🥀▪️🥀#خونِ ابومهدی و خونِ ..
#شعر زیبا# زبانحال فرزندان شهدا در فراق حاج قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت
#حاج حسین سازور
با رفتنت بابا، در این پیکار ماندم
من پای دینم چون تو پای کار ماندم
از آن شبی که پر کشیدی مادرم دید
شبها کنار عکس تو بیدار ماندم
داری خبر از حال من! خیلی شکستم
دادی چه کاری با فراق خود به دستم
ای کاش می شد که ببینم بار دیگر
مثل همیشه بین آغوشت نشستم
کاری به کار مردم دنیا ندارم
موجم، اگر چه ساحل دریا ندارم
ای تکیه گاه شانه هایم، شانۀ تو
یکسال دارد می شود بابا ندارم
خواب تو را دیدم کنار حاج قاسم
دلتنگم و چشم انتظار حاج قاسم
دوران ما بعد شما دوران سختی است
ای کاش می آمد دوباره حاج قاسم
سردار! یار رهبرم بودی و رفتی
تو سایه ی روی سرم بودی و رفتی
گرچه یکی بودی ولیکن ای علمدار
همچون دژی دور حرم بودی و رفتی
ای مهربانی نگاهت یارِدل ها
رفتی، گره انداختی بر کارِ دل ها
از آن شبی که با شهیدان می نشینی
من دلخوشم با عکست ای سردار دل ها
ای دشمن خونخوار! سنگم را گرفتی
آن شب خودت پیغام جنگم را گرفتی
در پای قاسم، حاج قاسم ها زیادند
پس کور خواندی که تفنگم را گرفتی
ایران در این میدان جگر دارد برایت
این سرکشی ها دردسر دارد برایت
خون ابومهدی و خون حاج قاسم
بیش از اتم هامان خطر دارد برایت
هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده...
وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده
در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟
تا انتقام سخت ما راهی نمانده
دارم کفن برتن نه دشداشه، بترسید
از پادگان های پر از لاشه بترسید
از انتقام سخت مان آنجا که خوابید،
از دست ها که مانده بر ماشه بترسید
از نسل توحیدیم، از نسل معادیم
شیر غیور بیشه های اعتقادیم
این جنگ را آغاز کردید و بدانید
نامردها، ما مرد میدان جهادیم
تصویر روز فتح ما کوه جسدهاست
آماده تدفین تان سنگ لحدهاست
ای خیمه شب بازان موش صهیونیستی
واللهِ پیش رویتان عین الاسدهاست
ما اهل بالائیم و پائین ایستادیم
تا آخر از عهد نخستین ایستادیم
ننگ تمامی عرب ها صلح قرن است
ما یک تنه پای فلسطین ایستادیم
تاریخ شیعه در خودش تکرار دارد
هفتاد و دو ملت، دلی بیدار دارد
ایران، یمن، لبنان، عراق و نیجریه
سید علی در لشکرش عمار دارد
#شاعر#رضا دین پرور
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
🥀▪️🥀#«سیدالشهداء مقاومت»
#نماهنگ زیبا جهت استفاده در ایستگاه های صلواتی و مدارس ویژه سالگرد سرادر حاج قاسم سلیمانی
#حاج مهدی سلحشور
رفتی ولی ، نوری تابندهای
زیبا و زندهای
هستی در جان ما، سردار!
نام تو را ، با خطی رنگ خون
بر خاکی لاله گون
نقش زد ایران ما، سردار!
«ای سید شهیدان راه مقاومت
ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم
همه در سایۀ اقتدار و عزم
همه در سایه سار ولایتیم»
عاشق نمیترسد
عاشق نمیمیرد
رود است و با رفتن
پایان نمیگیرد
عزمت، چنان کوه است
قلبت، چنان دریا
طوفان و آرامش
در چشم تو، یک جا
اسطوره ای، اما افسانه نه،
هستی در بین ما
جاری و ماندگار، سردار!
میترسد از نام تو تیرگی
ای نامت زندگی
عشاقت بیشمار، سردار!
«ای سید شهیدان راه مقاومت
ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم
همه در سایۀ اقتدار و عزم
همه در سایه سار ولایتیم»
روشن شده، این راه
با روی ماه تو
آرام دلها شد
راز نگاه تو
حک روی این خاک است
نامت، سلیمانی!
همراه یار، میآیی
در فتح پایانی
#شاعر#قاسم صرافان
گروه سرود منتظران
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
3. خداحافظ ای مهربانم99.mp3
3.31M
🌿▪️🌿#نوحه حضرت_زهراسلام الله علیها
#استاد_حاج_اسماعیلی
🏴🍃▪️🏴🍃▪️🏴🍃▪️
خداحافظ ای مهربانم ،
مرو ای یار قد کمانم
تماشا کن اشک روانم ، یازهرا
ببین زهرا در اضطرابم ،
بدون تو خانه خرابم
مده با داغ خود عذابم ، یازهرا
الوداع ،
بگو رو به قبله چرا خوابیدی
همه زندگیِ مرا پاشیدی ،
ز من دل بریدی ؟
خدا نگهدار ، ای همسر علی
ببین چه خاکی ، شد بر سر علی
نظر نما بر ، چشم ترِ علی
( فاطمه جانم ،
زهرا مرو مرو ... ) تکرار
زنم دست غم روی دستم ،
ز روی تو شرمنده هستم
ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم
فدای آه بی صدایت
چرا می لرزد دست و پایت
مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم
یا زهرا ،
نگفتی چه شد بینِ دیوار و در
فقط پیکرت می شود لاغرتر ،
زدی بسکه پرپر
دلم گرفته ، حرفی نمی زنی
بدان که آخر ، تو قاتل منی
امان ز دست ، مسمار آهنی
( فاطمه جانم ،
زهرا مرو مرو ... ) تکرار
#شاعر#قاسم_نعمتی
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
#تقدیم به #شهید_حسین_پور_جعفری
یار دیرین سردار شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
🌹🥀▪️🌹🥀▪️🌹🥀▪️
همیشه همسفر و همقطار او بودی
در اوج شادی و ماتم کنار او بودی
به گرد شمع وجودش شبیه پروانه
همیشه بالزنان در مدار او بودی
چه جذبهای دلتان را به هم گره زده بود؟
که عاشقانه چهل سال یار او بودی
چنان یکی شده بودید در حجاب دو تن
که او قرار تو و تو قرار او بودی
همیشه سنگ صبور و پناه خستگیاش
همیشه همنفس و رازدار او بودی
اگر جدا به سفر رفت بیقرار تو بود
و لحظه لحظه تو چشمانتظار او بودی
رفیق معرکهی زخمهای پیدرپی
انیس دغدغهی بیشمار او بودی
شهادت آمد و از شاخه چیدتان باهم
تو آخرین گل آلالهزار او بودی
هنوز مثل گذشته کنار او هستی
همیشه شمع بلند مزار او هستی
،#شاعر: #علی_سلیمیان
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
#شهید #حاج_قاسم #سلیمانی
🌿🥀🥀🌿🥀🥀🌿🥀🥀
فانی نمیشود عشق، اکنون ادامه دارد...
لیلا ادامه دارد، مجنون ادامه دارد...
با یک نگاهِ دلبر، دل را زِ دست دادن،
در عشق، تا ابد این، قانون ادامه دارد...
عاشق اگر بمیری، فریادِ روشنِ عشق
حتی زِ خاکِ جسمِ، مدفون ادامه دارد...
...کشتارِ آدمیّت، سلّاخیِ حقیقت
در سِیرِ صبح و شامِ، گردون ادامه دارد...
با چشمِ دل نظر کن، از خونِ سرخِ یاران
بعد از چهارده قرن، جیحون ادامه دارد...
پاشید بر جهان تا، ثابت کند به دنیا
کشتید، گرچه ما را، این خون ادامه دارد...
#شاعر: #عادل_حسین_قربان
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
#شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🌹▪️🍁🌹▪️🍁🌹▪️🍁
شبِِ دلگیر پر مخاطره بود
آسمان بغض بی امانی داشت
گوییا در تبلور مهتاب
شام غم قصد روضه خوانی داشت
نیمه شب بود آرزویش را
لابلای قنوت نجوا کرد
یاد کل مدافعان حرم
شبنم اشک خود هویدا کرد
لرزه افکند بر شیاطین با
رجز حیدری و فاطمی اش
دشمن از سایه اش هراسان بود
چه رسد از جدال قاسمی اش
لرزه انداخت بر تن عدوان
یل و اسطوره ی شجاعت بود
با تمام رشادتش سردار
در پی جرعه ی شهادت بود
شوق رفتن میان چشمش بود
ذکر زینب به روی لبهایش
اشهدش را که خواند هدیه گرفت
گل سرخی ز دست مولایش
گوییا در وداع آخر او
شهدا آمدند استقبال
قتلگاهش گریز روضه ی سخت
در هیاهوی شیب یک گودال
بین آن هجمه های آتش و دود
دست سردار تا ز تن افتاد
یاد سقای تشنه لب آنجا
در کنار برادرش جان داد
خودمانیم لحظه ی اخر
نزْدِ خواهر که دست و پا نزده
تن او نیزه زار دشت نشد
مادر خویش را صدا نزده
خودمانیم لحظه ی آخر
خم نشد از غم کسی پشتش
یا به یغما نرفت اموالش
مانده انگشترش به انگشتش
او علمدار رهبرش بودو
پشت رهبر خمید از غم او
انقلابی به پاشد از سردار
بعد از آن ماجرای ماتم او
#شاعر: #مجید_مراد_زاده
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
#شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🌹🏴▪️🌹🏴▪️🌹🏴▪️
تا گِرا دادند و در وجدان و ایمان جا زدند
پای قتلِ قطعیِ سردارمان امضا زدند
عده ای پست نفوذي؛ با تبسم در نقاب
بر تمام زحمتش ناجور پشت پا زدند
خانهٔ ایرانمان را داد دستِ امنیت
تیشه را نامردها بر مرهم ِ غم ها زدند
مردِ رو در رو شدن با او نبودند عاقبت
تیرشان را بزدلان از آن سرِ دنیا زدند
شد مواجه بیهوا با کینهٔ پهبادها
آتشی بر پیکرِ عشق عزیزِ ما زدند
زیر نور ماه دستش شد جدا از پیکرش
حضرت عباس(ع) را هم سخت بی پروا زدند
رفت و از داغش ستونِ خیمهٔ دلها شکست
پس گریز روضه هایش را به تاسوعا زدند
ساعت از یک رد شد و رزق شهادت را گرفت
در همین ساعت دقیقاً حاج قاسم را زدند!
#شاعر: #مرضیه_عاطفی
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
#شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🥀آن شب جمعه ساعت یک و بیست...
آن شب جمعه ساعت یک و بیست
جغد آمد قرارمان را برد
سردی دی به انجماد رسید
شهر خشکش زد و زمین پژمرد
مانده بودیم غرق بهت خبر
کاش تکذیب می رسید از راه
اشکها بیصدا که باریدند
شعله زد در جگر غمی جانکاه
آن شب جمعه ساعت یک و بیست
گویی افتاد بر زمان آتش
غلیانی شگرف در دل بود
چون غم خاص قصهی آرش
آن شب جمعه ساعت یک و بیست
وقت اسطورههای فردا شد
مرد میدان عاشقی پر زد
راز افسانه ها هویدا شد
رد دیوی پلید پیدا بود
گل سرخی شکفته پرپر شد
گرچه ققنوسمان در آتش رفت
وقت ققنوس های دیگر شد
آن شب جمعه ساعت یک و بیست
دست و انگشتری به خاک افتاد
روضه کربلا زبانه کشید
در دل کشور حسینآباد
داغ،کم کم مسیر خشم گرفت
راه فریاد مرگ بر دشمن
راه ایستاده ایم تا آخر
راه جانم فدای تو میهن
داغ، کم کم مسیر خشم گرفت
بچهها یکشبه بزرگ شدند
عده ای این وسط مضطربِ
خندههاشان کنار گرگ شدند
گرده از زخم نارفیق پر است
بگذریم از کنارشان به سکوت
آن شب جمعه ساعت یک و بیست
آدمیت دوید سمت سقوط
نالههامان اگرچه بسیارند
داغ سردار اگرچه بی حد است
با شهادت دوباره زنده شدیم
قلبمان داده با ولایت دست
نام تو با شهید معرکه شد
میتپد در تمام حنجرهها
خون مظلوم آورد به خروش
قلب دنیای خواب غمزده را
هر شب جمعه ساعت یک و بیست
وقت صبّار بودن است و شکور
زود میآیی کنار ما سردار
که زیادند مژدههای ظهور
#شاعر: #زهرا_آراسته_نیا
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
19. مدح زهرا س ، شور.mp3
2.96M
▪️🥀▪️#روضه_حضرت_زهراسلام الله علیها
#استاد حاج اسماعیلی
🔸#دستگاه_شور
▪️▪️💫▪️▪️💫▪️▪️
#مدح زهرا را
همین جمله کفایت می کند
چادرش حتی یهودی را
هدایت می کند
ظاهرا روی زمین آمد
و اِلا بین عرش
تکیه بر کرسی زده
بر ما حکومت می کند
نور زهرا
ابتدائا خلق عالم کرده است
عاقبت هم نور او
روزی قیامت می کند
گفت پیغمبر
که زهرا پارهی جان من است
این روایت بر همه
اتمام حجت می کند
روزه می گیرد سه روز
اما طعام خانه را
بین مسکین و یتیم و بنده
قسمت می کند
پای حیدر که وسط باشد
هزینه می دهد
هرچه دارد فاطمه
خرج ولایت می کند
ماجرای کوچه و مادر
بیانش مشکل است
بغض پنهانِ حسن
آن را روایت می کند
درد زهرا را
کمی مقداد می فهمد فقط
رو گرفتن هایش
از چیزی حکایت می کند
ضربه ای خورد و سرش
بدجور بر دیوار خورد
تنگیِ کوچه
بر این صحبت دلالت می کند
▪️▪️💫▪️▪️💫▪️▪️💫
#شاعر #محمد_جواد_شیرازی
سه شنبه 8 بهمن98
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
﷽
#دوبیتی
#حضرت_ام_البنین س
#صلوات
#حضرت_ام_البنین س
بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
آن چار شهید و مادر پاک سرشت
بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🔘🔘🔘🔘
می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات
چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات
کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا
بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات
🔘🔘🔘
دارایی من محبت آل عباست
ذکر لب من ناد علیّ و زهراست
دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد
بی شک اثر دعای امّ الشّهداست
✍#شاعر: اسماعیل_شبرنگ
🔘🔘🔘
ای مادر چار آفتاب ادرکنی
زهرای سرای بوتراب ادرکنی
ما دست به دامان توایم ای بانو
یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی.
🔘🔘🔘
ای مادر عباس فدای پسرت
ای همسر خورشید فدای قمرت
ای ام بنین مادر مردان نبرد
عالم به فدای چار نور بصرت
🔘🔘🔘
تا ستون عرش را عباس محکم می کند
کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند
هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند
چایی این روضه را " #اُم البنین"دم می کند
🔘🔘🔘
گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین
میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین
همدم اولاد زهرایی و همراه علی
فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین
🔘🔘🔘
گر چه عباس شما هیبت محشر دارد
در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد
لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش
همه از ام بنین حضرت مادر دارد
شاعر: #حسن_ثابت_جو
🔘🔘🔘
قدم اگر خمید ، فدای سر حسین
جانم به لب رسید ، فدای سر حسین
ام البنین سابق این شهر عاقبت
شد مادر شهید ، فدای سر حسین
🔘🔘🔘
مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند
می گفت حسین و پسرش را می خواند
تنها وسط حجره به صورت می زد
تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند
🔘🔘🔘
گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد
در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد
لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش
همه از ام بنین حضرت مادر دارد
🔘🔘🔘
الا مادر که روحی پاک داری
چرا احوال غربت ناک داری
نبینم بی پسرهایت تو تنها
میان حجره سر بر خاک داری
🔘🔘🔘
اگر که یوسفم را می دریدند
و عباس مرا در خون کشیدند
فقط پاسخ بده این جمله ام را
حسینم را چگونه سر بریدند؟
🔘🔘🔘
الا مردم مرا مادر ندانید
مرا با غصه ها تنها گذارید
منی که یک پسر دارم، ندارم
مرا ام البنین دیگر نخوانید
🔘🔘🔘
پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است
مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است
آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون
کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است
🔘🔘🔘
امشب عزا گرفتهي غوغاي مادرم.
هستم خموش و گوش به آواي مادرم
گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب»
مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم
🔘🔘🔘
عباس اگر نامش حماسه آفرین است
چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است
هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست
آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است!
🔘🔘🔘
#دودمه_حضرت_ام_البنین س
پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین
الدَخیل اُم البَنین ...
مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین
الدَخیل اُم البَنین ...
باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد
الدَخیل اُم البَنین ...
عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد
الدَخیل اُم البَنین ...
✍#حاج_قاسم_نعمتی
🔘🔘🔘🔘🔘
سبک همه جا بروم به بهانه تو
السلام علیک مهدی فاطمه
یا باب الحوائج منجی ما همه
همه جا هستم پی دلدارم2
تنگه دل مولا بیا غمخوارم2
العجل مولا ،ای گل زهرا۳
دل من میتپه به هوای شما
هرچی دارم آقا به فدای شما
بیا دلدارم ،ای کس و کارم
ازغم دوریت زار وبیمارم2
العجل مولا،ای گل زهرا3
همه جوونیم قربون یه نگات
میدونی آقا جون که میمیرم برات
آقا جون امشب یه دعایی کن
منو هم آقا کربلایی کن2
یا اباصالح،ای گل زهرا3
حسرت دیدنت میسوزونه دلم
شده از عشقتون خونجگر حاصلم
نظری آقا به دلم بنما 2
وعده دیدار بده ای مولا2
یااباصالح ای گل زهرا3
دربه در،شهربه شهر
عاشقت چشم به در
منتظر موندم تا تو برگردی2
ای که داروی همه دردی 2
بیا دلدارم ،یار وغمخوارم
میدونی بی تو بیکس و کارم
مددی مولا،ای گل زهرا3
#شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
4_5918030936032674857.mp3
7M
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
🏴#سبک_واحد
🎤مداح : کربلایی حسین طاهری
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
🏴#سبک_واحد
🎤مداح :کربلایی حسین طاهری
مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند
در همان گوشۀ گودال فدایم کردند
دوستانم که نبودند بگریند به من
دشمنانم همگی گریه برایم کردند
من که خود راهنمایِ همه عالم بودم
سَرِ خونینِ تو را راهنمایم کردند
هر کجا خواستم از پای دراُفتم دیدم
کودکان دست گشودند و دعایم کردند
خِجلم از تو که گم گشته امانت هایت
بر سَرِ خار دویدند و صدایم کردند
گریه ها داشتم از دوریِ رویِ تو ولی
خنده ها بود که بر اشکِ عزایم کردند
همرهانم که گرفتند غبار از محمل
همه در خاک فتادند و رهایم کردند
تا دَمِ مرگ طرفدار تو بودم ای دوست
دشمنانِ یکسره تحسین به وفایم کردند
این اسارت همه جا عزّتِ من بود حسین
که پیام آورِ خون شهدایم کردند
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
#,نوحه_شهادت_حصرت_زینب_س
😭😭😭😭😭
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
هدایت شده از اشعار مناجات باخداواهلبیت(رمضان المبارک)
Shab02Ramazan1401[01].mp3
12.38M
🥀نمیدانم کجایی؟ (نجوا با #امام_زمان)
بانوای: حاج #میثم_مطیعی
#ماهرمضان#سال۱۴۰۱
آفتابا بسکه پیدائی نمی دانم کجائی
دور از مائی و با مائی نمیدانم کجائی
هر طرف رو آوروم روی دل آرای تو بینم
جلوه گر از بس بهر جائی نمی دانم کجائی
جمع ها سوزند گِرد شمع رخسار تو و، تو
در میان جمع تنهائی نمیدانم کجائی
گاه چون یونس به بحری گه چو عیسی در سپهری
گاه چون موسی به سینائی نمیدانم کجائی
گاه دلها را بکوی خویش از هر سو کشانی
گاه خود پنهان به دلهائی نمیدانم کجائی
در جهان جویم رخت یا از جنان گیرم سراغت
در دو عالم عالم آرائی نمیدانم کجائی
هر کجا میخوانمت بر گوش جان آید جوابم
پیش من با من هم آوائی نمیدانم کجائی
شهر را گردم به شوقت کو به کو منزل به منزل
یا به دشت و کوه و صحرایی نمیدانم کجائی
کعبهای یا کربلا یا در نجف یا کاظمینی
یا کنار قبر زهرائی نمیدانم کجائی
عبد را هجران مولا تلخ تر از زهر باشد
من تو را عبدم تو مولائی نمیدانم کجائی
زخم قرآن را شفابخشی به تیغ انتقامت
درد عترت را مداوائی نمیدانم کجائی
مانده بر لب های اصغر همچنان نقش تبسم
تا برای انتقام آئی نمیدانم کجائی
«میثم» از خون جگر دائم بیادت دیده شوید
تا بر او هم چهره بگشائی نمیدانم کجائی
#شاعر #استاد حاج غلامرضا سازگار
@rozeh_daftari1_050722112311.mp3
2.69M
#نوحه_سینه_زنی_امام_باقر_علیه_السلام
مداح:#کربلایی_محمود_سلطانی👌😭
#سبک:تسبیحات حضرت زهرا
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
الحمدلله که نوکرتم،الحمدلله که ذاکرتم
الحمدلله از بچگیام کنیز خودتومادرتم۲
💔واویلا واویلا از غم تو۳
یابن الزهرا آقا من بمیرم،چی اومد کربلا برسرتون۲
میسوزونه غم کرب و بلا تاروزمحشر
آقا دلتون
💔واویلا واویلا از غم تو ۳
مرغ دلم پرمیکشه تا به بقیعت آقا جون ۲
سرمیذاره بجای من رو خاکای مزارتون۲
💔واویلا واویلا از غم تو ۳
ایشالا که مهدی میاد حرم براتون میسازیم۲
مثال کربلا یه روز صحن وسراتو میسازیم
به کوریه چشم عدو صاحبمون مهدی میاد۲
به یاری حق ،به علی،روزای هم عهدی میاد
💔العجل مولانا،یابن الحسن۳
#شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
.
#روضه_و_توسل_ویژه_شهادت_پبامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
مداح:#حاج حسین هوشیار
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
"یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه"
اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد
شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد
همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد
خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد
مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد
مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد
پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد
خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد
کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد
نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد
قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا
مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا
* مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...*
اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول
پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول
لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول
فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول
*اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...*
که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند
کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند
گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت
دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت
پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت
آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت
فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است
اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است
* دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه...
یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن...
یارسول الله! بعد از رحلت شما...*
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام
رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد
عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حکم بر خانه نشینی علی امضا شد
بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد
دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار
خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد
*مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا مَوَدَةَ فى القُربیٰ"
بیست و سه سال زحمت چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید...
یا رسول الله!....*
خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا
تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد
از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید
صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
*مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟
وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم...
یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ کربلا...ای حسین...*
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو
گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند
زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد
#شاعر محمد جواد شیرازی
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#حاج_حسین_هوشیار
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
1_1220213515.mp3
9.42M
#غزل
#حضرت_سکینه
#حاج مهدی رسولی
◾️🍁🍁◾️🍁🍁◾️🍁🍁
به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را
درونم حس کنم انوار رب العالمینم را
معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری
نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را
منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی
ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را
همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت
نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را
شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم
گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را
اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم
بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را
گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم
پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را
همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم
بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را
نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی
همین که در میان روضه هایت می نشینم را
سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا
تماشا کن میان شام حال شرمگینم را
همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله
به روی سر گرفتم تکه های آستینم را
#شاعر: #محمدجواد شیرازی
|⇦•از ما زمینیان به شما آسمان...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج امیر کرمانشاهی
▪️🍃🍃▪️🍃🍃▪️🍃
از ما زمینیان به شما آسمان سلام
مولای دلشکسته امامِ زمان سلام
این روزها هزار و دو چندان شکسته ای
حالا کجایِ روضۀ بابا نشسته ای؟
رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت
قربانِ ریشه های نخ شال گردنت
آماده می کنی کفن و تربت و لحد
مَردِ سیاه پوش، خدا صبرتان دهد
گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای
این روزها کنار دو بستر نشسته ای
انگار غصه دارِ جراحات سینه ای
گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای
یک بار فکرِ زهر و دلِ پُر شراره ای
یک بار فکر واقعه ی گوشواره ای
با این که بر سرِ پدرِ دیده بسته ای
اما به یاد مادر پهلو شکسته ای
آن مادری که بال و پرش درد می کند
هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند
هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد
هم آسمانِ روسریش پر ستاره شد
دو ماه و نیم کارِ حسن مو شکافیُ
دو ماه و نیم بازوی مادر غلافیُ
دو ماه و نیم گونه ی زخمیِ ماه تر
از چادرِ سیاهِ سرش سیاه تر
#شاعر علی زمانیان
|⇦•وقتی امام عصرِ ما امشب...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری
🍀🍀🍃◾️▪️🍀🍃◾️▪️
وقتی امام عصرِ ما امشب عزادار است
برپایی این روضه ها واجب ترین کار است
پیراهن و شال عزا، مولا به تن دارد
امشب تمام عرش با آقا عزادار است
بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما
یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟
زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است
هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است
ای کاش قدری معتصم شرم و حیا می کرد
اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟
با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت
این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است
از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها
در هر کجا پشت سرش گفتند: بیمار است
مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود
این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است
رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش
پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است
در این دَمِ آخر شنیدم کعبه هم می گفت:
بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است
در سامرا بوی مدینه می رسد انگار
آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است
در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد
مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟
در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح
حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است
میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که
افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است
#شاعر محمد جواد شیرازی
*خادم امام عسکری میگه: دیدم اون لحظه ی آخر، آقا با اشاره داره میگه، با زحمت داره میگه: یه ظرف آب برام بیار، میگه ظرف آب رو آوُردم خدمتِ آقا رسوندم، به دستِ آقام دادم، دیدم آقا ظرفِ آب رو برداشت، نزدیک دهان آوُرد، اینقدر این بدن ضعف داره، این قدر این کاسه ی آب به دندان آقا خورد دید نمیتونه آب رو بنوشه، به من فرمود: برو حجره ی بغل، یه پسرِ کوچکی میبینی در سجده است، پسرم مهدی است، صداش بزن بیاد، بگو: لحظه ی احتضار باباتِ، بیا بالا سرش، میگه: رفتم توی حجره، دیدم در سجده است، داره با خدا مناجات میکنه، صبر کردم، نماز آقا که تمام شد گفتم: آقاجان! پدرتون فرمودن بیایید، لحظه ی آخرِ...
امامِ پنچ ساله اومد، سرِ بابارو به دامن گرفت، آروم آروم، جرعه جرعه آب به دهان بابا ریخت، لحظه ی آخر از این آب نوشید امامِ عسکری، رسمِ دنیا بر اینه لحظه ی آخر پسر سَرِ پدر رو به بالین میگیره... اما میگن کربلا رسم عوض شد، دیدن ابی عبدالله داره با سَرِ زانو خودش رو میرسونه به میدون، همه با انگشت دارن حسین رو بهم نشون میدن، بالای سَرِ علی اکبر که رسید، ارباب مقاتل نوشتن:"صاحَ سَبعَ مَرّات" یعنی فریاد میزد:"وا وَلَداه!" پسرم!...
امامِ عسکری تشنه جون نداد، همین برا ما بس، اما شهید کربلا تشنه جون داد، چه خبر بود کربلا، یه نفرم دلش برا این شهید مظلوم نسوخت، اما نه یه نفر سوخت، میگه: دیدم یه صدا از گودال میاد:"اَنَاالعَطشان" یه صدای محزونی میاد: مادر تشنمه... هلال میگه: دلم سوخت برا ابی عبدالله، گفتم: من برم به دادِ حسین برسم، یه سپر داشتم آبش کردم، رفتم برم تویِ گودال، میگه: یه وقت دیدم شمر داره از تویِ گودال بیرون میاد، گفت: هلال کجا داری میری؟ گفتم: مگه نمیشنوی صدای پسرِ فاطمه رو؟ هی صدا میزنه آی جگرم داره میسوزه... گفت: هلال دیر اومدی، من سیرابش کردم، من کارش رو تمام کردم، دیدم دست و پاش داره میلرزه، گفتم: تو اینقدر سنگ دل هستی که از چیزی نمیترسی، چرا بدنت داره میلرزه، گفت: هلال! توی گودی قتلگاه فقط من بودم و حسین، اما دیدم یه صدای زنونه ای میاد، هی میگه:"بُنَیَّ!" پسرم! " قَتَلوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" حسین...
#روضه و توسل جانسوز _ #شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
#حاج مهدی رسولی
🍂✨🏴🍂✨🏴🍂✨🏴
سامرا ، باز با صفا شده ای
درحریمت برو بیا داری
اربعین پا به پایِ کرببلا
زائر و دسته ی عزا،داری
باز هم گنبدِ طلائی تو
مثلِ مشهد ز دور معلوم است
همه دانند زیرِ این گنبد
مدفن دو امام معصوم است
معرفت حکم میکند اینجا
وقتِ گریه به رسمِ جود و کرم
همه یادی کنیم این شبها
از تمام مدافعانِ حرم
تا ابد یادمان نخواهد رفت
راهِ ما در مسیرِعاشوراست
در کنارِ دعایِ صاحبمان
امنیت زیرِ سایه ی شهداست
همه ی دلخوشیِ ما این است
لااقل یک حسن حرم دارد
صبح و ظهر و غروب سفره به پاست
بسکه صاحب حرم ، کرم دارد
*۲۸سالش بود شهید شد…*
اهلِ بیت رسول این ایام
به غم وغصه ها اسیر شدند
راستی بین بچه هایِ علی
این حسن ها چه زود پیر شدند
چشم خود باز کرد و باگریه
پسرِ خویش را نگاهی کرد
دست انداخت دورِ گردنِ او
لبِ او را رویِ لبش آورد
زیرِ لب گفت : الوداع پسرم
بعداز این موسم جدائی هاست
این بیابان نشینی ماها
همه اش ارث مادرت زهراست
بعد از آنکه زدند مادر را
جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد
شادی از خانواده ی ما رفت
بیت الاحزان شبی که ویران شد
تشنه ی قدری آب بودم من
لب عطشانِ من تکان می خورد
کی به پیش نگاهت ای بابا
لب من چوبِ خیزران می خورد
*مهدی جان! پسرم ببین عمه ت حکیمه خاتون هست….مادرت نرجس خاتون هست….بله بابا….چرا؟!*
عمه ات هست و مادرت هم هست
نه میانِ نگاههای حرام
وای از ماجرایِ بزم شراب
وای از ازدحام شهرِ شام
آستین ها حجاب سر میشد
بین آن گیر و دار در بازار
چه کسی دیده است دعوایِ
زن و یک نیزه دار در بازار
*عمه جانم….عمه جانم…عمه جان قد کمانم….عمه جانم….*
#شاعر:قاسم نعمتی
#منبع شعر:سایت حدیث اشک
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ علیه السلام
🥀🍃🥀🍃🥀🍃
ما سینه زنان لب عطشان توایم
«ما زنده برآنیم که» گریان توایم
🥀🍃🥀🍃🥀🍃
ما از خبر «حمله» «حرم» باز امشب...
یاد حرم و شام غربیان توایم
#شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
198.6K
#سینه زنی #حضرت معصومه علیها سلام
◾️🌿🍂◾️🌿🍂◾️🌿🍂
ثانی زهرای اطهر خواهر هشتم امامم
دختر موسی ابن جعفر. همچو زهرا هست مرامم
همچو زینب شدم دور و از خانمان
دیده ام بس بلا. قد من شد کمان
آه و از این عزا ۴
حضرت معصومه ام من. اعتبار این دیارم
بهر دیدار رضایم. بی قرارم بی قرارم
از مدینه شدم. این سفر رهسپار
مثل زینب شدم زار و هم داغدار
آه و از این عزا ۴
گشته ام بیمار و یارب. حال من در احتظار هست
بهر دیدار برادر. چشم من در انتظار هست
گر نشد قسمتم تا ببینم ترا
از همینجا کنم نام پاکت صدا
آه و از این عزا ۴
یاد زینب میکنم من. ای برادرجان به غربت
درسی از عمه بگیرم. تا نمایم استقامت
حال من شد خراب. وقت رفتن شده
هست غمت بر دلم. جان سپردن شده
آه و از این عزا ۴
#شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#وفات_حضرت_معصومه سلام الله علیها
82.8K
#سینه زنی #حضرت معصومه سلام الله علیها
◾️🥀🥀▪️◾️🥀🥀▪️◾️
آواره ام کردی فلک در دشت هامون
داغ برادر دیده ام قلبم شده خون
معصومهٔ زار تؤأم
مشتاق دیدار تؤأم
بیمار و زارم / من بی قرارم ۲
من از وطن کردم سفر بینم جمالت
کو یک تنی پرسم دمی جانا زحالت
محجورم از دیدار تو
معصومه ام من زار تو
بیمار و زارم / من بی قرارم ۲
دور از وطن تا اینکه من در قم رسیدم
در این دیار غیر از محبت من ندیدم
بیمار و هم رنجور شدم
تا از برادر دور شدم
بیمار و زارم / من بی قرارم ۲
ای وای اگر رویت نبینم جان سپارم
من جز وصالت آرزوئی سر ندارم
از قبر من آید ندا
رضا رضا رضا رضا
بیمار و زارم / من بی قرارم ۲
یارب (صفا) اشک غمش از دیده ریزد
آوای جانسوزش بلند از سینه خیزد
بر تربتش زاری کند
در قم عزاداری کند
بیمار و زارم / من بی قرارم ۲
#شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#حضرت معصومه سلام الله علیها
75.4K
#حضرت_معصومه علیها سلام
#نوحه سینه زنی
#اشعار_جدید_۱۴۰۰
🍀◾️▪️🌾🍀◾️▪️🌾
من که از داغ رضا ، غرق اندوه و غمم
سوز دل داغ رضاست ، نه از این عمر کمم
در کجایی ای برادر جان دلم پاره شده _از غم هجران تو این خواهر آواره شده
غم نصیبم ای رضا
من غریبم ای رضا ۲
با هزاران ارزو ،سوی تو کردم سفر
قاصدی کو ای خدا ،از رضا آرد خبر
در غریبی خواهرت در رنج و درد و غم اسیر _ داغ هجرانت برادر خواهرت را کرده پیر
غم نصیبم ای رضا
من غریبم ای رضا ۲
تو خراسانی من _شهر قم بیمار شدم
شهر غربت یا اخا _ فرقتت تبدار شدم
کاش میگشتم موفق تا بیایم سوی تو _ترسم این است من بمیرم از فراق روی تو
غم نصیبم ای رضا
من غریبم ای رضا ۲
وقت مردن آمده ، دور و از شهر و وطن
شد دلم غرقاب خون _دوری و رنج و محن
جان دهم اینجا به یادت اشک غم ریزم اخا _یاد زینب میکنم از بیکسی اش کربلا
غم نصیبم ای رضا
من غریبم ای رضا ۲
من شدم مهمان این _مردمان با خدا
رحمت حق باد و بر _این دیار با وفا
من کجا و ان مصیبات عزیز مصطفا _سر به نی دیده بسی زینب بگو هردم (صفا )
غم نصیبم ای رضا
من غریبم ای رضا ۲
#شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#•دست در دستِ حَسن بود..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰
#حاج امیر کرمانشاهی
▪️✨✨▪️✨✨
دست در دستِ حَسن بود که بیرون آمد
مِهر با ماه از اشراق مدینه سر زد
سوی مسجد به شُکوه و عظمت گشت روان
گوییا حیدر کرار رَوَد در میدان
نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و عَلَمی
قصد کرده است کند فتح فدک را به دمی
گام مردانه ي او لرزه به عالم انداخت
گرد و خاکِ ره او خیبر دیگر می ساخت
کوچه ها گرمِ تماشای خداوند جلال
عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال
خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر
ذوالفقار آخته انگار علی در خیبر
محضر هیبت او کوه اُحد زانو زد
آسمان سجده به خاکِ قدم بانو زد
بانگ زد دست از این خواب گران بردارید
هر چه دارید همه از من و حیدر دارید
سر این سفره اگر روزیِ خود را بستید
همگی ریز خورِ حیدر و زهرا هستید
گردش چرخ فلک نیز به دستان علی است
در رگ ریشه زهرا به خدا جان علی است
اگر از بند به بند تن من جان برود
نگذارم که علی بی کَسِ تنها بشود
حُرمتِ نان نمک، حق علی بود علی
غرض از باغ فدک، حق علی بود علی
آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن بُرد
عاقبت پرچم حیدر به سَرِ مسجد خورد
تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند
با خجالت فدکِ فاطمه را پس دادند
حسنش بود که تکبیر مُکرر می گفت
ون یکاد از نَفَسِ حضرتِ مادر می گفت
آفرین بر تو و بر خطبه تو مادر من
همه دیدند چطور آمده قرآن به سخن
گرچه زن بود ولی نیست چو او مرد غیور
کوچه ها از قدمش پرشد از احساس غرور
ناگهان سایه ي یک پَست به دیوار افتاد
بند بندِ فَلَک از دست ستم شد فریاد
تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید
دست شب رنگ سیاهی به رُخ دهر کشید
کوچه ی تنگ و دلی سنگ، خدا رحم کند
صورتِ حوریه و جنگ خدا رحم کند
می وزید از دل کوچه خبری سرخ، کبود
دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود
دوربر را نظری کرد نباشد خبری
یا مبادا که از این ره گذرد رهگذری
هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد
عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد
ناگهان سایه ي دستی روی خورشید افتاد
پسرش سینه سپر کرد مقابل استاد
جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد
دستی از روی سرش رد شد بر مادر خورد
ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پر درد
رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد
آنچنان زد که فَلَک پر شده از ناله چنین
همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین
تلخ این بود حرامی به خودش می بالید
تلخ تر این که به اشک حسنش می خندید
با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد
پاره ها ی فدک فاطمه را دستش داد
گفت این حق شما خنده کنان رفت که رفت
با غرور از ستمش نعره زنان رفت که رفت
مانده باقی حسن و فاطمه و بقیه راه
دو قدم گریه و اشک و دو قدم ناله و آه
با پر بال وشکسته نفسش بند آمد
نَفَسِ همقدم و هم نفسش بند امد
راه میرفت و به لب داشت به زحمت سخنی
حسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی
راه کوتاه ولی کم نه از این فاصله شد
هر قدم روی زمین خوردن او مسئله شد
بذر ظلمی که در آن کوچه غمِ دشمن کاشت
حاصلش عصر دهم لشگر کوفی برداشت
برگ گُل از ستم و سیلی و غارت پژمرد
دست نامحرم کوفی به پَرِ معجر خورد
#شاعر موسی علیمرادی
19. مدح زهرا س ، شور.mp3
2.96M
▪️🥀▪️#روضه_حضرت_زهراسلام الله علیها
#استاد حاج اسماعیلی
🔸#دستگاه_شور
▪️▪️💫▪️▪️💫▪️▪️
#مدح زهرا را
همین جمله کفایت می کند
چادرش حتی یهودی را
هدایت می کند
ظاهرا روی زمین آمد
و اِلا بین عرش
تکیه بر کرسی زده
بر ما حکومت می کند
نور زهرا
ابتدائا خلق عالم کرده است
عاقبت هم نور او
روزی قیامت می کند
گفت پیغمبر
که زهرا پارهی جان من است
این روایت بر همه
اتمام حجت می کند
روزه می گیرد سه روز
اما طعام خانه را
بین مسکین و یتیم و بنده
قسمت می کند
پای حیدر که وسط باشد
هزینه می دهد
هرچه دارد فاطمه
خرج ولایت می کند
ماجرای کوچه و مادر
بیانش مشکل است
بغض پنهانِ حسن
آن را روایت می کند
درد زهرا را
کمی مقداد می فهمد فقط
رو گرفتن هایش
از چیزی حکایت می کند
ضربه ای خورد و سرش
بدجور بر دیوار خورد
تنگیِ کوچه
بر این صحبت دلالت می کند
▪️▪️💫▪️▪️💫▪️▪️💫
#شاعر #محمد_جواد_شیرازی
سه شنبه 8 بهمن98
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
#نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
🌿▪️▪️🌿▪️▪️🌿
ماه گوید فاطمه با آه گوید فاطمه
بی تو حیدر خم شود با چاه گوید فاطمه
یار گوید فاطمه بیمار گوید فاطمه
بین دود و شعله هم مسمار گوید فاطمه
لاله گوید فاطمه آلاله گوید فاطمه
بر سر قبرت علی با ناله گوید فاطمه
خاک گوید فاطمه افلاک گوید فاطمه
زینبِ غمدیده ی غمناک گوید فاطمه
خسته گوید فاطمه پیوسته گوید فاطمه
بازوی خونین شده بشکسته گوید فاطمه
چاره گوید فاطمه بیچاره گوید فاطمه
مجتبی هم با دلی صدپاره گوید فاطمه
مست گوید فاطمه سرمست گوید فاطمه
ساقی لب تشنگان بی دست گوید فاطمه
یاس گوید فاطمه احساس گوید فاطمه
در کنار علقمه عباس گوید فاطمه
کوه گوید فاطمه نستوه گوید فاطمه
شاه دین با پیکری مجروح گوید فاطمه
تیر گوید فاطمه شمشیر گوید فاطمه
بین گهواره علی بی شیر گوید فاطمه
دیده گوید فاطمه نادیده گوید فاطمه
زیر خنجر حنجری خشکیده گوید فاطمه
نوشته شده توسط#امیررضا فرجوند#شاعر#امیررضا فرجوند
@rozeh_daftari1
#شعر ترکی #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#ماتم سرا ائدوب ائوی هجرانون آی ننه
🍁▪️▪️✨🍁▪️▪️✨
ماتم سرا ائدوب ائوی هجرانون آی ننه
داغلور ئورکلری غم سوزانون آی ننه
یوخدور آچوب یانان قاپووی یاسووه گلن
یاس ساخلیوب سنه بو یتیمانون آی ننه
اولسون قسم حسینووه ئولّم دوزنمرم
بی رونق اولسا شام غریبانون آی ننه
تزتز حسن باخور قاپیا قلبیم اودلانور
شاید دئیور گله بیزه مهمانون آی ننه
هئچ گلمسون مدینه لیلر، ئولمیوب قیزون
اولّم ئوزوم عزالی نواخوانون آی ننه
قارداشلاریملا ،باش باشا وئرم من آغلارام
تا گرم اولا بو بزم پریشانون آی ننه
یوخسان بورا گلوب گوره سن نیلیور قیزون
اوتلور جهانی زینب نالانون آی ننه
یانسون ئورکلری قاپووی یاندیرانلارون
قالمش هله یانان قاپیدا قانون آی ننه
چوخ محنتون حسینووه خاطر دیینمورم
واردور وگرنه درد فراوانون آی ننه
دائم گجه زمانی گلردی حزین سسون
اوتلاردی عالمی غم پنهانون آی ننه
دینجلدی قونشولار هاموسی راحت اولدیلار
اینجیتمز هئچ بیرین داخی افغانون آی ننه
#نوشته شده توسط#ابوالفضل عابدی پور
#شاعر:#فرهنگ خدایی
@rozeh_daftari1
#زبانحال حضرت زینب علیها سلامبعد از شهادت حضرت زهراسلام الله علیها
-#گیزلین بقیعده دفن اولان آنا یاننام سنه
🏴🏴🌟🏴🏴🌟🏴🏴
گیزلین بقیعده دفن اولان - آنا- یاننام سنه
هجرونده دونموش گوز یاشیم- قانا- یاننام سنه
ایوای دیوب دل داغلارام
بوش بسترونده آغلارام
من زینبم غمپرورم - آنا - یاننام سنه
غم سایه سالمیش ظلمیله - یانان - درگاهیوه
باخدوقجا ایلر زینبون - فغان - درگاهیوه
آغلار حسینون یوز قویان- زمان - درگاهیوه
گلمز غم و محنتلریم - سانا - یاننام سنه
ایوای دیوب دل داغلارام
بوش بسترونده آغلارام
بیر گوشهده کلثومیله - حسن - باشدا قرا
برپا ایدوللّر هر گیجه - سنه - بزم عزا
قرآن اوخور اوغلون حسین - ولی - دلده نوا
قلبیم گرک بو غصّهدن - یانا - یاننام سنه
ایوای دیوب دل داغلارام
بوش بسترونده آغلارام
گیتدون مزاره نصف شب - ندن - سینن یارا
بیر کیمسه یاسه اولمیوب - گلن - ای با وفا
یکسر منه غربت اولوب - وطن - سندن سورا
هجرون گتورموش زینبی - جانا - یاننام سنه
ایوای دیوب دل داغلارام
بوش بسترونده آغلارام
من زینبم غم پرورم - آنا - یاننام سنه
نوشته شده توسط#یوسف اکبری
#شاعر#امین اکرمی هاتف تبریز
@rozeh_daftari1
338.1K
#شهادت حضرت زهرا علیها سلام
🏴🍀🏴🍀🏴🍀🏴🍀
#بر مشامم می رسد بوی عزای فاطمه
می شوم آماده ی گریه برای فاطمه
هاتفی از آسمان ها می دهد امشب ندا
فاطمیّه آمده، ماه عزای فاطمه
فاطمه یا فاطمه ۲
فاطمیّه آمده ای فاطمیّون غیور
خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه
در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری
این لباس مشکی ام باشد عطای فاطمه
فاطمه یافاطمه ۲
من کجا و گریه در بزم عزای او کجا ؟
اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فاطمه
بر جراحات عمیق فاطمه مرهم نهد
هر کسی گرید میان روضه های فاطمه
فاطمه فاطمه
هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند
می شود ایمن ز غم تحت لوای فاطمه
مهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه
در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا
بارلاها جان من گردد فدای فاطمه
یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل
ای که هستی در پی کسب رضای فاطمه
می رسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در
ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه
کی می آیی تا بگیری انتقام مادرت ؟
مهدی زهرا بیا، ای دلربای فاطمه
#شاعر#محمد فردوسی
#مداح#کربلایی محمد دیدبان
@rozeh_daftari1