eitaa logo
خانه طلاب جوان
8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
304 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @admin_kht 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
مردم سالاری دینی در عرفان نظری (قسمت چهارم) 🎤 گفتگو با استاد امینی نژاد ، استاد سطوح عالی فلسفه و عرفان اسلامی 📣 انسانی که همه خداخواه و اند؛ همه به طرف خیر می روند؛ غلبه خیر بر شر؛ اینکه عاقبت کار از آن است؛ این نگاه‌ها وجود دارد.[اما] چندین عامل باعث می‌شود بسیاری از عرفا به طرف بالفعل شدنش نروند. بخشی به استعدادهای خودشان بر می‌گردد. یک بحثی است که ریشه قرآنی دارد و حضرت علامه هم بحث کرده اند، بحث صراط و سُبل، که سبل متعدد در بستر است. ریشه‌اش هم مسئله استعدادهای متعدد است. بسیاری از کسانی که در فضای عرفانی قدم برمی‌دارند به لحاظ استعدادی بیش از آنکه مثلاً در سفر دوم بخواهند سیر کنند از آن‌ها بر نمی‌آید. این‌ها فقط نباید مزاحم راه باشند، ولی همین که همراهی عمومی دارد، این مقدار برایش کافی است. از جمله بحث‌های دیگری که در این مسئله داریم، مظهریت اسماء الهی است. بنا بر تحلیلهای عرفانی، ریشه تفاوت عرفا به مظهریت اسماء الهی برمیگردد. تنها عده‌ای از عارفان هستند که به لحاظ مظهریت اسماء نسبت به دیگر اسماء الهی ترند. 📣 به لحاظ تاریخی واقعاً درست نیست بگوییم عرفا دخالت‌های اجتماعی نداشته اند. قیام صفویه ریشه واضح از دل عرفا و متصوفه دارد که منجر به تسلط حکومت شیعی در ایران شد. این خیلی مهم است. باید نشست و تحلیلش کرد. چطور کردند، دست به اسلحه بردند با توجه به اینکه نگاه‌های عرفانی خانقاهی داشتند اما یک دفعه به این فضا کشیده شدند و هیچ هم احساس نکردند از فضای خودشان دور شدند. بنا به گزارش‌های موجود، ریشه های نهضت سربداران یک سری شیوخ عرفانی بودند. پس طبیعت عرفان یک بحث مفصل‌تر می‌خواهد. واقعا طبیعت انزوا و عزلت و گوشه گیری و عدم دخالت اجتماعی نیست. یکی از کسانی که توجه جدی به این فضا کرده و بحث مظهریت اسماء در ایشان قابل تأمل است، حضرت امام است. 📣 به نظرم نقطه ثقل عرفانی امام، محوری است یعنی بحث معرفت نفس نیست، نه اینکه اصلاً در کارش نباشد، نقطه ثقل روی آن نیست، بلکه روی مسئله توحید است. آن چیزی که از طبع کار عرفانی امام برمی‌آید، جریان دادن حقیقت توحید در تمام ساحت‌ها است. در بحث اینکه آیا انسان به لحاظ سلوک به درجات طریقت و حقیقت که رسید نیاز به شریعت دارد یا ندارد؛ جواب امام، جواب خاصی است. من حتی در خیلی آثار و کتاب‌ها ندیدم. ایشان می‌گوید وقتی کسی به مراتب بالا رسید، آیا نباید آن حقیقت را به تمام ساحت‌های وجودی خودش تمشی بدهد؟ این یعنی رعایت و عبودیت در تمام سطوح حتی اعضا و جوارح. امام همین اندیشه را می‌خواهد بسط اجتماعی هم بدهد. این‌ها اصول عرفانی است، در این معنا تمرکز کرده است. 📣 اسلام بسط در ابعاد هم هست. نمی‌تواند ظلم را قبول کند و لذا اینجا نزاع بین و درمی‌گیرد و ما دائم باید این فضا را بسط بدهیم و جلو ببریم. فکر می‌کنم این مسئله در امام خیلی جدی شده است، مثلاً ممکن است بسیاری از عرفا اصلاً به اندیشه اجتماعی نرسیده باشند، اندیشه اجتماعی نکته مهمی است. امام به این اندیشه اجتماعی رسیده است حالا که به اندیشه اجتماعی رسیده، میخواهد اصول و عرفانی که بسط توحید در همه ساحت‌ها است را جریان بدهد. و اتفاقاً احساس می‌کنند انبیاء و ائمه معصومین هم همین گونه عمل می‌کردند، مثل تفاوتی که بین امام و دیگر فقها در بحث ولایت فقیه است. ولایت فقیه قبلاً بوده اما خیلی با نگاه امام فرق می‌کند. یک نگاه تعبدی خاص در دیگران است. ولی امام در یک ساختار کاملاً معقول ولایت فقیه را می‌بیند لذا از کسی که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد تعجب میکنند. ایشان قائلند چارچوب اسلام یعنی ولایت فقیه. من احساس می‌کنم تلقی حضرت امام در فضای عرفانی هم به همین شکل است که حرکت انبیا را برای تشکیل حکومت می بینند. بارها حضرت امام روی این تأکید کرده است. تشکیل حکومت یعنی جریان دادن ارزش‌های انسانی و الهی به همه ساحت‌ها. 🗞 مصاحبه از نشریه ص46 متن کامل مصاحبه👇 http://www.khanetolab.ir/content/9647 خانه طلاب جوان @khanetolab
خانه طلاب جوان
📋 در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند #قسمت۲ #گفتگو حجت الاسلام سید یدالله #یزدان_پناه 🖋#اختصاص
📋 در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند ۳ حجت الاسلام سید یدالله 🖋 خانه طلاب (نشریه خط) 〰〰〰〰〰 🔰وحدت شخصیه 🔰حجابِ دانستن 🔰راهکار ایجاد عطش معنوی در خود 🔰تفاوت کیفیت سلوک اهل علم نسبت به دیگران 〰〰〰〰〰 🔸 : فايده دوم، يعنی تأثير خواندن فلسفه‌ در بُعد معنوی را اگر ممكن است بيشتر توضيح دهيد؟ 🔹 : فلسفه صدرا، در نهایت، سر از بحث درمی‌آورد؛ این مسئله، در فرد خیلی تغییر ایجاد می‌کند. او نمی‌تواند ديگر عادی باشد و هر حرفی را بزند. نمی‌تواند هر نوع بررسی را نسبت به عالَم داشته‌باشد؛ چون این معارف، این اجازه را به او نمی‌دهد. 🔹حتی صرف دانستن اینها، مؤثّر است؛ چرا که دانستن، است. حضرت امام هم تأکید می‌کنند كه باید دانست و این دانستن، حجاب است؛ ولی باید شد و با ، اینها را به قلب رساند. اگر کسی هم می‌خواهد به لحاظ معنوی اوج بگیرد، چاره آن، است؛ ولی گاهی اگر طلبه‌ای به لحاظ روحی خیلی قوی است، شاید به این نتیجه برسیم که او دیگر این‌قدر لازم ندارد که معقول بخواند؛ گرچه اگر باز هم بخواند، خیلی بهتر است. 🔹راه عمومی و کم دردسرتر و کم ‌خطرتر، راه است که در و روی می‌دهد؛ به تعبیر دیگر نه تنها در تربیت عقلانی، بلكه در هم مؤثر است. 🔹از توصیه‌هایی اساتید براي رسيدن به مراحل نهایی عرفان، اين بود كه ره چنان رو که رهروان رفتند! از خواندن این دروس، كم‌كم چنان عطشی ایجاد می‌شود که به حرکتی معنوی تبدیل می‌گردد. 🔹كسي كه اين معارف را مي‌داند، معمولاً در مقام عمل و سلوک هم راحت‌تر می‌تواند حرکت کند. می‌گویند وقتی ذکری مانند لااله‌الّاالله را می‌گویید، اگر دقیقاً نمی‌دانید به چه معناست، اثرش هم کم است. یکی از این آقایان دستور داده‌بود ذکر لااله‌الاّالله داشته‌باش و بعد گفته بود اما کدام خدا؟! باید جواب می‌داد آن خدایی که جدا نیست و همه جاست و نامتناهی است که ما به اصطلاح، جلوه او هستیم. 🔹حتی گاهی شده کسانی که از نظر علمی کار کرده‌اند و بعد تن به سلوک داده‌اند، مشکلات روحی آنها کمتر بوده است. مثلاً در وسط کار، شیطان وسوسه می‌کند؛ اما چون ایشان پایه‌های معرفتی محکمی دارند و اصل مسئله را حل کرده‌اند و فقط الآن می‌خواهند همین را که بدان یقین دارند به دل برسانند، مشكل كمتری دارند. خیلی‌ها در این مراحل از شیطان ضربه سنگینی می‌خورند. 💢 ادامه دارد... 📖📖📖📖کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @KhaneTolab
🔆 (۱۳) 🔆 🔴او بت شکنی از تبار ابراهیم بود/داغ همه اعصار/جمع عرفان و مبارزه/عصر امام خمینی🔴 💠 داغ های همه تاریخ را ما به یک باره دیدیم،چرا که ما امت آخرالزمانیم، و خمینی، این ماه بنی هاشم، بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر، در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیامبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد، خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما، ، داغی بی تسلی. 📚 امام (ره) ما را آموخت که « را با جمع کنیم» و خود بهترین شاهد بود بر این مدعا که عرفان همین مبارزه است، و از این پس دیگر چه داعیه ای می ماند برای آنان که عرفان را به مثابه امری کاملا بهانه ی واماندگی خویش می گرفتند؟ او کتاب و سنت را در وجود خویش گشود و ما دانستیم که شرط لازم است و اولیای مقرب خدا در تمام طول تاریخ همواره بر همین شیوه زیسته اند. 🌕☀️دهه شصت دهه امام خمینی بود و از این پس دهه ها هر چه بیایند به جز او انتساب نخواهند داشت.این او بود که هر آن چه در بود ظاهر کرد. حیات انسان هایی چون او نفخه ای از نفخات روح اللهی است که در تن انسان می دمد، در تن زمین مرده، و آن را می بخشد. امام خمینی انسانی چونان دیگران نبوده؛ از قبیله و آنان بود و مصداقی از مصادیق معدود «نبا عظیم»... که هر هزار سال یکی می رسد، و مراد از این«هزار»، عدد هزار نیست؛ مراد آن است که او از خیل است و مورد خطاب انما انت مذکر. 💠🔆امام خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما از یادآوران بود، از مخاطبان انما انت مذکر، که مردمان با خداوند را به آنان یادآوری کرد و بعد از چند قرن که از هبوط بشر در مصداق جمعی کلی می گذشت، چونان اسلاف خویش- از ابراهیم و اسماعیل تا محمد(ص)- دوره ای از جاهلیت را شکست و از را آغاز کرد. این عصر تازه را باید« » نام نهاد، چنان که حق آن بود که اعصار پیشین را نیز به انبیا و اوصیا و یادآوران دیگر انتساب می دادند. 🌕وجود امام خمینی و برکات آن را تنها کسانی می توانند حقیقتا درک کنند که در جست و جوی تاریخ انسان بر کره زمین- که خاستگاه تحولات ظاهری اجتماعی و اقتصادی و سیاسی حیات او نیز هست- به رجوع می کنند. هم آنان اند که در وصف امام خمینی می گویند:« او بت شکنی دیگر از تبار ابراهیم بود.» 📕آغازی بر یک پایان/شهیدآوینی 🔆🔆🔆🔆کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
🔆 (۱) 🔆 ❌ فلسفه اسلامی، مبنای همه معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است... بهترین فلاسفه ما، عارف هم بوده اند ❌ 🔴 فلسفه‌ی اسلامی - همان‌طور که شما فرمودید و درست هم گفتید - است؛ پایه‌ی دین است؛ همه‌ی معارف دینی در و انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد. 📖 ... فلسفه‌ی اسلامی، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به دین، خدا و معرفت دینی نزدیک میکرده است. فلسفه برای و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه‌ی ما - مثل ابن‌سینا و ملاّ صدرا - هم بوده‌اند. ⭕️ اصلاً آمیزش با فلسفه در فلسفه‌ی جدید - یعنی فلسفه‌ی ملاّ صدرا - به‌خاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق به‌وجود می آورد. ⛔️ ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از و و تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفه‌ی ؛ یعنی راهی که ملاّ صدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همه‌ی زخارف دنیوی بی اعتنایی کند. البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه - همین که به آن اشاره شد - رعایت کرد. 📿 اهل فلسفه‌ای که ما قبلاً دیده بودیم، همه همین‌طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیه‌ی افرادی که در زمینه‌های علمىِ حوزه کار میکردند، بهتر و زبده‌تر و شفّافتر بودند. 🎙۱۳۸۲/۱۰/۲۹ ✴️✴️✴️✴️ خانه طلاب جوان 🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
Karaneha-Final-نقش-عرفان-در-منظومه-فکری-و-رفتاری-امام-خمینی-413-432.pdf
268.5K
(۴۰) 📖 نقش در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره) 📖 ✴️ تبیین امام راحل ✳️ چرایی نیاز به از دیدگاه امام(ره) 📎 رابطه عرفان با سایر علوم اسلامی ❓چگونه امام(ره) عرفان را با گره می زند؟ ❓آیا می توان ورود عارف به سیاست و اجتماع را دانست؟ ❓آیا عرفانی که محور افکار امام است همان عرفان با قرائت است یا ؟ 🎙 🔆🔆 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
خانه طلاب جوان
#جزوات_طلبگی (۴۰) 📖 نقش #عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره) 📖 ✴️ تبیین #شخصیت امام راحل
❌ عرفان و اجتماع...بقاء بعد الفناء، ناظر به شئون اجتماعی است...شأن پایانی انبیاء و انسان کامل، حکومت است...باطن قوی تر، به خلافت به سیف می رسد ❌ 🔴 واقعیت این است اصل عرفان به لحاظ مبانی ای که در خود دارد، عارف را به سوی رهنمون میکند. بسیاری از مبانی عرفان چنین نتیجه ای به همراه دارد. ♨️ یکی دیگر از مسائلی که می تواند به عنوان مبنا در عرفان مطرح گردد، مسئلۀ بقا و فنا، یا فنا و بقای بعد فنا است. معمولا ناظر به است که نگاه به دارد. در مقام فنا تنها توحید مدنظر است؛ اما در مقام بقاء بعد الفنا هم حقّ حق و هم حق خلق را ادا میکند. ⭕️ مسئلۀ دیگر، خلافت به سیف یعنی است، که معمولا برای انبیا و انسان کامل در نظر میگیرند. همین تعبیر خلافت به سیف (خلافت با شمشیر) نشان دهندۀ مبنایی است که عارف را به سوی اجتماع و عمل اجتماعی دعوت میکند. ✴️ نکتۀ دیگر اینکه همۀ عرفا در یک حد نیستند. برخی در حد فنا متوقف شده و اصلا به بقاءبعدالفناء نمی رسند، که البته از به اصطلاح وجودی او خبر می دهد. به تعبیری آنچه که در سنت اسلامی متولد شده است براساس آموزۀ بقاء بعد الفناء است و برخی میگویند تمام قرآن کریم بر اساس همین آموزه است یعنی در عین حال که مرحلۀ فنا (توحید) در آن موج میزند، به حق خلق نیز توجه دارد. پس گاهی این مسئله به بازمی گردد و گاهی نیز امکان چنین به او داده نمیشود. به تعبیری این آموزه در عرفان هست ولی احتیاج به استعدادی قوی که بتواند آن مراحل را طی کند و به بقاء بعدالفنا برسد و لازم را نیز داشته باشد، دارد که این استعداد و تیزبینی در حضرت امام(ره) وجود داشت. ✳️ ...خلافت به سیف که به آن اشاره کردم یعنی شخص چنان قدرتمند است که شأن خلافت به سیف و پیدا میکند. این ناشی از است یعنی عرفا معتقد هستند هرچه باطن قوی تر باشد از مرحلۀ به مرحلۀ و از آنجا به میرسد. 📎 منبع: نقش عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره)/خرداد ۱۳۸۶ 🔴🔴🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام خمینی را در متن و و تعهد و ظلم‌ستیزی و می‌بیند. 📌 : عرفان آوینی عرفان خانقاه‌نشینی و سلوک صرف فردی فارغ از تعهد و مجاهدت نیست. ⭕️⭕️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓آیا فلاسفه و عرفا همه چیز را خدا می دانند؟ ❓چرا فلاسفه و عرفا را تکفیر می کنند؟ ✴️ درد و گرفتاری و تعبیرات فلاسفه و عرفا را نفهمیدند ✴️ ✳️ گمان نکنید هر کسی که حرف عرفانی زد کافر است ✳️ ♨️ موجب تاثر است که حوزه از خیرات (فلسفه و عرفان) محروم بماند ♨️ #امام_خمینی #فلسفه #عرفان 🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
❌ عرفان و اجتماع...بقاء بعد الفناء، ناظر به شئون اجتماعی است...شأن پایانی انبیاء و انسان کامل، حکومت است...باطن قوی تر، به خلافت به سیف می رسد ❌ 🔴 واقعیت این است اصل به لحاظ مبانی ای که در خود دارد، را به سوی رهنمون میکند. بسیاری از مبانی عرفان چنین نتیجه ای به همراه دارد. ♨️ یکی دیگر از مسائلی که می تواند به عنوان مبنا در عرفان مطرح گردد، مسئلۀ بقا و فنا، یا فنا و بقای بعد فنا است. معمولا ناظر به است که نگاه به دارد. در مقام فنا تنها توحید مدنظر است؛ اما در مقام بقاء بعد الفنا هم حقّ حق و هم حق خلق را ادا میکند. ⭕️ مسئلۀ دیگر، خلافت به سیف یعنی است، که معمولا برای انبیا و انسان کامل در نظر میگیرند. همین تعبیر خلافت به سیف (خلافت با شمشیر) نشان دهندۀ مبنایی است که عارف را به سوی اجتماع و عمل اجتماعی دعوت میکند. ✴️ نکتۀ دیگر اینکه همۀ عرفا در یک حد نیستند. برخی در حد فنا متوقف شده و اصلا به بقاءبعدالفناء نمی رسند، که البته از به اصطلاح وجودی او خبر می دهد. به تعبیری آنچه که در سنت اسلامی متولد شده است براساس آموزۀ بقاء بعد الفناء است و برخی میگویند تمام قرآن کریم بر اساس همین آموزه است یعنی در عین حال که مرحلۀ فنا (توحید) در آن موج میزند، به حق خلق نیز توجه دارد. پس گاهی این مسئله به بازمی گردد و گاهی نیز امکان چنین به او داده نمیشود. به تعبیری این آموزه در عرفان هست ولی احتیاج به استعدادی قوی که بتواند آن مراحل را طی کند و به بقاء بعدالفنا برسد و لازم را نیز داشته باشد، دارد که این استعداد و تیزبینی در حضرت امام(ره) وجود داشت. ✳️ ...خلافت به سیف که به آن اشاره کردم یعنی شخص چنان قدرتمند است که شأن خلافت به سیف و پیدا میکند. این ناشی از است یعنی عرفا معتقد هستند هرچه باطن قوی تر باشد از مرحلۀ به مرحلۀ و از آنجا به میرسد. 📎 منبع: نقش عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره)/خرداد ۱۳۸۶ 🔴🔴🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
🔴 مولوی که وضعش معلوم است... 🔴 💠... که دیگر وضعش معلوم است؛ مولوی که یکسره و و و و [است]؛ او هم این [گونه] است. 🔈 ۱۳۹۸/۰۲/۳٠ 📘📘 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
❌ عرفان و اجتماع...بقاء بعد الفناء، ناظر به شئون اجتماعی است...شأن پایانی انبیاء و انسان کامل، حکومت است...باطن قوی تر، به خلافت به سیف می رسد ❌ 🔴 واقعیت این است اصل به لحاظ مبانی ای که در خود دارد، را به سوی رهنمون میکند. بسیاری از مبانی عرفان چنین نتیجه ای به همراه دارد. ♨️ یکی دیگر از مسائلی که می تواند به عنوان مبنا در عرفان مطرح گردد، مسئلۀ بقا و فنا، یا فنا و بقای بعد فنا است. معمولا ناظر به است که نگاه به دارد. در مقام فنا تنها توحید مدنظر است؛ اما در مقام بقاء بعد الفنا هم حقّ حق و هم حق خلق را ادا میکند. ⭕️ مسئلۀ دیگر، خلافت به سیف یعنی است، که معمولا برای انبیا و انسان کامل در نظر میگیرند. همین تعبیر خلافت به سیف (خلافت با شمشیر) نشان دهندۀ مبنایی است که عارف را به سوی اجتماع و عمل اجتماعی دعوت میکند. ✴️ نکتۀ دیگر اینکه همۀ عرفا در یک حد نیستند. برخی در حد فنا متوقف شده و اصلا به بقاءبعدالفناء نمی رسند، که البته از به اصطلاح وجودی او خبر می دهد. به تعبیری آنچه که در سنت اسلامی متولد شده است براساس آموزۀ بقاء بعد الفناء است و برخی میگویند تمام قرآن کریم بر اساس همین آموزه است یعنی در عین حال که مرحلۀ فنا (توحید) در آن موج میزند، به حق خلق نیز توجه دارد. پس گاهی این مسئله به بازمی گردد و گاهی نیز امکان چنین به او داده نمیشود. به تعبیری این آموزه در عرفان هست ولی احتیاج به استعدادی قوی که بتواند آن مراحل را طی کند و به بقاء بعدالفنا برسد و لازم را نیز داشته باشد، دارد که این استعداد و تیزبینی در حضرت امام(ره) وجود داشت. ✳️ ...خلافت به سیف که به آن اشاره کردم یعنی شخص چنان قدرتمند است که شأن خلافت به سیف و پیدا میکند. این ناشی از است یعنی عرفا معتقد هستند هرچه باطن قوی تر باشد از مرحلۀ به مرحلۀ و از آنجا به میرسد. 📎 منبع: نقش عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره)/خرداد ۱۳۸۶ 🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
عرفان و اجتماع...بقاء بعد الفناء، ناظر به شئون اجتماعی است...شأن پایانی انبیاء و انسان کامل، حکومت است...باطن قوی تر، به خلافت به سیف می رسد ❌ 🔴 واقعیت این است اصل عرفان به لحاظ مبانی ای که در خود دارد، عارف را به سوی رهنمون میکند. بسیاری از مبانی عرفان چنین نتیجه ای به همراه دارد. ♨️ یکی دیگر از مسائلی که می تواند به عنوان مبنا در عرفان مطرح گردد، مسئلۀ بقا و فنا، یا فنا و بقای بعد فنا است. معمولا ناظر به است که نگاه به دارد. در مقام فنا تنها توحید مدنظر است؛ اما در مقام بقاء بعد الفنا هم حقّ حق و هم حق خلق را ادا میکند. ⭕️ مسئلۀ دیگر، خلافت به سیف یعنی است، که معمولا برای انبیا و انسان کامل در نظر میگیرند. همین تعبیر خلافت به سیف (خلافت با شمشیر) نشان دهندۀ مبنایی است که عارف را به سوی اجتماع و عمل اجتماعی دعوت میکند. ✴️ نکتۀ دیگر اینکه همۀ عرفا در یک حد نیستند. برخی در حد فنا متوقف شده و اصلا به بقاءبعدالفناء نمی رسند، که البته از به اصطلاح وجودی او خبر می دهد. به تعبیری آنچه که در سنت اسلامی متولد شده است براساس آموزۀ بقاء بعد الفناء است و برخی میگویند تمام قرآن کریم بر اساس همین آموزه است یعنی در عین حال که مرحلۀ فنا (توحید) در آن موج میزند، به حق خلق نیز توجه دارد. پس گاهی این مسئله به بازمی گردد و گاهی نیز امکان چنین به او داده نمیشود. به تعبیری این آموزه در عرفان هست ولی احتیاج به استعدادی قوی که بتواند آن مراحل را طی کند و به بقاء بعدالفنا برسد و لازم را نیز داشته باشد، دارد که این استعداد و تیزبینی در حضرت امام(ره) وجود داشت. ✳️ ...خلافت به سیف که به آن اشاره کردم یعنی شخص چنان قدرتمند است که شأن خلافت به سیف و پیدا میکند. این ناشی از است یعنی عرفا معتقد هستند هرچه باطن قوی تر باشد از مرحلۀ به مرحلۀ و از آنجا به میرسد. 📎 منبع: نقش عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره)/خرداد ۱۳۸۶ 🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
فلسفه اسلامی، مبنای همه معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است... بهترین فلاسفه ما، عارف هم بوده اند ❌ 🔴 فلسفه‌ی اسلامی - همان‌طور که شما فرمودید و درست هم گفتید - است؛ است؛ همه‌ی در و انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد. 📖 ... فلسفه‌ی اسلامی، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به دین، خدا و معرفت دینی نزدیک میکرده است. فلسفه برای و پیدا کردن یک از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه‌ی ما - مثل ابن‌سینا و ملاّ صدرا - هم بوده‌اند. ⭕️ اصلاً آمیزش با  در فلسفه‌ی جدید - یعنی فلسفه‌ی ملاّ صدرا - به‌خاطر این است که فلسفه  و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق به‌وجود می آورد. ⛔️ ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از و و تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفه‌ی ؛ یعنی راهی که ملاّ صدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همه‌ی زخارف دنیوی بی اعتنایی کند. البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه - همین که به آن اشاره شد - رعایت کرد. 📿 اهل فلسفه‌ای که ما قبلاً دیده بودیم، همه همین‌طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیه‌ی افرادی که در زمینه‌های علمىِ حوزه کار میکردند، بهتر و زبده‌تر و شفّافتر بودند. 🎙۱۳۸۲/۱۰/۲۹ ✴️✴️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
🌅 ☝️☝️ 🔴 پاسخ رهبر انقلاب به: ❓چرا درسهای و در قم زیاده شده است؟ ✅✅ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
Karaneha-Final-نقش-عرفان-در-منظومه-فکری-و-رفتاری-امام-خمینی-413-432.pdf
268.5K
(۴۰) 📖 نقش در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره) 📖 ✴️ تبیین امام راحل ✳️ چرایی نیاز به عرفان نظری از دیدگاه امام(ره) 📎 رابطه عرفان با سایر علوم اسلامی ❓چگونه امام(ره) عرفان را با سیاست گره می زند؟ ❓آیا می توان ورود عارف به سیاست و اجتماع را دانست؟ ❓آیا عرفانی که محور افکار امام است همان عرفان با قرائت است یا ؟ 🎙 🔆🔆 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
Karaneha-Final-نقش-عرفان-در-منظومه-فکری-و-رفتاری-امام-خمینی-413-432.pdf
268.5K
📖 نقش در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره) 📖 ✴️ تبیین امام راحل ✳️ چرایی نیاز به عرفان نظری از دیدگاه امام(ره) 📎 رابطه عرفان با سایر علوم اسلامی ❓چگونه امام(ره) عرفان را با سیاست گره می زند؟ ❓آیا می توان ورود عارف به سیاست و اجتماع را دانست؟ ❓آیا عرفانی که محور افکار امام است همان عرفان با قرائت است یا ؟ 🎙 🔆🔆 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
خانه طلاب جوان
💠 شأن پایانی انبیاء و انسان کامل، حکومت است/باطن قوی تر، به خلافت به سیف می رسد 💠 ✅ واقعیت این است اصل عرفان به لحاظ مبانی ای که در خود دارد، عارف را به سوی رهنمون میکند. بسیاری از مبانی عرفان چنین نتیجه ای به همراه دارد. ♨️ یکی دیگر از مسائلی که می تواند به عنوان مبنا در عرفان مطرح گردد، مسئلۀ بقا و فنا، یا فنا و بقای بعد فنا است. معمولا ناظر به است که نگاه به دارد. در مقام فنا تنها توحید مدنظر است؛ اما در مقام بقاء بعد الفنا هم حقّ حق و هم حق خلق را ادا میکند. ❇️ مسئلۀ دیگر، خلافت به سیف یعنی است، که معمولا برای انبیا و انسان کامل در نظر میگیرند. همین تعبیر خلافت به سیف (خلافت با شمشیر) نشان دهندۀ مبنایی است که عارف را به سوی اجتماع و عمل اجتماعی دعوت میکند. ✴️ نکتۀ دیگر اینکه همۀ عرفا در یک حد نیستند. برخی در حد فنا متوقف شده و اصلا به بقاءبعدالفناء نمی رسند، که البته از به اصطلاح وجودی او خبر می دهد. به تعبیری آنچه که در سنت اسلامی متولد شده است براساس آموزۀ بقاء بعد الفناء است و برخی میگویند تمام قرآن کریم بر اساس همین آموزه است یعنی در عین حال که مرحلۀ فنا (توحید) در آن موج میزند، به حق خلق نیز توجه دارد. پس گاهی این مسئله به بازمی گردد و گاهی نیز امکان چنین به او داده نمیشود. به تعبیری این آموزه در عرفان هست ولی احتیاج به استعدادی قوی که بتواند آن مراحل را طی کند و به بقاء بعدالفنا برسد و لازم را نیز داشته باشد، دارد که این استعداد و تیزبینی در حضرت امام(ره) وجود داشت. ✳️ ...خلافت به سیف که به آن اشاره کردم یعنی شخص چنان قدرتمند است که شأن خلافت به سیف و پیدا میکند. این ناشی از است یعنی عرفا معتقد هستند هرچه باطن قوی تر باشد از مرحلۀ به مرحلۀ و از آنجا به میرسد. 📎 منبع: نقش عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره)/خرداد ۱۳۸۶ ✅✅ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓آیا فلاسفه و عرفا همه چیز را خدا می دانند؟ ❓چرا فلاسفه و عرفا را تکفیر می کنند؟ ✴️ درد و گرفتاری و تعبیرات فلاسفه و عرفا را نفهمیدند ✳️ گمان نکنید هر کسی که حرف عرفانی زد کافر است ♨️ موجب تأثر است که حوزه از خیرات (فلسفه و عرفان) محروم بماند 🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
🔴او بت شکنی از تبار ابراهیم بود/داغ همه اعصار/جمع عرفان و مبارزه/عصر امام خمینی🔴 💠 داغ های همه تاریخ را ما به یک باره دیدیم،چرا که ما امت آخرالزمانیم، و خمینی، این ماه بنی هاشم، بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر، در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیامبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد، خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما، ، داغی بی تسلی. 📚 امام (ره) ما را آموخت که « را با جمع کنیم» و خود بهترین شاهد بود بر این مدعا که عرفان همین مبارزه است، و از این پس دیگر چه داعیه ای می ماند برای آنان که عرفان را به مثابه امری کاملا بهانه ی واماندگی خویش می گرفتند؟ او کتاب و سنت را در وجود خویش گشود و ما دانستیم که شرط لازم است و اولیای مقرب خدا در تمام طول تاریخ همواره بر همین شیوه زیسته اند. 🌕☀️دهه شصت دهه امام خمینی بود و از این پس دهه ها هر چه بیایند به جز او انتساب نخواهند داشت.این او بود که هر آن چه در بود ظاهر کرد. حیات انسان هایی چون او نفخه ای از نفخات روح اللهی است که در تن انسان می دمد، در تن زمین مرده، و آن را می بخشد. امام خمینی انسانی چونان دیگران نبوده؛ از قبیله و آنان بود و مصداقی از مصادیق معدود «نبا عظیم»... که هر هزار سال یکی می رسد، و مراد از این«هزار»، عدد هزار نیست؛ مراد آن است که او از خیل است و مورد خطاب انما انت مذکر. 💠🔆امام خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما از یادآوران بود، از مخاطبان انما انت مذکر، که مردمان با خداوند را به آنان یادآوری کرد و بعد از چند قرن که از هبوط بشر در مصداق جمعی کلی می گذشت، چونان اسلاف خویش- از ابراهیم و اسماعیل تا محمد(ص)- دوره ای از جاهلیت را شکست و از را آغاز کرد. این عصر تازه را باید« » نام نهاد، چنان که حق آن بود که اعصار پیشین را نیز به انبیا و اوصیا و یادآوران دیگر انتساب می دادند. 🌕وجود امام خمینی و برکات آن را تنها کسانی می توانند حقیقتا درک کنند که در جست و جوی تاریخ انسان بر کره زمین- که خاستگاه تحولات ظاهری اجتماعی و اقتصادی و سیاسی حیات او نیز هست- به رجوع می کنند. هم آنان اند که در وصف امام خمینی می گویند:« او بت شکنی دیگر از تبار ابراهیم بود.» 📕آغازی بر یک پایان/شهیدآوینی 🔆🔆🔆🔆کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📒کلام ولایت 🖋حوزه 📚| خوب است که فلسفه در حوزۀ علمیّه باشد! 🔸بعضی از آقایانِ بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درس‌های و و این حرف‌ها در قم زیاد شده. 🔸بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند؛ کمااینکه الان می‌بینیم بعضی از افرادی که در غیر قم به‌عنوان فلسفه‌دان شناخته میشوند و مطرح میشوند، اطّلاعاتشان از فلسفه سطحی است؛ نه اینکه اطّلاع ندارند امّا اطّلاعاتشان عمیق نیست، سطحی است؛ یک چیزی خوانده‌اند و یک اصطلاحی را بر زبان جاری میکنند؛ خب این خوب نیست. خوب است که در خود قم باشد، در حوزه‌ی علمیّه باشد. تهران هم همین‌جور؛ حوزه‌ی علمیّه‌‌ی تهران هم که یک روزی مرکز علوم عقلی بوده. 🔸امروز اگر چنانچه تدریس فلسفه و تدریس علوم عقلی در آن رواج پیدا بکند، این به ‌نظر ما یک چیز بسیار خوب و مفیدی خواهد بود ان‌شاءالله. ۱۳۹۷/۰۲/۰۳ @khanetolab
📙📙📙مکتب امام خمینی📕📕📕 💠چرا شرح تحریرالوسیله را نوشتم؟ 🔰آیت الله العظمی فاضل لنکرانی 📌‏در زمینه علمی امام مقامات متعددی داشتند این از دیگر ویژگیهای ایشان بود که در رشته‏‏‌‏‏های گوناگون، ، ، ، ، و متخصص بودند. ولی از این رشته‏‏‌‏‏ها، آنی که با مقام تناسب داشت، فقه و اصول بود. متأسفانه افرادی آگاهانه یا ناخودآگاه در صدد بودند که برای جلوگیری از رشد و گسترش اندیشه‏‏‌‏‏های امام، مقام فقه و اصول ایشان را کوچک جلوه دهند و حتی صلاحیت مرجعیت تقلید را از ایشان سلب کنند. در این رابطه شخصاً حساسیت موضوع را درک کردم و از موقعیت تبعیدم در شهرستان یزد استفاده کردم و شرحی بر کتاب شریف «تحریرالوسیله» امام که در حقیقت یک دوره فقه از اول باب «طهارت» تا آخر باب «دیات» هست به رشته تحریر درآوردم. برای این کارم دو هدف در نظر داشتم اول اینکه اشتغالات علمی‌ام محفوظ باشد و دیگر تشریح موقعیت فقهی و اصولی امام و جایگاه بلندی که در این علم دارند. در همان اوایل تبعیدم تصمیم گرفتم که یک کاری که جنبه علمی و انقلابی دارد به انجام برسانم. البته با حفظ این معنا که ساواک پی به کارم نبرد.‏ (نشریه حضور شماره اول) @KHANETOLAB
🔸«امام خمینی در سال های قبل از وقوع انقلاب»🔸 🔻معرفی نویسنده: استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی در دانشگاه برکلی است. زمینه تخصصی الگار تاریخ در ایران و تصوف است. الگار بعدها به دین اسلام و سپس به مذهب تشیع گرویده‌است. وی همچنین آثاری از متفکران سیاسی شیعه از جمله کتاب ولایت فقیه اثر امام خمینی و آثاری از علی شریعتی، مرتضی مطهری، سید محمود طالقانی را به انگلیسی ترجمه کرد. مهمترین اثر او کتاب دین و دولت در ایران: نقش علما در دوره قاجار است، که پایان نامه دکتری اوست. 📃 گوشه ای از مقاله حامد الگار، ترجمه عادله حاجی میرزایی: ✍️ اهمیت [کتاب] (از آثار عرفانی امام ) به خاطر معرفت گسترده ای كه در آن آمده نیست، بلكه به خاطر تبحر عملی كاملی است كه در هنر عرفان نهفته در آن وجود دارد؛ این اثر برای درك اندیشه ها و قواعد رسیده از گذشته نیست بلكه جلوه و ثمره نگاهی توانمند و اصیل است. سید فهری (آیت‌الله سید احمد فهری زنجانی) در این باره گفته است: «روشن است كه [امام خمینی] درباره هر آنچه كه نوشته است، دانش عملی داشته است.» ✍️ با وجود آن كه مشخص شده امام خمینی آثار دیگری با ماهیت عرفانی و شهودی نگاشته است، لكن گونه متفاوتی از دغدغه ها پس زمینه زندگی او را اشغال كرده بود. به هر حال این تربیت اولیه و عمیق در و نباید به عنوان دوره ای گذرا تلقی شود، زیرا این مسئله به شدت در شكل گیری اجتماعی كامل او به عنوان یك رهبر سیاسی و مذهبی نقش به سزایی داشت. وسعت و جامعیت آموزش و علایق او به عنوان یك عالم، او را قادر ساخت تا فراتر از علایق محدود یك فقیه متعارف عمل كند. در حقیقت تعداد عالمانی كه به طور یكسان در فقه و عرفان مسلط بودند، كسانی كه از لقب سنتی ذوالجناحین استفاده می كنند به ویژه در دوره معاصر بسیار كم است. هنگامی كه استادی در تعالیم باطنی و ظاهری و علایق انقلابی و شدید امام خمینی با فضای سیاسی همراه شد، قابل درك خواهد بود كه چرا بسیاری از ایرانی ها، وی را به عنوان چهرها ی منحصر به فرد و بی نظیر تلقی می كنند، كسی كه به طور ایده آل در وجود خویش ویژگی های یك معلم، عالم و مبارز و متفكر را داراست. ✍️ از این رو است كه تلفیق ساده عرفان با فعالیت های بعدی او چون تعلیم فقه و مبارزه فعالانه علیه سلطنت كه از ۱۹۶۲ به بعد آغاز شد، محل سئوال نیستند؛ زیرا این فعالیتها به طور بارزی با گرایش روحانی و معنوی امام خمینی در هم آمیخته بودند. یكی از مواردی كه باعث می شد تا جلسات درس وی برای طلاب جذابتر و پویاتر از استادان دیگر باشد توانایی او برای ایجاد ارتباط میان جزئیات تخصصی شرع با دغدغه های مابعدالطبیعه و معنوی امام بود؛ یا به عبارت دیگر «توانایی او در نشان دادن مطابقت شریعت با منطق عرفان و نیز مطابقت عرفان با منطق شریعت بود.» گفته می شود كه امام خمینی باعث به وجود آمدن « انقلابی در فقه » شد و این انقلاب به واسطه دیدگاه او یعنی آنچه را كه میتوان در معنایی خاص، نسبیت در فقه نامید امكان پذیر شده است. ✍️ به نظر می رسد خالص سازی نگاه و اراده ای كه در عرفان وجود دارد، همانند فعالیت سیاسی، به عنوان نوعی انقلاب درونی كه در طول زمان به طور طبیعی همتای بیرونی خود را به وجود آورده است در خدمت امام خمینی بوده است. در این رابطه شایسته توجه است كه او بیان ارزش معیار را به علی ابن ابی طالب می دهد كه او آن را در آستانه حركت به سوی نبرد با معاویه در معنای درونی بیان داشت؛ و شاهد این امر به این شرح است: وقتی كه یك انسانی آدم شد به این مسائل عمل می كند، زراعت هم می كند، لكن زراعتی كه برای خداست، جنگ هم می كند. همه این جنگهایی كه در مقابل كفار و در مقابل ستمگرها شده از اصحاب توحید و از این دعاخوانها بوده[است]. خانه طلاب جوان @khaneTolab
🔶 دعوى اخلاص 🔻 گر تو ‏زاده هستى، عَلّم الَاسما چه شد؟ «قابَ قَوْسَينت» كُجا رفته است، «أَوْ أَدْنى» چه شد؟ بر فراز دار فرياد «أَنَا الحَق» مى‏زنى‏، حق‏طلب! انيَّت و انّا چه شد؟ اگر هستى، بكَن اين را، دم زدن از خويشتن با بوق و با كرنا چه شد؟ زُهد مفروش اى قلندر! آبروى خود مريز، زاهد ار هستى تو، پس اقبال بر چه شد؟ اين عبادتها كه ما كرديم خوبش است‏، دعوى اخلاص با اين ها چه شد؟ مُرشد! از دعوت بسوى خويشتن بردار دست‏، «لا الهت» را شنيدستم ولى «الّا» چه شد؟ ماعر بى‏مايه! بشكن خامِه آلوده‏ات‏، كم دل‏آزارى نما، پس از پروا چه شد؟ 📗 ديوان امام (ره)؛ ص94 (ره) 📚📚 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
ای عشق ببار بر سرم رحمت خویش ای عقل مرا رها کن از زحمت خویش از عقل بریدم و به او پیوستم شاید کشدم به لطف در خلوت خویش 📗 دیوان امام، ص 216 🌙🌙 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
عرفان و اجتماع 🔷 واقعیت این است اصل به لحاظ مبانی‌ای که در خود دارد، عارف را به سوی رهنمون می‌کند. بسیاری از مبانی عرفان چنین نتیجه ای به همراه دارد. 🔶 یکی دیگر از مسائلی که می‌تواند به عنوان مبنا در عرفان مطرح گردد، مسئلۀ بقا و فنا، یا فنا و بقای بعد فنا است. معمولا ناظر به است که نگاه به دارد. در مقام فنا تنها توحید مدنظر است؛ اما در مقام بقاء بعد الفنا هم حقّ حق و هم حق خلق را ادا میکند. 🔹 مسئلۀ دیگر، خلافت به سیف یعنی است، شأن پایانی که معمولا برای انبیا و انسان کامل در نظر میگیرند. همین تعبیر خلافت به سیف (خلافت با شمشیر) نشان دهندۀ مبنایی است که عارف را به سوی اجتماع و عمل اجتماعی دعوت می‌کند. 🔸 نکتۀ دیگر اینکه همۀ عرفا در یک حد نیستند. برخی در حد فنا متوقف شده و اصلا به بقاء بعد الفناء نمی رسند، که البته از ضعف به اصطلاح وجودی او خبر می دهد. به تعبیری آنچه که در سنت اسلامی متولد شده است براساس آموزۀ بقاء بعد الفناء است و برخی می‌گویند تمام قرآن کریم بر اساس همین آموزه است یعنی در عین حال که مرحلۀ فنا (توحید) در آن موج میزند، به حق خلق نیز توجه دارد. پس گاهی این مسئله به نقص وجودی عارف بازمی گردد و گاهی نیز امکان چنین به او داده نمیشود. به تعبیری این آموزه در عرفان هست ولی احتیاج به استعدادی قوی که بتواند آن مراحل را طی کند و به بقاء بعدالفنا برسد و لازم را نیز داشته باشد، دارد که این استعداد و تیزبینی در حضرت امام(ره) وجود داشت. 🔹 ...خلافت به سیف که به آن اشاره کردم یعنی شخص چنان قدرتمند است که شأن خلافت به سیف و پیدا میکند. این ناشی از است یعنی عرفا معتقد هستند هرچه باطن، قوی‌تر باشد از مرحلۀ به مرحلۀ و از آنجا به میرسد. 📎
منبع: مقاله نقش عرفان در منظومه فکری و رفتاری امام خمینی(ره)
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f