eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
475 دنبال‌کننده
394 عکس
684 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل 📲ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشتم بعد عقل کل، ائمه هو الله احد را قُل، ائمه عسل الله و شهد گل، ائمه و دین کندو شد از شیخ الائمه بنازم عصمت الله ششم را گدایی میکنم شاه ششم را من و دل، دلبر صادق گرفتیم دُر از خاک در صادق گرفتیم عروج از منبر صادق گرفتیم که فرع از جعفر صادق گرفتیم اگر چه بنده ی فرمان اوییم ولی شاگرد شاگردان اوییم به گِرد ماه، یک دنیا ستاره دلم کی گم شود با راه چاره قسم بر بوبصیرش تا زُواره سر از ما و فقط از او اشاره بیا لیلی ببین مجنون رسیده تنوری گرم کن هارون رسیده آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را نبینم بین شعله همسرت را مبر اینقد نام مادرت را چه شد غارت سوار آمد به یادت علیکن بالفرار آمد به یادت ☑️خیلی گریه کرد.علت گریه رو پرسیدن‌. ☑️گفت آتیش که شعله ور شد،دیدم بچه ها از این حجره به اون حجره میدوند دنبال یه پناهگاهی. ☑️آقا اتفاقی که نیفتاده برای چی داری گریه میکنی؟ ☑️گفت دلم رفت کربلا چگونه حرمتت را ساده بردند کشیدند از سر سجاده بردند گهی ایستاده گه افتاده بردند امامی را به بزم باده بردند نه عمامه نه بر دوشت عبا بود به دستت ریسمان جای عصا بود 🍁هرجوری بخوای بخونی، دلت مدینه ست.. 🍁هر جوری بخوای روضه امام صادق و بخونی دلت کربلاست تو را شلاق مرکب دار میخورد تعادل برهم از این کار میخورد سرت بر گوشه ی دیوار میخورد به پایت بوته های خار میخورد تو گریانی نه از این خار، گریان که خاری کی شود خار مغیلان? 😭😭😭 شه مذهب که لامذهب تو را کشت به بزم باده اش آن شب تو را کشت همان شب یاد چوب و لب تو را کشت از آن بدتر غم زینب تو را کشت نمیگویم چه خواست آن پَست از ایشان فقط گویم سکینه گشت پنهان سالار زینب حسین حسین میپرد مرغ دلم از قفس کهنه ی سینه تا ببیند راست یا این که دروغ است که وا گشته دوباره زخم کینه اخر این سان که شنیدیم بازهم صحبت دود و شرر و آتش و هیزم شده در شهر مدینه حرف افروختگی هست خبر از سوختگی نیست صحبت از آتش و در هست خبر از دوختگی نیست همه دم شکر خدا را اشک از دیده چکیده کسی آسیب ندیده رنگ اطفال پریده دامنی شعله ندیده بازهم شکر گزندی به رخ گل نرسیده لگدی غنچه نچیده جان عالم همه سرمست عطر گل سر تا به قدم یاس به گلدان بقیع صادق و منزلت و شأن و مقامات رفیع صادق و دست کرم، خوان کرامات وسیع ابر و باد و مه و خورشید و فلک تحت امرش همه سرباز مطیع میسِزَد رشته نخ بسته ی یک گوشه عبایش بشود بر همه ی خلق شفیع سر سجاده چه حالی دارد بگذارد اگر این ابن ربیع آخر ای پیر محاسن وسط روضه ی تو مانده بودم به که رفتی به پدر یا که به مادر رفتی آن همه هیزم و آتش که نسوزاند تو را فهمیدم که به حیدر رفتی 😭😭😭 دست بسته پا برهنه بی عمامه بی ردا در بر دیده ی همسر رفتی لیک با قدری تفاوت که علی را سوی مسجد بردند ولی ای شاه شما سوی میخانه ی یک مست و ستمگر رفتید چه کشیدید با همان موی و محاسن که درخشد ز سپیدی وسط کوچه دویدی ای عمود دین حق فاش بگو از چه خمیدی شدی شمع،،، چکیدی که بریدی ناسزا که نشنیدی شنیدی طی همین راه که به خانه رسیدی بوته خاری که ندیدی دست منصور ستمگر به کدامین غم تو گریه کنم اینکه بودی سر پا ایستاده اینکه ان مست به شخص تو تعارف میکرد جام پر از باده یا که همچون سگ هاری که رها میشود از قلاده چند دفعه ز کمر تیغ کشید و بود بر کشتن تو آماده عین این صحنه که در مسجد این شهر زمانی مادرت زهرا دید تیغ بر روی سر مولا دید حرف اینجاست اقا تو بگو که ناموس تو همینجا دید وای آقا چه سوالی ست که کردم کاش از شر سوالم لال گردم صحبت بزم شراب ست و طرب حرف می و مستی نامحرم بی شرم و ادب وای از لرزش چشمان تو معلوم شد افتاده ای ای پیر به یاد زینب زینب و دیده ی مست همه کاره زینب و طشت طلا زینب و چوب و لب پاره زینب و داغ دو انگشت بگویم یکی انگشت سلیمان سلیمان به نشانی یک انگشتری تنگ و درخشان چو ستاره دیگر انگشت که صد مرتبه داغش جگرم سوخت به والله همان بود انگشت اشاره ☑️یهو همه مستن.. ☑️مهمونا همه در جلسه هستن..از هر فرقه ای دعوت کرده.. یه نامرد سرخ مو وارد بزم شراب شده..یزید بالا نشسته. گفت اینجوری که معلومه امروز هر چی بخوایم میدی. گف بله روز پیروزی منه.. خاک تو دهنم.‌یه اشاره کرد به سکینه حسیییییییین حسییییییییین سه بار قصد جان امام صادق و کرد..تا منصرف شد.. پرسیدن تو که قصد جان امام صادق و کردی.. گفت میدونی که پیرترین اهل بیت و که پشت ناقه دووندمش.. بارها هم زمین خورد.با اون محاسن سفیدش.. 😭😭 صحنه رو مجسم کن... ☑️یک پیرمرد و سجاده از زیر پاش کشیدن..نمیخوام بگم باصورت افتاد زمین. دست بسته.سرو پای برهنه.. ☑️عین جد غریبش علیِ فقط با این تفاوت جلوی چشم امام صادق به خانومش جسارت نکردن..دست بسته بردنش.. 😭😭 👇👇👇👇
💔 💔 هراسون پای نیزه برات اشک میریزم از اون بالا یه موقع نیفتی عزیزم هنوزم از عطش انگار ترک ترک لبات میسوزه سر نیزه توو حلقومت چقد دلم برات میسوزه هوا گرمه، تو هم کوچیک سرت لطیف تر از گلبرگه تموم راه زیر آفتاب یکی یکی موهات میسوزه 😭😭😭 بالای نیزه، سر علی اصغر پایین نیزه هم رباب... ای عزیز رباب، بخواب... بخواب راه زیاده بخواب... بخواب همش میگم شما که به اشکم میخندین با اون معجر که بردین علی رو ببندین ☑️این سر، هی میفتاد زیر دست و پا 😭😭 به قربونت بره مادر دیگه سری توی سرهایی با اینکه تو، یه نوزادی به قد و قامت سقایی از اون لحظه که تو رفتی دلم همش برات شور میزد خیالم شد دیگه راحت که دیدمت پیش بابایی 💔 💔 یه جای دیگه دید کنار باباشه... توو مجلس شراب نوشتن دوتا سر، توو تشت بوده 💔 💔 پای نیزت میام بالام بالام باز میخندی برام بالام بالام لالا لالا لا لالایی خوابیدی روی نی از من جدایی لباسی که برات، مکه خریدم میون خیمه ها توو شعله دیدم توی بازار کوفه، دلم سوخت دلم سوخت چی میشد گهوارت رو بی انصاف، نمیفروخت حالا هر روز همون نامرد با خنده روبروتِ مادر نگاه من، پر از حسرت به نیزه ی عموتِ مادر گاهی وقتا نمیتونم نگات کنم چه حالی داری بمیرم که سر نیزه بزرگتر از گلوتِ مادر میخوره نیزه تاب، نخواب نخواب دیگه آزاده آب، نخواب نخواب به نیزه دارت گفتم من از دلم تاب رفته تکون نده نیزه ش رو تازه گلم خواب رفته 😭😭😭 💔 💔 گریه کن حسینم، دارایی من اشک است سرمایه را تماما خرج رباب کردم تیری سه شعبه آمد،حلقوم طفل را بُرد... دو نفرُ روز عاشورا، ذبحشون کردن از شرح شرم ارباب، من اجتناب کردم آزار یادم آمد، بازار یادم آدم تا بین روضه ی شام فکر طناب کردم 😭😭😭 یه طرف طناب، یا به دستای آقا زین العابدین یا به گردنش بسته بودن یه طرف طناب به دستای خانوم زینب... ما بین، یکی یه دونه گره زدن به گردن بچه ها اگه یکی از این ذوات مقدس، یا امام سجاد یا خانوم حضرت زینب تندتر یا کندتر میرفتن، بچه ها خفه میشدن این طناب دور گردن بچه ها بوده... نگم براتون... مجلسُ آذین بست مهموناشُ دعوت کرد همه مست همه بی حیا هکه چشم چرون عقیله بنی هاشم، خانوم زینب کبری رو وارد کردن رباب وارد بزم حرامی کردن سکینه رو وارد بزم شراب کردن ⬅️غیرت الله،،، علی ابن الحسین داره میبینع خوده یزید ملعون، نشسته... ⬅️گفت دونه دونه اسرا رو برام معرفی کن این خانوم کیه؟؟ زینبِ این خانوم کیه؟؟ ام کلثومِ این خانوم که این همه بی طاقتی میکنه، کیه؟؟ این خانوم رباب، مادر علی اصغرِ از کربلا تا اینجا، با طفل خیالی داره لالایی میخونه 💔 💔 😭😭😭😭 🟣حدوداً دم غروب، شروع شد اسارتم 🟣کجایی ماه حرم، زخمیه جسارتم 🟣دنیا بعد تو منو،بدجوری تنها گذاشت 🟣دنیا بهتر از سنان، همسفر برام نداشت 🟣باورت میشه ابالفضل، منو دیدن یه لشکر 🟣زنی که خودِ حجابِ، مونده لنگ یه معجر 🟣باورت میشه علمدار، میبرن منو توو بازار 😭😭😭😭😭😭😭 💔 💔 💔 ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ تا حالا،از این خونواده زنی رو نبردن اسارت ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ 🔳قربون اسمت برم... ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ مزن ظالم حسین، مادر ندارد دیدی یهو مجلسش داره بهم میریزه با اون خطبه، همه مهمونا شروع کردن به گریه کردن دست و پای یزید داره میلرزه چیکار کنم؟؟ یکی توو جمع بلند شد گفت من بلدم... حسین... زینب چند روز داداششو ندیده دلتنگ حسینشِ سُ توو تشت طلا گذاشتن وارد بزم کردن... نانجیب چوب خیزران توو یه دستش جام شراب... مزن ظالم حسین، مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد مزن ظالم که این سر، دل شکسته کنار پیکر اکبر نشسته... 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
❇️با رفتنت سرفصلی از غم را نوشتی ❇️معلوم شد از پیکرت، زهرا سرشتی ❎با خستگی، زخم زبان هم میشنیدی ❎مظلومتر بودی حتی از بهشتی ✅دستان تو دامان دنیارا رها کرد ✅گویا تو را در عرش، اربابت صدا کرد 🔴جای تمام بی وفاییها که دیدی 🔴روی تو آقای رئوف،آغوش واکرد 🔹پای شهادت نامه ات، امضای سلطان 🔹آمد به استقبال تو، شاه خراسان 🔸پیراهن خدمت برای تو کفن شد 🔸نام تو جاویدان کنار نام ایران ♨️یادم نرفته گریه های بی صدایت ♨️بالای سر وقت سحر یا ربنایت 💢اذن شهادت را گرفتی در شب قدر 💢وقت گریز روضه های کربلایت 🔅گم شد اگر آن چند ساعت،پیکر تو 🔅چشم انتظارت بود گریان،مادر تو 🔰جسم تو هم آخر شبیه حاج قاسم 🔰پیدا شده با دیدن انگشتر تو ⏺روضه نمیخواد تنی که سر ندارد ⏺قربان آن آقا که انگشتر ندارد 🟣جایی برای بوسه ی مادر ندارد 🟣یک جای سالم در همه پیکر ندارد ❤️‍🔥 ✴️من بی وضو موی تورا شانه نکردم ✴️حالا باید به دنبال سرت باید بگردم 💠💠💠💠💠💠💠💠 😭همه منتظرن، مادرش برسه 😭کاش صدای برادر، به خواهرش برسه 😭دست قاتل اگه به سرش برسه 😭خدا به داد موی دخترش برسه 😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 کوبیده ام کلون دری را زکودکی من دوست داشتم سفری را ز کودکی وقتی که خوب در به در مشهدش شدم از من گرفت دربه دری را ز کودکی بالا سرم که گنبد زردش طلوع کرد در سایه اش کشاند سری را ز کودکی خیلی قرار بود بیفتم به قعر چاه او دفع کرد هر خطری را زکودکی خیلی قرار بود بیفتم به قعر چاه او دفع کرد هر خطری را ز کودکی آمد مرا بدست رضا داد تا ابد داده پدر به من پدری را ز کودکی از ابتدا رفیق شدم با رضا فقط وا شد زبان من به رضا یا رضا فقط ♥️ هر نوکری برای رضا کار میکند  ماهیتاً برای خدا کار میکند ما دخل و خرجمان ز غریبه نمیرسد از دست توست هرچه گدا کار میکند آن کودک فلج که به دستت شفا گرفت حالا جوان شده سرِ پا کار میکند هر زائری رسید به من هم افاضه شد این خاک پا، شبیه طلا کار میکند فهمیدم از پری که به خُدّام داده است طاووس هم برای شما کار میکند ♥️ طوری که انقطاع ز مردم سعادت است وابستگی به قبله هفتم سعادت است دانه بهانه ایست مرا زائرم کنی پس پر زدن به نیت گندم سعادت است در ازدحام دور ضریح تو خوشترم قطره شدن میان تلاطم سعادت است صحن عتیق برد مرا صحن آینه از مشهد امدن طرف قم سعادت است یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو بین گدا و شاه تفاهم سعادت است داده به سفره ام چه صفایی چه عزتی یک دانه ی برنج ز بشقاب حضرتی ♥️ وقتی رسید فیض شما دم به دم به ما آمد لباس مشکی خُدّام هم به ما یک گوشه چشم کردی و قومی اسیر شد خیلی زیاد ساخت همین لطف کم به ما بعد از نماز صبح به هرصحن سر زدیم پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بیتی جدید داد، خود محتشم به ما شش گوشه جلوه کرده دراین چهار گوش تو داده همیشه بوی حسین این حرم به ما یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی فک کنم گفتم... 👌اونایی که روزیه کربلاشونو میخوان... روزیه محرمو میخوان‌. 👌اشک محرم و حال محرم و از امام رضا میگیرن.. ☑️گفت خود امام رضا سیاهی میزد برا جد غریبش حسین. مشغول کارکردن... 🔘ابابصیر میگه یوقت دیدم آقام امام رضا یه گوشه ای نشست.شونه های مبارکش تکون میخوره.. ☑️مثل ابر آسمون داره گریه میکنه. ✔️گفتم الهی دورت بگردم. ✔️چه اتفاقی افتاده؟ ✔️چرا گریه میکنی؟ ☑️فرمود همینجوری که داشتم سیاهی میزدم ، صدای مادرمو شنیدم. بُنیَّ قتلوک و من الماء مَنَعوک… ♥️ یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو از میهمان تشنه ی دور از وطن بگو شرح مُرمِّل بِدِما را نمیدهی؟ از اسب های رفته بروی بدن بگو حالا که وقت گفتنش از حال میروی انگشت را نگو ز عقیق یمن بگو ♥️ اصلا بگو لباس تنش را که برده است؟ از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو 😭😭😭 از نعره ها و عربده های هزار مست از ماجرای سوختن چند زن بگو 😭😭😭 آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود دور عقیله لشکری از نیزه دار بود 🍀🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
من محو در تجلی این بی نهایتم سلمان سر سپرده ی سلمانی تواَم لطفا بیا به دیدنم وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لکنتم 😭ای عهده‌دار مجلس عطشان کربلا 😭من آن حسین‌گوی دم درب هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاک لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌ گُفتن تو می کُشد مرا گفتی که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم 😭😭 یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند 😭😭😭😭 ☑️فرمود: یابن الشبیب… ان کنت باکیا لشی فابک للحسین هروقت خواستید برای چیزی گریه کنید برای جد غریبم حسین گریه کنید 😭😭😭 یابن الشبیب… ذُبِحَ کَما یُذبح الکَبش مثل گوسفند جد مارو سر بریدن... اما بدون آبش ندادن،،،تشنه لب کشتنش 😭😭😭😭😭 🍀برای درهمی حسین یه عده کشتنت 🍀دیدن که پاره پاره شد تموم پیرهنت 🍀نشد که نیزه هارو در بیارم ازتنت نمیدونم بادلت جلو میام یانه.. 🍁داغت چه کرده با دل زینب حسین من 🍁بی سر شدی مقابل زینب حسین من 🍂سایه بکش به محمل زینب، حسین من 🍂بی معجریست مشکل زینب، حسین من 🌱ای هلال سر نیزه،،، میدرخشی بر نیزه 🌱بین صحرا می آید،،، بوی تو از هر نیزه ♥️ ♥️ ♥️ این یه بندُ برای امام رضا میخونم 🥺🥺 🌿ز روی نیزه کن نظاره 🌿که باغ عمرم بی بهاره 😭تنها… شدم میان جمع نامحرم 😭نظر نما به حال ما یک دم 😭ببین که قلب من شکسته 🔹دشمن به ضرب تازیانه ها هر شب 🔹دهد تسلا به دل زینب 🔹عَدو دو دست من رو بسته 💔…حسیــــــــــن 🔅کن تماشا بین نامحرم اسیرم 🔅طعنه و دشنام و خنده کرده پیرم ❤️‍🔥 ان شاء الله همه ی عمرت گریه کن امام حسین بمونی.. ان شاء الله دست لطف حضرت زهرا رو سینه ت باشه 🔰میشه بهم بگی، سپردیمون به کی? 🔰محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 🔰هنوز نخوردم آب که دارم اضطراب 🔰من و تو میرسیم به هم تو مجلس شراب 😭😭😭 🔥زینب تو باخولی، مسافر بازاره 🔥کی بین این نامردا، هوای مارو داره تو کس و کار منی، شمر جلودار شده 😭😭😭😭😭 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸شبای جمعه،گودال شلوغه 🔸ان شاالله اینکه میگن دروغه 🔸میگن رو سینش پرید 🔸مادرو انگار ندید 🔸رو دامن فاطمه 🔸حسینشو سر برید 😭😭😭😭 🔰شب های جمعه،نیمه شب ها تا سپیده 🔰بر روی اسرارش،خدا پرده کشیده ✳️از راه می آید،زنی قامت خمیده ✳️لب میگذارد روی حلقوم بُریده 😭😭😭😭😭 ☑️فریاد های یا_بُنیَّ ،پا بگیرد ☑️حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد 😭😭😭😭 ❇️روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد ❇️قربان آن آقا که انگشتر ندارد 🔘یک تکه ای سالم،هم این پیکر ندارد 🔘جایی برای بوسه ی مادر،ندارد 😭😭😭😭😭 💢گیسوی خود را ریخته روی گلویش 💢مادر بُوَد اینگونه شکل گفتگویش ✔️یا بُنیّ یا بُنیّ یا بُنیّ ✔️برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ 🌐دیدم خودم در عصر عاشورا بُنیَّ 🌐افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ ♨️ 🔺من بی وضو موی تو را شانه نکردم 🔺حالا به دنبال سرت باید بگردم 😭😭😭😭😭 🔹موهایی که بی وضو با دست فاطمه،شونه نمیشد... 🔹حالا تو چنگ یه بی حیاست یه دست خنجر گرفته... ♻️من بی وضو موی تو را شانه نکردم ♻️حالا به دنبال سرت باید بگردم 😭😭 یکی دو جمله هم از زبون خانوم زینب بگم 🟤برادرم تو نبودی و یکه و تنها 🟤میان خنده ی چندین سوار افتادم 🟤هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردیو 🟤من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم 🟤چقدر رأس تو بر نی،دل مرا خون کرد 🟤چقدر پشت سر نیزه دار،افتادم ♥️ 👌آقاجان،به اسمت قسم خیلی دلم تنگ حرمته 👌دلم برا گریه های بین الحرمین تنگ شده 👌دلم برا قدم زدن های خیابون بین الحرمین تنگ شده 👌دلم برا گوشه نشستن و زل زدن به حرمت تنگ شده 👌دلم برا کوچه پس کوچه های کربلا ... 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹یابن الحسن،مرا تو آرام جان 🔹دیگر بیا،که میدهم بی تو جان 🔹در هر کجا، ز تو گرفتم نشان 🔹ترانه ی آسمان، بگو کجایی 🔸عمرم گذشت به دیدن روی تو 🔸به حسرت کوی تو،بگو کجایی ♻️ای جانا، وصالت آرزویم ♻️مأیوسم، نکن مرا نرنجان ♻️جاماندم، به پشت ابر غیبت ♻️از هجرت، دگر مرا نسوزان 🔰دل بردی و دل سِتاندی از من 🔰اما حیف،که من تو را ندیدم 🔰تقدیرم، نما که من ببینم 🔰روزی که، به خیمه ات رسیدم 🔹آغوش تو،پناهِ طوفان من 🔹با یاد تو،گرفته جانْ، جانِ من 🔹جانا ببین،که غرق حیرانیم 🔹همیشه بارانیم، بیا نگارم 🔸ای آخرین بهار این آسمان 🔸ببین که هستم خزان 🔸بیا نگارم ♻️سوی من، نظر نما که هستم ♻️محتاجِ نگاه مهربانت گفت توو کوفه دعوا شده بود قصاب با یه مرد غریبه… امیرالمومنین از راه رسید که سواشون کنه گفت تو کی هستی؟ اصلا مربوط به شما نمیشه دخالت میکنی دستشو بلند کرد زد تو گوش امیرالمومنین مولا سرشو پایین انداخت رفت یکی از راه رسید پرسید میدونی کیو زدی؟؟ گفت نه..؟ گفت این امیرالمومنین، علی ابن ابیطالب بود تا فهمید چه خبطی رو مرتکب شده، تبر برداشت دست خودشو قطع کرد گفت دستی که رو مولا بلند میشه باید قطع بشه 😭😭😭 چقد من و تو با گناهامون، سیلی تو گوش امام زمان زمان زدیم ای آقا… 😭😭 ♻️سوی من، نظر نما که هستم ♻️محتاجِ نگاه مهربانت ♻️دل تنگت، که میشوم حبیبم ♻️می آیم به صحن جمکرانت 🔰گم گشتم،به ظلمت بیابان 🔰با نورت،ز کور ره، رهانم 🔰یادم کن به خلوت قنوتت 🔰دریابم، امام مهربانم 🟠دریابم، امام مهربانم 🟠 دریابم، امام مهربانم 🟠دریابم، امام مهربانم فرمود به اون عالم که به مردم بگید خدارو قسم بدین به عمه جانم زینب، فرج منو برسونه در آن غروب، غروب سرخ زمان اشک خدا،به آسمان شد عیان دیدم تو را نمانده بودت به تن نه پیرهن نه کفن امان از این غم انگشترت به دست آن ساربان کشیدم از دلْ فغان امان از این غم 💔… رفتی و شدم چه بی سامان بنیادم گسسته شد از هم میسوزم از این مصیبت که جسمت شد، به دِرهمی دَرهم 😭😭😭 اوج روضه ی کربلا اینجا بوده بعد همه ی جنایتایی که کردن،اصلا مسیر به گودال میتونست نشه؟؟ گفت باید داغشون تازه بشه… با دست بسته، خانوم زینب وارد گودال کرد دستای خانوم زینبُ بستن دستای خانوم رقیه رو بستن دستای خانوم ربابُ بستن دستای آقا زین العابدین رو بستن از گودال دارن عبور میدن ☑️آقا زین العابدین داره خیره خیره جایی رو نگاه میکنه ☑️الانه که جان از بدنش، مفارقت کنه خانوم زینب کبری، دست رو شونه آقا زین العابدین گذاشت… فرمود: برادرزاده داری چیکار میکنی با خودت؟؟ تو امام مایی تو حجت خدا روی زمینی گفت عمه جان، مگه این بدن، بدن امام نبوده؟؟ 😭😭😭 ببین چه بلایی سرش آوردن… 😭😭😭 ☘خبری نیس، از تو و کفنت ☘یوسف من، کجاست پیرهنت؟؟ ☘تا خود حشر بر سنان لعنت ☘که فرو کرد نیزه در دهنت 😭😭 ☑️بعد اینکه کاراشونو انجام دادن، یه عده پیرمرد اومدن تو گودال، نگاه کردن… . عمر سعد شاهد باش ما هم سهم داشتیم تو کشتن حسین 🌿پیرمردان ناتوان حتی 🌿با عصا میزدن بر بدنش 😭😭😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸مهر شما در دل عاشق فتاد  🔸خیر دو دنیا به من این فیض داد 🔹باب کرم هستی و باب المراد 🔹اسئَلُکَ بحودک یا جواد  🔻تا که توسل به تو آغاز شد 🔺هر گرهی داشت گدا باز شد 🟤ای نمک سفرۀ سلطان طوس 🟤محضر تو، خیل ملک خاکْ بوس ⚪️آینۀ صورت شمس الشموس ⚪️دلخوشیِ عمر اَنیسَ النفوس ☑️ای علی اکبر مَلیح رضا ☑️حلقه ی موی تو ضریح رضا 🔰جود تو شد مظهر کُلِّ صفات 🔰نام تو فَتّاح همه مشکلات ❇️نازترین تکْ پسر کائنات ❇️حق بده بابات، بمیرد برات ☑️بوسه زِ لب های تو ، کار رضا ☑️ای همه ی دار و ندارِ رضا ✅گوشه ی حُجره شده جایت چرا ؟ ✅مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟ ✴️بسته شده، راهِ صدایت چرا ؟ ✴️آب نیاورده برایت چرا ؟ ☑️شعله به جان و دل زهرا مَکِش ☑️جان رضا روی زمین پا مَکِش 💢ضربه به حیثیتِ افلاک خورد 💢رنگ کبودی به رُخی پاک خورد 💠موی به هم ریخته ات خاک خورد 💠داد زدی دورِ لبت چاک خورد ☑️با جگر سوخته پَرپَر زدی ☑️بر دَرِ حجره چقدر سر زدی 🔅خون ز لبِ خشک تو پاشید… وای 🔅لحظه ی پرپر زدنت دید… وای 🔆چشم به چشمان تو خندید… وای 🔆تَشتْ زنان دورِ تو رقصید… وای ☑️شعله به جان تو چنین ریخته ☑️آب به پیش تو زمین ریخته ✔️دستور داد همه هلهله کردن ✔️همه کف زدن،،، همه خندیدن ✔️امام جواد هی دست و پا میزنه، میگه خدا جیگرم داره میسوزه یه نگاهی کرد ام فضل مگه من بدی در حقت کردم?? این چه بلاییه داری سرم میاری?? ✔️جلو چشم امام جواد، آبُ ریخت رو زمین بگم برات ها?? ✔️یه نامردی تو گودال، جلو چشم ابی عبدالله آبُ ریخت رو زمین گفت اگه همه ی حیوونای درنده ی بیابون سیراب بشن، یه قطره از این آبُ نمیزارم به تو برسه 😭😭😭😭😭😭 ❤️‍🔥 ♨️چشم به چشمان تو خندید… وای ♨️تَشتْ زنان دورِ تو رقصید… وای ♻️شعله به جان تو چنین ریخته ♻️آب به پیش تو زمین ریخته 😭تشنه بودی غریب بودی… تا لحظه ی آخر میگفتی خدایا جیگرم داره میسوزه آب تشنه باید آب بنوشه رفع تشنگی کنه ✳️آب نخوردی ... بدنت پا نخورد ✳️یک نخی از پیرهنت پا نخورد ◀️در ته گودال تنت پا نخورد ◀️مثل حسین بر دهنت پا نخورد 😭😭😭 … آه … آه … آه 👌میدونم اومدی روزیه محرمتو بگیری از الان دل نگرون محرمتی انقده مرگ و میر زیاد شده، میترسم دستم به محرم نرسه 😭😭😭😭 میترسم محرم امسالو نبینم ☑️یاد حسین دیده ی تر داشتی ☑️هر چه سرت آمده ،  سر داشتی 🔴چنگ به موی سرش انداختند  🔴رویِ تنِ بی سر او تاختند 🔘خیل زنان رنگْ زِ رخ باختند 🔘پیکرِ غارت شده نشناختند ☑️عمۀ سادات زمین گیر شد ☑️بر سر بوسیدن رگ، پیر شد 🔵طول کشید از نَفَس افتادنش 🔵حنجر پاشیده روی دامنش 🟫عده ای اَعراب دَمِ رفتنش 🟫با کتک از کرب و بلا بُردنش 😭😭 ☑️عمه از آن لحظه گرفتار شد ☑️ناقه نشین راهی بازار شد 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹نگاه افتاده به سمت گنبد و اَشکم به راه افتاده 🔹نگو منه گمراه به این حرم، گذرم اشتباه افتاده 🔹همیشه می آیم همیشه کار گدا دست شاه افتاده 🔹میان زوارت جو سوزنی که به انبار کاه افتاده 🔹ز دوش هر خسته چقد پیش تو، بار گناه افتاده 🔹شبیه من آقا به دامنت، چقدر بی پناه افتاده 🔹بگیر دستم را منم کسی که به خاک سیاه افتاده 🔹در این حرم گوییا بهشت قبل قیامت، به راه افتاده 🍃مناره ات تا عرش برای دیدنش از سر، کلاه افتاده 🍃جواد، یک واژه است چه قرعه ای که به این اصطلاح افتاده 🍃رضاست خورشیدی که صورت تو در آن مثل ماه افتاده 🍃تب مُحرّم را، گلوگرفته به سوز و به آه افتاده 🍃دو خط بخوان روضه، بگو که جَدّ من از ذوالجناح افتاده 😭نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 😭نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت 😭هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید 😭عزیز فاطمه از اسب، سرنگون گردید 😭بگو که جد من از ذوالجناح افتاده 😭سرش به روی نی، و پیکرش وسط قتلگاه افتاده 😭 🔥و یا سر اصغر که گاه بر سر نی بوده، گاه افتاده 🔥چه میشود گفتست، تنی که دست تمام سپاه افتاده؟؟ 🔰از صدای نفس نفس زدنت، همسر تو چقد شاکی بود 🔰شده پیراهن تنت تازه، مث آن چادری که خاکی بود 🔅تا صدای غریبی ات نرسد، با کنیزان خانه کف میزد 🔅ناله از مدینه فاطمه و ناله ای حیدر از نجف میزد ♨️و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی ♨️همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 😭😭😭 🔰مث شخص مار گزیده هی به خودش میپیچید 🔰میگفت خدا، جیگرم داره میسوزه ☑️همه رو جمع کرد یه عده داشتن میرقصیدند یه عده پایکوبی میکردند ☑️صدا هلهلشون انقده بلند بود که صدای جوادالائمه رو کسی نشنوه ✔️یکی از این کنیزا، دلش سوخت گفت برم برا پسر پیغمبر، آب بیارم ☑️نزدیک حجره شد، ام فضل بی حیا گفت کجا میری؟؟ گفت برا پسر فاطمه آب آوردم ببین چجوری داره میگه خدا جیگرم داره میسوزه ◀️آبُ از دستش گرفت گفت خودم میبرم،،، همسرشم آبُ گرفت جلو چشم امام جواد ریخت کربلا،،، ✔️ امان از زخم زبون امان از زخم زبون ☑️گفت حسین تو میگی بابات ساقیه کوثره برو از دست بابات آب بنوش یه قطره از این آب، به تو نمیرسه 😭😭😭😭 🍃و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی 🍃همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 💠در میان تمام معصومین در مقاتل، مورخان دیدند 💠در عزای حسین و تو، تنها دشمنان کف زدند و رقصیدند پیکر تو ز پشت بام افتاد، ولی آقا به خون نشسته نشد به لب پله خورد لبهایا،ولی دندان تو شکسته نشد چقدر خوب وقت تدفینت سهم قبرت به جز گلاب نشد و از آن بهتر اینکه در یک تشت سرت آلوده ی شراب نشد 😭😭 قربون غریبیت برم ◀️امام حسن،تو خونش غریب بود همسرش، شهیدش کرد ☑️وقتی(روزه بود آقا دیگه)،از فرط تشنگی آبُ نوشید، تو این عالم اگه آتیشی ببینی، اول آب میپاشی روش تا آتیش خاموش بشه ⬅️اما امام حسن تا آبُ خورد فرمود من از این آب دارم آتیش میگیرم انقده شدت زهر زیاد بوده که روایت میگه وقتی آقا رو زمین افتادند، اون قسمت زمین ترک برداشت 😭😭😭 غریب بود حسین بود، زینب بود، ابالفضل بود 😔دوتا از اهل بیت ما تو خونشونم غریب بودن 🔘یکی امام حسن 🔘یکی هم امام جواد ☑️با اون شدتی که گفتم زهر دادن، به ابن الرضا امام جواد... جوونترین امام بوده حرف از جوون میاد میدونم دلت کجا میره اما روضه ی من این نیست ✔️سه شبانه روز بدن، رو پشت بوم بوده نوشتن کبوترا اومدن دوربدن بالاشونو باز میکردن یه اهل ذوقی میگفت کبوتر از حرم امام رضا اومد 🍂گفتن پسر پیغمبرِ ،،، پسر امام رضائه... غریبِ آفتاب نباید مستقیم بخوره به بدن امام 🔸آی کبوتر... کاش کربلام بودین رو بدن امام حسین… 😭😭😭 سه شبانه روز رو خاک داغ کربلا... 😭😭 😔کاش فقط آفتاب بود ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن 😭😭😭 💔 🔘هم میتونی بگی یا جواد الائمه کاش یه خواهری داشتی یه غمخواری داشتی برات گریه میکرد 🔘هم میتونی بگی اگه خواهر پاشتی و دست و پا زدنتو میدید... بگم دیگه ها؟! 🔸مگه یادم میره شری که شمر اینجا به پا کرد 🔸مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه جا کرد 🔸مگه یادم میره چند ضربه زد، سرُ جدا کرد 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
… 🔅پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🔅دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🔅نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن … ♻️شنیدم یکی میگفت که زدنت ثوابه ♻️یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه ♻️داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ♨️رفتی و همسفرم شد، شمر بی رحم ♨️مایه ی دردسرم شد، شمر بی رحم ♨️خار چشمای ترم شد، شمر بی رحم 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر ☑️یه مادری تو گودال میکوبید به سینه میگفت آه غریب مادر 😭😭 تازه یه روز بین در و دیوار با میخ... … ◀️ته گودالی و دور بدنت شلوغِ ◀️چقده دور تن بی کفنت شلوغِ ◀️قتلگاه لحظه ی غارت شدنت شلوغِ ... 🟤هرچی گشتم ولی انگشترتو ندیدم 🟤پیرهنی که داده بود مادرتو ندیدم 🟤گمونم دیر اومدم که سر تو ندیدم 🔰زینب و این تن بی سر، پیرش کرده 🔰حنجر و کُندیه خنجر، پیرش کرده 🔰ناله ی غریب مادر، پیرش کرده ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه خطابی کرد زینب مادرش را ببین دیر آمدی بردن سرش را 😭😭😭😭 ♥️… آه ♥️… آه ♥️…آه ☘ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ مستحبِ بالاسر اماما و امامزاده ها که میری، باید زیارت نامه بخونی ☘ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🍃أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب 🍃أَلسَّلامُ  عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ 🍃أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ نیزه دارا بر تن او تاختن پای تا سر، غرق خونش ساختن 🍃أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد 😭😭 هرجا نشستی بلند بگو یه روزی هم مادرشو توو مدینه، بی هوا توو گوشش زدن،،، با صورت افتاد رو زمین 😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
"غریبم ولی آشنای حسینم غبارم ولی زیرِ پای حسینم بدم نوکر بی‌وفای حسینم اسیر غم کربلای حسینم 😭بِده وقت دیدار أَجِرْنا مِنَ النَّار شنیدم مدینه، درآتش گرفته کمی گوشه‌ی معجر آتش گرفته سر و صورت مادر آتش گرفته پس از فاطمه حیدر آتش گرفته 😭علی سر به دیوار أَجِرْنا مِنَ النَّار ☘بین در و دیوار و ☘مردم چه تفاهم بود ☘هر کس اومد از مسجد ☘دستاش پر هیزم بود وقتی مادرم، افتاده بود توو آتیش هیچ کسی نبود آب بریزه رو آتیش چشمتون روز بد نبینه دیدمش نقش رو زمینِ یک نفر داد میزد توو کوچه زندگی با علی همینه ... 😭😭😭😭 وقتی با چهل نامرد با پا زد و در افتاد مادر کنار دیوار دیدم که با سر افتاد میخُ مثل گل روی تنش میکاشتن داغ محسنُ رو دلمون گذاشتن 😭😭😭 غرق خون، از بابام حیا کرد پشت در، فضّه رو صدا کرد چادرش زیر دست و پا رفت پرچم حیدرُ بپا کرد ☑️از یه آتیش گرفتن دیگه ای هم بگم ☑️از یه سوختن دیگه ای هم بگم ☑️در خونه خانم فاطمه ی زهرا رو آتیش زدن خانم فاطمه زهرا بین در و دیوار... چهل نفر پشت در 🔘در که نیم سوخته شد، شروع کردن به لگد زدن در دو تا دستای خانم زهرا.. یکی سمت راست یکی سمت چپ در،،، نکنه کسی وارد خونه بشه 🔳یه مادر باردار... درُ انداختن روی خانم فاطمه زهرا 😭😭 اصلا قصدشون بود خونه رو با اهلش آتیش بزنن 😭😭😭 یه جا دیگم دلتو ببرم... 🟠وقتی که غروب عاشورا حرم سوخت 🟠توو حرم هرچی که بود دور و برم سوخت 🟠به خدا آتیش گرفتم 🟠پیکرم، بال و پرم سوخت 🟠دامنم پیراهنم تا معجرم سوخت 🟠خیمه رو سرم خراب شد و سرم سوخت 🟠تازه شد داغ مدینه 🟠عمه میگفت مادرم سوخت 🟤خونه ای که درش سوخت 🟤بچه با مادرش سوخت 🟤آتیش به شهپرم زد 🟤با نیزه توو سرم زد ♥️ وای بابا... بال و پرم رو کندن وای بابا... موی سرم رو کندن 😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
ای زینت دوش نبی ☘تو روح و جان زینبی ☘تو آبروی عرشی و ☘در زیر سُمِّ مرکبی ❇️قلب مرا آتش نزن ❇️انقد دست و پا نزن ❇️ای بی حیا بر پیکرِ ❇️مجروح او با پا نزن 😭😭 💢اینجاست طور مصطفی 💢چکمه به پا کردی چرا؟؟ 💢از بوسه گاه فاطمه 💢برخیز خصم بی حیا 😭😭 💔 دید زمین کربلا داره میلرزه آسمون کربلا تیره و تار شده سریع اومد توو خیمه فرمود برادرزاده یا زین العابدین، چه اتفاقی افتاده؟؟ عمه... پر خیمه رو کنار بزن پرده ی خیمه رو کنار بزن دید آسمون کربلا، تیره و تار شده زمین کربلا، داره میلرزه گفت عمه، گوشواره از گوش بچه ها جدا کن شاید گفت اولین کاری که میکنی گوشواره های رقیه رو جدا کن زبون حال دیگه... ها؟؟ عمه؛ زیور آلات از بچه ها جدا کن عمه؛ بابامو کشتن 😭😭😭😭 💔... اون لحظه ای که خانم زینب کبری اومد توو گودال، خودشو انداخت رو بدن داداش،،، خانم سکینه اومد جلو فرمود عمه با کی داری حرف میزنی؟؟ این بدن پاره پاره ی کیه؟؟ چه جوابی بده خانم زینب؟! 😭😭😭😭 خلاصه مجبور شد... گفت نازدانه ی برادرم حسین... این بدن، بدن پاره پاره ی بابای غریبت، حسینِ حق داری نشناسی... خانم سکینه خودشو انداخت رو بدن بابا.. هر کاری کردن که جداش کنن، نشد یه اشاره ای کنم، هرچی گرفتی کریه کن... دشمنا اومدن جداش کنن تازیانه زدن،،، نشد جداش کنن هرچی سیلی زدن... گفت باید کنار جنازه ی بابام بمیرم کنار پیکر بابام باید جون بدم هر کاری کردن نتونستن این نازدانه رو جدا کنن میدونی چیکار کردن؟؟ یه بی حیایی گفت من راهشو بلدم یهو دید یه عده حمله کردن سمت عمه جانش، خانم زینب کبری... 😭😭 عمه جانمو نزنید،،، خودم میام 😭 😭در بیابان، همه ناموس تو آواره شده برا روضه ی غیرت، باید غیرتی گریه کنی... 🔅در بیابان، همه ناموس تو آواره شده 🔅چادر و مقنعه ی خواهر تو پاره شده... 💔... 🔸هر چه سنگ است الهی بخورد بر سر من 🔸نخورَد سنگ، ولی بر روی نی، بر سر تو ... گفت داداش... 🔸نمیگویم دگر از روی نی با من تکلم کن 🔸نگاهت کرده آرامم، به طفل خود ترحم کن ببین رقیه داره جون میده... 😭😭😭😭 🔸به چشم خارجی دشمن تماشا میکند ما را 🔸تو ای قرآن ناطق، رفع این سوء تفاهم کن سر شروع کرد به قرآن خوندن نگاها برگشت... هر کی که سنگ میزد به قافله ی اُسَراء ، سنگ ها مسیرش عوض شده ☑️انقده سنگ زدن به سر بریده... داداش دیگه قرآن نخون... 🔸اگر بهر نماز شکر، میخواهی وضو سازی 🔸ندارم آب، با خاک سر زینب تَیمُّم کن 😭😭😭 💔... از کربلا تا اینجا یا سنگمون زدن یا رو سرمون، خاکروبه ریختن داداش انگار از قبل تمرین کرده بودن... کوچیک و بزرگ، هر کی سنگ میزد به هدف میخورد بابا بچه بماند،،، بزرگ بماند اون پیر زن عجوزه گفت به من بگید سر حسین کدومه؟؟؟ 💔... 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas