🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی#ایلای🌱
به قلم پاک #یاس
دیگه نتونستم خوددار باشم
با صدایی که سعی میکردم بالاتر نره گفتم
__معلوم هست چی دارید میگید
آیسو برای من با آیدینم فرقی نداره
اینو نه تنها تو حرف تو عملم نشون دادم
همیشه هم دختر خودم باقی میمونه
چه مادرش باشه چه نباشه
شماهام بهتره با این حرفاتون ذهن بچه رو خراب نکنید
اون یه دختر بچه است با روحیه حساس
نمیشه که یه دفعهای اومد گفت
از امروز یه جای دیگه با یه خانواده دیگه زندگی میکنی
شما مگه سر جمع آیسو رو چند بار دیدین
چقدر میشناسینش که اومدین اونو از خانوادش جدا کنید
ثریا خانم میون حرفم پرید و گفت
__خانواده آیسو ماییم
شما که خودتون وکیلید
باید اینجور چیزا رو بهتر بدونید
در عین حال که خواستم احترامشون حفظ بشه کمی با تشر گفتم
_خانم محترم قانونو برای من یادآوری نکنید
قانون قانون
بله قانون حق را به شما میده
بعد ایلای حضانتش میرسه به شما
ممنون که رفتین تحقیق کردین و مدام دارین قانون رو به من یاد میدین
خانم محترم ما داریم از نوه شما صحبت میکنیم
یه دختر بچه ۷ ساله که شما اونو ۷ ساعت هم ندیدین تا حالا
و حالا اومدین از سرپرستی و قیومیت او صحبت میکنید
اصلا دل این بچه براتون مهمه
الان پیش خودش چی فکر میکنه
فکر نمیکنید با یه دو دوتا به این نتیجه میرسه که مادرش دیگه تو این دنیا نیست
بغضم گرفته بود ولی ادامه دادم
__که باید از این خونه و برادرش و کسایی که دوست داره دل بکنه
آیسو به من بابا میگه
این برای یه بزرگسال بالغ هم سخته چه برسه به یه دختر بچه ۷ ساله
ثریا خانم انگار قصد کوتاه آمدن نداشت که با طعنه و کنایه گفت
__نکنه نگران اون خونه و حساب بانکیش هستین
که به نامش زدین
نترسین ما از اسب افتادیم ولی از اصل نیفتادیم
چشممون دنبال پول شما نیست
معصومه خانم انگار فهمید که مامانش زیاد از حد داره تند میره
خواست اعتراض کنه ولی قبل از معصومه خانوم حسین آقا اعتراض کرد و گفت
_مامان یه لحظه اجازه بده
ولی ثریا خانم آرام گفت
__مگه دروغ میگم شاید فکر میکنن ما چشممون دنبال اون خونه است...
🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌
🍃🍃🌸
#تجربه#مشاوره#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c@Fatemee113 🍃🌸