🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ از کتاب نوشته مرور خواهیم نمود. 🖌 از شلمچه تا طلاییه دو لشکر، از فکه تا موسیان هم دو لشکر، یک لشکر هم از بستان در حال حرکت بود. ⭕️ هر کدام از این لشکرها هفتصد تانک و نفربر داشتند. 🚫 لشکر ۹۲ زرهی مگر چه قدر تانک داشت که مقابل این ها بگذارد؟ خوزستان با پدیده عدم توازن مواجه شده بود. عراقی‌ها مثل مور و ملخ ریختند و آمدند. دیگر مرزبانی، ژاندارمری، پادگان دژ و پادگان حمید جلودارشان نبود. 💢 نیمی از کشور زیر پوشش آتش دشمن قرار گرفت اما ثقل جنگ در خوزستان بود. در سپاه هم مجموع پاسدارهای خوزستان با در نظر گرفتن اهواز به چهار هزار نفر نمی‌رسید. در سپاه اهواز که بهترین جای سپاه خوزستان بود، پنج قبضه کلاشنیکف داشتیم، یک تفنگ ۱۰۶ هم بود که البته کار نمی‌کرد. ‼️ مربی آموزش از ارتش آورده بودیم. نامه‌ای به ارتش داده و تعدادی سلاح ژ۳، تیربار و نارنجک گرفتیم. سلاح سبک‌تر از سبک بود. 🔰 مثلاً خمپاره ۶۰ سبک است که ما نداشتیم. بیشترین سلاح ما از نظر تعداد کلت بود از سلاح ژ۳ برای نگهبانی‌ها استفاده می‌شد. حتی لباس پاسداری وجود نداشت که بپوشیم یا نپوشیم... ‌... 🆔 @shahid_sayafzadeh