هدایت شده از تنها علاج
گدای پولدار! از برکت مولا این‌جا گداهاش هم پول‌دارند! طرف داشت پول‌درشت‌هاش را با پول‌های خرد یک گدا عوض می‌کرد، یک دفعه جا خوردم، چه‌قدر درآمد داشت! جانم به آقایی که گداهاش هم مشکل‌گشا هستند... خوش به حال گداهات یا امیرالمؤمنین! «به غلامان تو اعجاز مسیحا دادند تا بدانند همه شأن غلام تو کجاست» مابعدالتحریر: یادم آمد همیشه حوالی ساعت سه بامداد که حرم مشرف می‌شدم، گدایی سر شیفتش بود! الآن هم که در حال بازنویسی این خاطرات هستم، وقتی یاد آن سحرها و آن صحنه می‌افتم، به حال توفیق سحرخیزی آن‌ها غبطه می‌خورم! «صبح علی‌الطلوع گدا بر تو می‌گذشت نزدیک ظهر بود که عالی‌جناب شد» 🔻فصل "طلبه دانش‌جو در مدار نجف" 📚 از کتاب: "دل‌بری برگزیده‌ام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم) @tanhaelaj