هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (ع) چه گفتارى دارند؟ (بخش اول)
🔸سخنان #علماى_اهل_سنت درباره #فضائل #امام_على (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود:
1⃣حاکم نیشابورى و ابو یعلى و حموینى و ابن عساکر و ابن حجر و خوارزمى و دیگران نیز نقل کرده اند که: «براى هیچ کس #فضایلى به مقدار آنچه براى #على (عليه السلام) رسیده وجود ندارد». [۱]
2⃣و نیز از اسماعیل قاضى و نسائى و ابوعلى نیشابورى و محبّ الدین طبرى نقل شده که گفته اند: «در حقّ هیچ یک از صحابه به مقدار آنچه در شأن #على (عليه السلام) از احادیث حَسن وارد شده، نقل شده است». [۲]
3⃣ابن ابى الحدید مى گوید: «اما #فضایلش، در #عظمت و #روشنى و #انتشار و #اشتهار به حدّى است که نمى توان متعرض آن شده و #تفصیل آن را بیان داشت...». [۳] وى همچنین مى گوید: «چه بگویم درباره #شخصى که #دشمنان و مخالفانش اقرار به #فضیلت او کرده، و نتوانسته اند #مناقبش را انکار نموده و #فضایلش را کتمان کنند... چه بگویم درباره کسى که هر #فضیلتى به او نسبت داده مى شود، و هر فرقه اى به او منتهى مى گردد، و هر طایفه اى او را به خود جذب مى کند. پس او رئیس و #سرچشمه #همه_فضایل است...». [۴]
4⃣فخر رازى مى نویسد: «من اقتدى فی دینه بعلى فقد اهتدى؛ لانّ النبىّ (ص) قال: اللهم ادر الحق معه حیثما دار؛ [۵] هر کس در دین خود، #على (عليه السلام) را #پیشواى خود قرار دهد، همانا #رستگار شده است؛ زیرا #پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوندا! #على هر کجا باشد، #حقّ را بر محور وجودش بچرخان».
5⃣احمد بن حنبل مى گوید: «ما روى لأحد من اصحاب رسول الله (ص) من الفضائل الصحاح ما روى لعلى بن ابى طالب؛ [۶] براى هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از #فضایل صحیح السند به مقدار آنچه براى #علىبنابیطالب نقل شده، نرسیده است».
6⃣محمد فرید وجدى دانشمند مشهور مصرى مى گوید: «صفاتى در وجود #على (عليه السلام) گرد آمده که در دیگر خلفا نبود. #على (عليه السلام) را #یارانى بود که از دوستى و #دلبستگى به دنیا خود را تهى کرده بودند. یارانى که کمتر از انصار پیغمبران نبودند، و #على (عليه السلام) را از جان شیرینى که کالبدشان را زنده نگه مى داشت دوست تر مى داشتند». [۷]
7⃣عبدالفتاح عبد المقصود، استاد دانشگاه اسکندریه و نویسنده مشهور مصرى مى گوید: «از این رو، بعد از #محمّد (صلی الله علیه و آله) کسى را ندیده ام که #شایسته باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز #پدرفرزندانپاک و برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) یعنى #علىبنابیطالب (عليه السلام). و من در این سخن به طرفدارى تشیّع وارد نشدم، بلکه این نظرى است که #حقایق_تاریخ به آن گویا است. #امام، برترین مردى است که مادر روزگار تا پایان عمر خود نزاید، و اوست که هر گاه #هدایت_طلبان به جست و جوى اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبرى براى آنان شعاعى مى درخشد. آرى، او مجسمه اى از #کمال است که در قالب بشریّت ریخته شده است...». [۸] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۰۷؛ طبقات الحنابله، ابویعلى، ج۱، ص۳۱۹؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷۹؛ ترجمه امام على (ع)، ابن عساکر، ج۳، ص۶۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ [۲] الریاض النضرة، ج۲، ص۲۱۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ فتح البارى، ج۷، ص۵۷؛ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹؛ [۳] شرح ابن ابى الحدید، ج۱، ص۵؛ [۴] همان، ص۶؛ [۵] تفسیر فخر رازى، ج۱، ص۱۱۱؛ [۶] شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹؛ [۷] دائرة المعارف فرید وجدى، ج۶؛ [۸] تقریظ الغدیر، ج۶
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #امیرالمومنین #علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️قرآن عاقبت دروغ بستن بر خداوند را چگونه ترسیم می کند؟
🔹«آيه ۶۹ سوره يونس»، ناظر به شاخه معيّنى از شاخه هاى #كذب، و آن #دروغ_بستن به #خدا است، این آیه خطاب به پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «قُلْ اِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ» (بگو آنها كه #دروغ به خدا مى بندند [هرگز] #رستگار نمى شوند). اصولا #دروغ با رستگارى جمع نمى شود، به خصوص اگر دروغ بر #خدا و #پيامبران_الهى باشد.
🔹منظور از دروغ بر خدا در اين آيه [به قرينه آيات پيش از آن] آن است كه #مشركان، فرشتگان را دختران خدا مى پنداشتند، و گاه گفته شده است منظور، ادعاى #مسيحيان نسبت به #حضرت_مسيح (عليه السلام) و #يهود نسبت به #حضرت_عُزير (عليه السلام) است که آنها را فرزند خدا مى دانستند. در هر حال چنين نسبتى به خداوند، #دروغی_ظاهر و آشكارى است، زيرا نه #خداوند جسم دارد و نه عوارض جسمانى بر او چيره مى شود، و نه همسر و فرزندى.
🔹اصولا فلسفه وجود #فرزند در نظام آفرينش، #نياز_فطرى و #طبيعى انسان ها به كمك فرزندان و احتياج به #بقاء_نسل از طريق آنها است. لذا فرزند براى #خداوندى كه #ازلى و #ابدى و #بىنياز از همه چيز و قادر بر هر كارى است مفهوم ندارد. اين نكته نيز قابل دقت است كه #عمل_مشركان در آيه فوق، مصداق #دروغ و افترا می باشد، زیرا #دروغ مفهومى گسترده تر از افترا دارد (و به تعبير معروف، نسبت ميان آنها نسبت عموم و خصوص مطلق است)؛
🔹#دروغ آن است كه انسان سخنى بر #خلاف_واقع بگويد، خواه درباره شخص، يا چيزى، ولى تهمت و #افترا طرح نسبتى ناروا و غير واقعى به فردی است كه در اين صورت هم #دروغ است و هم #تهمت. مضمون همين آيه در آيه ۱۱۶ نحل نيز آمده است آنجا كه مى فرمايد: «اِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ».
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، قم، ۱۳۷۷ش، چ اول، ج ۳، ص ۲۲۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دروغ #تهمت #افترا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «مشارطه» كه برای جهاد با نفس لازم است چيست؟
🔹علمایاخلاق براى #جهاد_با_نفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است و یکی از آنها #مشارطه است. درباره «مشارطه» فرموده اند #عقل_انسان مثل تاجر است، #عمر و وقت خود را میدهد تا #اعمال_صالح و نيكو كسب كند، واين اعمال صالح با #تزكيه_نفس حاصل میشود، ربح و سود او تزكيه نفس است؛ زيرا به سبب آن به فلاح و #رستگارى میرسد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» (#رستگار شد كسى كه #نفس را تزكيه و پاك كرد، و متضرّر شد كسى كه آن را تباه كرد).
🔹در اين معامله، #عقل شريكى دارد بنام #نفس و بايد مثل شريكها در معاملات دنيوى با او برخورد شود. اول از همه بايد با او #شروطى در نظرگرفت كه مبادا #خيانت كند و سرمايه را به باد فنا دهد، چنانكه شريك جنايتكار ممكن است در امور دنيوى چنين كند و اين شرط كردن، [همان] #مشارطه است. اين تجارت سودش #بهشت و رسيدن به «سدرة المنتهى» و بودن با انبيا و شهداست. پس دقت در محاسبه و دقت در كار اين #شريك_نفسانى، بايد بيشتر از دقت در ربح و سود دنيوى باشد؛ زيرا سودها قابل مقايسه نيست.
🔹#ربح_اخروى، خيریست كه دوام دارد و #ربح_دنيوى دوام ندارد، و گفته اند: «لَا خَيرَ فِى خَيرٍ لَا يَدُومُ بَل شَرٌّ لَا يَدُومُ خَيرٌ مِنْ خَيرٍ لَا يَدُومُ» (در امر خيرى كه دوام ندارد خير و بركتی نيست؛ بلكه شرّى كه دوام ندارد بهتر از خيری است كه دوام ندارد)؛ زيرا شرّى كه دوام ندارد وقتى قطع شد، شادى به همراه دارد، چون شرّ پشت سر گذاشته شد، ولى خيرى كه دوام ندارد، تأسف را به خاطر انقطاعش به همراه دارد! پس هر صاحب نفسى نبايد #غافل باشد كه هر نَفَسى از عمر، گوهر گرانبهایی است كه عوض ندارد و ممكنست گنجى از گنجهاى بهشتى باآن بدست آيد كه #نعمتش ابدى است.
🔹بنابراين هرشخصى بايد وقتى از نمازصبح فارغ شد، ساعتى با نفسش خلوت كند، براى #مشارطه آن چنانكه تاجر با شريكش میكند وبه نفس بگويد به جز كالاى #عمر چیز دیگری ندارم، و اگرآن [كالا] از بين رود، سرمايه ام از بين رفته، و از تجارت مأيوس میشوم، و ربحى و #سودى بدست نمى آورم. خداوندامروز را به من مهلت داده، و اگر میمُردم از خدا میخواستم مرا به اندازه يكروز به دنيا برگرداند، تا #عمل_صالح انجام دهم، پس فرض كن مُرده اى و امروز برگشته اى، و به تو مهلت داده شده، پس بپرهيز از اينكه اين روز پرقيمت را ضايع كنى.
🔹در احوال يكى از زهاد است كه گويند قبرى كنده بود و صبحها در آن مى خوابيد و آيه «رَبِّ ارْجِعُونِ - لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» را میخواند؛ يعنى سخن كسانى را كه در قيامت از خدا میخواهند به دنيا برگردند، و عمل صالح انجام دهند را میگفت و بلند میشد، و به خود میگفت: توامروز به دنيا برگردانده شدى، برو ببينم چه کار میكنى! در خبرى آمده «براى بنده درهر شبانه روز ۲۴ خزانه پشت سر هم است كه خزانه اى از آن باز میشود، و ميبيند پر از نور است كه در اثر #اعمال_صالح است كه در آن موقع انجام داده، خوشحال میشود،
🔹بقدرى كه اگرآن خوشحالى را بين اهل آتش توزيع كنند، به وحشت مىافتند، سپس خزانه و جعبه ديگرى باز میشودكه سياه و تاريك است، و بوى بد ازآن بلند میشود، و آن ساعتى است كه #عصيان خدا كرده و آنچنان ترس و فزعى به او دست میدهد كه اگر بين اهل بهشت تقسيم شود، عيش آنهارا از بين مى برد، و جعبه اى ديگر بازمیشود كه خالى است، نه مايه خوشحالى و نه ناراحتى است و آن ساعتى است كه خوابيده و #غافل بوده يا مشغول به مباحات دنيوى بوده، پس حسرت میخورد و متضرّر میشود».
🔹به #نفس بگو امروز خزائن ۲۴گانه را خالى مگذار، و مرا به كسالت و بيحالى مينداز و مغبون و حسرت بارم مكن، كه خداوند فرموده: «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» (روزى شمارا جمع میكند براى روز جمع شدن [كه روزقيامت باشد] و آن، #روز_خسران و ضرراست). اين سفارشات براى خود نفس بود، سپس سفارشى به نفس در مورد #اعضاء_هفتگانه كند: چشم و گوش و زبان و شكم و فرج [كنايه از شهوت جنسى] و دست و پا به اين كه اينها خدمتكاران و رعيّت تو هستند كه با اينها تجارت میكنى.
🔹براى #جهنم هفت درب است كه براى هر دربى عده اى از مردم مشخص شده اند كه وارد شوند، و اين هفت درب براى كسانى است كه با اعضاء هفتگانه عصيان كنند. پس #چشم را از نظر به نامحرم بپوشان ونظر تحقیرآمیز به مؤمنى مكن، بلكه نظرى زائد بر ضرورت مكن. خداوند همچنان كه از كلام زيادى بازخواست كند، از نظر زيادى نيز سؤال كند، و همينطور براى هر عضوى خصوصاً #زبان و #شكم توصيه به نفس كند.
📕اخلاق اسلامى درنهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر،تهيه وتنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش چ۱ ج۲ص۲۸۷
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی
#مشارطه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد