⭕️ تعریف "مستضعف" توسط رهبر انقلاب در سال ۵۹ ! 🔺برگرفته کتاب شرح خطبه اول نهج‌البلاغه (سال ۱۳۵۹) 🔸"گفتیم که انبیا از طبقات مستضعفند. حالا برویم در واقعیت تاریخی ببینیم چه جوری بوده. از لحظه بعد از تولد، حضرت موسی به دامان یک خانواده مستکبر می افتد؛ یعنی فرعون. میشود فرزند سوگلی خانواده فرعون؛ در همین طبقه بزرگ میشود. در کودکی هیچ کدام از ماها آن مقدار لذتی که موسی برده، نبرده ایم؛ يقينا غذائی که به موسی میدادند در دوران شیرخوارگی و در دوران کودکی، غذای یک خانواده نبوده؛ بهترین وسایل زندگی و تجمل و راحت و زینت برای موسی آماده بود. یک اشراف زاده و شاهزاده کامل ... پیغمبر ما در یک خانواده از لحاظ قبایلی سطح بالا متولد میشود یعنی در مکه پیغمبر ما نوه سوگلی و عزيز رئيس مکه است؛ یعنی عبدالمطلب ‌... پس از ازدواج با حضرت خدیجه (س) پیغمبر میشود ثروتمند نسبی مکه ... اینکه شما میگویید که اسلام با شمشیر علی و ثروت خديجه پیشرفت نتیجه چه میشود؟ نتیجه این است که پیغمبر او در یک خانواده اشرافی نسبی به دنیا آمده، ثانیا در دوران اصلی زندگی اش تا هنگام بعثت، باز با یک وضع مرفه و زندگی متمول زندگی کرده. 🔹بعضی مثل ایوب پیغمبرند که مورد ابتلاء خدا قرار گرفت؛ این ابتلاء چه بود؟ این بود که باغستانهایش و درختهایش همه از بین رفتند؛ پس (ثروت داشت؛ باغستان داشت، درخت داشت، ملک داشت؛ همه از بین رفتند، سوختند و این پیامبر) صبر کرد؛ این را که دیگر شنفته اید ... وقتی که داود پیغمبر به حکومت و به قدرت رسید، آن وقت فرزندش سلیمان متولد شد همین پیغمبر برگزیده خدا در خانه یک حاکم، یعنی داود به دنیا آمده و فرزند او است؛ دقت کردید؟ خب، از این قبیل باز هم داریم. مثلا ابراهیم در خانه یک بت تراش به دنیا آمده و بت تراش جزو آن طبقات پابرهنه مستضعف جامعه نبودند. آن طوری که در اقوام گذشته و ادیان گذشته میدانیم، بت تراشها در جامعه جزو مقدسین بودند، یعنی جزو کسانی بودند که یک جنبه امتیازی در جامعه داشتند و ابراهیم در آن خانواده به دنیا آمد. 🔸ما دو مطلب در اینجا در کنار هم داریم: یکی اینکه امیرالمؤمنین در این خطبه میگویند که پیغمبران مردمی بودند از مستضعفان و مردمی بودند متواضع و خاک نشین و خاکسار، دوم اینکه پیغمبران در منشأهای اجتماعی مرفه و بالا نیز متولد شدند و رشد پیدا کردند؛ آیا اینها با هم منافات دارد؟ نه، با هم منافاتی ندارد ... این عدم منافاتی که من میخواهم بیان کنم، برای روشن شدن یک مسئله اصولی است. من میخواهم افسانه پنداری لزوم وابستگی انقلابیون به طبقات پرولتر به قول آقایان و طبقات مستمند و پابرهنه را با این بیان بشکنم؛ این افسانه یک افسانه دروغ است. اینکه گفته میشود باید در طبقات مستمند و پابرهنه و کارگر به وجود آمده باشد و رشد کرده باشد، خلاف است. آنچه لازم است این نیست، آنچه لازم است آراستگی انقلابی به اخلاق انقلابی است؛ دقت کنید! ما لازم داریم که انقلابیون، چه رهبر انقلاب و چه پیشروان و پیشاهنگان انقلاب و چه توده انقلابی، با اخلاق انقلابی، با خصلتها و خلق و خوی انقلابی آمیخته و آراسته باشند؛ ما این را لازم داریم، ما این را میگوییم. مادیون و تحلیل کنندگان و مفسران بغلط، گمان میکنند آن کسی میتواند از این اخلاق انقلابی و خوی و خصلت انقلابی برخوردار باشد که خود در طبقه ای که آنها نامش را طبقه مستمند و پابرهنه و پرولتاریا میگذارند رشد کرده باشد و پرورش پیدا کرده باشد؛ بغلط این تصور را دارد؛ ما میگوییم نه، لازم نیست. 🔹حالا مستضعف را معنا میکنم که یعنی چه گفتم مستضعف به معنای پابرهنگان و گرسنگان مستمندان نیست معنای وسیع‌تر و عمیق‌تری دارد ... در جامعه جاهلی، ما دو دسته آدم داریم: یک دسته انسانهایی که جامعه را تدبیر میکنند و پیش میبرند، اختیار و زمام کار جامعه دست اینها است؛ یک عده هم انسانهایی که زمام کار جامعه دست اینها نیست، در جامعه بیکاره اند، هیچ کاره اند ... طبقه اول مستکبرینند طبقه دوم مستضعفین. مستضعفینی که در توده مردم قرار دارند دو جور هستند: مستمند و غیر مستمند؛ یعنی آن آدم بدبختی فقیر کشاورز با روزی پانزده ساعت کار بدنی در زير آفتاب و برف و باران هم جزو مستضعفین است، آن کسی هم که نه، آن قدر زجر نمیکشد، یک دکانی دارد و یک زندگی معمولی و یک کاسبکاری یا یک حقوق اداری، مستضعف است ... انبیا در این خطبه شریفه و طبق بیان امیرالمؤمنین جزو طبقات مستضعف جامعه اند." 🔹پس از بیانات اخیر رهبری معظم درباره تصحیح برداشت غلط از معنای مستضعف، برخی غرض‌ورزان ضدانقلابی و ازخدا‌بی‌خبران انقلابی‌نما هیاهو راه انداختند که مبانی فکری انقلاب اسلامی در حال تغییر است و ناجوانمردانه رهبر انقلاب را به جابجایی مفهوم مستضعف متهم کردند، حال آنکه‌ بازهم روسیاهی ماند برای زغال. این خود آنانند که منحرفان زمانه‌اند! ✍ @teribon