🌷 بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🌲 " ط" قسمت 0⃣4⃣ سعی می‌كردم بخوابم ولی چشم‌هام چشمی نبود كه بخواد خواب به خودش بگیره. چند روز بود تا سرم خلوت می‌شد سریع گذشته‌ها رو مرور می‌كردم و دوباره حسرت و حسرت و باز هم حسرت. ای كاش كسی در مسیر راهم قرار می‌گرفت و افسارم رو می‌كشید. ای كاش كسی مثل محسن یا سعید یا كسی مثل سیدعبدالله جلوی راهم قرار می‌گرفت و دستم رو می‌كشید به سوی خدا. سید عبدالله عجیب‌ترین آدمی بود كه تو عمرم می‌شناختم. تنها عالم شیعه‌ای بود كه حتی در اوج رذالتم بهش ارادت داشتم و حساب اونو با بقیه جدا می‌دونستم. سید عبدالله امام جماعت یكی از مساجد زاهدان بود. مسجدی كه نزدیك مسجد اهل تسنن بنا شده بود. اوقات نماز اهل سنت تو مسجد مكی نماز می‌خوندن و شیعه‌ها هم تو مسجد میرزا بهارلو. با این‌كه مسجد میرزا بهارلو به عظمت مسجد مكی نمی‌رسید ولی نمازگزارهای كمی نداشت. حتی میشه گفت تو بعضی مواقع چند قدمی هم از مسجد ما تو كارها و جذب افراد موفق‌تر بود و من همه‌ی این‌ها رو از تأثیر نفس سید عبدالله می‌دیدم. ماه رمضان اون سال هیأت امنای مسجد مكی دور هم جمع شدند و برنامه‌ای ریختند تا شیعیان را تحت‌الشعاع قرار بدن و مساجد شیعیان را كم شور جلوه بدن. هر شب بعد از نماز عشا سفره‌ای بزرگ می‌انداختند و همه‌ی اهل سنت را افطار می‌دادند. اون شب‌ها توی مسجد غوغا بود و همه می‌آمدند تا در خانه خدا افطار كنند. سفره ای با عظمت كه هر شب نزدیك به ۱۰۰۰ نفر را افطاری می‌داد. بعداً فهمیدیم این نقشه از سوی عربستان طرح‌ریزی شده بود و بودجه‌اش را تأمین کرده بود تا ابهت شیعیان را از از بین ببرند. سید عبدالله تا از ماجرا بو برده بود، برای حفظ آبروی شیعیان و بزرگ كردن نام اهل‌بیت پیامبر(ص) با زیركی تمام كاری كرد تا نقشه‌ی آنها را برآب كند كه اتفاقاً موفق هم شد. سفره‌ای در تراز سفره‌ی مسجد مكی راه انداخت و نه تنها به شیعیان بلكه به سنی مذهب‌ها هم افطار داد و در كنار این ضیافت بزرگ مسابقه قرآن هم راه انداخت و جوایز نفیسی به برندگان از شیعیان و اهل سنت اهدا كرده بود. این رفتار سید عبدالله باعث گرویدن شدید دل‌های اهل سنت به شیعیان شده بود و بعدها حتی راه شیعه شدن را برای بعضی‌ها باز كرده بود. 📝 نویسنده: ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم