پارت ۲۶ آقا محمد که پایان جلسه رو اعلام کرد نفس راحتی کشیدم نمیدونستم چیکار باید بکنم اگه بفهمن کار من بود...... یا خدااااا ریحانه چی؟!!!! بعد از تموم شدن جلسه آقای عبدی منو صدا کرد محمد:جانم آقا با من کاری داشتین؟! عبدی:محمد سر جلسه به رسول شک نکردی؟!ریکشنی که نشون داد....... محمد چرا آقا یعنی....... عبدی:احتمالش خیلی زیاده محمد میخوام همه‌ی کارای رسول رو زیر نظر بگیری‌....محمد دعا کن زود قضاوت کرده باشیم... محمد:چشم امر دیگه ای ندارین؟! عبدی:نه برو به کارات برس (محمد میره) با حرف های آقای عبدی سریع واسه رسول مراقب گذاشتم و گفتم لحظه به لحظه برام کاراشو گزارش کنن . . . . . _____یک ساعت بعد_____ نمیدونستم چیکار باید بکنم استرس تمام بدنم رو فرا گرفته بود اگه میفهمیدن چیکار باید میکردم.....تصمیم گرفتم برم خونه تا قبل از اینکه لو برم بلکه بتونم کاری بکنم. کاپشننمو برداشتم و راه افتادم به سمت خونه یک ساعتی میگذشت که محمد امین(مراقب رسول)بهم زنگ زد محمد:جانم امین محمد:امین:............... محمد:چی؟! مطمئنی؟! محمد امین:........... محمد باشه ازش چشم بر ندار من میرم بچه ها رو واسه عملیات آماده کنم محمد امین:.................. محمد:باشه خداحافظ باورم نمیشد رسول اون جاسوس نفوذی بود آخه به چه قیمتی ما رو فروخت.....رفتم رو سریع بچه ها رو خبر کردم و همگی جمع شدن و تیم عملیاتی آماده شد همه‌ی ماجرا رو بهشون گفتم همشون مات و مبهوت بودن که چه اتفاقی افتاده و همه توی شک بودن که گفتم محمد خب بچه ها همگی آماده باشین میریم واسه دستگیری رسول.علی تو توی سایت پشتیبانی کن فرشید.سعید و داوود با من میان برای دستگیری بقیه‌ی گروه هم پوشش میدن همه:چَشم آقا محمد:برید تجهیزاتتون رو بگیرید دستگیری یه ماموری مثل رسول به این سادگیا نیست . . . . . . . . رسیدم خونه ریحانه داشت درس میخوند ریحانه:عه سلام داداش چی شده این وقت روز خونه اومدی؟! رسول:ریحانه هر اتفاقی افتاد حرف هیچکس رو باور نکن خب؟! ریحانه:یعنی چی مگه قراره چی بشه؟! رسول:خب؟!!!!! ریحانه:خب توی خونه نشسته بودم که صدای در اومد رفتم جلو دیدم رسوله با هول و ولا اومد تو و یه چیزای عجیب غریبی میگفت هر کس هر چی گفت باور نکنو اینجور حرفا اینارو گفت رفت سمت اتاقش و انگار داشت دنبال چیزی میگشت __________________________________________________ خواندن رمان بدون عضویت حرام است⭕️⭕️ __________________________________________________ پ.ن:میرن رسول رو بگیرن😢 پ.ن:چیشده به نظرتون رسول داره در مورد چی حرف میزنه!!!!!!