🌴
مدينه در محاصره دشمن و تنها پشتيبان، فرشته الهى
👳🏻♂ سعيد بن مسيّب - كه يكى از اصحاب و ياران امام سجّاد، حضرت زين العابدين عليه السّلام است - حكايت كند:
⚔ در آن هنگامى كه دشمن به شهر مدينه طيّبه حمله و هجوم آورد و تمام اموال و ثروت مسلمان ها را چپاول كرده و به غارت بردند، مدّت سه شبانه روز اطراف مسجد النّبىّ (صلّى اللّه عليه و آله) در محاصره دشمن قرار گرفت.
🕌 و در طىّ اين مدّت، ما به همراه
#امام_سجاد (عليه السّلام) بر سر قبر مطهّر حضرت رسول (صلّى اللّه عليه و آله) مى آمديم؛ و زيارت مى كرديم و نماز مى خوانديم، ولى هرگز دشمن متوجّه ما نمى شد و ما را نمى ديد!!
👌🏻و هنگامى كه كنار قبر مطهّر مى رسيديم ، حضرت سجّاد (عليه السّلام) سخنانى را با قبر مطرح و زمزمه مى نمود كه ما متوجّه آن سخنان نمى شديم!
🏇 در يكى از همين روزها در حالتى كه مشغول زيارت قبر مطهّر بوديم و حضرت نيز با قبر مطهّر و مقدّس جدّش سخن مى گفت، ناگاه مردى اسب سوار را ديديم، در حالتى كه لباس سبز پوشيده بود و سلاحى در دست داشت، بر ما وارد شد.
🗡 و چون هر يك از نيروى دشمن مى خواست به قبر شريف جسارتى كند، آن اسب سوار با سلاح خود به آن شخص مهاجم اشاره مى نمود و بدون آن كه آسيبى به او برسد، در دم به هلاكت مى رسيد.
💎 و پس از آن كه مدّت قتل و غارت پايان يافت و دشمنان از شهر مدينه طيّبه بيرون رفتند، امام سجّاد حضرت زين العابدين (عليه السّلام) تمامى زيور آلات زنان بنى هاشم را جمع آورى نمود؛ و خواست كه آن هدايا را به رسم تشكّر و قدردانى، تقديم آن اسب سوار سبزپوش نمايد؛
🏇 ليكن او خطاب به امام زين العابدين (عليه السّلام) كرد و اظهار داشت:
🦋 يابن رسول اللّه! من يكى از ملائكه الهى هستم كه چون دشمن به شهر مدينه طيّبه و همچنين به اهالى آن حمله كرد، از خداوند متعال اجازه خواستم تا حامى و پشتيبان شما باشم. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۱، ح ۲۱، مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۲۸۴.
📗 چهل داستان و چهل حديث از إمام زين العابدين (عليه السّلام)، عبداللّه صالحى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔
eitaa.com/partoweshraq
🆔
splus.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه