eitaa logo
اشعار،نوحه وروضه امام علی ع وشبهای قدر
1.9هزار دنبال‌کننده
378 عکس
143 ویدیو
24 فایل
اختصاصی کانال روضه امام علی ع👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_emam_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 ایام و لیالی منسوب است به امام العارفین، قطب السالکین، امام المتقين، یعسوب الدین، اخ الرسول، زوج البتول، ابوالحسن، امیرالمومنین علیه السلام عنایت کنید هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آنحضرت ، تسلای دل داغدار آقامون حجت بن الحسن ارواحنا له الفداء اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
🔸پیشانى عدل و عدالت را شکستند 🔸آن دسته اى که با على پیمان ببستند شب نوزدهم ماه مبارک رمضانه، شب ضربت خوردن آقامون امیرالمومنینه... 🔸یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود 🔸«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بود مثل امشبی امیرالمومنین مهمان دخترش ام کلثومه...خیلی خوشحال بود خانم ام کلثوم ... آخه باباش امیرالمومنین مهمانشه... سفره افطار رو پهن کرد... یکطرف ظرف شیر رو گذاشت... یکطرف نان و نمک... صدا زد: دخترم تا حالا کی دیدی بابات سر سفره ای بشینه دو تا خورشت داشته باشه... تا بی بی اومد ظرف نمک رو برداره صدا زد: دخترم ظرف شیر رو بردار... امشب میخام با نان و نمک افطار کنم... 🔸وقتی که با نان و نمک افطار میکرد 🔸انگار که، با فاطمه دیدار میکرد امشب حال و هوای دیگه ای داره مولا... هی نگاه به سمت آسمان میکنه... صدا میزنه: انا لله و انا الیه راجعون نزدیکای اذان صبح حرکت کرد به طرف مسجد... 🔸سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه 🔸سمت مسجد میرود آرام بی کوثر علی 🔸جای زهرا خالی است آری اگر که زنده بود 🔸 مطمئنم راه را می بست زهرا بر علی امشب ... مردم کوفه دیگه برا آخرین بار صدای اذان امیرالمومنین رو شنیدند... همچین که از بالای ماذنه اومد پایین درمحراب عبادت ایستاد نماز عجیبی خواند امیرالمومنین... تا رسید به رکعت اول سر از سجده برداشت... نانجیب حیا نکرد... ابن ملجم ملعون با شمشیر زهر آلود چنان بر فرق امیرالمومنین زد... صدای ناله مولا بلند شد: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» به خدای کعبه رستگار شدم... دیگه علی راحت شد خداااا ... این روضه ادامه دارد... فایل صوتی👇
صدای ناله مولا بلند شد: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» به خدای کعبه رستگار شدم...دیگه علی راحت شد خدااا. .. صدای منادی بین زمین آسمان بلند شد «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى» تا صدای منادی رو بچه ها شنیدند دوان دوان اومدند به طرف مسجد... نگاه کردند دیدند ای وای... محراب مسجد لاله گونه ... فرق باباش رو شکافته اند... تمام صورت خونیه... روی خاکهای محراب هی صدا میزنه «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» همین جا بود صدای حسنین به ناله بلند شد ... 🔸حسن از یک طرف می کرد زاری 🔸حسین از سوی دیگر بی قراری حسنین اومدند کنار بابا ... بابا ديگه رمق در بدن نداره... زیر بغل های بابا رو گرفتند ... با فرقه شکافته آوردند به سمت خونه ... همچین که نزدیکای خونه رسیدند امیرالمومنین صدا زد حسنم ... حسینم ... بابا بچه ها بگذارید با پای خودم وارد خونه بشم.... بابا جان یاعلی شما رمق دربدن ندارید... شاید الان دخترم زینب پشت در ایستاده باشه ... نمیخام منو در این حالت ببینه ... این خون ها رو از رو صورت من پاک کنید ... () عرضه بداریم یا امیرالمومنین طاقت نداشتی دخترت زینب شما رو با صورت خونی ببینه ... کجا بودید آقا خرابه شام... وقتی سر بریده حسنیت رو برا دختر سه ساله اش آوردند ... ای وای ای وای... بمیرم تا نگاهش به سر بابا افتاد صدا زد: وای بابا ... (مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ) بابا بگو ببینم کی سر از تنت جدا کرده...بابا... کی با چوب خیزران به لب و دندانت زده بابا... (مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي) کی منو تو بچگی یتیم کرد... 🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔸یتیمی خاری دوران یتیمی بابا نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر تازیانه به من زدند ... بابا... دیگه طاقت ندارم.... ببین تمام بدنم کبود شده... موهای سرم سفید شده... بابا دیگه منم با خودت ببر... یاعلی سه ساله حسینت انقدر کنار بدن بابا ضجه زد یدفعه دیدند دختر یطرف افتاد... سربابا یطرف افتاد... عمه جانش زینب دوان دوان اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده... شعر پایان👇 🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم 🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود 🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم 🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود فایل صوتی👇👇👇
گریز دوم شب 19 رمضان👇
() عرضه بداریم آقا جان یا امیرالمومنین نمیخواستید دخترتون زینب شما رو در اون حالت ببینه... کجا بودی وقتی سر بریده برادر رو بالای نیزه دید.... توی شهر کوفه، با لباس اسیری، سوار بر محمل، یکدفعه پرده رو کنار زد.... دید سر بریده برادر بالا نیزه ... صدا زد: ( یَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمَالًا) ای ماه زینب (مَا تَوَهَّمْتُ يَا شَقِيقَ فُؤَادِي كَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَكْتُوبَا) برادر میدونستم یک روز شهیدت میکنند... میدونستم منم یک روز اسیر میشم... . ولی باور نمیکردم یک روز سرت رو بالای نیزه ببینم... 🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب
خدای متعال ان شاء الله به حق آقامون امیرالمومنین شر دشمنان دین و اسلام و قرآن رو به خودشون برگرداند به برکت صلواتی برمحمد و آل محمد.
توجه داشته باشید:👇 ✔️ نیاز نیست تمام روضه شب نوزدهم خوانده شود . بلکه متناسب با مجلس و مخاطب باید تفکیک شود. میتوانید قطعه ای از آن را انتخاب کنید و با گریز مناسب اجرا کنید.
نمونه مجلس اماده شب 21 ماه رمضان. 👇
قدم اول: صلوات ابتدای مجلس👇