🪴🪴🪴🪴🪴 🪴🪴🪴🪴 🪴🪴🪴 🪴🪴 🪴 رمان 📿 به نویسندگی 💄 چشمام پر از اشک شدن، این مرد کی بود؟ مردی که عاشقمه یا زبون بازی رو خوب بلده؟ دستهامو بوسید و از روی زمین بلند شد. با گریه خودمو تو بغلش انداختم و نالیدم: _امشب صد بار اشکمو در آوردین! خیلی بدجنسید همتون _عشقم.. _اول ریحانه بعدشم تو! صورتمو تو دستاش قاب گرفت و بوسه‌ی ریزی به بینی‌م زد. با اطمینان پلک روی هم گذاشت و گفت: _به من اعتماد نداری که گریه میکنی؟ گریه‌ات بخاطر دوستتو با گریه شوقی که الان میکنی یکی نکن _دوستت‌دارم... خیلی دوستت‌دارم عامر! سرمو محکم تو سینه‌اش فشرد و در آغوشم گرفت‌. فکر میکردم داستان های عاشقانه چرت و پرتن، کتاب های جین آستین یه خیاله، اما الان داشتم توی یه رویا زندگی میکردم. رویایی با مردی که عاشقش بودم! *** 📵 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸 @HAjee79 🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🪴 🪴🪴 🪴🪴🪴 🪴🪴🪴🪴 🪴🪴🪴🪴🪴