تفسیر ناروای از آیه۲۸ آل‌عمران برای تئوریزه‌ کردن ! نقدِ دوم [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ✅ بخشی از ترجمه تفسير الميزان: «اگر ما كفار را اولياى خود بگيريم خواه ناخواه با آنان امتزاج روحى پيدا كرده‏ايم، امتزاج روحى هم ما را مى‏كشاند به اينكه مطیع آنان شويم، و از اخلاق و ساير شؤون حياتى آنان متاثر گرديم، (زيرا كه نفس انسانى خو پذير است)، و آنان مى‏توانند در اخلاق و شئون زندگی ما تصرف کنند... 🔴بیان اين اوصاف براى تفسير فرمانِ "مؤمنين نبايد كافران را اولياى خود بگيرند، و به مؤمنين ديگر اعتنا نكنند" در حقيقت سبب حكم و علت آن را بيان نموده تا بفهماند دو صفت كفر و ايمان به خاطر تضاد و بينونتى است كه بين آن دو هست، قهرا همان بينونت و فاصله و تضاد به دارندگان صفت كفر با صفت ايمان نيز سرايت مى‏كند، در نتيجه آن دو را از نظر معارف و عقائد و اخلاق از هم جدا مى‏كند، ديگر راه سلوك به سوى خداى تعالى و ساير شؤون حياتى آن دو يكى نخواهد بود، 🔘نتيجه اين جدايى هم اين مى‏شود كه ممكن نيست بين آن دو ولايت و پيوستگى برقرار باشد، چون ولايت موجب اتحاد و امتزاج است، و اين دو صفت كه‏ در اين دو طايفه وجود دارد موجب تفرقه و بينونت است، و وقتى يك فرد مؤمن نسبت به كفار ولايت داشته باشد، و اين ولايت قوى هم باشد، خود به خود خواص ايمانش و آثار آن فاسد گشته، و به تدريج اصل ايمانش هم تباه مى‏شود. 🔻و به همين جهت است كه در دنبال آيه مورد بحث اضافه كرد: "وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‏ءٍ" و سپس اضافه كرد" إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً" 🔹در جمله اول فرمود كسى كه چنين كند هيچ ارتباطى با حزب خدا ندارد، و در جمله دوم، مورد تقيه را استثنا كرد، چون تقيه معنايش اين است كه مؤمن از ترس كافر اظهار ولايت براى او مى‏كند، و حقيقت ولايت را ندارد.» (المیزان، ج‏3 ؛ ص236) 🔸ب) موضع لزوم تقیه، متفاوت از موضع وجوب جهاد یا امر به معروف است. این‌که در عصر غیبت، رابطه تقیه با احکام دیگری همچون جهاد، امر به معروف و نهی از منکر یا دفاع از مظلومین چیست، بحثی مفصل می‌طلبد. علاقمندان به کتاب «موسوعه الامام المهدی» شهید سید محمد صدر مراجعه نمایند. اجمالا در جایی که امر به معروف یا جهاد واجب است، تقیه، عزلت و کنار کشیدن از میدان حرام است و در جایی که تقیه و عزلت، واجب است، اقدام حرام.(«موسوعه الامام المهدی، تاریخ الغیبه الکبری، ج2، ص397 تا 452) 🔸 ج) برخلاف گفته محلاتی، تقیه در آیه، معنای اصطلاحی خود را دارد. تقیه در آیه به همان معنای مصطلح است و حکم تقیه اختصاصی به تقیه میان مذاهب اسلامی ندارد و شامل تقیه از غیر مسلمانان هم می‌شود. لذا در کتاب یاد شده به آیه مورد بحثِ سروش محلاتی یعنی آیه 28 سوره آل عمران اشاره می‌کند و به این عمومیت معنای تقیه تصریح می‌کند، چرا که این آیه، تقیه از کفار را مطرح کرده است، ضمن این‌که قضیه تقیه جناب عمار یاسر از مشرکان، نیز قصه‌ای معروف است. و ملاک تقیه نیز اختصاصی به تقیه میان مذاهب اسلامی ندارد.(همان، ج2، ص 450) 🔴تحمیل برداشت‌های سیاست‌زده و سطحی به قرآن کریم، جدای از آن که وجاهت علمی ندارد و مورد پذیرش عالمان و فرهیختگان واقع نمی‌شود، مصداق بارز و است. ارائه این سنخ تفسیرهای جهت‌دار و مغرضانه از قرآن کریم همواره مورد نقد و شماتت عالمانِ شیعی قرار داشته‌ است. ممکن است معدود افرادی با سوابق حوزوی نیز پیدا شوند که به هر دلیل از ملکه بی‌بهره بوده، مبتلا به باشند اما آنان نباید به خود اجازه دهند که ترس‌شان را مبنای تئوری‌بافی برای پذیرش ولایت کفار و استکبار قرار دهند و بدتر آنکه این برداشت ناروا را به منابع دینی و خصوصا قرآن کریم نسبت دهند! 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053