با دلی پرغم سیه پوش عزایت می شوم آستان بوس حریم باصفایت می شوم از دعای حضرت زهرا و لطف بی حَدش باز هم مهمان بَزم روضه هایت می شوم تا که حرف از کاظمین و مرقد تو می شود جان تو بَدجور دلتنگ هوایت می شوم چشم را می بَندم و همراه کفترهای توس زایر بارانی صحن و سرایت می شوم پشت سر باب الجَواد و رو به رو باب المُراد هر طرف رو می کنم غرق عطایت می شوم پَر شکسته می کِشم خود را به سمت و سوی تو مُعتکف در گوشه ی ایوان طلایت می شوم با دعایت رزق ما قطعا شهادت می شود عاقبت یک روز مشمول دعایت می شوم @nohe_sonnati