eitaa logo
اشعار،نوحه وروضه امام علی ع وشبهای قدر
1.9هزار دنبال‌کننده
375 عکس
141 ویدیو
24 فایل
اختصاصی کانال روضه امام علی ع👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_emam_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
قدر شب بیست و یکم رمضان مناجات امام زمان (ع) شهادت امام علی(ع) يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ. 🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یابن الحسن... آقاجانم... شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین... کجا خیمه ی عزا بر پا کردید... کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید... 🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم... اما شما در کنارمون نباشید... ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا... حرم آقامون امیرالمومنین... خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد... روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد... ما بشینیم در کنار شما... زار زار گریه کنیم... 🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را 🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت یا صاحب الزمان... شب شهادت آقامون امیرالمومنینه... امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین... خدایا امشب خانه حضرت چه خبره... 🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب 🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید شب یتیمی اربابمون حسینه... شب یتیمی خانم زینب کبری است... خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید... هی مياد کنار بستر بابا... مثل پروانه... دور بستر بابا میگرده... به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... هی میگه بلاخره خوب میشی بابا... بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا... بلاخره از جات بلند میشی... بابای خوبم... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند... هی میگن مادر اون آقایی که... هر شب برای ما نان و خرما میآورد... چرا ديگه نمیاد... مادر ... اون آقای که مثل پدر... هر شب ما رو نوازش میکرد... چرا نیومد... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد 🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید تا یتیمان کوفه فهمیدند... برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه... هر کدوم از این بچه ها... یک ظرف شیر رو به دست گرفتند... اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین... لحظات آخر امیرالمومنین... صدا زد حسنم پسرم... بیا... میخوام وصیت کنم... یکی یکی حرفهاش رو گفت... تا جایی که صدا زد... منو شبانه دفنم کن... (میدونید برای چی) آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند... بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند... حتما بدن مطهر رو آتش میزدند... میخوام بگم آقا جان امام حسن... خوب شد شما... بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید... اما ... ای کاش امام سجاد هم... میتونست بدن باباش حسین رو... مخفیانه دفن کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه... ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند... (زبانم لال بشه...) انقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند... تمام استخوانها شکست... یا صاحب الزمان منو ببخشید... یک کاری با بدن کردند... وقتی خواهرش زینب... اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر... یک نگاهی کرد... باتعجب صدا زد... آیا تو برادر منی... 🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد 🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست 🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد 🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست الا لعنه الله علی القوم الظالمین. وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
‍ ❣﷽❣ 🌑 🌑 ✨دل شکسته ی من انس با علی دارد ⬅️*امشب دلاتون خوب شکسته ها "انا عند قلوب منکسره" خود خدا فرموده* دل شکسته ی من انس با علی دارد *از روزی که خانومت رو بین در و دیوار گذاشتن،پهلوشو شکستن، اما دل مارم شکستند ، تا قیامت دل ما شکسته ی غم فاطمه و بچه هاشه* ✨دل شکسته ی من انس با علی دارد ✨دل از همه بگسسته ، تا علی دارد ✨منم زشهر ولایت ،زکوی سوختگان ✨شناسنامه ی من مهر یا علی دارد ✨خدا مدال علی دوستی به ما دادست ✨به غیر کشور شیعه کجا علی دارد ✨به روز حشر برای ،شفاعت امت ✨علی حسین و رسول خدا علی دارد ⬅️پیغمبر فرمود قیامت کلیدهای بهشت و جهنم و میدم دست علی ، امیرالمومنین میان کنار آتش جهنم می ایستند ، اینو سنی ها نقل کردن ، فَرائدُ السِمطَین جوینی مینویسه" شراره های آتش رو میکنند به مولای من و تو ، میگن آقاجان کنار برو نور تو باعث میشه شعله های من خاموش بشه..... بعد حضرت اشاره می کنند آرام بگیر" اشاره میکنند فلانی دشمن منه ، "فخزی" او رو تو آتش بینداز ، فلانی از دوستان منه رهاش کن … خدایا یعنی میشه ما جزو آزاد شدگان از آتش باشیم؟ آره که میشه" دهه ی آخر مگه نفرمود : "اتقن من النار" دلم هوای دعای مجیر کرد،بزار بگم زمزمه کن "سُبْحَانَكَ يَا اللهُ تَعَالَيْتَ يَا رحمان أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ" آگه امشب نام مارو ننویسی کجا برم ؟!! اصلا امشب اینجوری باهات حرف میزنم " تا نبخشی ازین خیمه بیرون نمیرم… ⬅️بدن بابا رو دفن کردن،امام مجتبی، متصدی دفنه" اولین ضربه رو که زد دید یه قبر آماده ای ، یه لوحی روش هست نوشته شده "هذا قبر اخی علی ابن ابیطالب" این قبریه که نوح نبی برا علی کنار گذاشته ، لذا تو زیارت نامه ش میگی "السلام علی ضجیعیک آدمک و نوح" تمام اینها رو امیرالمومنین به امام مجتبی گفته بود، بالای لحد و خواستند کنار بزنن، بالای این لوح دیدن انبیاء اولوالعظم  نشستن ، همه دارن به پیغمبر تسلیت میگن پایین لوح که پایین پای قبر بود ابی عبدالله کنار زد،اصلا این سرش چیه نمیدونم؟!! دید چهار زن بهشتی دور مادرش فاطمه رو گرفتن ، اونا دارن به مادرش تسلیت میگن، نیمه شبه دیگه کجا بریم؟نمی دونم چه سریه، اون شب دفن مادرم ابی عبدالله نیمه شب اومد پایین پای مادر،شروع کرد پاهای مادر رو بوسه زد، اینجا هم نیمه شب حسین اومد پایین پای علی،بازم مادرش رو زیارت کرد... آخ هر دیدی یه بازدیدی داره.... نیمه شب هودج هایی از آسمان اومدن کنار گودال.... این مادر اومده زیارت شبانه ی پسرش رو پس بده،حسین جان نیمه شب اومدی،نیمه شب اومدم دیدنت.... از بالای سر.... (سر که نداشت،سر بالای نیزه بودا...)از بالای بدن که رگ های بریده نمایان بود پیغمبر آمد با انبیاء اولوالعظم .... از پایین گودال هم فاطمه آمده بود با چهار زن بهشتی ،هر چه گشت دید نعلینشو پیدا نمی کنه،عمامه ش رو به غارت بردن... لباسی که فاطمه تهیه کرده بود به تنش نیست... واویلا ... واویلا .... هر چی گشت یه جای سالم تو بدن پیدا کنه ،نکرد... آخ یه لحظه تصور کن این زیارت زهرا بعد از لگد مالی سم اسب هاست.... آخ ازین بدن دیگه چیزی باقی نمانده بود.... نیمه شب مادر اومد ،غروب فرداش هم خواهرش اومد گفت داداش: ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من 2 ▪️همه رفتند فقط مادر تو مانده و من حسین ..... ⬅️*شب زیارتی مخصوصه ارباب هستا" یه بیت دیگه ازین شعر بخونم و التماس دعا* داداش... ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من 2 ▪️همه رفتند فقط مادر تو مانده و من ▪️تو و عباس که رفتید از آن روز به بعد ▪️زخم های بدن دختر تو مانده و من. حسین …… 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خدا نگهدار گریه های نیمه شب خدا نگهدار ای یتیمای عرب خدانگهدار بچه هایی که بودین منتظره سفره های نون و رطب خداحافظ سفره ی نون و نمک خداحافظ غصه ی تلخ فدک خدا حافظ چاه غم های علی خداحافظ کوچه و صبر و محن خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار بابا حیدر بابایی … پلک های بستت تنمو میلرزونه فرق شکسته ات تنمو میلرزونه صدات میلرزه تا با من حرف میزنی صدای خسته ات( دلم و میلرزونه)۲ خداحافظیت جوابم میکنه *امشب شب یتیمیه زینب،دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد* دوباره خونه علی غوغا شده زخم سر مولای کوفه وا شده صدای ناله ضعفش نیمه شب مثل شبای آخر زهرا شده *هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهری که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچین شبی صورت علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچه‌های زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره ی کربلاست … اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی …” اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا بیار” دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد … یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد عباس حسین و به تو میسپارم …” یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت میخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه …. زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبینه،عباس کربلا حواست به زینب باشه … خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره” یه جا زینب عباس و صدا زدم من از امام رضا معذرت میخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما …. حسین … 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
امام علی (ع) غریبان بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ. 🔸شب شام غریبان باشد امشب 🔸عزای شاه مردان باشد امشب 🔸بود جای علی در خانه خالی 🔸به زیر خاک پنهان باشد امشب 🔸علی شد کشته در راه عدالت 🔸که زینب مو پریشان باشد امشب 🔸حسن ازداغ بابایش دل افکار 🔸حسینش دیده گریان باشد امشب 🔸زند بر سینه و سر ام کلثوم 🔸به غم سقای طفلان با امشب 🔸کشد ازدل فغان ایتام کوفه 🔸کجا یار یتیمان باشد امشب 🔸بیاید تسلیت گویید به مهدی 🔸که اوزارونالان باشد امشب ⬅️عجب شام غریبانی شد خونۀ علی، یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند، اما هر چی باشه همه محرمند کسی به اینا جسارت نکرد، کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید، کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت، خونشون را کسی آتیش نزد، این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست، این شام غریبان کجا؟! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه، هم زینب، هم قمربنی هاشم، هم ابی عبدالله(ع)، اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش، فقط من شعرشو میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه 🔸غروب بود و زنی بی قرار تنها بود 🔸هنوز که نگفتم این زن کیه 🔸زنی زداغ برادر، فکار، تنها بود 🔸غروب بود و علمدار خفته و زینب 🔸میان خیمۀ بی پاسدار تنها بود 🔸غروب بود و به مقتل برادرو زینب 🔸هزار و نهصدو پنجاه بار تنها بود می ترسم این یه بیتو بگم، اماسفره، سفرۀعلی علیه السلامه، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه 🔸غروب بود و رباب و صدای لالایی 🔸کنار تربت یک شیرخوار، تنها بود حسین حسین 🔸غروب بود و طناب و اسیری و زینب بذار از این روضه دربیام خلاصه این همه غم بود و زینب کبری میان لشگری از نیزه دار تنها بود محمل درست در وسط نیزه دارها یک ذره رحم در دل خود ساربان نداشت این یه شام غریبان تو خیمۀ نیم سوخته، یه شام غریبانم کنار گودال برپا شد، پیغمبر و انبیاء و اولوالعزم آمدن؛ فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند بماند؛ چون قصۀ ربودن انگشتره، اما شام غریبان سوم رو بگم زن خولی میگه نیمۀ دل شب دیدم تنور خونم روشنه یا للعجب! من که تنور را اول شب خاموش کردم، وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند، همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتن، خدایا این ها کین کنار تنور خانۀمن؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونم بیرون آورد؛ اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردن، اینها کین؟ اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابمو گرفتم، من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه، فقط مال تنور خولیه، یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند، اون رگ های بریده و محاسن رو این خاکسترا، بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد، صدا زد: السلام علیک یا شهید وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
امام علی(ع) شب قدر شب نوزدهم بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ. ▪️فلک آخر علی را از عزیزانش جداکردی ▪️شکستی قلب طفلانش عجب شوری به پاگردی ▪️چگونه گشته ای راضی بگرید زینب وکلثوم ▪️چه رو اولاد زهرا رابه ماتم مبتلا کردی ▪️کشاندی ابن ملجم رابه سوی مسجد کوفه ▪️ربودی عقل ودینش رابه دورزخ آشنا کردی ▪️به دستش داده‌ای تیغ وببردی سوی محرابش ▪️چگونه فرق مولا را زتیغ کین دوتا کردی ▪️نمیدانم زمانی را که هاتف قد قتل می گفت ▪️چرا ازهم نپاشیدی عجب دارم چه ها کردی ▪️حسن را از غم بابش نشاندی گوشه ای محزون ▪️بیازوردی حسین راعزا دارش چه کردی ▪️صدای وامحمدرا شنیدی شرم ننمودی ▪️فلک آف برتوبادا خیال کربلا کردی 🔸یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود 🔸«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بود مثل امشبی امیرالمومنین... مهمان دخترش ام کلثومه... خیلی خوشحال بود خانم ام کلثوم... آخه باباش امیرالمومنین مهمانشه... سفره افطار رو پهن کرد... یکطرف ظرف شیر رو گذاشت... یکطرف نان و نمک... صدا زد: دخترم... تا حالا کی دیدی... بابات سر سفره ای بشینه... دو تا خورشت داشته باشه... تا بی بی اومد ظرف نمک رو برداره... صدا زد: دخترم ظرف شیر رو بردار... امشب میخوام با نان و نمک افطار کنم... 🔸وقتی که با نان و نمک افطار میکرد 🔸انگار که، با فاطمه دیدار میکرد امشب حال و هوای دیگه ای داره مولا... هی نگاه به سمت آسمان میکنه... صدا میزنه... انا لله و انا الیه راجعون نزدیکای اذان صبح حرکت کرد به طرف مسجد... 🔸سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه 🔸سمت مسجد میرود آرام بی کوثر علی 🔸جای زهرا خالی است آری اگر که زنده بود 🔸 مطمئنم راه را می بست زهرا بر علی امشب... مردم کوفه... برا آخرین بار... صدای اذان امیرالمومنین رو شنیدند... همچین که از بالای ماذنه اومد پایین... درمحراب عبادت ایستاد... نماز عجیبی خواند امیرالمومنین... تا سر از سجده برداشت... نانجیب حیا نکرد... ابن ملجم ملعون... با شمشیر زهر آلود... چنان بر فرق امیرالمومنین زد... صدای ناله مولا بلند شد... «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» به خدای کعبه رستگار شدم... دیگه علی راحت شد خدا... صدای منادی بین زمین آسمان بلند شد... تا صدای منادی رو بچه ها شنیدند... دوان دوان اومدند به طرف مسجد... تا رسیدند نگاه کردند دیدند... ای وای... محراب مسجد لاله گونه... فرق بابا رو شکافته اند... تمام صورت خونیه... روی خاکهای محراب هی صدا میزنه... «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» همین جا بود صدای حسنین به ناله بلند شد... 🔸حسن از یک طرف می کرد زاری 🔸حسین از سوی دیگر بی قراری حسنین اومدند کنار بابا... بابا ديگه رمق در بدن نداره... زیر بغل های بابا رو گرفتند... با فرقه شکافته آوردند به سمت خونه... عرضه بداریم یا امیرالمومنین... طاقت نداشتی دخترت زینب کبری... شما رو با صورت خونی ببینه... اما یاعلی... کجا بودید آقا خرابه شام... وقتی سر بریده حسنیت رو... برا دختر سه ساله اش آوردند... ای وای.. ای وای... بمیرم.. تا نگاهش به سر بابا افتاد... صدا زد: وای بابای خوبم... (مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ) بابا بگو ببینم کی سر از تنت جدا کرده...بابا... کی با چوب خیزران به لب و دندانت زده بابا... (مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي) کی منو تو بچگی یتیم کرد... 🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔸یتیمی خاری دوران یتیمی بابا نبودی ببینی... از کربلا تا شام... چقدر تازیانه به من زدند...بابا... دیگه طاقت ندارم...بابا ببین تمام بدنم کبود شده... موهای سرم سفید شده... بابا دیگه منم با خودت ببر... یاعلی.. سه ساله حسینت... انقدر کنار بدن بابا ضجه زد... یکدفعه دیدند دختر یک طرف افتاد... سر بابا یک طرف افتاد... عمه جانش زینب دوان دوان اومد نگاه کرد دید... دختر جان به جانان تسلیم کرده... 🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم 🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود 🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم 🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
دودمه‌ها و دم‌پاره‌ها: چشم خود را باز کن اشک حُسینَت را ببین یا امیرالمؤمنین دست زینب را بده دست یل ام البنین یا امیرالمؤمنین اللهم عجل لولیک الفرج... کشته شد شیر خدا در کوفه با تیغ جفا آه و صد واویلتا در غم او می کند زهرا عزاداری به پا آه و صد واویلتا اللهم عجل لولیک الفرج... شام وصل حیدر و زهرای اطهر امشب است کوفه در تاب و تب است از فراقش سر به دیوارِ یتیمی زینب است کوفه در تاب و تب است اللهم عجل لولیک الفرج... 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
کشته شد در مسجد کوفه امیرمومنان تسلیت صاحب زمان فاطمه آید به استقبال او قامت کمان تسلیت صاحب زمان آن غلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست واومصیبت زین عزا تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست واومصیبت زین عزا 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای آقا جونم، امشب کجا قرآن به سر می گیری؟ آیا تو کوفه هستی ، کربلا هستی ، شنیدید ، وقتی همه رو صدا کرد بالای مأذنه قرار گرفت ، مناجات کرد ، بعد موقع اذان صبح شد ، ▪️الله اکبر  ... صداشو همه مردم کوفه شنیدن ، "به امام حسین آگه به اعتقاد خود من و تو باشه ، امشبم شماها صداشو شنیدید اومدید اینجا" وقتی اومد به نماز ایستاد ، همچین که به سجده رفت ، شنیدید کاری کرد نانجیب ، ابن ملجم صدای همه عالمیان ، سماوات ، ارضی بلند شد ، با جبرییل ناله زدن ... الله اکبر ؛ وقتی صدای امیرالمؤمنین بعد از ضربه بلند شد  "فزت و رب الکعبه"   قربون تو آقای غریبم ، یه وقت صدای جبرئیل میان زمین و آسمان بلند شد ، ▪️صدا زد به خدا علی رو کشتن ، این صدا رو زینب شنید ، حسنین شنیدن ، به سرعت دو تا آقا زاده ها سمت مسجد ، وقتی رسیدن دیدن محراب مسجد پر از خونه ... ای علی علی علی ..." نون و نمک بخور ولی به زخم من نمک نزن یه شب که مهمون منی،حرف سفر به من نزن ‌ شبیه مادرم شدی،تو نیمه جونم می کنی سلام میدی به مادرم،دل نگرونم می کنی دل تو بی قرار زهراست ... همش دلت کنار زهراست ... چشام به چشمات گره خورده چشات به انتظار زهراست بابا بابا بابا بابایی ... بابا بابا بابا بابای تنها ... امون از ین رفتن تو ... امون ز برگشتن تو ... میخ در التماس می کرد ... بابا ، به پیراهن تو ... صحبت میخ در شد و بازم دلم شد پر غم بیا بیا ،به یاد مادرم روضه بخونیم برا هم یادم نرفته مادر افتاد شاخه ی یاس پرپر افتاد دیدم که زانو هات میلرزید تا روی مادرم ، در افتاد با گریه ایستاد دوباره نگاهش کرد تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد گیسو کشید دخترش ، اما چه فایده زینب به جای فاطمه خیلی تلاش کرد ... شمشیر تا میان دو ابروی صورتش طوری نشسته بود نمی شد جدا کرد ای روزگار،ای روزگار،آخر علی را زمین زدن باید از ین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود دوباره خضاب کرد وقت خضاب خون سرش را حناش کرد عرضم تمام و التماس دعا بچه ها داخل گلیمی بابا رو جمع کردن ، با سر غرق خون آوردن سمت خانه ، چند قدمی خانه گفت بچه ها بزارید خودم با پای خودم بیام ... آگه زینب منو با این حال ببینه ، میمیره ... دختر طاقت نداره سر خونی بابا رو ببینه... 😭 گـــــــریز👇👇 میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... "😭 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
.. بنال ای دل که کوفه بی صفا شد دلم تنگ اذان مرتضی شد بنال ای دل که فرزندان زهرا شدند ماتم نشین داغ مولا بنال ای دل عزیزان پیمبر ازاین غم میزنندبرسینه وسر بنال ای دل علی هم مخفیانه چو زهرامی شودتشییع شبانه حسن جانش بنالدباصدافغان خداحافظ خدا حافظ پدر جان بنال ای دل کــه نالیدن ثـوابـه حسین ازغصه امشب دل کبابه بــرای خــاطـر کلثـوم و زینـب بنالیم از سویدای دل امشب نفـس هـای علـی بـالا نیاید دگـر زهـرا بـه استقبالش آید سئوالی دردلم چون کوه درداست مگر کوفه علی با توچه کرداست؟ علـی کـه از جوانی تا به پیری شده کارش ز مردم دستگیری دل شب کوچه ات را رهگذر بود یتیمان تـو را همچون پـدر بود علی کز آه طفلان تو تب داشت بدوشش کیسه نان ورطب داشت چه نفرین هاشنید ازکودک و پیر خـدایـا داد مــا را از علی گیر علـی نفـرین شنید و دید آزار میان کوچه سرمی زد به دیوار سـزای خـدمتی بـس صادقانه نبود ای کوفه اینسان ظالمانه دل مـولا زتـو لبـریـز درد است ولی درحق تو نفرین نکرد است بدرد آورده ای قلب زمین را چرا کشتی امیرالمومنین را؟ عزیزانش از این غم در فغانند یتیمی درد بی درمان بخوانند کفن تاکرده ای مولای من را زدی آتش ز غم قلب حسن را دلت آمد بگریانی حسینش؟ وبنشانی بـه مــاتـم زینبینش مگر درسینهٔ تو نیست احساس؟ چسان راضی شدی خون گریدعباس چقدر ای کوفه شهر پر ز دردی هر آنچه که دلت میخواست کردی بیـا بهـر رضـای حـق تعــالـی دگر با بچه هایش کن مدارا ولی«مداح» رسدزینب به پیری از اینجا می برندش به اسیری شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
منـادی زد نــدا اهــل زمـین را علـی گـــویـد اذان آخــریـن را علی میرفت تاکه لحظه ای بعد ز خون دل کند رنگین جبین را شبی از آسمانم ماه می رفت یتیمان را ز سینه آه می رفت چه حالی داشت وقتی دیدزینب علی با پای لرزان راه می رفت پدرجان ازچه حال زار داری؟ رخ زرد و دو چشـم تـار داری چـرا بـابـا بــه وقــت راه رفتـن چو مادر دست بر دیوار داری؟ تمـاشا کـن فلـک ظلـم زمیـن را علی ازخون دل شسته جبین را بگــردی در زمیــن و کهکــشانها نیــابـی چــون امیـرالمـومنـین را فـدای زینـب واَمَّـن یُجیب اش نمــوده نــذر بـابـای غـریب اش نمی داند علـی حـاجت روا شد جوابش کرده مولا راطبیب اش فلـک دیــدی امیـرالمـومنـین را زخونهای دلش شسته جبین را یتیمی با فغان و ناله می گفت چـــرا کشـتید امـــام نــازنیــن را؟ عـدو تـاکـه نشـسته درکمینت بــه محـراب عبـادت زد زمینت تمام خون دلهایی که خوردی بـه یکباره روان شد بر جبینت حسین تــاب غـم و هجـران نـدارد و زینــب نـــالــه اش پـــایـان نـــدارد طبیب آن شب بگوش مجتبی گفت مــریـض تــان دگــر درمـــان نـدارد درد و غم های دلت شدبی عدد تا نشد سقف سرت سنگ لحد در گــــرفتـــاری و دلتنــگـی بـگـــو یـــا علــی ابـــن ابیـــطالــب مــــدد ز قلب خسته خیزد نـاله و درد فقـیری در خــرابـه نـاله می کرد کجـایی نـاشناس کیسه بردوش کســــی نــــان یتیـــمان را نیـــاورد بنال ای دل که دردم ماندنی شد کتـاب غصـه هـایـم خـوانـدنی شد چــه دشــوار اسـت رنـج نـا امیدی مـــریـض زینــب آخــر رفتـنی شــد شبی بــاد خــزان زد بــر گـل یــاس زهـم پاشیده شـدکـانون احساس حسین یک نــالـه زد داد از یتیـمی ولـی آتش بجــان زد اشـک عبـاس چـــرا بـــابـــا جبیـــنی زرد داری؟ درون سیـنه آهـی سرد داری چرا لب می گزی بابای خوبم؟ الهـی مـن بمــیرم درد داری... امیــرمـــؤمنــان از خـــانـه مـی رفـت چـه مظلـومانه ازکـاشـانه می رفت دل شـب مثـل زهـــرا همسـرخــود بــه روی شـانـه مخفیانه می رفت اگـر چــه تــا بــه کــوفــه ره درازه بیــاییـد کـه خـداهم چـاره سازه پــــی یــــاری فــــرزنــــدان حیــــدر رویـم امشب بـه تشـییع جنـازه شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
ضربت خوردن مولا علی (ع) سس کوفه دن اوجالدی حیدر بویاندى قانه محرابیده او شیر داور بویاندى قانه **** مسجد بویاندى قانه منبر بویاندى قانه سجده ایدن جبین انور بویاندى قانه ایتدی دوباره سجده اللر بویاندى قانه سجاده اولدی قانلا احمر بویاندى قانه باش قوزادی جمال اکبر بویاندی قانه فزت و رب دیینده لبلر بویاندى قانه آغزیندا کی لسانی داور بویاندى قانه کپریک چالاندا حق بین گوزلر بویاندى قانه دشمن الینده عریان خنجر بویاندى قانه سسلور هواده جبریل شاه ولایت ئولدی معنی لفظ ایمان حق و حقیقت ئولدی اهل شهامت ئولدی باب کرامت ئولدی مرد دیانت ئولدی تقوا و وحدت ئولدی دین ئولدی ملت ئولدی دنیای امت ئولدی سیمای رحمت ئولدی تفسیر همت ئولدی پیغمبرین وصی سی نور هدایت ئولدی شهکار خلقت ئولدی سردار غیرت ئولدی امت الینده میر کوثر بویاندى قانه شام مظفر ئولدی فتاح خیبر ئولدی سلطان محشر ئولدی میر آب کوثر ئولدی اسلامه کاتب ئولدی دیوان و دفتر ئولدی دلدل سوار تنها مولای قنبر ئولدی بیچاره لر پناهی باب یتیملر ئولدی دینون ایتی قلنجی شیر غضنفر ئولدی باغ بیلیین او پینه باغلانمش اللر ئولدی اولدی گل شرافت پرپر بویاندى قانه محراب ایچنده شاه مردان بویاندی قانه تنها نه شاه مردان ایمان بویاندی قانه ایمان نه بلکه سؤیله قرآن بویاندى قانه بهته دوشوبدی چرخ دوران بویاندی قانه دست خدا دگول بو انسان بویاندی قانه ارض و سما ایدوبدی طوفان بویاندى قانه گویا تمام دنیا یکسان بویاندی قانه یئر اوسته ذات حقه مظهر بویاندی قانه باش سجده دن ایلیکه گوندی او شاه خوبان شمشیر ظلمت اندی دنیایه سالدی طوفان دگدی علی باشیندان اسلامی ایتدی بی جان اهریمنین الینده قتله یتوب سلیمان قتل العلى صداسی گویلردن اولدی اعلان قان دامدی صفحه صفحه قانه بویاندی قرآن یوز گوزده قان ایدوبدی خوش منظره نمایان لبلرده قان دوروب چون گوهر بویاندى قانه آچدی گوزون او حالدا اول شاه با کرامت امر ایلدی حسن جان قیل سوزلریمه دقت وئر بو نمازه الان اوغلوم اول تمامت بیرده ائدیم سنون چون من عمده بیر وصیت گر چه مرادی اوغلی ایتدی بویوک جنایت اما اونا مبادا قویما اولا اذیت امر خدادی اوغلوم ایله اسیره حرمت عفو ایلرم او شومی قالسام اگر سلامت ئولسم ولی ائدرسوز بیر ضربته کفایت بیر ضربتیله چونکه حیدر بویاندی قانه بیرده اوغول بو شهرین چوخدور یتیم اوشاقی مندن صورا اولاره باش ویر آتا سیاقی نسگلّیدور یتیمین نصف شب آغلاماقی هر آغلیاندا چولغار اندوهه نه رواقی چوخ ائوده یاندیران یوخ بیر عاطفت چراغی بیکسلرین منیدیم بیرجه امید اوجاقی بازیدی هر یتیمه دائم على قوجاقی گر بو گیجه یوبانسا بیچاره لر قوناقی یاتمازلا صبح اولونجا بیلموله دست یاغی وردی گلوی عدله نشتر بویاندى قانه بیرده منیم یوزومدن پاک ایلیون بو قانی درگاه وحیه جسمیم حمل ایلین زمانی سعی ایله بیلمه سونلر قیزلار بو ماجرانی گورسه منی بو حالدا گر فاطمه نشانی قورخار آماندی زینب عرشه چیخار فغانی ناراحت اولسا زینب دردیم تاپار گرانی یوخ طاقتیم بالامی آغلار گورم زمانی گلزار زینب اولدی پرپر بویاندى قانه ** قدرت چوپانی (مشعل)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾دو دمه های ◾شهادت امیرالمومنین (ع) ◾بنداول با زبان روزه حیدر میرود در قتلگاه میکند زینب نگاه (۲) ◾بنددوم کشته‌گردد بین محراب‌دعا در صبحگاه میکند زینب نگاه (۲) ◾دو دمه های ◾شهادت حضرت علی (ع) ◾بنداول حیدر یون در نماز صبح حیدر کشته شد صورت نورانیش از خون سر آغشته شد آه واویلا علی (۲) ◾بنددوم ناله فزت و رب الکعبه میآید بگوش ضربتی زد ابن ملجم نورحیدر شدخموش آه و واویلا علی(۲) ◾دو دمه ی سینه زنی ◾شب بیست و یکم ◾بنداول یاعلی بنگر طفلان یتیم کوفه را کرده غوغایی به پا (۲) ◾بنددوم شیر آوردن برایت یا علی مرتضی کرده غوغایی به پا (۲)
علیِ مظلوم.mp3
2.33M
علیه‌السلام 🔹علیِ مظلوم🔹 منبر و محراب لاله‌گون شد مهر و سجاده غرق خون شد روز عالم شد سیاه از نفس افتاده ماه واژگون شد آسمون گلی افتاده تو قتلگاه صبح رستگاری حیدر سحر رهایی از درده سی ساله منتظره مولا که پیش فاطمه برگرده «علیِ مظلوم، علیِ مظلوم» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فاتح خیبر بین بستر زینب افتاده یاد مادر زرده روی مرتضی خیسه چشم مجتبی زیر لب با دلهره می‌گه «یا مَن اسمُهُ دَوا» پر دلشوره واسه زینب نفسای آخر مولاست نفسای زخمی حیدر پر دلتنگی واسه زهراست «علیِ مظلوم، علیِ مظلوم» شاعر: نغمه‌پرداز:
تو کوچه ها که میرفت.mp3
376.8K
نوحه امام علی علیه السلام تو کوچه ها که میرفت نگاش به سمت زمین میگفت که فاطمه جان بیا علی رو ببین بی تو ای گل بهار من چی گذشت به روزگار من به کجا کشیده کار من تو خونه ی خدا آقامو کشتنش علی روکشتن و نمی شناختنش کسی که اومده تا یتیم نوازی کنه میره برای سفر خدا رو راضی کنه خوشیا حرومه بی علی شب قدر کدومه بی علی دیگه کار تمومه بی علی ستون خونه ی خدا خراب شده محاسن علی به خون خضاب شده به خونه میرسه با سری که بسته شده چقدر خمیده شده چقدر شکسته شده سرش رو پای مجتباست رو لبش یه اسم آشناست نگرونِ شاه کربلاست با فرق غرق خون علی مرتضی میخونه روضه ی شهید کربلا حاج محمود کریمی
|⇦•تب گرفته تمام جسم.... و توسل به امیرالمومنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده رمضان ۱۴۰۰به نفسِ سید رضا نریمانی بریم در خونه ی مولا...اما نه بذار بریم در خونه ی دخترش آخه امشب علی خونه ی دخترش مهمون بوده..هی میدید بابا میره وسط حیاط به آسمون نگاه میکنه.."إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ" هی زیر لب میگه دارم میام..دوریمون دیگه داره تموم میشه..اومد وسط حیاط باباجان با کی داری حرف میزنی؟ بعد این همه وقتم که اومدی خونه ی دخترت نمیای بشینی چرا اینجوری میکنی بابا!؟ فرمود: دخترم امشب شب وصله منه...خیلی دلم برا مادرت تنگ شده... خدا حافظی کرد راه افتاد..همچین که اومد از در بیرون بره دید این مرغا دور حضرت روگرفتن...میفهمن امیرالمومنین کجا داره میره.خیلی عجیبه میگه امیرالمومنین به دخترش سفارش مرغابیا رو‌کرد. گفت اینارو بهشون آب و غذا بده... تا اومد بره لباسش گیر کرد به دستگیرهٔ در حضرت لباس رو از دستگیره درآورد. نمیدونم شاید اونجا زمین نشست..آهی کشید..چی شده؟ علی نگاش به در افتاد..اینجا لباس علی به در گیر کرده اما یهو دلش رفت سی سال پیش..اون لحظه ای که فاطمه اش پشت دره.. * تب گرفته تمام جسم مرا همه‌جا را سیاه میبینم کاش زهرا عیادتم بکند! او بیاید برای تسکینم گرچه بستند باز میریزد خون دل از شکاف زخم سرم زخم شمشیر قاتل من نیست داغ ناموس مانده بر جگرم سهم من از تمام این دنیا غصه و حسرت و بداقبالیست دور بستر حسین هست و حسن جای محسن کنارشان خالیست من که مرد نبردها بودم یک جراحت مرا ز پا انداخت وای از فاطمه که حوریه بود پنجه بر گونه‌هاش جا انداخت برو قنبر میان هرکوچه! بگو از حال و روز غمبارم! کودکان یتیم کوفی را با خبر کن که کارشان دارم! این حسین است چهره‌ی او را ای پسربچه ها نگاه کنید! سر رخت و لباس او نکُند کشمکش بین قتلگاه کنید! سنگ از روی بام‌ها نزنید هر زمان که اسیر آوردید صدقه دست زینبم ندهید کودکانی که شیر آوردید آه و نفرین من به کوفه اگر از سَری مَعجری ربوده شود وسط ازدحام جمعیت نکند دختری ربوده شود! صاحبان تنور بعد از این به سر آفتاب رحم کنید! اهل کوفه وصیتم این است به عروسم رباب رحم کنید! نیزه می‌رفت و برمی‌گشت چشماش باز و بسته میشد هرکس توی مقتل اومد اونقدر می‌زد خسته میشد زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید پیراهنش رو نه می‌دونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید بالحسین..الهی العفو
علیِ مظلوم.mp3
2.33M
علیه‌السلام 🔹علیِ مظلوم🔹 منبر و محراب لاله‌گون شد مهر و سجاده غرق خون شد روز عالم شد سیاه از نفس افتاده ماه واژگون شد آسمون گلی افتاده تو قتلگاه صبح رستگاری حیدر سحر رهایی از درده سی ساله منتظره مولا که پیش فاطمه برگرده «علیِ مظلوم، علیِ مظلوم» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فاتح خیبر بین بستر زینب افتاده یاد مادر زرده روی مرتضی خیسه چشم مجتبی زیر لب با دلهره می‌گه «یا مَن اسمُهُ دَوا» پر دلشوره واسه زینب نفسای آخر مولاست نفسای زخمی حیدر پر دلتنگی واسه زهراست «علیِ مظلوم، علیِ مظلوم»
‍ باسلام شعر جدید ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام باآهنگ شبانگاهان نماز اوسته قانه غرق اولدی حضرت حیدر یا رسول الله غم حیدر داغدار ایتدی شیعه نی یکسر یارسول الله عدو ظلمی آشکار اولدی           بوگون شیعه داغدار اولدی 2بار ویروب یاره باشینا آقانین دست کینه ائدوب امتی نالان باتوب قانه مسجد و محراب کوفه ده اولدی غملی بیر بحران دوشوبدی سس کوفه شهرینده قانه غرق اولدی حجت سبحان            قرا گیدی گویده حور و ملک آغلوری یئرلر یا رسول الله             عدو ظلمی آشکار اولدی                 بوگون شیعه داغدار اولدی 2بار قلجلاندی کوفه شهرینده مظهر عدل و داد ئولوب حیدر دیوب یاره فرق حیدردن شیون و داد ایتدی ملائک لر قالوب نالان اهل بیت علی غصه دن آغلور عرشيان یکسر         دوشوب لرزه کا ئناته بوگون آغلوری گوزلر یا رسول الله         عدو ظلمی آشکار اولدی            بوگون شیعه داغدار اولدی 2بار وروب دالدان ضربت اهل جفا کوفه شهرینده حیدره بیردن اولوب منشق باشی قان آخدی حیدری سالدی بو یارا دلدن عیان اولدی محشر کبرا آغلوری زینب قان آخیر سردن           نماز اوسته جان ویرور حیدر واردی بو سوزلر یا رسول الله         عدو ظلمی آشکار اولدی             بوگون شیعه داغدار اولدی 2بار سمایه لرزه دوشوب گلدی عرشيان داده شیعه گریاندی آچوب باشین حضرت خاتم فاطمه آغلور سینه سوزاندی عزادار اولدی حسین و حسن کوفه شهرینده گور نه طوفاندی        شهید اولدی شاه عالمیان گلدیلر ائللر یا رسول الله                 عدو ظلمی آشکار اولدی            بوگون شیعه داغدار اولدی 2بار باشین منشق اولدی ظلمیله حضرت زهرا سینه سین داغلور غمین مولا داغدار ایتدی شیعه نی یکسر عرشيان آغلور گلوب یاسه حضرت خاتم باشینه قاره غصه دن باغلور       بنات حیدر بوتون آغلور غرق ائدوب غملر یا رسول الله         عدو ظلمی آشکار اولدی         بوگون شیعه داغدار اولدی 2بار پناهگاه شیعیان جهان حامی وحدت بانی خلقت نماز اوسته قانه غرق اولدی تا قالا زنده دهریده نهضت شهید اولدی شاه عالمیان آغلوری یکسر غصه دن امت            ائدوب آدین شیعه لر ازبر یک صدا سسلر یا رسول الله          عدو ظلمی آشکار اولدی           بوگون شیعه داغدار اولدی 2بار ✍حاج مهدی ملکی زنجانی ╔ ✾ ✾ ✾ ᐸᐸ═══════
شهادت امام علی (ع) سبک: کربلا ای کوی جانان... بو گئجه کوفه غم فضادی غرق درد وغمو بلادی قبره حیدر گدور یارالی بو گئجه کوفه کربلادی مست جام وصال جاناندی علی بوگئجه فاطمیه مهماندی علی بو گئجه آل حیدر آغلار گویلر آغلار ملکلر آغلار آج یاتانلار خرابه لرده بیوه زنلر یتیملر آغلار بیر گئجه یاتمیان علی یاتدی بوگئجه چوخلاری ویرانه ده آج یاتدی بو گئجه بو اورک داغلیان علیدی اشک یوزه باغلیان علیدی صبح اولونجا بقیعده دائم یارینه آغلیان علیدی بیرده دل تیر غمیلن دلمیه جاق فاطمه قبری اوستونه گلمیه جاق فاطمه گل بو غمده آغلا سینوی نار غمله داغلا وار بوگون یاره لی قوناقون لطف ایله یاره سینی باغلا زینب هر قدری باغلادی باغلیانمادی دیمه بیر کیمسه یاره سین
‍ زبانحال حضرت زینب (س) در بالین حضرت امیرالمومنین (ع) حاج علی زلفی تبریزی گوز آچ ای اهل کینه قلبینی سخان دردی جهانی یاندیروب یاخان مظلوم عالم ای شه جهان بابام ایوای (2) بو فراقیله منی غرق ماتم ایلدون زینب یتیمه نی حالی برهم ایلدون آچ گوزون آدامسیزام دلشکسته یالقیزام بابا باشوون نه غملی ماجراسی وار منشق اولوب قلج یاراسی وار معلوم اولان که یار هواسی وار بابام ایوای (2) واردور علتی بابا دوشموسن تلاطمه ایندی گوزلوری یولون دلشکسته فاطمه آچ گوزون آدامسیزام دلشکسته یالقیزام بابا بولمم بو ماتمونده نیلیَم دلدن نوالیام عزالیَم قلبیم سنوب بابا گلیلیَم بابام ایوای (2) خاطرینده ساخلارام آی بابا بو ساعتی درده سالدی زینبی باشوین جراحتی آچ گوزون آدامسیزام دلشکسته یالقیزام بابا ای ناخدای آل مصطفی آل رسوله توش اولوب بلا ایلوب جفا بو قوم بی حیا بابام ایوای(2) ملجم اوغلی تا سنی قانیوه بویاندروب قلب عالمی بابا بو شراره یاندروب آچ گوزون... بابا لعنت گله بو اهل کوفیه بیر گون مجال اولار بو فرقیه رحم ایلمز سر بریدیه امان ای داد(2) بوردا اهل بیتوی ایلیوبله داغدار بوردا اوغلوون باشین ایلیلَّه سنگسار آچ گوزون.. بابا یتمز دل اهلی امن ساحله بو کوفه ده دوشلَّه مشکله وورام باشیمی منده محمله امان ای داد(2) دشمن هر نه ظلم ائده آدیوی هرایلارام خردا قیسزلارا وورار تازیانه قویمارام آچ گوزون... بابا طوفان غم بیزه اسنده گل گوداله فاطمیله سنده گل قاتل حسین باشین کسنده گل امان ای داد(2) گل نولار گلنده بیر جام الینده سو گتیر تشنه لبلره بابا کربلاده سو یتیر آچ گوزون...
voice.ogg
188.5K
. علیه السلام نواى زينب - شده با ناله اى حزين - ياأبتا ميان بستر - شده اى نقش بر زمين - ياأبتا ميرسد از زمزمه ات ناله زهرا گريه کنان بوسه زنم زخم سرت را واى واى واى على ------------------------------- غريب کوفه- شده در شور زمزمه - واويلتا کند وصيت - به يتيمان فاطمه - واويلتا بعد پدر کوفه دگر جاى شما نيست روزى زينب بجز اين رنج و بلا نيست واى واى واى على ------------------------------- عدو زکينه - زده اتش به حاصلم - ياأبتا به اشک زينب - بزند خنده قاتلم - يا أبتا ميرسد از ناله اى تو بوى جداى بعد تو زينب بشود کرببلايى واى واى واى على ------------------------------- پس از تو اماده ظلم و جسارتم - يا أبتا به فکر پوشيدن رخت جسارتم - يا أبتا کار دل من بشود ناله و زارى راس حسينم بکند نيزه سوارى
درمأتَم اَمیرَالمومنین عَلی علیه السلام هَوای یار دَر سَر دارَد حیدَر نگاهی جانب دَر دارَد حَیدَر گَهی شبها بدور اَز چَشم مَردُم مَزار یار دَر بَر دارَد حیدَر گُمانَم وَقت رَفَتَن گَشته نَزدیک که اینسان دیدهٔ تَر دارَد حیدَر گَهی سَر دَردَرون چاه میبُرد وَلی قَلبی پُر آذَر دارَد حیدَرد سَری مُنشَق ز تیغ اِبن مُلجَم دلی اَز غَم مُکَدَّر دارَد حیدَر شَب آخَرسفارش های ویژه به عَباّس دلاوَر دارَد حیدَر وَفاداری عَباّس جَوان را خدا دانَد که باوَر دارَد حیدَر گرفته دَست سَقای حَرَم را هزاران شور دَر سَردارَدحیدَر سُخَن اَزکَربَلا میگویَد وباز هَزاران حَرف دیگَردارَدحیدَر هزاران شکوه درهنگام مُردَن ز تیر وتیغ وخَنجَر دارَد حیدَر خسروی فَر
درماتم حضرت علی علیه السلام سُفره هابی آب ونان اَست پَس چراحیدَرنَیامَد خانه هابی میهمان اَست پَس چراحید‌رنیامد کودَکان چَشم انتظارَند. درهَوایش بیقَرارَند غَرق دَرغَم آسمان اَست پَس چراحیدَرنَیامَد مَسجدومحراب کوفه اَشک میریزَدبَرایَش قامَتَش اَزغَم کَمان اَست پَس چراحیدَرنَیامَد تارَک مولاشکَسته. دَرغَمَش عالم نَشسته محنَت زینَب عَیان اَست. پَس چراحیدَرنَیامَد اَختران آسمانی دَرپَی دیدار اویَند دیده اَزغَم خون فشان اَست پَس چرا حیدر نَیامَد کودَکی دامان مادَر را گرفته اَشک ریزان اَشکَش ا‌زدیده رَوان اَست پَس چراحیدَرنیامَد نَخل هادَر سوز وآهَند. جملگی دیده براهَند خونجگَر پیروجَوان است. پَس چراحیدَرنَیامَد خسروی فَر
🏴 🏴 ✍شاعر:محمود اسدی شائق ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار محراب و منبر و سحر خدا نگهدار واویلتا واویلتا آه و واویلا فزت و رب الکعبه بر روی لب دارم در سینه ام از فرط غم،تاب و تب دارم واویلتا واویلتا آه و واویلا من ای خدا بی یاور و یار و تنهایم چشم انتظار دیدن روی زهرایم واویلتا واویلتا آه و واویلا از گریه هایت زینبم قلبم بپاشد سپرده ام دور و برت عباسم باشد واویلتا واویلتا آه و واویلا گریه نکن اگر که من میروم از حال گریه هایت را بٍگُذار برای گودال واویلتا واویلتا آه و واویلا از ضرب شمشیر عدو فرقم دریده اما کسی موی سرم را نکشیده واویلتا واویلتا آه و واویلا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج احمد صفاری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ جنازه علی را به روی شانه بردند 2 زدخترش بپرسید چرا شبانه بردند 2 علی امام معصوم علی امام مظلوم علی علی علی جان علی علی علی جان کسی که در دل شب به چاه درد دل گفت 2 غریب مثل زهرا شبانه زیر گل خفت 2 علی امام معصوم. علی امام مظلوم علی علی علی جان. علی علی علی جان علی است آنکه خصمش به زخم دل نمک زد 2 عدو به پیش چشمش به فاطمه کتک زد 2 علی امام....................................................... نشسته در خرابه فقیر بینوایی 2 زسوز سینه گویدحبیب من کجایی 2 علی امام.............................................. چو شمع شب بسوزید به یاد غربت او 2 زمجتبی بپرسید کجاست تربت او 2 علی امام................................. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 🏴 🎤مداح :حاج احمد صفاری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دوست دارم برم نجف کنار تربت علی 2 بنشینم گریه کنم برای غربت علی 2 یا علی مدد یا علی مدد یا علی مدد مولی3 دوست دارم برم نجف تو صحن ایوون طلا 2 مثل شمعی بسوزم غرق مصیبت علی 2 یاعلی مدد یا علی مدد یا علی مدد مولی 3 قصه غربت او شعله به عالم می زنم 2 شب شنیدوچاه ونخلستان شکایت علی 2 یاعلی مدد یا علی مدد یا علی مدد مولی3 کوفه ای شهر بلا ای خاک سرد فتنه خیز 2 شاهدی بر غصه های بی نهایت علی 2 یاعلی مدد یا علی مدد یا علی مدد مولی3 مدینه تو هم بگو قصه تازیانه را 2 جرم فاطمه چی بود به جز حمایت علی 2 دستشو بسته بودن به همسرش سیلی زدن 2 به خدا دل می سوزه از این حکایت علی 2 یا علی مدد یا علی مدد یا علی مدد مولی3 ناله فزت و رب الکعبه در محراب خون 2 در نماز واپسین ذکر شهادت علی 2 یا علی مدد یا علی مدد یا علی مدد مولی3
➖➖➖➖➖➖➖ به فدای گرد عبایت به فدای نور دعایت به فدای صحن و سرایت علی مولا۲ تو بهشتِ روی زمینی تویی که قرآن مبینی تو امامِ اهل یقینی علی مولا۲ تا به شما دل دادم، اذن ورودم دادی عشقِ به حیدر بوده، ارثیه‌ی اجدادی از ازل تا روز محشر دیني عَلی حُبِّ حیدر ..................................... سر من خاک قدم تو نفسم بسته به دم تو منم و لطف و کرم تو علی مولا۲ تویی که مصباح هُدایی جَلَوات نور خدایی تو ستون عرش عُلایی علی مولا۲ شکر خدا تا آخر، جزءِ غلامانم من سلطان نجف حیدر، رعیت سلطانم من من نَرَوَم جایی دیگر دیني عَلی حُبِّ حیدر ..................................... تو علیّ و عالی و اعلا تو ولیّ و والی و والا تو صلاتی و تو مصلّی علی مولا۲ تو بزرگِ عالم بالا تویی نور عرش معلّا آیتِ عظمای تولّی علی مولا۲ روبروی صد فتنه، دین خدا پابرجاست علّتِ این پیروزی، حبّ علی و زهراست دشمنِ ما باشد ابتر دیني عَلی حُبِّ حیدر شاعر:
روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع) به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(موهام رو شونه کنید...) چنان به فرق علی زد،دیدن علی رو زمین افتاد،ریختن تو محراب علی رو بغل گرفتن... زمین و زمان میگفت: نزن، دلِ علی میگفت: بزن، تو مجلس یزید زینب نگاه کرد سر بریده رو،اونجا هم زینب بلند بلند میگفت: نزن..* نزن ظالم، حسین مادر ندارد *آقازاده های امیرالمؤمنین زیر بغل های بابارو گرفتن،آوردن تا دَمِ خونه،فرق شکافته،رمق دیگه تو پاهایِ علی نمونده،همچین که اومد در بزنه یک نگاه کرد گفت: حسن جان!.بله بابا!. اگه میشه اول خوب خون هارو از صورتِ من کنار بزن، دختر بابایی است، طاقت نداره صورتِ بابارو خونی ببینه... علی جان!صورتت خونی بود،مراقب بودی دخترت اینجور نبینه شمارو... اینقدر گفت:عمه! من بابام رو میخوام، سر بُریده رو براش آوُردن...* موهام رو شونه کنید داره میاد بابام میاد من و ببره میدونه چقدر تنهام بیا که خسته شدم بابا فقط تو رو میخوام نیومدی بال و پرم سوخت تو کوچه ها مویِ سرم سوخت اینقده دل تنگِ تو بودم برام دلِ اهلِ حرم سوخت دردای من دوا نمیشه چشای بسته وا نمیشه عمه برام غذا آوُرده اما اینا برام بابا نمیشه شب تا سحر، خدا خدا میکنم با گریه بابام و صدا میکنم... ➖➖➖➖➖➖➖
🩸یا عباس! مبادا آب بنوشی و برادرت حسین «علیه‌السلام»، تشنه باشد ... در نقلی آمده است: 🥀 مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، در همان شبی که فردای آن، به شهادت رسیدند، اباالفضل العباس علیه‌السلام را در آغوش گرفت و به سينه چسبانيد و فرمود: 📋 وَلَدي! سَتَقِرُّ عَيني بِكَ في يَومِ القيامة ▪️ای پسرم! به زودى در روز قيامت به وسيله تو چشمم روشن مى‌گردد. 🥀 سپس فرمود: 📋 ايّاكَ اَنْ تَشرِبَ الماءَ و اَخوكَ الحُسَين علیه‌السلام عَطشان ▪️ پسرم! هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد و بر شريعه آب وارد شدى ، مبادا آب بياشامى در حالى كه برادرت حسین علیه‌السلام تشنه است. 📚معالي السّبطين، ج١ ص۴۵۴ ✍ خستگیّ تنت از بال و پرت معلوم است حال و روزت ز نماز سحرت معلوم است مرگ من، مرگ حسین و حسنت سرفه نکن چقدر لخته‌ی خون دور و برت معلوم است إبن ملجم چه بلایی سر تو آورده دیدم آخر به خدا زخم سرت معلوم است بعد مادر به گمانم که قدت تا شده است این هم از درد شدید کمرت معلوم است خون و اشک از سر و روی تو بریزد با هم نگرانی دل شعله ورت معلوم است داغ اولاد چه آورده سرت پیر شدی بغض پی در پی و زخم جگرت معلوم است أمِّ اِیمَن به من از رخت اسارت گوید صدق گفتار وی از چشم ترت معلوم است گفتی عباس گُلَم! جان تو و جان حسین همه ی کرب و بلا در نظرت معلوم است