#تحلیل|
#یادداشت
🔘
#داغ_دیگر_شاهچراغ
✍🏼فاطمه_قاسمی
آه از تازه شدن غمی با غم دیگر
بوی خون دیگری به مشام می رسد
دِل فریاد می زند، دیگر نه!!!
آرشام را هنوز یادمان می آید؟
داغش هنوز تازه بود!! گناهش چه بود؟ جز این که کودکی معصوم به دیدار حضرت آمده بود؟
آرزوهای یک کودک پایمال شد، او دیگر نیست که قد بکشد و جوان شود، او دیگر نیست و نیست و نیست!!!!
پدرش و مادرش نبودند تا طفل خود را در آغوش بگیرند.
اینبار گناه مظلومان به خون غلتیده در حرم چه بود؟!!
بغض ها هنوز در سینه ها حَبس شده بود که با دِگر غمی تازه شد،
به گمانم اینها قلب هایشان از جنس سنگ است،
کجای جهان را خواهند گرفت با این همه بی رحمی؟
آیا غیر از این است که آن ها را در فضای امنشان نیز رها نمی کنند؟
این درد جانسوزی که باز تازه اش کردند، ملتی که خون ها داده، فراموش نمی کند!
نه!
اشتباه می کنند،نمی توانند به آنچه که آرزویش را دارند برسند،
این ملت، میلیون ها عزیزِ خانواده را از دست داد تا اینگونه قد عَلَم کند.
نمی توانند با این سایه بازی ها، ملتی را که چون کوهی تنومند در برابر نیرنگ های پلید دشمن است، از پای درآورند.
این ماجرا تازه بود!
انتقام خون هایی که بی گناه ریخته شد را پس خواهند گرفت و زخم هایی که بر دلهای کوچک و بزرگ گذاشتند!!
تا اَبَد اینگونه نخواهند ماند!
بتازند اما بدانند با سخت ملتی طرف شده اند و مُهر بی رَحمی را بر پیشانی هایشان خواهیم کوبید!!!
🔻انجمن سواد رسانه طلاب🔻
ایتا |
روبیکا |
اینستاگرام
🆔@savad_rasaneh