🔴خاطرهای از علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#علامه_حسنزاده آملی(ره) میفرمود شبی از شبهای زمستان مهمانی داشتم. شام ایشان را آماده کردیم، اما خودم از ایشان عذرخواهی کردم و گفتم برنامهای دارم و فعلاً از خوردن شام معذورم. بعد از اینکه شامشان را میل کردند در اتاقی رختخوابشان را آماده کردیم و خوابید. من هم در اتاق دیگری مشغول مطالعه و تحقیقات خودم بودم. بعد با حالت مزاح میفرمود گویا شام ما به مزاج مهمان محترم سازگار نبود و حدود ساعت ۱۲ شب بیدار شد و دید که برق اتاق من روشن است! به اتاق من آمد و گفت: «آقا شما خوابیدید و مجدداً بیدار شدید؟» گفتم: «خیر، هنوز نخوابیدهام. من هم میخوابم.»
آن مرد با حالت تعجب به من گفت: «آقا مگر راه نان خوردن کم آمده که اینجور خودتان را به زحمت میاندازید؟!»
🔶علامه حسنزاده میفرمودند: «آن بنده خدا واقعاً گمان میکرد که من برای نان خوردن است که تا پاسی از شب به مطالعه و تحقیق میپردازم!» و بعد میفرمود: «بدبخت طلبهای که برای خوشایند مردم و یا برای پول درس بخواند. مگر میتوان عشق به تحصیل و عملآموزی و یاددهی و یادگیری را به چنین افرادی تفهیم کرد؟»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
علاقه بینظیر علامه حسنزاده آملی به مطالعه و پژوهش.mp3
4.55M
🎤احمدحسین شریفی
🔶بیان چند خاطره از علامه حسنزاده آملی درباره عشق و علاقه وافر ایشان به مطالعه و تحقیق.(پیش از بحث اصلی این نشست علمی که در موضوع امتداد اجتماعی حکمت متعالیه بود)
#علامه_حسنزاده
🔶مکان: مرکز تخصصی فلسفه اسلامی
🔷 مخاطبان: طلاب سطح چهار فلسفه
🔶زمان: ۴/ مهر/ ۱۴۰۰
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
سخنانی درباره ویژگیهای علمی علامه حسنزاده آملی.mp3
9.13M
🎤احمدحسین شریفی
🔴اشارهای کوتاه به برخی از ویژگیهای علمی علامه حسنزاده آملی(در آغاز درس تاریخ فلسفه)
🔷آيا سبک علمی و قلمی علامه حسنزاده آملی، سبکی ایدهآل و قابل توصیه است؟
🔶زمان: ۶/ ۷/ ۱۴۰۰
🔶مکان: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)
#علامه_حسنزاده
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴سرمايههاي علمي حوزه در نگاه علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#علامه_حسنزاده آملي میفرمودند حوزههای علمی ما غنی از سرمایهها و ذخایر علمی است. اما نجابت و وقار عالمان دین و حوزههای علمیه اجازه نداده و نمیدهد که در این باره جنجال و هیاهو کنند و به سخنان خود آب و تاب بدهند و با پروپاگاندا داشتههای خود را به دیگران بنمایند. در حالی که دیگران را میبینیم که با یک جزوه کوچک یا یک مقاله چه تبلیغاتی را به راه میاندازند.
🔶وی میفرمود یک وقتی عدهای به من اعتراض کردند که آقا چرا از موسیوها و مسترها سخنی را نقل نمیکنید؟ من به آنها گفتم: «شما خبر نداريد؛ من که در کنار دريا نشستهام دريا را رها کنم و از کجا آب بگيرم؟»
✔️ توجه: این دیدگاه علامه حسنزاده است. بزرگان دیگری مثل شهید مطهری و علامه مصباح یزدی چنین نگاهی به علم و عالمان غربی نداشتند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴ادبیات در خدمت فلسفه و عرفان
🖊احمدحسین شریفی
🔶یکی از ویژگیهای علمی #علامه_حسنزاده آملی تسلط بر ادبیات فارسی و عربی و علاقه به کشف و فهم ریشههای لغات (لغتشناسی) بود. این تسلط موجب میشد هم نکات اخلاقی و لطایف عرفانی خود را با بهرهگیری مناسب و بجا از اشعار عارفان و شاعرانی چون سنائی و سعدی و مولوی و حافظ به زیبایی منتقل کند و هم در پارهای از موارد از نکات ادبی و لغتشناسانه برای انتقال معانی و حقایق پیچیده و سنگین عرفانی و فلسفی استفادههای خوبی ببرد.
🔶فی المثل در نکته ۲۰۴ از هزار و یک نکته میگوید:
«جهان» اسم فاعل از «جهيدن» است سعدى گويد:
یکی پرسید از آن گمگشته فرزند
که ای روشن روان پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی
چرا در چاه کنعانش ندیدی
بگفت احوال ما برق جهان است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی نشینیم
گهی تا پشت پای خود نبینیم
عالم را «جهان» گفتهاند چون پيوسته در جهش حياتى است و دمبدم جهنده است. از اين معنى عارف تعبير به «تجدد امثال»، در ما سوى الله مىكند؛ و حكيم به «حركت جوهرى» در عالم طبيعت.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴ساعت زنگی قرآنی!
🖊احمدحسین شریفی
🔶در برخی از روایات از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است که: «مَا مِنْ أَحَدٍ (عبدٍ) يَقْرَأُ آخِرَ الْكَهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَيَقَّظَ فِي السَّاعَةِ الَّتِي يُرِيدُ؛ هر کسی (بندهای) هنگام خواب آخر سوره کهف را بخواند، هر لحظهای اراده کند حتماً بیدار میشود». البته در برخی از نقلهای دیگر این سخن از عامر بن عبدالله بن جذاعه که از یاران امام صادق بوده است نقل شده است بدون آنکه به امام صادق نسبت داده شود.
🔶در عین حال این حدیث از حیث سندی دچار مشکلاتی است که آن را از اعتبار میاندازد. علامه مجلسی در مرآة العقول آن را در دسته احادیث مجهول قرار میدهد و برخی دیگر آن را در دسته معلق قرار دادهاند. به هر حال، آنچه که مسلم است این است که از نظر سندی اعتبار لازم برای اسناد به امام صادق علیه السلام را ندارد.
🔷اما از نظر محتوایی: محتوای حدیث از هر جهت اطلاق دارد؛ یعنی تفاوتی نمیکند که آن فرد چه مذهب یا دینی داشته باشد، همچنین تفاوتی نمیکند که چه حالی داشته باشد، خیلی خسته باشد یا حالت طبیعی داشته باشد، همچنین تفاوتی ندارد که چه لحظهای را اراده میکند، مثلا نیمساعت بعد از خوابیدن یا ۶ ساعت بعد از خوابیدن را. به هر حال محتوای حدیث این است که این آیات همچون یک زنگ ساعت عمل میکنند آن هم زنگی که حتماً و در هر شرایطی فردی که آن را کوک کرده باشد، بیدار خواهد کرد.
🔷البته در اینکه منظور از آیات آخر سوره کهف کدام آیات است اختلاف است، ملاصالح مازندرانی در شرح کافی میگوید دو آیه آخر سوره کهف مراد است یعنی از آیه «قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي تا پایان آیه ۱۱۰» علامه مجلسی در مرآة العقول میگوید آیه پایانی سوره مراد است؛ یعنی آیه «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ ... تا پایان».
#علامه_حسنزاده آملی در نکته ۲۲۶ از کتاب «هزار و یک نکته» میگوید: مراد آیه «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً.» است. و بعد میگوید: «راقم، كسى را مىشناسد كه با اين دستور آسمانى، نيت ساعت تيقظ مىكرد و حتى جعبه يعنى آلت ساعت را بدان ميزان مىكرد.»
⭕️این بنده که چند بار، در حالات مختلف امتحان کردهام، اما تا به حال موفق نشدهام از چنین ساعتی بهرهمند شوم! ممکن است از ضعفت ایمان من باشد (هر چند در روایت تاثیر مزبور مبتنی بر ایمان و درجه ایمان نشده است) یا اینکه افزون بر خواندن این آیات باید شرایط دیگری هم وجود داشته باشد یا ...؛ به هر حال، شما هم میتوانید امتحان کنید. شاید شما هم یکی از کسانی بودید که از این ساعت زنگی قرآنی بهرهمند شدید.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴تکفیر علامه حسنزاده آملی!
🖊احمدحسین شریفی
🔶اخیراً دیدم شخصی با ذکر کلماتی از علامه حسنزاده آملی درباب وحدت وجود میگوید او معتقد بوده است همه چیز خدا است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد و این کفر آشکار است! و سپس به مردم و علمای بزرگ اعتراض میکند که چرا در مرگ یک کافر و ملحد سوگوار شدهاید و پیام تسلیت میدهید؟!
🔶حقیقت این است که بحث «وحدت شخصیه وجود» صرف نظر از پذیرش یا عدم پذیرش آن، از دقیقترین و پیچیدهترین مباحث عرفان نظری است. شرح و توضیح آن در چنین فضایی ممکن نیست. حتی عارفان به کسانی که تعمق در فلسفه به ویژه حکمت متعالیه نداشته باشند، آموزش چنین بحثی را مجاز نمیدانند.
🔶در عین حال به این آقایانی که با تمسک به پارهای از آیات و روایات در نقد وحدت وجود و در تکفیر عارفان به ویژه امام خمینی(ره) و علامه حسنزاده آملی(ره) بیمحابا سخن میگویند عرض میکنم که مدعای این آقایان چیزی جز شرح عمیق و دقیق این آیات نیست:
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم (حدید، ۳)
وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليم(بقره، ۱۱۵)
🔶به تعبیر #علامه_حسنزاده آملی در فصل دوم رساله لقاء الله:
«بيشتر کسانى که در سخن گفتن مبالاتى ندارند، اگر از عارفى بشنوند که بگويد: «وجود، واحد است و در آن تعدد نيست، و وجود همان خداوند متعال است»، او را به کفر و الحاد و زندقه متهم میسازد. زيرا نمیدانند که نفى «وجود حقيقى» از اشيا، معنايش اين نيست که همه چيز خداست و معنايش اتّحاد نيست.»
🔶سپس داستان شیرینی را از کتاب لقاء الله مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی درباره مواجهه یکی از عرفا با طلبهای که او را به دلیل قول به وحدت وجود کافر و نجس میدانسته است، نقل میکند و در پایان آن داستان از قول آن حکیم وحدت وجودی به آن طلبه تکفیری که علیرغم گرسنگی حاضر نیست از غذای حکیم تناول کند، میگوید:
«شما در اشتباه هستيد، بهتر است غذايتان را ميل نماييد؛ من به وحدت وجود معتقدم، ولى همه اشيا را خدا نمیدانم. زيرا جنابعالى نيز از جملة آنها هستيد؛ من شک ندارم که شما مانند الاغ و يا پايينتر از آن هستيد؛ حال، چگونه میتوانم شما را خدا بدانم؟ پس بهتر است احتياط را کنار بگذاريد و غذايتان را ميل نماييد.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴بهترین ذکر از نگاه علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#علامه_حسنزاده آملی میفرماید نسیان مهمترین حجاب سلوک الی الله است و بهترین درمان نیز تخلق به ضد آن یعنی «ذکر» است و بهترین ذکر «لااله الا الله» است. همین مطلب را با تشبیه درمان روحی به درمان جسمی بر اساس طب سنتی در نکته ۸۷ کتاب «هزار و یک نکته» چنین بیان میکنند:
«حجب روندگان راه، نسيان است «نسوا الله فنسيهم» و علاج آن بضد آنست «اذكروا الله كثيرا» و بهترين اذكار كلمه «لا اله الا الله» است كه مركب از سركه نفى و انگبين اثبات است به اين سكنجبين دفع صفراى نسيان مىشود و به مضمون وعده «اذكرونى اذكركم» البته شفا حاصل مىگردد.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴دو خاطره اسطرلابی از علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔲مقدمه: اسطرلاب به معنای «ستارهیاب» است که دستگاهی قدیمی است که هزاران سال پیش توسط متخصصان علم هیأت برای رصد ستارگان ساخته شده بود، این دستگاه در زمان خودش به منجمان کمک میکرد که پارهای از محاسبات نجومی را با دقت قابل قبولی انجام دهند. البته ابزارهای ستارهیابی و دانش نجوم در دوران معاصر آنقدر پیشرفت کرده است که دستگاه اسطرلاب در برابر آنها شبیه اتومبیل پلاستیکی در برابر پیشرفتهترین اتومبیلهاست.
⭕️خاطره اول:
🔶شب چهاردهم شعبان سال ۱۳۷۳ به همراه سه نفر از دوستان توفیق شرفیابی به محضر #علامه_حسنزاده آملی را یافتیم. شبی بسیار خوش و به یادماندنی بود؛ درست مثل همه دیدارهای دیگر با ایشان پر از لطایف قرآنی و نکات عرفانی و علمی بود.
🔶از جمله خاطراتی که آن شب بیان کردند این بود که فرمودند زمانی که در مدرسه مروی بودم (ایشان در شهریور ۱۳۲۹ به تهران آمدند و تا مهر ۱۳۴۲ در تهران بودند)، کتابخانه مدرسه دستگاه اسطرلابی داشت که در اختیار من بود. میفرمودند حجره من در مدرسه به گونهای بود که درب آن رو به روی درب ورودی مدرسه بود. به همین دلیل اگر کسی وارد مدرسه میشد، متوجه میشدم.
🔸روز جمعهای بود که در حجره مشغول مطالعه بودم که دیدم یک روحانی جلیلالقدری وارد مدرسه شد و با خادم مدرسه گفتگوی مختصری داشت و او هم با انگشت اشاره، حجره من را به او نشان داد. بعد از چند لحظه آن روحانی نورانی وارد حجره من شد و من مبهوت عظمت و نورانیت و ادب و اخلاق او شدم. بعد از احوالپرسی مختصری که با من کرد، گفت قصد مزاحمت برای شما را ندارم. شنیدم که شما در اسطرلاب تخصص دارید و دستگاه اسطرلاب مدرسه هم در اختیار شما است. این روزها یهودیها به شدت در حال خریدن این دستگاهها، مخصوصاً دستگاههای قدیمی و عتیقه و ارسال آنها به خارج از کشور هستند. وظیفه خود دانستم که به شما اطلاع دهم و از شما بخواهم که مواظب دستگاهی که در اختیار دارید باشید.
من به او عرض کردم آقاجان من، همچون جانم از این دستگاه محافظت میکنم. خیالتان آسوده باشد.
سپس چند توصیه اخلاقی و معنوی به من کرد و قصد خداحافظی داشت. هنگام رفتن گفتند ما هم چند دستگاه داریم اگر زمانی فرصتی کردید نگاهی به آنها بیاندازید که نقصانی نداشته باشند یا اصالت آنها را بررسی کنید، لطف بزرگی در حق ما کردهاید.
🔶من هم که نمیخواستم محضر این روحانی نورانی را از دست بدهم و دوست داشتم در معیت او باشم، گفتم آقا هر زمانی که بفرمایید در خدمت شما هستم. همان ساعت به همراه او از مدرسه بیرون آمدم و وسیله نقلیهای کرایه کردیم (که البته پول کرایه را هم من دادم و اجازه ندادم آن روحانی نورانی دست در جیب بگذارد) و به سمت منزل ایشان حرکت کردیم. در بین راه هم دائماً نصحیتهای علمی و اخلاقی به من میکرد و فراوان هم از من تمجید میکرد. (به تعبیر خودشان دائماً از آن هندوانههای بزرگ جنوبی زیر بغل من میگذاشت)
به منزل ایشان وارد شدیم (خانهای بسیار مجلل و وسیع در شمال تهران) و چند دستگاه اسطرلاب را آماده کرده بودند و من آنها را دیدم و نقصهای آنها را گفتم و آنهایی که اصالتی داشتند و بینقص بودند را هم مشخص کردم. بعد از پذیرایی مختصری به خودم اجازه ندادم که بیش از این وقت این بزرگ را بگیرم.
🔶خدا حافظی کردم و از منزل ایشان خارج شدم. همین که خارج شدم یکی از طلبههای مدرسه مروی به صورت اتفاقی من را دید. مثل چوب خشکش زد و با تعجب از من پرسید «شما اینجا چکار میکنی؟!»
همینکه میخواستم بگویم در خدمت چه کسی بودم تازه متوجه شدم که جذبه ظاهری این عالم نورانی اجازه نداده بود که اصلاً اسمشان را سؤال کنم! به او گفتم منزل چنین عالمی بودم! او گفت اینجا یکی از مراکز یهودیان است و این فرد با این مشخصاتی که میگویی هم یکی از رؤسای آنهاست! کار اصلی آنها تهیه عتیقهجات و امور باارزش و ارسال آنها به اسرائیل است!
🔶 علامه میفرمود، بعد از شنیدن این قضیه خیلی ناراحت شدم، نه بابت خدمت علمی و مراعات ادبی که در برابر آن مرد کرده بودم! بلکه بابت آن کرایه ماشینی که از مدرسه مروی تا منزل ایشان داده بودم! چون در پرداخت این کرایه ماشین اخلاص نبود این کار را برای خدا انجام ندادم!
🔶سپس فرمودند: «آقاجان آن مرد از ارکان آیتاللهی هیچ چیز کم نداشت! چهره نورانی، ادب ظاهری، نعلین زرد، عبای نازک، دستانی نرم و ...؛ فقط دو رکن را نداشت: علم و تقوا!»
در ادامه فرمودند: این قضیه مربوط به حدود 40 سال قبل بود؛ گمان نکنید که دیگر دزدان و نفوذیهایی در لباس روحانیت نداریم! الان هم اگر بیشتر از قبل نشده باشد کمتر نیست! روحانی را نباید با عمامه و عبا و ظاهرش شناخت؛ روحانی را باید با علم و اخلاق و معنویت و انسانیتش شناخت. روحانی باید نماینده رسولالله(ص) باشد.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴دو خاطره اسطرلابی از علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
⭕️خاطره دوم:
🔶 علامه حسنزاده میفرمودند هنگامی که در محضر علامه شعرانی ریاضیات و هیأت میخواندم، مدرسه مروی دستگاه اسطرلابی داشت که به امانت در اختیار من بود و علامه شعرانی هم از روی آن تدریس میکرد. به دلیل شوق و علاقهای که به این موضوعات داشتم تصمیم گرفتم خودم یک دستگاه اسطرلاب تهیه کنم. در برخی از عتیقهفروشیها چند دستگاه اسطرلاب دیدم که رنگ ظاهری آنها نشان از قدمتشان میداد. حتی امضای برخی از علمای پیشین در پای برخی از آنها بود! اما هر کدام را که بررسی میکردم و اجزاء و اَشکال روی آن را مشاهده میکردم، با موازین ریاضی و قواعد اسطرلاب سازگار نبود! و اَشکال و اسامی زایدی بر روی برخی از آنها بود که هیچ ربطی به اسطرلاب نداشت.
#علامه_حسنزاده میفرمود بالاخره به گونهای متوجه شدم که شخصی به نام .... (نام آن شخص را ذکر نمیکرد) در یکی از خیابانهای تهران این اسطرلابها را درست میکند و با لطایف الحیلی آنها را به شکل دستگاههایی قدیمی درمیآورد! (در سرکه میاندازد و سپس مدتی زیر خاک میگذارد که رنگ برنج آن تغییر میکند و حالت کهنگی به خود میگیرد).
روزی به مغازه او رفتم و دیدم که به صورتی کاملاً ناشیانه و غیر علمی از روی برخی ابزارها و اَشکال، مشغول اسطرلابسازی است! با رعایت ادب و با ملاطفت و دلسوزی به او گفتم: «من چندین دستگاه ساخته شما را دیدهام و به فریبکاری و نیرنگ شما هم پی بردهام. شما پیرمرد شدهای، با این کار داری هم به خودت ظلم میکنی و هم به دیگران خیانت میکنی! شما که هم قلمزنی ماهر و هم هنرمندی حاذق هستید، چرا پی کار درستی را نمیگیرید؟! چرا به خودت و دیگران خیانت میکنی؟!»
🔸با او خداحافظی کردم و رفتم. هر چند بعدها هم در چندین نوبت دیدم که دست از کار خود نکشیده و همچنان مشغول تولید اسطرلابهای قلابی است!تعجبآورتر اینکه در جایی دیدم شخصی از روی همان اسطرلابهای قلابی آن مرد، مشغول تعیین جهت قبله یکی از مساجد است! و خدا میداند که همین سودجویی و بیتقوایی آن هنرمند غیر متعهد موجب چه انحرافات دیگری شده است!
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴به یاد علامه حسنزاده در روز بزرگداشت حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔷روز بیستم مهر به عنوان «روز بزرگداشت حافظ» نامگذاری شده است. به همین مناسبت خاطرهای از علامه حسنزاده آملی(ره) در باره لزوم اهتمام به حافظ و آشنایی با مضامین عرفانی و معنوی دیوان حافظ عرض میکنم:
🔶شبی با یکی از دوستان در محضر علامه حسنزاده آملی بودیم. مصرعی از یکی از غزلیات حافظ را خواند. آن مصرع را درست به خاطر ندارم گویا این بود:
«عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده»
سپس به آن دوست عزیزم فرمود: «مصرع بعدی آن چیست؟» دوست ما عذرخواهی کرد و گفت: «نمیدانم.»
ایشان پرسید: «چقدر با دیوان حافظ مأنوس هستید؟»
پاسخ دوست ما این بود که: «هیچ»
🔶#علامه_حسنزاده خیلی ناراحت شد. با اینکه دوست ما معمم بود. اما علامه حسنزاده با تعجب پرسید: «آقا شما مطمئن هستید که طلبهاید؟ مگر میشود یک طلبه با دیوان حافظ ارتباط نداشته باشد؟ شما باید آنقدر با اشعار حافظ مأنوس باشید که وقتی یک مصرع آن را میشنوید مصرع بعدی را بگویید. دیوان حافظ دریای از عرفان و اخلاق و معنویت است. دیوان حافظ تفسیری عرفانی و معنوی از قرآن است:
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی
#حافظ
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴نکتهای از «هزار و یک نکته»
🖊احمدحسین شریفی
🔶کتاب هزار و یک نکته از #علامه_حسنزاده آملی از کتابهای ارزشمندی است که میتوان نکات ظریف و ارزشمند ریاضی، نجومی، طبیعی، طبی، فلسفی، عرفانی، انسانشناسی (علمالنفس)، فقهی، اخلاقی و ادبی را در آن یافت. این کتاب به یک معنا معرف ذوفنون بودن علامه حسنزاده هم هست.
البته نثر کتاب، مخلوطی از عربی و فارسی است. نثر فارسی آن نیز مثل بقیه آثار علامه حسنزاده آملی، چندان روان و خوشخوان نیست، اما این دشواری متن، از ارزش علمی کتاب نمیکاهد. مطالعه آن را به همه کسانی که طالب نکات و آموزههای مختصر و البته ارزشمند در موضوعات مختلف علوم سنتی هستند، توصیه میکنم.
نکته ۶۱ کتاب، درباره بازگشت به حضرت حق و توبه حقیقی است که چون با زبان شعر بیان شده است، از زیبایی و لطافت خاصی برخوردار است:
«بحقيقت برو و بگو آمدم، اگر گفتند اينجا چرا آمدى بگو بكجا روم و بكدام در رو كنم:
این ره است و دگر دوم ره نیست
این درست او دگر دوم در نیست
اگر گفتند به اذن كى آمدى بگو شنيدم:
بر ضیافتخانه فیض نوالت منع نیست
در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته
اگر گفتند تا بحال كجا بودى بگو راه گم كرده بودم اگر گفتند چى آوردى بگو اولا دل شكسته كه از شما نقل است:
در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس
بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است
و ثانيا:
جز نداری نبود مایه دارایی من
طمع بخششم از درگه سلطان من است
و ثالثا: الهى آفريدى رايگان روزى دادى رايگان بيامرز رايگان تو خدايى نه بازرگان اگر گفتند برونش كنيد بگو:
نمیروم ز دیار شما به کشور دیگر
برون کنید از این در درآیم از در دیگر
اگر گفتند اين جرئت را از كه آموختى بگو از حلم شما.
اگر گفتند قابليت استفاضه ندارى بگو قابليت را هم شما افاضه ميفرمائيد: باز اگر از تو اعراض نمودند بگو:
به والله و به بالله و به تالله
بحق آیه نصر من الله
که مو از دامنت دست بر ندیرم
اگر کشته شوم الحکم لله
اگر گفتند مذنبى بگو اولا شنيدم شما غفاريد و ثانيا من ملك نيستم آدم زادهام و ثالثا:
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو
آن کس که گنه نکرده و زیست بگو
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگو
اگر گفتند اينحرفها را از كجا ياد گرفتى بگو:
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
اگر گفتند چه ميخواهى بگو:
جز تو ما را هوای دیگر نیست
جز لقای تو هیچ در سر نیست
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴توصیههای سلوکی علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#علامه_حسنزاده آملی در کتاب «لقاء الله» پانزده توصیه به علاقمندان سلوک توحیدی بیان دارد. این رساله را در سال ۱۳۸۹ هجری قمری (۵۳ سال پیش) نوشتهاند:
1️⃣قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: «هر اندازه که به قرآن نزديک شوى، به انسان کامل نزديک شدهاى، به حظ و بهرهات از قرآن بنگر! حقايق آن، درجات ذات و مدارج عروجند.»
2️⃣دائم الوضو بودن: «اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد. و اين دستور عظيم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن.»
3️⃣قلت طعام: «اى دوست! طعام بسيار، قلب را میميراند و باعث طغيان و لجام گسيختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ خصال مومن است.»
4️⃣قلت کلام: «رسول خدا (ص) فرمود: «جز به ذکر خدا، زياده مگوييد، چه سخن بسيار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد.»
5️⃣محاسبه نفس: امام کاظم(ع): «کسى که هر روز به محاسبة نفس نمیپردازد، از ما نيست: اگر عمل نيکويى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زيادىاش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند.»
6️⃣مراقبه: «بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اينکه، بنده بداند خداوند بر او رقيب و به او نزديک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را میبيند و اقوالش را میشنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمیتواند خود را از خدا پوشيده نگه دارد و از سلطة او خارج شود.»
7️⃣رعایت ادب در محضر خداوند: «امام جواد(ع) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: «قرآن را همان گونه که نازل شده است قراءت کنيد و سخن ما را همانطور که گفتهايم، روايت کنيد و خداوند را به حالتى که محتاج و نيازمند اوييد بخوانيد».
8️⃣عزلت: «معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلايى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنيا و شيطان هوا و هوس منقطع میگردد»
9️⃣تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است:
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا (اسراء، ۷۹)
و علت بهرهمندی پارسایان از نعمتهای اخروی را شبزندهداری آنان معرفی میکند(ذاریات، ۱۵-۱۹)
🔟تفکر: الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار (آل عمران، ۱۹۱)
1️⃣1️⃣دائم الذکر بودن: هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی
2️⃣1️⃣ریاضت علمی و عملی: «رياضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شريعت محمدى. از غير اين راه جز بعد و دورى حاصل نايد.»
3️⃣1️⃣همت عالی: «همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی. و الا هوای خود را عبادت کردهای»
4️⃣1️⃣توبه از کارهای بد و خوب! «استادم آیتالله الهی طباطبائی فرمود: «توبة حقيقى آن است که از خير و شرت انابه کنى». من اندکى انديشيدم و سپس گفتم: «اما توبه از شر، حاجتى به بيان ندارد، و ليکن توبه از خير چيست؟». فرمود: «آنچه که ما، آن را خير میپنداريم، مانند نماز و روزه و قراءت قرآن و درس گفتن و تحقيقات درسیمان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهيم، در خواهيم يافت که همگى ناقص و غير کاملند پس بر شخص بينا، واجب است که از اين اعمال ناقص نيز توبه کند، و قصد نمايد که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴علامه حسنزاده آملی و تفأل به حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔶علاقه #علامه_حسنزاده به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم میگیرد فردای آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمههای شب تفألی به دیوان حافظ میزند و ... خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب «شرح طائفهای از اشعار و غزلیات حافظ» بخوانیم:
🔷«راقم را از عنفوان جوانى، با خواجه حافظ شيرين سخن كه در ديوان غزل صدرنشين است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب اين معارف چنين اتفاق افتاد كه در نخستين ليله مباركه كه به مشيت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم كرده است تا دست به كارى زند كه غصه سرآيد، يعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصيل علوم دينى را پيش گيرد كه شرح ماجراى آن را طول و عرض بسيار است هنگامى كه اهل خانه همگى را خواب نوشين در ربود، به اقتضاى اوان جوانى كه نفس قريب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و ديوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ايستاد و صاحب ديوان را خطاب كرد كه از ديوان تو در كارها تفأل زنند، اما در آن گاه چه مىگويند و چه مىخوانند، آگاهى ندارم كه نورستهام، نه درسى آموختهام و نه سرى در سينه اندوختهام. من سوره مباركه فاتحه را برايت قرائت مىكنم و ثواب آن را به روحت نثار مىنمايم تو هم به كرامت مرا در اين امر، كه گويند لسان الغيبى، دلالت و هدايت بفرما. ديوان را گشودم و ديده بر اين بيت افتاد:
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير
كه وقت مدرسه و بحث كشف كشاف است
و ابيات ديگر غزل نيز هر يك به زبانى به ترغيب و تشويق گويا كه:
كنون كه بر كف گل جام باده صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
به دُرد و صاف ترا حكم نيست خوش درکش
كه هرچه ساقى ما کرد عين الطاف است
ببر ز خلق و چو عنقا قياس كار بگير
كه صيت گوشهنشينان ز قاف تا قاف است
حديث مدعيان و خيال همكاران
همان حكايت زر دوز و بوريا باف است
غزل، بىتاب و بىخوابم كرد و از راه صحراگير كه مناسب حالم بود و همچنين از صيت گوشهنشينان و به خصوص از حديث مدعيان و خيال همكاران، حيرت بر حيرت افزود. تا شب را به روز آورد. ...
از آن شب مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زدهام و بسيارى از ابيات قصايد و ساقىنامه و غزليات و رباعياتش را از بر كردهام كه وى حافظ قرآن به كمال بود و من حافظ ديوان به نقص. تا برخى از نسخ خطى آن را كه نه چندان عتيقند به دست آوردهام و يك دوره ديوانش را تخليص كردهام كه هر شعرى را بيتالغزل بود بر گزيدهام. اگر چه:
شعرحافظ همه بيت الغزل معرفت است
آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش
#حافظ
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴خاطرهای از علامه حسنزاده آملی: بچه گربه «عزیز»
🖊احمدحسین شریفی
🔶شبی از شبهای بارانی زمستان سال ۱۳۷۳ همراه چهار نفر از دوستان (استاندار وقت مازندران، شهردار وقت آمل و یکی از مسؤولان تیپ امام جعفر صادق علیه السلام) به دیدار علامه حسنزاده آملی رفتیم. ساعت حدوداً ۷ غروب بود.
🔶زنگ درب خانه علامه را زدیم. بعد از لحظاتی لامپ سردر منزل روشن است و این یعنی تا لحظاتی دیگر چهره نورانی علامه را زیارت خواهیم کرد. اما به محض روشن شدن لامپ، بچه گربهای که در کوچه بود با سرعت خود را به درب منزل رساند و روی پله داخل کوچه و پشت به ما و رو به درب منزل ایستاد!
🔶من هم از خوف اینکه مبادا پس از باز شدن درب منزل توسط علامه، این گربه برای حضرت ایشان مزاحمتی ایجاد کند یا وارد خانه شود، سعی کردم با لطایف الحیلی آن را چند متری از درب منزل علامه دور کنم. همین که صدای باز شدن درب آمد با سرعت خودم را جلوی منزل رساندم. اما گربه سریعتر از من به درب منزل رسید!
🔶روی پله ایستاد و نگاهی به علامه انداخت و #علامه_حسنزاده هم، خیلی طبیعی، پاهای خود را باز کرد و این گربه از وسط پای ایشان وارد منزل شد!
بعد از لحظاتی گفتگو با علامه، ایشان اذن ورود به منزل را دادند. همینکه وارد راهروی خانه شدیم، دیدیم که بچه گربه در وسط هال نشسته است! گویا منتظر ما بود که جایگاه خودش را نزد علامه به رخ ما بکشد! یکی از دوستان خم شد و بچه گربه را به دست گرفت که داخل کوچه بیاندازد. اما علامه حسنزاده بلافاصله فرمودند: «آقا با این بچه گربه چکار دارید؟ چه مزاحمتی برای شما ایجاد کرده است؟ این را زمین بگذارید. با شما کاری ندارد. این توقع دارد. بیتوقع که اینجا نمیآید!»
🔶علامه ما را به اتاقی راهنمایی کرد و خودشان به آشپزخانه رفتند و حدوداً ۱۰ دقیقه بعد با مقداری میوه و چند فنجان چای برگشتند. مشغول صحبت و گفتگو شدند و لحظاتی بعد آن بچه گربه هم به اتاق آمد و چندین بار به سبک ورزشکاران پرش طول، از چپ و راست از روی میوهها و سینی چای پرید و در گوشه اتاق هم چند پشتکوارو و یک تکبر و غروری از اتاق بیرون رفت! یکی از دوستان آرام گفت این گربه داره به ما میگوید «زکی! شما میخواستید به من اجازه ندهید که به منزل علامه بیایم! حالا کی نزد ایشان عزیزتره!»
🔶بعد از آنکه از محضر علامه خداحافظی کردیم؛ همین که درب داخل کوچه را باز کردیم، بچه گربه زودتر از ما خارج شد! علامه حسنزاده فرمودند: «دیدید آقا! گفتم که این گربه برای کسی آزاری ندارد! او که بیتوقع اینجا نمیآید! نیاز به تغذیه داشت. نیازش را تأمین کردم و الان بدون هیچ آزاری خودش رفت!»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴یکبام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه
🖊احمدحسین شریفی
🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغهمند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضعگیریهای سیاسی آیتالله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه الله) نکتهای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروههای سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن میگویند و مینویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند.
جالب است که پیش از همه جریانهای سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، نداشتهاند، به حمایت همهجانبه از این مرجع بزرگوار قیام کردهاند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایتها و غیرتها فقط به دفاع از یک موضعگیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضعگیریهای سیاسیشان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاههای این مرجع عالیقدر و عظیم الشأن از جمله دیدگاههای ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیتهای اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیمالشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضعگیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاههای فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد.
🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایهای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی میدانید که از روز رحلت #علامه_حسنزاده آملی تاکنون به صورتی بیوقفه، سیل تهمتها و افتراها و لعنها و ناسزاها از سوی عدهای از مخالفان ولایت و همچنین عدهای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزههای علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمتها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیتالله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عدهای از سکولارهای عمامه به سر و بعضاً خارجنشین، علامه حسنزاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفتهاند. و عدهای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمتشکنی و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیدهاند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهرههای نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونههای معدودی از آنان در هر دورهای چشم و دل آشنایان را مینوازد». اما دریغ از یک موضعگیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها!
از خدای بزرگ میخواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید.
#حوزه_انقلابی
#حوزه_سکولار
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴«دستگاه قضایی» و «نقد» و «آزاداندیشی»
🖊احمدحسین شریفی
[عضو کمیسیون نظریهپردازی، نقد و آزاداندیشی حوزه علمیه]
[۱] از جمله افتخارات علمی و فرهنگی اسلام، میدان دادن به آزاداندیشی و نقد و انتقاد علمی و سیاسی است. اهمیت این مسأله تا جایی است که حتی امام صادق علیه السلام که از مقام عصمت برخوردار است محبوبترین برادران ایمانی خود را کسانی میداند که او را نقد کنند! و نقدهای خود را به او هدیه کنند!
أحَبُّ اخوانی إلیَّ مَنْ أهْدی إلیَّ عیوبی.
[۲) امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی هم کراراً بر مسأله آزادی اندیشه و نقد در نظام جمهوری اسلامی تأکید کردهاند. حتی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی توصیههای مؤکد نسبت به برگزاری کرسیهای نقد و آزاداندیشی در مراکز علمی به ویژه حوزه و دانشگاه داشته و دارند.
[۳] البته طبیعت نقد، صراحت و تندی و تلخی و گزندگی آن است. و البته و هزار البته ناقد باید آداب اخلاقی نقد را نگه دارد و از هتاکی و بیادبی بپرهیزد؛ اما نقد شونده (صرف نظر از جایگاه علمی و اجتماعی خود) و حامیان و مریدان او نیز اخلاقاً باید ظرفیت خود را بالا ببرند. و نقد را حتی اگر از سوی ضعیفترین افراد جامعه باشد، با رویی گشاده پذیرا باشند و آن را هدیهای الهی تلقی کنند. نه آنکه به مقابله به مثل برخاسته و با توهین و بیادبی متقابل با ناقد برخورد کنند. خدا رحمت کند علامه مصباح یزدی را (که قطعاً در تحمل فحاشی و هتاکی و بیادبی دیگران، رکوردار است). ایشان از نقدها و حتی فحاشیها نه تنها غمگین نمیشد و هیچگاه (تأکید میکنم هیچ گاه) تقاضای رسیدگی قضایی به آنها را نداشت؛ بلکه آنها را نعمتی الهی برای خود میدانست و حتی به طنز میفرمود: در کنار درمانهای شیمیایی و گیاهی، «فحشدرمانی» هم برای سلامتی مؤثر است!
[گفتنی است که این بنده درباره آداب اخلاقی نقد فراوان سخن گفته و نوشتهام از جمله در کتاب اخلاق کاربردی و آیین زندگی که کتاب درسی دانشگاههای کشور هم هست. علاقمندان میتوانند برای آگاهی تفصیلی از دیدگاه و نظرگاه این بنده به آنجا مراجعه کنند.]
[۴] باید اجازه داد که فضای نقدهای علمی و سیاسی مسیر طبیعی خودش را طی کند و هتاکان و بیادبان مهجور و مطرود جامعه علمی شوند؛ یعنی جامعه علمی ما در اثر تضارب آراء و اندیشهها و نقدها آنقدر رشید شود که هتاکان و بیادبان جایگاهی در آن نداشته باشند.
[۵] به همین دلیل شخصاً معتقدم که مسؤولان قضایی نیز هرگز نباید به چنین مباحثی ورود کنند. طبیعی است که عینکی که مسؤولان قضایی و دادستانی کشور بر چشم دارند عینک جرمبینی و جرمشناسی و جرمانگاری و در نتیجه دستور پیگردهای قانونی و ... و نهایتاً بازداشت و زندانی کردن منتقد یا منتقدان است. اما نیاز به بیان ندارد که چنین کاری نه تنها کمکی به فضای علمی و سیاسی کشور و خدمتی به رشد فرهنگ نقد و نقدپذیری نمیکند بلکه جوّی از خفقان و ترس و وحشت و چاپلوسی ایجاد میکند که به طور قطع و یقین در درازمدت دود آن بیش از همه به چشم نظام سیاسی کشور خواهد رفت. به همین دلیل، ورود دستگاه قضایی را به مباحث انتقادی و آزاداندیشانهای که در حوزه یا دانشگاه صورت میگیرد، سمّ مهلک کرسیهای آزاداندیشی و نقد علمی و سیاسی میدانم.
[۶] افزون بر این، «گر حکم کنند که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند». اگر بناست دستگاه قضایی حکم تعقیب و بازداشت ناقدان بزرگان علمی حوزه و دانشگاه را (حتی بر فرض اینکه در نقد خود خامی کرده و جانب ادب را نگه نداشته باشند) صادر کنند، در همین دو سه ماه اخیر باید صدها و بلکه شاید هزاران نفر را از دانشگاهیان و حوزویان دستگیر کرده باشند! توهینی که یکی از شرکتهای تولیدی به استاد بزرگی چون #شفیعی_کدکنی، از افتخارات ادبیات فارسی، کرد؛ ناسزاها و لعن و فحاشیهایی که عدهای علیه #علامه_مصباح بیان کرده و میکنند؛ دهها و صدها طلبهای که در همین یک ماه اخیر با بدترین الفاظ و رکیکترین ناسزاها و فحاشیها از #علامه_حسنزاده آملی یاد کرده و میکنند و .... همگی باید بازداشت و محاکمه شوند! و .... آفات و آسیبهای چنین فضایی نیاز به توضیح ندارد.
#اخلاق
#اخلاق_نقد
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
۱۱ اکتبر، ۷.۰۹.mp3
52.24M
🎤 احمدحسین شریفی
🔴موضوع سخنرانی: بزرگداشت شخصیت علمی و عملی علامه حسنزاده آملی
🔷زمان: ۱۹ مهر ۱۴۰۰
🔸مخاطبان: اساتید حوزه علمیه رضویه خراسان جنوبی
#علامه_حسنزاده
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴مواظبت از «دهان روح» و «دهان تن»
🔸#علامه_حسنزاده آملی میفرمود:
«انسان «دو دهان» دارد، يكى گوش، كه دهان روح او است و ديگر دهان، كه دهان تن او است. اين دو دهان خيلى محترماند. انسان بايد خيلى مواظب آنها باشد. يعنى بايد صادرات و واردات اين دهنها را خيلى مراقب باشد. آنهائيكه «هرزه خوراك» مىشوند، «هرزه كار» مىگردند؛ كساني كه «هرزه شنو» مىشوند، «هرزهگو» مىگردند. وقتى «واردات» انسان هرزه شد، «صادرات» او هم هرزه و پليد و كثيف مىشود.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#علامه_حسنزاده آملی:
امیر المومنین کسانی را که آرم نبوت را دستاویز اغراض و شهوات دنیوی میکنند، نفرین کرده است.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
انسانی موجودی خودساز.mp3
541.3K
🎤علامه حسنزاده آملی:
ما دائما در حال ساختن خود هستیم.
انسان مهمان سفره خودش است.
#علامه_حسنزاده
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
4_5904415507452268758
318.2K
🔸دکتر دینانی: «آقای حسنزاده فلسفه بلد نبود! بابا ولم کن.»
🔻ضمن احترام فراوانی که برای دکتر دینانی قائلم، چنین قضاوتهای بیباکانه و سلیقهای و واضح البطلان را شایسته یک استاد بزرگ فلسفه نمیدانم.
🔻انکار فلسفهدانی #علامه_حسنزاده آملی را چیزی شبیه «انکار الشمس فی رابعة النهار» میدانم.
#فلسفه
✍احمدحسین شریفی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢شادی روح پاک و مطهرشان، فاتحهای را تقدیم میکنیم.
#علامه_حسنزاده
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
🟢شرایط لازم برای «سفر به ملکوت»
🖊احمدحسين شريفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آيتالله حسنزاده آملی دو چیز را شرط لازم برای کسب توانایی «طی العوالم» میدانست. یعنی معتقد بود برای آنکه انسان بتواند افزون بر عالم «ناسوت» در ساير عالمهای هستی هم سير کند و به عالم «جبروت» و «ملکوت» پای نهد و حقايق آن عوالم را مشاهده کند، بايد دو شرط داشته باشد:
نخست آنکه: «به حسب فطرت و خلقت، مزاج عليل و به هم خورده نداشته باشد» به تعبير ديگر، استعداد و قابليت چنين سير و سفری را داشته باشد. به تعبير سوم، «مقتضی» چنين سير و سفری در او وجود داشته باشد.
و دوم آنکه مانعی برای چنين سير و سفری بر سر راه دل و جان او نباشد. البته با توجه به آنکه اساساً این سفر یک سفر درونی و نفسانی است، طبیعتاً موانع آن نیز موانع درونی و نفسانیاند. يعنی خود آدمياناند که بر سر راه دلشان مانع ايجاد میکنند. «همچو کرم، پيله بر خود میتنند، مدام از اين طرف و آن طرف برای خودشان موانع جمع میکنند.»
«اکثريت مردم مستعدند و تنها علتی که باعث میشود نتوانند مطابق فطرت خود حرکت کنند، وجود مانع است يعنی بايد تعلقات نفسانی را دور کنند. ... بنای اصل چشم بر ديدن است، آن کس که نمیبيند مانعی دارد و آفتی و آسيبی پيش آمده که نمیبيند. اصل بصيرت مثل بصر در ديدن است پس اگر بصيرت نمیبيند چشم را غبار و بيماری و رَمَد گرفته است»
#عرفان
#علامه_حسنزاده
#سلوک
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴توصیههای سلوکی علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#علامه_حسنزاده آملی در کتاب «لقاء الله» پانزده توصیه به علاقمندان سلوک توحیدی بیان دارد. این رساله را در سال ۱۳۸۹ هجری قمری (۵۳ سال پیش) نوشتهاند:
1️⃣قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: «هر اندازه که به قرآن نزديک شوى، به انسان کامل نزديک شدهاى، به حظ و بهرهات از قرآن بنگر! حقايق آن، درجات ذات و مدارج عروجند.»
2️⃣دائم الوضو بودن: «اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد. و اين دستور عظيم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن.»
3️⃣قلت طعام: «اى دوست! طعام بسيار، قلب را میميراند و باعث طغيان و لجام گسيختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ خصال مومن است.»
4️⃣قلت کلام: «رسول خدا (ص) فرمود: «جز به ذکر خدا، زياده مگوييد، چه سخن بسيار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد.»
5️⃣محاسبه نفس: امام کاظم(ع): «کسى که هر روز به محاسبة نفس نمیپردازد، از ما نيست: اگر عمل نيکويى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زيادىاش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند.»
6️⃣مراقبه: «بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اينکه، بنده بداند خداوند بر او رقيب و به او نزديک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را میبيند و اقوالش را میشنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمیتواند خود را از خدا پوشيده نگه دارد و از سلطة او خارج شود.»
7️⃣رعایت ادب در محضر خداوند: «امام جواد(ع) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: «قرآن را همان گونه که نازل شده است قراءت کنيد و سخن ما را همانطور که گفتهايم، روايت کنيد و خداوند را به حالتى که محتاج و نيازمند اوييد بخوانيد».
8️⃣عزلت: «معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلايى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنيا و شيطان هوا و هوس منقطع میگردد»
9️⃣تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است:
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا (اسراء، ۷۹)
و علت بهرهمندی پارسایان از نعمتهای اخروی را شبزندهداری آنان معرفی میکند(ذاریات، ۱۵-۱۹)
🔟تفکر: الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار (آل عمران، ۱۹۱)
1️⃣1️⃣دائم الذکر بودن: هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی
2️⃣1️⃣ریاضت علمی و عملی: «رياضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شريعت محمدى. از غير اين راه جز بعد و دورى حاصل نايد.»
3️⃣1️⃣همت عالی: «همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی. و الا هوای خود را عبادت کردهای»
4️⃣1️⃣توبه از کارهای بد و خوب! «استادم آیتالله الهی طباطبائی فرمود: «توبة حقيقى آن است که از خير و شرت انابه کنى». من اندکى انديشيدم و سپس گفتم: «اما توبه از شر، حاجتى به بيان ندارد، و ليکن توبه از خير چيست؟». فرمود: «آنچه که ما، آن را خير میپنداريم، مانند نماز و روزه و قراءت قرآن و درس گفتن و تحقيقات درسیمان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهيم، در خواهيم يافت که همگى ناقص و غير کاملند پس بر شخص بينا، واجب است که از اين اعمال ناقص نيز توبه کند، و قصد نمايد که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹