موج عشقت از موج عشقت، اشک در جوش و خروش آید با گفتن از تو، عاشقِ مدهوش هوش آید از خَلعت شاهانه‌ی تو آبرو دارد آن‌کس که در میخانه‌ی تو خِرقه‌پوش آید کالای دست‌ِچندمِ بازار این عشقم اما بخر! تا جنس بُنجل هم فروش آید چشم‌انتظارِ یک نگاهِ لطف زهرایم روزی دعایم کرد بین روضه او شاید صدبار احیا می‌شوم هنگام تلقینم حتی اگر یک بار نام تو به گوش آید اهل زمین و آسمان‌ها بر تو گریانند وقتی صدای ناله حتی از وُحوش آید (۱) در بزم هیئت وقتِ گفتن از نَوامیست می‌بینم از غیرت، سماور هم به جوش آید من کیستم تا که عزادار غمت باشم؟ باید برای روضه آن پرچم‌به‌دوش آید تا که خودش با ما بگوید از مصیبت‌ها از خاطرات زینب و از آن اسارت‌ها    محمد زوار لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹