پیام تسلیت مجمع ناشران انقلاب اسلامی به مناسبت درگذشت استاد مهدی پیشوایی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
متأسفانه در ایام سوگواری سالار شهیدان، حجتالاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی، از استادان برجسته حوزه علمیه قم در زمینه تاریخ اسلام، دار فانی را وداع گفتند.
مجمع ناشران انقلاب اسلامی این ضایعه را به خانواده ایشان و سایر بازماندگان تسلیت میگوید و از خداوند متعال علو درجات برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی برای بازماندگان مسئلت دارد.
@rozaneebefarda
انتشار شماره جدید نشریه «حلقه وصل» ویژه بزرگداشت سه فعال فرهنگی جهادی
🔘شماره 94 نشریه «حلقهوصل» همزمان با سالگرد شهادت شهید محسن حججی مروری به زندگی فرهنگی این شهید بزرگوار داشته است. همچنین در این شماره مطالبی در بزرگداشت محمدحسین فرجنژاد و محمدسرور رجایی منتشر شده است.
۱.کسی که میخواست هیچکس نباشد!
بخش «لعل» این شماره در گفتگوها و یادداشتهای مختلف به بیان شخصیت فرهنگی محسن حججی پرداخته است.
۲.مبارز اندیشمند
بخش «سرو» شماره 93 حلقه وصل بزرگداشتی برای مرحوم استاد محمدحسین فرجنژاد است. در این بخش، نکات جذاب و شنیدنی و عبرتآموز از زندگی این جهادگر نخبه را میتوانید بخوانید.
۳.آوینیِ افغانسان
بخش «خلوص» نشریه این شماره نیز یادبودی برای مرحوم محمدسرور رجایی است.
▫️برای دریافت این نشریه میتوانید با شماره تلفن 88395324-021 تماس بگیرید. همچنین برای اطلاع از آخرین خبرها و گزارشهای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، میتوانید از سایت Hvasl.ir و بخش «قدح» نشریه استفاده کنید.
@rozaneebefarda
محلاتی و استفاده ابزاری و تفاسیر ناروا از سخنان بزرگان
نقدی بر برداشتهای ناروای اخیر سروش محلاتی از کلمات آیتالله محقق اصفهانی و شهید بهشتی
[ص ۱ از ۳]
اختصاصی|| جمال مؤمنی زاده
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در ادامه روایتهای پرتحریف #سروش_محلاتی؛ او در سخنرانی عید غدیر، در راستای تضعیف مبانی انقلاب اسلامی، به سخنانی از شهیدان بهشتی، مطهری، علامه و محقق اصفهانی اشاره کرده است.
آقای سروش محلاتی، متنی از کتاب «نهایه الدرایه» محقق اصفهانی خواند و با استناد به آن نقدی بر برداشت علما از مفهوم امامت ارائه کرد.
تفسیر نادرست کلمات محقق اصفهانی
محقق اصفهانی، عبارتی از کفایه آخوند را توضیح میدهد که در آن، امامت به دو معنا دانسته شده است، یکی معنای صحیح و دیگری ناصحیح.
صحیح، یعنی امامت منصبی الهی همچون نبوت است که خداوند امام را تعیین و نصب میکند. معنای نادرست آن است که امامت به معنای ریاست و زعامت است و مردم امام را تعیین میکنند.
[عین عبارات محلاتی در توضیح عبارت اصفهانی:]
«اگر امامت زمامداری است، مردم باید کسی را برای اداره امور خود تعیین بکنند. کار دست مردم است. این نقطه مقابل فلسفه بافیهایی است که میکنند که حکومت یک امر آسمانی است و هرکسی که امر حکومت را به دست میگیرد، یک شأن آسمانی و ماورایی پیدا میکند.
آشیخ محمدحسین میفرماید اگر چنین باشد باید امت حاکم را تعیین کنند، به عهده خود مردم است، امر الهی نیست.
بعد میفرمایند اگر معنای صحیح باشد، امامت منصبی الهی است و از طرف خداوند تعیین میشود. [شامل] تبلیغ و بیان احکام واقعی، بیان معارف و وساطت در فیض الهی، مقام عصمت.
اینها را که در نظر بگیریم باید از ناحیه حقّ تعالی باشد. از قدیم علما که امامت را به حکومت تفسیر میکردند میگفتند در امامت عصمت لازم است و عصمت را غیر خدا تشخیص نمیدهد و نصب خدا لازم است، اما [اینکه] اصل حکومت منهای جنبه عصمت، ذاتا یک امر الهی است.. این را که علمای ما مطرح نکردند»
نقد و داوری
آنچه از جملات محلاتی برداشت میشود آن است که ایشان قصد دارد حکومت ولی فقیه در عصر غیبت را فاقد پشتوانه دینی و الهی بداند و هرگونه نصب و نیابت عام (با ذکر اوصاف و نشان های لازم) را انکار کند.
در عباراتش تعریض و تصریح به این موضوع نیز دارد، مثلا میگوید در جمهوری اسلامی از آموزههای دینی پیوسته و نابجا استفاده شده و به دین مردم آسیب زدهاند.
یا میگوید امام، آن هم نه هر امامی، بلکه امام معصوم که دستی در تکوین دارد، نیازمند پشتوانه الهی است.
باید گفت:
۱. آقای محلاتی میگوید نباید امامت را به معنای زعامت دانست. و در ادامه دقیقا نگاه اهل سنت به حکومت را برای زمان غیبت، به عنوان نگاه صحیح تلقی کرده و تلاش میکند با برداشت بیربط از کلام محقق اصفهانی، حاکمیت در جمهوری اسلامی را خالی از هر نوع جنبه الهی معرفی کند.
چنین اعتقادی را برخی وهابیون نیز به شیعه نسبت داده اند. میگویند همان اعتقادی که شما نسبت به زمان غیبت دارید، اعتقاد ما نسبت به خلافت بعد از پیامبر خداست. عجیب نیست؟!
اما علمای شیعه مسئله حکومت را واگذار شده به مردم بدون دخالت از سوی دین ندانسته اند.
۲. معنای صحیح سخن محقق اصفهانی:
محقق اصفهانی ذیل این عبارت کفایه:
«و لا يجب عقلا معرفة غير ما ذكر إلّا ما وجب شرعا معرفته، كمعرفة الإمام على وجه آخر غير صحيح، أو أمر آخر ممّا دلّ الشرع على وجوب معرفته» (کفایه الاصول، ج2، ص121)
نوشتهاند:
«فالإمامة على هذا [الوجه غیر الصحیح] هي الرئاسة العامة في أمور الدّنيا و الدّين بحيث يجب على الأمّة تعيين شخص لها فتكون من الأمور المتعلّقة بأفعال المكلّفين، و بهذا يدخل أمر الإمامة في الفروع العمليّة. و أمّا على الوجه المتقدم [الصحیح] فهو منصب إلهي يتعيّن من قبله تعالى...» (نهاية الدراية، ج3، 416)
@rozaneebefarda
محلاتی و استفاده ابزاری و تفاسیر ناروا از سخنان بزرگان
نقدی بر برداشتهای ناروای اخیر سروش محلاتی از کلمات آیتالله محقق اصفهانی و شهید بهشتی
[ص ۲ از ۳]
سخن در وجوب عقلی یا شرعی شناخت امام است.
اصفهانی(ره) منظور مرحوم آخوند خراسانی را چنین توضیح دادهاند:
بنابر نگاه غیر صحیح (اهل سنت) که امامت را به معنای ریاست دین و دنیا و جزو فروع دین میدانند و مردم را موظف به انتخاب امام، شناخت چنین حاکمی، شرعا واجب است (من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه) و عقل به تبع شرع، حکم میکند تحصیل علم و شناخت حاکم لازم است.
ولي با توجه به معناي صحيح امامت، (كه همانند نبوت، فعل الهي است نه تکلیف مردم) شناخت او همانند شناخت خداوند و پيامبران، واجب عقلي است.
۳. با توجه به توضیح فوق، محقق اصفهانی اصلا در صدد بیان این نکته نیست که وقتی حاکم غیر معصوم بود، تعیین او [بدون نیاز به تعیین چارچوب از سوی شرع] صرفا به عهده مردم است.
در عبارت ایشان نیامده: حکومت در زمان غیبت، همسو با نگاه اهل سنت به معنای زمامداری بوده و هیچ پشتوانه الهی و نصب از ناحیه معصوم (با ذکر اوصاف و نشان حاکم مشروع) ندارد، تا محلاتی بگوید این در برابر فلسفه بافی هایی است که برای حکومت جنبه الهی قائل است.
۴. مردم حقّ دارند در زمان غیبت، حاکم صالح را انتخاب کنند و گروه و قبیلهای حقّ ندارد خود را به ایشان تحمیل نماید. بزرگان از جمله شهید بهشتی برای رهبر اسلامی شرایط و خصوصیاتی قائلند و انتخاب فرد فاقد شرایط را به رسمیت نمیشناسند. (کتاب شناخت اسلام، ص448)
نه آنکه به گفته جناب آقای محلاتی در چند سخنرانی اخیر، مردم حق داشته باشند هر حکومتی، و لو جمهوری غیر اسلامی یا حکومت سلطنتی را انتخاب نمایند.
آیا این جماعت واقعا سخن علمای شیعه را اینگونه متوجه میشوند یا ماجرا چیز دیگری است؟
@rozaneebefarda
محلاتی و استفاده ابزاری و تفاسیر ناروا از سخنان بزرگان
[ص ۳ از ۳]
تحریف شهید بهشتی
آقای محلاتی قسمتی از عبارت کتاب شهید بهشتی، (ولایت، رهبری، روحانیت، بدون ذكر شماره صفحه) را میخواند:
(اﻳﻦ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ زﻣﺎﻣﺪار را، در ﻫﺮ درﺟﻪ اى ﻛﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﻣـﻰﻛﻨـﻴﻢ؛ از ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛـﻪ ﻣﺴـﺆوﻟﻴﺘﻬﺎى ﻣﺤﻠـﻰ را ﺑـﺮﻋﻬـﺪه دارﻧـﺪ ﺗـﺎ ﻛﺴـﺎﻧﻰﻛـﻪ ﻣﻰﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺘﻬﺎى اﻣﺖ اﺳﻼم را ﺑﺮﻋﻬـﺪه ﺑﮕﻴﺮﻧـﺪ. اﻳﻨﻬـﺎ دارﻧـﺪﮔﺎن ﻋﻬﺪ ﺧﺪا ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. اﻳﻨﻬﺎ دارﻧﺪﮔﺎن ﻋﻬﺪ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻴﻦ ﻣـﺎ و آﻧﻬـﺎ ﻳـﻚ ﻧـﻮع راﺑﻄﻪ از ﻃﺮﻳﻖ ﺧﻮد ﻣﺎ ﺑﺮﻗﺮار ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﻗﺮار ﻧﻴﺴـﺖ ﻋﻬـﺪ ﺧﺪا ﺑـﻪ اﻳﻨﻬـﺎ ﺑﺮﺳﺪ. اﻣﺎ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻋﻬﺪ ﺧﺪا و ﻣﻨﺼﺐ اﻟﻬﻰ اﺳﺖ، ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺧـﺪا ﻣﻰﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻪ او ﻣﻨﺼﺒﻰ ﺑﺪﻫﺪ و ﻣﺎ ﺑﻪ او اﻋﺘﻤﺎد ﺻﺪدرﺻـﺪ ﻛﻨـﻴﻢ ﺑﺎﻳـﺪ آن ﻋﺪاﻟﺖ اﻋﻼﻳﻰ را ﻛﻪ ﻋﺮض ﺷﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. او ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴـﺰش ﻣﻴـﺰان ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﻳﺪ از ﻫﺮ ﻧﻈﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﺎﺷﺪ و اﻳﻦ اﺳﺖ زﻳﺮﺑﻨﺎى ﺑﺤﺚ ﻋﺼﻤﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ درﺑﺎره اﻧﺒﻴﺎ و درﺑﺎره اﻣﺎﻣﺎن ﻣﻨﺼﻮب از ﻃﺮف ﺧﺪاوﻧﺪ و ﺑﻪ اﻣﺮﺧﺪاوﻧـﺪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻣﻰ داﻧﻴﻢ)
محلاتی میگوید اکنون فضا به قدری بسته است که نمیتوان این اندیشههای اصیل شهید بهشتی را برای جوانان بازگو کرد!
به حسب ظاهر منظور او این است که چرا برای ولایت فقیه، عهد الهی و پشتوانه دینی قائلند؟
نقد و داوری
باید گفت اعتقاد به این سخنان آنگونه که مقصود شهید بهشتی بوده، اختصاص به ایشان ندارد، بلکه این برداشتهای انحرافی است که مخصوص طیف دگراندیش و سکولارمآب در حوزه علمیه است.
شهید بهشتی این مطلب را در ص168 بیان کردهاند. مطالعه قبل و بعد این عبارت به روشنی نشان میدهد مقصود شهید آن است که وقتی قرار است خداوند یک شخص معین همانند پیامبر یا امام را با عهد الهی منصوب نماید، او باید عصمت داشته و صددرصد قابل اطمینان باشد.
تفاوت حجت خدا که بشخصه و با عهد الهی تعیین میشود و ولیّ فقیه يا مرجع تقليد که به شکل عام و با ذکر نشان، تایید شده و نه بشخصه، امر روشني است و شهيد بهشتي به اين تفاوت اشاره كردهاند.
عهد الهی، یعنی تعیین امام منتخب، از سوی خداوند؛ بیانی صریح از سوی پیامبر و هر امام، نسبت به تعیین معصوم و حجت بعدی خدا، موضوعی که به وفور در روایات بیان شده و بعد از پیامبر، منحصر به دوازده معصوم است. هیچ عالمی نسبت به فقیه، قائل به وجود عهد الهی به این معنا نیست.
یک نمونه روایی:
لعلکم ترون ان هذا الامر فی الامامه الی الرجل منا یضعه حیث یشاء، و الله انه لعهد من الله نزل علی رسول الله (ص) الی رجال مسمین رجل فرجل حتی تنتهی الی صاحبها (غیبت نعمانی،ص۷۸)
(امر امامت ما، عهدی است از جانب خداوند که بر رسول خداوند نازل شده به مردانی که هر یک پس از دیگری نامشان برده شده است تا به صاحب آن پایان یابد.)
چه كسي را ميشناسيد كه معتقد باشد مصداق و شخص فقيه، توسط دین و با عهد الهی معرفی شده است؟!
لذا شهید بهشتی در کتاب «شناخت اسلام»،ص448 مینویسد:
«اﻳﻦ ﺧﻮد ﻣﺮدم ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﻲ را ﺑﻪ رﻫﺒـﺮي ﺑﭙﺬﻳﺮﻧـﺪ ﻛـﻪ واﺟﺪ ﺻﻔﺎت و ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺗﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ در این رواﻳﺎت آﻣﺪه اﺳﺖ»
این دقیقا برخلاف چیزی است که محلاتی به شهید نسبت میدهد، اینکه مردم حق دارند هر حاکمی را -دارا یا فاقد شرایط اسلامی- انتخاب نمایند، حتی حق دارند جمهوری غیر اسلامی را انتخاب کنند!
در پایان متن محل بحث را به شکل کاملتر ملاحظه فرمایید:
(در زﻣﻴﻨﻪ زﻣﺎﻣﺪاران و رﻫﺒﺮان اﻟﻬﻰ ﭼﻄﻮر؟ ﻣـﺎ آﻧﺠـﺎ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺳمت اﻟﻬﻰ دارد اﻋﺘﻤﺎد ﻛﻨﻴﻢ، ﻗﺼـﺪ دارﻳـﻢ ﭼﻪ ﻧﻮع اﻋﺘﻤﺎدى ﺑﻜﻨﻴﻢ؟ اﻋﺘﻤﺎد ﺻﺪ درﺻﺪ آﻧﺠﺎ ﻣﻮﺿﻮع اﻋﺘﻤﺎد ﺻـﺪ درﺻﺪ اﺳﺖ.
اﮔﺮ ﺑﺨﻮاﻫﻴﻢ درﺳﺘﻰ ﻳـﺎ ﻧﺎدرﺳـﺘﻰ ﻛـﺎر اﻳـﻦ زﻣﺎﻣـﺪار و ﭘﻴﺸﻮا را رﺳﻴﺪﮔﻰ ﻛﻨﻴﻢ راﻫﻰ ﺟﺰ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﻮد ﺧﺪا ﭘﻴﺸـﻮاﻳﻰ را ﻣﻌﻴﻦ ﺑﻜﻨﺪ. ﻫﻤﻪ راﻫﻬﺎ ﺟﺰ اﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ.
آﻳﺎ در اﻳﻨﺠﺎ درﻣـﻮرد اﻳـﻦ ﻓﺮدى ﻛﻪ ﺧﺪا اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻰﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ او سِمتی ﺑﺪﻫـﺪ، ﺟـﺰ اﻳﻨﻜـﻪ او در اﻳﻦ ﺣﺪ اﻋﻼى ﻋﺪاﻟﺖ و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﺎﺷﺪ اﺻـﻼ راه ﺣـﻞ دﻳﮕـﺮى وﺟﻮد دارد؟... در اﻳﻨﺠﺎ ﺑﺤﺚ در اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻣـﺮدم ﻣﺴـﻠﻤﺎن ﻛﺴـﻰ را ﺑﻪ ﻣﺮﺟﻌﻴﺖ اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ.
ﻣﻰداﻧـﻴﻢ ﻛـﻪ ﻣـﺎ ﻣﺮﺟـﻊ ﺗﻘﻠﻴـﺪ را اﻧﺘﺨـﺎب ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ. ﻟﺬا اﮔﺮ از اﻳﻦ آﻗﺎى ﻣﺮﺟﻊ ﺧﻄﺎﻳﻰ دﻳﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﺑـﺎ ﺷـﺄن ﻣﺮﺟﻌﻴـﺖ ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﺒﻮد ﺑﻪ ﻣﺮﺟﻌﻰ دﻳﮕﺮ ﻋﺪول ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ.ﻳﻌﻨـﻰ اﮔـﺮ ﻣـﺎ ﻣﺮﺟﻌـﻰ را ﻋﺎدل ﺷﻨﺎﺧﺘﻴﻢ، اﻣﺎ ﭘﺲ از ﻣﺪﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ او ﺳـﺮ و ﻛـﺎر ﭘﻴـﺪا ﻛـﺮدﻳﻢ ﻣﺘﻮﺟـﻪ ﺷﺪﻳﻢ ﻋﺪاﻟﺖ وى ﻛﺎﻓﻰ ﻧﻴﺴﺖ،ﺑﻪ ﻣﺠﺘﻬـﺪ ﻋـﺎﻟﻢ ﻋـﺎدل دﻳﮕـﺮى رﺟـﻮع ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ.در اﻳﻦ ﻫﻴﭻ ﺷﻜﻰ ﻧﻴﺴﺖ و ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻢ اﻳﻦﻛـﺎر را ﺑﻜﻨـﻴﻢ.
اﻳـﻦ ﻣـﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺟﻊ را ﻣﻰﺷﻨﺎﺳﻴﻢ و اﻧﺘﺨﺎﺑﺶ ﻣﻰ ﻛﻨـﻴﻢ ﺗـﺎ از او ﺗﻘﻠﻴـﺪ ﻛﻨـﻴﻢ. اﻳﻦ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ زﻣﺎﻣﺪار را، در ﻫﺮ درﺟﻪ اى ﻛﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﻣـﻰﻛﻨـﻴﻢ؛[در ادامه متنی است که محلاتی میخواند و نقل شد] اﻳﻦ اﺳﺖ زﻳﺮﺑﻨﺎى ﺑﺤﺚ ﻋﺼﻤﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ درﺑﺎره اﻧﺒﻴﺎ و درﺑﺎره اﻣﺎﻣﺎن ﻣﻨﺼﻮب از ﻃﺮف ﺧﺪاوﻧﺪ و ﺑﻪ اﻣﺮ ﺧﺪاوﻧـﺪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻣﻰ داﻧﻴﻢ)(ولایت، رهبری، روحانیت، ص167و168)
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙️روضهخوانی آیتالله ممدوحی برای قمر بنی هاشم(علیه السلام)
#روضه #تاسوعا #تاسوعای_حسینی
#محرم #تاسوعا_عاشورا #حضرت_عباس #آیت_الله_ممدوحی
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
#محرم_و_انقلاب_اسلامی/(۶)
#ولایتی_ها و تحریف عاشورا
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▪️یکی از جریان های فکری-مذهبی شناخته شده که همواره با سر دادن ندای «تعظیم شعائر» شناخته می شده، جریان موسوم به «ولایتی ها»ست. این جریان خود را به پیشگامی در محبت اهل بیت(ع) می شناساند و در مورد دیگرانی که مثل او نمی اندیشند یا رفتار نمی کنند، نوعی بدبینی مفرط دارد و گاه موجب بدگویی و هتاکی و ناسزا می شود! اما این طایفه، هرگز از «عربده کشی و ناسزاگویی» فراتر نرفته و انگار که با حرف، همه دین خود را ادا می کنند و بعد از آن دیگر تکلیفی ندارد!
معمولاً به هیچ «ان قلت»ی در مورد آنچه در ذهن شان تقدس دارد، تن نمی دهند.
«ولایتی ها» پایگاه شان معمولا حوزه های فکری «اخباری مسلک» و «عقل ستیز» است. یکی از خروجی های تشکیلاتیِ این نحله، «انجمن حجتیه» است که گرچه ظاهرا بدان اذعان نمی کند اما حقیقتا چرخش بر مدارِ «اسلام منهای روحانیت و مرجعیت» و «اسلامِ منهای سیاست» می چرخد.
ولایتی ها، همواره با دربار رابطه خوبی داشته اند، رفت و آمدهای خارجی شان به راه است، اهل کار اقتصادی گسترده اند، به تحولات سیاسی روز بی تفاوت اند، و بین «عاشورای سال 61» و «ظهور حضرت صاحب(عج)»، تکلیفی فراتر از برخی ظواهر و شعائر برای خود قائل نیستند؛ از مبارزه با ظلم، تشکیل حکومت دینی، مجاهدت در راه دفاع از ارزشهای اهل بیت(ع) و شهادت در این راه، بهره ای ندارند.
این جماعت هیچوقت راهبردِ «اصلی-فرعی کردن مسائل» را در مبارزه درک نکردند و این است که برخلاف خواست امام راحل، در ماجرای «کتاب شهید جاوید» و «شریعتی»، درگیری های داخلی را گسترش دادند.
🔶پی نوشت
یک: امام راحل، مقدسنماها، روشنفكرمآب ها و منافقان، را «مثلث تزوير و ريا» بر می شمارد و در «منشور روحانیت»، آنان را چنین وصف می کند: « ديروز مقدسنماهاى بيشعور مىگفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مىگويند مسئولين نظام كمونيست شدهاند! تا ديروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان براى ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفيد و راهگشا مىدانستند، امروز از اينكه در گوشهاى خلاف شرعى كه هر گز خواست مسئولين نيست رخ مىدهد، فرياد «وا اسلاما» سر مىدهند! ديروز «حجتيهاى» ها مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نيمه شعبان را به نفع شاه بشكنند، امروز انقلابىتر از انقلابيون شدهاند! «ولايتى» هاى ديروز كه در سكوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمين را ريختهاند، و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شكستهاند و عنوان ولايت برايشان جز تكسب و تعيش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مىخورند! راستى اتهام امريكايى و روسى و التقاطى، اتهام حلال كردن حرامها و حرام كردن حلالها، اتهام كشتن زنان آبستن و حِليّت قمار و موسيقى از چه كسانى صادر مىشود؟ از آدمهاى لا مذهب يا از مقدسنماهاى متحجر و بيشعور؟! فرياد تحريم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهيدان و اظهار طعنها و كنايهها نسبت به مشروعيت نظام كار كيست؟ كار عوام يا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممين يا غير آن؟ بگذريم كه حرف بسيار است. همه اينها نتيجه نفوذ بيگانگان در جايگاه و در فرهنگ حوزههاست، و برخورد واقعى هم با اين خطرات بسيار مشكل و پيچيده است».(صحيفه،ج21،ص281)
دو: کمی عجیب است که؛ ولایتی ها، نه قدرتهای استعماری و نه گروه های تکفیری و نه هنرمندانِ هتاک به ساحت قرآن و نبوت و ولایت را دشمن درجه یک خود نمی دانند، بلکه هنوزهم بر اختلافات داخلی در دل تشیع دامن می زنند! راستی، در همه موضوعات پیشگفته، دستخط یا اظهار نظر یا پویش اجتماعی، یا فعالیت رسانه ای خاصی را از جماعت به اصطلاح ولایتی سراغ دارید؟
سه: امام خمینی، دیروز در مرگ اندودِ سکوتِ ولایتی ها، وقتی که هجمه رسانه ای و فکری به حریم ولایت(در آغاز دهه 20) اوج گرفت، نخستین کسی بود که در دفاع از حریم اهل بیت(ع) به پا خاست و کتاب ماندگار و اثرگذار «کشف اسرار» را نوشت. و با اینهمه، هنوز «ولایتی ها» به واسطه آنکه او استادِ فلسفه است، لیوانِ فرزندش را آب می کشیدند! دیروز همو، شجاعانه فتوای ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد، و امروز مردم انقلابیِ پیرو او، یکپارچه بر سر دشمنان مرتد اهل بیت علیهم السلام می شورند!
چهار: امروز هم از دل این جریان، «دهه برائت»، «مراسم 9 ربیع»، تعصب به اموری مثل «قمه زنی»، «شیعه انگلیسی»، «بی تفاوتی به هتاکی علیه قرآن و پیغمبر(ص)» و «بی طرفی در کشتار شیعیان و مسلمین»، بیرون آمده است! «باندِ نیویورکی ها» در وزارت خارجه خودمان را هم شاید بتوان عطف کرد به همین جماعت! البته تفصیلش بماند برای بعد!
پنج: پدیده «مدافعانِ حرم»، نشانه صدق عهدِ انقلاب اسلامی نسبت به ولایت اهل بیت(ع) است.
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | روایت #سردار_سلیمانی از فتنهانگیزی در افغانستان و برانگیختن انزجار مردم
@rozaneebefarda
اعظم الله أجورنا بالحسین علیهالسلام، و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الإمام المهدی من آل محمد علیه السلام
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازسازی واقعه عاشورا توسط هنرمندان تعزیه عراقی
@rozaneebefarda
تسلیت به محضر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
تو بخوان حجت حق مرثیه ما گریه کنیم
تو بخوان نوحه، بخوان ناحیه ما گریه کنیم
همرهت أرض و سما، کون و مکان میگریند
ما که هستیم که بر جد شما گریه کنیم
@rozaneebefarda
#شهید_مشوطهخواه_عاشورا
این روزها تصویر لحظه اعدام عالم مجاهد، ثقه الاسلام تبریزی و چند نفر دیگر از مشروطه خواهان تبریزی در روز عاشورای 1330ق در فضای مجازی دست به دست میشود....
@rozaneebefarda
این روشنفکرانِ غرباندیشِ تروریست!
بازخوانی تاریخچه ترور مظلومانه علما و مجتهدین در ماجرای #مشروطه
[صفحه ۱ از ۲]
اختصاصی|| میثم عبدالهی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
این روزها تصویر لحظه اعدام عالم مجاهد، ثقه الاسلام تبریزی و چند نفر دیگر از مشروطه خواهان تبریزی در روز عاشورای 1330ق در فضای مجازی دست به دست میشود.
اعدام و ترور مجتهدین در عصر مشروطه، از مسائل عجیب و کمسابقه و عبرتآموز در تاریخ معاصر ایران است. ترورها و حذف های عصر مشروطه در دو سطح انجام شد، ابتدا علما و رئوس جریان مشروعه خواهی در کشور ترور شدند و سپس علما و بزرگان جریان مشروطه خواهی به دست جریان روشنفکری سکولار ایران ترور و حذف خونین شدند.
ترور مجتهدین مشروعه خواه در ایران در عصر مشروطه، با ترور مجتهد برجسته گیلان، شهید آیت الله حاج ملا محمد خمامی رشتی، یکی از سه راس جریان مشروعه خواهی ایران، در 29 ذیالحجه 1326ق آغاز شد و سپس چند مجتهد در رشت و قزوین و تهران و زنجان صرفا برای حفظ استقلال ایران و مقابله فکری و فرهنگی با استعمار انگلیس به شهادت رسیدند که صرفا به این خاطر که دارای تفکر اصیل اسلامی و شجاعت در بیان حقیقت بودند و مطابق با خواست عوامل استعمار انگلیس رنگ عوض نمیکردند و رنگ ثابتی مطابق با اسلام داشتند و به خاطر بیان حق و نقد کردن دقیق و درست جریان غربگرا، توسط عوامل استعمار و رسانه های شان ابتدا ترور شخصیتی شده و سپس ترور و حذف فیزیکی شدند چرا که حضورشان مانع بزرگی برای منافع استعمار و روشنگر مردم در مقابل عوامل سرویسهای بیگانه بودند. آنها بدون هیچ گناهی، مظلومانه به شهادت رسیدند. آخرین شخصیت بزرگ از این جریان که به دست جریان جلاد به شهید آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری، رهبر جریان مشروعه خواهی ایران و بزرگترین مجتهد پایتخت بود که در روز
13 رجب 1327ق به شهادت رسید.
بین زمان شهادت مجتهد خمامی تا مجتهد نوری حدود هفت ماه فاصله است و در این بین علما و شریعتخواهان بسیاری به شهادت رسیدند یا دستگیر و تبعید و از شهرها اخراج شدند و جنایات سبعانه ای علیه این بزرگان در این مدت کوتاه رقم خورد. معروفترین علمایی که در فاصله هفت ماه به شهادت رسیدند:
آیت الله شیخ علی فومنی از سران جریان مشروعه خواهی در رشت در روز 2 ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله میرزا مسعود شیخ الاسلام قزوینی در خانه اش به دست مشروطه خواهان گیلانی فاتح قزوین در روز 15 ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله آقامیر (سیدحسین) بحرالعلوم رشتی از سران جریان مشروعه خواهی رشت به همراه پسر جوانش سیدجواد در روز 18 ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله سیدمحمد تولمی رشتی از سران جریان مشروعه خواهی در رشت در ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله شیخ حسین جوقینی از علمای مشروعه خواه زنجان در روز 7 جمادی الاولی 1327ق به دست مشروطه خواهان سکولار به شهادت رسیدند. البته ملاقربانعلی مجتهد زنجانی، برای خاطر اقدامات موثرش در زنجان، به طرز وحشیانه ای به دست عوامل استعمار دستگیر شده و به کاظمین تبعید شد تا زنجان به دست عوامل استعمار قرار گیرد. همچنین آیت الله میرزا حسن مجتهد تبریزی، مجتهد بزرگ آذربایجان، از شهر تبریز اخراج شد و تا سالها در منطقه ای در حاشیه زندگی تا آن مناطق برای قرار گرفتن به در دست عوامل استعمار، آماده شود.
#موج_دوم_ترورها و حرفها بعد از فتح تهران آغاز شد. تا زمان فتح تهران، علمای بسیاری نهضت مشروطه را رهبری کردند و تا زمان فوت، از رهبران جریان مشروطه خواهی بودند و از عملکرد مشروطه خواهان حمایت میکردند و در حمایت از مشروطه، فتوا داده بودند و برای پیروزی مشروطه خواهان و شکست محمدعلی شاه تلاش کرده بودند.
بعد از فتح تهران، در کشور یک جریان غربگرا و متحجر و دیکتاتور و تمامیتخواه تلاش کرد تا نهضت مشروطه را به انحراف ببرند و آن را به نهضتی برای تامین منافع انگلیس تبدیل کنند و نهضت مشروطه را به خدمت استعمار در آورند. اولین گام برای انحراف مشروطه، حذف و ترور علما و بزرگان و مراجع تقلیدی بود که مستقل بودند و مطابق با اندیشه اسلامی مشروطه را رهبری میکردند.
@rozaneebefarda
این روشنفکرانِ غرباندیشِ تروریست!
بازخوانی تاریخچه ترور مظلومانه علما و مجتهدین در ماجرای #مشروطه
[صفحه ۲ از ۲]
#روشنفکری_و_روشنفکران_غربزده، علیرغم شعارهای آزادیخواهانه، هیچ مخالف و منتقدی را باقی نگذاشت و حذفهای خونینی را رقم زد و در نهایت کار را به جایی رساندند که جریان اصیل مشروطه خواه و رهبران مشروطه را هم ترور و از صحنه سیاسی حذف کردند.
آنان سران جریان مشروطه خواه سالم را نیز از جمله آیت الله بهبهانی، آیت الله طباطبایی، ستارخان، باقرخان، آخوند خراسانی، ملا عبدالله مازندرانی، سیدعبدالحسین لاری، آقا نجفی اصفهانی، حاج آقا نورالله اصفهانی، ملا غلامعلی مجتهد ساروی و... را هم ترور کردند و یا به نحوی سر به نیست کرده و از صحنه سیاسی کشور حذف کردند. حتی حضور این علما و بزرگان که رهبران مشروطه بودند را هم تحمل نکردند، این جریان باید پاسخ دهند که چرا بهبهانی را ترور کرد؟ آیا بهبهانی هم مسبتد بود؟!! چرا طباطبایی را خانهنشین کردند و اجازه هیچ حرکتی به او ندادند؟
چرا ستارخان و نیروهایش را به طرز خونینی از صحنه مشروطه حذف کرد و او را زخمی و بدنام و خانهنشین کردند؟ چرا تیم تروریستی برای ترور آقا نجفی اصفهانی و برادرش حاج آقا نورالله اصفهانی به اصفهان فرستادند؟ چرا نیروی نظامی سرکوبگر برای جنگ با مجتهد لاری به جنوب فرستادند؟ چرا تیم تروریستی برای ترور مراجع تقلید نجف فرستادند؟ چرا آخوند خراساني را در صبح روزی که عازم ایران برای اصلاح مشروطه بود، به طرز مشکوکی مسموم کرده و کشتند؟ چرا مجتهد ساروی را در ساری به طرز فجیعی ترور کرده و کشتند؟ این جریان باید تمام اقدامات حذفی و خونینی که به نفع منافع استعمار انجام داده، باید پاسخگو باشد.
در ابتدای مبارزات نهضت مشروطه در سال 1324ق، یک طلبه جوان به نام «سید عبدالحمید وفسی» وقتی به دست عوامل عین الدوله، صدراعظم وقت، تیر خورد و به شهادت رسید و نخستین شهید نهضت مشروطه گردید، مردم و طلاب و علما و رهبران مشروطه، به این جنایت اعتراضات بسیاری کردند و برای او مراسم گرفتند و از دربار درخواست کردند که قاتل او را تحویل مردم دهند و خون این طلبه جوان، در پیروزی نهضت و عزل عین الدوله تاثیر بسزایی داشت. مردم تا زمان ابتدای نهضت مشروطه چنین اعتقادی به علما و حتی طلاب جوان داشتند و در قبال این طلبه جوان که به ناحق کشته شده بود، خونخواهی کردند و چنین واکنشی نشان دادند. میزان اعتقاد و علاقه مردم به علما و مجتهدین بزرگ ایران قابل وصف نیست.
موج عظیم تخریب و هتاکی و دروغ بستن روزنامهها و رسانههای آن روز علیه مجتهدین بزرگ خصوصا عالم مجاهد، حاج شیخ فضل الله نوری، بزرگترین مجتهد پایتخت که اغلب مردم تهران از او تقلید میکردند و بسیار متنفذ بود و مردم اعتقاد بسیاری به این مرد الهی داشتند؛ شروع شد. موج تخریب بعد از دو سال کار خودش را کرد و ذهنیتها را نسبت به این مجتهد عوض کرد و مجتهد بزرگ را بدون کوچکترین اعتراضی از سوی مردم پایتخت، در میدان مرکزی تهران جلوی چشم همه مردم، اعدام کردند!
موج تخریبها در تبریز هم وجود داشت. میرزا حسن مجتهد تبریزی، مجتهد آذربایجان، نقدهای دقیقی به عملکرد و سخنان ضددینی جریانات معاند در تبریز داشت. عوامل کجاندیش به جای آن که سخنانش را بپذیرند و خودشان را مطابق با آن اصلاح کنند، به او حمله کرده و موج تخریبی شدیدی را علیهاش ایجاد کردند. سپس انجمن تبریز طی حکم عجیب و بیسابقهای اعلام کرد که مجتهد باید از تبریز اخراج شود و به تهران برود! اخراج مجتهد بزرگ آذربایجان و هتک حرمت او در تاریخ آذربایجان سابقه نداشت ولی این حرمتشکنیها خصوصا توسط شیخ سلیم، عضو تندروی انجمن تبریز، صورت گرفت. پایان عمر شیخ سلیم عبرتآموز است، وی بعد از این، عمر چندانی نکرد و در زمره کسانی بود که همراه ثقه الاسلام در تبریز اعدام شد. آنها بعد از رفتن مجتهد هم به خانه اش حمله کردند و آن خانه را غارت و تخریب کردند. البته اخراج مجتهد، اعتراضات برخی از مردم و علما از جمله ثقه الاسلام تبریزی را به همراه داشت که به نشانه اعتراض به عملکرد انجمن تبریز، شهر را ترک کرد، ولی آنها چندان به آنها توجهی نکردند.
اعدام و شهادت ثقه الاسلام تبریزی در روز عاشورای 1330ق توسط سالداتهای روسیه تزاری و با تایید کنسول انگلیس صورت گرفت. این ماجرا از جمله میراثهای شومی بود که جریان غربپرست در ایران به جا گذاشته بود و بنای کج آن با شهادت سبعانه مجتهد بزرگ تهران، آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری و شهادت آیت الله مجتهد خمامی و سایر بزرگان ایران نهاده شده بود. اگر قبل و بعد از فتح تهران، این جنایتهای و وحشیگریها توسط عوامل استعمار، صورت نمیگرفت و حرمت علما و مجتهدین بزرگ پاس داشته میشد، قطعا شاهد چنین واقعه تلخی در سه سال بعد از آن نبودیم.
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یهود و ماجرای عاشورا
تحلیلی از جناب استاد مهدی طائب
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
◾ امام حسین علیهالسلام در یکی از سخنرانیهای روز #عاشورا خطاب به دشمن میفرمایند:
این نبرد بین ما و شما توسط یک دشمنی ایجاد شده است که او تنها دشمن من نبوده و دشمن شما نیز میباشد.
◾گنهکار، تحریفکنندگان کتاب و سنت،
#قاتلان_انبیاء و اوصیای انبیاء، اوصافی است که حضرت برای آن دشمن مشترک بیان مینمایند.
◾تمامی اوصاف دشمن مشترکی که حضرت از آن یاد فرمودهاند، در قرآن برای #یهود ذکر شده است!
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی فارسی شیعیان بحرین در شب تاسوعا
▫️جمع کثیری از اهالی بحرین فارسیزبان هستند و تا مدتها فارسی زبان بسیار رایج در بحرین بوده و هماکنون نیز علیرغم همه تبلیغات منفی، همچنان پابرجاست.
سران مستبد بحرین به دنبال تغییر بافت جمعیتی با وارد کردن افراد سنیمذهب رادیکال از ملیتهای دیگر هستند و همچنین با تمام قوا به دنبال حذف و کمرنگکردن نمادهای همگرایی فرهنگی شیعیان بحرین با شیعیان ایران هستند که زبان فارسی یکی از آنهاست.
الحمدلله به برکت عاشورا، این همبستگی تاریخی همچنان حفظ شده است اما باید فکری کرد...
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشکهای عاشورایی #علامه_مصباح بر مظلومیت امام حسین علیه السلام در مراسم مقتلخوانی روز عاشورا
@rozaneebefarda
30-23-00-2.mp3
949.1K
بوی بهشت میوزد از کربلای تو....
ای صدهزار جانِ گرامی فدای تو...
@rozaneebefarda
انا لله و انا الیه راجعون
آیت الله سیدکمال فقیه ایمانی به رحمت حق پیوست.
@rozaneebefarda
مروری بر زندگانی و خدمات اجتماعی مرحوم آیتالله سیدکمال فقیهایمانی
[صفحه ۱ از ۲]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
سید کمال فقیه ایمانی، در سال ۱۳۱۳ خورشیدی (برابر با ۱۳۵۳ قمری)، در خانواده ای روحانی در محله امام زاده اسماعیل اصفهان چشم به جهان گشود. پدر ایشان آیت الله حاج سید مصطفی فقیه ایمانی و پدر بزرگشان آیت الله حاج کاظم، از علمای بزرگ اصفهان بودند.
سید کمال فقیه ایمانی، پانزده ساله بود که وارد مدرسه جده بزرگ اصفهان شد؛ مدرسه ای که محل تحصیل و تدریس بسیاری از بزرگان و اعلام بود. جامع المقدمات را نزد آقای شیخ محمدحسن نجف آبادی آموخت و مطوّل را زیر نظر آیت الله ادیب خواند. در همان مدرسه، حجره نشینی را تجربه کرد و در حجره پدر و دایی اش به تحصیل و زندگی طلبگی ادامه داد و آقایان حاج احمد امامی و ابراهیم امینی از جمله همدورهایها و هممباحثهایهای ایشان بودند.
ایشان پس از گذراندن مقدمات در مدرسه جده، راه قم را در پیش گرفت. وی در همان ابتدای ورود به قم، به دارالشفا رفت و تتمه مغنی را نزد حاج شیخ مصطفی که اهل آذربایجان بود، گذراند و پس از آن شرح لمعه را نزد آقایان خلیلی و باقری بهره برد.
سیدکمال چند سال اول را با برادر بزرگ تر خود در مدرسه دارالشفا هم حجره بود و بعد به مدرسه فیضیه رفت که با آقایان احمدی گلپایگانی و شهید باهنر همحجره شد.
او در سال ۱۳۳۳ شمسی، لباس روحانیت را به تن کرد و به دیدار امام خمینی نیز رفت. امام او را در آغوش گرفت و این روز فرخنده و این اتفاق مبارک را به وی تبریک گفت و حسب نقل سپس فرمود: «از امروز تاج رسول الله بر سر شماست. مبادا در راه رفتن، خندیدن و حرکات خود کاری کنید که برای اسلام زیان بار باشد!».
سید کمال در مدت تحصیل در حوزه، از محضر استادان دیگر نیز بهره برد و در مدارس حجتیه، فیضیه، دارالشفا و مدرسه خان رفت و آمد داشت. همچنین، در محضر استادان بزرگواری چون آیت الله نوری همدانی، حاج شیخ عبدالجواد اصفهانی، آیت الله مجاهدی تبریزی، آیت الله طباطبایی، آیت الله سلطانی و آیت الله مشکینی شاگردی کرد.
سید کمال پس از گذراندن سطح، به فراگرفتن درس خارج روآورد و توانست کتاب الزکوة را نزد آیت الله داماد و کتاب الصلوة رانزد آیت الله العظمی بروجردی به پایان برساند. وی همچنین، از درس خارج آیات عظام امام خمینی و آیت الله العظمی گلپایگانی بهره برد.
آیت الله فقیه ایمانی به علت فوت پدرش به اصفهان بازگشت و خدمات گسترده تبلیغی و علمی خود را آغاز نمود. ایشان در اصفهان، به تدریس و تربیت طالبان علوم دینی پرداخت و برای شروع تدریس، شرح لمعه را برگزید. پس از آن جلسه درس رسائل را برپا کرد و توانست مشتاقان زیادی را جذب کند.
در روزهای حکومت ستمشاهی، آیت الله سید کمال فقیه ایمانی به شدت زیرنظر بود. ایشان وجوه شرعی را با اسم مستعار برای امام خمینی می فرستاد. مأموران ساواک که این مطلب را دریافته بودند، ادعا داشتند که ایشان در ظاهر نمایند آیت الله خویی است، ولی در عمل به سود امام کار می کند. امام نیز با واسطه آیت الله فقیه ایمانی برای آیت الله خادمی پیام ارسال میکردند. در یکی از این پیام ها، آیت الله فقیه ایمانی با منزل آیت الله خادمی تماس می گیرد و می گوید: «آقا از نجف تلفن کردند که اجازه بدهید نماز و منبر آزاد شود. الان دولت از خدا می خواهد منبر و نماز تعطیل باشد.»
وی دعوت ساواک برای استقبال از شاه را نپذیزفت و مورد غضب آن ها واقع شد. همچنین روزی که روزنامه اطلاعات مقاله توهین آمیزی درباره امام چاپ کرد، آیت الله فقیه ایمانی روحانیون اصفهان را فراخواند و آنها را از این رفتار زشت آگاه ساخت. سپس با محکوم کردن روزنامه تأکید کرد که باید حرمت مراجع حفظ شود و مسئولان باید به این امر رسیدگی گنند.
آیت الله فقیه ایمانی درباره نحوه دستگیریشان توسط ساواک می گویند:
«شب اول حکومت نظامی اصفهان که ماه رمضان هم بود وارد منزل بنده شدند، منزل حقیر مرکز فعالیت علماء اعلام و انقلابیون واقع شد و به دلیل همکاری با نهضت امام خمینی و رساندن پیام ایشان به مردم پس از مزاحمت زیاد نیروهای طاغوت مرا به مرکز نیروهای ارتش و نظامی بردند. دو روز بازداشت بودم سپس به زندان منتقل شدم تا بالاخره دادستان نظامی برای من حکم صادر کرد و اعلام نمود با توجه به اینکه منزل وی مرکز توطیه علیه شاه و نظام شاهنشاهی بوده و با آیت الله خمینی ارتباط دارد برای من تقاضای اعدام نمود».
اما پس از چندی، با اعلام آزادی زندانیان سیاسی ایشان نیز از زندان آزاد شدند.
درگیری با #جریانهایدگراندیش_و_انحرافی از جمله نقاط بارز کارنامه سیاسی ایشان است که بنا به اخلاص و نجابت ایشان در سالهای حیاتشان چندان از آن سخن به میان نیامده و جای پرداخت تفصیلی دارد.
@rozaneebefarda
مروری بر زندگانی و خدمات اجتماعی مرحوم آیتالله سیدکمال فقیهایمانی
[صفحه ۲ از ۲]
آیت الله حاج سید کمالی فقیه ایمانی در دوران حیات پر برکت خود منشأ خدمات و اثرات بزرگ عمرانی، اجتماعی، فرهنگی و درمانی زیادی بودهاند که از آن جمله میتوان به عناوین ذیل اشاره کرد؛
تهیه و تدوین اثر ارجمند «نور القرآن فی تفسیر القرآن»
آیت الله فقیه ایمانی درباره سفارش امام خمینی جهت تفسیر انگلیسی قرآن می گوید:
«... یک بار رفتم خدمت حضرت امام. فرمودند: «آقای فقیه علمای بزرگوار گذشته شاید غفلت کردند یا توجه خاصی نبوده که تفسیر قرآن به زبان انگلیسی و روسی نداریم. ترجمه داریم اما تفسیر نداریم. خواهش می کنم شما همه کارهای آخوندی را بگذار کنار و وارد این مرحله شو که این کار زنده شود.» من هم گفتم: چشم اطاعت می کنم.» گفتند: «هر کاری هم داری من در خدمتم.» گفتم: نه من فقط دعا می خواهم. دعا کنید که بتوانم. گفتند: «چند نفر هم به میدان آمدند اما عقب زدند. سفت و محکم برو جلو بلکه به حول و قوه خدا این کار انجام گرفت.» آمدم اصفهان و چند نفر از رفقا را جمع کردم. بنا شد فارسی این کار را خودم انتخاب کنم. از چند تفسیر سنی و شیعه گلچین می کردم. مواردی که رویش حساسیت بود را نمی آوردم. اخبار اهل بیت علیهم السلام از فریقین را هم چاشنی آن می کردم. آن گروه این را از من می گرفت و ترجمه می کرد. در زمان حیات امام سه جلدش بیرون آمد. باقی اش هم بیست جلد شد. آقا خیلی از این کار خوشحال بودند...؛ تفسیر در بیست جلد به انگلیسی منتشر شد و نسخه روسی هم چون حروف و صفحه اش را ریزتر گرفتند، هجده جلد شد...».
تفسیر «نورالقرآن فی تفسیر القرآن» گلچینی از تفسیرهای گوناگون است که با چشم پوشی از اختلاف های لغوی و موارد اختلاف شیعه و سنی، مجموعه ای روان و قابل اعتماد را به مخاطبان عرضه کرده است. روزانه ۶۰ تا ۷۰ جلد تفسیر برای درخواست کنندگان فرستاده می شد، حتی برخی از کشورها نیز خود تصمیم به چاپ این کتاب گرفتند. همچنین، این کتاب در اینترنت نیز موجود و در اختیار علاقه مندان است.
ایجاد کتابخانه بزرگ و با حجم زیادی از کتابهای ارزنده به نام کتابخانه امیرالمومنین علیه السلام و مرکز تحقیقات و پژوهشهای علمی
تأسیس حوزه علمیه اصفهان به نام دارالحکمه باقر العلوم علیه السلام با گنجایش بیش از ۱۰۰۰ طلبه و اداره طلاب آن
پژوهش، چاپ و نشر کتابهای ارزشمند در این مرکز شیعه و فرستادن آنها به سراسر جهان
تأسیس بیمارستان امام حسین علیه السلام و مرکز تخصصی بیماری های عفونی
تأسیس مراکز درمانی از جمله:
بیمارستان سوانح سوختگی امام موسی کاظم علیه السلام
بیمارستان زنان و زایمان حضرت زهرا(سلام الله علیها)
و درمانگاه شهدا
تأسیس مدرسه حجتیه مشهد
تأسیس صندوق جهیزیه
سفرهای تبلیغی به خارج از کشور از جمله هلند، بلژیک، کویت، عراق، لبنان، بوسنی، پاکستان و…
ساخت واحد های مسکونی برای طلاب نیازمند
تأسیس صندوق قرض الحسنه
رحلت آیتالله الله سید کمال فقیه ایمانی را محضر امام عصر(عجلالله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقلید و مردم عالم پرور اصفهان تسلیت عرض مینماییم.
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگزاری مراسمات عاشورا و عزاداری محرم توسط عالم اهل سنت چابهار؛ جناب مولوی ترنج زر
#اختصاصی
@rozaneebefarda