eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
374 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میلاد امام حسین علیه السلام ذکر قلبم همه جا، فقط کرب و بلا نِی اگه داره نوا، فقط کرب و بلا جبرئیل میده ندا، فقط کرب و بلا بهترین شهر خدا، فقط کرب و بلا مستم، مجنون، آقا حرمتو دوس دارم چشمام پُر خون آقا حرمتو دوس دارم میگم از جون آقا حرمتو دوس دارم حرم الله فقط مال حسینه لقب شاه فقط مال حسینه مولا مولا، مولا مولا ... مولا مولا، مولا مولا دیوونه وار میخونم آقاجون خودم من با تو حرف میزنم با زبونم خودم کبوتر دل دوباره سمت کربلا رفته حرمتو هر کی ندیده سرش کلاه رفته 💛ارباب حسین بن علی ... ارباب حسین بن علی💛 برا تو روضه خونم، با چشمای دریام بودم دیوونه ی تو از قدیم الأیام فاطمه مدال نوکری گردنم انداخته حرمتو هر کی با بهشت عوض کنه باخته 💛ارباب حسین بن علی ... ارباب حسین بن علی💛 عشق خدایی حسین با تو معنی میشه میخوام بیام کربلا، آقا یعنی میشه چقدِه شنیدم آقاجون از حرم، از خِیرِش تو نگو حرم نیا چجور بگذرم از خِیرِش 💛ارباب حسین بن علی ... ارباب حسین بن علی💛 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
سلام ، ای شرفِ عرش و فرش قنداقت خوشا به حالِ دلِ نوکران و عشاقت خدا و خلق خدا تا همیشه مشتاقت هزار سجده به دست خدایِ خلّاقت که او کتابِ جمالِ تو را قلم زده است حضورِ همچو تو را در جهان رقم زده است پری که سوخته ، با لطف تو پریدنی است صفِ ملائکه دور و برِ تو دیدنی است صدای خندهء روح الامین شنیدنی است عجیب ، بوسه ز پیشانیِ توچیدنی است به قلبّ خستۀ ما یک تَنَفُسی بدهید دوباره بال و پری نو به فطرسی بدهید خدا به حالِ محبان تو ملاحظه کرد خودش عدوی تو را تا ابد مواخذه کرد دلم بهشت خدا و تو را معاوضه کرد خودت که نه ، پرِ قنداقۀ تو معجزه کرد حسینی ام به خدا با دعای مادر تو هزار جان گرامی تصدُقِ سر تو خدا به عرش خدائیش طرح نو انداخت خدا زِ خِلقت ارباب ما شگفتی ساخت بَرنده آنکه برایش به نوکری پرداخت حسین را به خدا جز خدا کسی نشناخت در این مقوله دگر حاجتِ مباحثه نیست حسین با احدی قابل مقایسه نیست برای قلب پیمبر سرور آوردند برای حیدر کرار ، نور آوردند برای فاطمه سنگ صبور آوردند دلِ ملائکه را هم به شور آوردند به یُمن سوم شعبان بهشت آذین شد حسین گفتم و کامم دوباره شیرین شد خودم فدای خودِ حضرت و سه تا پسرش و مادر و پدرم نذر مادر و پدرش چقدر عاشقِ سائل نشسته پشت درش تمام هستیِ ما وقف حضرت قمرش هنوز در به روی هیچ کس نبسته حسین خدا کلید جنان را سپرده دست حسین گلاب و گل به هوا پخش می کند زهرا علی جدا و جدا پخش می کند زهرا میانِ ما و شما پخش می کند زهرا برات کرببلا پخش می کند زهرا همین یکی دو سه شب جمع کن خیالت را بگیر از کرمش کربلای سالت https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
شد شکوفنده گل روی ابا عبدالله عطر فردوس برین بوی ابا عبدلله عرش و فرش و مه و خورشید و ستاره با هم سر به سجده به سر کوی ابا عبدالله مادرش فاطمه با بوسه شیرین هردم میزند شانه به گیسوی ابا عبدلله تا نظر کرده به رخساره او پیغمبر شده محو رُخ دل جوی ابا عبدلله دست حق دست کشد بر سر دستان حسین که شود حیدری بازوی ابا عبدلله پاسداران حریم حرم زینب او استوارند به نیروی ابا عبدالله در نهایت برسد بر در منزلگه عشق عاشق صادق ره پوی ابا عبدلله سوره فجرِ خدا زمزمه ی جبریل است حق تعالی است ثنا گوی ابا عبدالله کربلا نام دگر دارد اگر میدانی باشد آوازه مینوی ابا عبدالله شب میلاد دلم پر کشد از خانه خویش پر خود وا بکند سوی ابا عبدلله 🔸شاعر: __________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
فطرس رسیده جا به کبوتر نمی رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی رسد پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی رسد با یاحسین مست ترینیم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک تر،نمی رسد گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی رسد دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی رسد کوهی به کوه نه که در این روزگار پَست دست برادری به برادر نمی رسد در هیچ لحظه ای به جز از لحظه ی اَخا در نقشه ها فرات به کوثر نمی رسد ارث پدر گلوی بریده ست لاجَرَم وقتی که اکبر است به اصغر نمی رسد وقتی که نیستند علی های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی رسد؟؟ در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه های پیمبر نمی رسد حق در مَثَل همیشه به حق دار می رسد با این حساب شمر به حنجر نمی رسد با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی رسد این شاکلید قصه ی صحرای کربلاست سر می دهد حسین ولی سر نمی رسد 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
بی دلم بی بهانه می‌خوانم غزلی  عامیانه  می‌خوانم آن قدر از خودم رها شده‌ام از خودم یک ترانه می‌خوانم شبِ شعری چنین ندیده کسی تا سحر عاشقانه می‌خوانم ماهیِ حوض خانه‌ات هستم پایِ تو بی کرانه می‌خوانم نَفَسم در هوایِ تو جاریست جانِ تو هر کجا نمی‌خوانم - خواندنم  پایِ  تو  فقط  زیباست خواندنم با تو خط به خط زیباست - با دَمِ تو کسی که دَمپَر شد با  دَمِ  تو  مسیح  پَرور شد کوچه پس کوچه‌ی بهشتِ خدا با گُلِ خنده‌ات معطر شد فطرس از برکتِ قدومت بود صاحبِ بال و پَر نَه شهپر شد از همان ابتدایِ آمدنت  کشتی عشق تو شناور شد   شدی از هر نظر رسولِ خدا شیره‌ی جانت از پیمبر شد - معنیِ فجر و اِنَمّا هستی خامسِ آل مصطفی هستی - ای  قبولیِ  طاعتِ  همگان مُهر پیوسته -لطف بی پایان رحمت واسعه ؛ فضیلت جود ای سراج المنیر ؛ کهف امان آیه‌ی عصمت و صحیفه‌ی نور ای جهاد و عقیده و ایمان آمدی و زمین شد آرزویِ آسمان ؛ روزِ سوم شعبان می‌نویسم "حسین" آقا جان می‌نشیند کنارِ نامت "جان"  به‌ اَبی  انت  سیدالشهدا روزی‌ام کن دوباره کرببلا 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
ابرو گره زدی و گره خوردلشکری "به به"به این صلابت وشور و دلاوری وقتی میان معرکه شمشیر میزنی یک نسخه ی برابراصلی زحیدری میدان جنگ قبضه ی جنگاوری توست "لشگر" "نفر"شود ز میانش که بگذری صفین رابه هم زده بودی تو یک تنه تفریح نوجوانی تو جنگ و دلبری باچشم خودکه دسته ای ازشیروآهواست ازگرگهای دوروبرت زهره می دری علامه ای به سطح توعالم ندیده است توگوی سبقت ازعلما همه می بری شاگردحیدروحسن و زینب وحسین ای خطبه خوان کعبه که استادمنبری روزجزاشفاعت ماها به دست توست روزجزا توباز علمدارمحشری! سنی وارمنی ومسیحی چه فرق داشت ماهی و کل اهل زمین برتو مشتری مادلشکسته ی غم مشک و سر توایم آقا دل شکسته ی مارا نمیخری؟ گشتم پی لغت که به عنوان قافیه بنویسم از وجوده تو یک بیت دیگری افتادیادمن لغتی،روضه شد غزل شرمنده ام که روضه شداین بیت آخری سر بسکه زخم بود نشدصاف روی نی ازگوش روی نیزه سرت رفت،چه سری! رأس تورا به گردن یک اسب بسته اند پاشیده چهره ی تو زبس خورده هر وری... 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
گلزار زمین خوب تر از خلد برین است هر سو نگرم نور خداوند مبین است دامان زمین سجده گه روح الامین است در بیت ولایت پسری ماه جبین است این شمع فروزان حرمخانۀ دین است این نخل علی دسته گل ام بنین است در باغ ولا عطر گل یاس مبارک آمد به جهان حضرت عباس مبارک امروز بنی هاشمیان را قمر آمد از بحر خروشان ولایت گهر آمد گلزار امید علوی را ثمر آمد یا فاطمۀ ام بنین را پسر آمد گویی ملکی بود و به شکل بشر آمد بر حیدر کرّار، حسینی دگر آمد لبخند حسن بر گل رخسار حسین است خیزید که میلاد علمدار حسین است عبّاس که شد فوق بشر قدر و جلالش عباس که گردیده ملک محو جمالش هرگز نرسد دست به دامان کمالش بر قامت رعنا و به حسن و خط و خالش دائم صلوات نبی و احمد و آلش عطر نبوی می دمد از باغ خصالش شد باز چو بر شیر خدا نرگش مستش زد بوسه به پیشانی و چشم و لب و دستش ای شیر خدا بوسه بزن بر سرو رویش ای فاطمه با خنده بزن شانه به مویش ای مهر ببر سجده به خاک سر کویش ای ماه زگردون بگشا دیده به سویش ای خضر ببر آب بقا از لب جویش ای بحر بگیر آبرو از خون گلویش ای سیّد عشاق به بر گیر چو جانش گه بوسه به چشمش بزن و گه به دهانش این طفل نه سرباز فداکار حسین است سقّا و سپهدار و علمدار حسین است جان بر کف و پیوسته خریدار حسین است چشمش همه دم باز به رخسار حسین است لبخند به لبهاش زدیدار حسین است پیداست که قلزم خون یار حسین است بنوشته به پیشانیش از روز ولادت عباس بود عاشق ایثار و شهادت عبّاس حسینی بود از روز ولادت عباس بود منتظر روز شهادت عباس کند با تن بی دست عبادت عباس دهد بر همه گان درس رشادت عباس سراپا به حسین دارد ارادت عباس گرفته است در این کوی سعادت عباس، غمی جز غم دلدار ندارد عباس، حسینی است به کس کار ندارد من روز ازل رشتۀ آمال گسستم من دل به ولای پسر فاطمه بستم من عاشق و دل باختۀ عهد الستم من درهم و دینار عدو را نپرستم من منتظر تیر بلا بودم و هستم این سینه و پیشانی و چشم و سر و دستم من در طلب شیر، نی ام تشنۀ دردم من کودک گهواره نی ام مرد نبردم قنداقه ام از دامن گهواره برآرید در زیر قدم های امامم بگذارید شیرم به چه کار آید شمشیر بیارید بر دامن گهواره زخونم بنگارید عباس، حسینی است حقیرش نشمارید بر گوش دل این نکتۀ شیرین بسپارید آن لحظه که عاشق به جهان چشم گشاید از لعل لبش زمزمۀ عشق برآید ای بحر، خجل از لب عطشان تو عباس ای عشق و وفا آمده حیران تو عباس ای در ره دلدار به کف جان تو عباس ای دین خدا عاشق ایمان تو عباس ای عالم و آدم همه قربان تو عباس ای فوق شهیدان، شرف و شأن تو عباس پیوسته دلم یاد تو و یادحسین است میلاد تو همچون شب میلاد حسین است در برج ولایت تو قمری تو قمری تو بر نخل ولایت ثمری تو ثمری تو در بحر فضلیت گهری تو گهری تو در سینۀ عاشق شرری تو شرری تو بر خلق دو عالم پدری تو پدری تو الحق که علی را پسری تو پسری تو تو یوسف دو فاطمه و چار امامی در بین تمام شهدا ماه تمامی از روز ازل دست تو تقدیم خدا شد هر چند که در صحنۀ عاشور جدا شد جسمت به زمین قبلۀ جان شهدا شد برنی سرت آئینۀ مصباح هدی شد افسوس که حقّ تو به شمشیر ادا شد یکبار نگو، جان تو صد بار فدا شد آن لحظه شدی کشته تو ای ماه مدینه کافتاد نگاهت به لب خشک سکینه ای کشتۀ حق در دل ما زنده توئی تو تا هست جهان بر پا پاینده توئی تو بر سیّد عشّاق نماینده توئی تو در سینۀ ما، نور فزاینده توئی تو بر هر گره بسته گشاینده توئی تو در قلزم خون ماه فروزنده توئی تو الهام تو و لطف تو وجود تو باید بی فیض تو (میثم) چه بگوید چه سراید 🔸شاعر: ______________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
عشق زیباست خداوند از آن زیباتر عرش بالا ست ولی بنده از آن بالاتر هرکسی سائل درگاه خداوند شود میشود بین خلائق به خدا آقا تر درِ درگاه خداوند حسین است حسین هرکه دلباخته اوست شود لیلاتر به خدا گر که بگردی همه عالم را غیر عباس کسی نیست به او شیداتر اینچنین شد که خدا کرد تجلی آری عشق زیباست ابالفضل ازآن زیباتر تا قیامت علم عشق ابالفضل به پاست آری آن عشق که فانی نشود نور خداست نام عباس که آمد دهنم آب افتاد گوییا روی لب من عسل ناب افتاد دل به دریا زدگانت چه فراوان شده اند تاکه تصویر رخ ماه تو در قاب افتاد نمک بین نگاهت چقدر شیرین است دل فرهادی ام از عشق تو در تاب افتاد طاق ابروی تورا کافر بی ایمان دید سجده کرد و همه عمر به محراب افتاد بگذارید که یک عمر عسل نوش شوم نام عباس که آمد دهنم آب افتاد ازهمان روز که چشمت به جهان وا گشته ساقی عشق در این معرکه سقا گشته روز میلاد تو جبریل خبر آورده که خدا از صدف عرش گوهر آورده انقدرشور شغف خانه مولا دارد گوییا حضرت زهراست پسرآورده آسمان شب مولاپس از این مهتابی است حق برای دل خورشید قمر آورده این که با خنده خود دارد اشاره به همه کاشف کرب حسین آمده سرآورده پاسبان حرم زینب کبری آمد این که در سینه خود کوه جگر آورده زحمت ام بنین بود که عباس شود مرداز دامن مادرسوی معراج رود پسرم گوش بده حرف دل ام بنین آبرویم همه در دست تو باشد پس از این ایستاده است فلک قد تورا سیر کند ولی از روی ادب محضر مولا بنشین گرچه برچشم تو مشتاق شده ارض وسما محضر آل علی چشم بینداز زمین هرکجا خواست که زینب بشود ناقه سوار تو رکابش بشو عباس ,که او هست نگین نکند لفظ اخارا توبگویی به حسین من کنیزم تو غلامش همه جا هست همین آنقدر خاک نشین قدم یار شدند هر دو در هردوجهان صاحب دربار شدند با قدمهای ابالفضل زمین می لرزید دشمن از طرز رجزخواندن او می ترسید وسط معرکه می رفت که محشر بشود شاه شمشاد قدان تا که کمی می غرید راه و بیراهه اش از هول ولا گم میشد تا که چشمش به غضب سوی کسی میچرخید همه آهنگ عقب گرد به لب می خواندند تا که شمیر ابالفضل کمی می رقصید میزد از میمنه از میسره میرفت برون با هجومی همه لشگریان می پاشید هرکسی بر قد و برجنگ تو کرده است نگاه گفته لا حول و لا قوت الا بالله بنویسید ابالفضل بخوانید حیا بنویسید علمدار بخوانید وفا هیچکس مثل ابالفضل نگیرد دستی بنویسید زحاجات بخوانید روا دیده او همه را یاد جنان می انداخت بنویسید از آن چشم بخوانید بلا بنویسد که سقاست بخوانید خجل قول دادست که آبی برساند اما مشک افتاد و تو افتاد ی وارباب افتاد پای گهواره طفلش زنی افتاد از پا بعد تو دشمن تو اهل جسارت بشود بعد تو زینب تو سوی اسارت برود 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
به خدا دادیِ سقّا غزلی باید خواند به علی، رتبۀ او را ازلی باید خواند پسر ٱم بنین نه، پسر فاطمه خوان همچنانی که ابالفضلِ علی باید خواند نیست معصوم، ولی در درجاتِ معصوم برترین است و به عصمت مَثلی باید خواند صاحبِ تیغ و علَم، روح مواسات و ادب دستبوسش همۀ پنج ولی باید خواند دست بر قبضه چو گیرد، همه یَلها به فرار وسطِ معرکه ها شیرِ یلی باید خواند ساقیِ تشنه لبان است، ولی در جنّات از قضا لعل لبش را عسلی باید خواند چه بخوانم علَمِ مُلک علمداری را چه بنامم یل میدان وفاداری را در شجاعت نه به والله نظیری دارد حرف اول بزند روز فداکاری را قوّت و عزم و اراده، همه در خدمت دوست او به میدان عمل ثبت کند یاری را گر چه انبوهِ أمان نامه به پایش ریزند جز به دلدار نگوید سخنِ آری را ز کراماتِ ابالفضل همین یک نَم بس که به دریا بکُند وصل، مِیِ جاری را جذبِ حق میکند از دور دلِ نوری را به دَمِ تیغ بگیرد نفَسِ ناری را در مناجات، عجب دستِ نیایش دارد در عنایات، به هر درد گشایش دارد نمی افتد ز لبش ذکرِ الهی اما ذکر زهراست که هر لحظه سُرایش دارد همه اوصافِ الهی است در او جمع، ولی عشق و احساس در عباس همایش دارد گر چه مبهوتِ حسین است، ولی در وقتش چقدَر او به حسن، ناز گرایش دارد اصلِ مأموریتِ ماهِ بنی هاشم چیست دور تا دورِ حرم، ماه نمایش دارد هر چه گوئیم ز رزمیدنِ مولاییِ او سبک جنگیدن او باز ستایش دارد ز هجومش، به عقب لشگر دشمن ریزد ابتدا تا به صفِ آخرِ دشمن ریزد مرکبِ راهورش، پای چو کوبد به زمین لرزه بر شاکلۀ پیکر دشمن ریزد جوششِ غیرت او تا به رگش می جنبد همچنان صاعقه ای بر سر دشمن ریزد شیرِ صفّین و دلاور پسرِ شیر خدا پیش چشم همه یَلها پَرِ دشمن ریزد تا به آهنگِ علی، روی به میدان بکند دست و پاهاست که دور و بر دشمن ریزد از عرب تا به عجم، یکسره إذعان دارند که ز تیغش، سپر و خنجر دشمن ریزد آه از آندم که حسین، در برِ عباس آید خبرِ خم شدنِ دلبرِ عباس آید نالۀ أدرک أخایش که به خیمه برسد الوداعِ نفَس آخر عباس آید تیر باران که شود زانسوی نخلستانها بُغضِ دشمن به همه پیکر عباس آید چونکه از هلهلۀ خصم صدا می پیچد غم عالم به دل مضطر عباس آید وای از آندم که غم غربت زینب برسد فکر بی معحری اش در سر عباس آید خیمه غارت شود و حرمت آن می شکند بر سرِ نیزۀ دشمن سر عباس آید 🔸شاعر: __________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
حق روزِ میلادت دمادم آفرین گفت رخسارِ ماهت را قمر رویِ زمین گفت بر حیدرِ کرّار در بدو ورودت.. تبریک گویا حضرت روح الامین گفت ..از آسمان با احتراماتِ فراوان یابن علی یابن امیرالمومنین گفت بادصبا پیچید درگوشِ زمانه یک فاطمه را حضرت امّ البنین گفت «خوش آمدی ای ماهِ تابان ِ ولایت» «زیباتـرین آیینه ی والایِ خلقت» تو آمدی و حالِ ماها باصفا شد تو آمدی و دردِ بی درمان دوا شد تو آمدی و نوکری معنا گرفته تو آمدی و هر گره از ریشه وا شد حاجات ما همچون دخیلی پشتِ در بود تو آمدی و کلِّ حاجاتم روا شد اصلاً دلیلِ عاشقی آقا تو بودی با عشق تو دل مبتلای کربلا شد «ای هاشمی طلعت فدای رویِ ماهت» «عالم شده مشتاقِ یک نیمه نگاهت» ای وسعت قلبت شبیه موجِ دریا جود و کرامت روی ِ دستانِ تو پیدا هرگز ندیده دیده ی گردون چنان تو بدرِ تمام آفرینش..ماهِ زیبا تنها نه شیعه دست بر دامن گرفته دستی به دامانت گرفته ارمنی ها ما خیره سرها را خریداری ابالفضل جانم فدای رحمت و جودِ تو مولا «لطفی کن ای دار و ندارم ای کفیلم» «تا عمر دارم بر سرِ زلفت اسیرم» 🔸شاعر: _____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه گل روییده اندرباغ احساس گل سوسن؛گل لاله؛گل یاس گل اول که ماه عالمین است عزیز فاطمه؛نامش حسین است گل دوم نگر؛غرق است درفضل امیرمرتضی؛نامش ابالفضل گل سوم؛گل میعاد باشد امام چهارمین سجادباشد اعیاد شعبان بر شما خوبان مبارک 🌷
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
قبل از تو عشق جرأت پیدا شدن نداشت اصلا قنوت راه به تقوی شدن نداشت هرگز نماز خلق تماشا شدن نداشت قران بی کلام تو معنا شدن نداشت با تو دوباره طلعت کوثر طلوع کرد ایینه ی عبادت حیدر طلوع کرد ای مقتدای گریه ی شب زنده دارها دستت امید سفره ی هر چه ندارها داریم از صحیفه ی تو سایه سارها یادت نجات بخش هزاران هزارها ای ابرها مطیع دعای غلامتان باران چه قابل است به پای غلامتان دنیا هنوز مثل تو عابد ندیده است جبریل بال زیر قدومت کشیده است با گریه هات نبض عبادت تپیده است شیطان امید واهی اش از تو بریده است ای خط به خط کتاب تو تفسیر بندگی جاری ست با تو عطر مزامیر بندگی دریایی و اسیر تلاطم نمی شوی جز کوه سر به مهر تجسم نمی شوی با خط کفر مست تفاهم نمی شوی جز در قنوت نیمه شبت گم نمی شوی پیشانی بلند تو سجاد بوده است نامت همیشه زینت عباد بوده است عرفان نسیم صبح ابوحمزه های تو لبیک می رسید به هر ربنای تو داوود جان گرفته ز لحن دعای تو یک روز شاه می شود اخر گدای تو حرف گدایی است ببین دست خالی ام این اشک های شوقم و این خسته حالی ام ای عشق بی حرم حرمت چشم های ما خاک بقیع ناب ترین توتیای ما بارانی است نذر تو حال و هوای ما از غم ترک ترک شده بغض صدای ما هر جا که صحبت از حرمت شد دلم شکست تا حرف غربت حرمت شد دلم شکست معراج چشم عاشق ما جنت البقیع تا بوده بوده قبله نما جنت البقیع یک شعبه ای ز عرش خدا جنت البقیع سایه نشین کرببلا جنت البقیع غم در گلوی شیعه صریح است در بقیع سنگ مزار جای ضریح است در بقیع جز تو که در مقابل شعله امام شد در فصل خون مسافر تکفیر شام شد بر روی نیزه شاهد ماه تمام شد چل سال اشک و ماتم تو مستدام شد چل سال اشک ریخته با روضه های اب چل سال یاد تشنگی کودک رباب 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
کیستم من فارغ التحصیل دانشگاه دینم دومین فرزند دلبند امام سومینم چارمین استاد پرچمدار سرخ انقلابم ز آنکه باب تاجدار پیشواى پنجمینم در جهان آفرینش، بعد سالار شهیدان شاهکار کلک ذات پاک هستى آفرینم مسند ملک ولایت را به امر ذات مطلق بعد جد تاجدار خویش، سوم جانشینم گر بپرسى از نشانم، من نشان کربلایم ور بپرسى قدر من، من لیله القدر زمانم معنى حج و زکاتم، مظهر صوم و صلاتم چشمه آب حیاتم، کاشف راز نهانم زاده خون و پیامم، تشنه شهد قیامم مکه و رکن و مقامم، من امام ساجدینم دردمندان را دوایم، بینوایان را نوایم منبع جود و سخایم، رهنماى مسلمینم وارث صبر علیم، خلق عالم را ولیم حجت بر حق حقم، بیکسان را من معینم اولم من، آخرم من، باطنم من، ظاهرم من طاهرم من، فاخرم من، وجه رب العالمینم من صراط المستقیمم، من حکیمم من علیمم من رحیمم من کریمم، معنى حصن حصینم من على ابن الحسینم، مست جام نشاتینم من امام الحرمینم، خصم جان ناکسینم در سیادت ساجدم من در عبادت عابدم من فخرم این‌بس ز‌آنکه خالق خوانده زین‌العابدینم 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
خدای عالیِ اعلی ندارد از تو عالی‌تر ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی‌تر علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه به حمدِالله وَالمِنَّه ولی‌الله ست والی‌تر اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک می‌روبد نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم که از قالیچه‌ی تبریز می‌گردیم قالی‌تر علی باید؛ فقط؛ حتماً؛ امیرالمومنین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانه‌‌ی ما را به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب ببین بابا چه می‌بخشد گداها را گداها را لبِ گهواره‌اش پروانه‌ای بی تاب اگر دیدید بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد خدا را شکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را خدا را شکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید فرشته این‌سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را: که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست می‌دارد میان این عروسانش عروسِ خاک ایران را! ببین که می‌بَرد امشب تبسمهای زیبایش دلِ مادربزرگش را دلِ اولادِ سلمان را علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از بالا اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی هزار الله‌اکبر را به بازوی تو می‌خوانند که با شمشیر می‌گردی علیِ اکبرِ ثانی علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی تو عباسی نه اینهم نه، که طوفان‌تر ز طوفانی علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد تو صبح و شام می‌گِریی ز سوزِ استخوان آقا به زخمِ کهنه‌ی زنجیر و بر زخمِ زبان آقا ز چشمانت که پرسیدند آقا سخت یعنی چه؟ سه دفعه شام گفتی و سه دفعه خیزران آقا قنوتت را که می‌دیدند خواهرهات،می‌گفتند: امان از دزدِ انگشتر امان از ساربان آقا تو سی‌سال است می‌گریی چرا پیراهنش بردند؟ تو سی‌سال است می‌سوزی ز لبخندِ سنان آقا علی آمد که عاشورا همیشه آتشین باشد علی آمد که در تکرار زین‌العابدین باشد 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
اِی سفره دارِ سفره یِ عشق وُ دعا سلام دوّم علیِّ آلِ نبی چارُمین امام اِی آشنایِ قَدر وُ قَدَر اِقتضایِ تام اِی قبله گاهِ قلبِ من وُ مسجدالحَرام اِی سیرتِ پیمبری وُ صولتِ علی آئیـنه یِ تمام قَدِ دولتِ علی آوایِ رَبنّایِ تو را عرش می شنید ناز وُ نیازهایِ تو طنّاز می خرید وقتی که اشکِ پاکِ تو بَر گونه می چکید قلبِ امامِ کرب وُ بلا تُند می تَپید آرامشِ دلِ حرَمی زاده یِ کرم عزّت گرفته با قَدَمت خاکِ کشورم آئینه یِ تمامی اوصافِ مصطفی بااسمِ و رسمِ حیدری وُ صبرِ مجتبی شد عاشقانه هایِ حرم بعدِ کربلا بَر رویِ شانه اَش عَلَمِ روضه یِ خدا مأمور صبر وُ گریه برایِ صیانَت است اسلامِ بچه شیعه فقط با سیاست است دینم حسین وُ قبله نمایِ دلم حسین تنها کسی که مانده برایِ دلم حسین شبهایِ جمعه حال وُ هوایِ دلم حسین ذکرِ جنونِ کرب وُ بلایِ دلم حسین تنها به شوقِ کرب وُ بلا می کشَم نَفَس با هر نَفَس صدا زده اَم یا حسین وُ بَس آمد سفیرِ کرب و بلا از حرم نَپُرس از بی کسی وُ قافله یِ دلبرم نَپُرس از کودکِ سه ساله یِ شاهِ کرم نَپُرس از گریه های بی رَمقِ مادرم نَپُرس دارم به روضه یِ تهِ گودال می رسَم دارم به پیرُهَن ...وَ به جنجال می رسَم جَنجال بود سرِ کُشتنِ کسی! بر رویِ سینه است خدا دشمنِ کسی! هِی ضربه می زدند پسِ گردنِ کسی! عمّامه رفت وُ بر سرِ پیراهنِ کسی! دعوا که شد تمامِ حرم روضه خوان شدند پائینِ نیزه سینه زَنان نُدبه خوان شدند 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
از جنان امروز میکائیل عود آورده است سجده هایش عاشقان را در سجود آورده است چشم هایش عشق را بر قلب ها تزریق کرد چشم هایی که خدا را به شهود آورده است جان مارا در جهان جام شرابش پاک کرد هر پلیدی را در عالم انقلابش پاک کرد روسیاهی مرا آب طهورا هم نشست لیکن او با پرتویی از آفتابش پاک کرد بارگاهش را خدا در عرش اعلا زد رقم تا که در شأن مقام او، بنا گردد حرم چهره ی او را تَواریخ عرب تحریف کرد تا به زیبایی شود یوسف در عالم متهم عاشقان را مست، با چای ابو سجاد کرد هر اسیری را نگاهش در جهان آزاد کرد کوری چشم حسودان نام او هم شد علی روز میلادش دِلِ شیر خدا را شاد کرد زینتی بر عابدان او را خداوند آفرید بی بها بودیم و او از لطف مارا هم خرید جلوه ی پروردگاری خدا ،درچشم اوست هیف شد هر دیده ای این نور زیبا را ندید 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
به دنيا آمدى تا مطلبى ديگر بياموزم من از رفتار تو الله را اكبر بياموزم كلاس درس شد سجاده ات،من روز ميلادت نشستم تا جهان را پاى اين منبر بياموزم بريزم دور اين ناعلم ها را و منِ خود را بدون واسطه از ساقى كوثر بياموزم سر شب در تَعَلُّم سر به مهر كربلا بگذار سحر بردار سر از سجده تا از سر بياموزم دعا در حق دشمن كردن و با دوست سر كردن مرام شيعه را در سطح بالاتر بياموزم زبان تائبين وخائفين را پانزده گانه به هنگام دعا از چهارمين حيدر بياموزم طريق روضه خواندن را ز تو آموختم،اما؛ طريق نوكرى را بايد از قنبر بياموزم دعا را از ابوحمزه،مكارم را از اخلاقت تجافى جهان را از همين منظر بياموزم هر آن چيزى كه ميبينم دليلش كربلا باشد اگر چيزى می آموزم به چشم تر بياموزم فرات مست را از چشم،تل را از سر شانه ته گودال را از گودى حنجر بياموزم و مصداق شنيدن كى بود مانند ديدن را بخوانم زندگی ات را،مگر بهتر بياموزم اگر ديدم گلوى غنچه اى رد ميشود از تيغ شبيه تو گريز بر على اصغر بياموزم 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای شکوه فراز های دعا نغمه ی عرشی و صدای دعا دست من را بگیر از عَرشَت بنده بنواز، ای خدای دعا بنده ای را که دور افتاده بنما امشب آشنای دعا من دخیل دعای تو هستم بنده ی ربّنای تو هستم دلی امشب به خاک پات افتاد ششمین دلبر خدا سجاد یا علیِّ بن سید الشهدا شد زِ ذکرت دلم حسین آباد می نویسم اسیر یعنی من که شدم با تعلّقت آزاد نوکر خانه زاد نام من است عبدِ زین العباد نام من است بارش رحمت خدایی تو دلخوشی دل گدایی تو سینه ی تو اگرچه پُر درد است به جراحات دل دوایی تو در اسارت اگر که باشی، باز به کرم کردن آشنایی تو گنج العرش است زیر پاهایت رحمت واسعه است بابایت ما به دستان تو مسلمانیم از تبار شما و سلمانیم شهربانوی ماست مادر تو ما تو را خویشِ خویش می دانیم بس که ما عاشق "علی" هستیم میزبان شه خراسانیم نه فقط قلب ما سرای شماست کلِّ ایران ما برای شماست شب میلادت ای سلاله ی نور مست ذکر علی شدیم، چه جور نورت ای آفتاب مشرقِ مِی از دلِ خسته ام چو کرد عبور یادم آمد فروغِ رویِ تو و آن تجلّی و آن زمان حضور گفتم این ماه عالم ذَر بود که ازل از رخش منوَّر بود گفتم این ماه آمده تا ما برسیم از مسیر او به خدا آمده دومین علی من و علی خانواده ی زهرا سفره ی شیعگی چه با نمک است با علی های سیدالشُّهدا پسرانش همه علی هستند اسدُالله منجلی هستند علی اکبرش چه غوغاییست چه قَدَر هیبتش تماشاییست از علی اصغرش چه گویم، چون او خودش وقت رزم، زهراییست علی اوسطش سپهر دعاست کار وی چون خداش یکتاییست حضرت زین العابدین است او با غمی جانگداز عجین است او او ستم دیده و بلا دیده کوفه و شام وکربلا دیده دیده بر نی سر حسین و سپس خنده ی نیزه دار را دیده سر بازار دور عمّه ی خود چقدر چشم بی حیا دیده دور او حرف ناصواب زدند لب به پیمانه ی شراب زدند 🔸شاعر : ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
تقدیم به پاسداران غیرتمند «روز پاسدار گرامی باد» خدا باشد گواه پاسداران که جز حق نیست راه پاسداران شرف دارد به تاجِ آلِ وَهّاب یونیفُرم و کلاه پاسداران نبود ایران زمین را این صلابت نبودی گر سپاه پاسداران هراسان می‌کند طغیانگران را خروش گاه گاه پاسداران "سلاح" هسته‌ای ارزانی غرب بود ایمان سلاح پاسداران به دل تشویشی از ظلمت ندارند که عباس است ماه پاسداران عیان شد در دفاع هشت ساله به عالم عزّ و جاه پاسداران الا ای ماجرا جویان خود بین بترسید از نگاهِ پاسداران هوای سلطنت دارند اینان بلی مهدی‌است شاه پاسداران مکن تهدیدش ای شیطان مکار که سوزان است آه پاسداران به غیر از یاری دین و ولایت چه بود آیا گناه پاسداران چو سگ می‌ترسد آمریکا از این قوم که افتاده به چاه پاسداران ثمرقند و بخارا داده حافظ به یک خالِ سیاهِ پاسداران بلی آن ترک شیرازی سپاهی‌ست نگارِ خیر خواهِ پاسداران چه شیراز و چه تهران چه خراسان همه ایران به راه پاسداران روانیم و جوان پر توانیم خدا پشت و پناه پاسداران علی موسی‌الرضا باشد «کلامی» امید و تکیه گاه پاسداران 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
هدایت شده از 🔰کانال نور الهدایه 🔰
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا