eitaa logo
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
184 دنبال‌کننده
556 عکس
48 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ از کتاب نوشته مرور خواهیم نمود. 🔰 عراق دوازده لشکر را به سوی پنج استان کشور روانه کرد که از این تعداد پنج لشكر سهم استان خوزستان بود. حالا دیگر درگیری‌های پاسگاه با پاسگاه نبود، حركت لشکرهای زرهی متجاوز خبر از جنگی بزرگ می‌داد. 🔅 حمله عراق به ایران با لشکرهای زرهی صورت گرفت. تانک را برای ۱۰ کیلومتر پیشروی درست نکرده‌اند. برای ۱۰ کیلومتر حتی به خودرو هم نیازی نیست. وقتی تانک‌های یک کشور به حرکت در می‌آیند به این معنی است که میخواهند یک کشور را بگیرند. 💠 در جنگ جهانی اول و دوم هم همین طور بود؛ در جنگ جهانی دوم وقتی آلمان تانک‌های خود را به حرکت درآورد تا ظهر لهستان و چک اسلواکی را گرفت. البته آن کشورها کوچک بودند. هلند، بلژیک و لوگزامبورگ را با عبور از جنگل‌های آردن با هم گرفت و بعد به فرانسه رسید. ⚜ تانک‌ها و نفربرهای ارتش عراق در مجموع دوازده لشکر به حدود پنج هزار دستگاه می‌رسید. هر لشکر بیست هزار تا بیست و دو هزار نفر نیرو دارد، اگر آن‌ها را پنج لشکر هم حساب کنیم صدهزار نفر می‌شدند... ‌... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. 📌 برگرفته از دست‌نوشته‌های سردار : 💢 دیگر گروه‌های داوطلب و مردمی یا از سپاه‌های شهرستان‌های کشور آمده بودند یا مردمی بودند که بعضا مسلح هم بودند ولی اسلحه آن‌ها به کار جنگ نمی‌آمد و اصولا اسلحه‌خانه‌های ارتش و سپاه در تیر آن‌ها را نداشت. مثلا خشاب اسلحه‌ی برنو و ام یک بیشتر از پنج تیر جایی نداشت. ⚜ یکسری نیروها از شهرهای یاسوج، گچساران، دهدشت و... به اهواز آمده‌ بودند که وضعیت‌شان دیدنی بود. 📍 با همان لباس محلی لری و کلاه مشکی به سر آمده بودند. ‌... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از خاطرات و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. 🔴🔴🔴 🔻 یکی از مسیرهایی که اهواز را به طور مستقیم تهدید می‌کرد محور بستان بود. ارتش عراق با عبور از مرز چزابه برای دستیابی به بستان، سوسنگرد و حمیدیه مانعی جدی بر سر راه خود نداشت. آنها هشتم مهر سال ۱۳۵۹ به نزدیک حمیدیه رسیدند. سقوط حمیدیه به معنی ورود دشمن به دروازه اهواز بود. 🔸حمیدیه یکی از کانون‌های جنگ در خوزستان بود. لشکر ۵ عراق که از طلاییه حمله کرده بودند باید در منطقه حمیدیه به لشکر ۹ عراق الحاق میشدند تا پس از آن بتوانند راهی اهواز شوند. این گره مواصلاتی خیلی مهم و استراتژیک بود. ارتش عراق به نزدیک حمیدیه رسید. مسئولیت محور بستان را برعهده گرفتم که به نظرم مستقیم ترین محور بود. گرفتن بستان، سوسنگرد و حمیدیه سخت نبود. باید تصمیم گرفته میشد در مقابل آنها حرکتی صورت بگیرد... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. 🔴🔴🔴🔴 🔻ساعت ۴ بعد از ظهر روز هشتم مهرماه [مسئول آموزش سپاه خوزستان] به مقر عملیات آمد. بچه‌ها را جمع کرد و مثل عملیات‌های دستگيری روی یک صندلی رفت و برای بچه‌ها شروع به صحبت کرد که دشمن در حال رسیدن به اهواز است. از سوسنگرد عبور کرده دارد به حمیدیه می‌رسد؛ باید قبل از این که دشمن به حوالی اهواز برسد جلوی او را بگیریم. ما که یک جان بیشتر نداریم چه فرقی میکند کجا فدای اسلام و انقلاب شود. 🔺 بچه‌ها حرف ایشان را تأیید کردند. قرار شد با فرماندهی به سمت حمیدیه برویم آن جا کمین کنیم و به عراقی‌ها ضربه بزنیم. با چند ماشین خود را به حمیدیه رساندیم. غروب نیروها چند دسته شدند در ابتدای جاده حمیدیه سوسنگرد. 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. ⏰️ ساعت دو نیمه شب نهم مهر ۱۳۵۹، این واقعه[شبیخون غیوراصلی] را به گلف گزارش کرد. 🖌 ساعت ۲۱ همان روز این گزارش را به فرماندهی کل سپاه مخابره کرد: از: سپاه اهواز به: مرکز فرماندهی تاریخ: ۱۳۵۹/۷/۹ 📌طبق خبر حاصله از اهواز بنابر اظهار برادر سیاف مسئول عملیات اهواز ساعت دو بعد از نیمه شب نهم مهرماه سال ۱۳۵۹ سی نفر از برادران پاسدار اهواز برای آزادی پاسگاه‌های اطراف حمیدیه که در تصرف عراق بود کاملاً خود را برای شهادت آماده نموده و شبانه تا قلب دشمن پیش می‌روند و با سلاح‌های انفرادی و آرپی جی ۷ بعد از نماز صبح که خود نیروهای عراق مشاهده می‌کردند ولی تشخیص نمی‌دادند حمله را آغاز نموده و ضربه‌ی سنگینی به دشمن وارد نمودند. 🔸 در این حمله بیست و دو تانک و دو کامیون مهمات آرپی جی ۷ از دشمن به غنیمت گرفته شد و دوازده نفر نیز اسیر شدند ولی چهار نفر از پاسداران که قبلاً در حمیدیه به اسارت عراقی‌ها در آمده بودند دست و پای بسته تیرباران شده بودند و چون دشمن فرار کرد و گرای آن محل را داشت با خمپاره شروع به تیراندازی کرد که یکی از کامیون‌های مهمات آرپی جی ۷ و دو دستگاه تانک منفجر شد و منهدم گردید و برادر نیز شهید شد... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. 🔸 شب‌ها استراحت می‌کردیم و روزها در بیرون شهر مستقر می‌شدیم. شناسایی صورت گرفته نشان می‌داد که عراقی‌ها عمده قوای خود را روی ارتفاعات الله اکبر مستقر کرده‌اند. قرار این بود که با این نیروها که تقویت می‌شدند به تپه‌های الله اکبر حمله کنیم؛ از پشت تنگه چزابه را ببندیم و ضربه نهایی را به عراقی‌ها وارد کنیم. 🔺 اصلی با آقای از اهواز حرکت کردند که خود را به بستان برسانند و نیروهای ما را با خودشان هماهنگ کنند که فردا شب وارد عمل شویم. احمد غلامپور، علی غیور اصلی، آقای ویسی و حسین نظیری پنج نفری شبانه با یک جیپ آهو با چراغ خاموش حرکت کردند... 🔅 محورها به هم نزدیک بود و چراغ خودروها را روشن نمی‌کردند. بین راه تصادف کردند و غیور اصلی شهید شد. با شهادت آقای شمخانی بیشتر احساس تنهایی کرد. آقای غیور اصلی از دست رفته بود و محور حمله در بستان و سوسنگرد ضعیف شد. 🔻 روزی شد که عراقی‌ها نزدیک نورد رسیدند؛ هیاهوی بزرگی شد؛ وضع اهواز بهم ریخت. پس از این ماجرا، آقای شمخانی به من گفت محور بستان را تحویل بده، خودت به اهواز بیا، همه کارها از هم پاشیده شده؛ بیا ببینیم باید چکار کنیم... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. در ابتدای ورود به اهواز دانست که بار زمین مانده جبهه‌ها، شناخت دشمن است. کسی اطلاعات دقیق ندارد که بتواند رفتار عراقی‌ها را تحلیل کند. او بنیان اطلاعات‌عملیات را گذاشت و با استفاده از نیروهای بومی شروع به شناسایی کرد. 🔅 کمتر از دو هفته پس از شروع جنگ دست اتفاق و حسن را در کنار هم قرار داد تا توان و تجربه عملیاتی احمد با شناخت و اطلاعات حسن شبیخونی را علیه ارتش متجاوز شکل دهد؛ به‌خصوص که احمد پس از فقدان به دنبال اجرای شبیخونی نظیر عملیات حماسی بود. 🔺 در همان روزها به عملیات اهواز آمد. پیراهن سپاهی و شلوار معمولی تنش بود. گفت چه قدر نیرو داری؟ گفتم یک اتوبوس پاسدار دارم. 🟣 با گروهی از سپاه هویزه مترصد عملیات علیه عراقی‌ها بود. گفت من هم قدری نیرو دارم. دو اتوبوس پاسدار از اصفهان آورده بود. هم گروهی از سپاه حمیدیه داشت. بیشتر نیروهای عرب سپاه اهواز برای کار می‌کردند... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مس
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. ⭕️ با شناسایی و در اطراف دب حردان در جایی به نام سید یوسف محلی پیدا کرده بودند که می‌شد دشمن را به تله بیندازیم و جاده اهواز خرمشهر را از پشت قطع کنیم. 🔻 آن‌ها با دو اتوبوس و ما هم با یک اتوبوس حرکت کردیم، خیلی هم بد رفتیم. یعنی اوج بی‌سوادی ما در جنگ بود؛ کسی با اتوبوس نمی رود آنجا بایستد! اگر صبح خیلی زود حرکت نمی‌کردیم و برنمی‌گشتیم دشمن اتوبوس‌های ما را می‌دید! 🔸به نتیجه کار هم اصلاً فکر نمی‌کردیم؛ فقط می‌خواستیم به عراق بزنیم. کما این که کسی قبل از تک حسابی برای نتیجه باز نکرده بود. 🔺پنجاه نفر از را سپاه اهواز، شصت نفر از اصفهانی‌ها، با افراد علی هاشمی و علم الهدی در مجموع صد و پنجاه نفر- یعنی نیم گردان می‌شدیم. حسن باقری محورهایی را شناسایی کرده بود. گفت عراق خیلی باز ایستاده جای رخنه زیاد دارد... ... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. : 📌 آن شب بازهم عملیات نشد. کار در شب خیلی سخت بود. چون زمان کم بود وقت ما اول شب تلف می‌شد. این که خط مقدم داشته باشید یا نداشته باشید خیلی فرق می‌کند‌. 🔹عصر از چهارشیر اهواز حرکت کردیم. کلی از وقت‌مان گذشت تا وارد جاده‌ها شدیم. دوم این که نقطه رهایی نداشتیم. اگر خاکریز بود تا فردا شب پشت خاکریز می ماندیم. 🔺به قدری به سیدیوسف رفتیم و آمدیم تا عملیات شد. دو شهید دادیم تا توانستیم کمی دشمن را منهدم کنیم. زمین هم نگرفتیم. بعد هم دیدیم هر عملیاتی انجام می‌دهیم فقط شهید می‌دهیم. 🔸معلوم شد دشمن را با این روش‌ها نمی‌شود هل داد یا انهدام تیپی و لشکری کرد. حجمی نداشتیم. خسته به لبه‌ی دشمن می‌رسیدیم حمله می‌کردیم و انهدامی صورت می‌گرفت اما دشمن خیلی احساس نمی‌کرد... ... 📸 اطلاعات عکس: شهید سیاف و شهید جانشین واحد طرح و عملیات در قرارگاه نجف 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. : 🔸 با بحث کردیم و به نتیجه رسیدیم که حتی برای عملیاتی درحد یک گردان یا نیم گردان هم باید مناسباتی طرح شود. حسن دانست با سرعتی که می‌شود به شناسایی رسید نمی‌شود به عملیات رسید. 🔹 از اینجا به بعد حسن باقری شروع به تشکیل شناسایی تیم‌های محلی کرد. موتور در اختیار آن‌ها قرار می‌داد که بتوانند تمام رفتارهای یگان‌های عراق و سازمان‌های رزم زرهی، مکانیزه، پیاده و ترتیب حجم نیرو و استعداد دشمن را به دست بیاورد؛ تا جایی رفت که اسم فرمانده یگان‌ها را هم به دست آورد... ... 🆔 @shahid_sayafzadeh