Mirzamohamadi_Abohamzeh_Shab27_Ramazan96.mp3
10.15M
#مناجات
#مناجات_با_خدا
شب بیست و هفتم ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا شب بیت و هفتمه
ما که نفهمیدیم شب قدری باتو چجوری حرف زدیم
اصلا بهتر بگم....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#مناجات
#مناجات_با_خدا
شب بیست و هفتم ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا شب بیت و هفتمه
ما که نفهمیدیم شب قدری باتو چجوری حرف زدیم
اصلا بهتر بگم
حرف زدن بلد نبودیم
امشب همینجوری به ما نگاه کن،
پیشینه ی ما رو به رخ ما نکش ،
ما میدونیم چقدر بد کردیم ،
ما میدونیم اگه پرده ها کنار بره پدرمادرامون هم ما رو تحمل نمیکنه
اما اربابمون با همه ی بدیهامون
ناممون رو نوشته که تا اینجا اومدیم
لذا تشکر میکنیم
تشکر از حسین تشکر از خود خداست
همینجا میگم
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین...
دست گداییتو بالا بیار
به جوان نازنین ابی عبدالله
به حال نزار سیدالشهدا
با گریه باید بگی
الهی العفو،
بدونگریه فایده نداره،
چون خود ابی عبدالله فرمود
البُکاءُ مِن خشیةِ الله نَجاةٌ مِنَ النّار
به بعضی نقلها وقتی قافله رسید مدینه، عبدالله جعفر از خانمش زینب سوالی کرد
شنیدم وقتی بچه هام رفتند میدان
اصلا از خیمه بیرون نیومدی،
وقتی کشته شدند
بازم بیرون نیومدی ،
اما وقتی علی اکبر برادرت رو زمین افتاد
از همه جلوتر سراسیمه اومدی بیرون ،
یه جوابی به عبدالله داد
فرمود اگر نمیرفتم داداشم میمرد
رفتم کنار بدن علی اکبر،
دیدم حسین دیگه رمق نداره ،
چشماش کم سو شده،
بجای اینکه به خیمه ها برگرده،
حسینم داره میره سمت لشکر دشمن...
گفتم داداش مسیر ما این طرفه ....
حالا دست گداییتو بیار بالا،
به حال نزار اباعبدالله،
به اون مرگ حسین کنار پیکر نازنین جوانش،
بلند بگو
الهی العفو....
کار داری باهاش بهتر بگو
الهی العفو....
بسم الله الرحمن الرحیم
أَفَتُراكَ يَا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنُونَنا أَوْ تُخَيِّبُ آمالَنا
به به چقدر زیبا امشب این سفره برامون پهن شده
خدایا آیا اینچنین گمان می کنیم که توبر خلاف حسن ظنی که بهت داشتیم با ما میخای معامله کنی؟
حضرت بلافاصله فرمود
كَلَّا يَا كَرِيمُ
فَلَيْسَ هَذَا ظَنُّنا بِكَ
وَلَا هٰذَا فِيكَ طَمَعُنَا
نه اینجوری نیست هرگز تو با ما اینگونه معامله نمیکنی
يَا رَبِّ إِنَّ لَنا فِيكَ أَمَلاً طَوِيلاً كَثِيراً
ما هنوز نسبت به تو آرزوها داریم
إِنَّ لَنا فِيكَ رَجاءً عَظِيماً
نسبت به تو هنوز امیدواریم
عَصَيْناكَ وَنَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَيْنا،
گناه کردم
اما همچنان امیدوارم بپوشونی
وَدَعَوْناكَ وَنَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِيبَ لَنا،
باهمه ی روسیاهیم
امیددارم که وقتی دعا کردم
تو اجابت کنی...
فَحَقِّقْ رَجاءَنا مَوْلانا
فرمود فردای قیامت میارند بنده ای رو ،
نامه اش رو بررسی میکنند
بهش میگند راه تو بگیرو برو، سمت دوزخ، اعتراضیم نداره، اما همینطور که داره میره هی برمیگرده پشت سرش رو نگاه میکنه
میگن منتظر چه هستی ؟
مگه اعتراضی داری؟
میگه من تو دنیا امید به رحمت پروردگار داشتم
میخام ببینم این، امید به رحمت او
اینجا از من دستگیری میکنه یا نه؟
بلافاصله ندا میاد نگهش دارید
اونکه تو دنیا اینهمه عِده و عُده داشت امید به رحمت من داشت
اینجا که کسیو غیراز من نداره،
اونجا ناامیدش نکردم
اینجا همنمیزارمناامید بشه
لذا حضرت بلافاصله فرمود
فَحَقِّقْ رَجاءَنا
اِرحَم مَن رأسُ مٰالِه الرَّجاء
همه سرمایه ام اینه بهت امیدوارم.
فَحَقِّقْ رَجاءَنا مَوْلانافَقَدْ عَلِمْنا مَا نَسْتَوْجِبُ بِأَعْمالِنا وَلٰكِنْ عِلْمُكَ فِينا وَعِلْمُنا بِأَ نَّكَ لَاتَصْرِفُنا عَنْكَ
خودمون از همه بهتر میدونیم که مستوجب و لایق نبودیم بااین اعمال بدی که داشتیم
وَ إِنْ كُنَّا غَيْرَ مُسْتَوْجِبِينَ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيْنا وَعَلَى الْمُذْنِبِينَ بِفَضْلِ سَعَتِكَ؛
فَامْنُنْ عَلَيْنا بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَجُدْ عَلَيْنا فَإِنَّا مُحْتاجُونَ إِلىٰ نَيْلِكَ
اگه امشب گفتی من فقیرم نیازمندم، دستتو میگیره
يَا غَفَّارُ بِنُورِكَ اهْتَدَيْنا، وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَيْنا، وَبِنِعْمَتِكَ أَصْبَحْنا وَأَمْسَيْنا، ذُنُوبُنا بَيْنَ يَدَيْكَ نَسْتَغْفِرُكَ اللّٰهُمَّ مِنْها وَنَتُوبُ إِلَيْكَ
تَتَحَبَّبُ إِلَيْنا بِالنِّعَمِ
آنقده نعمت به من دادی که به من حالی کنی منو دوست داری ....
وَنُعارِضُكَ بِالذُّنُوبِ
من در برابرش انقده گناه آوردم...
خَيْرُكَ إِلَيْنا نازِلٌ، وَشَرُّنا إِلَيْكَ صاعِدٌ
همیشه از تو به ما خیر رسیده
اما درعوض از ما همیشه به تو بدی میرسه
وَلَمْ يَزَلْ وَلَا يَزالُ مَلَكٌ كَرِيمٌ يَأْتِيكَ عَنَّا بِعَمَلٍ قَبِيحٍ
فَلا يَمْنَعُكَ ذٰلِكَ مِنْ أَنْ تَحُوطَنا بِنِعَمِكَ
و تَتَفَضَّلَ عَلَيْنا بِآلائِكَ،
فَسُبْحانَكَ مَا أَحْلَمَكَ وَأَعْظَمَكَ وَ أَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَمُعِيداً
تَقَدَّسَتْ أَسْماؤُكَ،
وَجَلَّ ثَناؤُكَ، وَكَرُمَ صَنائِعُكَ وَفِعالُكَ، أَنْتَ إِلٰهِى أَوْسَعُ فَضْلاً، وَأَعْظَمُ حِلْماً....
دست گداییت رو بیار بالا
سه مرتبه العفو بگو
سه مرتبه هم سیدی سیدی
العفو العفو العفو
سیدی سیدی سیدی
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
1400.02.13_1.mp3
36.78M
#روضه_امام_علی_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_با_خدا
#دعای_افتتاح
منم و این نفسِ از تب و تاب افتاده
منم و چشم خرابی که ز خواب افتاده
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_امام_علی_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_با_خدا
#دعای_افتتاح
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الْوَکیلْ، نِعْمَ الْمَولا وَ نِعمَ النَّصیر
کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْد
چی میشه آخر ماه رمضان که دارم خودم رو معرفی میکنم، تو در جواب این بدترین بندهات، بگی آی ملائکه
هذا نِعمَ العَبد
وَ اَنتَ نِعم الرَّب،
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ
اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ذوالجَلالِ والاکرام بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إسرافي علی نَفْسی و اتوبُ الیه
آخرین شب دهه دومه
از فردا شب دهه اِتقٌ مِنَ النّارِ
اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ
کدوماتون باورتون میشد بیست شبه گذشته،تازه داشتیم بهت عادت میکردیم
الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ.
بالحجة الهی العفو..
منم و این نفسِ از تب و تاب افتاده
منم و چشم خرابی که ز خواب افتاده
آتش سینهی تنگم به شتاب افتاده
جگرم سوخته در قعر عذاب افتاده
با همهی این خستگی و فشلی و کسلی و درموندگی...
آنکه مجنون شده از پای نیافتاده منم
بزنمم دیگه از در خونت جایی نمیرم..
شده سینه خیز هم خودم و به مجلست میکشونم..
آمدم از نَفَس سوخته باری ببرم
هرکی اینجوری اومده خوش به حالش..
آمدم نامهای از سوی نگاری ببرم
آمدم برکتی از گوشه کناری ببرم
آمدم نان ز سر سفرهی یاری ببرم
هرچه هم بی سروپا بندهی تو بد بشود
نشده دست گدا محضرتان رد بشود
حالا ببین امشب کجاها ببرمت...
خازن دوزخیان را که بگویند بِدَم
وقتی دستور میدن به خازن دوزخ که تو آتش بِدَم
خازن دوزخیان را که بگویند بِدَم
مینشیند عرق ترس به جانها کمکم
اینطرف هست جهنم که خودت هستی و غم
آنطرف هست بهشتی که خوشی مثل حرم
میروی از پل و وقتی که شود آن لب باز
نذر کن نادعلی یکصد وده مرتبه باز
رفتی رو صراط،
پیغمبر فرمود
حُبُّ عَلِیّ بْنِ اَبیطالِب جَوازٌ عَلی الصّراط
حقیقت صراط رو هم بارها گفتم،
چادر خانم فاطمه هست
یکطرف..
علی شو میخوام تو بگیا
یکطرف هست بهشتی که بود مال علی
یکطرف هست کنارت علی و آل علی
چون بهشت است فقط زیر پر وبال علی
میروی اشک فشان زود به دنبال علی
میشود کعبهی جانهای همه خال علی
چه مسیریست دل عاشقمان بیتاب است
نوبت حلقه زدن دور سر ارباب است
با امیرالمومنین میریم محضر ابیعبدلله،
تو رو خدا این سفر رو تصور کن،
فقط هم تخیل نیست عین روایته
بعد یک عمررسیدیم ز حیدر به حسین
میرسدآخر این راه دم آخر به حسین
مینشیند تب مرثیهی نوکر به حسین
میرسد بعد علی، رفتن منبر به حسین
آتش هجر و غم سوختگان محشر کرد
روضهخوان فاطمه شد،مادرمان محشر کرد
حالا آماده ای،
از زبان مادرش روضهی پسرش رو بشنوی
چه کسی خواست نباشد چو عبا سر به تنت
پسرم...
چه کسی برده ردا و زره و پیرهنت
چه کسی کرده فرو نیزهی خود در دهنت
چه کسی تاخته با نعل به روی بدنت
آفرین..
آفرین..
مادرش که نمیتونه اینطور داد بزنه
یه بار دیگه بخونم تو نالهات رو بزن
چه کسی برده ردا و زره و پیرهنت
چه کسی کرده فرو نیزهی خود در دهنت
چه کسی تاخته با نعل به روی بدنت
همه اینا یه طرف..
پسرم آه از آن دست از آن پا زدنت
آه از آنروز که شد پاره حصیری کفنت
مثل امروزی یه نگاه کرد دید امام حسن، زینب کبری، ابیعبدلله، ام کلثوم چهارتا بچههاش دارن ضجه میزنند،
دونه دونهشون رو ساکت کرد،
دیشبم وقتی دخترش بیتابی کرد،
اونقدر امیرالمومنین رفت بیرون و آمد، کلمه استرجاع رو برزبان جاری کرد،
نوشتن دخترش به گریه افتاد،
همونجا تو خونه دخترش رو ساکت کرد.
میخوام بگم یا اباالحسن
هر پدری لحظهی جون دادن وقتی بچههاش بیتابی کنن آرومشون میکنه،
دیشبم از مسجد که آوردنت قطعا فرق سرت رو بچههات بسته بودند،
دخترت تا فرق شکستهات رو دید چنان بیتابی کرد،
تو همه رو ساکت کردی،
درستش هم همینه،
آخ
لایوم کَیومکَ یا اباعبدلله
چی میخوام بگم
کاش یه نفرم تو گودال
بچههای تو رو ساکت میکرد
چجوری ساکتشون کردن،
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ فَجَرُّوهَا عَنْ جَسَد أبیها
حسین...
به هر زحمتی بود بچههاشو آروم کرد، به هر زحمتی بود آخرین نوازششم کرد،
اگرچه این بچهها خردسال نبودند
اما هرطوری بود بشارتهایی داد،
آرومشون کرد،
اما وقتی دختر اباعبدلله اومد تو گودال،
هر چه گشت دنبال دست بریده بابا،
بلکه بتونه روقلبش بزاره و آروم بشه،
اول مقابل آفتاب سایه کرد،
بابا نمیزارم آفتاب بر بدنت بتابه،
دختر رو کشون کشون بردند
حالا خواهر اومده، گفت داداش
دِین احسانت بُود بر گردنم
آمده وقت تلافی کردنم
عفو کن ای یادگار مادرم
سایبانی نیست جز موی سرم
اما مگه به زینبم مهلت دادن؟
فَاخَذَ..
نه فَضَرَبَ..
ترجمه هم نمیکنم
فَاخَذَ یَضرِبُهنَّ بِالسَّوط ...
یه وقت دیدن دختر حسین صدا زد
اَبه اُنظُر إلی عَمَّتِی المَضرُوبَه
حسین...
باَبی المُستَضعَفُ الغَریب
اینو فردا شب نمیشه گفت،
امشب میگم و رد میشم،
سه جمله داره، همیشه ما یه جمله اش رو خوندیم، امشب من هر سه جمله رو میگم
یا اَبَتاه
اُنظُر اِلی رُؤوسُنَا المَکشوفَه
و عَمَّتیَ المَضروبَه
و اُمّیَ المَصلوبَه
بابا پاشو ببین مادرم رباب رو به طناب بستن...
حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
AudioCutter_Mirzamohamadi_Rozeh_Shab28_Ramazan96(2).mp3
8.85M
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
روضه شب بیست و هشتم
خدایا به تو پناه میبرم
از اینکه ماه رمضان تموم بشه ، اما گناهان من آمرزیده نشده باشه...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
روضه شب بیست و هشتم
أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ یَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ وَ لَکَ قِبَلِی ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِی عَلَیْهِ
خدایا به تو پناه میبرم
از اینکه ماه رمضان تموم بشه ، اما گناهان من آمرزیده نشده باشه
به تو پناه میبرم
ازاینکه امشب سحر برسه
من هنوز گناهام بخشیده نشده باشه
پیغمبر فرمود
هر شب جمعه ی ماه رمضون خود خدا نه ملائکه ش،
سه مرتبه مومنین روزه دارو ندا قرار میده
هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ سُؤْلَهُ
ایا گدایی هست بیاد
ما جوابشو بدیم
هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ
آیا کسی هست توبه کنه
من قبول کنم
هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ
آیا کسی هست استغفار کنه
من ببخشمش
اگه امشب برای این اومدیها
باید لبیک بگی
دست گداییتو بالا بیار
شب جمعه ی آینده حسرت امشبو میخوری
تازه اگه زنده باشی میفهمی ،
شب جمعه ی آینده
شیطان از غل و زنجیر اومده بیرون...
دست گداییتو بالا ببر
خواهرا عنایت کنن اگ بچه ی کوچک دارند دستاشو ببرن بالا،
خدا به آبروی این بچه های معصوم به ماها نگاه کنه
پیرمردا دستاشونو ببرند زیر محاسنشون، مثل پیرمرد کربلا که دست برد زیر محاسنش....
نمیدونم تاحالا دیدی یا نه که یه پیرمرد گریه کنه
اصلا مو به تنت سیخ میشه
میگی هر جوری شده نزارم گریه کنه
آخ
دست برد زیر محاسنش ابی عبدالله
به پهنای صورت داره گریه میکنه...
رفقا
پیامبر فرموده بود
تو همین خطبه ی شعبانیه
وَقّروا کِبٰارَکُم
بزرگترهاتونو احترام کنید
از این به بعد هرجا پیرمرد دیدی احترام کن
بگو ب عشق پیرمرد کربلا که
بَکیٰ بُکاءاً عالیاً
کنار بدن علی اکبرش بلند بلند گریه میکرد
اما همه به اشک این پیرمرد میخندیدند
پیرمردها محاسن سفیدشون رو دست بگیرند
های فریاد بزن
الهی العفو....
بلا نبینی ان شاء الله
الهی العفو....
چی میشه این شب جمعه رو امانت برا ما نگهداری،
به کی بدیم امانت نگهداره امشب...
بده به اون خانمی که ۵۰ سال امانت مادرشو نگه داشت
فهمیدی چی گفتم
بده به اون خانمی که ۵۰ سال یه پیراهن از مادر برا حسینش به امانت نگه داشت
یا زینب
خانمم ....
بی بی جان که جرات کرده دستت را ببندد
یاصاحب الزمان
روضه ی عمه جانتونه که خون براش گریه میکنید
عمه ی من سفیر خون خداست
همدم هجده سر از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده بجا نافله
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قران و لب و چوب بود
یا الله...
یا مزن ...
دختر قرآن و بزم می کجا....
آی حسین.....
بسم الله الرحمن الرحیم
چقدر دلت میخاست امشب کربلا بودی
معطلت کردم که نیمه شب برسه
شاید صدای مادرش فاطمه رو بشنوی
هی میگه بُنَیّ بُنَیّ....
قَتَلوک َ وَ مِنَ المٰاءِ مَنَعوک َ ....
بسم الله الرحمن الرحیم
آخرین قسمهارو میدی که به عید فطر برسی
اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء....
پهن شد سفره ی احسان همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند باهمه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم
جان آقای خراسان همه را بخشیدی
یاامام رضا....
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
1_1004263444.mp3
19.89M
#ماه_رمضان
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
این روزها که زمزمهی یار میکنم
خیلی هوای دیدن دلدار میکنم
من که همه رو دیدم، چی میشد تو ماه رمضان یه جلوه هم تو رو میدیدم...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد
وَعَجِّل فَرَجَهُم
لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم
حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر
خودمم از پذیرایی خودم خسته شدم اما تو هنوزم که هنوزه داری ازم پذیرایی میکنی
کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ
من اینم...
اصلا هنری غیر از گناه کردن ندارم
فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ
تو هم اینی...
اصلا هنرت بخشیدنه...
أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی
وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
تازه داشتم بهت عادت میکردم،
چه زود داری از بین ما میری...
الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ
وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ
صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي هَذَا الْعَامِ وَ فِي كُلِّ عَامٍ
وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام..
بِالْحُجَّة الهی العفو...
این روزها که زمزمهی یار میکنم
خیلی هوای دیدن دلدار میکنم
من که همه رو دیدم، چی میشد تو ماه رمضان یه جلوه هم تو رو میدیدم...
در ماه مغفرت نشد آقا ببینمت
بر بیلیاقتی خود اقرار میکنم
یکبار هم نشد بنشینم کنار تو..
بر عکسش بودهها،
هر کی شک داره توبه کنه،
آقا بارها کنار ما تو روضهها نشسته
یکبار هم نشد بنشینم کنار تو
از بس که بر معاصیم اصرار میکنم
این تَحبِسُ الدُعا شدنم بیسبب که نیست
از بس که رو به سفرهی اغیار میکنم
حالا یه ذره آرزوهاتو عوض کن...
گفتم به خود که حداقل ای کریم شهر
یک شب کنار سفرهات افطار میکنم
اما حرف من اینه،
شماهم هر جور میخواید حرف بزنید با آقا
فهمیدهام به درد تو آقا نمیخورم
زیرا خلاف امر تو رفتار میکنم
من نوکر تو هستم و خاک بر سرم...
من نوکر تو هستم محتاج لطف تو
خود را به تو همیشه بدهکار میکنم
دل را که حجم معصیت آنرا گرفته است...
فقط یه جا میتونم سبکش کنم..
با اشکهای روضه سبک بار میکنم
بی معطلی ببرمت همونجایی که
هر شب براش گریه کردی..
یاد لبان تشنه و یاد سه شعبه و
زخم عمیق سیدُ الاَحرار میکنم
فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً
روضه خیلی سخته،
من خواهشم اینه عمامهها رو بردارند علما..
فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً
وَ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ،
فَأَتاه حَجَرٌ في جَبْهَتِ الحُسَین
هر چه کرد نتونست خون رو با دست مبارکش بند بیاره،
پیراهن مبارکُ بالا زد
اینجا بود
فأصابَ له سَهمٌ مُحَدَّدٌ لَه ثَلاث شُعَب، مَسمومٌ، فَوَقَعَ في قَلبِ الحُسَین...
آخ رو مرکب خم شد بلکه بتونه تیر رو بیرون بیاره نتونست،
خم شد از پشت سر تیر رو بیرون آورد
فَانْبَعَثَ الدَّمُ کالمِیزاب
خون داره فوّاره میزنه،
دیدن حسین دیگه ضعف بر او غالب شد، نتونست رو مرکب دوام بیاره
میگه
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ
وَ عَلَى مِلَّهِ رَسُولِ اللَّهِ
آخ
فَسَقَطَ الحُسَین...
گریه برای غربت شِیبُ الخَضیب
یا بر لطمههای لشکر اَشرار میکنم
هر شب برای پیکر مانده به روی خاک
گریه کنار زخمیِ مسمار میکنم
آقاجان
به هیچ چیز ماهم نظر نکردی نکن،
اما هر شب کنار مادرت
برا ابیعبدلله گریهها کردیم
یک یا بُنَیَّ گفت و زمین نوحهخوان شده
این نغمه را چو فاطمه تکرار میکنم
بُنَیَّ قَتَلوکَ وَ مِنَ المٰاءِ مَنَعوک ...
مادر آب کجایی پسرت آب نخورد....
حسین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab30_Ramazan96(1).mp3
4.51M
🔹سخنان شنیدنی پیرامون شب پایانی ماه رمضان - شب سی ام ماه مبارک رمضان
🎤حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی
شب آخر ماه ست
چقدر زیبا خود خدا با ما سخن گفته
نه با انبیاش نه با اولیاش با اونایی که با منه خدا قهرند
که
لَو عَلِمَ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً
اونایی که بمن پشت کردن اونایی که با من قهرن ، اگه بدونن من چقدر منتظر و مشتاقشونم صداشونو بشنوم
بیان در خونه ی من ،
از شدت شوق جون میدند
تو قرآن
چقدر زیبا سخن گفتی با ما
یاایهاالذین آمنوا
قل لعبادی
حتی با گنهکارا ،
ای پیغمبر برو به گنهکارای من بگو،
قل
بگو
نمیگه للمذنبین
نمیگه للمسیئین
لعبادی
بنده های خودم
الذین اسرفوا علی انفسهم
کدوم بنده ها؟
نماز سب خونا؟نه
اولیاء الهی ؟نه
اونایی که اهل گناهند
چی بگو؟
لا تقنطوا من رحمت الله
شب آخر ماه رمضونه
قول داده به اندازه ی کل ماه رمضون میخاد بیامرزه
خودتم به ما یاددادی اینجوری باهات حرف بزنیم
لا تقنطوا من رحمت الله ان الله یغفرالذنوب جمیعا
الله اکبر
چند تا تاکید تو این آیه وجود داره
خدایا شب آخر ماه رمضونه
هممونم میترسیم
چون نمیدونیم تا سال آینده زنده ایم یا نه
یه دعا پیغمبر به ما یادداده
جابربن عبدالله انصاری روایت کرده
که پیغمبراکرم فرمودن اینجوری بگید
اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، خدایا این ماه رمضونو آخرین ماه رمضون ما قرار نده🤲
بعد فرمودند
اگرآخرینماه رمضان ما قرار دادی خدایا مارو دراین ساعات پایانی ماه رمضان
جزء مرحومین درخونت قرار بده
فاءن جعلته فاجعلنی مرحوما ،ولاتجعلنی محروما
خدایا
به آبروی این پیغمبر که از اول ماه رمضان ما به دعوت او آمدیم
برسراین سفره و ضیافت الهی نشستیم
امشب قلم عفو بر جرائم اعمال هممون بکش...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab30_Ramazan96(2).mp3
13.99M
#مناجات_و_روضه
#ماه_رمضان
#روضه_وداع
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
خداحافظ، خداحافظ ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#مناجات_و_روضه
#ماه_رمضان
#روضه_وداع
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
خداحافظ، خداحافظ ...
چقدر با تو به خدا نزدیک تر شده بودم،
چقدر بال پرواز پیدا کرده بودم،
چقدر زود داری از ما جدا میشی ...
من به خودم امید ندارم،
دو روز دیگه
شیاطین از غل و زنجیر میاند بیرون
اگه بمیرم ،
ماه رمضان سال آینده رو نبینم ... چه کنم ؟
کجا برم
با رفیقامو علی دوست ها نیمه شب جمع بشم العفو بگم
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان ...
ممنونم اگر نروی ...
هم داری با ماه رمضون وداع می کنی،
هم دونه دونه روضه های وداع رو داره یادت میاد،
وداع علی با زهرا ...
ممنونم اگر نروی ...
حالا ببرمت وداع کربلا ؟
کمی آهسته تر؛زپیش من برو عزیز مادرم
مرا همره ببر عزیزمادرم،که من هم خواهرم
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِیهِ الصِّیَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِكَ الْحَرَامِ "اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ من الصِّیَامَ" فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ...
وداع ابی عبدالله از مدینه...
اومد کنار قبر پیغمبر ،
خوابش برد،پیغمبر
فرمود حبیبی حسین ...
جایی که پیغمبر به ابی عبدالله بگه حبیبی
ما دیگه غمی نداریم،
شکایت هاشو کرد،
حضرت فرمود "أُخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ"
اما حسین
"كأَنّی أَراكَ مُرَمّلاً بِدِمائِكَ"
دارم میبینم تو خون داری دست و پا میزنی ...
می کشنت،
اما تشنه لب
از قبر پیغمبر اومد کنار قبر مادر پهلو شکسته اش
میروم مادر که اینک کربلا می خواندم ...
آخ عجب خداحافظی کرد...
وَاغْفِرْ لی تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ
شب زیارتی مخصوصشه امشب
فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُكَ یا رَحْمنُ یا عَلاّمُ
دست گداییتو بالا بیار
حیفه امشب کسی حواسش پرت باشه وا
به وداع این خواهر و برادر
به وداع فاطمه و علی
به وداع بچه های زهرا و بدن زهرا
ده مرتبه بگو:الهی العفو ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab-Eyd-Fetr_Ramazan96.mp3
4.32M
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ ...
اَشْهَدُ اَنَّکَ تَسْمَعُ کَلامِی َاَشْهَدُ اَنَّکَ تَرُّدُ سَلامی...
تو داری ما رو میبینی،
مگه نفرمود از عرش حسین داره گریه کن هاش رو میببنه
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ..
کربلا رفته ها این جمله رو کجا میگید؟
بهت میگن برو زیارت وداع
زود برگرد همه معطلند
میای،
به قهقرا داری عقب عقب برمیگردی،
چشمت به گنبدِ
هی میگی آقا نکنه سفر آخرم باشه
به به..
قربون این حال قشنگت..
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ..
شهدا رو مهمان کن،
جای همشون سلام بده،
جون دادند، حرمش رو ندیدند
السّلام عَلیَ الحُسَین وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین وعَلی اوْلادِ الحُسَین و عَلی اَصحابِ الحُسَین
حالا ابیعبدلله به هممون نظر کرده،
في یَمینِ العَرش
روضه نمیخونیم که
لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ
یعنی چی؟
یعنی اگه آقا داره نگاهمون میکنه تو هم سرت رو بالا کن
بلکه دیدی...
چی رو؟
اون سر مبارکی که....
نه روضه نگم....
سرت رو بالا بیار، یعنی هرکی در خونه ارباب بیاد دیگه سر به زیر نیست
ارباب باوفا منو دعا کن
از عرش خدا منو صدا کن
ارباب باوفا منو دعا کن
از عرش خدا منو صدا کن
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم
به به...
به به...
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
-1099817216_1336987361.mp3
10.04M
#ماه_رمضان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_اسارت
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه
اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_اسارت
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه
اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ
روضه خیلی سخته،
لذا بسیاری از بزرگان ما،
به همینجا اکتفا میکردند که زینب وارد این مجلس شد...
حق داشتند. ..
بعضیا حتی استبعاد میکردند
اجازه هم نمیدادند محضرشون کسی روضه رو ادامه بده.
من امشب اینجوری میخوام بگم، من بیغیرتام که روضه رو ادامه میدم،
و الّا باید تو این روضه جون داد...
از کسانی که خیلی احتیاط میکرد
در محضرشم اجازه نمیداد روضهخوانا، شعرا روضهی اسارت زینب کبری رو بخونند
مرحوم آیت الله سید محسن اعرجی بود مخصوصا ظهر عاشورا که میشد،
اجازه نمیداد روضه رو مکشوفه بخونند
یه سال عاشورا دیدند دیر اومد جلسه،
اما وقتی رسید دیدند چشماش کاسه ی خونه،
یه کاغذ شعری تو دستشِ
تا وقتی نیومده بود جلسه
ذاکرین، شعرا، خطبا به حرمت سید به خودشون اجازه ندادند روضه بخوانند.
ظهر عاشورا که اومد منزل ،
اعمالش رو انجام داد
خوابش برد
تو عالم رویا مادرش فاطمه رو زیارت کرد
حضرت فرمود
سیدمحسن
چرا نمیزاری روضه زینبم رو بخونند،
گفت مادر باور نمیکنم با دخترت چنین معامله ای کرده باشند
حضرت فرمود
بدتر از این رو کردند...
بعد دیدند سید محسن داره میاد
چشماش کاسه خونه،
یه کاغذ شعری دستشه
قصیده ابن عَرندس حلّی رو آورد بخونه،
عصر عاشورا
اینجاش رو اشاره کرد
این معاویه یه دختری داشت به نام رَمله ،
تو این مجلس که مجلس برادرش یزید، پشت پرده قرار داشت
ابن عرندس نوشته
وَ رَملَةٌ في ظِلّ القُصورِ مَصونَه
یُناطُ عَلی اَقراطِها الدُّرِ وَ الْتَبر
یعنی پشت پرده تو مصونیت کامل به سر میبره دختر معاویه
کسی هم به طلا و جواهرات و زینتاش تعرض نمیکنه
اماا....
و آلُ رَسولِ اللّه تُسبیٰ نِسائُهُم
وَ مَن حَولَهُنَّ السِتْر یَهتِکُ و الخِدْرُ
دیدن دختر ابیعبدلله با آستین پاره صورتش رو گرفته
آی حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
1744445187_-507334714.mp3
35.02M
مناجات ابتدایی دعای جوشن صغیر
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز
زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد
وَعَجِّل فَرَجَهُم
لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم
حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر
کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک
فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ
پیغمبر فرمود
سه دستهاند که از ابلیس
و جنود ابلیس در امانند
الذاكرونَ للّه ِِ
الباكُونَ مِن خَشيَةِ اللّه
و المُستَغفِرونَ بِالأسحارِ
هر سه ویژگی تو جمع شما سحرخیزان هست
أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی
وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ
چه ماه خوبی بودی،
به بهانه تو ما با قرآن بیشتر مأنوس شدیم..
وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ
صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ
وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام..
دست گدایی رو میبریم بالا،
مثل همیشه
صاحب خانه رو واسطه قرار بدیم
بِالْحُجَّة الهی العفو...
یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز(٢)
زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز
من به امید آمدم، روبرنگردان از گدا
حال و روزم را عوض کن تا نفس دارم هنوز
صبح تا شب هم برای تو اگر گریه کنم
خوب میدانم به تو خیلی بدهکارم هنوز
با وجودی که دویدم زیر این بیرق ولی
در مسیر نوکری ام، عبد کم کارم هنوز
ماه رمضان بره منم تو رو فراموش میکنم
دوباره تو میشی تریداً، وحیداً، فریدا
دائما داری هوایم را ولی افسوس من
باز هم رفتم به بیراهه گناهکارم هنوز
خوشبحال بندهای که زیرلب نجوا کند...
این مال امام زمانیها هست
که این شبا دنبال یوسف فاطمه میگردند
خوشبحال بندهای که زیرلب نجوا کند...
چی میگه..
از فراغت ای طبیبا سخت بیمارم هنوز
نیمه شب ها فرق داره گریه و حال دعا
من به شوق دیدن روی تو بیدارم هنوز
نمیخوای به مهمون سی شبهات یه سر بزنی؟
سی شبه در خونت اومدیم آقا...
روبراهم کن برس آقا به فریادم که من
بیقرار کربلا صحن علمدارم هنوز
گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر...
هان، باورت شد نمیتونی بری کربلا؟
گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر..
پابرهنه میشدیم
خاک میریختیم روسر و رومون،
هر کی هم تعجب میکرد
میگفتیم آقامون رو خاک مالی کردند و کشتند ...
گریههای من دم باب الحسین یادش بخیر
همچو ابرم از غم دوری ، میبارم هنوز
بیسبب دل رفت تا صحن و سرای کاظمین
یاد آن مولای زنداییِ بییارم هنوز
قربون حرم خوشگلت...
گوشهی زندان به خاک تیره سر بُگذاشته
من اسیر آن امام زار و تب دارم هنوز
کاش از معصومه اش بر او پیامی میرسید
از غریبی گل زهرا عزادارم هنوز
خدا رحمت کنه مرحوم آیتالله احمدی میانجی رو
ایشون میفرمود شب آخر
رو کرد به سِنْدی بن شاهِک
فرمود دلم برا بچه هام تنگ شده
اجازه بده من یه سری برم دیدنشون...
همه روضه هامون به روضه ابیعبدلله باید ختم بشه
بدنش رو غریبانه داشتن میبردند سمت مقابر قریش،
سلیمان بن ابیجعفر از چهرههای ذی نفوذ بغداد بود
دید یه بدنی رو غریبانه دارن میبرند
فهمید بدن موسی بن جعفر هست،
گفت بدن رو نگهدارید،
غریب به دوهزار پانصد دینار خرج تشییع جنازه کرد،
گل خرید،
عطرهای قیمتی خرید،
هفت تا کفن قیمتی آماده کرد،
اومد خونه نُه تا دختر داشت سلیمان،
به همشون لباس عزا به تن کرد،
فرمود این آقا خیلی دختر داره اما یدونهشونم الان اینجا تو بغداد نیستند،
شما پشت سر پیکر این آقا
جوری به سرو صورت بزنید
نگند این آقا گریه کن نداره
آخ
با جمعی از مؤمنین و مومنات
با تلّی از گل،
بدن حضرت رو تشییع کردند
گلباران کردند
درستشم همینه
از اینجا تا قبر حضرت اونقدر رو بدن گل ریختند
از اون تاریخ این محله شد به
سوق الریاحین،
یعنی بازار گلها
درستشم همینه،
بدن پسر زهرا باید گلباران بشه
آخ لایوم کیومک یا حسین
کربلا هم بدن ابیعبدلله رو گلباران کردند
فرقةٌ بالسيوفِ
فرقةٌ بالرِّماحِ
فرقةٌ بالنّبال
تیر اندازا
نیزه اندازا
شمشیر زنا
آخ بمیرم....
فرقةٌ بالخَشَبِ والعَصاء
آخ به همین اکتفا نکردند ..
امام باقر فرمود:
وَ لَقَد اَوْطَئوهُ الخَيل بَعد ذلك
میخوام بگم؛
یا حضرت معصومه
شما نه جون دادن باباتو دیدی،
نه دفن باباتون رو
اما کربلا یه دختری کنار خیمهها
میگه خودم شنیدم،
عمر سعد فریاد میزد
مَن ینتَدِبُ بالحُسَینِ
کیه بر حسین اسب بتازونه...
حسین....
-1687806206_-1962289836.mp3
45.22M
🔻گزارش صوتی دعای ۴۵ #صحیفه_سجادیه
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
مناجات وداع....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
مناجات وداع
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد
وَعَجِّل فَرَجَهُم
لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم
اهل بیت ما این عبارت رو اینگونه معنا فرمودند لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه
یعنی اگه تو کمکم نکنی من نمیتونم دست از گناه بردارم،
اگه تو کمکم نمیکردی نمیتونستم طاعتت رو بجا بیارم
ازت ممنونم امسال هم باهمهی بدیهامون ما رو سر سفرهی ضیافتت مهمان کردی
حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر
کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ
اعتراف در خونه ات چقدر شیرینه
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک
فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ
أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی
وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
خداحافظ...
الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ
تازه بهت عادت کرده بودم، وداع با تو خیلی برا ما سخته...
وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ
صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ
وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام..
به حق حضرت زهرا که
شب آخریه همیشه سفره رو مادر
جمع میکنه
الهی العفو...
شب آخریه
حنجرهتو خرج کن...
چه زود ماه مناجات مان رسید به سر
امان از این شب آوارگی، شب آخر
چه زود وقت خداحافظی رسید ای دوست
بیا که اشک بریزیم پیش یکدیگر
معمولا تو وداع
همه باهم گریه میکنند،
شب وداع پر از حسرت و پر از دردیم
که هیچ وقت نبودیم قدر دان سحر
چه ساده این رمضان هم گذشت وجا ماندیم
هزار حیف نبستیم کوله بارِ سفر
به خدا بچه که بودیم خوب یادمه
دهه آخر ماه رمضان که میشد
بعضیا که اهل دل بودند
اصلا یه حال دیگهای بودند،
ماها نمیفهمیدم،
پرس و جو که میکردیم
میگفتند تو این دهه اگه نشونهی خیمهاش رو به ما دادند
معلومه ماه رمضان مون مقبول واقع شده، اگه نشونیش رو ندادند چه خاکی به سر بریزیم
آقاجان من میخوام بالاتر از این بگم،
از شب اول تو میدونی ما هم گفتیم
چقدر بیآبرو هستیم،
اما توقعمون اینه صاحبخونه یه سری به ما بزنه...
محبتی بکن و ما را ببخش شرمنده
دل امام زمان را شکستهایم اگر
مگه نگفتی
شب آخر به اندازه کل ماه رمضان میبخشی، امشب بیا مهمونات رو مفتی ببر...
حالا داری گزارش کار میدی
محبتی کن و ما را ببخش شرمنده
دل امام زمان را شکستهایم اگر
ولی در این رمضان هر زمان که تشنه شدیم
نفس کشیده و گفتیم یا علی اصغر
گرسنهام که شدیم از سهساله ای خواندیم
ولی گرسنه نماندیم مثل آن دختر
دل شکسته ما را نگاه کن یا رب
تو را به جان علی از گناه ما بگذر
از اینجا بهبعد من فقط شعر میخونم، تو چجوری ارتباط برقرار میکنی ،خودت میدونی
وداع ،با رمضان چون وداع با یار است
همیشه سخت و غم انگیز و دلهره آور
وداع، علت بغض گلوی هر عاشق
وداع ،علت موی سفید هر نوکر
وداع ،آه بلندیست در دل زخمی
وداع ،زخم عمیقیست در میان جگر
حالا آمادهای یا نه
شب آخرِ
تو را قسم به وداع علی و فاطمهاش
به خدا باهمهی نفس دارم میخونما
تو را قسم به وداع علی و فاطمهاش
به لحظهای که حسن خیره مانده بود به در
به لحظهای که علی زار میزد و میگفت
چه زود میروی از دستم ای گل پرپر
قسم به آن شب سختی که دست لرزانش
رسیده بود به بازوی زخمی مادر
به گریه گفت فدایت شدم عزیز دلم
شکسته بال و پرت را، غلاف آن خنجر
علی مرد نبردهای سخت و، طاقت فرسا بود فقط تو احد 90 تا زخم و جراحت تو بدن مبارکش بود
هیچ جا دیده نشد علی با دیدن یه زحمی به هم بریزه
اما من نمیدونم اون زخم کبودی بازو چی بود
تازه از زیر پیراهن غسل میداد
فقط یه لحظه لمسش کرد
فَبَکیٰ بُکاءاً طویلاً...
بحق حضرت زهرا ظهور را برسان
کجاست منتقم خون آل پیغمبر
این یه وداع بود....
تو را به حق رباب و وداع شش ماهه
تو را به حق وداع خیام با اکبر
به آن زمان که به خون میتپید قلب حسین
تو را قسم به وداع برادر و خواهر
فَنادیٰ یا زَینب
اِيتِينِي بِثَوبٍ عَتِيق
خواهرم اون پیراهن کهنه رو بیار
این زن و بچهها از خیمههابیرون اومدند همه دور ابیعبدلله حلقه زدند
هر کی یه جملهای گفت
زبان حال و قال مشترکشون این بود،
رُدَّنا إلیٰ حَرَمِ جَدِّنا
روضه وداع خیلی سخته
ولی روضهای هست که
حضرت زهرا
به علامه مجلسی سفارش کرد
اُذکُر مُصِیبةَ الوِداعِ وَلَدِیَ الشَّهید
انشالله حق روضهاش ادا بشه
هر کدومشون رو یجوری آروم کرد
دونه دونه شون رو برگردوند به خیمه ها
سوار مرکب شد
یه وقت دید یه صدای مادرانه از پشت سرش به گوش میاد
مهلاً مهلاً....
پناه حرم! کجا داری میری بگو برادرم
بدرقه ی راه تو اشک چشم ترم
آهستهتر برو داداش ببین مضطرم
پناه حرم ببین نامحرمان رو و برم
حسین....
قسم به نالهی مظلوم بین یک گودال
قسم به غربت یک تن میان یک لشکر
به خواهری که غریبانه زیر لب میگفت
چقدر اسب دواندیدند روی این پیکر
بحق زینب کبری ظهور را برسان
کجاست منتقم خون آل پیغمبر
اگرچه داریم از ماه رمضان خداحافظی میکنیم
اما این عهد و پیمان رو اینجا باهم میبندیم
همیشه گریه کن شاه سر جدا هستیم...
خدا گواهست....
اگه اینجوریه آخرش یه حسین بکش
همیشه گریه کن شاه کربلا هستیم
خدا گواهست که دلتنگ کربلا هستیم
حسین.....
مرحبا به شما مردم...
حنجرههاتون رو
خرج اون آقای بی حنجر کردید
حنجره هاتون رو خرج اون حنجر زیر خنجر کردین...
بالحسین العفو...
به نیابت از همه شهدامون،
مدافعین حرم زینبی،
سردار سلیمانی،
ابومهدی المهندس،
جانبازانی که به رفقاشون ملحق شدند
سردار حجازی شهدا
و اطفال و معصوم افغانستان
که با زبان روزه به محضر الهی قطعه قطعه رسیدند
شهدای دیروز و امروز فلسطین وداع میکنیم
اما من یه بند تو دلم مونده
امسال شاید خیلی هاتون متوجه نشدین، از شب اول ما ریزه خوار دخترابیعبدلله بودیم،
شب آخرم نان ونمک حضرت رقیه رو بخوریم مناجات کنیم
پناه حرم، تو رفتی و دخترت داره کتک میخوره
غنیمت هاشو هر کسی داره میشماره
ناموس تو در آرزوی یک چادره....
بسم الله الرحمن الرحیم
الّلهمّ یا مَن لا یَرغَبُ فِی الجَزا...
روضه رو ابتر رها کردم
شاید باور نمیکرد
زینب اینقده بی تابی کنه،
برگشت، این خواهر و برادر دست دور گردن هم انداختند،
ابیعبدلله دید دیگه راهی نمونده جز تصرف تکوینی به قلب زینب،
دست روی قلب خواهر گذاشت،
فرمود تو نماز شبت منو فراموش نکن.
آخ چیزی نگذشت همین خواهر غروب فردا اومد کنار گودال
هر چه گشت دنبال دست برادر بلکه تسلی قلب خواهر بشه،
سنگها و نیزهها و تیرها رو کنار زد،
دید دو دست برادر رو قطع کردند....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
-2038685952_-1914178679.mp3
46.64M
دعای ۴۵ صحیفه سجادیه
دعای وداع با ماه رمضان
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
AudioCutter_MirzaMohammadi-www.Ziaossalehin.ir-Shabe1-Moharram.mp3
1.32M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه،
اونجا اتراق کردند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه،
اونجا اطراق کردند
دو تا قاصد از کوفه میومدند
حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟!
گفتند همین قدر بگیم مسلمت رو کشتند،
تا این خبر رو دادند
فَبکی الحُسَیْن؛
ارباب ما گریه کرد.
فرمود: رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ؛
بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارند؛
مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره،
دوتا آقازاده هاش تو خود کربلا کشته شدند
، که حضرت تو ناحیه مقدسه به اونا سلام می کنه،
دوتا آقازادش،
محمد و ابراهیم اند
که تو مسیّب کشته شدند.
یه دخترم داره به نام حمیده
که تو ماجرای شام غریبان کشته شده،
این دختر رو صدا زد،
بغلش کرد،
ابی عبدالله دایی این دختره،
یه جوری نوازشش کرد
که این دختر فهمید یتیم شده،
حضرت فرمود
مبادا دلتنگی کنی، من هستم؛
خواهران و دختران من هستند
سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه،
گذشت تا عصر روز عاشورا،
با همه وداع کرد،
همه رو آرام کرد،
این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد،
سوار بر ذوالجناح شد
دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه،
یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته،
سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده،
از اسب پیاده شد،
این ناز دانه رو بغل گرفت،
یا الله،
نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد،
دل حسین و به لرزه انداخت، فرمود:
لاتُحرِقی قَلبِی بِدَمعِکِ حَسرَةً
مٰادامَ الرُّوحُ فِی جُثمانی؛
یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن،
هر جوری بود
این دختر تو بغل بابا آرام گرفت،
دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت،
هر جوری بود دختر رو آرام کرد،
اما بمیرم عصر روز یازدهم،
این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه،
هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه،
دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره،
هر کاری کرد نتونست،
میدونی چرا؟
آخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد.
بدن امام احترام داره،
هر کاری کرد
دید بدن داره متلاشی میشه،
آخرالامر بدنو رو زمین گذاشت،
فَانکبَّت عَلیه
بر اون بدن سجده کرد،
این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده،
یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا
این صدا بلند شد،
سکینه جان،
به شیعیان من سلام مرا برسان،
بگو بابامو لب تشنه کشتن.
ای حسین....
شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی
اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی
اگه من و تو روضه خون شدیم، از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده، روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد،
سکینه جان به اونا بگو:
لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی
کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی
ای حسین
بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین...
بالحسین یاالله
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
حضرت-مسلم-میرزا-محمدی. (1).mp3
3.21M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین(۲)
تو روضه خوان بشو...
تا برات کربلایم را کند امضا حسین....
هم دلم را برده با خود در کنار قتلگاه
هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین....
با همین پرونده ی سنگین و این بارِ گناه
می خرد مارا در این دنیا و آن دنیا حسین...
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه...
یاد مادرنمان بخیر اول محرمی مارا مُحرِم می کردند.
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه
ریختم اشک و زدم بر سینه گفتم یاحسین..
قربون این ناله هاتون
یکسال تو حنجره هایت حبس کردی،
گفتی صدای خودش که در گودال در نمی آمد
از شب اول محرمی میروم حنجره ام را خرجش می کنم.
باریکلا مرحبا به این مستمع
حواسش جمعِ به روضه است نه اطراف.
غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق....
تو اون شلوغیه محشر هم پدر از پسر برادر از برادر....
غم مخور گر روزمحشر گم شدی در بین خلق
هرکجا باشی مارا میکند پیدا حسین...
حالا آرزویت چیست شب اول ؟
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام...
اگر یادت نیست برو از مادرانتان بپرسید اولین غذایی که تو کامت گذاشتند تربت الحسین بود .
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین....
نمونه ی بارزش مسلم ابن عقیل است
از لحظه ی ولادت تا لحظه ای که آوردنش بالای دارالعماره
با ابی عبدالله نفس کشیده ،
نانخور خود حسین شده ،
ریزه خور ابی عبدالله ست.
آخر هم با گریه بر ابی عبدالله سر از بدنش جدا کردند.
شبانه نماز عشا را خواند برگشت دید یک نفر هم پشت سرش نمانده ،
کوچه های کوفه را دارد تک و تنها سپری میکند.
دید یک خانومی دم در خانه اش ایستاده رسید به این زن فرمود :
یا امت الله اِسقِینی بِالماء
تشنه ام است یک جرعه آب داری به من بدهی؟
طوعه رفت میان منزل ،
ظرف آب آورد همین که آب را نوشید
طوعه دید تکان نمی خورد .
ای مرد شب است
خوب نیست اینجا توقف کنی، برو منزلت.
سه مرتبه طوعه این را گفت .
مسلم سرش را بالا آورد
فرمود:
من در کوفه خانه ندارم.
آقاجان مگر تو که هستی؟
فرمود میخواهی یک معامله ای با من کنی؟
من نزد امیرالمومنین ضمانتت را کنم؟
مگر تو که هستی؟
فرمود من مسلمم.
سفیر حسینم.
طوعه خیلی خوشحال شد ،
میزبان مسلم است.
آورد میان منزل غذا درست کرد
اما دید مسلم تا صبح لب به غذا نمیزند.
مشغول عبادت است
فقط دارد گریه میکند.
اظهار پشیمانی میکند.
فردا صبح که شد
خبردار شدند مسلم خانه ی طوعه است.
ریختند در خانه.
اول خانه را آتش زدند.
شب اولی کجا بریم؟
از مدینه این رسم گذاشته شد برای بردن یک پهلوان...
اول خانه اش را بسوزانند.
خانه را که آتش زدند مسلم بلافاصله آمد بیرون.
دو مرتبه هجوم آوردند به اندرون..
اما مسلم این مهاجمین را بیرون کرد.
نمی خواهد یکبار دیگر خاطره ی مدینه اتفاق بیفتد .
زنی بین دود و آتش بین درو دیوار مانده....
به هر قیمتی بود اینها را بیرون کرد.
حتی نوشتند با شمشیر لبهایش را بریدند. درستش هم همین است.
مسلم ...
من از همینجا گریزم را میزنم.
اینجا شصت هجری بود
و مدینه یازده هجری .
پنجاه سال است این روضه را شنیده بودیم.
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن ؟
شنیده بودی خانوم علی بین درو دیوار مانده ،
شنیده بودی در خانه اش را آتش زدند غیرتت اجازه نداد
سریع از خانه آمدی بیرون.
تازه طوعه کجا فاطمه کجا؟
تو کجا علی کجا؟
اما نبودی که ببینی
فَعَلقَت فی عُنُقِ علیٍ حبلُ
طناب به گردن
دستاشو بسته بودند
کشون کشون میبردنش .
آخ بمیرم.
جلو چشمش خانومش را میزدند.
اینجا ناله ی یازهرا لازم دارد ها ....
کاش چشمم جای دستم بسته بود
کربلا هم همین واقعه تکرار شد ،
نبودی ببینی یا مسلم هشتادو چهار زن و بچه را میزدند.
دامنهایشان آتش گرفته بود.
گوشواره از گوش بچه ها کشیدند.
معجر از سرها ربودند.
حسین....
نبودی ببینی ،
فاطمه ی بنت الحسین فرمود:
حتی پارچه ای که شبها رویمان می کشیدیم را به غارت بردند .
شب اولیه کجا بردی مارا؟
ای خدا شب شده و من چه کنم؟
یک مصرعش مال مسلم است یک مصرعش مال شام غریبان.
ای خدا شب شده و من چه کنم؟
حالا مصرع دوم را بشنو ،
یک زن و این همه دشمن چه کنم؟
ناله بزن یا حسین....
باباالمستضعفُ الغَریب یا اباعبدالله. ..
کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد
کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد
کوفیه بی مروت شرم و حیا ندارد
کوفه میا حسین جان ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
4_5832627465561837544.mp3
4.73M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
السلام علیک یا مسلم بن عقیل
حالا وقت گریه بر مسلمه....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn