🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂 🕊🍂 🍂 🕊 📆 در ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۲ بعد از ۱۴ ماه زندگی مان را در زیر یک سقف آغاز کردیم. 😉 سر سفره عقد چند باری در گوشم گفت که آرزویم یادت نرود، دعا کن شهید بشوم و برایم سخت بود که این دعا را بکنم. ✅ هر چند خودم را قانع کرده بودم که شهادت بهترین نوع ترک دنیاست و تا خدا نخواهد هیچ اتفاقی نمی افتد، ولی باز هم ته دلم آشوب می شد. فردای روز عقد که پنج شنبه بود رفتیم گلزار شهدای تبریز. آنجا با خودم کلنجار می رفتم که برایش بخواهم یا نه؟ بعد با خودم گفتم : 💫 «الان که بین این مزارها راه می روم اگر شهیدی هم اسم صادق دیدم مصرانه برایش شهادت بخواهم.» دقیقاً در همین فکر بودم که روبه رویم شهیدی هم اسم صادق دیدم. نشستم و فاتحه ای خواندم و گریه کردم. وقتی صادق آمد جریان را برایش گفتم و خوشحال شد. بله همان شهید هم نام صادق باعث شد برایش دعای شهادت بکنم. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein : همسر شهید 🍃🌹 💞 زندگی مشترک صادق 🌐 وب حوزه نت 🔻قسمت چهاردهم🔺 🍂 🕊🍂 🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂