✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۴)
💠 رکن هفتم: تحول معرفت دینی به تبع قبض و بسط معارف بشری
🔹مدعای صاحب نظریه قبض و بسط در رکن ششم و هفتم، کلی و عام است؛ یعنی همه فهم ها را متحول با تحولی مستمر معرفی می کند. وقتی می گوییم «نماز واجب است» بر حسب آنکه وجوب را مفهوم واقعی و یا مفهوم اعتباری بدانیم و یا قضیه را حقیقیه یا خارجيه بدانیم و یا معنی ربط را چه بدانیم و بر حسب اینکه لوازم این وجوب را تا چه قدر دانسته باشیم و بر حسب اینکه ادله وجوب آن را چقدر بررسی کرده باشیم معنی آن را قطعا بهتر خواهیم فهمید. همین طور است معنای خمس و زکات، کسی آنها را یک
انفاق محض می شمرد و کس دیگری می گوید بودجه حکومت اسلامی اند. هر دو می گویند واجب است؛ اما درکشان از آن بسی متفاوت است و اختلاف در کشان بر می گردد به اختلاف دیدگاهشان درباره حکومت و جامعه و انتظار از دین.
🔸سخن بر سر افزودن حلالی یا کاستن حرامی یا نسخ آیتی یا مسخ روایتی نیست، آنکه عوض می شود فهم آدمیان است از شریعت و آنکه ثابت می ماند خود شریعت است.
🔻او بر این باور است که استمداد فهم دینی از معارف بشری و تلائمشان با یکدیگر در چند سطح و از چند مجرا صورت می گیرد.
اول: نهادن پرسش در برابر شریعت همچون حقوق زن چیست؟ آیا دین در باب هنر
سخنی دارد؟
دوم: سازگاری و هماهنگی بخشیدن میان معارف مستفاد از کتاب و سنت
با معارف مقبول عصر مانند تفسیر کهن آسمان های هفت گانه که
متناسب با علوم عصر بود.
سوم: تاثیر معارف بشری در معنا بخشیدن به تصورات و مفردات وارد در شریعت.
چهارم: نقش پیش فرض های دین شناسانه و معرفت شناسانه و جهان شناسانه که در را به روی دین می گشایند و نیز نوع انتظاری که آدمی از دین دارد. این نحوه از استناد فهم دینی به معارف بشری مهم ترین و مؤثرترین آنها است؛ مانند: قائل شدن به نظم و علیت و یا زبان عرفی یا رئيس العقلا دانستن شارع مقدس.
#آسیب_شناسی_دینی
#دکتر_سروش
#فلسفه_دین
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi