خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر تهران 10 رمضان 1439 فقط خدا (قسمت چهارم) خداوند به حضرت فرمود: حتی با کسی مثل ، به نرمی سخن بگوید. پس چطور ما با گنه‌کاران، با تنگ‌دلی و تنگ‌نظری مواجه می‌شویم و در مقابلشان سعۀ صدر نداریم؟ چرا دریا نیستیم و ارزش را فقط در ظاهر، آن هم ظاهری که خودمان درست می‌پنداریم، می‌بینیم؟ خدا به موسی فرمود: «عصایت را بینداز»؛ همان که بر آن تکیه می‌کرد و وقتی آن را انداخت، ترسید که: دیگر چه دارد؟ خدا فرمود: «دستت را در گریبانت فرو کن؛ وقتی آن را درآوری، هیچ سوئی در آن نیست»؛ و وقتی به امر پروردگار چنین کرد، دیگر دست او نبود، دست خدا بود. خدا فرمود: «حالا دستت را بر سینه‌ات بگذار تا آرام شوی.» موسی گفت: «پس برادرم هارون را هم با من بفرست»؛ و خدا فرمود: «نگران نباش؛ تو را با هارون تقویت می‌کنیم و سلطۀ مدیریت خود را به شما عطا می‌نماییم.» [9] آنجا دیگر موسی رفت تا خدا را برای فرعون معرفی کند؛ نه که از خود در مقابل دشمنش دفاع نماید. او از خود فرار کرده بود و اکنون به امر و ارادۀ خدا برگشت. رفت تا ریشۀ فرعونیت را بزند؛ نه که فقط شاخ و برگی از آن را قطع کند و کسی را به قتل برساند. فرعون گفت: "وَ ما رَبُّ الْعالَمينَ"؛ پروردگار عالمیان چیست؟ چون به هستی او اعتقاد داشت و چیستی‌اش را پرسید که همان است. موسی هم پاسخ داد: «او پروردگار آسمان‌ها و زمین و هرچه بین آن دو است.» فرعون به اطرافیانش گفت: «شنیدید؟!» موسی ادامه داد: «او همان پروردگار شما و پدرانتان است.» [10] موسی آنجا خدا را ربّ مردم معرفی کرد. ولی ما در مقابل فرزندانمان، خود را ربّ آن‌ها معرفی می‌کنیم؛ از بس که مادری‌هایمان را بر سرشان می‌کوبیم و می‌گوییم: «من شیرت دادم، کلی برایت زحمت کشیدم، بزرگت کردم و...!» بعد هم انتظار داریم برای قدرشناسی، هرچه می‌گوییم، بپذیرند. با روندی که موسی داشت، فرعون بالأخره دم ، به ربوبیت خدا اعتراف کرد. اما فرزندان ما روزبه‌روز از ما و دین‌داری‌مان بیشتر فاصله می‌گیرند. اگر ما خود را کنار بکشیم و پروردگارشان را به آن‌ها نشان دهیم، خودشان همه کار برای خدا می‌کنند. اما تا وقتی ما حجاب خداییم و حقّ و نماز و دین‌داری و زحمات خود را به رخ می‌کشیم، فایده ندارد. برای نشان دادن خدا هم باید به آن‌ها نمونه دهیم، یعنی نمونه‌ای از اخلاق و زیبایی‌های خدا را در اخلاق و رفتار خود نشان دهیم؛ نه که مدام فقط «بکن، نکن» بگوییم و امر و نهی کنیم. آن‌وقت حتماً اثرش را می‌بینیم. .......... [9] سورۀ قصص، آیات 31 تا 35. [10] سورۀ شعرا، آیات 23 تا 25. پایان @Lotfiiazar