🔴
علامه حسنزاده آملی و تفأل به حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔶علاقه
#علامه_حسنزاده به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم میگیرد فردای آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمههای شب تفألی به دیوان حافظ میزند و ... خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب «شرح طائفهای از اشعار و غزلیات حافظ» بخوانیم:
🔷«راقم را از عنفوان جوانى، با خواجه حافظ شيرين سخن كه در ديوان غزل صدرنشين است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب اين معارف چنين اتفاق افتاد كه در نخستين ليله مباركه كه به مشيت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم كرده است تا دست به كارى زند كه غصه سرآيد، يعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصيل علوم دينى را پيش گيرد كه شرح ماجراى آن را طول و عرض بسيار است هنگامى كه اهل خانه همگى را خواب نوشين در ربود، به اقتضاى اوان جوانى كه نفس قريب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و ديوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ايستاد و صاحب ديوان را خطاب كرد كه از ديوان تو در كارها تفأل زنند، اما در آن گاه چه مىگويند و چه مىخوانند، آگاهى ندارم كه نورستهام، نه درسى آموختهام و نه سرى در سينه اندوختهام. من سوره مباركه فاتحه را برايت قرائت مىكنم و ثواب آن را به روحت نثار مىنمايم تو هم به كرامت مرا در اين امر، كه گويند لسان الغيبى، دلالت و هدايت بفرما. ديوان را گشودم و ديده بر اين بيت افتاد:
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير
كه وقت مدرسه و بحث كشف كشاف است
و ابيات ديگر غزل نيز هر يك به زبانى به ترغيب و تشويق گويا كه:
كنون كه بر كف گل جام باده صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
به دُرد و صاف ترا حكم نيست خوش درکش
كه هرچه ساقى ما کرد عين الطاف است
ببر ز خلق و چو عنقا قياس كار بگير
كه صيت گوشهنشينان ز قاف تا قاف است
حديث مدعيان و خيال همكاران
همان حكايت زر دوز و بوريا باف است
غزل، بىتاب و بىخوابم كرد و از راه صحراگير كه مناسب حالم بود و همچنين از صيت گوشهنشينان و به خصوص از حديث مدعيان و خيال همكاران، حيرت بر حيرت افزود. تا شب را به روز آورد. ...
از آن شب مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زدهام و بسيارى از ابيات قصايد و ساقىنامه و غزليات و رباعياتش را از بر كردهام كه وى حافظ قرآن به كمال بود و من حافظ ديوان به نقص. تا برخى از نسخ خطى آن را كه نه چندان عتيقند به دست آوردهام و يك دوره ديوانش را تخليص كردهام كه هر شعرى را بيتالغزل بود بر گزيدهام. اگر چه:
شعرحافظ همه بيت الغزل معرفت است
آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش
#حافظ
@Ahmadhoseinsharifi
🌹