عرفان و اجتماع 🔷 واقعیت این است اصل به لحاظ مبانی‌ای که در خود دارد، عارف را به سوی رهنمون می‌کند. بسیاری از مبانی عرفان چنین نتیجه ای به همراه دارد. 🔶 یکی دیگر از مسائلی که می‌تواند به عنوان مبنا در عرفان مطرح گردد، مسئلۀ بقا و فنا، یا فنا و بقای بعد فنا است. معمولا ناظر به است که نگاه به دارد. در مقام فنا تنها توحید مدنظر است؛ اما در مقام بقاء بعد الفنا هم حقّ حق و هم حق خلق را ادا میکند. 🔹 مسئلۀ دیگر، خلافت به سیف یعنی است، شأن پایانی که معمولا برای انبیا و انسان کامل در نظر میگیرند. همین تعبیر خلافت به سیف (خلافت با شمشیر) نشان دهندۀ مبنایی است که عارف را به سوی اجتماع و عمل اجتماعی دعوت می‌کند. 🔸 نکتۀ دیگر اینکه همۀ عرفا در یک حد نیستند. برخی در حد فنا متوقف شده و اصلا به بقاء بعد الفناء نمی رسند، که البته از ضعف به اصطلاح وجودی او خبر می دهد. به تعبیری آنچه که در سنت اسلامی متولد شده است براساس آموزۀ بقاء بعد الفناء است و برخی می‌گویند تمام قرآن کریم بر اساس همین آموزه است یعنی در عین حال که مرحلۀ فنا (توحید) در آن موج میزند، به حق خلق نیز توجه دارد. پس گاهی این مسئله به نقص وجودی عارف بازمی گردد و گاهی نیز امکان چنین به او داده نمیشود. به تعبیری این آموزه در عرفان هست ولی احتیاج به استعدادی قوی که بتواند آن مراحل را طی کند و به بقاء بعدالفنا برسد و لازم را نیز داشته باشد، دارد که این استعداد و تیزبینی در حضرت امام(ره) وجود داشت. 🔹 ...خلافت به سیف که به آن اشاره کردم یعنی شخص چنان قدرتمند است که شأن خلافت به سیف و پیدا میکند. این ناشی از است یعنی عرفا معتقد هستند هرچه باطن، قوی‌تر باشد از مرحلۀ به مرحلۀ و از آنجا به میرسد. 📎
منبع: مقاله نقش عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره)
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f