🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 ۳۱۷ / ۱۲ - شيخ حسن بن سليمان رحمه الله از علماى قرن هشتم در كتاب خود «مختصر البصائر» از امام باقر عليه السلام و آن حضرت از پدرش نقل كرده اند كه فرمود: جمعى از مردم بعد از امام حسن عليه السلام خدمت برادرش امام حسين عليه السلام رسيدند و عرض كردند: پدر شما معجزات و عجائبى به ما نشان مى داد آيا شما هم از آن قبيل كارها مى توانيد انجام دهيد؟ امام عليه السلام به آنها فرمود: آيا شما پدرم را مى شناسيد؟ عرض كردند: همگى او را مى شناسيم. امام عليه السلام پرده اى را كه كنار اطاقى بود بالازد و فرمود: در ميان اين اطاق نگاه كنيد، آنها نگاه كردند و گفتند: هذا أميرالمؤمنين ونشهد أنّك خليفة اللَّه. اين شخص اميرالمؤمنين عليه السلام است و ما شهادت مي‌دهيم كه تو خليفة اللَّه يعنى جانشين خدا و نماينده او بر روى زمين هستى. [۳] ۳۱۸ / ۱۳ - محمّد بن حسن صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: با پدرم براى سركشى به بعضى از املاك او از خانه بيرون رفتيم، همينكه به صحرا رسيديم پيرمردى با آن حضرت روبرو گرديد پدرم بسوى او فرود آمد و بر او سلام كرد، و مى شنيدم كه مى فرمود: «جعلت فداك» فداى شما شوم، سپس مدّتى باهم گفتگو كردند و بعد از آن پدرم او را وداع گفت، پيرمرد برخاسته و به راه افتاد، و پدرم آن قدر از پشت سر به او نگاه كرد تا ناپديد گرديد. به پدرم عرض كردم: اين پيرمردى كه مى شنيدم در ضمن گفتگو خيلى او را بزرگ مى داشتى و احترام مى كردى چه كسى بود؟ فرمود: پسرم، او جدّ بزرگوارت حسين عليه السلام بود [۱] . [۲] و نظير اين قصّه از حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام نقل شده است كه فرمود: با پدرم از خانه خارج شديم، در بين راه پيرمردى با آن حضرت برخورد كرد و وقتى از او سئوال كردم كه اين پيرمرد چه كسى بود؟ فرمود: او پدرم بود. [۳] ۳۱۹ / ۱۴ - شيخ فقيه ابو محمّد حسن بن علىّ بن شعبه رحمه الله صاحب كتاب «تحف العقول» نقل مى كند: مردى از انصار خدمت امام حسين عليه السلام رسيد و مى خواست از آن حضرت حاجتى درخواست كند، امام عليه السلام به او فرمود: يا أخا الأنصار صن وجهك عن بذلة المسألة، وارفع حاجتك في رقعة وأت بها ساُسرّك إنشاء اللَّه. اى برادر انصار! آبروى خود را از زشتى اظهار نياز حفظ كن، حاجت خود را در پاره اى كاغذ بنويس و آن را نزد من بياور و اگر خدا بخواهد ترا خشنود خواهم كرد. آن مرد نوشت: اى اباعبداللَّه! به فلانى پانصد دينار بدهكارم، و او اصرار و پافشارى در مطالبه آن دارد، از شما تقاضا دارم به او سفارش كنيد به من مهلت دهد تا بتوانم به آسانى بپردازم. وقتى امام حسين عليه السلام نوشته او را قرائت فرمود فوراً به منزل رفت و كيسه اى را كه در آن هزار دينار بود برداشت و براى او آورد و فرمود: پانصد دينار آن را به طلبكار خود بده، و بقيّه اش را سرمايه كن تا تو را در مشكلات روزگار كمك كند، و حاجت خود را جز به يكى از اين سه نفرى كه بر مى شمارم اظهار نكن: إلى ذي دين، أو مروّة، أو حسب. يا متديّن و ديندار باشد، يا جوانمرد و بافتوّت باشد، و يا شرافت خانوادگى داشته باشد. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: اى ابا عبداللَّه! من هم در سختي‌ها و مشكلات مربوط به دنيا و آخرت خود از شما و از درياى فضل و بخشش شما يارى مى طلبم، زيرا شما ديندار بلكه اصل و اساس دين هستيد، جوانمردى و شرف هم به وجود شما افتخار مى كند..... ---------- 📚منابع: [۳]: الخرائج: ۸۱۱/۲ ح ۲۰، مختصر البصائر: ۱۱۰، مدينة المعاجز: ۷۵/۳ ح ۳۹، المحتضر: ۱۴. [۱]: عبارات اين حديث با آنچه در كتاب بصائر نقل شده مطابق نيست بلكه با خرائج متّحد است و بهتر اين بود كه مؤلّف رحمه الله در ابتداى حديث مى فرمود: راوندى رحمه الله روايت كرده است. [۲]: بصائر الدرجات: ۲۸۲ ح ۱۸، المحتضر: ۱۲، بحار الأنوار: ۲۳۱/۶ ح ۴۲، و۳۰۴/۲۷ ح۸، الخرائج: ۸۱۹/۲ ح ۳۰، مختصر البصائر: ۱۱۱، الأيقاظ من الهجعة: ۲۲۰ ح ۲۳. [۳]: بصائر الدرجات: ۲۷۴ ح۳، الخرائج: ۸۱۷/۲ ح ۲۷. شيخ مفيد قدس سره در كتاب «المقالات ص ۴۵ در باب احوال ائمّه عليهم السلام بعد از وفات» فرموده است: كه اين بزرگواران از زير خاك منتقل مى شوند و با جسم و روح مبارك خود در بهشت پروردگار ساكن مى گردند و در آنجا زندگى مى كنند و از نعمت هاى الهى برخوردارند. [۱]: تحف العقول: ۲۴۵، بحار الأنوار: ۱۱۸/۷۸.     کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫