✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۱۲) 💠 فرآیند فکری سروش با رویکرد جریان و موضوع محوری(۲) 🔸مرحله نخست: دغدغه مقابله با مارکسیست ها(۲) 🔹دکتر سروش برای این که مبنای خود را در باب علوم تجربی طبیعی و انسانی به اثبات برساند، آثاری را در حوزه علم و فلسفه علوم اجتماعی ترجمه و تأليف می کند. وی، علاوه بر تألیف کتاب علم چیست؟ فلسفه چیست؟ که به فلسفه علم و فلسفه فلسفه و درس هایی در فلسفه علم الاجتماع که به فلسفه علوم اجتماعی مربوط است و تفرج صنع به ترجمه آثار زیر پرداخت: ۱.فلسفه علوم اجتماعی، آلن راین. ۲.مبادی ما بعد الطبیعی علوم نوین، ادوين آرثر برت. ٣.علم شناسی فلسفی، مجموعه مقالاتی از دایرة المعارف پل ادواردز. ۴.تبیین در علوم اجتماعی، دانیل لیتل. 🔸پس تا اینجا دکتر سروش تلاش می کند با بهره گیری از فلسفه علم و فلسفه فلسفه و فلسفه علوم اجتماعی، رویکردی معرفت شناسانه و درجه دوم به علوم انسانی و طبیعی و فلسفه داشته باشد و نظریه ابطال پذیری پوپر و دیدگاه هیوم در باب معضله استقرا را احیا کند و اعتبار و حجیت منطقی تجربه علمی را بکاهد. او استقرا و تجربه را در اثبات معارف تجربی ناکارآمد معرفی کند تا بتواند فلسفه علمی و اخلاق علمی و تکاملی مارکسیست ها را نقد کند. حال که تا حدودی، مرحله نخست روشن شد، بهتر است به ریشه یابی این رویکرد اجتماعی بپردازیم و اینکه چرا و چگونه او به وادی مسائل اجتماعی و نقد مارکسیست ها افتاد؟ دکتر سروش، گرچه خود را شخصیت راز آلود و تماشاگر معرفی می کند، ولی علاوه بر اندیشه ورزی، به دغدغه ها و دردمندی های اجتماعی نیز توجه داشت و درون گرا و راز گرایی خود را در یک حادثه عادی و در عین حال عجیب به تفکر و تعهد اجتماعی منتقل کرد. 🔻دکتر سروش، وضع خانوادگی خود را هم در توجه دادن به دغدغه ها و عدالت اجتماعی و سوسیالیسم بی تأثیر نمی داند زیرا به گفته وی، زندگی آنها فروتر از یک زندگی متوسط بود و پدرش با چهار فرزند تنها یک کسب بسیار ساده و کم درآمد داشت. 👇👇 @Taammolate_talabegi