#پرونده_ویژه
تیغ و تحریف!
روایتی از
#تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با
#مشروعیت_زدایی از نظام اسلامی
⭕️یادداشت دوم:
داوود
#فیرحی؛ تئوری پردازی برای
#آشوب یا تریدپراکنی در مبانی؟!
نقد سخنرانی 5شهریور۹۹
💥اختصاصی/ مصطفی معمار
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه1 از 3]
🔹هر ساله فرا رسیدن ماه محرم فرصتی است برای بازخوانی واقعه تاریخی عاشورا از زوایای مختلف و ارائه تحلیلهای گوناگون با رویکردهای مختلف که در عین اینکه فرصت است اما طبیعتا ممکن است برخی آسیبها را در پی داشته باشد.
دقت نظر اندیشمندان اسلامی و اصحاب دین، فرصت بسیار مناسبی را جهت آشکار شدن زوایای پنهان پدیده عاشورا فراهم میکند اما در عین حال باید مراقب بود تا در میان تکثرات تحلیلی،
#گفتارهای_تحریفآمیز جایگزین
#حقایق_تاریخی و سخنان فنی و عالمانه نشوند و اصالت و ارزشهای حسینی در معرض آفات قرار نگیرد و فرهنگ عاشورا کما هو حقه حفظ و صیانت شود.
🔻این نوشتار کوتاه در صدد است تا با همین رویکرد و انگیزه به تحلیل سخنرانی جناب آقای فیرحی در عاشورای امسال بپردازد.
🔹دکتر داوود فیرحی، در پنجم شهریور امسال در پویش "هرخانه یک حسینیه" که توسط بیژن عبدالکریمی بصورت مجازی برگزار شد، به تحلیل اتفاقات صدر اسلام پرداخت.
🔹سخنرانی آقای فیرحی برپایه چند قیاس مرکب استوار است و او کلام خود را با تقسیمبندی حکومتها شروع می کنند که:
یا مشروعاند و یا نا مشروع و آنها که مشروع هستند یا مشروع باقی میمانند و یانامشروع می شوند و دراکثر جوامع و تمدنها همین حالت اخیر رخ می دهد و از این تقسیم بندی نتیجه می گیرد که مشروع بودن جوامع ابدی نیست.
▫️او در ادامه این نتیجه را حد وسط استدلال قرار میدهد و با جمله ای منسوب به ارسطو، جزماندیشانه بیان می کند:
هرجامعه ای را بسازی خراب می شود و روزی مشروعیتش را از دست میدهد حتی اگر این جامعه بدست بهترین فرد روی زمین بنا شده باشد.
سپس این کبرای کلی را بر حکومت صدر اسلام اینطور تطبیق می دهد:
در حکومت صدر اسلام بلافاصله بعد از پیامبر ص انحراف و استبداد در جامعه ایجاد شده و شیب این ظلم و خود کامگی به تدریج بیشتر شده و در سال شصت هجری به اوج خود می رسد.
در گام بعدی ایشان سوال می پرسد که در چه شرایطی وظایف شهروندان در اطاعت از دولت پایان می یابد؟
در جواب این پرسش، پاسخی به قول خودشان «کانتی» میدهد که:
حکومت مستبد و شهروند پرخاشگر دو طرف افراطگونه است که دولت متعادل در بین این دو طرف در نقطه تعادل منطقی وجود دارد به این صورت که وقتی دولت نرمال به تدریج به سمت استبداد پیش میرود از یک جایی به بعد مردم توان تحمل در مقابل ظلم را از دست داده و شروع به قیام میکنند و در بین مردم عدهای که جزء جامعه نخبگانی هستند زودتر متوجه این ظلم شده و میداندار میشوند و دیگران را به دنبال خود میکشند و سیدالشهدا هم نمونه یکی از همین جامعه نخبگانی بود.
🔹
#نقد و ارزیابی:
1- از کبرای قضیه اول شروع می کنیم : آیا هر حکومتی محکوم به فنا است؟ آیا هر حکومتی به تدریج به ظلم و استبداد روی میآورد؟ کلیت این قضیه را چطور ثابت میکنید ؟ به صرف اینکه در غالب موارد این اتفاق میافتد چطور به کل حکومتها تعمیم میدهید؟ ( ایشان ابتدا در تقسیم حکومت به مشروع و نامشروع میگوید در اکثر تمدنها مشروعیت زائل می شود اما بعدا آن را بصورت کلی بیان می کند.)
اگر این کبرای کلی را قبول دارید چرا از ابتدای حکومت اسلامی یعنی از سال یکم هجری شروع نمیکنید ؟ چرا می گویید بلافاصله بعد از پیامبر استبداد شروع شد . حضرت رسولالله صلّی الله علیه و آله 10 سال حکومت کرد آیا در این مدت دچار استبداد و انحراف شد یا خیر؟ جناب دکتر فیرحی باید مشخص کنند که آیا فرقی بین حکومت معصوم و غیر معصوم وجود دارد یا خیر؟ اگر به نظر ایشان فرقی وجود ندارد پس چرا استبداد را بعد از پیامبر جاری می داند و نه از اول حکومت؟ اما اگر فرق می گذارد پس چرا حکومت امیر المومنین را در زمره حاکمان دیگر متهم به ظلم و انحراف و استبداد می داند؟ جالب این جاست که ایشان شیب استبداد را بعد از پیامبر به تدریج صعودی می داند و هیچ فرقی بین حکومت عادلانه علوی و دیگر خلفا قائل نیست و چندینبار تکرار و تاکید می کند که بلافاصله بعد از پیامبر این انحراف شروع شد و به تدریج افزایش پیدا کرد.
مگر در حکومت سراسر عدل علوی چه ظلمی از جانب حکومت بر مردم شده بود که ایشان به طور ضمنی حکومت آن حضرت را معاذالله ظالمانه میخواند؟
حکومتی که حاکم آن در رده فقیرترین مردم زندگی می کند طوریکه خود حضرت می فرماید: "سوگند به خدا بر این جبّه خود چندان پینه دوختم تا اینکه از دوزنده آن شرمنده شدم و گویندهای به من گفت: آیا آن را از خود دور نمیکنی؟"(نهج البلاغه- خطبه 160)
@rozaneebefarda
ادامه👇