📌 روایت بیرجند بخش بیست‌وششم یه دفعه مجری پشت بلندگو اعلام کرد : پسر بچه‌ای چهار ساله به نام «آریا» بین جمعیت مادرش رو گم کرده، مادر بچه بی‌قراره ... هنوز حرفش تمام نشده بود که از جلو جمعیت یکی داد زد: اینجاست؟! بچه را دست به دست رساندند به مجری. مجری می‌گفت: خانم آرام باش بچه پیدا شد. چه حس خوبی بود. همدلی و مهربانی این ملت توصیف شدنی نیست... خیلی سعی کردم خودم را به آن مادر برسانم تا حال و هوایش را روایت کنم ‌اما سیل جمعیت مانع می‌شد. ادامه دارد... محمدصالح قدیری | از پنج‌شنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۰۹:۰۰ | ــــــــــــــــــــــــــــــ *🇮🇷 | روایت مردم ایران* @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا