلمان» یا «مسلمانِ التقاطی»ای را برنتابید و مرزبندی کرد. این در حالی بود که بسیاری از روحانیان سرشناس و مؤثّر، منطق استاد مطهری را برنمیتابیدند. استاد مصباح نیز در این باره، از الگویی که خودش آن را «الگوی دوایر متحدالمرکز» نامیده بود، برای طرّاحی مناسبات خویش با دیگران بهره میبرد. از یاد نبردهایم که بسیاری از همین روحانیانِ مدّعیِ فهم قواعدِ اجتماعی، ایشان را تخطئه و ملامت میکردند که «دافعۀ فراوان» دارد و «سخن غلیظ» میگوید و «پیشتر از رهبری» است. این در حالی است که رهبر انقلاب در سخنرانی سال پیش خویش، از این نوع کنشگری دربارۀ شخص ایشان به «غیرت اسلامی و انقلابی» تعبیر کرد و ایشان را از این نظر در کنار امام خمینی نشاند!
۴. سخن من، هرچه که هست، دربارۀ «خواص» هست، نه «تودۀ مردم». تودۀ مردم اگر هم لغزشی دارند، از سرِ «ناآگاهی» است نه «غرضورزی»؛ چنانچه که استاد مطهری میگفت، همواره فساد از «طبقۀ بالای جامعه» به «طبقۀ پایین جامعه» راه مییابد و «عوام»، متأثّر از «خواص» هستند. اینکه رهبر انقلاب به «خواص اغواگر» اشاره کرد، به همین سبب است. «خواص اغواگر»، تودۀ مردم را میفریبند و دچار گمراهی میکنند. ازاینرو، باید خواص اغواگر را «رسوا» کرد و به «چالش» کشید. آنچه مایۀ زوال انقلاب و نظام است، حضور شخصیتهای منافق و ناشناختهمانده نفاق آنهاست. واقعیّتهای اجتماعیِ فتنهگون، بستر و زمینهای است برای «کشف نفاق». جالب اینکه رهبر انقلاب دربارۀ مسألۀ «حجاب اجباری» تصریح کرد که از دشمن، انتظاری نیست، اما آنچه دل انسان را میخراشد آن است که مسألۀ حجاب اجباری از زبان «خواصِ داخلی» مطرح میشود. و ایشان گفتند که در میان این خواص، «آخوند» هم هست. صراحت و غلظت از این بیشتر؟! این عبارتها، قطببندی ایجاد نمیکند؟! آری، اما میان چه کسانی؟! میان «مردم» و «مردم» یا میان «خواص اغواگر» و «مردم»؟!
۵. در این میان، کسانی نیز هستند که همواره «موقعیّت بینابینی» دارند؛ «دوپهلو» میگویند؛ «مبهم» مینویسند؛ «حد وسط» را برمیگزینند؛ نه «این» هستند و نه «آن»؛ و خلاصه، «دکّان دو نبش» زدهاند. باید اینان را که به «رندی» عادت کردهاند، وادار به انتخاب کرد. نمیشود ارزشها را «نسبی» انگاشت و در هر موقعیّتی، هر دو طرف را مقصر قلمداد کرد. نمیشود هم «نظام جمهوری اسلامی» را متهم کرد و هم «طرف مقابل» را.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
غیرت دینی ناشی از بصیرت و عقلانیّت است
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بازخوانی بخشی از بیانات مقام معظم رهبری خطاب به مردم قم:
🔹یک نکتهی دیگر این است که نقش غیرت دینی مردم را در این قضیّه نبایستی نادیده گرفت. علّت اینکه من روی این تکیه میکنم این است که انسان میبیند تبلیغ میشود و در واقع تلاش فرهنگی وسیعی انجام میگیرد برای اینکه چیزهایی که ناشی از غیرت دینی است، به بیمنطقی و خشونتهای بیمنطق متّهم کنند.
من میخواهم عرض بکنم که نه، قضیّه این جور نیست؛ غیرت دینی، در آنجایی که خودش را نشان میدهد و تأثیرگذار است، همراه با عقلانیّت است؛ و غیرت دینی اساساً ناشی از بصیرت است، که بصیرت یک شعبهای از عقلانیّت است و نشاندهندهی عمق دینداری است و در اغلب موارد این غیرت دینی وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که با عقلانیّت همراه است.
شخصیّتهایی که بیشترین غیرت دینی را دارند، اینها غالباً دارای عقلانیّت بالا هستند؛ نمونهاش شخص امام بزرگوار؛ اوج غیرت دینی بود، واقعاً هیچ کس را ما ندیدیم و نشناختیم که از لحاظ غیرت نسبت به دین و فرهنگ دینی و زندگی دینی و سبْک زندگی دینی و احکام دینی مثل امام بزرگوار باشد؛ در عین حال در اوج عقلانیّت بود؛ خردمند، عاقل و دانشمند.
و من خوب است در این مناسبت یاد کنم از فقیه و فیلسوف معاصرمان، مرحوم آیتالله مصباحیزدی که ایشان هم همین جور بودند؛ ایشان هم انصافاً شاگرد شایستهی امام بود و هم در غیرت دینی در اوج بود، هم در عقلانیّت، یک فیلسوف به معنای واقعی کلمه بود.
قیام نوزدهم دی یک ترکیب درخشانی است از غیرت و عقلانیّت.
https://khl.ink/f/49361
@rozaneebefarda
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔻 نترس!
🔻از اول انقلاب، یکی از امتحانات ما، ترسیدن و مرعوبشدنِ برخی انقلابیها در مقابل جبهۀ دشمن است
🔘 چندتا بیحجاب به خیابان میآید، طرف میگوید: «آقا این بیحجابی دارد نابود میکند!» نه؛ هیچ چیزی ما را نابود نمیکند
🔘چندتا مدیر فاسد میآیند، طرف میگوید: «این مدیرها همه را ضدّانقلاب میکنند!» نه نمیتوانند، مدیر خوب هم داریم؛ شلوغش نکن!
🔘 مسئله این است که تو چرا جا میخوری؟ و با هر مشکلی، همهچیز را در معرض نابودی میبینی؟!
🔘 منطق و عقلانیت انقلاب و عظمتی که در منطقه و جهان آفریده، خیلی قویتر از این است که از عهدۀ این مشکلات برنیاید
👈ادامه متن را در کانال @Panahian_text ببینید
👤علیرضا پناهیان
🚩حرم حضرت معصومه(س) - ۱۴۰۱.۰۶.۳۱
📢صوت: @Panahian_mp3
@Panahian_ir
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید|| سخنان صریح دکتر سعید حاجی ناصری استاد دانشگاه تهران خطاب به محمد فاضلی
چرا به دروغ میگویید سرمایه اجتماعی از بین رفته است؟
#جهاد_تبیین
@rozaneebefarda
آنها غلتیدند....
فقدان #تقوایجمعی؛ عامل ریزش جریان چپ!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹مقام معظم رهبری:
در دهههای قبل، یک جریانی در کشور وجود داشت به نام جریان چپ.
آنها شعارهای خوبی هم میدادند، اما خودشان را مراقبت نکردند و تقوای جمعی به خرج ندادند.
در میانشان آدمهائی بودند که تقوای فردی هم داشتند، اما نداشتن تقوای جمعی، کار آنها را به جائی رساند که فتنهگرِ ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند!
آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهندهی ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند؛ این خیلی خطر بزرگی است.
آنها غلتیدند.
بنابراین تقوای جمعی لازم است.
https://khl.ink/f/22606
@rozaneebefarda