eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
346 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عاقبت دردم دوا خواهد گرفت دامنت دست مرا خواهد گرفت هر شب "اللهم عجل..." خوانده ام روزی آخر این دعا خواهد گرفت من اگر مردم غبارم عاقبت روی دامان تو جا خواهد گرفت ای ز مادر مهربان تر خوب تر کی دلت از دست ما خواهد گرفت چشمت این ایام خون خواهد شد و قلبت از این روضه ها خواهد گرفت تو اگر یک بار روضه خوان شوی روضه ی ما تازه پا خواهد گرفت روشن است از حال و روز مادرت زود بیمارت شفا خواهد گرفت بعد از این همسایه راحت می شود حیدر از فردا عزا خواهد گرفت *** فاطمیه عاقبت از دست تو دست من یک کربلا خواهد گرفت 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
مائیم، ما، دو آینه ی روبروی هم تابانده اند صورت ما را به سوی هم تا خیره می شویم به هم با نگاهمان وا می کنیم پنجره ها را به روی هم من مردِ روزِ رزم و تو بانوی اشک شب نوشیده ایم سرّ خدا از سبوی هم سر خم نمی کنیم مگر پیش پای عشق عالم نمی دهیم به یک تار موی هم قرآن، نزول قدر تو؛ ایمان، قبول من «یا ایها الذینِ» هم و «امنوا» ی هم دریا ندیده است، نمی فهمد این کویر، ما غرق می شویم چرا در وضوی هم؟ قهر است شهر با من و تو، مثل نی ببین پیچیده بغض غربتمان در گلوی هم آنها به فکر هیزم خشکند پشت در ما خیره در نگاه تر و چاره جوی هم نه دستِ بسته ام و نه بازوی خسته ات طاقت نداشتند بیایند سوی هم پروانه ها خوشند، اگر چه در آتشند پر می کشند در دلشان آرزوی هم یک روز ما دوباره شبیه دو آینه می ایستیم رو به خدا روبروی هم 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
قهرمان قصه های کوچه،مادر السلام سرپناه غربت دنیای حیدر السلام ای زیارتنامه ات یک قطره اشک ازسوز دل مادر هجده بهاریِ پیمبر ، السلام مرغ قلبم تا بقیعت بازهم پرمیکشد میفرستد برشما با دیده ای تر:السلام «هل اتی» یک قطره از بحر کرامات شماست آه ای تفسیر ناب قدر و کوثر  السلام برتو ای خیرِ کثیر ای آنکه هرگزسائلی دست خالی برنگشت از پشت آن در ،السلام "در" نوشتم،آه مادر،دردلم "در" گُر گرفت وای برمن شعله ای بر گوشه چادر گرفت 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🔺️چند بیتی در جواب هتک حرمت شیخ نقل زَمَخشَری ست كه روزی ابولهب یك سنگریزه جانب احمد روانه كرد ریگی - به طول و عرض نخود- در كَفَش گرفت از روی كین، نبی خدا را نشانه كرد تبّت یدا أبی لهب از آسمان رسید فوراً لهیب خشم الهی زبانه كرد فرمود: هر دو دست وی از تن بریده باد نفرین بر آنكه این عمل ظالمانه كرد یك دست او فقط به كمین نبی نشست خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد با این حساب، كیفر اهل سقیفه چیست؟؟ حق كسی كه حمله بر این آستانه كرد؟ قرآن اگر هنوز می آمد چه می نوشت؟ در وصف آنكه خون به دل " اهل خانه" كرد با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد دشمن ، تقاص لات و هبل را ازو گرفت كار علی و باغ فدك را بهانه كرد با هر دو دست، بست و شكست و كشید و كشت جان بتول را هدف تازیانه كرد "آتش به آشیانه ی مرغی نمی زنند" نفرین بر آن كه شعله در این آشیانه كرد 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
فاطمه برخیز اشرار زمان در می‌زنند روسیاهان بر علی از پشت خنجر می‌زنند آن گروهی که قسم خوردند دینداری کنند روز روشن ضربه بر دین پیمبر می‌زنند فاطمه برخیز پُشت در هیاهو را ببین هیزم آوردند، گویا شعله بر در می‌زنند رفته انصار و مهاجر در سکوتی مرگبار طعنه بر سلمان و مقداد و ابوذر می‌زنند فاطمه برخیز از کار علی بگشا گِره بین دو رویان بر رگِ اسلام نشتر می‌زنند این صدایی بود گویا از رسول آمد به گوش دید نا اهلان به باب الوحی آذر می‌زنند دخترم برخیز ، یاری کن ولی الله را ورنه دشمن تیر بر قلب مکدّر می‌زنند دخترم برخیز زینب را بده درس دفاع رهزنان ور نه رسن بر دست رهبر می‌زنند فاطمه برخواست از جا، با شعار یا علی با حیا نسوان گره اینجا به معجر می‌زنند یار یکتای ولایت پشت در آمد ولی گویم ار چون شد ، ز غیرت شیعه بر سر می‌زنند از در و دیوار پرسیدم چه شد آن روز ، گفت دیدم اعدا طعنه بر فتاح خیبر می‌زنند این‌طرف یک شیر زن بود ، آن‌طرف سیصد نفر بارالها یک نفر را چند کافر می‌زنند آن طرف گردن کشان بی ادب خنجر به دست چارطفل این سو ندای وای مادر می زنند سینه ای شد زخمدار آن روز از مسمار کین کز غمش بر سینه شیعه تا به محشر می‌زنند فرقه‌ی بی خانواده ، وارد خانه شدند نانجیبان نعره‌ی الله اکبر می‌زنند حکم ذالقربای قرآن زیر پا افتاده است صدمه نامردانه بر آیات کوثر می‌زنند 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دست می گیری بر این پهلو علی را می کشی خم نمی آری بر این ابرو علی را می کشی گفته بودم بی تو می میرد علی، تردید نیست؛ با همین دست سر زانو علی را می کشی بوده ای بازو به بازو با من این ده سال عمر آخرش با زخم بر بازو علی را می کشی با سروش روشنت می بردی ام تا اوج عرش حال با این اشک بی هو هو علی را می کشی گیسوان لاله ها را شانه افشان می کنی با پریشانی این گیسو علی را می کشی رکن خلقت، دختر رحمت، تجلی کسا می نمایی مخفی از من رو علی را می کشی خواستی از مجتبی پنهان کند راز تو را با همین سوزی که دارد او علی را می کشی آه تو آیینه هایم را به باران خوانده است سیل جاری کردی از هر سو علی را می کشی صبر تو بیش از ستم پشت مرا خم می کند راه را بستی به گفت و گو علی را می کشی آفتاب از خانه ام پا می کشد بی روی تو شمع من بی فرصت سوسو علی را می کشی با دعایت آسمان را می نشانی ‌روی خاک دست بالا برده، با یا هو علی را می کشی بند از تسبیح عمرت وا نکن جان علی می روی در روضه مینو علی را می کشی بی تو گل کردن برای یاس هایت مشکل است می شوی پرپر، گل خوشبو علی را می کشی با وصیت نامه ات عمرم به پایان می رسد آخرش با صحبتی نیکو علی را می کشی 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🔺️چند بیتی در جواب هتک حرمت شیخ هتک حرمت می‌کنند و هتک حرمت می‌کنیم اینچنین احکام دینی را رعایت می‌کنیم! ما شناگرهای خوبی نیستیم، از این جهت آب که آلوده شد اعلام وحدت می کنیم در لباس وحدت اسلام تهمت می‌زنند در لباس وحدت شیعه نجابت می کنیم دین همیشه حافظ ما بود اما سالهاست فکر می‌کردیم ما از دین حفاظت میکنیم این وسط حقی که پامال است، حق مرتضاست با سکوت خود به مولامان خیانت می کنیم تا سند میخواست ماهم "الغدیر" آورده ایم یا که با "شبهای پیشاور" هدایت می کنیم خطبه‌ی "من کنت مولا" را نفهمیدند که بعد صدها سال هم احساس غربت می کنیم خط به خط آیات قرآن مدح مولایم علیست ما اصولا مدح مولا را تلاوت می کنیم یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی یاعلی جان ما چقدر آسان عبادت می کنیم در حقیقت با مناجات امیرالمؤمنین عاشقانه با خدای خویش صحبت می کنیم کعبه پیراهن برایش پاره کرد و بعد از آن ما ولادتگاه مولا را زیارت می کنیم روز محشر عالمی داریم با نام علی با قیام او قیامت را قیامت می کنیم هر که با مولاست ، بسم الله ، پس بیعت کند ما به جان فاطمه از او شفاعت می کنیم هر کسی دنبال حق می‌گشت، پاسخ می دهیم از کتاب اهل سنت هم روایت می کنیم شبهه ای دارید؟ بسم الله ، پاسخ می دهیم کینه ای دارید؟ اعلام برائت می کنیم 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت قرار بعدی ما کربلا زمان غروب کنار راس بریده خدا نگهدارت ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
يا فاطمه از اشك ترا مي خواهيم بيمار تو هستيم و دوا مي خواهيم هر كس پي حاجتي رود بر در دوست ما از تو برات كربلا مي خواهيم ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید مرغی که زمین خورد پرش را نزنید دیدید اگر که دست مردی بسته دیگر در خانه همسرش را نزنید ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
بر عالـــم وجود صـفا داده فاطمـــه برآنچه هست رنگ خدا داده فاطمه براین مقام نوکری ات فکرکرده ای؟ نابرده رنج، گنج به ما داده فاطمــه
4_5787199643716684487.mp3
8.58M
‍ ‍ ‍ ‍ 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘 ✔️بنداول سوخته دره خونه ی مولا از آتیش کینه ی اعدا بردن علی رو دسته بسته شکسته شد حرمت زهرا غلاف و بازوش زخمیه پهلوش باضربه سیلی شدید کبود شده روش اون مرده گلچین پلیده بی دین مادره مارو هی میزد بادسته سنگین علی غریبه چه بی حبیبه دلش برای فاطمش چه بی شکیبه دیگه بریده وقتی که دیده میخ سینه ی حضرته زهرا رو دریده مادره ما میونه کوچه ها افتاده بود به زیره دست و پا رد میشدن از روی مادرم یه عده نانجیب بی حیا 🔱 ای وای مادرم مادرم 🔱 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘 ✔️بنددوم میونه اه شعله ور گفت فاطمه با چشمای تر گفت با سینه و پهلوی مجروح ذکر علی رو پشت در گفت بی بال و پر شد چه خون جگر شد فاطمه پشت در خدایا بی پسر شد بازوش شکسته پهلوش شکسته با ضربه دستی گوشه ی ابروش شکسته زارو حزینه دلش غمینه چی می بینه شوهرشو روی زمینه ابر بهاره چه بی قراره روی لب اسم حیدرو فقط میاره باله کبوترش می سوخت خدا دیده های ترش می سوخت خدا بین در و دیوار خونه داشت گوشه ی معجرش می سوخت خدا 🔱 ای وای مادرم مادرم 🔱 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘 ✔️بندسوم غلاف زده قنفذ به بازوش ثانی لگد زده به پهلوش هَمهَمه شد میونه خونه زیره کتک رفت مادر از هوش آتیش و دوده رخی کبوده دشمن به پشت در پی راهه وروده شده گرفتار با سَره مسمار مادر گیرافتاده میونه در و دیوار با دله مضطر افتاده با سر شش ماهه محسنش شده فدای حیدر وای از زمونه قدش کمونه خدایا مادرم هنوز خیلی جوونه
4_6033010178368997259.mp3
5.07M
🔘🔘🔘37🔘🔘🔘 بند1⃣ آه و واویلا ،آتیش و هیزم و دود آه و واویلا ،امون ز قوم یهود آه و واویلا ،رحمی توی دل نبود ..... مادرمون ،به پشت در شده سپر ای وای من ،خون میچکه از میخ در از پشت در ،میاد صدا فضه بیا شیشه شکست ،محسن شده کشته بیا ..... تو کوچه بی بهونه زدن مادر و تازیونه زدن با لگد با غلاف و شمشیر نامردا وحشیونه زدن وای مادر ،وای مادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ غمگین ترین مرده جهان حیدر توس شبیه برگی تو خزان حیدر توس لبخند بزن که نگران حیدر توس بمون نرو جوونه قد کمونه من بمون نرو ای تنها هم زبونه من بمون نرو پرستوی شکسته بال بمون نرو نرو از اشیونه من دلگیرم از دنیا عزیزم از امروز و فردا عزیزم ای همه دلخوشیه حیدر تنهام نزار زهرا عزیزم وای مادر، وای مادر 💠💠💠3⃣7⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• # به نفس کربلایی مهدی یار محمدی
4_5855101251305343124.mp3
7.62M
سبک بعد تو زهرا من بی رمق و خستم بعد تو زهرا من رو دنیا چشم بستم گریه میکنم با یاد غمت پیر شده بودی با سن کمت یادم نمیره مصیبتای اون قد خمت حلال کن حیدرو حلال کن حیدرو (یا زهرا فاطمه) رفتی و بردی تو صبر و قراره علی تنها شده گریه مونس و یار علی غیر تو زهرا یاور ندارم مرگ تورو من باور ندارم سرم و از این زانوی غصه برنمی دارم حلال کن حیدرو/حلال کن حیدرو (یازهرا فاطمه) خاطره های تو تنها به جا مونده تو ظهر عاشورا قرار ما مونده اون لحظه ی که زینب می بینه با پا نشسته به روی سینه از پشت گردن داره می بره سرو ز کینه حلال کن حیدرو/حلال کن حیدرو (یا زهرا فاطمه) به قلم شاعران اهل بیت # به نفس کربلایی بهروز سوری
4_5821296783489238852.mp3
6.19M
🔸زمينه🔸 شعله ها به خرمن باغ مصطفي زدن .. شعر رضا نصابی كربلايي حسین ستوده
4_5773934461129329051.mp3
3.75M
هدیه به حضرت زهرا صلوات شور حضرت زهرا یار جانانه ی من یاس گلخانه ی من شعر رضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس کربلایی رضا جوان
در خورد به او به آسمان بویش رفت آتش به سرش رسید و گیسویش رفت من بودم و خواهر و برادرهایم دیدیم که مسمار به پهلویش رفت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود ، حیدر داشت می سوخت
تا بسوزد پردهٔ کعبه بسوزد بیت وحی کینه ، هیزم برد در پشت در بیت رسول زد ملک آرام این در را ، عمر هم با لگد نه فقط بر در که بر پهلوی زهرای بتول میخ هم از شرمساری محمد سرخ شد پیش آن بانو که در زهد و حیا در قله بود مالک فردوس فورا سمت انسیه دوید دید آنکس که شفاعت می کند در شعله بود چونکه می دانست یاغی جان حیدر ، فاطمه است در هجوم ظلم ، زهرا قصدِ از این حمله بود اوکه خاکی کرد چادر را نمی دانست که آبروی خاک هم این چادر پر وصله بود 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نمرودیان سرکش و اصحاب بولهب دامن زدند آتش خشم و نفاق را در سوخت ناگهان و جهان گریه‌اش گرفت تا خواست بازگو کند این اتفاق را در سوخت خانه سوخت زمین سوخت عرش سوخت غمناله های سوره کوثر شنیده شد وقتی که خون یاس زمین را دچارکرد پیراهن تمامی گل‌ها دریده شد ای ریسمان کفر که در فکر بیعتی حبل المتین علیست کجا می‌کشانی‌اش؟ او راز خلقت است فراموش کرده‌ای؟ ای بی خبر ز منزلت آسمانی‌اش بعد از تو چاه شاهد بغضی عظیم بود بعد از تو ماه در دل شب کوچه گرد شد مردی که بود هر نفسش شادی آفرین بعد از تو نخل از پس نخل آه و درد شد مادر چه قدر نام قشنگی برای توست بانو چه قدر لایق این اسم اعظمی حتی به بوریای تنش فکر کرده‌ای اصلا تو نوحه خوان عزای محرمی بی‌شک فدک مقابل چشم تو کوچک است وقتی خدا زده ست فلک را به نام تو هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام تو 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات حال و هوای مرثیه دارد، ترانه‌ات ای کوه غم که روی زمین راه می‌روی تابوت کیست نیمۀ شب روی شانه‌ات؟ غم شعله می‌کشد به بلندای آه تو آتش نشست بر در و دیوار خانه‌ات بگذار سر به سجده نهم، گریه سردهم بر ساحل بلند غم بی‌کرانه‌ات بی‌تو تمام شهر به بن‌بست می‌رسد بانو چقدر کرده دل من بهانه‌ات شلاق باد بسته نگاه پرنده را گم می‌شود مسیر تو و آشیانه‌ات دستاس چرخ می‌خورد و نوحه می‌کند با اشک‌های گندمی دانه ‌دانه‌ات... 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان نمی یابم تو را ای در جهان مانند جان پنهان فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد کسی که میبرد نام تو را زیر زبان پنهان رمان آفرینش با علی جذاب شد اما تو قدرت در تمام جمله های داستان پنهان زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمیکردند کمال مردها باشد میان دختران پنهان در اطراف رسول الله آگاهانه میدیدی چه شیطانی است پشت چهره های مهربان پنهان  همه دیدند حق تنهاست ، پهلوی تو زد فریاد صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان تو از قلب علی دلباز تر قبری نمیخواهی از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان  تو جان حیدری - یعنی دوتایی یک نفر هستید پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان پنهان بجز لاهوت هرجا دفن شد کوثر چنان باشد که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی ماند که دارد دخترت در حنجره آتشفشان پنهان   و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود شدی چون خون به رگها ، زیر جریان زمان پنهان  به حدی گیجم از داغت که پیدایت نمیکردم اگر میشد تنت در قبر حتی با نشان پنهان... 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
هی پیش کمال کوه از کاه بگو از راه خلیفه های گمراه بگو راضی نشده فاطمه از او ، حالا هی تو پس نامش رضی الله بگو 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
غبار فرش عزا و گدای زهرایم... همیشه سایه نشین عطای زهرایم. به فاطمیه قسم رزق ما ز سفره ی اوست که فاطمی ام و تحت لوای زهرایم صفای مجلس او را به خلد نفروشم جلا گرفته ی بزم عزای زهرایم.. مریض عشق ،طبیب و دوا نمیخواهد شفاگرفته ی دارالشفای زهرایم به درگهی که همه انبیا پناه برند دلم خوش است که گویم گدای زهرایم به بوی فاطمه شهر مدینه زنده بود کنار قبر نبی در هوای زهرایم صفا و شور محرم ز فاطمیه بود اگر محرمی ام از دعای زهرایم همیشه نغمه و شعر و شعارم این باشد غبار کوی علی ، خاک پای زهرایم 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————