آنقدر لب تشنه و معصوم بود
گریه هم می کرد نامفهوم بود
صورتی کوچک شبیه غنچه داشت
استخوانش نرم مثل موم بود
مادرش از تشنگی شیری نداشت
در میانِ خیمه ها مغموم بود
جان بقربانِ غریبیِ حسین
از دو قطره آب هم محروم بود
با سه شعبه طفلِ شش ماهه زدن
در میان کفرِ هم مذموم بود
بینِ دستش یک طرف جسم علی
یک طرف هم صورت و حلقوم بود
هدایت شده از آموزش گام به گام مداحی
4_6019415683459187929.mp3
3.78M
#نوحه بسیار بسیارزیبا
#عربی_فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از آموزش گام به گام مداحی
قسماً بالله داحی الأرض خلاق السماوات وبما جاء به جبریل من وحیاً وآیات
أُنادی بکرامة ؛ إلى یوم القیامة ، سأذوق الموت بالعز ولا للذُلِ هیهات
اگر از خنجر خونریز ؛ لب تشنه ببرند سرم را
اگراز تیغ شکافند ؛ در این عرصه خونین جگرم را
اگر از تیر سه شعبه ؛ بدهند آب عوض شیر ؛ گل نو ثمرم را
اگر از داغ برادر ؛ شکند خصم ستمگر ، کمرم را
قتیل العبرات ؛ أسیر الکربات
أوهل تُکتَبُ أحزانیه فی الطف بحبر ودوات
أبداً فالحزنُ لا یُکتـَبـوا إلا بالدموع الجاریات
اگر از چهار طرف ؛ خصم زند بر جگرم تیر
اگر آید به سرو کتف و تنم ؛ ضربت شمشیر
اگر از سنگ شود ؛ غرق به خون روی منیرم
اگر آتش عوض آب ؛ دهد خصم شریرم
اگر از داغ پسر سوزم و ؛ صد بار بمیرم
ظلمونی ؛ قتلونی ؛ وتناسو من أنا
صارت الآلام فی أرض الأسالی وطنا
کُل ما مرَ على الکوّن مِن الأحزانیَ قد مرَّ هُنا
بخدایی که مرا خواسته با پیکرصد چاک ببیند
به تنم زخم دو صد نیزه وشمشیر نشیند
به ستمگرندهم دستم و ذلت نپذیرم
اگر آرند به جنگم همهٔ اهل زمین را و سما را
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
منم و عهد الستم
نگسستم نه شکستم بخدا غیر خدا را نپرستم
بخدا من پسر شیر خدا و پسر فاطمه هستم
عربیونً علوینً قُرَشیُـنّ شجری ؛ أُحدیون بدریونّ فاطمیونّ قَمری
همه ی دار و ندارم ؛ همه هفتاد و دو یارم ؛ به فداى ره جانان
منم و سرخى رویم ؛ منم و خون گلویم ؛ منم و حنجره عطشان
منم و داغ جوانان ؛ منم و خاک بیابان ؛ منم و سم ستوران
أنا للهادی حبیبونّ ؛ وفی الطَّف غریبونّ
وسلیبونّ وتریبونّ وعجیبونّ أن أذوق الموت ضامی
فمن عنی یحامی وشیبی لا خضیبوا
منو رگهای بریده منم و قلب دریده
منم و طفل صغیرم منم و کودکُ شیرم
منم ودخت اسیرم منم و حی قدیرم
أوهُلّ یعبدُ ربّ الکوّن فَوقَ الأرض مثلی ؛ فأنا المحرابُ مَن جاءَ بهِ السیفُ یُصلی
لِما یُقتَلوا طفلی و تُسبا کُل أهلی ؛ لِِما یُقطَعوا نحری و لِما أُقتلوا ذامی و بجنبی ماءُ نهری
منم و زخم فراوان منم و آیه قرآن
منم و زخم زبانها منم وتیغ سنان ها
همه آیید و ببینید مقام وشرفُ عزت مارا
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
وهنا الکُل یرا ؛ ما بی حالی قد جرا ؛
أویرضىَ المصّطفى خیر الورى ؛ أی مرسومٍ حسیناٍ أغفرا
بخدا و برسول به علی ابن ابیطالب وزهراى بتول
وشقیق المجتبى فحلِ الفحول ؛ لا أخی کیف بهِ ؛ إن راء الخیّل على صدر تجوّل
به هفتاد و دو یارم به حبیبم به زهیرم به طُرِمّاح و به جُون و وهب پاک سرشتم
بجلال و شرف عابس وعباس به عثمان و به جعفر
به شهیدان عقیل و به خلوص دل عبد الله و قاسم
به علی اکبر و داغش به علی اصغر و خونش
یلطمُ البدر على الصدرُحزیناً بالیدین
ودموعّ منه تجری کاللجین. وینادی بحدادی
وهو مکسور الفؤادی یا عمادی یا مرادی یا حبیبی یا حسین
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
به گل یاس مدینه به رقیه به سَکینه
به دل سوخته ی زینب کبری و دو فرزند شهیدش
به لب تشنه اطفال صغیرم به تن خسته سجاد عزیزم
من از این قوم ستمگر نگریزم نکنم بیعت و با خصم ستمگر بستیزم
سر من بر سرنی راه خدا گوید، با دوست سخن گوید
گردد هدف سنگ خورد چون نبینم بخدا غیر خدا را
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
بنبیاً عربیاً ورسولًٍ مدنی وأخیه أسد الله المسمی بعلی، و بزهراء بتولٍ
و به أم ٍولدتها و بسبطیه و شبلیه هما نجل زکی
و بسجاد و بالباقرِ والصادقِ حقا و بموسى و علیاٍ وتقیاٍ ونقی.
وبذلعسکر والحجتةّ القائمِ بالحق الذی یضربُ بالسیف لحکماٍ أزلی
بمحمد ومحمد بعلیاٍ وعلی
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
#نوحه بسیار بسیارزیبا
#عربی_فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
#روضه_شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
ای تجلی صفات همه ی برترها
چقدر سخت بُود رفتن پیغمبرها
قد من خم شده تا خوش قد و بالا شده ای
بخدا عشق پدر نیست کم از مادرها
به امام صادق عليه السلام وقتي عرضه داشت،بهترين لذت براي يك پدر؟گفت:وقتي ببينه بچه اش خوش قد و بالا شده،جلوش راه مي ره،
پسرم! می روی اما پدری هم داری
نظری گاه بیندار به پشت سرها
عبارت مقتل عجيبه،مي گه وقتي،علي اكبر اومد اجازه ي ميدان بگيره، اِستأذن، بلافاصله آورده: اباعبدالله فأذن،تا گفت: بابا برم،گفت:برو،اما قبلش :
سر راهت دم آن خيمه كمي راه برو
تا كه آرام بگیرند کمی خواهرها
مادرت نیست اگر ،مادر سقا هم نیست
عمه ات هست به جای همه ی مادرها
مرحوم حُرّعاملي نوشته،مرحوم شيخ مفيد نوشته، ميگه:سكينه خانم سلام الله عليها، ميگه پدرم تو خيمه مضطرب و نگران بود، علي وسط ميدان،هي ميرفت جلو در خيمه نگاه ميكرد،هي برميگشت عقب، يه مرتبه ديدم،الله اكبر،مي خوام عبارت رو بخونم معنا كنم،حضرت سكينه مي گه: فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت، ديدم مرگ داره بر بابام غلبه ميكنه، وَ عَيناهُ تَدورانِ کَالمُحتًضَر، سكينه داره ميگه، هنوز حسين از خيمه بيرون نرفته، هنوز وسط معركه نرسيده، فقط علي رفته، سكينه ميگه نگاه كردم ديدم، مثل آدم محتضر، بابام هي ميره و مياد، يه مرتبه ديدم،صداي برادرم بلند شد،ميگه ابَتا عَلَیكَ مِنّى السَّلامَ، تا صداي علي بلند شد،بابام از وسط خيمه داد زد، ولدي علي، باباصبر كن اومدم،اوج عظمت مصيبت علي اكبر اينه كه،حسين بن علي،قربونش برم،رحمةالله الواسعة،تو كربلا يه جا نفرين كرد،الله اكبر،تا اومد بالا سر علي يه نگاه به لشكر كرد، گفت:عمر سعد قَطِعَ الله رَحِمَک، چيكار كردي با بچه ام، با ميوه ي دلم چيكار كردي، حسين نفرين كرد، قَتَلَ الله قَومً قَتَلوک،واي واي،امان امان،نمي دونم،چه جوري ابي عبدالله اومد،نفس المهموم شيخ عباس ميگه:مقرم مي گه،مي گه تا علي اكبر به شهادت نرسيده بود،كسي نديده بود ابي عبدالله صداش رو بلند كنه، بلند گريه كنه، اما از علي اكبر، يه مرتبه ديدن صداي حسين،بلند شد، رَفِعَ صُوتَهُ بِالبُکاء،يه آقايي هي ميگه ولدي،اي واي اي واي،رسيد تو معركه، سيدبن طاووس ميگه، راوي كربلا ميگه، ميگه ديدم حسين لااله الاالله،دلش رو داري بشنوي، ميگه ديدم حسين،اين تيكه آخر نزديك بدن، ديگه زانوهاش رمق نداشت، ديدن حسين داره با زانو راه ميره، هي بلند ميشه مي خوره زمين،هي ميگه پسرم...
ای حسين.............
خواهم كه بوسه ات زنم،اما نمي شود
جایی برای بوسه که پیدا نمیشود
لب را به هم بزن، نفسی زن که هیچ چیز
شیرینتر از شنیدن بابا نمیشود
ای پارهپارهتر ز دلِ پاره پارهام
گفتم بغل کنم بدنت را نمیشود
چيكار كردن،آي حسين.........
يا صاحب الزمان(عج)،كنايه فهم ها:
باید کفن به وسعت یک دشت آورم
در یک کفن که پیکر تو جا نمیشود
هركاري كرد ديد فايده نداره،چيكار كرد،بدن رو جمع كرد، خودش رو انداخت رو بدن علي، ديگه بلند نشد، ديدن زينب داره مي دوه وسط نامحرم ها، هي تو سرش ميزنه،اي حسين........
خيز و از جا آبرويم را بخر
عمه را از بين نامحرم ببر
زينبي كه هيچكي قد و بالاش رو نديد،بگو يا حسين...........
در به در کوی تواَم یا حسین
در به در کوی تواَم یا حسین ، خراب گیسوی تواَم یا حسین
عبد سر کوی تواَم یا حسین ، بده به من آقا یه برات حرم
عمریه مجنون تواَم یا حسین ، مست غزل خون تواَم یا حسین
عاشق دل خون تواَم یا حسین ، تورو به خدا دیگه بذار آقا برم
به پای درد دل بندت نشین ، بریدم از غم بیا آقا ببین
خسته ام از غربت روی زمین ، بده به من آقا پر پروازمو
... سلام بر دلبر کرب و بلا ، سلام بر دلبر کرب و بلا ...
روزی رسون هر چی نوکر تویی ، دل به تو بستم آخه دلبر تویی
کلام اولین و آخر تویی ، تورو به خدا بده یه برات حرم
هر کی گدای توئه دستش پره ، خاک کف پای تو سنگش دُره
این دلم از غصه داره میبُره ، تورو به خدا دیگه بذار آقا برم
آرزوم اینه ببینم تو حرم ، مثل کبوترات دارم میپرم
جون رقیت بذار آقا برم ، بده به من آقا پر پروازمو
... سلام بر دلبر کرب و بلا ، سلام بر دلبر کرب و بلا ...
ایل و تبارم همه یکجا فدات ، فدای یک گوشه ی مست چشات
خواهش قلبم حرم کربلات ، تورو به خدا بده یه برات حرم
لحظه به لحظه به تو من دلخوشم ، غریبم آقا بده آرامشم
حرم نمیدی خودمو میکُشم ، تورو به خدا دیگه بذار آقا برم
اسم تو ذکر شب و روز لبام ، خرابتم من بذار آقا بیام
طواف دور حرمت رو میخوام ، بده به من آقا پر پروازمو
... سلام بر دلبر کرب و بلا ، سلام بر دلبر کرب و بلا ...
www.javadieh.blog.ir
May 11
#شب_دهم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
عرض تسلیت محضر قطب عالم امکان، منتقم خون اهل بیت علیهم السلام، آقا حجت بن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء، سلامتی وجود نازنین آنحضرت، تعجیل در فرج مقدسش، تسلای دل داغدارش عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
#شب_دهم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
(شروع با زیارت عاشورا)
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
ِ
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
#شب_دهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بقیة الله آجرک الله...
آقا سرتون به سلامت...
شب عاشورای جد غریبتون حسینه...
کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
@roze1
آقا...
خیلی برامون سخته...
امسال هم محرم ما بدون شما گذشت...
امسال هم عاشورای ما بدون شما...
صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
نميدونم آیا من زنده ام اون عاشورایی که شما می آیید...
برای جد غریبتون مجلس میگیرید...
روضه میخونید...
شیعیان دور شما جمع ميشن...
زار زار گریه میکنند...
🔸در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی
🔸ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه...
خود حضرت در زیارت ناحیه فرمودند...
@roze1
یا جدا...
اگه کربلا نبودم یاریت کنم...
اما صبح و شام برات گریه میکنم...
لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما
اگه اشک چشمم تمام بشه...
خون گریه میکنم حسین...
🔸از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت
🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت
وقتی حبیب بن مظاهر وارد کربلا شد...
خانم زینب کبری خوشحال شد...
الحمدلله برادرم حسین تنها نیست...
ما هم امشب اومدیم بگیم آقا...
شما رو تنها نمیگذاریم...
اومدیم بگیم یا زهرا...
پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم...
امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم...
هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است
🔸فردا زمین کربلا، دریای خون است
شب عاشوراست...
شب مصیبت عظماست...
🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش
🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش
امشب بگیم خدایا شکرت...
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه حسین...
نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه...
امشب باید خوب عزاداری کنی...
امشب باید بلند ناله بزنی...
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم...
خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما...
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
🔸امشب کند در خیمه زینب بیقراری
🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری
از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه...
دید صدای هلهله دشمن میاد...
اومد کنار برادر عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
قراره چه اتفاقی بیفته...
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
ایی وای.. ای وای..
🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
🔸مکن ای صبح طلوع
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی...
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید...
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم م میخواهی بری...
منو تنها بگذاری...
باورم نمیشه برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش...
جلو چشمام مادرم پرپر شد...
صبر کردم داداش...
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم...
صبر کردم...
@roze1
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین...
چطوری منو تنها بگذاری...
زینب بدون تو میمیره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا...
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...
بدونید من هنوز زنده ام ...
@roze1
خدایا حسین رفت میدان...
زینب کبری... داخل خیمه..
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آروم میگیره...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
میگه حسین...برادر...
زینب به فدات حسین...
چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش...
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
شاید خوشحال شده زینب...
الحمدلله بردارم حسین برگشته...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
بی تاب شده زینب..
یاصاحب الزمان...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه....
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦•#قسمت_پایانی روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید رضا نریمانی•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
نوکرا ، میدونستین ارباب ما به همه مون سلام رسونده. مثل فردایی همچین که اومد تو خیمۀ پسرش امام سجاد ، آقا سوال کرد باباجان این عمی العباس؟.. زینبم نشسته چه جوابی میخاد حسین بده .. یهو دید ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن فقط یه جواب داد ، پسرم غیرِ من و تو الان هیچ مردی تو خیمه ها نیست .. تا این حرفُ زد امام سجاد شروع کرد گریه کنه .. صدا زد عمه جان میتونی کمک من کنی از جا بلند شم؟ (امشب آروم آروم میخونم هم رو قلب امام زمان فشارِ هم شماها ، میخام یهو خیلی آروم آروم بریم امشب جلو) زیر بغلاشُ گرفت از جا بلند شد شمشیر و برداشت . میخای چه کنی؟ بابا جان من هنوز دارم نفس میکشم .. نمیتونم ببینم امامم تنها بینِ این نامردا گیر افتاده ..
آقا دستشُ گرفت ،بشین عزیز دلم .. از حالا به بعد این زن و بچه ها رو به تو میسپارم .. تو مردِ این کاروانی .. حواست به این زن و بچه ها باشه .. فرمود (میدونید چی فرموده؟) پسرم سلام منو به همه شیعیان و گریه کنام برسون بگو بابامُ خیلی غریبونه کشتنش ...
غریب گیر آوردنت
با لب تشنه کشتنت*
جای پایِ حضرت صدیقه را بوسیده است
خوش به حال هر که لبهایش به تربت می رسد
کاش بودم زیرِ سقف آسمانِ کربلا
رحمت اربابِ ما آنجا به غائت می رسد
گرچه انگشتش بریده دست گیر عالم است
امشب از زبانِ امام زمان روضه بخونم از زبانِ امام زمان روضه شنیدن داره .. همچین که تکیه به دیوار کعبه داده صدا میزنه : ألا يا أهل العالم انا بقیة الله .. ألا يا أهل العالم أنا الصمصامُ المُنتَقِم اما یه حرفی میزنه همۀ عالم گریه میکنن .. صدا میزنه ألا يا أهل العالم أِنَ جَدي الحُسين .. (میخای با امام زمان هم ناله بشی) قتلوه عَطشان طَرحوهُ عُريانا سَحقوه عُدوانا .. آخ لباسم تنش نذاشتن .. (شب آروم گریه کردن نیست) شب بلند بلند گریه کردنه .. شب هم ناله با جن و انس و ملک شدنه .. شب هم ناله با مادر شدنه .. (چی میخای بگی؟ این همه مقدمه یه بیت :)*
گرچه انگشتش بریده دستگیرِ عالم است
منجی ما از ته گودالِ غربت میرسد
داد میزد که نرو فریاد میزد که نزن
خواهرش تا دید شمرِ بی مروت میرسد
یک لباسِ کهنه دارد در نیاور از تنش
لعنتی از خیمۀ زن ها غنیمت میرسد
چادر من را بگیر عمامه اش را پس بده
*بعدی اش میکُشه همه رو .. ببخشید امام زمان*
چادرِ من را بگیر عمامه اش را پس بده
برده ای عمامه اش را چادرم را پس بده
*اگر اشکم نداری فرمود به اندازۀ آه برا حسین صوابِ تسبیح داره امشب هی بگو آه حسین ..*
چادر من را بگیر عمامه اش را پس بده
برده ای عمامه اش را چادرم را پس بده
امان از بادها سوزان وزیدن
امان از تیغ ها بُران رسیدن
الا یا اهل العالم جد من را
به روی خاک ها عریان کشیدن
الا یا اهل العالم اهلِ کوفه
سرش را با لبِ تشنه بریدن
سواره ده نفر از ره رسیدن
یه عباراتی تو مقاتل اومده آدم جرات نمیکنه همیشه بگه ، برا شبِ عاشوراست بگم ببخشید. میگه رفتن ده تا اسبِ قوی هیکل پیدا کردن .. تازه افتخارم میکردن ، میگفتن ما بودیم سینۀ حسینُ یهو همه دیدن اسب سوارا دارن میرسن .. عمه دیگه اینها میخان چکار کنن؟.. اینا که سر بابامُ بردن .. دیگه از بابام چیزی نمونده
سواره ده نفر از ره رسیدن
به روی آن تن بی جان دویدن
جسارت بر تن او کردن اما
فقط از راس او قرآن شنیدن
من روضه خوانِ غربت آقای عالمم
بی تابِ سر بریدۀ ماه محرمم
با گریه هر غروب من از حال میروم
با هر فرازِ ناحیه گودال میروم
صبح و غروب ندبه کنان گریه می کنم
این روضه را به مادرمان هدیه می کنم:
بر نیزه تکیه داد زجایش بلند شد
فرمود زنده ام به کجا حمله می کنید
نامردها به خیمه چرا حمله می کنید؟
کار مرا تمام نکرده کجا سنان
اینجا کنار لشکری از گرگ ها بمان
با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح
با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح
اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد
اینجا به بعد شیونِ زنها شروع شد
زنده شده به چشم ترم وای وای وای
بیرون زدند اهل حرم وای وای وای
دنبالِ ذوالجناح هراسان و بی پناه
با عمه آمدند به گودالِ قتلگاه
جد مرا محاصره کردند یک سپاه
دیدم چگونه عمۀ ما می کند نگاه
هر کس رسید نیزۀ خود را شکست و رفت
یک استخوان زِ سینۀ آقا شکست و رفت
یک عده بر تمامِ بدن سنگ میزدن
یک عده بر لباس تنش چنگ میزدن
در آن میانِ حرمت آیینه ها شکست
وقتی که شمر آمد و بر سینه اش نشست
والشمر جالسٌ نفسِ مادرش گرفت
سر را برید و جلویِ خواهرش گرفت
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦•#قسمت_پایانی روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
حسین جان!
حرف رفتن مزن که می میرم
ای همه دلخوشی من امشب
کن دعا آفتاب فردا را
نکند درک، دیده ی زینب
*چهارساله بودم، مادرمو از دست دادم. گفتم سایه حسین بالا سرم هست، سایه بابام بالا سَرمِ. شب بیست و یکم ماه مبارک بابامو از دست دادم.. گفتم داداش دارم. هفتم صفر، پاره های جیگر داداش حسنم رو دیدم، گفتم: خدا سایه ی حسینم رو از سرم کم نکنه. داداش امشب یه جوریه. امشب زینب خیلی بی قراره. داداش نکنه فردا زینب بی برادر بشه؟
یه مرتبه ناراحت، نگران، آقای من و شما، اباالفضل شمشیرشو داره تیز می کنه و حرف می زنه. اگه فردا آقام اجازه بده احدی رو نمی ذارم زنده از کربلا بیرون بره. مگه عباس مُرده بذاره حسین غریب و تنها باشه؟ یه مرتبه شنید یکی داره به پرده خیمه اش میزنه. کیه؟ یه صدای ملیح و مهربونی اومد، عباس! من خواهرت زینبم. تا گفت زینب، زودی اومد سرش رو پایین انداخت. خانم جان! "هر چی زینب می گفت: داداش بهش، یه بار بهش نگفت خواهر... اینقدر مودب بود" بله خانم جان! گفت: عباس جان! اومدم باهات دردِ دل کنم. قدمتون به چشمم بی بی جان. عباس جان یادته تو کوفه بودیم، یادته شب بیست و یکم، بابام فرمود: همه بیرون برن فقط بچه های فاطمه باشن؟ بله خانم جان. عباس جان یادته بابام فرمود: عباس بیاد، فرمود: عباس هم پسر فاطمه ست؟ بله بی بی جان. یادته بابا صدا زد: دست تو رو گرفت، با یه دست، دست حسین رو گرفت. دست تو رو تو دست حسین گذاشت؟ بله خانم جان. یادته گفت یه روزی کربلا حسینم تنها میشه. نکنه حسینمو تنها بذاری؟ بله خانم جان یادمه. گفت عباس جان شنیدم برات امان نامه آوردن... "دنیا رو سر اباالفضل خراب شد." خانم جان! لحظه ای از آقام دست برنمی دارم.
حبیب بن مظاهر میگه گوشه های خیام همچین که می گشتیم دور تا دور، نگهبان خیمه ها عباسِ.. میگه یه مرتبه متوجه شدم یه کسی اونجا هی میشینه، هی بلند می شه. اومدم جلوتر گفتم کیه که جرات کرده نزدیک خیمه ها بشه؟ اومدم جلوتر گفتم کی هستی؟ یه مرتبه صدا زد: حبیب! من حسینم. می گه دیدم ابی عبدالله هی می شینه بلند می شه. جلوتر اومدم ببینم چه می کنه؟ دیدم بوته ها و خارهای بیابونارو می کنه. گفتم آقاجان چه می کنی؟ فرمود: حبیب! فردا همه ی مارو می کُشن. زن و بچه مونو اسیر می کنن. این بچه ها آواره بیابونا میشن. با پای برهنه. میخوام پاهاشون کمتر آسیب ببینه...
مثل فردا،هفت تا وداع داشت ابی عبدالله. حالا می خواد با خواهرش تو خیام وداع کنه. داره میره. علی اکبرو کشتند. عباس رو کشتند. یاران رو کشتند. غریب و تک و تنها شده. همه زن و بچه ها و همه رو سرپرستی شونو به زینب سپرد. همچین که سوار ذوالجناح راه افتاد، زینب صدا زد: حسین جان! صبر کن. اما حسین داره به راهش ادامه می ده. گفت الان یه کاری می کنم قدم از قدم برنداره. یه نگاه کرد، صدا زد: حسین! جانِ مادرم. همچین که صبر کرد زینب اومد بغلش گرفت. گفت داداش اومدم به وصیت مادرم عمل کنم. به من فرمود: زینب جان یه روزی کربلا حسین ازت اگر یه لباس کهنه ای خواست، بدون برود دیگه برنمی گرده. عوض من زیر گلوی حسین رو ببوس. ...*
زینب و نگذار با غصه هاش
داداش داداش، داداش داداش...
جدا شو از من، یواش یواش
داداش داداش، داداش داداش
زنِ تنهایِ این غروبم
تو نرو تا که پا نکوبم
تو بری خواهرت اسیره
الهی زینبت بمیره
*خواهری که ساعتی نگذشت که از برادر جدا شد. کی باورش میشه یه کاری کردند زینب اومد تو گودال، چشمش افتاد به بدن، نشناخت. یه مرتبه صدا زد: حسین! همه جا زینب رو یاری می کردی، این بارم خواهرت رو کمک کن... اومد بره سمت خیمه. یه وقت شنیدن زیر سنگ ها و نیزه ها. یکی میگه "اُخَیَّ إلَیَّ".خواهرم! بیا... حسین...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦• روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ استاد حاج منصور ارضی•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
ای غبارِ حرمت تاجِ سر نوکرها
نوکری ات شده تنها هنرِ نوکرها
در قیامت تو به فکرِ من و امثال منی
میشوی سنگِ صبور و سپر نوکرها
عده ای را طلبیدی به زیارت اما
نشده قسمتشان بیشترِ نوکرها
کشته ی اشک چه داریم برایت بدهیم
ای به قربانِ تنت چشم ترِ نوکرها
کاش مانند شهیدان خودت آخرِ عمر
بگذاری سر زانوت سر نوکرها
اربعین پای پیاده به حرم می آییم
میشود پخش در عالم خبر نوکرها
شاعر : محمدحسن بیات لو
امشب نگاه کن به دو چشمم زیادتر
چون پرسه میزند به دلم غم زیادتر
امشب نگاه کن به دو چشمم زیادتر
چون پرسه میزند به دلم غم زیادتر
دستی بکش به رویِ سرم سایه ی سرم
زینب فدات گریه نکن در برابرم
پروانه ام ولی تو مرا شمع میکنی
از رویِ خاک خار چرا جمع میکنی؟
*آن غلام میگه نیمه های شب از خیمه ها فاصله گرفت ابی عبدالله ولی هی میشینه بر میخیزه .. خم میشه بر میخیزه .. به مقدار که دنبالش اومد صدا زد تو کیستی ؟! گفت آقا من فلانی ام . برا چی دنبالِ من اومدی ؟! عرض کردم آقا نگران بودم یه وقت دشمن از پشت به شما حمله نکنه .. آقاجان چی کار میکنی منم کمک کنم . فرمود دارم دونه دونه خارهایِ اطرافِ خیمه ها رو جمع میکنم .. آی هلال فردا شب این بچه های من در به درِ این بیابونا میشن ..*
____
پیچیده به کل بیابان
آوای مناجاتُ قرآن
سرِ سجاده ، شده آماده
امام شهیدان ..
کعبه رخِ حسین است امشب
ذکرِ حسین گرفته هر لب
دستِ حسین به دستِ زینب
واویلا .. واویلا ..
محزونُ دل آشفته خواهر
میگوید برادر برادر
به لب ها جان است
شبِ هجران است
شدم زار و مضطر
یاسمُ از غمت پژمردم
غصه ی تو فراوان خوردم
قبلِ تو کاش که من میمردم ..
واویلا .. واویلا ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦•#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ...
عصرِ فردا ز اهل بیت رسول
زَهرِچشمی شدید می گیرند
*این ناله هاتون رو آزاد کنید،به یک چشم بهم زدن شب عاشورا رسید،زن و مرد ناله بزنن،شیون کنند،آه بکشید آی نوکرا...*
وقتِ تاراجِ خیمه های حرم
چند کودک ز ترس می میرند
دور کن از زنان و دخترها
هر چه خلخال در حرم داریم
خواهرم داخلِ وسایلِ خود
روسری اضافه هم داریم؟
عصر فردا بدون شک اینجا
میزند گرد و باد و خاکستر
با صبوری به معجرت حتماً
گره ی محکمی بزن خواهر
__________
شبِ آخر ، بگذارید ، پر من باز شود
بیش تر روی تو، چشم تر من باز شود
حرف حجران مزن اینقدر ، مراعاتم کن
دست بردار ، دل مضطر من باز شود
جانِ زینب، برو از کرب و بلا ، زود برو
مگذاری گره ی معجر من باز شود
آه راضی نشو، بنشینم و گیسو بکشم
آه راضی نشو ، مویِ سر من باز شود
پایِ دشمن به روی پیکرِ تو باز شود
روی دشمن به رویِ معجر من باز شود
جانِ من ، حِرز بیانداز مگذار
جایِ این بوسه ی پیغمبرِ من باز شود
جانِ زینب ، برو مگذار ، غروبِ فردا
سمتِ گودال ، رَهِ مادرِ من باز شود
حیف از این زیر گلو نیست خرابش بکنند
پس اجازه بده تا حنجر من باز شود
لااقل قول بده ،زود خودت جان بدهی
بلکه راهِ نفسِ آخرِ من باز شود
__________
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد
همینکه پیکرت افتاد، خواهرت افتاد
تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی
هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد
همین که از طرف جمعیت دو تا چکمه
رسید اولِ گودال، مادرت افتاد
تورا به خاطر دِرهَم ،چه دَرهَمَت کردند
چنان که شرحِ تَنِ تو به آخرت افتاد
ولی به جانِ خودت خواهرت مقصر نیست
در آن شلوغی اگر بارها سرت افتاد
خبر رسید که انگشترِ تو را بردند
میان راه، النگویِ دخترت افتاد
کنار خیمه رسیده است لشکر کوفه
و خواهرِ تو به یادِ برادرت افتاد
*ای دستات رو بیار بالا،این دست ها فقط نگاهِ ابی عبدالله رو میخواد،اُفتاده بود تویِ گودال،ولی برا همه دعا می کرد...امشب خیلی ها گرفتارن،خیلی ها التماس دعا گفتن،این دستات رو بیار بالا یه جوری صدا بزن،صدات برسه امشب حرمِ حسین،بلند صدا بزن:حسین....
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦• روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژۀ شبِ عاشورا به نفسِ حاج مهدی سلحشور•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَظلوُم یا اَباعَبْدِاللَّهِ ..»
آی نوکرا ، گریه کنید میخوان حسین رو بکشن ...
رفتنِ تو می زند آذر به خیلی چیزها
زل زده از رویِ تل خواهر به خیلی چیزها
گفتی ابنُ الحیدرم آخر نمی دانی مگر
می شود حبّ علی منجر به خیلی چیزها
دیده جایِ خالی ات را آن سوار و دوخته
چشم بر گهواره بر معجر به خیلی چیزها
روی پیشانی زِجایِ مهر خون جاری شده
سنگ دارد می زند لشگر به خیلی چیزها
تیرِ را جایِ جلو از پشت در می آوری
*دامنِ عربی بالا زد .. خونِ پیشانی پاک کنه .. آی حرمله دستت قلم بشه .. با تیر به سینۀ ابی عبدالله .. هر کاری کرد تیرُ از جلو در بیاره ..*
تیرِ را جایِ جلو از پشت در می آوری
گیر کرده ظاهراً از پَر به خیلی چیزها
آنطر ف از دور دیدم سارقی را در کمین
چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها
*خود حضرت شهادت داده روزِ عرفه ، همه حرفا رو زده .. بزار خودش روضه بخوانه ، یا صاحب الزمان .. گفت :
اَنَا اَشْهَدُ یا اِلهی بِحَقیقَةِ ایمانی، وَعَقْدِ عَزَماتِ یَقینی،وَخالِصِ صَریحِ تَوْحیدی، وَباطِنِ مَکْنُونِ ضَمیری، وَعَلائِقِ مَجاری نُورِ بَصَری، وَاَساریرِ صَفْحَةِ جَبینی، وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسی، وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینی، وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعی، وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتایَ، وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانی، وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمی وَفَکّی،وَمَنابِتِ اَضْراسی، وَمَساغِ مَطْعَمی وَمَشْرَبی،وَحِمالَةِ اُمِّ رَأْسی،وَبُلُوعِ فارِغِ حَبآئِلِ عُنُقی،وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ صَدْری،وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینی،وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبی، وَأَفْلاذِ حَواشی کَبِدی،وَما حَوَتْهُ شَراسیفُ اَضْلاعی وَحِقاقُ مَفاصِلی،وَقَبضُ عَوامِلی، وَاَطرافُِ اَنامِلی، وَلَحْمی وَدَمی،وَشَعْری وَبَشَری، وَعَصَبی وَقَصَبی ، وَعِظامی وَمُخّی وَعُرُوقی ، وَجَمیعُِ جَوارِحی ...
گفت داداش همۀ اینا میدونن ، ما خانواده چه قدر غیرتی هستیم .. همه از غیرتِ بابام علی خبر دارن که هر وقت میخواستیم بریم سرِ قبرِ پیغمبر ، چند نفر منو احاطه میکردن .. کسی قد و قامتِ زینبُ نبینه .. یا صاحب الزمان .. اینو هم میدونن حسین چقدر غیرتیِ .. اختلاف شد بینشون یه عده گفتن حسین تموم کرده .. یه عده گفتن نه هنوز جان داره .. گفتن اگه میخواید ببینید زنده ست یا نه ، به خیمه ها حمله کنید .. اگر زنده باشه عکس العمل نشون میده .. تا سمتِ خیمه ها حمله کردن .. رویِ نیزه شکسته بلند شد .. گفت نانجیبا بیاید سراغِ من .. با زینب چه کار دارید .. با سه ساله چه کار دارید ... مگه دین ندارید ..
بالاخره اونی که نباید میشد شد .. ادامۀ روضه و یه جمله عرض کنم .. یا صاحب الزمان .. تا صدایِ ذوالجناح از پشتِ خیمه اومد ..
همه از خیمه ها بیرون دویدن
ولی سالارِ زینب را ندیدن ..
دیدن زین واژگون .. یال غرقِ خون .. بدن پر تیر .. راوی میگه دیدم ذوالجناح جلو داره حرکت میکنه .. این زن و بچه دنبالِ ذوالجناح هی فریاد میزنن حسین ...
آنطر ف از دور دیدم سارقی را در کمین
چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_مهدی_سلحشور
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
تفسیر عشق درس الفبای کربلاست
لب تشنه خضر در پیِ صحرای کربلاست
باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است
نیل و فرات تشنۀ موسایِ کربلاست
عیسی به عرش رفت، ولی روضه خواند و گفت:
عریان به روی خاکِ مسیحایِ کربلاست
باید علی شود، زکریّای کربلا
وقتی که روی نِی، سر یحیایِ کربلاست
بعد از گذشت این همه سال از شهادتش
خلقت هنوز ماتِ مُعمّایِ کربلاست
ای باخبر ز سرّ معما شما بگو
ای روضهخوانِ ناحیه، آقا شما بگو
*ما هر چی بلد بودیم تو این چند شب گفتیم. هر کی به اندازه ارتباطش با امام حسین از حالا به بعد می تونه گریه کنه....*
آهی بکش به باد بده دودمان ما
شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما
صمصامِ انتقام، خدا صبرمان دهد
یک شب اگر شما بشوی روضهخوانِ ما
تاریخ را ورق بزن از کربلا بگو
برگرد، چارده سده پیش از زمان ما
این خون نوشتهای که تو خواندیش ناحیه
این بیکسی که باد فدایش کِسانِ ما
این روضههای باز، که با السّلامهاش
لکنت گرفته است، سراپا زبان ما
شأن نزول کیست که خون گریه میکنی؟
ای کاش دشنه بگذرد از استخوان ما
ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزههاست
ای وای بر دلم، سندش روی نیزههاست
آقا نوشتهاند که جدت کفن نداشت
گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت؟
از پایکوب اسب سواران شنیدهام
بُردند روی نیزه سری را که تن نداشت
پیچیده بود در خودش از آتشِ عطش
داغی که داشت در جگر خودِ حسن نداشت
انگشتری که با خودش آورده بود کو؟
ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت
*همه دستارو بیارید بالا. حسین... صدات قطع نشه. حسین... حسین... حسین... قربون اسمت که دل رو زیر و رو می کنه. ان شاءالله هیچ وقت خواهری رو کنار بدن برادر نبینی. هی میگفت داداشم! کی لباست رو غارت کرده؟ داداش! کی موهات رو نامرتب کرده؟ داداش! دلم خوش بود یه انگشتری داری، داداش! کی انگشتت رو بریده؟ "کاش شماها امشب بودین کربلا کمک زینب می کردید" همچین که گریه می کرد دید یه دستی اومد رو شونه اش برگشت دید سکینه است. هی میگه: عمه این بدن کیه؟ عمه! بلند شو بریم بابام رو پیدا کنیم. چرا اینجا نشستی؟ این بدن کیه براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد: سکینه جان! بشین عمه. این بدن، بدن بابات حسینِ. حسین....
امشب همه ی مَردم با یه دنیا گرفتاری اومدن تو روضه، میگن ما کسی رو جز حسین نداریم، بریم حرف مون رو به آقامون بگیم. اما تا میان روضه، حرف مصیبتش میشه همه غصه ها یادشون میره. همه امشب اومدن بگن: امان از دلِ زینب... امشب اگه من بخوام روضه بخونم همین اوج روضه است. خدا انشاءالله هیچ کسی رو از بالا پایین نیاره. از مدینه وقتی بیرون زد، هر جا منزل می کردن جوانای هاشمی دور عمه رو می گرفتند. یه دستش رو علی اکبر می گرفت یه دستش رو قاسم می گرفت. عباس رکاب می گرفت تا زینب پایین بیاد. "درگوشی بهت بگم: خبر داری نامحرما دور زینب رو مثل امشب گرفتند؟" یاالله. خیلی خسته شد زینب. دونه دونه بچه هارو جمع آوری کرد. از اینجا روضه بخونم...*
بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود
دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود
یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد یتیم
چیزی که ره نداشت درآن خیمه، چاره بود
در زیر پای اسب، دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
*"می خوای روضه بشنوی شام غریبان؟..." میگه بچه ها می دویدن تو این بیابونا. دیدم یه دختری دامنش آتش گرفته. با عجله دویدم. آتش دامنشو خاموش کردم. داره می ترسه و می لرزه. گفتم: دخترجان! ناراحت نباش من نیومدم آزارت بدم، میخوام آتش دامنت رو خاموش کنم. همچین که آتش دامنش رو خاموش کردم یه نگاه کرد گفت: آقا میشه یه مقدار به من آب بدید؟ "شام غریبانه ، اگه مردا داد نمی زنن بگم زنا برا رقیه داد بزنن" میگه سپرم رو آب کردم، آب رو گرفت دستش، می لرزه اما آب نمی خوره... گفت: آقا! میشه به من بگی قتلگاه کدوم طرفِ؟ گفتم: دختر آبت رو بخور... قتلگاه رو برای چی میخوای؟ گفت: آخه بابام هنوز تشنه است،هنوز آب نخورده...*
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir