eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (ع) چه گفتارى دارند؟ (بخش اول) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣حاکم نیشابورى و ابو یعلى و حموینى و ابن عساکر و ابن حجر و خوارزمى و دیگران نیز نقل کرده اند که: «براى هیچ کس به مقدار آنچه براى (عليه السلام) رسیده وجود ندارد». [۱] 2⃣و نیز از اسماعیل قاضى و نسائى و ابوعلى نیشابورى و محبّ الدین طبرى نقل شده که گفته اند: «در حقّ هیچ یک از صحابه به مقدار آنچه در شأن (عليه السلام) از احادیث حَسن وارد شده، نقل شده است». [۲] 3⃣ابن ابى الحدید مى گوید: «اما ، در و و و به حدّى است که نمى توان متعرض آن شده و آن را بیان داشت...». [۳] وى همچنین مى گوید: «چه بگویم درباره که و مخالفانش اقرار به او کرده، و نتوانسته اند را انکار نموده و را کتمان کنند... چه بگویم درباره کسى که هر به او نسبت داده مى شود، و هر فرقه اى به او منتهى مى گردد، و هر طایفه اى او را به خود جذب مى کند. پس او رئیس و است...». [۴] 4⃣فخر رازى مى نویسد: «من اقتدى فی دینه بعلى فقد اهتدى؛ لانّ النبىّ (ص) قال: اللهم ادر الحق معه حیثما دار؛ [۵] هر کس در دین خود، (عليه السلام) را خود قرار دهد، همانا شده است؛ زیرا (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوندا! هر کجا باشد، را بر محور وجودش بچرخان». 5⃣احمد بن حنبل مى گوید: «ما روى لأحد من اصحاب رسول الله (ص) من الفضائل الصحاح ما روى لعلى بن ابى طالب؛ [۶] براى هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از صحیح السند به مقدار آنچه براى نقل شده، نرسیده است». 6⃣محمد فرید وجدى دانشمند مشهور مصرى مى گوید: «صفاتى در وجود (عليه السلام) گرد آمده که در دیگر خلفا نبود. (عليه السلام) را بود که از دوستى و به دنیا خود را تهى کرده بودند. یارانى که کمتر از انصار پیغمبران نبودند، و (عليه السلام) را از جان شیرینى که کالبدشان را زنده نگه مى داشت دوست تر مى داشتند». [۷] 7⃣عبدالفتاح عبد المقصود، استاد دانشگاه اسکندریه و نویسنده مشهور مصرى مى گوید: «از این رو، بعد از (صلی الله علیه و آله) کسى را ندیده ام که باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز و برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) یعنى (عليه السلام). و من در این سخن به طرفدارى تشیّع وارد نشدم، بلکه این نظرى است که به آن گویا است. ، برترین مردى است که مادر روزگار تا پایان عمر خود نزاید، و اوست که هر گاه به جست و جوى اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبرى براى آنان شعاعى مى درخشد. آرى، او مجسمه اى از است که در قالب بشریّت ریخته شده است...». [۸] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۰۷؛ طبقات الحنابله، ابویعلى، ج۱، ص۳۱۹؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷۹؛ ترجمه امام على (ع)، ابن عساکر، ج۳، ص۶۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ [۲] الریاض النضرة، ج۲، ص۲۱۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ فتح البارى، ج۷، ص۵۷؛ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹؛ [۳] شرح ابن ابى الحدید، ج۱، ص۵؛ [۴] همان، ص۶؛ [۵] تفسیر فخر رازى، ج۱، ص۱۱۱؛ [۶] شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹؛ [۷] دائرة المعارف فرید وجدى، ج۶؛ [۸] تقریظ الغدیر، ج۶ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن عاقبت دروغ بستن بر خداوند را چگونه ترسیم می کند؟ 🔹«آيه ۶۹ سوره يونس»، ناظر به شاخه معيّنى از شاخه هاى ، و آن به است، این آیه خطاب به پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «قُلْ اِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ» (بگو آنها كه به خدا مى بندند [هرگز] نمى شوند). اصولا با رستگارى جمع نمى شود، به خصوص اگر دروغ بر و باشد. 🔹منظور از دروغ بر خدا در اين آيه [به قرينه آيات پيش از آن] آن است كه ، فرشتگان را دختران خدا مى پنداشتند، و گاه گفته شده است منظور، ادعاى نسبت به (عليه السلام) و نسبت به (عليه السلام) است که آنها را فرزند خدا مى دانستند. در هر حال چنين نسبتى به خداوند، و آشكارى است، زيرا نه جسم دارد و نه عوارض جسمانى بر او چيره مى شود، و نه همسر و فرزندى. 🔹اصولا فلسفه وجود در نظام آفرينش، و انسان ها به كمك فرزندان و احتياج به از طريق آنها است. لذا فرزند براى كه و و از همه چيز و قادر بر هر كارى است مفهوم ندارد. اين نكته نيز قابل دقت است كه در آيه فوق، مصداق و افترا می باشد، زیرا مفهومى گسترده تر از افترا دارد (و به تعبير معروف، نسبت ميان آنها نسبت عموم و خصوص مطلق است)؛ 🔹 آن است كه انسان سخنى بر بگويد، خواه درباره شخص، يا چيزى، ولى تهمت و طرح نسبتى ناروا و غير واقعى به فردی است كه در اين صورت هم است و هم . مضمون همين آيه در آيه ۱۱۶ نحل نيز آمده است آنجا كه مى فرمايد: «اِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ». 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «مشارطه» كه برای جهاد با نفس لازم است چيست؟ 🔹علمای‌اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است و یکی از آنها است. درباره «مشارطه» فرموده اند مثل تاجر است، و وقت خود را میدهد تا و نيكو كسب كند، واين اعمال صالح با حاصل میشود، ربح و سود او تزكيه نفس است؛ زيرا به سبب آن به فلاح و میرسد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» ( شد كسى كه را تزكيه و پاك كرد، و متضرّر شد كسى كه آن را تباه كرد). 🔹در اين معامله، شريكى دارد بنام و بايد مثل شريكها در معاملات دنيوى با او برخورد شود. اول از همه بايد با او در نظرگرفت كه مبادا كند و سرمايه را به باد فنا دهد، چنانكه شريك جنايتكار ممكن است در امور دنيوى چنين كند و اين شرط كردن، [همان] است. اين تجارت سودش و رسيدن به «سدرة المنتهى» و بودن با انبيا و شهداست. پس دقت در محاسبه و دقت در كار اين ، بايد بيشتر از دقت در ربح و سود دنيوى باشد؛ زيرا سودها قابل مقايسه نيست. 🔹، خيریست كه دوام دارد و دوام ندارد، و گفته اند: «لَا خَيرَ فِى خَيرٍ لَا يَدُومُ بَل شَرٌّ لَا يَدُومُ خَيرٌ مِنْ خَيرٍ لَا يَدُومُ» (در امر خيرى كه دوام ندارد خير و بركتی نيست؛ بلكه شرّى كه دوام ندارد بهتر از خيری است كه دوام ندارد)؛ زيرا شرّى كه دوام ندارد وقتى قطع شد، شادى به همراه دارد، چون شرّ پشت سر گذاشته شد، ولى خيرى كه دوام ندارد، تأسف را به خاطر انقطاعش به همراه دارد! پس هر صاحب نفسى نبايد باشد كه هر نَفَسى از عمر، گوهر گرانبهایی است كه عوض ندارد و ممكنست گنجى از گنجهاى بهشتى باآن بدست آيد كه ابدى است. 🔹بنابراين هرشخصى بايد وقتى از نمازصبح فارغ شد، ساعتى با نفسش خلوت كند، براى آن چنانكه تاجر با شريكش میكند وبه نفس بگويد به جز كالاى چیز دیگری ندارم، و اگرآن [كالا] از بين رود، سرمايه ام از بين رفته، و از تجارت مأيوس میشوم، و ربحى و بدست نمى آورم. خداوندامروز را به من مهلت داده، و اگر میمُردم از خدا میخواستم مرا به اندازه يكروز به دنيا برگرداند، تا انجام دهم، پس فرض كن مُرده اى و امروز برگشته اى، و به تو مهلت داده شده، پس بپرهيز از اينكه اين روز پرقيمت را ضايع كنى. 🔹در احوال يكى از زهاد است كه گويند قبرى كنده بود و صبحها در آن مى خوابيد و آيه «رَبِّ ارْجِعُونِ - لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» را میخواند؛ يعنى سخن كسانى را كه در قيامت از خدا میخواهند به دنيا برگردند، و عمل صالح انجام دهند را میگفت و بلند میشد، و به خود میگفت: توامروز به دنيا برگردانده شدى، برو ببينم چه کار میكنى! در خبرى آمده «براى بنده درهر شبانه روز ۲۴ خزانه پشت سر هم است كه خزانه اى از آن باز میشود، و ميبيند پر از نور است كه در اثر است كه در آن موقع انجام داده، خوشحال میشود، 🔹بقدرى كه اگرآن خوشحالى را بين اهل آتش توزيع كنند، به وحشت مى‌افتند، سپس خزانه و جعبه ديگرى باز میشودكه سياه و تاريك است، و بوى بد ازآن بلند میشود، و آن ساعتى است كه خدا كرده و آنچنان ترس و فزعى به او دست میدهد كه اگر بين اهل بهشت تقسيم شود، عيش آنهارا از بين مى برد، و جعبه اى ديگر بازمیشود كه خالى است، نه مايه خوشحالى و نه ناراحتى است و آن ساعتى است كه خوابيده و بوده يا مشغول به مباحات دنيوى بوده، پس حسرت میخورد و متضرّر میشود». 🔹به بگو امروز خزائن ۲۴گانه را خالى مگذار، و مرا به كسالت و بيحالى مينداز و مغبون و حسرت بارم مكن، كه خداوند فرموده: «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» (روزى شمارا جمع میكند براى روز جمع شدن [كه روزقيامت باشد] و آن، و ضرراست). اين سفارشات براى خود نفس بود، سپس سفارشى به نفس در مورد كند: چشم و گوش و زبان و شكم و فرج [كنايه از شهوت جنسى] و دست و پا به اين كه اينها خدمتكاران و رعيّت تو هستند كه با اينها تجارت میكنى. 🔹براى هفت درب است كه براى هر دربى عده اى از مردم مشخص شده اند كه وارد شوند، و اين هفت درب براى كسانى است كه با اعضاء هفتگانه عصيان كنند. پس را از نظر به نامحرم بپوشان ونظر تحقیرآمیز به مؤمنى مكن، بلكه نظرى زائد بر ضرورت مكن. خداوند همچنان كه از كلام زيادى بازخواست كند، از نظر زيادى نيز سؤال كند، و همينطور براى هر عضوى خصوصاً و توصيه به نفس كند. 📕اخلاق اسلامى درنهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر،تهيه وتنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش چ۱ ج۲ص۲۸۷ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی @tabyinchannel