چرا تو رفته‌ای من زنده هستم سراسر از غمت آکَنده هستم برای مادری شش‌ماه کم بود نشد شیرت دهم شرمنده هستم به قربون گلوی پاره‌ی تو رباب خسته شد آواره‌ی تو شبیه اُستُنِ حنانه از هجر بنالد چوبه‌ی گهواره‌ی تو بریده حنجرم لالا لالایی علی اصغرم لالا لالایی چه جوری دل ز من کندی و رفتی نگفتی مادرم لالا لالایی تو که قربونی قحطی آبی چی می‌شه باز به روی پام بخوابی اگرچه کاکُلِ تو گشته خونی هنوزم کودک ناز ربابی مرا از پِی، چهل منزل دواندی بمیرد مادرت بی‌شیر ماندی عزیزم جای شکرش باز باقیست به زیر سُمِّ مَرکب‌ها نماندی تو که بر روی نیزه قرص ماهی به دست کوتَهِ مادر نگاهی فقط من نه همه عالم بپرسند شدی کشته به چه جرم و گناهی @raziolhossein