eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
70 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴‏۷۰ روز پیـش میگفـتـن ۳روز دیگه کار نظام تمومه. حالا دارن برای دست‌کاری گوگل‌مپ، از خوشحالی تشنج می‌کنن😏🤣 👈در دنیای و نقشه ی ایران خیابان ها و کوچه های ایران، به بنام صاحب این مملکت امام زمانمان عج و شهدای بزرگوار و عزیزمان خواهد بود ان شاءالله تا وقتی که مولایمان ظهور خواهد کرد😍🇮🇷✌️ 🔺تا کور شود هر آن که نتوانتد و را ببینید 🔺مراجعه شود به آیه ۴۲ و ۷ سوره بقره 🔺📖 و را به باطل مپوشانید و را پنهان نسازید و حال آنکه [به حقّانیّت آن] واقفــید 🔺📖 [ کفار منافق، خود را به کوری و کری زدند که حق و حقیقت را نبینند ]خدا نیز مهر نهــاد بر و ایشان و بر ایشان پرده افتاده و تا بیشتر در گمراهی و گناهانشان غرق شوند در آخرت، برایشان فراهم خواهد بود 🌐کانال الله اکبر @allahoak_bar
. 🔴معین خواننده معروف هم قبلا مداح بود ولی رفت خواننده شد عاقبتش این شده... 👈علیمی هم ماهیتش رو نشان داد 👈غربال آخرالزمان هست های آخرالزمان 👈هنوز سختی های امتحانات آخرالزمان آنطور زیاد نشده اینا همین اول رد دادن.... 🤲خدا عاقبت هممون رو به خیر کنه ان شاالله 👈با که نباشی میکنی را کانال الله اکبر @allahoak_bar
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از نعمت داده شدگان، مغضوبین و ضالین در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ 🔸قرآن کریم در این سوره، مردم را به سه دسته تقسیم مى‏ کند: ۱) کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند؛ ۲) غضب شدگان؛ ۳) گمراهان. 🔹الف. قرآن در تشریح و شناساندن این گروه ها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح می کنیم. در آیه ۶۵ سوره نساء مصادیقی برای گروه «نعمت داده شدگان» بیان شده است چنین است: «کسانى که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار مى‏دهد که خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند». این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى‏کند: پیامبران، صدیقان، شهیدان، و صالحان. اینان ویژگی های مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم‌ترین آنها که مشترک بین آنها است، و است. 🔹ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند - راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الهی هستند - اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: ۱) از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى‏شود که مرحله‏اى سخت‏تر و بدتر از است، و به تعبیر دیگر «ضالین» گمراهان عادى هستند، ولی «مغضوب علیهم»، گمراهان لجوج و یا منافق اند؛ و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است. [۱] ۲) جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالین، منحرفان مسیحی و منظور از مغضوب علیهم، منحرفان یهودی هستند. 🔹این برداشت به دلیل موضع‏گیری­ هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى‏کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى‏دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان -  سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هر گونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما منحرفان مسیحی که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «ضالین» شده است. [۲] 🔹با این حال تعبیر از آنها به «مغضوب علیهم» بسیار صحیح به نظر مى‏رسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد مغضوب و ضالین افراد و گروه های بیشتری را شامل می شود. ۳) این احتمال نیز وجود دارد که به گمراهانى اشاره مى‏کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالى که کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراه‌گر، و با تمام قوا مى‏کوشند دیگران را همرنگ خود سازند! [۳] 🔹 ، خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر می کند که براى نمونه به موارد زیر اشاره مى‏شود: «مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که بر خدا بدگمانند عذاب کند. بر گردشان بدى حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت». [فتح، ۶] «آن کس که کفر را به جاى ایمان برگزیند، چون کسى است که راه راست را گم کرده باشد». [بقره، ۱۰۸] «آنان که درِ دل را به روى کفر مى‏گشایند، مورد خشم خدایند و عذابى بزرگ برایشان مهیاست».[نحل، ۱۰۶] قرآن این گروه را جزو و نام می‌برد که وجه مشترک در تمام آنها کردن از خداوند است، و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت، جزو و یا قرار می گیرند. پی نوشت‌ها؛ [۱] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۴، دار الکتب الإسلامیة، چ اول [۲] همان، ج ۱، ص ۵۵ [۳] همان، ج ۱، ص ۵۶ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (ع) انسان های «گمراه» چه اوصافی دارند؟ 🔹امام على عليه السلام در بخشی از خطبه ۱۵۳ نهج البلاغه، از انسان هاى گمراه سخن مى گويد و چهار وصف از اوصاف آنها را بيان مى دارد، مى فرمايد: «وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللهِ يَهْوِی [۱] مَعَ الْغَافِلِينَ، وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ، بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ، وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ؛ او [انسان گمراه] در اين چند روزى كه خدا به او مهلت داده [تا با اعمال صالح، سعادت جاويدان را براى خود فراهم سازد] پيوسته با غافلان به سوى سقوط مى رود و همه روز با گنهكاران به سر مى برد، بى آنكه در طريقى گام نهد كه او را به حقّ برساند، يا پيشوايى برگزيند كه قائد و راهنماى او باشد». 🔹آرى! اسباب بدبختى او در اين چهار امر خلاصه مى شود، با غافلان همراه بودن و سقوط كردن و با گنهكاران همنشين شدن، از راه راست حركت نكردن و پيشواى صالحى برنگزيدن. تعبير به امام قائد ممكن است اشاره به امامان معصوم عليهم السلام باشد يا هر پيشواى عالم و با تقوايى كه پيرو معصومين (ع) است و در هر حال، نقش را در هدايت و نجات انسان ها مشخص مى كند؛ همان گونه كه نقش همنشينى با غافلان و گنهكاران را در بدبختى و سقوط انسان روشن مى سازد. پی نوشت: [۱] «يهوى» از ماده «هوى» (بر وزن تُهى) در اصل به معناى سقوط كردن از بلندى است و «هوى» (بر وزن هوا) به معناى تمايل به چيزى است و معمولا در مورد تمايلات نفسانى به امور باطل به كار مى رود و در جمله بالا به همان معناى اوّل است؛ يعنى شخص دنياپرست همراه غافلان در وادى بدبختى سقوط مى كند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دنیا و آخرت مردم در دست دو دسته از امامان 🔹، یک مسئله‌ی مخصوص مسلمان ها یا مخصوص شیعیان نیست؛ یعنی یک ، یک بر یک جامعه‌ای می کنند و جهت حرکت آنها را در امر ، و در امر معنویت و مشخص می کنند. این یک است برای همه‌ جوامع بشری. خوب، این دو جور می تواند باشد: یک امامی است که خدای متعال در قرآن می فرماید: «و جعلنا هم یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و کانوا لنا عابدین؛ و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌ کردند؛ و انجام و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت می‌کردند». 🔹این است که به امر پروردگار، مردم را میکند؛ مردم را از خطرها، از سقوط گاه‌ ها، از عبور می دهد؛ آنها را به و مطلوب از حیات دنیوی انسان - که خداوند این حیات را به انسان داده، برای رسیدن به آن مقصود - می رساند، و به آن سمت هدایت می کند. این یک جور است که مصداق آن، اند؛ مصداق آن، است که امام باقر (عليه السلام) در منا مردم را جمع کرد و فرمود: «انّ رسول الله کان هو الامام». اولین امام، خود است. الهی، ، ، از این دسته امام های نوع اولند؛ 🔹که اینها کارشان است، از سوی خدای متعال رهنمایی می شوند، این را به منتقل می کنند: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان است، «و اقام الصّلوة»؛ نماز را برپا می دارند - که نماز رمز ارتباط و اتصال انسان به خداست - «و کانوا لنا عابدین»؛ بنده‌ خدا هستند، مانند همه‌ انسان ها که بندگان خدا هستند. عزت دنیوی آنها کمترین آسیبی به بندگی خدا در وجود آنها و در دل آنها نمی زند؛ این یک دسته. 🔹یک دسته‌ی دیگر: «و جعلنا هم یدعون الی النّار؛ و آنان [فرعونیان‌] را قرار دادیم که به (دوزخ) دعوت می‌ کنند؛ و روز رستاخیز یاری نخواهند شد»؛ که در قرآن درباره‌ وارد شده است. فرعون هم است. به همان معنا که در آیه‌ اول استعمال شده بود، در اینجا هم امام به همان معناست؛ یعنی دنیای مردم و دین مردم و آخرت مردم - جسم و جان مردم - در قبضه‌ قدرت اوست، اما «یدعون الی النّار»؛ مردم را به دعوت می کنند، مردم را به دعوت می کنند. 🔹سکولار ترین حکومت های دنیا هم، علیرغم آنچه که ادعا می کنند، چه بدانند، چه ندانند، و مردم را در دست گرفته‌اند. این دستگاه های عظیم فرهنگی که امروز را در چهار گوشه‌ی دنیا به سمت و و تباهی دارند حرکت و سوق می دهند، همان هستند که «یدعون الی النّار». دستگاه‌ های قدرت‌اند که به خاطر ، به خاطر حاکمیت های ظالمانه‌ شان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون سیاسی‌ شان مردم را می کشانند؛ هم دست آنهاست، هم دست آنهاست، جسم و جان مردم در اختیار آنهاست. بیانات‌مقام‌‌معظم‌رهبری‌ ۸۹/۰۹/۰۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ ونشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آنحضرت باقى مانده، یعنى . 🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و کرد». سپس اشاره به بخشى از آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]). 🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت در خانه کعبه فرو ریختند، خاموش شد، که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر و مبارزه با بود. 🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند، 🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، گفته میشود، و و را نیز به همین جهت میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!». 🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: و که اگر به این دو جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار نزد من آیند». به هرحال دلسوزى نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون و سرپرست و ، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏ ج۱ ص۲۲۸ منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️راهکار شناخت امام زمان واقعی از دروغین 🔸 (علیهم‌ السلام) با ارائه صفات و نشانه‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به پیروان خود راهکار را ارائه کردند. 🔹باور به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اساسی‌ترین باورهای می‌باشد. این باور افزون بر آنکه در ریشه دارد، دارای پشتوانه حدیثی از (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) و (علیهم‌ السلام) می‌باشد. اقتضا می‌کند که در دنیا بتوانند در زندگی کنند که هیچ و آنها را آزار ندهد. بی‌تردید این هنگامه با رهبری محقق خواهد شد. 🔹یکی از شرایط و زمینه‌های باور به (علیه‌ السلام) آن است که با و آن حضرت آشنا باشند. اهمیت این آشنایی به دلیل آن است که با از باور به ، مردم غافل و ساده‌اندیش را به می‌کشانند. امروز و مکاتب فراوانی هستند که به ترویج اندیشه می‌پردازند، بنابراین شیعیان برای شناخت از منجی غیر واقعی و ، لازم است از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خوبی آگاهی داشته باشند. [۱] 🔹امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) فرمودند:‌ «بی‌تردید خداوند باید در روی زمین برای مردم یک و قرار دهد تا برای مردم واضح باشد. اگر این و در باشد، او در قالب و که در جاری و ساری است، به مردم می‌رسد». [۲] 💠صفات و ویژگی‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور کلی بر دو دسته تقسیم می‌شود: 1⃣صفاتی که در تمام (علیهم‌ السلام) مشترک می‌باشد؛ 🔹 ، از و و ارائه از مهم‌ترین ویژگی‌های (علیهم‌ السلام) می‌باشد. 2⃣صفات منحصر به فرد علیه‌ السلام؛ 🔹بر اساس احادیث، بیشتر این ویژگی‌ها در بستر واقع می‌شود و آن حضرت در دنیا و رخ می‌دهد که آمدن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشارت می‌دهد، همانند فریاد شدید و ، و در دنیا، و مبارزه با . [۳] 🔹پیامد این دو گونه صفات آن است که هر انسان و با در نظر گرفتن هر دو نوع ویژگی می‌تواند از امام غیر واقعی را تشخیص دهد. بنابراین اگر کسی کرد که امام زمان است، باید ابتدا از او درخواست داشت و سپس ایشان را نیز در نظر داشت. فقدان یکی از این ویژگی‌ها و نشانه‌ها نتیجه‌ای جز بودن ادعای مهدویت ندارد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] اصفهانی، محمدتقی، مكيال المكارم، ج‏۲، ص۱۲۳، مؤسسة الإمام المهدي (عج)؛ [۲] صدوق، محمد، كمال الدين، ج‏۱، ص۳۰۲، اسلامیة؛ [۳] نعمانی، محمد، ‌الغيبة، ص۲۵۲، نشر صدوق نویسنده؛ عبد آبق منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن چگونه «غرور» قوم یهود را نکوهش می کند؟ 🔹قوم يهود بر اثر و امتيازات نامعقولى براى خود قائل بودند، و همين سبب و آنها شد. در مى‏ فرمايد: «ذَلِكَ بِاَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ اِلّا اَيَّاماً مَعْدُودَاتٍ وَ غَرَّهُمْ فِى دِينِهِمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ»؛ [۱] (اين [اعراض و رویگردانى آنها از آيات الهى] به خاطر آن است كه مى‏ گفتند: جز چند روزى به ما نمى ‏رسد [و مجازات ما به خاطر گناهان سنگين مان بسيار كم است چون قوم برترى هستيم!] اين افترا و دروغ [ى كه به خدا] بسته بودند آنها را در دينشان ساخته بود). 🔹تاريخ ‏‌اسرائيل نشان مى‏ دهد كه آنها از و اقوام بوده‏اند، و يكى از دلايل عمده آن همان و نخوت آنها بوده است. متأسّفانه هنوز گروهى از آنها به نام از باده سرمستند، و هر روز مرتكب تازه‏ اى مى‏ شوند كه چهره تاريخ‌شان را سياه ‏تر از سابق مى ‏كند. آنها همه چيز را براى خودشان مى‏ خواهند و براى ديگران حقّى قائل نيستند خود را مى‏ شمرند و ديگران را با ديده حقارت مى‏ نگرند. پی نوشت: [۱] سوره آل عمران، آیه ۲۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۲، ص ۱۵۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور خداوند از اين که در قرآن می فرمايد «دروغگويان را هدايت نمی کند» چيست؟ 🔹خداوند در آيه ۳ سوره زمر مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفّارٌ». (خداوند كسى را كه و كفران كننده است [هرگز] هدايت نمى كند). همچنين در آيه ۲۸ سوره غافر می فرمايد: «اِنَّ اللهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذّابٌ». (خداوند كسى را كه اسراف‌كار و بسيار است هدايت نمى كند). از سوی دیگر، و به دست خدا است؛ حتى هم اگر بخواهد كسى را هدايت كند، تا خدا اراده نكند نمى تواند هدايت كند؛ «اِنَّكَ لا تَهْدِى مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللهَ يَهدِى مَنْ يَشاءُ» [۱] (تو هر كس را دوست بدارى نمى توانى هدايت كنى، ولى خداوند هر كس را بخواهد هدايت مى كند). 🔹ولى اين بدان معنى نيست كه خداوند گروهى را به اجبار هدايت و گروهى را به اجبار گمراه می كند، سپس گروه اول را در ميان نعمت هاى بهشتى غوطه ور ساخته و گروه دوم را در آتش دوزخ فرو برد، كه اين نه با و منطق، و نه با سازگار است، بلكه منظور اين است، هنگامى كه زمينه هاى هدايت و ضلالت از طريق فراهم شود، خداوند هر كس را مطابق و شايستگى هايش، مى دهد. 🔹دست گروهى را مى گيرد و به سرمنزل مقصود مى رساند، و لطف و عنايتش را از گروهی بر مى دارد، تا سرگردان شوند، و هرگز به سرمنزل سعادت نرسند. ، و ، از مهم‌ترين امورى است كه زمينه های را فراهم مى سازد. از تعبيرات دو آيه فوق می توان به خوبى دريافت، کسانی كه هدايت و ضلالت را امرى اجبارى مى دانند، تا چه اندازه در اشتباهند. در حقیقت، يكى از مهم‌ترين عوامل و انسان است. 🔹ممكن است مصداق اين دو آيه، دروغ بستن بر خدا، و انحراف از اصل توحيد باشد، لکن هرگز مُخَصِّص نيست، يعنى خصوصيت این موارد، مانع از عموميت حكم كلى كه در اين دو آيه وارد شده، نیست. ممکن است رابطه اى که ميان دروغ و كفران نعمت، در آيه اول آمده، از اين نظر است كه آنها نعمت وجود موسى (عليه السلام) را كه براى هدايتشان آمده، كفران كرده و به تكذيبش پرداختند؛ و رابطه ميان اسراف و دروغ از اين نظر است كه فرعونيان در مخالفت فرمان خداوند و ظلم بر بنى اسرائيل، و كشتن فرزندان آنها، راه اسراف را پيمودند و نبوّت موسى (عليه السلام) را تكذيب كردند. پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آيه ۵۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عاقبت بخيرى» 🔸«قال مولانا الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف: أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ، وَ مِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الْهُدى، وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِياتِ الْفِتَنِ» [۱] (از پس از بينايى، و از پس از هدايت، و از رفتار هلاكت بار و فتنه‌ هاى‌ نابود كننده، به خدا پناه مى برم). 💠شرح 🔹عبارت فوق بخشى از توقيعى است كه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نايب نخست و دوم خود، عثمان بن سعيد عمرى و فرزندش محمّد فرستاده است. (عليه السلام) بعد از سفارش به امورى در امر و تثبيت قلوب شيعيان در اين امر مهم، از چند چيز به خدا پناه مى برد كه هر كدام از آن ها براى ما درسى عظيم است: 1⃣حضرت‌از بعد از به خدا پناه مى برد؛ زيرا اگر كسى «هدايت» شود و و را درك كند، ولى پس از مدّتى دست از آن بردارد، بر او تمام شده و قطعاً، خسارتى جبران ناپذير را متحمل مى شود. چنين كسى را پس از شناخت و معرفت، ترك كرده و را بر جان خود خريده است. 2⃣همچنين‌حضرت‌از كه انسان را به و نيستى مى رساند، به خدا پناه مى برد؛ زيرا انسان هميشه در خطر از دست دادن خويش است. هوا و و وسوسه‌ هاى‌ ، انسان را تا دَم مرگ رها نمى كنند. از اين بخش، اهمّيت و دشوارى را مى توان فهميد. 3⃣آن حضرت از و مهلك كه انسان را از اوج عزّت به ذلّت مى كشانند، به خداوند پناه مى برد. طبق نصّ صريح ، انسان در معرض است. خداوند متعال مى فرمايد: «أَحَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ...» [۲] (آيا مردم چنين پنداشتند كه به صِرف اين كه گفتند ما به خدا آورده ايم رهايشان كنند و بر اين ادعا هيچ شان نكنند؟ ما امّت هايى را پيش از اينان امتحان نموديم...). اين گوناگون اند و شدّت و ضعف دارند. گاهى مربوط به بدن و مال و گاهى مربوط به دين است و... در همه‌ى اين ، چه كوچك و چه بزرگ، بايد به خدا كرد و با سرافرازى بيرون آمدن را از او خواست. پی نوشت‌ها: [۱] كمال الدين، ج۲، ص۵۱۱، ح۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۱۰؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۹۰ و ۱۹۱، ح۱۹ [۲] سوره عنكبوت، آيات ۲و۳ نویسنده: علی اصغر رضوانی - شرح چهل حديث حضرت مهدی(عج) منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا «اسلام» به ادیان دیگر اجازه نمی‌دهد تا در جامعه اسلامی به تبلیغ دین خویش بپردازند، اما خود به تبلیغ اسلام در دیگر جوامع می‌پردازد؟ 🔹هر چند که مدافع آزادی افراد و جوامع است، ولی این آزادی به معنای باز گذاشتن راه و نیست. مکتبی است که خود را «کامل‌ ترین دین» معرفی کرده و پیامبرش را آخرین پیامبر دانسته، و خود را همه ادیان آسمانی پیش از خود می‌داند. و معارف آن، است، و طبق آیه‌ قرآن، در سوره آل عمران، آيه ۸۵ (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ) هر کس که غیر از دین دیگری اختیار کند، از او پذیرفته نخواهد بود. 🔹بنا بر این، هر دینی غیر از خود را باطل و غیر قابل قبول می‌داند و از این‌رو باید تا حد امکان از رواج افکار باطل و خلاف حق و حقیقت در بین عموم جامعه اسلامی - که بسیاری از آنان از تخصص کافی برخوردار نیستند - جلوگیری کند، و این عین دفاع از و است؛ مانند آنکه دولتی بخواهد از تبلیغات گسترده و فضاسازی رسانه‌ای مخالفان خود، در تبدیل واقعیت‌ها و جعل و نشر اکاذیب جلوگیری کرده و از طرفی به بیان واقعیت‌‌ها بپردازد. 🔹با این وجود، همواره در جامعه اسلامی چنین امکانی وجود داشت که دیگر مذاهب، افکار و نظریات خود را مطرح کنند و از طرف متخصصان دین اسلام، پاسخ خود را دریافت نمایند، ولی این امر باید در فضایی علمی و با حضور کارشناسان دینی انجام شود. در همان مراحل اولیه با سلاح به تبلیغ پرداخته و از طرح نظرات مختلف واهمه‌ای نداشته است، ولی انجام این کار در سطح عموم جامعه اسلامی، مناسب نبوده و از باب ترویج راه ضلالت و باطل، ممنوع است. 🔹البته امروزه ادیان گوناگون - و حتی فرقه‌های خودساخته - با استفاده از امکانات مدرن، در فضای مجازی به تبلیغ خود پرداخته و با وجود تمام محدودیت‌ها، دسترسی عموم مردم به اندیشه‌ های آنان به سادگی فراهم است، و از این رو وظیفه سنگین‌تری جهت دفاع از اصول و ارزش‌های دینی در فضاهای نوین دارند. منبع؛ اسلام کوئست @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه روشی را برای مواجهه با «دشمن» پیشنهاد می کند؟ 🔹 (علیه السلام) زمانى كه در ماجراى صفين شنيد بعضى از يارانش به «اهل شام» بدگويى مى كنند، فرمود: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ، وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ، كانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ، وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ». (من دوست ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد؛ ولى اگر را شرح دهيد و آنها را بيان كنيد به گفتار صحيح نزديكتر و براى اتمام حجّت رساتر است). 🔹«سبّاب» به كسى گفته مى شود كه زیاد «بدگويى» مى كند و حقيقت «سبّ» بدگويى كردن و دشنام دادن توأم با هتك طرف است؛ مانند خطاب كردن طرف به احمق، بى شعور، پست، رذل و امثال آن. (عليه السلام) در خطبه ۲۰۶ نهج البلاغه يارانش را از اين كار باز مى دارد، هر چند حق داشتند را به اين گونه خطابها مخاطب سازند، و به جاى آن دستور مى دهد و آنها را مورد نقد قرار دهند و حجّت را بر آنها تمام كنند، كه هم تأثير بيشترى دارد و هم بهانه به دست براى مقابله به مثل نمى دهد. 🔹سپس امام علی (عليه السلام) در ادامه اين سخن با بيان مصداق روشنى، شيوه برخورد با را در اين گونه موارد تعليم داده و مى فرمايد: «وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ: اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ، وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ، وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ، حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ، وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ». (شما بايد به جاى چنين مى گفتيد: پروردگارا خون ما و آنها را حفظ كن! ميان ما و آنها را فرما! و آنان را از گمراهيشان نما، تا كسانى كه جاهلند، حق را بشناسند و آنها كه گمراهند و بر دشمنى با حق اصرار می ورزند از آن دست بردارند و [به راه راست] بازگردند). 🔹حضرت در اين عبارت پرمعناى خود سه دعا فرموده، و يا به تعبير ديگر سه تقاضا از پيشگاه خدا دارد: نخست اينكه خاموش گردد، و خون های طرفين ريخته نشود. ديگر اينكه علاوه بر آتش بس، و دوستى در ميان دو گروه، برقرار گردد، و متّحد و يكپارچه شوند. سوم اينكه هايى كه دامان آنها را گرفته و آنان را از رسيدن به حق باز مى دارد از ايشان دور شود؛ حق را بشناسند، و از ستيزجويى و دشمنى با حق دست بردارند. 🔹اين دعاها به خوبى نشان مى دهد كه تا چه حد (عليه السلام) داراى سعه صدر بوده و لطف و رحمت حتّى نسبت به خود داشته است، و با آن همه و جنايتى كه در حق امام و يارانش روا داشتند، كمترين سخنى كه دليل بر باشد، بيان نمى فرمايد و حتّى دوستانش را از سبّ و و بدگويى به ، نهى مى كند. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel