🤔 ❔کانال اسلامگرا می گوید نشستن الله بر روى عرش يعنى تسلط جهان هستى و فرشتگان حامل عرش يعنى اجرا كنندگان تدبير الله! عجب! پس لابد الله اشتباه حتى تعداد حاملان اين تاج و تخت را نيز مشخص كرده است: ١): وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿١٧﴾ : و در آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل می کنند. با استناد به اين آيه ٨ فرشته هستند كه تخت الله و باقى متعلقاتش را حمل ميكنند و مجيز الله را ميگويند، نه حرفى از جهان هستى است و نه اجرا كنندگان تدبير الهى ▪ملا می گوید الله جسم ندارد! ببينم در قرآن در اينمورد چه آياتى وجود دارد: ١) : الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ(٥٩) : كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو را در شش روز آفريد سپس بر عرش قرار گرفت(بر تخت نشست) ٢) : إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ(٥٤) : پروردگارتان الله همان است كه آسمانها و زمين را در ٦ روز آفريد و سپس بر روى عرش قرار گرفت. در اين آيات اولا قيد زمان آمده است يعنى مدت زمان خلق اسمانها و زمين كه ٦ روز است. سپس به قيد مكان اشاره شده است كه همان عرش يا تاج و تخت الله باشد. همه ميدانيم كه زمان و مكان براى موجودات فيزيكى و ٣ بعدى معنا دارد و نه موجوداتى كه در فركانس پايينتر يا بالاتر هستند و جسم ندارند ❗️❗️ 💠💠 👌در آيات زيادى از قرآن اين تعبير به چشم مى ‏خورد ؛ « ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ » خداوند (بعد از پايان گرفتن خلقت جهان) بر عرش تسلط يافت ، و در بعضى از آيات پشت سر اين تعبير جمله « يدبر الامر » و يا تعبيراتى كه حاكى از علم و تدبير پروردگار است ديده مى ‏شود. ( اعراف 54- يونس 3- رعد 2- فرقان 59- سجده 4- حديد 4 ) ❕ الفاظ ما كه براى بيان مشخصات زندگى محدود و ناچيز ما وضع شده نمى‏ تواند به درستى بيانگر عظمت خداوند و حتى عظمت مخلوقات بزرگ او باشد، به همين دليل با استفاده از معانى كنايى اين الفاظ شبحى از آن همه عظمت را ترسيم مى‏ كنيم. و از جمله الفاظى كه اين سرنوشت را پيدا كرده است كلمه « عرش » است‏ . 👌عرش در لغت به معنى چيزى است كه داراى سقف بوده باشد و گاهى به خود سقف نيز عرش گفته مى‏ شود مانند ؛ « أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها » (مانند كسى كه از كنار قريه‏اى گذشت در حالى كه آن چنان ويران شده بود كه سقفهايش فرو ريخته و ديوار بر سقفها در غلطيده بود) (بقره آيه 259). ❕گاهى به معنى تختهاى بلند همانند تخت سلاطين نيز آمده است، چنان كه در داستان سليمان مى‏ خوانيم كه مى‏ گويد ؛ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها « كداميك از شما مى ‏توانيد تخت او (بلقيس) را براى من حاضر كنيد (سوره نمل آيه 38). و نيز به داربستهايى كه براى برپا نگهداشتن بعضى از درختان مى‏ زنند، عرش گفته مى ‏شود: همانطور كه در قرآن مى‏ خوانيم وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ او كسى است كه باغهايى از درختان داربست‏دار و بدون داربست آفريد" (انعام آيه 141). ❕ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى‏ رود و گفته مى‏ شود « عرش خدا» منظور از آن مجموعه جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومت پروردگار محسوب مى ‏شود. 👌 جمله اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ‏ کنايه از تسلط يك زمامدار بر امور كشور خويش است، همانطور كه جمله « ثل عرشه » (تختش فرو ريخت) به معنى از دست دادن قدرت مى‏ باشد، در فارسى نيز اين تعبير كنايى زياد به كار مى‏ رود، مثلا مى‏ گوئيم در فلان كشور، جمعى شورش كردند و زمامدارشان را از تخت فرو كشيدند، در حالى كه ممكن است اصلا تختى نداشته باشد، ياجمعى به هواخواهى فلان برخاستند و او را بر تخت نشاندند، همه اينها كنايه از قدرت يافتن يا از قدرت افتادن است. ❕بنا بر اين در آيه مورد بحث جمله اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ كنايه از احاطه كامل پروردگار و تسلط او بر تدبير امور آسمانها و زمين بعد از خلقت آنها است. 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 204 ❕در روایات نیز این معنا از « عرش » یعنی احاطه بر جهان هستی و تدبیر ریز و درشت آن مورد تاکید قرار گرفته است . 👌 در احتجاج طبرسى از حسن بن راشد روايت كرده كه گفت ؛ « شخصى از امام ابى الحسن موسى ع از معناى آيه « الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏ » سؤال كرد، امام ع فرمود ؛ « یعنى بر ريز و درشت و بزرگ و كوچك مسلط است » 📚احتجاج ج 2 ص 157 🔸ادامه 👇