eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
346 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبال ما آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت جان به قربانِ تو و صحن و سرا وُ مرقدت زنده ایم از برکتِ مِهر و ولایت یا رضا چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا در بغل گیریم ضریحِ با صفایت یا رضا یک زیارت سهمِ ما پایینِ پایت یا رضا فخرِ ما این بس تو باشی سید و مولای ما برکتِ دنیای ما وُ شافیِ عقبای ما ای امام نور و رحمت منبعِ فیضِ خدا گلشنِ مِهر و محبت مظهرِ جود و سخا تو به امرِ حق شدی راهی بسوی خاکِ طوس مقدمت بر چشمِ ما ای حضرتِ شمس الشموس اقتدار کشورِ ایران همه از نامِ توست روزیِ ایرانیان از سفره ی انعامِ توست گر چه گشته دارِ غربت منزل و ماوای تو شد ولی در قلبِ هر جان حقیقت جای تو! 🔸شاعر: _______________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
لب خشک و داغی که در سینه دارم سبب شد که گودال یادم بیاید اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را قرارست امشب جوادم بیاید قرار است امشب شود طوس، مشهد شود قبله‌گاه غریبان مزارم اگر چه غریبی شبیه حسینم ولی خواهری نیست اینجا کنارم به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا «و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش بگو این نفس‌های آخر هم اشکم روان است از بیت کرب وبلایش از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من به خود مثل زهرای پشت در از درد شفا بخش هر دردم از بس که خواندم در آن لحظه‌ها روضه‌ی مادر از درد بلا نیست جز عافیت عاشقان را تسلای دردم نگاه طبیب است من آن ناخدایم که غرق خدایم «رضا»یم، رضایم رضای حبیب است شدم شمس ایمان و آیینه ی عشق به هر قلب تاریک بخشیده ام نور کُند هر که، هر جا هوای ضریحم دلش را در آغوش می‌گیرم از دور شدم آسمان، پیش روی کبوتر رسیدم که هر آهو آزاد باشد چه جای غم آن زائر خسته ام را اگر در پناه گهرشاد باشد اباصلت آبی بزن کوچه‌ها را به یادِ سواری که با ذوالفقارش بیاید سحر تا بگردند دورش خراسان و یاران چشم انتظارش 🔸شاعر: ________________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
هدایت شده از 
🌹🌹🌹 دعای خروج از ماه صفر فراموش نشه؛همه را دعا کنید بسم الله الرحمن الرحیم یا سَیّدُ یا سَیّدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ وَ اَعُوذُ بِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ. (آمین یا رب العالمين) التماس دعا 🌹🌹🌹 خواستم اولین نفرى باشم که، ربیع الاول رو بهتون تبريک ميگم*آخه حضرت محمد(ص) گفتند هرکس پایان صفر را مژده دهد بهشت بر او واجب است.🌷🌷🌷🌷❤❤❤
هدایت شده از 
پیراهن سیاه ز تن دور می کنیم  آن را ذخیره کفن و گور می کنیم  اجر دو ماه گریه بر غربت حسین  تقدیم مادرش از ره دور می کنیم  فرا رسیدن ماه ربیع الاول مبارک  🌹🌹🌹🍃🌹🌹🌹🍃🌹🌹🍃🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2079129611Cc955420f6f ابرگروه نورالهدایه 🌹 https://eitaa.com/nooorelhedaayh کانال نور الهدایه ☝️🌹
امید ترک گنه، فرصت صعود گذشت مجال عرض ارادت به آن وجود گذشت بهار روضه ی غم بود و اشک بود عزا بهار رفت و عزا رفت و هر چه بود گذشت دو ماه مستی ما طی شد و ندیدیمت چقدر جمعه دمید و ولی چه سود گذشت دو ماه هر شبه مهمان روضه ات بودیم چه سفره ای، چه طعامی ولی چه زود گذشت حدیث غربت اربابمان که می آمد هجوم سنگ به پیشانی اش فرود، گذشت حکایت قمر هاشمی امید حرم که می زدند به فرق سرش عمود، گذشت و داستان غم انگیز شام و زخم زبان به سمت قافله در موقع ورود، گذشت عروج دخترکی گوشه ی خرابه ی درد حدیث سیلی و آن صورت کبود گذشت برات کرب و بلامان چه شد اباصالح؟ مگو که مجلسمان بی ریا نیود و گذشت 🔸شاعر: ________________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ... 🔸شاعر: ________________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
هدایت شده از تبلیغات (ثبت بنر)
تبلیغات مذهبی در ایتا @tablighatemazhabi به منظور حمایت ازگروها وکانال های مذهبی، ارزشی؛فرهنگی. ... دوستان سلام، برای تبادل وثبت لینک به ایدی پایین پیام دهید 👇 @SHarafoddin
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
امشبم را سحر نمی‌آید خواب، در چشمِ تر نمی‌آید مدحش از من که بر نمی‌آید چون سکینه دگر نمی‌آید دختر شاه...گوهر نایاب بی‌قرینه... درست مثل رباب روضه می‌خواند، روضه با احساس روضه‌اش داشت عطر و بوی یاس شرم یک مرد... روضه‌ای حساس وای از مشک پاره‌ی عباس روضه‌ی دست و چشم و مشک عمو روضه‌ی قطره‌قطره اشک عمو روضه‌خوان چشم‌های خود را بست مادرش دست می‌زند بر دست رأس اصغر به روی نیزه نشست پای نیزه قد سکینه شکست خواهر اصغر است حق دارد به خدا خواهر است حق دارد به روی ناقه خواند نافله را دور ناقه شنید هلهله را چه کند خنده‌های حرمله را چشم دشمن به سوی قافله را مثل یک مرد... مثل عمه‌ی خود صبر می‌کرد... مثل عمه‌ی خود قلبش از غصه‌ها کباب شده بعد سقا فقط عذاب شده مثل او از خجالت آب شده وارد مجلس شراب شده خیزرانِ یزید پیرش کرد حرف مردی پلید پیرش کرد دختر بی‌قرینه‌ی پدرش روضه‌خوان مدینه‌ی پدرش همه‌جا شد سکینه‌ی پدرش یادش افتاده سینه‌ی پدرش... ... زیر پای سوارها افتاد روی گل، ردِ خارها افتاد یادش افتاد آه آهِ حسین غرق در خون همه‌سپاه حسین بود یک نیزه تکیه‌گاه حسین داد می‌زد که قتلگاهِ حسین... ... پر شد از خونِ زخم‌های تنش پر شد از تیر و نیزه‌ها بدنش وسط حجره‌ی محقر خود چشم گریان... میان بستر خود باز در لحظه‌های آخر خود یادش افتاد داغِ خواهر خود کنج ویرانه خواهرش جان داد سر بابا برابرش... جان داد 🔸شاعران: ________________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
ای دسته گل وحی به گلزار مدینه قرآن حسین ابن علی بر روی سینه بر عمۀ سادات همانند و قرینه دریای کمالی و وقاری و سکینه هم فرش‌نشین استی و هم عرش مقامی همه عمه و هم خواهر و هم دختِ امامی * سر تا قدم آیینۀ پا تا سرِ زهرا زهرا به تو بالد که تویی کوثرِ زهرا هم کوثر زهرایی و هم دختر زهرا با زینب کبرا شده هم سنگر زهرا گردون شرف را ز ازل قائمه‌ای تو در شرم و حیا فاطمۀ فاطمه‌ای تو * هنگام دعا مرغ سحر با تو سخن گفت هفتاد و دو تابنده قمر با تو سخن گفت خورشید به بالای شجر با تو سخن گفت از حنجر ببریده پدر با تو سخن گفت ای نهضت سالار شهیدان به تو مدیون تـو دختر قرآنی و قرآن بـه تو مدیون * نه نام سکینه، که وجود تو سکینه است سر تا قدمت راضیه، مرضیه، امینه است مهر تو به طوفان بلا نوح و سفینه است جز زینب و کلثوم چه کس بر تو قرینه است؟ تو قلب حسین‌استی و تو روح ربابی در هُـرم عطش مـادر آیینه و آبی * پیغمبر و زهرای مطهر به تو نازد هنگام سخنرانی، حیدر به تو نازد عباس و حسین و علی‌اکبر به تو نازد بر شانۀ بابا علی اصغر به تو نازد در کوفه گشودی لب خود را به تکلم دیدم پـدرت زد بـه سرِ نیزه تبسم * دیدی پدرت سر به کف دست نهاده چون شعله کشیده سر و چون کوه، ستاده بـر رفتن میدان ز حرم کرده اراده تنها تـو ورا کردی، از اسب پیاده پای فرسش را بـه کف دست گرفتی انگار که یک لحظه از او هست گرفتی * ای فاطمۀ فاطمه، ‌ای کوثر بابا همسنگر عمه به کنار سر بابا الحق که تویی پاره‌ای از پیکر بابا وز حنجر ببریده پیام آور بابا تنها نه همین در دل آرام حسینی تـا روز جزا حامل پیغام حسینی * تو یک گل نیلوفری از گلشن زهرا دامان تو عکس گلی از دامن زهرا زیبد به تن پاک تو، پیراهن زهرا حتی بدنت گشت شبیه تن زهرا آغاز شد از دامن گودال، خروجت تا گوشۀ ویرانه چهل بار عروجت * ای جای لبت مانده بر آن حنجر پاره اشک تو به هفتاد و دو خورشید، ستاره عباس به تبخال لبت کرده نظاره حتی سر نی از تو خجل گشت دوباره روئید گل از شرم تو بر صورت عباس تو دست گرفتی به رخ از خجلت عباس * هر خانه که دارای رباب است و سکینه آن خانه بوَد خانه‌ای از شهر مدینه ای مانده تو را داغ روی داغ به سینه ای خون خدا را به ره شام، رهینه وصف تو جـز از عترت اطهار نیاید از «میثم» بی دست و زبان، کار نیاید 🔸شاعر : _______________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
اَلا شیعیانم، اَلا عاشقان مرا درد دلهاست با دوستان غمم روی غم بسکه انباشته جوانی،مرا پیر اِنگاشته همه عمرِ من بود، خونِ جگر من از نوجوانی شدم دربدر همانان که ما را اَمان خوانده اند مرا بیست سال از حرم رانده اند ز فرعونیانِ زمان، آه آه و از مکرِ مأمونیان، آه آه بمن دشمنانم چها کرده اند مرا دوستان هم، رها کرده اند پس از قتلِ بابای مظلوم من نشد رحم، بر قلبِ مهموم من هنوز آب غسل پدر بر تنَش و نگذشته یکماه، از کُشتنَش عدویم ز خود، ساخت یک ماجرا به حیله مرا خواند، تا سامرا مدینه بهم ریخت از این خبر که از شهرِ جدم شدم دربدر یتیمی، گِران بود و غم شد مَزید که نوبت به روزِ اسیری رسید اگر چه، چو من کس اسارت ندید کسی مثل عمه جسارت ندید ندیدم روی نیزه هرگز سری ندیدم بدستِ عدو معجری تمام منازل که در راه بود فقط کار من ناله و آه بود بیاد شهیدان دشت بلا بیاد اسیران کرب و بلا بیاد یتیمان ناقه سوار بیاد غریبان دور از دیار مرا نوجوانی،چو پیری گذشت به هر درد و داغی، اسیری گذشت سواره، پیاده، عیان و نهان مرا بُرد دشمن، به یک پادگان دگر خانه ام، کُنجِ تبعید شد و در کاخِ ظلم و ستم عید شد چو دشمن سرِ دوشِ ما، بار ماند امامت، به هجران گرفتار ماند در این بیست سالی که زندانی ام شده مونسم، چشمِ بارانی ام مرا گاه با تهمت آزرده اند گهی بِرکۀ شیرها بُرده اند به تَفتیش، گاهی که دامن زدند چه بَرچسبهایی که بر من زدند ز کوهِ بلا قامتم خم نشد ز جور و جفا تاقتم کم نشد همه درد و غمهای من یکطرف دعاهای شبهای من یکطرف ز دیدارِ مهدی، رها مانده ام به تبعید، از او جدا مانده ام شب و روزِ من گریه بر غیبتش دعایم شده یاریِ حضرتش دعا در نهان و عیان میکنم دعا بر شما شیعیان میکنم نه پرهیز کردم ز مسکینِ خود نه غافل شدم از محبینِ خود به درگاه نورانیِ فاطمه رسانم سلامِ شما را همه به زهر جفا عمرِ من شد تمام شما را رسانم یکایک سلام در این لحظه های پُر از شور و شین نسازم فراموش، ذکرِ حسین کنون غربتم را نشان میدهم در این لحظه، لب تشنه جان میدهم خدا را به هم عهدی ام جان دهم سرِ زانوی مهدی ام جان دهم خداحافظ ای یوسف فاطمه خداحافظ ای انتظار همه خداحافظ ای انتقام حسین خداحافظ ای صبح و شام حسین 🔸شاعر: ________________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
در بسترش نشسته فقط آه می کشد با چشم خیس نالۀ جانکاه می کشد در بسترش نشسته سرش درد می کند می سوزد از درون جگرش درد می کند یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت این عمر کم به غربت و تبعید سر شده با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است یعنی میان غربت و زندان گذشته است هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود لبهای خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود فرمود لحظه ای پسرم را بیاورید مهدی کجاست تاج سرم را بیاورید شب می رسد دوباره بیار آفتاب را در پای بسترم برسان عشق ناب را ناگاه مخفیانه و دور از نگاه ها سر زد در آسمان حسن ماه ماه ها آمد کنار بستر بابا نشست و بعد... بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد دارد وصیت پدر آغاز می شود دارد زمان گفتن صد راز می شود با احتضار و حال و هوای غروبی اش دستی کشید بر روی صندوق چوبی اش می خواست تا عبای پیمبر در آورد عمامه و قبای پیمبر درآورد می دید در رخ پسرش اقتدار را می داد دست مهدی خود ذوالفقار را ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد بر لاله های چادر خاکی نگاه کرد خون در جوار چادر زهرا چه می کند؟ هیزم کنار چادر زهرا چه می کند؟ فرمود از غم دل ما زار گریه کن از غصه های حیدر کرار گریه کن بر مادری که پشت در افتاد بر زمین بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن هنگام روزه داری ات ای میوۀ دلم با یاد مجتبی دم افطار گریه کن بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن بر پیکر فتاده به دریای علقمه بر حسرت نگاه علمدار گریه کن آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن بر آن تن شکسته و پامال گریه کن بر خواهری که آمده گودال قتلگاه رفته کنار پیکرش از حال گریه کن بر چشم خونفشان علمدار کربلا بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده فرمود گریه کن به تن مختصر شده 🔸شاعر: ________________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
امام حسن عسکری(ع)-مدح و شهادت ای به فلک کرده ملک پروری زهره و شمس و قمرت مشتری یازدهم اختر برج هدی یوسف زهرا حسن العسکری هم به سر دست، زمام فلک هم به کف پات سر سروری خوانده رسولت حسن اهل بیت داده خدایت به همه برتری عسکر تو در همه ارض و سما جنّ و ملک آدم و حور و پری هم به رضا حجّت هشتم، پسر هم پدر حجّت ثانی عشر کعبه ی اهل نظری یا حسن آینه ی دادگری یا حسن نخل امید رضوی را ثمر یا که جواد دگری یا حسن یک حسنی و سه محمّد جمال چار علی را پسری یا حسن با همه کس مونسی و همدمی از همه گان خوب تری یا حسن هم ثمرِ ده شجر طیّیه هم صدف یک گهری یا حسن نام حسن گشته برازنده ات شاهدم این حسن فروزنده ات ذکر تو تسبیح و مناجات ما سامره ات قبله ی حاجات ما چشم خدا! گر تو اشارت کنی باز شود قفل مهمّاتِ ما مِهر تو در سینه ی افروخته مُهر تو در نامه ی طاعات ما کوری دشمن به دو دنیا بود دوستی ات فخر و مباهات ما بی تو بهشت است جحیم همه با تو قبول است عبادات ما آینه ی دل زتو شد منجلی ابا محمّد حسن بن علی ای دو جهان جان و تنت را فدا نطق و بیان و سخن ات را فدا ریخته از لعل لبت دُرّ وحی گوهر درج دهنت را فدا آینه در آینه در آینه روی حسن در حسنت را فدا معجز گفتار و نفوذ کلام منطق دشمن شکن ات را فدا حسن تو چون باغ گُل یاسمن باغ گل یاسمن ات را فدا یوسف تبعیدی تحت نظر ماه جمالت همه جا جلوه گر مدح تو جان بخش ترین زمزمه مهر تو روشنگر قلب همه یا حسن ابن علی ابن الجواد جان رضا نور دل فاطمه رفتارت رفتار انبیاء گفتارت آیات محکمه اجدات ارکان نُه سپهر فرزندت گردون تو را قائمه طوبی عمه ی تو را پای بوس حورا نرجس تو را خادمه در حرم قدس تو افلاکیان گشته ثنا خوان تو با خاکیان ای دل هر شیعه محیط غمت دست عنایت به سر عالمت شاهد غمهای فراوان تو قبر غریب تو و عمر کمت زخم زبان همه عباسیان بر جگر سوخته مرهمت از چه جوانمرگ شدی ای که بود زنده دو صد جان مسیح از دمت مهدی موعود تو در کودکی اشک عزا ریخته در ماتمت کوه و در و دشت عزاخانه اش مانده به رخ اشک غریبانه اش مهدی تو داشت بسی آرزو تا که تو گلبوسه بگیری از او اشک غریبش روان از دو چشم بغض یتیمش نهان در گلو ناله کشید از جگر سوخته ریخت به رخسار تو آب وضو اشک فشان گریه کنان نا امید داد گل روی تو را شستشو بعد تو ای حجّت پروردگار مهدی تو با که کند گفتگو روح تو از تن چو به پرواز شد غربت مهدی تو آغاز شد ای شرر داغ تو بس جانگداز چشم خدا بین بنما باز، باز عمر تو کوتاه چو یک برگ گل غصه ی غم های فزونت دراز کودک شش ساله ی تو آمده تا به تن پاک تو خواند نماز خیز و بکش ناز از آن نازنین کز غم تو خم شده آن سروناز یوسف دور از وطن فاطمه لاله ی تبعیدی باغ حجاز لرزه بر اندام تو افتاده بود خصم چه زهریت مگر داده بود ای شده روزت زغم و غصه شام ریخته اشک از غم بابا مدام حجّت معبود سلامٌ علیک مهدی موعود علیک السلام سوخت شرارغمت آخر جگر ریخت فلک زهر فراغت به جام گاه کنی به جدت حسین گه زغم مادر والا مقام اشک فشان تو بود فاطمه چشم به راه تو بود هر امام منتظران تو همه عالمند سوخته با زمزمه ی "میثمند" استاد سازگار https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
مام حسن عسکری(ع)-شهادت امشب دو دیده ام ز غمت پُر ستاره است آن را که نیست چاره بجز این، چه چاره است در سامرا اگر چه نشد زائرت شوم دل را به یاد مقتلت از جان کناره است با تو چه کرد معتمد دون، که این چنین از سوز داغ زهر به جانت شراره است مهدی ز ره رسید و سرت را به برگرفت افلاکیان و اهل سما را نظاره است در بند دشمن ارچه سرت روی خاک بود حالا به روی دامن یک ماهپاره است گفتی تو إسْقِنیٖ و شدی از عطش رها این روضه را به کربُبَلا یک اشاره است هر چه ز لشگری طلبید آب، جدّتان پاسخ نداد کس به حسین شهیدتان وحید دکامین https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
سرود میلاد پیغمبر اکرم ص میلاد امام صادق علیه السلام ➰➰➰➰➰➰➰➰➰ بند اول میشینه دوباره رو لبای عاشقا (مدد یا مصطفی)2 میگیره دلامون دوباره بوی خدا (مدد یا مصطفی)2 پامیزاره به دنیا نبیِ خدا میشه با مقدمش جشن و شادی به پا چکیده شبنم،فراری شد غم،رسیده خاتم مددیا مولا(3)یارسول الله بند دوم کیه که یه عالم به نگاهش عاشقه (امام صادقه)2 کیه که وجودش ریشهِ حقایقه (امام صادقه) خوش به حال دلی که شده جعفری میشه از عشق آقا دلا حیدری میخونیم روزی،توصحنت آقا،مدد یامولا مدد یامولا(3)عزیز زهرا ➰➰➰➰➰➰➰➰➰ 📝شاعر ابوالفضل آلوئیان https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
استفاده در نهم ربیع و تاجگذاری شور امیرالمومنین علی علیه السلام93 ➰➰➰➰➰➰➰➰➰ رگ غیرت میزنه امشب ذکر روی لب ما میمونیم تا ابد به پای این مکتب تو امیرالمومنین رهبر سید و سرور شیعه غیرت داره رو اسم تو یا حیدر سرباز حیدر و همه آماده باش تا قطره های آخر خونیم به پاش ما پیرو علی و میمیریم براش بود علی وقتی عالم نبود کور بشه چشم هرچی حسود از ازل تا به روز شهود بگو لعنت حق به آل سعود یا مولا 3 یاعلی مولا *** میزنم می از ولای تو خاک پای تو سرمو میدم اقا اخر برای تو میخونه دوباره مستونه دل دیوونه اسم تو بیاد اقا دنیا دگرگونه استاد رزمی و تو یل خیبری وقت نبر تا بخدا معبری آقا تو یک تنه بخدا محشری ضرب شمشیر تو محشره میره دوزخ عدو یک سره تا میبینه جلوش حیدره آره مصداق الله اکبره  یامولا3 یاعلی یامولا ➰➰➰➰➰➰➰➰➰ 📝شاعرابوالفضل آلوئیان 🎶سبک:عباس قانعی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
یا امام عسکری اغثنی از ابتدای گدا بودنم گدای توام غلامزاده ام و نوکر سرای توام ز کودکی فقط از کوچه تو رد شده ام غریبگی نکن اینقدر! آشنای توام مرا بزرگ نکن!کوچکت شدم کافیست طلا برای چه وقتی که خاک پای توام؟!  به آفتاب قیامت چکار دارم من؟! هزارشکر که در سایه ی عبای توام دخیلمو به ضریح جدید بسته شدم. برای هیچکسی نیستم برای توام پرم شکسته پر دیگری تفضل کن هوایی سحر گنبد طلای توام به کربلا و مدینه به کاظمین قسم گدای دربه در شهر سامرای توام چقدر خوب که پای شماست نوکریم خوشم که سفره نشین امام عسکریم به آب خشکی لبهای تو شرر زده است تمام حرف دلت را دو چشم تر زده است شبیه فاطمه دستار بر سرت بستی چه زهر بود که آتش به فرق سر زده است؟! تمام صورت و دشداشه تو خاکی شد زمانه بر رخت از کربلا اثر زده است تمام حجره برایت گریز سوختن است غمی به روی دلت سقف و فرش و در زده است کسی به پیش نگاهت زن تو را که نزد؟! درِ سرای تورا کِی چهل نفر زده است؟ نه چشمهای‌ نوامیس تو به مردم خورد نه هیچکس به نوامیس تو نظر زده است نه تازیانه بدست‌ کسی ست در کوچه نه دختران تورا موقع گذر زده است نه هیچکس به گلوی تو خنجری انداخت نه هیچکس به سر دخترت سپر زده است اگرچه شهر غریبی ولی کفن داری نرفته ای ته‌ گودال پیرهن داری https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
سوختی در تب اندوه کنار پسرت فقط او بود که فهمید چه آمد به سرت تا لب خشک تو را دید کمی آب آورد که بکاهد مگر از شعله ی داغ جگرت آب نوشیدی و شد خیمه ی سقاخانه عطش ظهر دهم قاب به چشمان ترت سامرا شد قفس روح تو ای سدره نشین و شکستند در آن کنج قفس بال و پرت یاد مادر همه جا با دل تنهای تو بود لحظه ای خاطره کوچه نرفت از نظرت سالها می گذرد منتظریم ای خورشید تا دمد از افق صبر ، فروغ سحرت گره از کار فرو بسته ی ما وا نشود مگر از پرده ی غیبت به در آید پسرت 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
دوباره سهم زمین ، اشک و آه و ماتم شد دوباره قسمت مولای عاشقان «سم» شد دوباره حضرت خورشید در غروب نشست دوباره جسم امامی از این زمین کم شد برای آل ولایت... برای آل علی... دوباره... باز دوباره ، عزا فراهم شد امام یازدهُم هَم شهید شد با «زهر» و «سامرا» -شب و روزش- چنان محرّم شد دو تا حَسَن به جهان حُسن اهل بیت شدند جهان به یمن کراماتشان ، مکرّم شد کریمها ، همه انگار ، نامشان حسن است خوشا کسی که سزاوارِ اسمِ اعظم شد قلم به دست گرفتم که از تو بنْویسم دلش شکست و لبش خون ، شبیه حالم شد همینکه نام «حسن» بر زبان من آمد به خاطر م ، جگر و تشتِ خون ، مجسّم شد شهید شد پدری در میان دست پسر پسر ولی کمرش از هجومِ غم خم شد پس از غروبِ پدر-جان شبیه حضرت عشق... سیاه پوش عزای حسن ، دو عالم ، شد 🔸شاعر: __________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸