✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۱۷)
💠رکن اول: تمایز دین از معرفت دینی و آسیب شناسی آن
🔹اولین رکن نظريه قبض و بسط
عبارت از تمایز و تفکیک دین از معرفت دینی است. توضیح مطلب اینکه، هر نظریه ای که مبانی و پیش فرض های رئالیستی داشته باشد، لاجرم میان علم و معلوم یا به عبارت دقیق تر بین معلوم بالذات معلوم بالعرض تفکیک قائل است و بعد از پذیرش چنین تمایزی تطابق و یا عدم تطابق علم با معلوم به میان می آید. نظریه قبض و خود را نظریه معرفت شناسانه رئالیستی معرفی می کند و بر این اساس یکی از مبانی خود را تمایز معرفت دینی از دین قلمداد می نماید.
🔻دکتر سروش می نویسد:
نظریه قبض
و بسط تئوریک شریعت یک نظریه رئالیستی است یعنی میان شي و تصور از شئ فرق می نهد خواه این تصور صحيح باشد خواه ناصحیح، آن ایده الیسم است که میان ذهن و خارج فاصله ای نمی بیند و خارج را عین ذهن یا ذهن را عين خارج می پندارد... درک ما از شریعت حتی اگر سراپا درست و بی نقص باشد باز هم غیر از خود شریعت
است.
🔸تمایز بین هر معلوم بالذات با معلوم بالعرض، مطلب غیر قابل انکاری است و تمایز معرفت دینی از دین نیز از این اصل کلی مستثنا نیست، ولی ادعای رئالیستی نویسنده قبض و بسط با نامقدس شمردن معرفت دینی - که توضیحش خواهد آمد. قابل جمع نیست. توضیح اینکه، مکتب های رئالیستی برای اثبات واقع گرایی خود ناچار به پذیرش حداقل سه اصلند: ۱. تمایز وجودشناختی عین با ذهن یا اندیشه و خارج؛ ۲.مطابقت في الجمله صورت ذهنی با عين و خارج؛
۳. وجود معیاری برای کشف مطابقت اعم از این که کشف این تطابق به آسانی
به دست آید و یا با زحمت و مشقت تحصیل شود.
🔻پس پذیرش اصل اول و نفی اصل دوم و سوم نه تنها یک نوع پارادوکس و تناقض است، بلکه آن نظریه را از مکتب رئالیسم خارج می سازد. و این نظریه اگر مطابقت بعضی از افکار و معارف دینی را بپذیرد پس به تقدس و خلوص و حقانیت آن بعضی از افکار باید فتوای معرفت شناسانه بدهد و اگر چنان اعترافی ننماید رئالیست نخواهد بود به خصوص با توجه به جملاتی از قبیل «دین هر کس فهم او است از شریعت» بیشتر این تمایز را از دست نویسنده نظریه می گیرد، زیرا با این عبارت، دین را همان فهم از شریعت معرفی کرده است مگر اینکه مراد وی از دین، تدین باشد که در این صورت، ایشان در عبارتشان از الفاظ مشترک لفظی استفاده کرده است بدون این که برای جلوگیری از مغالطه در مشترک لفظی چاره ای بیندیشد.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۱۸)
💠رکن دوم: تمایز احکام دین از احکام معرفت دینی(صامت بودن دین، ناطق بودن معرفت دینی)
🔹دکتر سروش که در این مباحث از هرمنوتیک گادامر بهره برده است و هرمنوتیک گادامر نیز به نسبیت فهم هر متنی می انجامد. دیدگاه گادامر بیش از همه مورد هجوم اندیشمندان غربی همچون یورگن هابرماس، ولفهارت پاتنبرگ و ای دی هیرش قرار گرفته است.
🔸دکتر سروش باید توجه میداشت که گادامر متون را نه تنها صامت نمیدانست که برای آنها نیز افق معنایی قائل بود و فهم را زاییده تلاقی دو افق معنایی متن و مؤلف میدانست. درضمن آنهایی که متون و الفاظ و عبارات را صامت و خاموش میدانند به متون دینی اکتفا نمیکند و هر متنی را مشمول این قاعده میدانند، بدین سان معرفت دینی عالمان نیز محکوم به این حکم میگردند زیرا معرفت دینی عالمان نیز با الفاظ و عبارات و متن معینی به دیگران انتقال مییابند؛ پس تفکیک و تمایز دین با معرفت دینی از این منظر ناتمام است.
🔻کسی که خود را رئالیست بداند و بین دین و معرفت دینی تمایز قائل شود و دین را صامت و خاموش و معرفت دینی را ناطق بداند دیگر معنا ندارد دین را گاهی نعمت و زمانی نقمت معرفی کند(مقاله درک عزیزانه ی دین)، زیرا بر این مبنا آنچه در اختیار آدمیان است معرفت دینی و فهم ما از دین است و عامل سعادت یا شقاوت نیز همین معرفت دینی است؛ پس ایشان چگونه و با چه مبنایی اوصاف نعمت، نقمت، عزت و ذلت و امثال اینها را به دین نسبت میدهند؟
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۱۹)
💠رکن دوم: تمایز احکام دین از احکام معرفت دینی( ثابت بودن دین، متغیر بودن معرفت دینی)
🔹 نظریه قبض و بسط در عین اینکه بر ثبات دین ادعا دارد، خود دین را نیز صددرصد متحول خواهد کرد؛ زیرا وقتی دین عبارت از کتاب و سنت شد یکسری علوم بشری هستند که دین یعنی کتاب و سنت (به گمان نویسنده نظریه) را به ما می دهند مانند علم رجال و بخشی از علم اصول و پاره ای از مباحث علم کلام مثلا علم رجال به ما می گوید راویانی که
حديث النظافة من الايمان را نقل کرده اند، ویژگی های صداقت، پر حافظگی و عدالت را باید دارا باشند و یا دارا هستند و همچنین علم اصول حجیت تواتر و خبر واحد را برای ما تثبیت می کند و نتیجه این دو مسأله رجالی و اصولی حدیث فوق جزو سنت محسوب می شود و یا علم کلام مدعای نبوت نبی را صادق معرفی می کند، پس آیات منقوله از ایشان جزو دین حق به حساب می آید، لذا پس این علوم بشری دین یعنی کتاب و سنت را برای ما می سازند و همه این علوم معارف درجه اول و بشری هستند که جملگی گرفتار تحول عمومی نظریه قبض و بسط می گردند.
🔸علومی چون تفسیر قرآن، شرح حدیث، کلام، فقه، اخلاق و غیره علومی هستند که به ما معرفت دینی عطا می کنند. همچنین علومی وجود دارد که خود دین را به ما می دهند مانند علم رجال که
به ما نشان می دهد که از زبان پیامبران و ائمه اطهار چه احادیثی نقل شده است؟
پس برای این که استناد حدیثی به معصوم ثابت شود، وجود حداقل دو علم ضرورت دارد: اول علم رجال، دوم بخشی از علم اصول مانند حجیت تواتر، خبر واحد و ظن و این دانش ها به لحاظ این که از متون دینی به دست نمی آیند، معارف غیر دینی شمرده می شوند و البته بشری نیز هستند.
🔻اگر تحول عمومی معارف بشری را بپذیریم به ناچار تحول این علوم را نیز باید پذیرفت و در نتیجه دینی که از این علوم به دست می آید، گرفتار تحول می شود بلکه اگر دین را به معنای کتاب و سنت نگیریم و آن را به علم مکنون الهی و تمام گفته هایی که في الواقع از دهان مبارک معصومین صادر شده است حمل کنیم، می توان به ثبات دین فتوا داد؛ در غیر این صورت نظریه قبض و بسط در عین این که ادعای ثبات دین را دارد، ولی در واقع آن را صددرصد متحول می داند.
به نظر نگارنده، اگر دین را عبارت از علم مکنون الهی بگیریم، از آن جهت که این گزاره نیز معرفتی بشری است همچنان در دام تحول عمومی معارف اسیر است مگر اینکه از تحول همه معارف بشری دست بشوییم و ایجاب کلی آن نظریه را کنار زده و به ایجاب جزیی بسنده کنیم.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۰)
💠رکن سوم: معرفت دینی معرفتی بشری است که اوصاف بشر در معرفت پرورده او ریزش می کند و این اوصاف اعم از قوه عاقله میباشند و شئون و احوال پست و شریف آدمی در علم او تاثیر میگذارند.
🔹این سخن که همه معارف بشری محکوم به احکام عقلانی و غیر عقلانی بشری است، فقط در علوم حصولی تصور دارد گر چه تصديق آن هم به صورت موجبه كلیه قابل اثبات نباشد، ولی در علوم حضوری که عالم مستقيمة با وجود معلوم ارتباط برقرار می کند چنین سخنی ناتمام است، زیرا در این دسته از علوم خطا، انحراف و کج روی معنا ندارد و همه افراد بشر در این علوم، معصوم می باشند. البته بر کسی پوشیده نیست که وقتی عارف یا شخص شهود کننده در صدد تفسیر مکاشفه و درک حضوری خود بشود ناچار است علم حضوری را به علم حصولی تبدیل کند و در بهره گیری از علم حصولی ممکن است دچار لغزش، خطا و انحراف شود.
🔻سروش به گونه ای ادعای خود را در رکن سوم مطرح و تفسیر می کند که گویا معیاری برای تشخیص معرفت مدلل و معلل وجود ندارد و اگر چنین دیدگاهی داشته باشد، نه تنها با مبانی دیگرش که عبارت از تفکیک انگیزه با انگیخته است، منافات دارد، بلکه گرفتار نوعی نسبی گرایی پیچیده می شود که هیچ راه فراری از آن نخواهد داشت. بر خوانندگان مخفی نیست که نسبی گرا با نفی هرگونه معیار سنجش، سخنان و مدعیات خود را نیز گرفتار شک و تردید می کند، اگر نویسنده این نظریه با نسبی گرایی مخالف است و تفکیک انگیزه و انگیخته را می پذیرد و با نظریه دگماتیسم نقابدار همچنان مخالفت می ورزد، در آن صورت نباید بر ریزش اوصاف معلل بشری در مقام شکار و داوری تأکید ورزد.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۱)
💠رکن چهارم: ترابط عمومی معارف بشری
🔹دکتر سروش درباره ارتباط معارف با یکدیگر بر این نکته تاکید دارد که وقتی میگوییم بین معرفت ها ارتباط است گاه منظور ارتباط تولیدی قیاسی و گاه منظور ارتباطی وسیع تر از تولیدی است.
وی در نحوه تأثیر گذاری معارف با یکدیگر بر این باور است که دانسته های بعدی همواره با دانسته های پیشین دو کار می کنند: اول طرد و حذف معارض ها. دوم ترکیب با دانسته های دوست.
🔸سروش در آغاز قبض و بسط ادعای ترابط معارف را به صورت موجبه جزییه مطرح می کند و می نویسد: پاره های مختلف معرفت بشری در داد و ستد مستمرند و ربطی وثيق با یکدیگر دارند. اگر در علم نکته بدیعی روی نماید، معرفت شناسی و یا فلسفه را متأثر می کند. و تحول فهم فلسفی، فهم آدمی درباره انسان و جهان را عوض می کند، انسان و جهان که چهره دیگر یافت، معرفت دینی هم معنای تازه به خود می گیرد.
🔻سروش در مقام اثبات این ادعا به نمونه های تاریخ علم مانند: تأثیر نظریه حرکت زمین بر معارف دیگر و از جمله کلام و تأثیر حرکت شناسی نیوتن بر فلسفه كانت و لوازم نظام فلسفی او و تأثیر دانش جدید بدن شناسی در شناخت روح و رابطه اش با بدن و رابطه الهیات فلسفه بر طبیعیات به سه نوع تأثیر آگاهی های پسین بر آگاهی های پیشین اشاره می کند که عبارتند از: الف. اثبات و تأیید؛ ب. رد و ابطال؛ ج. تنگ و فراخ کردن دایره معنا و دلالت و یا دگرگون کردن آن؛ وی در ادامه بحث به نمونه هایی از سه نوع تأثیرگذاری اشاره می کند.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۲)
💠رکن پنجم: معرفت دینی نیز به عنوان یک معرفت بشری با معارف بیرون دینی در ارتباط و تلائم است.
🔹مؤلف قبض و بسط برای اثبات ترابط عمومی به دلایل استقرایی و منطقی تمسک جسته است؛ البته وی در مقالات قبض و بسط تنها به تأیید ادعای ترابط عمومی فتوا می دهد و می نویسد: هویت جمعی داشتن دانش بشری، امری است که هم منطقا و هم استقرائا قابل تأیید است. وی در مقالات قبض و بسط بیشتر به ادله استقرایی و در مقالات موانع فهم تئوری قبض و بسط به دلایل منطقی پرداخته است.
🔻بدون تردید نمونه های استقرایی ایشان اثبات کننده امری نیستند و تنها فرضیه علمی خاصی را در اختیار اندیشمندان قرار می دهد که با ذكر نمونه های معارض، ابطال می شود.
لازم به ذکر است که مؤلف محترم در بیان ادله گاه به ترابط عمومی و همگانی معارف بشری نظر می کند و گاه در صدد اثبات ارتباط معرفت دینی با معارف بیرون دینی می باشد.
🔸در نحوه ارتباط میان معارف دینی با معارف بیرون دینی پنج احتمال وجود دارد:
۱.هیچ گونه ارتباطی میان معارف دینی با معارف بیرون دینی وجود ندارد.
۲. همه معارف دینی با همه معارف بیرون دینی مرتبط هستند.
٣. همه معارف دینی با بعضی از معارف بیرون دینی ارتباط دارند.
۴. بعضی از معارف دینی با همه معارف بیرون دینی مربوط هستند.
۵. بعضی از معارف دینی با بعضی از معارف بیرون دینی در ارتباط هستند.
🔻احتمال اول نه قایلی دارد و نه با عقل و تجربه و تاریخ قابل اثبات است؛ احتمال دوم و سوم از احتمالاتی است که مؤلف قبض و بسط در کتاب خود به آن پرداخته است. احتمال چهارم هم مدعی ندارد ولی احتمال پنجم از کلمات عالمان اصول فقه و بزرگان معاصری مانند استاد مطهری و شهید صدر استفاده میشود.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۳)
💠 رکن ششم: تحول معارف بشری غیر دینی
🔹سروش بر این باور است که فهم ما از همه چیز در حال تحول است آن هم به نحو موجبه کلیه که بدون استثنا است و بدیهیات و حتی همین مدعا را نیز در بر می گیرد. یعنی فهم ما از همین مدعا نیز تحول می یابد.
🔸البته تحول در معرفت بشری به دو گونه کمی و کیفی و نیز طولی و عرضی تقسیم می شود؛ تحول عرضی آن است که فهم جديد با فهم پیشین در تعارض باشد؛ تحول طولی آن است که میان فهم سابق و لاحق تعارضی در کار نیست، بلکه فهم جدید بهتر از فهم پیشین است. درک های عرضی و متعارض به تصدیق یکی و تکذیب دیگری می انجامند، ولی درک های طولی با هم قابل جمع اند.
🔸دکتر سروش میان این دو تحول فرق گذاشته و کلیت و عمومیت را به تحول دوم نسبت داده و ضروریات فکری و دینی را هم شامل می شود، ولی تحول نخست را کلی ندانسته است یعنی همه احکام عملی یا دینی را شامل نمی شود. عمده تحول، در معارف دینی و غیر دینی از طریق تحول طولی فهم ها رخ می دهد.
🔻مدعای دکتر سروش این نیست که همه چیز در سیلان و تحول است بلکه فهم از همه چیز تحول می یابد. برای نمونه، گرچه اصل تناقض، بدیهی است
ولی فهم همگان از آن یکسان نیست؛ برخی درکی عمیق تر و عده ای درکی سطحی از آن دارند. نکته قابل توجه این است که ثبات تصديق به چیزی از دیدگاه سروش منافاتی با تحول فهم از آن ندارد زیرا چه بسا فهم ما از گزاره ای مانند: اصل تناقض ثابت باشد ولی فهم ما از مفردات و تصورات آن متحول شود.
🔻اما فهم بهتر به عوامل گوناگونی مانند: معلومات بیشتر درباره چیزی، شناخت اضداد و اغیار چیزی، نقش عوامل مولد یک علم در فهم بهتر مسایل آن، بردن موضوع تحت کلی های متعدد، تحویل مسأله، دانستن پیشینه و توجه به رشد تاریخی آن، دانستن شروط صدق و دانستن لوازم و نتايج كذب یک سخن بستگی دارد. حوادث صامت تاریخ هم تفسیرهای گوناگون برمی دارد و طبیعت بی جان در پرتو تئوری های مختلف فیزیکی متفاوت دیده می شود. نکته قابل توجه این است که سروش تحقیق در رشد معرفت را یک تحقیق تاریخی - معرفت شناختی و از سنخ معرفتهای درجه دوم دانسته است یعنی معرفتی ناظر به معارف درجه اول است.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۴)
💠 رکن هفتم: تحول معرفت دینی به تبع قبض و بسط معارف بشری
🔹مدعای صاحب نظریه قبض و بسط در رکن ششم و هفتم، کلی و عام است؛ یعنی همه فهم ها را متحول با تحولی مستمر معرفی می کند. وقتی می گوییم «نماز واجب است» بر حسب آنکه وجوب را مفهوم واقعی و یا مفهوم اعتباری بدانیم و یا قضیه را حقیقیه یا خارجيه بدانیم و یا معنی ربط را چه بدانیم و بر حسب اینکه لوازم این وجوب را تا چه قدر دانسته باشیم و بر حسب اینکه ادله وجوب آن را چقدر بررسی کرده باشیم معنی آن را قطعا بهتر خواهیم فهمید. همین طور است معنای خمس و زکات، کسی آنها را یک
انفاق محض می شمرد و کس دیگری می گوید بودجه حکومت اسلامی اند. هر دو می گویند واجب است؛ اما درکشان از آن بسی متفاوت است و اختلاف در کشان بر می گردد به اختلاف دیدگاهشان درباره حکومت و جامعه و انتظار از دین.
🔸سخن بر سر افزودن حلالی یا کاستن حرامی یا نسخ آیتی یا مسخ روایتی نیست، آنکه عوض می شود فهم آدمیان است از شریعت و آنکه ثابت می ماند خود شریعت است.
🔻او بر این باور است که استمداد فهم دینی از معارف بشری و تلائمشان با یکدیگر در چند سطح و از چند مجرا صورت می گیرد.
اول: نهادن پرسش در برابر شریعت همچون حقوق زن چیست؟ آیا دین در باب هنر
سخنی دارد؟
دوم: سازگاری و هماهنگی بخشیدن میان معارف مستفاد از کتاب و سنت
با معارف مقبول عصر مانند تفسیر کهن آسمان های هفت گانه که
متناسب با علوم عصر بود.
سوم: تاثیر معارف بشری در معنا بخشیدن به تصورات و مفردات وارد در شریعت.
چهارم: نقش پیش فرض های دین شناسانه و معرفت شناسانه و جهان شناسانه که در را به روی دین می گشایند و نیز نوع انتظاری که آدمی از دین دارد. این نحوه از استناد فهم دینی به معارف بشری مهم ترین و مؤثرترین آنها است؛ مانند: قائل شدن به نظم و علیت و یا زبان عرفی یا رئيس العقلا دانستن شارع مقدس.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۵)
💠 آسیب شناسی رکن ششم و هفتم: تحول معرفت دینی به تبع قبض و بسط معارف بشری
🔹دکتر سروش در بحث بهتر فهمیدن و فهم عمیق تر تفاوتی میان پدیده های عینی و عبارت های متنی نمی گذارد و داوری یکسانی برای هر دو ارایه می کند؛ در حالی که فهم عمیق تر عبارات در گرو شناخت بیشتر معانی الفاظ است و وقتی تمام معانی حقیقی و مجازی لفظی درک شد، دیگر فهم به نهایت خود می رسد. به ویژه اینکه فهمنده باید تلاش کند تا به مراد محدود و معین نویسنده و گوینده دست یابد و در آن صورت، به معنای نهایی خواهد رسید، ولی فهم عمیق تر پدیده های خارجی، زاییده کشفیات جدید است و با توجه به توانایی های روش تجربی نمی توان به فهم نهایی نایل گشت. تازه بعد از تحقق فهم عمیق تر، معلوم نیست که فهم پسینی و عمیق تر به لحاظ کیفی صحیح تر نیز باشد.
🔻مطلب دیگری که دکتر سروش از آن غفلت کرده، این است که فهم عمیق تر در بسیاری از عبارات همان مدلولهای التزامی گزاره است که به صورت فهم جدید گزاره تلقی می شود در حالی که گزاره های متعددی در کنار گزاره قبلی پدید آمده است نه اینکه یک گزاره، فهم های متعدد پیدا کرده باشد، تازه اگر کسی در اثر ریاضت ها یا کشف و شهودها به یک درک تازه ای دست یافت نباید آن درک را به فهم کلامی متن نسبت داد. سروش در مثال هایی که برای فهم عمیق تر آورده نیز دچار خطای آشکاری شده است. وی برای نمونه معانی مختلف وحدت عددی و حقه غیر حقیقی و حقه حقیقی حق تعالی و نیز دیدگاه های مختلف معنای وجوب را مراتب طولى فهم حقیقت میداند در حالی که اینها رویکردهای غیر قابل جمع اند و در عرض یکدیگر مطرح می شوند. دیدگاه کسانی که وحدت حق تعالی را وحدت عددی می دانند غیر از دیدگاه کسانی است که به وحدت حقه حقیقی اعتقاد دارند.
🔸دکتر سروش در باب تحول فهم، متأثر از هرمنوتیک فلسفی به ویژه گادامر شده است؛ روش گادامر در تفسیر و فرآیند فهم، روش مفسّر محوری بوده است؛ یعنی در تأثیر پیش فرض های شخصی مفسّر بر فهم، تأكید فراوان داشته و معیار سنجش فهم صحیح از سقيم
را انکار کرده و در نهایت به نسبیت معرفت و فهم منجر شده است.
🔻پرسشی که نویسنده قبض و بسط باید بدان پاسخ دهد این است که آیا هر فهمی برای متدينان نسبت به کتاب و سنت مهم است یا اینکه کشف مراد شارع مقدس اهمیت دارد؟ پاسخ ما روشن است؛ فقها و عالمان دین به دنبال کشف مراد حق تعالی یا فهم حجیت دار و مرضی شارع مقدس اند. یعنی میان فهم تكوینیات با تشریعیات این تفاوت اساسی هست که در تشریعیات نمی توان بدون دلیل و حجت قطعی، مطلبی را به خداوند سبحان و پیشوایان دین نسبت داد. بنابراین، نباید با هر تحول علمی و ظنی به سراغ تحول فهم دینی رفت. به چه دلیل علوم جدید، بطون قرآن و نصوص دینی را
کشف می کنند و با چه ملاک و معیاری چنین مدلول هایی را به متون دینی و مقدس می توان نسبت داد؟ همان گونه که اصولیین اثبات کرده اند، ظواهر ای با معیار خاصی حجیت دارند، علاوه بر اینکه اگر تحولات علمی بر متون دینی تأثیر بگذارند، فهم های متفاوت و متهافت و متناقض پدید میآید در
حالی که مراد شارع مقدس، نمی تواند متناقض و متهافت باشند.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۶)
💠رکن هشتم: نسبی بودن معرفت دینی
🔹دکتر سروش، نسبی بودن فهم دینی را مانند نسبی بودن یک نتیجه در یک قیاس به کار می برد؛ بدین معنا، هر نتیجه ای از مقدماتش تغذیه می شود و هر تغییری در آن مقدمات، به تغییر در نتیجه می انجامد و ثبات نتیجه نیز معلول ثبات مقدمات است و بنابراین، نسبی بودن نتیجه، با ثبات آن منافات ندارد.اکنون سرّ ثبات و دگرگونی استنباطات دینی هم دانسته می شود. فهم هایی از دین که دگرگون شده اند، دگرگونی شان معلول آن است که همه یا بعضی از ارکان بیرون معرفت دینی (مبانی و اصول و فروع معارف بشرى) تحول پذیرفته است. و آنها که در دورانی کوتاه یا بلند ثابت مانده اند، دست کم یکی از دلایلش آن است که مبادی قریب تولیدشان ثابت مانده یا ثابت انگاشته شده است!
🔻اگر نظریه پرداز قبض و بسط ادعا کند نسبی بودن فهم دینی در این نظریه، غیر از نسبی گرایی معرفت در عرصه معرفت شناسی است هم چنان که غیر از نسبیت حقیقت است، پاسخ خواهیم داد که غیریت آن را با نسبیت حقیقت می پذیریم ولی غیریت آن با نسبی گرایی معرفت شناسانه را نخواهیم پذیرفت؛ زیرا ایشان مکرر گفته اند که فهم دینی، از مبانی معرفت شناسی، انسان شناسی، زبان شناسی و... تغذیه می کند و با فرآورده ها و فروع فلسفی و علمی مقبول هر عصر هماهنگ می شود؛ و از آن رو که این علوم و دستاوردهای آنها مرتب در حال تحول اند، معرفت و فهم دینی نیز تحول پذیر است.
❓پرسش مهم ما از دکتر سروش این است که آیا به عنوان یک معرفت شناس، معیاری برای سنجش معرفت دینی صحیح از سقیم را می پذیرد یا به چنین معیار عام اعتقاد ندارد؟ از صراحت نوشته های ایشان در کتاب های قبض و بسط تئوریک شریعت و صراط های مستقیم، نفی معیار توجیه و سنجش به دست می آید؛ و این ادعا چیزی جز نسبیت معرفت شناسانه نیست.
⚜خلاصه سخن آن که اولا، ادعای نسبی گرایی قبض و بسط با نسبیت و شکاکیت معرفت شناسانه تفاوتی ندارد؛ ثانيا، این نظریه نسبیت کلی را ادعا دارد؛ ثالثا، این نوع نسبیت با ایمان و ضروریات دین مانند بسیاری از اعتقادات و مناسک سازگاری ندارد؛ رابعا، منشأ این نسبیت، تأثیری است که از هرمنوتیک فلسفی به ویژه گادامر، ریکور و دریدا پذیرفته است.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۷)
💠رکن نهم: متكامل بودن معرفت دینی
🔹مؤلف قبض و بسط، علاوه بر ادعای ترابط و تحول علوم و معارف دینی، از تكامل معرفت دینی نیز سخن گفته است. وی ضمن پذیرش فهم عمیق تر و کامل تر، بر این باور است که فهم عمیق تر در گرو دانستن امور بیشتر است؟ بدین معنا، تکامل معرفت دینی، در تکامل کمی معرفت ها - البته با کنار نهادن امور بیگانه و نامربوط - خلاصه می شود.
🔻تکامل به دو معنا به کار می رود؛ گاهی هندسه معرفتی به لحاظ کمی کامل تر می شود؛ یعنی با افزایش کمی تعداد گزاره های علمی، دانش مربوطه تکامل می یابد و گاهی به لحاظ کیفی، یعنی تعداد گزاره های مطابق با واقع و صادق افزایش می یابند. به معنای نخست، کمال معرفت دینی، تنها کمال عددی و کمی است که بی شک با پرسش های جدید و شبهات نوین و پیش دانسته های پرسشی، تکامل می یابد؛ ولی به معنای دوم - که به مراتب مهم تر از معنای اول است - تنها با داشتن معیار سنجش معرفت صحیح از سقیم تکامل معرفت محقق می گردد.
🔸با توجه به دیدگاه دکتر سروش در زمینه نسبیت معرفت دینی و تأثیر پیش دانسته های تطبیقی در تفسیر قرآن، نمی توان تکامل کیفی و معرفتی را استنتاج کرد. به عبارت دیگر، اگر دکتر سروش در صدد ارایه اثبات تكامل کیفی معارف دینی است باید به وجود معیار معرفت دینی صحیح و ابزار تشخیص آن از سقیم معتقد باشد و آن را در اختیار داشته باشد و به کار گیرد. در حالی که اولا بحث از معیار صحت و سقم یک بحث درجه اول و بازیگرایانه است که سروش از آن پرهیز دارد؛ و ثانیا با توجه به صامت بودن متن دینی و نسبیت معرفت دینی نمی تواند به چنین حکمی فتوا بدهد.
🔻علاوه بر اینکه، ادعای کامل تر بودن معرفت های پسین و تئوری های بعدی نسبت به تئوری ها و معرفت های سابق یک داوری درون علمی است که به اعتقاد سروش معرفت شناس باید از آن پرهیز کند.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
♦️سلسله پست های کانال تاملات طلبگی در موضوع آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش
🔹1. آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۱)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1303
🔹2.نگاهی به زندگانی دکتر سروش(۱)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1311
🔹3.نگاهی به زندگانی دکتر سروش(۲)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1331
🔹4.نگاهی به زندگانی دکتر سروش(۳)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1343
🔹5. نگاهی به زندگانی دکتر سروش(۴)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1366
🔹6. نگاهی به زندگانی دکتر سروش(۵)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1389
🔹6.فرآیند فکری دکتر سروش
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1421
🔹7.فرآیند فکری سروش با رویکرد شخص محوری(۱)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1442
🔹8. فرآیند فکری سروش با رویکرد شخص محوری(۲)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1472
🔹9.فرآیند فکری سروش با رویکرد شخص محوری(۳)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1510
🔹10.فرآیند فکری سروش با رویکرد جریان و موضوع محوری(۱)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1536
🔹11. فرآیند فکری سروش با رویکرد جریان و موضوع محوری(۲)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1598
🔹12. فرآیند فکری سروش با رویکرد جریان و موضوع محوری(۳)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1661
🔹13. فرآیند فکری سروش با رویکرد جریان و موضوع محوری(۴)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1687
🔹14. فرآیند فکری سروش با رویکرد جریان و موضوع محوری(۵)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1725
🔹15.جایگاه علمی نظریه قبض و بسط
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1760
🔹16.ارکان نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1806
🔹17.رکن اول: تمایز دین از معرفت دینی و آسیب شناسی آن
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1854
🔹18.رکن دوم: تمایز احکام دین از احکام معرفت دینی(صامت بودن دین، ناطق بودن معرفت دینی)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1889
🔹19.رکن دوم: تمایز احکام دین از احکام معرفت دینی( ثابت بودن دین، متغیر بودن معرفت دینی)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1958
🔹20.رکن سوم: معرفت دینی معرفتی بشری است که اوصاف بشر در معرفت پرورده او ریزش می کند و این اوصاف اعم از قوه عاقله میباشند و شئون و احوال پست و شریف آدمی در علم او تاثیر میگذارند.
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2013
🔹21.رکن چهارم: ترابط عمومی معارف بشری
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2092
🔹22.رکن پنجم: معرفت دینی نیز به عنوان یک معرفت بشری با معارف بیرون دینی در ارتباط و تلائم است
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2132
🔹23. رکن ششم: تحول معارف بشری غیر دینی
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2157
🔹24. رکن هفتم: تحول معرفت دینی به تبع قبض و بسط معارف بشری
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2220
🔹25.آسیب شناسی رکن ششم و هفتم: تحول معرفت دینی به تبع قبض و بسط معارف بشری
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2278
🔹26.رکن هشتم: نسبی بودن معرفت دینی
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2350
🔹27.رکن نهم: متكامل بودن معرفت دینی
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2455
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi