#توضیحات
-دو گل را به دو نرگس خوابدار / همیشست تا شد گلان آبدار: از اشک چشمان خمارش گونههایش خیس و پرطراوت شدند.
-گزین کردی از ناز بر گاه٘ چاه: از خوشی زیاد، به جای تخت بزرگی، چاه را انتخاب کردی. بهقول امروزه: خوشی زیر دلت زد!
-زمین دید روداوه و پشت پای: تصویر بسیار زیبایی از شرم رودابه که سر به زیر انداخته و فقط پا و پشت پای خود را میبیند.
-به خون دو نرگس بیاراست چهر: باز هم شبیه مورد بالاتر، از اشک گونه و صورت را خیس کردن؛ اما اینبار رودابهست که اشک میریزد، اشکی خونین.
-شکردن: شکار کردن، در اینجا شکستن، درهمشکستن
-همی مهر جان مرا بشکرد: عشق مرا درهمشکسته.
-پیچیدن: به خود پیچیدن از غم یا نگرانی
-آهو: عیب
-نخواهد که از تخم ما بر زمین / کسی پای٘ خوار اندرآرد به زین: سیندخت میگوید که منوچهر از ما دل خوش ندارد و تاب این ندارد که از نژاد ما کسی آسان به رکاب شاهی درآید.
-چنان کرد پیدا که نشناختش: سیندخت پس از شنیدن حرفهای رودابه چنان با آن کنیز رفتار کرد که گویی اصلا او را نمیشناسد.
-تیمار: اندوه
-کَفتن: شکافتن. شکفتن، شکوفه، شکاف و اشکاف همه از همین خانوادهاند.
-بیامد به تیمار و تنها بخفت / همی پوست بر تنش گفتی بکفت: سیندخت آمد و خوابید و از نگرانی زیاد، گویی پوست تنش شکافت.
در این بیت اشکال قافیه وجود دارد.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊
@ghalatnanevisim