🪴🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴
🪴🪴
🪴
رمان #ملکهحاجی📿
به نویسندگی #ماندانا💄
#پارت693
صدای ترق در اتاق اومد، فکر کنم حاجخانم رفت تو اتاقش!
وضعیت اعصاب این خانواده کلا داغون بود.
خواهر شوهر های عصبی و پر از تیکه کنایه، مادرشوهر حرص درار و یه شوهر کلهخراب گیرم اومده بود.
نفس سختی کشیدم و نمازمو خوندم.
ساعت تازه هشت شب شده بود، کز کرده گوشه دیوار سُر خوردم.
نمیدونستم اگه وارد اتاق بشم عامر حرفی بارم میکنه یا نه.
میترسیدم چیزی بگه.
سرمو با حرص تو دستام فشردم.
اگه شوهر کردن انقدر مزخرف بود، من غلط کردم.
تا ساعت نُه بشه همونجا نشستم و به در و دیوار خونه حاجخانم نگاه کردم.
حتی نمیتونستم بگم خونهی خودم، میگفتم خونهی حاجخانم.
#کپیممنوعحرام📵
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸 @HAjee79 🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🪴
🪴🪴
🪴🪴🪴
🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴🪴🪴