قرار اندیشه
شجاعت و مردانگی تنها از افسر و سپاه و نیروی انتظامی نبود؛ تنها در استاد و مدیر و مقام بلند مرتبه نبود؛ شجاعت گوهر نابی است که مهم نیست در چه مقام و منسب و تحصیلی باشی؛ فقط کافیست در هر کجای عالم هستی، محکم پای خودت و کار خودت بمانی. حتی همان جارو کردنت با نیت و اینکه انجام وظیفه‌ات به نحو احسنت باشد، تو را در وقت خودش جایی قرار می‌دهد که بهترین خودت را بدون ترس و چشم داشتی در یک لحظه به میان آوری؛ لحظه ای که نشانگر مدتی‌است که تو نفست را می‌ساختی و جالب آنکه آن اتفاق را هم از خود نمی‌دانی و می‌دانی قدرتت از کجا سرچشمه گرفته، ایمان و یقینی که به حضور تام حضرت داشته‌ای، ایمان و یقینی که سلاح دشمن را از کار می‌اندازد. یا حتی می‌توانی نوجوانی ۱۰ ساله باشی که هنگام زمین خوردن دیگری که جای پدرت یا نهایتا برادر بزرگترت هست و در ظاهر او باید بزرگتری کند و حامی تو باشد آن وقت تو بمانی و کمکش کنی، فارغ از اختلاف سنی فارغ از آنکه حتی لحظه ای درنگ کنی که او از تو بزرگتر است و... می‌دانم جثه کوچکت او را از زمین بلند نمی‌کرد اما روح بزرگت نه تنها موجب دلگرمی آن مرد و دلگرمی جانِ ما شد، بلکه قدرتی به او داد تا از جایش برخیزد و تو را هم راهی کند از آن صحنه‌ی پر التهاب که هرکس به فکر خویش است.... روح بزرگت کوچکی خودم را یادآور شد و بزرگی و وسعتی که می‌توان داشته باشم و نباید آن را هرگز از یاد برم و به همین اکتفا کنم. کوچکی قدت و بزرگی روحت تلنگری بر وجودم بود که آدمی تا چه اندازه می‌تواند بزرگ باشد. 🔰صحنه ها رخ می‌دهند تا نظاره گر تمامی مردیها و نامردیها شویم؛ آن وقت خودت را ورق می‌زنی که در این لحظات کجای صحنه خواهم بود! آنگاه که نمی‌توان برنامه ای از پیش ریخت که چه خواهم کرد و در یک آن، همه چیز رخ می‌دهد و خودِ حقیقی و واقعی‌ات به صحنه می‌آید. @gharare_andishe