eitaa logo
10.1هزار دنبال‌کننده
35 عکس
26 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
شب آخر ماه ست چقدر زیبا خود خدا با ما سخن گفته نه با انبیاش نه با اولیاش با اونایی که با منه خدا قهرند که لَو عَلِمَ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً اونایی که بمن پشت کردن اونایی که با من قهرن ، اگه بدونن من چقدر منتظر و مشتاقشونم صداشونو بشنوم بیان در خونه ی من ، از شدت شوق جون میدند تو قرآن چقدر زیبا سخن گفتی با ما یاایهاالذین آمنوا قل لعبادی حتی با گنهکارا ، ای پیغمبر برو به گنهکارای من بگو، قل بگو نمیگه للمذنبین نمیگه للمسیئین لعبادی بنده های خودم الذین اسرفوا علی انفسهم کدوم بنده ها؟ نماز سب خونا؟نه اولیاء الهی ؟نه اونایی که اهل گناهند چی بگو؟ لا تقنطوا من رحمت الله شب آخر ماه رمضونه قول داده به اندازه ی کل ماه رمضون میخاد بیامرزه خودتم به ما یاددادی اینجوری باهات حرف بزنیم لا تقنطوا من رحمت الله ان الله یغفرالذنوب جمیعا الله اکبر چند تا تاکید تو این آیه وجود داره خدایا شب آخر ماه رمضونه هممونم میترسیم چون نمیدونیم تا سال آینده زنده ایم یا نه یه دعا پیغمبر به ما یادداده جابربن عبدالله انصاری روایت کرده که پیغمبراکرم فرمودن اینجوری بگید اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، خدایا این ماه رمضونو آخرین ماه رمضون ما قرار نده🤲 بعد فرمودند اگرآخرین‌ماه رمضان ما قرار دادی خدایا مارو دراین ساعات پایانی ماه رمضان جزء مرحومین درخونت قرار بده فاءن جعلته فاجعلنی مرحوما ،ولاتجعلنی محروما خدایا به آبروی این پیغمبر که از اول ماه رمضان ما به دعوت او آمدیم برسراین سفره و ضیافت الهی نشستیم امشب قلم عفو بر جرائم اعمال هممون بکش... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab30_Ramazan96(2).mp3
13.99M
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ خداحافظ، خداحافظ ... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ خداحافظ، خداحافظ ... چقدر با تو به خدا نزدیک تر شده بودم، چقدر بال پرواز پیدا کرده بودم، چقدر زود داری از ما جدا میشی ... من به خودم امید ندارم، دو روز دیگه شیاطین از غل و زنجیر میاند بیرون اگه بمیرم ، ماه رمضان سال آینده رو نبینم ... چه کنم ؟ کجا برم با رفیقامو علی دوست ها نیمه شب جمع بشم العفو بگم اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان ... ممنونم اگر نروی ... هم داری با ماه رمضون وداع می کنی، هم دونه دونه روضه های وداع رو داره یادت میاد، وداع علی با زهرا ... ممنونم اگر نروی ... حالا ببرمت وداع کربلا ؟ کمی آهسته تر؛زپیش من برو عزیز مادرم مرا همره ببر عزیزمادرم،که من هم خواهرم اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِیهِ الصِّیَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِكَ الْحَرَامِ "اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ من الصِّیَامَ" فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ... وداع ابی عبدالله از مدینه... اومد کنار قبر پیغمبر ، خوابش برد،پیغمبر فرمود حبیبی حسین ... جایی که پیغمبر به ابی عبدالله بگه حبیبی ما دیگه غمی نداریم، شکایت هاشو کرد، حضرت فرمود "أُخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ" اما حسین "كأَنّی أَراكَ مُرَمّلاً بِدِمائِكَ" دارم میبینم تو خون داری دست و پا میزنی ... می کشنت، اما تشنه لب از قبر پیغمبر اومد کنار قبر مادر پهلو شکسته اش میروم مادر که اینک کربلا می خواندم ... آخ عجب خداحافظی کرد... وَاغْفِرْ لی تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ شب زیارتی مخصوصشه امشب فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُكَ یا رَحْمنُ یا عَلاّمُ دست گداییتو بالا بیار حیفه امشب کسی حواسش پرت باشه وا به وداع این خواهر و برادر به وداع فاطمه و علی به وداع بچه های زهرا و بدن زهرا ده مرتبه بگو:الهی العفو ... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab-Eyd-Fetr_Ramazan96.mp3
4.32M
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ ... اَشْهَدُ اَنَّکَ تَسْمَعُ کَلامِی َاَشْهَدُ اَنَّکَ تَرُّدُ سَلامی... تو داری ما رو میبینی، مگه نفرمود از عرش حسین داره گریه کن هاش رو میببنه وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.. کربلا رفته ها این جمله رو کجا میگید؟ بهت میگن برو زیارت وداع زود برگرد همه معطلند میای، به قهقرا داری عقب عقب برمیگردی، چشمت به گنبدِ هی میگی آقا نکنه سفر آخرم باشه به به.. قربون این حال قشنگت.. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.. شهدا رو مهمان کن، جای همشون سلام بده، جون دادند، حرمش رو ندیدند السّلام عَلیَ الحُسَین وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین  وعَلی اوْلادِ الحُسَین و عَلی  اَصحابِ الحُسَین حالا ابی‌عبدلله به هممون نظر کرده، في یَمینِ العَرش روضه نمیخونیم که لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ یعنی چی؟ یعنی اگه آقا داره نگاهمون میکنه تو هم سرت رو بالا کن بلکه دیدی... چی رو؟ اون سر مبارکی که.... نه روضه نگم.... سرت رو بالا بیار، یعنی هرکی در خونه ارباب بیاد دیگه سر به زیر نیست ارباب باوفا منو دعا کن از عرش خدا منو صدا کن ارباب باوفا منو دعا کن از عرش خدا منو صدا کن حسین آرام جانم حسین روح و روانم به به... به به... حسین آرام جانم حسین روح و روانم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
-1099817216_1336987361.mp3
10.04M
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ روضه خیلی سخته، لذا بسیاری از بزرگان ما، به همینجا اکتفا میکردند که زینب وارد این مجلس شد... حق داشتند. .. بعضیا حتی استبعاد میکردند اجازه هم نمیدادند محضرشون کسی روضه رو ادامه بده. من امشب اینجوری میخوام بگم، من بی‌غیرت‌ام که روضه رو ادامه میدم، و الّا باید تو این روضه جون داد... از کسانی که خیلی احتیاط می‌کرد در محضرشم اجازه نمی‌داد روضه‌خوانا، شعرا روضه‌ی اسارت زینب کبری رو بخونند مرحوم آیت الله سید محسن اعرجی بود مخصوصا ظهر عاشورا که می‌شد، اجازه نمی‌داد روضه رو مکشوفه بخونند یه سال عاشورا دیدند دیر اومد جلسه، اما وقتی رسید دیدند چشماش کاسه ی خونه، یه کاغذ شعری تو دستشِ تا وقتی نیومده بود جلسه ذاکرین، شعرا، خطبا به حرمت سید به خودشون اجازه ندادند روضه بخوانند. ظهر عاشورا که اومد منزل ، اعمالش رو انجام داد خوابش برد تو عالم رویا مادرش فاطمه رو زیارت کرد حضرت فرمود سیدمحسن چرا نمیزاری روضه زینبم رو بخونند، گفت مادر باور نمیکنم با دخترت چنین معامله ای کرده باشند حضرت فرمود بدتر از این رو کردند... بعد دیدند سید محسن داره میاد چشماش کاسه خونه، یه کاغذ شعری دستشه قصیده ابن عَرندس حلّی رو آورد بخونه، عصر عاشورا اینجاش رو اشاره کرد این معاویه یه دختری داشت به نام ر‌َمله ، تو این مجلس که مجلس برادرش یزید، پشت پرده قرار داشت ابن عرندس نوشته وَ رَملَةٌ في ظِلّ القُصورِ مَصونَه یُناطُ عَلی اَقراطِها الدُّرِ وَ الْتَبر یعنی پشت پرده تو مصونیت کامل به سر میبره دختر معاویه کسی هم به طلا و جواهرات و زینتاش تعرض نمیکنه اماا.... و آلُ رَسولِ اللّه تُسبیٰ نِسائُهُم وَ مَن حَولَهُنَّ السِتْر یَهتِکُ و الخِدْرُ دیدن دختر ابی‌عبدلله با آستین پاره صورتش رو گرفته آی حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
1744445187_-507334714.mp3
35.02M
مناجات ابتدایی دعای جوشن صغیر یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ پیغمبر فرمود سه دسته‌اند که از ابلیس و جنود ابلیس در امانند الذاكرونَ للّه ِِ الباكُونَ مِن خَشيَةِ اللّه و المُستَغفِرونَ بِالأسحارِ هر سه ویژگی تو جمع شما سحرخیزان هست أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ چه ماه خوبی بودی، به بهانه تو ما با قرآن بیشتر مأنوس شدیم.. وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ‏ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ‏ وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام.. دست گدایی رو می‌بریم بالا، مثل همیشه صاحب خانه رو واسطه قرار بدیم بِالْحُجَّة الهی العفو... یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز(٢) زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز من به امید آمدم، روبرنگردان از گدا حال و روزم را عوض کن تا نفس دارم هنوز صبح تا شب هم برای تو اگر گریه کنم خوب میدانم به تو خیلی بدهکارم هنوز با وجودی که دویدم زیر این بیرق ولی در مسیر نوکری‌ ام، عبد کم‌ کارم هنوز ماه رمضان بره منم تو رو فراموش میکنم دوباره تو میشی تریداً، وحیداً، فریدا دائما داری هوایم را ولی افسوس من باز هم رفتم به بیراهه گناهکارم هنوز خوشبحال بنده‌ای که زیرلب نجوا کند... این مال امام زمانی‌ها هست که این شبا دنبال یوسف فاطمه میگردند خوشبحال بنده‌ای که زیرلب نجوا کند... چی میگه.. از فراغت ای طبیبا سخت بیمارم هنوز نیمه شب ها فرق داره گریه و حال دعا من به شوق دیدن روی تو بیدارم هنوز نمیخوای به مهمون سی شبه‌ات یه سر بزنی؟ سی شبه در خونت اومدیم آقا... روبراهم کن برس آقا به فریادم که من بیقرار کربلا صحن علمدارم هنوز گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر... هان، باورت شد نمیتونی بری کربلا؟ گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر.. پابرهنه می‌شدیم خاک میریختیم روسر و رومون، هر کی هم تعجب می‌کرد می‌گفتیم آقامون رو خاک مالی کردند و کشتند ... گریه‌های من دم باب الحسین یادش بخیر همچو ابرم از غم دوری ، میبارم هنوز بی‌سبب دل رفت تا صحن و سرای کاظمین یاد آن مولای زنداییِ بی‌یارم هنوز قربون حرم خوشگلت... گوشه‌ی زندان به خاک تیره سر بُگذاشته من اسیر آن امام زار و تب‌ دارم هنوز کاش از معصومه‌ اش بر او پیامی میرسید از غریبی گل زهرا عزادارم هنوز خدا رحمت کنه مرحوم آیت‌الله احمدی میانجی رو ایشون می‌فرمود شب آخر رو کرد به سِنْدی بن شاهِک فرمود دلم برا بچه‌ هام تنگ شده اجازه بده من یه سری برم دیدنشون... همه روضه هامون به روضه ابی‌عبدلله باید ختم بشه بدنش رو غریبانه داشتن میبردند سمت مقابر قریش، سلیمان بن ابی‌جعفر از چهره‌های ذی نفوذ بغداد بود دید یه بدنی رو غریبانه دارن میبرند فهمید بدن موسی بن جعفر هست، گفت بدن رو نگهدارید، غریب به دوهزار پانصد دینار خرج تشییع جنازه کرد، گل خرید، عطرهای قیمتی خرید، هفت تا کفن قیمتی آماده کرد، اومد خونه نُه تا دختر داشت سلیمان، به همشون لباس عزا به تن کرد، فرمود این آقا خیلی دختر داره اما یدونه‌شونم الان اینجا تو بغداد نیستند، شما پشت سر پیکر این آقا جوری به سرو صورت بزنید نگند این آقا گریه کن نداره آخ با جمعی از مؤمنین و مومنات با تلّی از گل، بدن حضرت رو تشییع کردند گلباران کردند درستشم همینه از اینجا تا قبر حضرت اونقدر رو بدن گل ریختند از اون تاریخ این محله شد به سوق الریاحین، یعنی بازار گل‌ها درستشم همینه، بدن پسر زهرا باید گلباران بشه آخ لایوم کیومک یا حسین کربلا هم بدن ابی‌عبدلله رو گلباران کردند فرقةٌ بالسيوفِ فرقةٌ بالرِّماحِ فرقةٌ بالنّبال تیر اندازا نیزه اندازا شمشیر زنا آخ بمیرم.... فرقةٌ بالخَشَبِ والعَصاء آخ به همین اکتفا نکردند .. امام باقر فرمود: وَ لَقَد اَوْطَئوهُ الخَيل بَعد ذلك میخوام بگم؛ یا حضرت معصومه شما نه جون دادن باباتو دیدی، نه دفن باباتون رو اما کربلا یه دختری کنار خیمه‌ها میگه خودم شنیدم، عمر سعد فریاد میزد مَن ینتَدِبُ بالحُسَینِ کیه بر حسین اسب بتازونه... حسین....
-1687806206_-1962289836.mp3
45.22M
🔻گزارش صوتی دعای ۴۵ مناجات وداع.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
مناجات وداع اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم اهل بیت ما این عبارت رو اینگونه معنا فرمودند لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه یعنی اگه تو کمکم نکنی من نمیتونم دست از گناه بردارم، اگه تو کمکم نمیکردی نمیتونستم طاعتت رو بجا بیارم ازت ممنونم امسال هم باهمه‌ی بدی‌هامون ما رو سر سفره‌ی ضیافتت مهمان کردی حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ اعتراف در خونه ات چقدر شیرینه عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ خداحافظ... الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ تازه بهت عادت کرده بودم، وداع با تو خیلی برا ما سخته... وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ‏ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ‏ وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام.. به حق حضرت زهرا که شب آخریه همیشه سفره رو مادر جمع میکنه الهی العفو... شب آخریه حنجره‌تو خرج کن... چه زود ماه مناجات مان رسید به سر امان از این شب آوارگی، شب آخر چه زود وقت خداحافظی رسید ای دوست بیا که اشک بریزیم پیش یکدیگر معمولا تو وداع همه باهم گریه میکنند، شب وداع پر از حسرت و پر از دردیم که هیچ‌ وقت نبودیم قدر دان سحر چه ساده این رمضان هم گذشت وجا ماندیم هزار حیف نبستیم کوله‌ بارِ سفر به خدا بچه که بودیم خوب یادمه دهه آخر ماه رمضان که می‌شد بعضیا که اهل دل بودند اصلا یه حال دیگه‌ای بودند، ماها نمیفهمیدم، پرس‌ و جو که میکردیم میگفتند تو این دهه اگه نشونه‌ی خیمه‌اش رو به ما دادند معلومه ماه رمضان مون مقبول واقع شده، اگه نشونیش رو ندادند چه خاکی به سر بریزیم آقاجان من میخوام بالاتر از این بگم، از شب اول تو میدونی ما هم گفتیم چقدر بی‌آبرو هستیم، اما توقعمون اینه صاحبخونه یه سری به ما بزنه... محبتی بکن و ما را ببخش شرمنده دل امام زمان را شکسته‌ایم اگر مگه نگفتی شب آخر به اندازه کل ماه رمضان میبخشی، ام‌شب بیا مهمونات رو مفتی ببر... حالا داری گزارش کار میدی محبتی کن و ما را ببخش شرمنده دل امام زمان را شکسته‌ایم اگر ولی در این رمضان هر زمان که تشنه شدیم نفس کشیده و گفتیم یا علی اصغر گرسنه‌ام که شدیم از سه‌ساله ای خواندیم ولی گرسنه نماندیم مثل آن دختر دل شکسته ما را نگاه کن یا رب تو را به جان علی از گناه ما بگذر از اینجا به‌بعد من فقط شعر میخونم، تو چجوری ارتباط برقرار میکنی ،خودت میدونی وداع ،با رمضان چون وداع با یار است همیشه سخت و غم انگیز و دلهره آور وداع، علت بغض گلوی هر عاشق وداع ،علت موی سفید هر نوکر وداع ،آه بلندیست در دل زخمی وداع ،زخم عمیقیست در میان جگر حالا آماده‌ای یا نه شب آخرِ تو را قسم به وداع علی و فاطمه‌اش به خدا باهمه‌ی نفس دارم میخونما تو را قسم به وداع علی و فاطمه‌اش به لحظه‌ای که حسن خیره مانده بود به در به لحظه‌ای که علی زار میزد و میگفت چه زود میروی از دستم ای گل پرپر قسم به آن شب سختی که دست لرزانش رسیده بود به بازوی زخمی مادر به گریه گفت فدایت شدم عزیز دلم شکسته بال و پرت را، غلاف آن خنجر علی مرد نبردهای سخت و، طاقت فرسا بود فقط تو احد 90 تا زخم و جراحت تو بدن مبارکش بود هیچ جا دیده‌ نشد علی با دیدن یه زحمی به هم بریزه اما من نمیدونم اون زخم کبودی بازو چی بود تازه از زیر پیراهن غسل میداد فقط یه لحظه لمسش کرد فَبَکیٰ بُکاءاً طویلاً... بحق حضرت زهرا ظهور را برسان کجاست منتقم خون آل پیغمبر این یه وداع بود.... تو را به حق رباب و وداع شش ماهه تو را به حق وداع خیام با اکبر به آن زمان که به خون میتپید قلب حسین تو را قسم به وداع برادر و خواهر فَنادیٰ یا زَینب اِيتِينِي بِثَوبٍ عَتِيق خواهرم اون پیراهن کهنه رو بیار این زن و بچه‌ها از خیمه‌هابیرون اومدند همه دور ابی‌عبدلله حلقه زدند هر کی یه جمله‌ای گفت زبان حال و قال مشترکشون این بود، رُدَّنا إلیٰ حَرَمِ جَدِّنا روضه وداع خیلی سخته ولی روضه‌ای هست که حضرت زهرا به علامه مجلسی سفارش کرد اُذکُر مُصِیبةَ الوِداعِ وَلَدِیَ الشَّهید انشالله حق روضه‌اش ادا بشه هر کدومشون رو یجوری آروم کرد دونه دونه‌ شون رو برگردوند به خیمه ها
سوار مرکب شد یه وقت دید یه صدای مادرانه از پشت سرش به گوش میاد مهلاً مهلاً.... پناه حرم! کجا داری میری بگو برادرم بدرقه‌ ی راه تو اشک چشم ترم آهسته‌تر برو داداش ببین مضطرم پناه حرم ببین نامحرمان رو و برم حسین.... قسم به ناله‌ی مظلوم بین یک گودال قسم به غربت یک تن میان یک لشکر به خواهری که غریبانه زیر لب میگفت چقدر اسب دواندیدند روی این پیکر بحق زینب کبری ظهور را برسان کجاست منتقم خون آل پیغمبر اگرچه داریم از ماه رمضان خداحافظی میکنیم اما این عهد و پیمان رو اینجا باهم میبندیم همیشه گریه کن شاه سر جدا هستیم... خدا گواهست.... اگه اینجوریه آخرش یه حسین بکش همیشه گریه کن شاه کربلا هستیم خدا گواهست که دلتنگ کربلا هستیم حسین..... مرحبا به شما مردم... حنجره‌هاتون رو خرج اون آقای بی‌ حنجر کردید حنجره‌ هاتون رو خرج اون حنجر زیر خنجر کردین... بالحسین العفو... به نیابت از همه شهدامون، مدافعین حرم زینبی، سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس، جانبازانی که به رفقاشون ملحق شدند سردار حجازی شهدا و اطفال و معصوم افغانستان که با زبان روزه به محضر الهی قطعه قطعه رسیدند شهدای دیروز و امروز فلسطین وداع میکنیم اما من یه بند تو دلم مونده امسال شاید خیلی هاتون متوجه نشدین، از شب اول ما ریزه خوار دخترابی‌عبدلله بودیم، شب آخرم نان ونمک حضرت رقیه رو بخوریم مناجات کنیم پناه حرم، تو رفتی و دخترت داره کتک میخوره غنیمت هاشو هر کسی داره میشماره ناموس تو در آرزوی یک چادره.... بسم الله الرحمن الرحیم الّلهمّ یا مَن لا یَرغَبُ فِی الجَزا... روضه رو ابتر رها کردم شاید باور نمی‌کرد زینب اینقده بی تابی کنه، برگشت، این خواهر و برادر دست دور گردن هم انداختند، ابی‌عبدلله دید دیگه راهی نمونده جز تصرف تکوینی به قلب زینب، دست روی قلب خواهر گذاشت، فرمود تو نماز شبت منو فراموش نکن. آخ چیزی نگذشت همین خواهر غروب فردا اومد کنار گودال هر چه گشت دنبال دست برادر بلکه تسلی قلب خواهر بشه، سنگ‌ها و نیزه‌ها و تیرها رو کنار زد، دید دو دست برادر رو قطع کردند.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
-2038685952_-1914178679.mp3
46.64M
دعای ۴۵ صحیفه سجادیه دعای وداع با ماه رمضان ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
عید سعید فطر مبارک😍🌹😊
AudioCutter_MirzaMohammadi-www.Ziaossalehin.ir-Shabe1-Moharram.mp3
1.32M
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه، اونجا اتراق کردند ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه، اونجا اطراق کردند دو تا قاصد از کوفه میومدند حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟! گفتند همین قدر بگیم مسلمت رو کشتند، تا این خبر رو دادند فَبکی الحُسَیْن؛ ارباب ما گریه کرد. فرمود: رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ؛ بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارند؛ مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره، دوتا آقازاده هاش تو خود کربلا کشته شدند ، که حضرت تو ناحیه مقدسه به اونا سلام می کنه، دوتا آقازادش، محمد و ابراهیم اند که تو مسیّب کشته شدند. یه دخترم داره به نام حمیده که تو ماجرای شام غریبان کشته شده، این دختر رو صدا زد، بغلش کرد، ابی عبدالله دایی این دختره، یه جوری نوازشش کرد که این دختر فهمید یتیم شده، حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی، من هستم؛ خواهران و دختران من هستند سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه، گذشت تا عصر روز عاشورا، با همه وداع کرد، همه رو آرام کرد، این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد، سوار بر ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه، یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته، سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده، از اسب پیاده شد، این ناز دانه رو بغل گرفت، یا الله، نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد، دل حسین و به لرزه انداخت، فرمود: لاتُحرِقی قَلبِی بِدَمعِکِ حَسرَةً مٰادامَ الرُّوحُ فِی جُثمانی؛ یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن، هر جوری بود این دختر تو بغل بابا آرام گرفت، دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت، هر جوری بود دختر رو آرام کرد، اما بمیرم عصر روز یازدهم، این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه، هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه، دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره، هر کاری کرد نتونست، میدونی چرا؟ آخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد. بدن امام احترام داره، هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی میشه، آخرالامر بدنو رو زمین گذاشت، فَانکبَّت عَلیه بر اون بدن سجده کرد، این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده، یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا این صدا بلند شد، سکینه جان، به شیعیان من سلام مرا برسان، بگو بابامو لب تشنه کشتن. ای حسین.... شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی اگه من و تو روضه خون شدیم، از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده، روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد، سکینه جان به اونا بگو: لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی ای حسین بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین... بالحسین یاالله ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
حضرت-مسلم-میرزا-محمدی. (1).mp3
3.21M
السلام علیک یا اباعبدالله ‏ عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا ‏برات کربلایم را کند امضا حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا اباعبدالله ‏ عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین(۲) تو روضه خوان بشو... تا ‏برات کربلایم را کند امضا حسین.... هم دلم را برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و ‏خون دریا حسین.... با همین پرونده ی سنگین و این بارِ گناه می خرد مارا در این دنیا و آن دنیا حسین... از ‏سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه... یاد مادرنمان بخیر اول محرمی مارا مُحرِم می کردند. از سنین کودکی ‏پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشک و زدم بر سینه گفتم یاحسین.. قربون این ناله هاتون یکسال تو حنجره ‏هایت حبس کردی، گفتی صدای خودش که در گودال در نمی آمد از شب اول محرمی میروم حنجره ام را ‏خرجش می کنم. باریکلا مرحبا به این مستمع حواسش جمعِ به روضه است نه اطراف. ‏ غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق.... تو اون شلوغیه محشر هم پدر از پسر برادر از برادر.... غم ‏مخور گر روزمحشر گم شدی در بین خلق هرکجا باشی مارا میکند پیدا حسین... حالا آرزویت چیست شب ‏اول ؟ من که از روز ولادت کربلایی بوده ام... اگر یادت نیست برو از مادرانتان بپرسید اولین غذایی که تو ‏کامت گذاشتند تربت الحسین بود . من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با ‏حسین....‏ نمونه ی بارزش مسلم ابن عقیل است از لحظه ی ولادت تا لحظه ای که آوردنش بالای دارالعماره با ابی ‏عبدالله نفس کشیده ، نانخور خود حسین شده ، ریزه خور ابی عبدالله ست. آخر هم با گریه بر ابی عبدالله ‏سر از بدنش جدا کردند. ‏ شبانه نماز عشا را خواند برگشت دید یک نفر هم پشت سرش نمانده ، کوچه های کوفه را دارد تک و تنها ‏سپری میکند. دید یک خانومی دم در خانه اش ایستاده رسید به این زن فرمود : یا امت الله اِسقِینی بِالماء ‏ تشنه ام است یک جرعه آب داری به من بدهی؟ طوعه رفت میان منزل ، ظرف آب آورد همین که آب را ‏نوشید طوعه دید تکان نمی خورد . ای مرد شب است خوب نیست اینجا توقف کنی، برو منزلت. سه مرتبه ‏طوعه این را گفت . مسلم سرش را بالا آورد فرمود: من در کوفه خانه ندارم. آقاجان مگر تو که هستی؟ فرمود ‏میخواهی یک معامله ای با من کنی؟ من نزد امیرالمومنین ضمانتت را کنم؟ مگر تو که هستی؟ فرمود من ‏مسلمم. سفیر حسینم. طوعه خیلی خوشحال شد ، میزبان مسلم است. آورد میان منزل غذا درست کرد اما ‏دید مسلم تا صبح لب به غذا نمیزند. مشغول عبادت است فقط دارد گریه میکند. اظهار پشیمانی میکند. ‏ فردا صبح که شد خبردار شدند مسلم خانه ی طوعه است. ریختند در خانه. اول خانه را آتش زدند. شب ‏اولی کجا بریم؟ از مدینه این رسم گذاشته شد برای بردن یک پهلوان... اول خانه اش را بسوزانند. خانه را که ‏آتش زدند مسلم بلافاصله آمد بیرون. دو مرتبه هجوم آوردند به اندرون.. اما مسلم این مهاجمین را بیرون کرد. ‏نمی خواهد یکبار دیگر خاطره ی مدینه اتفاق بیفتد . زنی بین دود و آتش بین درو دیوار مانده.... به هر قیمتی ‏بود اینها را بیرون کرد. حتی نوشتند با شمشیر لبهایش را بریدند. درستش هم همین است. مسلم ... من از ‏همینجا گریزم را میزنم. اینجا شصت هجری بود و مدینه یازده هجری . پنجاه سال است این روضه را شنیده ‏بودیم. اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن ؟ شنیده بودی خانوم علی بین درو دیوار ‏مانده ، شنیده بودی در خانه اش را آتش زدند غیرتت اجازه نداد سریع از خانه آمدی بیرون. تازه طوعه کجا ‏فاطمه کجا؟ تو کجا علی کجا؟ اما نبودی که ببینی فَعَلقَت فی عُنُقِ علیٍ حبلُ طناب به گردن دستاشو بسته ‏بودند کشون کشون میبردنش . آخ بمیرم. جلو چشمش خانومش را میزدند. اینجا ناله ی یازهرا لازم دارد ها .‏... کاش چشمم جای دستم بسته بود کربلا هم همین واقعه تکرار شد ، نبودی ببینی یا مسلم هشتادو چهار ‏زن و بچه را میزدند. دامنهایشان آتش گرفته بود. گوشواره از گوش بچه ها کشیدند. معجر از سرها ربودند. ‏ حسین....‏ نبودی ببینی ، فاطمه ی بنت الحسین فرمود: حتی پارچه ای که شبها رویمان می کشیدیم را به غارت بردند . ‏ شب اولیه کجا بردی مارا؟ ای خدا شب شده و من چه کنم؟ یک مصرعش مال مسلم است یک مصرعش مال ‏شام غریبان. ای خدا شب شده و من چه کنم؟ حالا مصرع دوم را بشنو ، یک زن و این همه دشمن چه کنم؟ ‏ناله بزن یا حسین....‏ باباالمستضعفُ الغَریب یا اباعبدالله. ‏.. کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفیه بی مروت شرم و حیا ‏ندارد کوفه میا حسین جان ... ‏ ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5832627465561837544.mp3
4.73M
السلام علیک یا مسلم بن عقیل حالا وقت گریه بر مسلمه.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا مسلم بن عقیل حالا وقت گریه بر مسلمه، یه گریه کن تو کوفه براش نبود. نه دختری ، نه پسری، زن و بچه ش تو کاروان دارن میاند، توی کوفه دیدند دارند پیکرش می کشند بدنش رو آوردند معکوس دار زدند اما سرش رو چه کردند سر رو فرستاد برای یزید یزید هم دستور داد سر مسلم رو بزنند دم دروازه شام یعنی از امروز تا اول صفر این سر آویزان دم دروازه است الله اکبر بعضی از مقاتل نوشته اند سر ابی عبدالله هم بردند کنار سر مسلم دم دروازه آویزان کردند تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل هر دو دختراشون همسن هستند سکینه ۱۳ سالشه حمیده هم ۱۳ سالشه تا رسیدند دم دروازه.... آی حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5933929294349733146.mp3
11.66M
در راه تو حسین فدا میشود سرم در شهر کوفه تشنه و بی یار و یاورم بسته شده دو دست منو یاد حیدرم آقا سلام برتو شده ذکر آخرم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
در راه تو حسین فدا میشود سرم در شهر کوفه تشنه و بی یار و یاورم بسته شده دو دست منو یاد حیدرم آقا سلام برتو شده ذکر آخرم تا عرش میرود غم و اندوه و آه من دارالعماره گشته کنون قتلگاه من جاهمتون خالی بود حرمش، من از آقا دعوت گرفتم امروز،قدم رنجه کنن،گریه کن روضش خودشه این شهر مردمش همه کینه پرورند از عمق سینه دشمن اولاد حیدرند بخدا حیفه تماشاچی باشی، طناب به پاهاش بستن تو کوچه کشوندند، حالا که موندی رزق اربعینت رو حضرت مسلم امضا میکنه دارند بهر کشتن تو نیزه میخرند در فکر گوشواره و خلخال و معجرند ای پنجمین ستاره ی آل عبا حسین هر سو که میروی برو ،کوفه نیا حسین اینجا نیا که رنج تو بسیار میشود از تن جدا دو دست علمدار میشود زینب اسیر کوچه و بازار میشود پای رقیه ی تو، پر از خار میشود اینجا نیا که مقتل شهزاده میشود تیر و کمان حرمله آماده میشود چشم انتظار آمدنت نیزه دارها با نعل تازه منتظر تو ، سوارها دادند قول مقنعه و گوشواره ها غارت شود عبای تو در گیرو دارها گودال میکنند که قربانیت کنند غارت ز تو عقیق سلیمانیت کنند حسینش رو تو بگو سنگت زدند لشگریان از جفا حسین نیزه به پهلویت بخورد بی هوا حسین تو پیش مادرت بزنی دست و پا حسین از خون تو خضاب شود کربلا حسین غارت شود ز پیکر تو پیرهن حسین یعنی رها شود بدنت بی کفن حسین همه روضه رو جمع کردم تو این یه بیت زود رد شدم این عاقبت من که عزیز آمده بودم ای کاش کسی خار در این شهر نیاید... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
روضه امام حسین و حضرت مسلم.mp3
8.12M
ما زنده برآنیم بمیریم برایش پر شور شود بار دگر ماه عزایش هر چند نشد قسمت ما صحن و سرایش از دور سلامی طرف کرببلایش ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
ما زنده برآنیم بمیریم برایش پر شور شود بار دگر ماه عزایش هر چند نشد قسمت ما صحن و سرایش از دور سلامی طرف کرب و بلایش به تو از دور سلام به سلیمان جهان از طرف مور سلام به تو از دور سلام به حسین از طرف وصله ی ناجور سلام سفره ی ارباب به ما غم برسانید هرجور شده رزق محرم برسانید آه ای پسر فاطمه این فصل خزان است برگرد از این راه که زینب نگران است از کشتن اولاد تو صحبت به میان است آن دشت پراز حرمله و زجر و سنان است برگرد که تسبیح تو صدپاره نگردد برگرد که ناموس تو آواره نگردد سخت است سخن با لب خشکیده و عطشان سخت است که با سینه ی سنگین برود جان تشییع تنت مانده و این وحش بیابان سنگی به سرت بوسه زد ای قاری قرآن من زینبمو پیش تنت میروم از حال برخیز و ببین مادرمان آمده گودال با رفتن تو میرود این خیمه به غارت تو بی کفن و بر تن من رخت اسارت بیش از تو به ناموس تو گردیده جسارت ای کاش که میشد برسم باز کنارت افسوس که دستم بخدا بین طناب است انگار قرار منو تو بزم شراب است ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
999700.mp3
7.76M
السلام علیک یا اباعبدلله از پنجم شوال که این نامه رو نوشت به ابی‌عبدلله تا هشتم ذی الحجه خیالش راحته... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا اباعبدلله از پنجم شوال که این نامه رو نوشت به ابی‌عبدلله تا هشتم ذی الحجه خیالش راحته، اما یه شبه یه بلایی سرش آوردند که هی آرزو می‌کرد ای کاش نامه نمی‌نوشتم! نماز عشا رو که خواند برگشت دید یه نفر هم پشت سرش نمونده یاللعجب کجا برم، تاریکیِ، من که جایی رو تو این کوفه بلد نیستم کوچه ها رو غریبانه پشت سر گذاشت، رسید در خونه ای دید یه پیرزنی مضطربه گفت آی زن جرعه ای آب داری به من بدی یا نه؟ تشنمه، طوعه رفت داخل یه جرعه آب آورد تا آب رو نوشید آرام گرفت پیرزنه دید تازه تکیه به دیوار داد جایی نمیره، آی مرد خوب نیست این وقت شب در خونه من اطراق کنی فرمود آی زن من جایی ندارم برم، میدونی من کیم؟ من سفیر حسینم. تا اسم ابی‌عبدلله اومد دل طوعه به لرزه افتاد سفیر مولام حسین اومده در خونم، البِیتُ بِیتُک، اصلا صاحبخونه خودتی.... فهمیدی چی گفتم؟ هر جا اسم ابی‌عبدلله بیاد خونه دارت میکنند لذا تو دنیا همه تلاش اولیا الهی این بود یه کاری برا ابی‌عبدلله بکنند، منتسبین به ابی‌عبدلله همیشه خونه دارند، مستأجر نمی‌مونند، لذا زائرینش هم همینن فرمود هر کی زائر حسین ما نباشه تو بهشت هم که بره مستأجر، اونجا خدا بهش خونه نمیده فهمیدی چی گفتم یا نه؟ اگه میخوای هیچ وقت مستاجر نباشی با ابی‌عبدلله یه کاری کن، حسین جان قربونت برم همه رو صاحبخونه کردی اما خودت رو از خونت بیرون کردن عرض توسل به مسلم بن عقیل اون آقایی که پیامبر به امیرالمومنین فرمود:مؤمنین برا مسلم گریه میکنند تَبکي عَلَیکْ عیونُ مُؤمنین وارد خونه طوعه شد، طوعه منتظر پسرشه، اصلا دیگه گمشدشو فراموش کرد تا صبح مثل پروانه دور سفیر حسین میچرخه، اما یه نگاه کرد دید مسلم هم مضطربه، آقاجان چتونه؟ چرا غذا میل نکردید؟ صبح که شد تازه طوعه فهمید چه خبره، ریختن در خونش، شنیدید مسلم بلافاصله از منزل اومد بیرون. چون میدونه اگه تو خونه بمونه یه بار دیگه واقعه مدینه تکرار میشه. اون واقعه برا عالم بس هست، تا قیامت یه بار بیشتر تکرار نشده، لذا بلافاصله از خونه طوعه اومد بیرون تا اومد بیرون محاصرش کردند یجوری میزدند، تکیه به دیوار داد فرمود نانجیبا مگه کافر گیرآوردید؟ زنها از بالای خونه هاشون نی‌ها رو آتش زدند آتش به سرو روش میریختند چی میخوام بگم؟ میخوام بگم دستات رو که نبسته بودند هرچی از بالا آتش میریختند اونا رو از سر و روت دور میکردی آخ امان از دل زینب... خدا نکنه دست و بازوی کسی رو ببندند اونوقت از بالای بام خونه‌ آتش بریزند.... آی حسین... مگه زین العابدین به سهل ساعدی نفرمود، تا عمامه‌شو برداشت، اونقدر از بالای بام خونه‌های شام، آتش و خاکستر ریخته بودند تازه سرهای رو نیزه بمونه انگار همه سرها باید یه اشتراکی با سر ابی‌عبدلله داشته باشند! آخه اون سر، شب یازدهم تنور خولی رفته بود، سرو رو خاکستری بود، گفتند بقیه هم سهمی داشته باشند، اونقدر آتش از بالای بام خونه هاشون ریختند سر و روی بچه های حسین.... ای حسین... صلی الله علیک یا مظلوم... یا اباعبدلله... شب‌های جمعه، میگیرم هواتو(٢) اشک غریبی میریزم برا تو بیچاره اون که حرم رو ندیده(٢) بیچاره‌تر اون که دید کربلاتو ندیدنش یه درده، اما دیدنش هزار درده، مگه کربلا چه خبره؟ می‌روم بینم در کجا زینب شِکوه از شمر بی حیا دارد حسین.... خدایا به دعای نازنین حجة بن الحسن ، دعاهای همه ما ملتمسین دعا به هدف اجابت برسان به نورانیتش دلهای ظلمانیمون نورانی بفرما به آبرویش آبروی ما حفظ بفرما به عظمت و ولایتش این مملکت حسینی و مهدوی رو از گزند بلیات عرضی و سمائی، از شر شیاطین داخلی و خارجی حفظ فرما مردم مظلوم یمن، عراق، سوریه، نیجریه، بحرین نجات عنایت بفرما رهبرمون حفظ فرما امام و شهدا و علما و اموات این جمع، همه گریه‌کنا، ذوی الحقوق و ذوی القربیٰ قرین رحمت واسعه‌ات بفرما مرضا و منظورین شفای عاجل عنایت بفرما نام ما رو در زمره‌ی آزادشدگان از آتش جهنم ثبت فرما بالنبی و آله رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصلوات ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
shabe-aval.mp3
6.54M
شمیم پرچمت میاد بوی محرمت میاد صدای مادرت میاد انگاری خواهرت میاد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل و النهار ولاجعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم یه سال منتظر موندیم تا ماه عزای ابی عبدالله رو درک کنیم ..... حالا که اهل بکاء شدی اهل جلسه، محل نظر خود حسین اند اِنّ الحُسین فِی یَمینِ العَرش لَیَنظَرُ إلی مَن یَبکیه ابی عبدالله از سمت راست عرش به گریه کناش نظر میکنه تا نظر به گریه کناش میکنه فیستغفر له خود ابی عبدالله برا گریه کنش استغفار میکنه بازم به این اکتفا نمیکنه یَسأَلُ آبائَه و اَجدادَه از آباء و احدادش هم میخاد اونام برا گریه کنانش استغفار کنند حالا ک محل نظر خود ابی عبدالله هستی آماده ای یا نه بریم سر سفره ی ارباب بی کفن شمیم پرچمت میاد بوی محرمت میاد صدای مادرت میاد انگاری خواهرت میاد یکی میاد یکی میره جوون میادو پیر میره شهید میاد اسیر میره رباب با اصغرت میاد بوی محرمت میاد وقتی پیغمبر مامورشد به فاطمه خبرشهادت ابی عبدالله رو برساند بی بی دوعالم پرسید بابا،این واقعه کی اتفاق میفته حضرت فرمود زمانی که نه من هستم نه باباش علی هست نه توئه مادرش فاطمه زنده ای، نوشتن بَکتْ بُکاءاً شَدِیداً ، گریه ی زهرا بیشتر شد فَاشتَدَّ بُکاءُها، پرسید اگه ما نیستیم فَمَن یَبکِی عَلی الحُسین ، پس کی بر حسین من گریه میکنه وَ مَن يَلتَزِم بِإقامَةِ العَزاءِ کی براش اقامه ی عزا میکنه؟ فرمود دخترم امتی میاند ، مرداشون به مردان اهل بیت، زنها به زنهای اهل بیت گریه میکنند نسلی بعد نسلی، گریه ی فاطمه بند اومد فرمود دخترم تو قیامت باید اززنهاشون شفاعت کنی منم قیامت از مردهاشون شفاعت میکنم ، خوش بحال اوناییکه ناله دارند، بعد پیغمبر فرمود فاطمه جان ، کُلُّ عَینٍ بٰاکِیَةٌ یَومَ القِیامَة اِلّا عَینٌ بَکـَت عَلیٰ مُصابِ الحُسین قیامت همه چشمها گریانه غیراز اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه ، آماده‌ای یا نه امشب کجا ببرمت اومد بالا دارالاماره... بریم در خانه ی سفیر ابی عبدالله به هر قیمتی بود دستاشو بستند سنگ بارونش کردند مسلم رو آوردند بالای دارالاماره اما دیدند داره گریه میکنه رو کرد سمت مدینه. صدا زد السلام علیک یااباعبدالله حسین جان نامه نوشتم بیا اما الان آرزوم اینه، مبادا کوفه بیایی سر مبارکشو از بدن جدا کردند بدن مسلم رو از بالای دا العماره.... دیدند بچه ها طناب به پاهای مسلم .... تو کوچه های کوفه دارند بدنش رو کشون کشون میبرند، خوب شد اهل و عیالش اینجا نبودند ببینند ، آخ بمیرم برا اون اهل و عیالی که دنبال ذوالجناح وَ إلی فَرَسِک مُبادِرا ... آمدند رسیدند کنار گودال دیدند و الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه .... حسین....... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
fa-h-moslem-rozeh-mirza-mohammadi01-madineh.mp3
5.93M
چند تا شباهت داره مسلم بن عقیل با ابی عبدالله، یکی دوتاشو بگم.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
امام صادق علیه السلام...فرمود اول محرم که میشه خود خدا پیراهن خونی حسین رو از عرش آویزان میکنه مااون پیراهنو میبینیم و گریه میکنیم پاره ی پیرهنش گفت بیا.... چند تا شباهت داره مسلم بن عقیل با ابی عبدالله، یکی دوتاشو بگم، محاصره اش کردند... هان از مسلم می‌خوام دلتو یه جایی ببرم تو خونه ی طوعه است تا فهمید خونه رو محاصره کردند بلافاصله از خونه اومد بیرون، مبادا بازم زنی گرفتار بشه ، مبادا بازم زنی بین نامحرم گرفتار بشه ، یا زهرا.... یه بار تو تاریخ این اتفاق افتاده دیگه بسه... تنها نه یک نفر که در کوچه هر که بود کردند اتحاد به زهرا زدن ، علی یکی بیاد تو کوچه ها به مادرم کمک کنه اشک حسینو پاک کنه ، به خواهرم کمک کنه فاصله بگیر از اون درو دیوارو اون خونه بیا بیرون... تا فهمید خونه ی طوعه رو محاصره کردند از خونه اومدبیرون یه جوری جنگید که کسی به حریم خونه ی طوعه دیگه نزدیک نشه ، کاش شام غریبان بودی کنار خیمه ی زینب.... راوی میگه دیدم دامن زینب آتش گرفت... خانم چرا از خیمه بیرون نمیری ؟؟ اوج مصیبت اینجاست که حُمَیدِ بن مسلم باید وساطت کنه‌..‌. روز اولیه ببخشید یه جایی دلم رفت.... مرحوم محدث قمی مینویسد تا دید زینب میان خیمه ی آتش گرفته آمده، شمر تا دید زینب اینجاست حیا کرد بلافاصله از خیمه فاصله گرفت همه گریزها از روضه ب کربلاست امروز از کربلا بریم مدینه ، مرحوم محدث مینویسد شمر با اون همه قساوتش تا دید دختر علی وسط آتشه ، پشیمون شد اما من نمیدونم اون دومی چه دلی داشت... سادات ببخشید منو هر چی مادرتون صدا زد.... یا زهرا.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn