eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
458 دنبال‌کننده
136 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 أنا الضارب بالسيفين، أنا الطاعن بالرمحين، أنا قاتل الكافرين يوم بدر وحنين، أنا مردي الكماة يوم اُحد، أنا ضارب ابن عبدود لعنه اللَّه تعالى يوم الأحزاب، أنا قاتل عمرو ومرحب، أنا قاتل فرسان خيبر. من با دو شمشير ضربه و با دو نيزه زخم مى زنم، من كافران را در روز بدر و حنين كشتم، من شجاعانِ غرق سلاح و زره را روز اُحد به هلاكت رساندم، من عمرو بن عبدود را روز احزاب، مرحب را در روز خيبر به قتل رساندم. من كسى هستم كه جبرئيل امين درباره او ندا داد: «لاسيف إلّا ذوالفقار ولا فتى إلّا عليّ». «شمشيرى جز ذوالفقار نيست، و جوانمردى جز على نمى باشد». من در پيروزى و فتح مكّه مدال افتخار داشته ام، من دو بت لات و عزّى را بر زمين كوبيدم و شوكت آنها را شكستم، هُبَل اعلى و مناة ثالثه را من ويران كرده ام. من آن كسى هستم كه بر شانه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم بالا رفتم و بتها را فرو ريختم. من كسى هستم كه بت يغوث و يعوق و نسر را شكستم، من كسى هستم كه در راه خدا با كافران نبرد كردم. أنا الّذي تصدّق بالخاتم، أنا الّذي نمت على فراش النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم ووقيته بنفسي من المشركين. من كسى هستم كه انگشتر خود را به فقيرى بخشيدم، من كسى هستم كه در بستر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم آرميدم و خود را به خطر انداختم تا او را از مشركين حفظ كنم. من كسى هستم كه جنيّان از خشم و غضب من هراسناكند، من كسى هستم كه خدا به سبب من عبادت مى شود، من مترجم وحى الهى و مظهر علم خداوندم، من كشنده جنگجويان جمل و صفّين بعد از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هستم، و من قسمت كننده بهشت و دوزخ مى باشم. در اين هنگام على عليه السلام ساكت شد و رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به امام حسين عليه السلام فرمود: اى ابوعبداللَّه! آيا آنچه را پدرت گفت شنيدى؟ و آنچه او برشمرد يكدهم از يكدهم از دهها فضائل او بلكه از هزار هزار فضيلتى است كه او دارد و بلكه او بالاتر از همه اين فضائل است. امام حسين عليه السلام عرض كرد: الحمدللَّه الّذي فضّلنا على كثير من عباده المؤمنين وعلى جميع المخلوقين، وخصّ جدّنا بالتنزيل والتأويل والصدق، ومناجاة الأمين جبرائيل، وجعلنا خيار من اصطفاه الجليل ورفعنا على الخلق أجمعين. سپاس و ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را بر بيشتر بندگان مؤمن خود و بر همه جهانيان برترى داد، جدّ ما را براى نزول قرآن و علوم قرآن يعنى تفسير و تأويل آن، و راستى و صداقت، و محلّ راز امين وحى اختصاص داد، و ما را بهترين برگزيدگانش قرار داد، و بر تمامى خلق خود رفعت و برترى بخشيد. سپس امام حسين عليه السلام عرض كرد: امّا شما اى امير مؤمنان نسبت به آنچه فرمودى راستگو و امين هستى. پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اكنون تو اى فرزندم فضائل خود را يادآورى كن. امام حسين عليه السلام عرض كرد: اى پدرجان! من حسين فرزند علىّ بن ابى طالبم، مادرم فاطمه زهرا سرور تمامى زنان عالم، و جدّم محمّد مصطفى آقا و سرور همه فرزندان آدم است. اى على! مادر من مقامى برتر از مادر شما نزد خدا و همه مردمان دارد، جدّ من بهتر و والاتر از جدّ شما نزد خدا و همه مردم است. وأنا في المهد ناغاني جبرئيل وتلقاني إسرافيل. من در گهواره بودم كه جبرئيل با سخنان خوش آيند خود مرا نوازش مى داد، و اسرافيل به ديدار من مى آمد. يا عليّ ؛ أنت عند اللَّه أفضل منّي وأنا أفخر منك بالآباء والاُمّهات والأجداد. اى على! تو نزد خدا برتر از من و والاتر هستى، و من به حسب و نسب و به داشتن پدران و مادران و اجدادى كه دارم بر تو افتخار مى كنم. و بعد از اين گفتگو امام حسين عليه السلام برخاست و دست به گردن پدرش انداخت و او را بوسيد، على عليه السلام هم فرزندش حسين بن على عليهما السلام را دربرگرفت و بوسيد و به او فرمود: زادك اللَّه شرفاً وفخراً وعلماً وحلماً، ولعن اللَّه تعالى ظالميك يا أباعبداللَّه. خداوند فخر و شرف و دانش و بردبارى تو را زيادتر گرداند و آنهائى را كه به تو اى ابوعبداللَّه ستم كنند لعنت كند. و بعد از آن امام حسين عليه السلام به سوى پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم برگشت. [۱] ... ------- [۱]:📚 الفضائل ابن شاذان: ۸۳، حلية الأبرار: ۱۲۳/۲ ح ۶، معالى السبطين: ۵۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 ۳۱۱ / ۶ - ابن قولويه قدس سره در كتاب «كامل الزيارات» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: گويا تختى از نور نهاده اند و گنبدى از ياقوت سرخ كه با جواهر زينت داده شده بر آن گذاشته اند. وكأنّي بالحسين بن عليّ عليهما السلام جالساً على ذلك السرير، وحوله تسعون ألف قبّة خضراء وكأنّي بالمؤمنين يزورونه ويسلّمون عليه. و گويا حسين بن على عليهما السلام را مى بينم كه روى آن تخت نشسته و اطرافش نود هزار گنبد سبز است و گويا مؤمنين را مى بينم كه به زيارت آن حضرت مى روند و بر او سلام مى كنند. خداوند تبارك و تعالى به آنها مى فرمايد: أوليائي سلوني فطالما اُوذيتم وذللتم واضطهدتم، فهذا يوم لاتسألوني حاجة من حوائج الدنيا والآخرة إلّا قضيتها لكم، فيكون أكلهم وشربهم من الجنّة، فهذه واللَّه الكرامة. دوستان من هر چه مى خواهيد از من درخواست كنيد، مدّتى طولانى مورد اذيّت و آزار دشمنان قرار گرفتيد و خوار شديد و شما را به خاطر مرام و مذهبى كه داشتيد ستم كردند، امروز از من هر حاجتى از حاجتهاى دنيا و آخرت بخواهيد براى شما برآورده مى كنم، پس خوراكى و آشاميدنى آنها از بهشت مى باشد، و اين بخدا قسم كرامت و مقام ارزنده اى است. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: احتمال دارد اين قضيّه مربوط به عالم برزخ باشد، و اينكه در حديث حوائج دنيا هم ذكر شده، درخواست آنها براى خودشان نباشد بلكه براى خويشاوندان و همسايگان و مؤمنان باشد كه در حال حيات هستند و زندگى دنيوى دارند. ۳۱۲ / ۷ - در بعضى از مؤلّفات شيعه از امّ سلمه نقل شده است كه فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم كه بر تن فرزندش حسين عليه السلام جامه بلندى پوشانيد كه از لباسهاى دنيا نبود، به آن حضرت عرض كردم: اى رسول خدا! اين چه جامه اى است؟ فرمود: هذه هديّة أهداها إليّ ربّي للحسين عليه السلام وإنّ لحمتها من زغب جناح جبرائيل، وها أنا اُلبسه إيّاها واُزيّنه بها، فإنّ اليوم يوم الزينة وإنّي اُحبّه. اين هديه اى از طرف پروردگارم براى حسين عليه السلام است، و تار و پودش از پرهاى كوچك و نرم بال جبرئيل است، امروز كه روز عيد است من اين لباس را به او مى پوشانم و او را با اين لباس زينت مى دهم، و به راستى من او را دوست دارم. [۱] ۳۱۳ / ۸ - حديث مشهورى است از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم كه فرموده است: إنّ للحسين عليه السلام في بواطن المؤمنين معرفة مكتومة. [۲] همانا در نهان مردم باايمان معرفت و شناختى نسبت به امام حسين عليه السلام نهفته است. ۳۱۴ / ۹ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «عيون اخبار الرضا عليه السلام» از امام حسين عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رسيدم و نزد آن حضرت ابىّ بن كعب بود، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به من فرمود: مرحباً بك يا أبا عبداللَّه، يا زين السماوات والأرضين. خوش آمدى اى ابا عبداللَّه! اى زينت بخش آسمانها و زمين. ابىّ بن كعب عرض كرد: اى رسول خدا! چگونه ممكن است كسى غير از شما زينت بخش آسمانها و زمين باشد؟ فرمود: يا اُبيّ، والّذي بعثني بالحقّ نبيّاً إنّ الحسين بن عليّ عليهما السلام في السماء أكبر منه في الأرض، وإنّه لمكتوبٌ عن يمين عرش اللَّه: «حسين مصباح هدى و سفينة نجاة». اى اُبى! سوگند به آن كسى كه مرا به رسالت برانگيخت، حسين بن على عليهما السلام در آسمان جلوه بيشترى دارد و از عظمت والاترى برخوردار است، و اهل آسمان او را بهتر از اهل زمين مى شناسند و احترام مى گذارند، و در طرف راست عرش الهى نوشته شده است: «حسين عليه السلام چراغ هدايت و كشتى نجات است». [۱] ۳۱۵ / ۱۰ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «علل الشرايع» و كلينى رحمه الله در كتاب شريف «كافى» از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه: ... ------- 📚منابع: [۱]: كامل الزيارات: ۲۵۸ ح۳ باب ۵۰، بحار الأنوار: ۱۱۶/۵۳ ح ۱۴۰، و۶۵/۱۰۱ ضمن ح ۵۳، المستدرك: ۲۴۶/۱۰. [۱]: بحار الأنوار: ۲۷۱/۴۳ ح ۳۸. [۲]: الخرائج: ۸۴۲/۲ ضمن ح ۶۰، بحار الأنوار: ۲۷۱/۴۳ ضمن ح ۳۹، معالى السبطين: ۴۱. [۱]: عيون اخبار الرضاعليه السلام: ۵۹/۱ ح ۲۹، بحار الأنوار: ۱۸۴/۹۴ ح۱، وج: ۲۰۴/۳۶ ح ۸ به نقل از كمال الدين: ۲۶۴/۱ ح ۱۱، اعلام الورى: ۴۰۰، مدينة المعاجز: ۵۱/۴ ح ۱۳۳، منتخب: ۱۹۷ و در آن عبارت آخر حديث اينگونه است: «إنّ الحسين مصباح الهدى وسفينة النجاة».     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه: كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم يأتي الحسين عليه السلام في كلّ يوم فيضع لسانه في فمه، فيمصّه حتّى يروى فأنبت اللَّه عزّوجلّ لحمه من لحم رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم ولم يرضع من فاطمة عليها السلام ولا من غيرها لبناً قطّ. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هر روز نزد حسين عليه السلام مى آمد، زبان مبارك خود را در دهان او مى گذاشت و او مى مكيد تا سيراب مى شد، و به اين ترتيب خداوند گوشت حسين عليه السلام را از گوشت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رويانيد، و او از مادرش فاطمه عليها السلام و از زنى ديگر هرگز شير نياشاميد. [۲] و در كتاب «مناقب» مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم اين كار را چهل شبانه روز ادامه داد تا اينكه حسين عليه السلام از گوشت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم پرورش يافت. [۳] ۳۱۶ / ۱۱ - و در بعضى از كتابهاى اخلاق نقل شده است كه عصام بن مصطلق گفت: در مدينه معظّمه وارد شدم حسين بن على عليهما السلام را ديدم، جمال زيبا و هيبتى كه داشت، و نيز حركات و سكنات او مرا به تعجّب وا داشت و حسد باعث شد كه آن كينه اى كه از پدرش داشتم ظاهر كنم، به او گفتم: پسر ابوتراب تويى؟ فرمود: بلى. وقتى جوابم را گفت آنچه توانستم به او و پدرش - نعوذ باللَّه - دشنام و ناسزا گفتم. امام حسين عليه السلام از روى عطوفت و مهربانى نگاهى به من كرد و فرمود: أعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم، بسم اللَّه الرحمن الرحيم «خُذِ الْعَفْوَ وأْمُرْ بالْعُرْف وَأَعْرِضْ عَنِ الجاهِلين × وَإمّا يَنْزَغَنَّكَ مِن الشَيْطان نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه إنَّهُ سَميعٌ عَليمٌ × إنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِن الشيْطان تَذَكَّرُوا فَإذا هُم مُبْصِرُون × وِإخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لايُقْصِرُون» [۱] . از شيطان ملعون رانده شده به خدا پناه مى برم، بنام خداوند بخشنده مهربان، عفو و بخشش را پيشه خود ساز و به خوبى و شكيبائى امر كن و از مردم نادان روى بگردان × و چنانچه شيطان خواست ترا وسوسه كند به خدا پناه ببر، همانا او شنوا و دانا است × اهل تقوا هنگامى كه دچار خيالات و وسوسه هاى شيطانى مى شوند خدا را به ياد مى آورند فوراً بخود مى آيند و آگاه مى شوند × و شياطين برادران خود را در ضلالت و گمراهى مى كشانند و سپس در گمراه كردن آنها هيچگونه كوتاهى نمى كنند. و بعد از تلاوت اين آيات به من فرمود: قدرى آهسته تر باش و آرامش خود را حفظ كن، من براى خودم و براى تو از خداوند آمرزش مى طلبم، اگر كمكى خواسته باشى تو را كمك مى كنيم، و اگر عطا و بخششى طلب كنى به تو مى بخشيم، و اگر راهنمائى خواسته باشى تو را راهنمائى مى نمائيم. عصام گويد: من از گفته هاى زشت خود پشيمان شدم و امام عليه السلام چون آثار شرمندگى را در چهره‌ام مشاهده كرد فرمود: «لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْم يَغْفِرُ اللَّه لَكُم وَهُوَ أرْحَم الراحِمين». [۲] «ملامتى و سرزنشى بر شما نيست، خداوند شما را مى آمرزد، و او از همه مهربان تر است». بعد به من فرمود: آيا از اهل شام هستى؟ عرض كردم: بلى. فرمود: «شنشنة أعرفها من أخزم» [۱] . سپس امام حسين عليه السلام فرمود: «حيّانا اللَّه وإيّاك» يعنى خداوند ما و شما را باقى بدارد و زنده نگهدارد، و بعد از آن فرمود: بدون اينكه خجالت بكشى اگر حاجتى دارى از ما بخواه، و اگر خواسته ات را گفتى ما را برتر از گمان خود خواهى يافت. عصام گويد: زمين با همه وسعت آن بر من تنگ شد و دوست داشتم شكافته شود و من به زمين فرو روم، ديگر از خجالت بيشتر نتوانستم بمانم، كم كم به كنارى رفته و دور شدم، ولى روى زمين از او و پدرش نزد من كسى محبوبتر و دوست داشتنى تر نبود. [۲] ...... 📚منابع: [۲]: علل الشرايع: ۱۹۶/۱، بحار الأنوار: ۲۴۵/۴۳ ضمن ح ۲۰، و ج: ۱۹۸/۴۴ ح ۱۴ به نقل از الكافى: ۴۶۵/۱ ح۴، المنتخب: ۱۵۸ با كمى اختلاف. [۳]: مناقب ابن شهراشوب: ۵۰/۴. [۱]: سوره اعراف، آيه ۲۰۲ - ۱۹۹. [۲]: سوره يوسف، آيه ۹۲. [۱]: اين ضرب المثل است، و معمولاً در مورد كسى بكار مى رود كه از نظر بدخلقى به پدرانش شباهت دارد، و مقصود امام عليه السلام اين بود كه ناسزاگوئى به ما، عادت و خوى اهل شام است كه آن را معاويه (لعنه اللَّه) رواج داده است. [۲]: سفينة البحار: ۱۱۶/۲، معالى السبطين: ۶۰.   کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
  🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 ۳۱۷ / ۱۲ - شيخ حسن بن سليمان رحمه الله از علماى قرن هشتم در كتاب خود «مختصر البصائر» از امام باقر عليه السلام و آن حضرت از پدرش نقل كرده اند كه فرمود: جمعى از مردم بعد از امام حسن عليه السلام خدمت برادرش امام حسين عليه السلام رسيدند و عرض كردند: پدر شما معجزات و عجائبى به ما نشان مى داد آيا شما هم از آن قبيل كارها مى توانيد انجام دهيد؟ امام عليه السلام به آنها فرمود: آيا شما پدرم را مى شناسيد؟ عرض كردند: همگى او را مى شناسيم. امام عليه السلام پرده اى را كه كنار اطاقى بود بالازد و فرمود: در ميان اين اطاق نگاه كنيد، آنها نگاه كردند و گفتند: هذا أميرالمؤمنين ونشهد أنّك خليفة اللَّه. اين شخص اميرالمؤمنين عليه السلام است و ما شهادت مي‌دهيم كه تو خليفة اللَّه يعنى جانشين خدا و نماينده او بر روى زمين هستى. [۳] ۳۱۸ / ۱۳ - محمّد بن حسن صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: با پدرم براى سركشى به بعضى از املاك او از خانه بيرون رفتيم، همينكه به صحرا رسيديم پيرمردى با آن حضرت روبرو گرديد پدرم بسوى او فرود آمد و بر او سلام كرد، و مى شنيدم كه مى فرمود: «جعلت فداك» فداى شما شوم، سپس مدّتى باهم گفتگو كردند و بعد از آن پدرم او را وداع گفت، پيرمرد برخاسته و به راه افتاد، و پدرم آن قدر از پشت سر به او نگاه كرد تا ناپديد گرديد. به پدرم عرض كردم: اين پيرمردى كه مى شنيدم در ضمن گفتگو خيلى او را بزرگ مى داشتى و احترام مى كردى چه كسى بود؟ فرمود: پسرم، او جدّ بزرگوارت حسين عليه السلام بود [۱] . [۲] و نظير اين قصّه از حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام نقل شده است كه فرمود: با پدرم از خانه خارج شديم، در بين راه پيرمردى با آن حضرت برخورد كرد و وقتى از او سئوال كردم كه اين پيرمرد چه كسى بود؟ فرمود: او پدرم بود. [۳] ۳۱۹ / ۱۴ - شيخ فقيه ابو محمّد حسن بن علىّ بن شعبه رحمه الله صاحب كتاب «تحف العقول» نقل مى كند: مردى از انصار خدمت امام حسين عليه السلام رسيد و مى خواست از آن حضرت حاجتى درخواست كند، امام عليه السلام به او فرمود: يا أخا الأنصار صن وجهك عن بذلة المسألة، وارفع حاجتك في رقعة وأت بها ساُسرّك إنشاء اللَّه. اى برادر انصار! آبروى خود را از زشتى اظهار نياز حفظ كن، حاجت خود را در پاره اى كاغذ بنويس و آن را نزد من بياور و اگر خدا بخواهد ترا خشنود خواهم كرد. آن مرد نوشت: اى اباعبداللَّه! به فلانى پانصد دينار بدهكارم، و او اصرار و پافشارى در مطالبه آن دارد، از شما تقاضا دارم به او سفارش كنيد به من مهلت دهد تا بتوانم به آسانى بپردازم. وقتى امام حسين عليه السلام نوشته او را قرائت فرمود فوراً به منزل رفت و كيسه اى را كه در آن هزار دينار بود برداشت و براى او آورد و فرمود: پانصد دينار آن را به طلبكار خود بده، و بقيّه اش را سرمايه كن تا تو را در مشكلات روزگار كمك كند، و حاجت خود را جز به يكى از اين سه نفرى كه بر مى شمارم اظهار نكن: إلى ذي دين، أو مروّة، أو حسب. يا متديّن و ديندار باشد، يا جوانمرد و بافتوّت باشد، و يا شرافت خانوادگى داشته باشد. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: اى ابا عبداللَّه! من هم در سختي‌ها و مشكلات مربوط به دنيا و آخرت خود از شما و از درياى فضل و بخشش شما يارى مى طلبم، زيرا شما ديندار بلكه اصل و اساس دين هستيد، جوانمردى و شرف هم به وجود شما افتخار مى كند..... ---------- 📚منابع: [۳]: الخرائج: ۸۱۱/۲ ح ۲۰، مختصر البصائر: ۱۱۰، مدينة المعاجز: ۷۵/۳ ح ۳۹، المحتضر: ۱۴. [۱]: عبارات اين حديث با آنچه در كتاب بصائر نقل شده مطابق نيست بلكه با خرائج متّحد است و بهتر اين بود كه مؤلّف رحمه الله در ابتداى حديث مى فرمود: راوندى رحمه الله روايت كرده است. [۲]: بصائر الدرجات: ۲۸۲ ح ۱۸، المحتضر: ۱۲، بحار الأنوار: ۲۳۱/۶ ح ۴۲، و۳۰۴/۲۷ ح۸، الخرائج: ۸۱۹/۲ ح ۳۰، مختصر البصائر: ۱۱۱، الأيقاظ من الهجعة: ۲۲۰ ح ۲۳. [۳]: بصائر الدرجات: ۲۷۴ ح۳، الخرائج: ۸۱۷/۲ ح ۲۷. شيخ مفيد قدس سره در كتاب «المقالات ص ۴۵ در باب احوال ائمّه عليهم السلام بعد از وفات» فرموده است: كه اين بزرگواران از زير خاك منتقل مى شوند و با جسم و روح مبارك خود در بهشت پروردگار ساكن مى گردند و در آنجا زندگى مى كنند و از نعمت هاى الهى برخوردارند. [۱]: تحف العقول: ۲۴۵، بحار الأنوار: ۱۱۸/۷۸.     کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 و در اينكه به حاجتمند فرمود: حاجت خود را بنويس ؛ به پدر بزرگوارش حضرت امير المؤمنين عليه السلام اقتدا نموده است، زيرا روايت شده است مردى خدمت امير المؤمنين عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد: حاجتى دارم. آن حضرت فرمود: حاجت خود را بر روى زمين بنويس، زيرا من آثار بيچارگى و نياز را در چهره ات به روشنى مى بينم، او هم بر زمين نوشت، به راستى من فقير و محتاجم. حضرت على عليه السلام به قنبر فرمود: به او دو جامه بلند بپوشان. آن مرد اشعارى سروده و گفت: كسوتني حلّة تبلى محاسنها فسوف أكسوك عن حسن الثنا حللاً إن نلت حسن ثنائي نلت مكرمة ولست تبغي بما قد نلته بدلا إنّ الثناء ليحيي ذكر صاحبه كالغيث يحيي نداه السهل والجبلا لاتزهد الدهر في عرف بدأت به فكلّ عبد سيجزى بالّذي فعلا جامه اى به من پوشاندى كه زيبائى هاى آن كهنه مى شود، من تو را جامه اى از ثناى زيبا خواهم پوشاند. اگر به ثناى نيكوى من نائل شوى به آنچه مايه بزرگوارى است دست يافته اى، و چيز ديگرى را به جاى آن طلب نمى كنى. مدح و ستايش ياد صاحبش را زنده نگه مى دارد، همانند باران كه كوه و دشت را از رطوبت خود زنده مى سازد. روزگار ناديده نمى گيرد آن نيكى را كه به آن ابتدا كردى، زيرا كه هر بنده اى نسبت به آنچه عمل كند پاداش خواهد ديد. بعد از خواندن اين ابيات اميرالمؤمنين على عليه السلام دستور داد صد دينار به او ببخشيد، به آن حضرت عرض كردند: اى امير مؤمنان! او را بى نياز كردى. آن حضرت فرمود: از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه فرمود: أنزلوا الناس منازلهم. هر يك از مردم را در جايگاه خود از جهت مرتبه و مقام قرار دهيد. (يعنى آنطور كه شأن آنهاست و شخصيّت آنها اقتضا مى كند با آنها رفتار كنيد). سپس فرمود: من واقعاً تعجّب مى كنم از اشخاصى كه مردمان بنده را با مال و ثروت خود مى خرند، ولى مردم آزاد را با كار نيك خود نمى خرند. [۱] ۳۲۰ / ۱۵ - روايت شده است: روز عاشورا بر پشت شريف آن حضرت اثرى مشاهده كردند، از حضرت زين العابدين عليه السلام علّت آن را پرسيدند فرمود: هذا ممّا كان ينقل الجراب على ظهره إلى منازل الأرامل واليتامى والمساكين. اين اثر انبان هائى است كه بر پشت خود آذوقه به خانه هاى بيوه زنان و يتيمان و تهيدستان مى برده است. [۲] ۳۲۱ / ۱۶ - سيّد شريف محمّد بن على علوى در كتاب «التعازى» نقل كرده است: امام حسن عليه السلام برادر خود امام حسين عليه السلام را بزرگ مى داشت و او را تعظيم مى كرد بطوري كه گويا آن حضرت بزرگتر از امام حسن عليه السلام است. ابن عبّاس گويد: سبب آن را از امام حسن عليه السلام پرسيدم به من فرمود: إنّي لأهابه كهيبة أميرالمؤمنين عليه السلام. او هيبتى همانند هيبت اميرالمؤمنين عليه السلام در نظر من دارد. [۳] ۳۲۲ / ۱۷ - در ضمن حديث سى و چهارم از مناقب پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم گذشت كه آن حضرت فرمود: ألا وإنّ الحسين عليه السلام باب من أبواب الجنّة، من عانده حرّم اللَّه عليه ريح الجنّة. آگاه باشيد كه همانا حسين عليه السلام درى از درهاى بهشت است، كسى كه با او دشمنى كند خداوند بوى بهشت را بر او حرام گرداند. [۴] ۳۲۳ / ۱۸ - سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «مدينة المعاجز» مى گويد: فرشته اى در آسمان نماند مگر اينكه بر زمين فرود آمد و خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شرفياب شد و او را نسبت به فرزندش حسين عليه السلام دلدارى داد و دعوت به شكيبائى نمود، و از تقرّب او و اجر و پاداشى كه خداوند در قيامت به او عطا مى كند خبر داد، و نيز ثواب و پاداشى را كه نصيب زائر آن حضرت و گريه كننده بر مصيبتهاى او مى شود يادآورى كرد و با تمام اينها رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با سوز دل مى فرمود:.. ---------- 📚منابع: [۱]: امالى صدوق: ۳۴۷ ح ۱۲ مجلس ۴۶، بحار الأنوار: ۳۴/۴۱ ح۷ و۴۰۷/۷۴ ح۲، المستدرك: ۳۴۵/۱۲ ح ۲۵، إرشاد القلوب: ۱۳۶، معالى السبطين: ۶۵. [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۶۶/۴، بحار الأنوار: ۱۹۰/۴۴ ح۳. [۳]: معالى السبطين: ۵۹، سفينة البحار: ۶۱۳/۱. [۴]: مائة منقبة: ۲۲، اين حديث در ح ۳۴ از بخش اوّل با ذكر مصادر آن ذكر شد. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با سوز دل مى فرمود: اللهمّ اخذل من خذله واقتل من قتله ولاتمتّعه بما أمّله في الدنيا وأصله حرّ نارك في الآخرة. خدايا! آن كس كه حسين عليه السلام را خوار كند او را خوار گردان، و آن كس كه او را بكشد هلاك گردان، و او را به آنچه آرزو در دنيا دارد بهره مند مساز، و در آخرت به آتش سوزنده ات گرفتار كن. [۱] ۳۲۴ / ۱۹ - طاووس يمانى نقل كرده است كه: هنگامى كه حسين بن على عليهما السلام در مكان تاريكى مى نشست مردم به نورى كه از پيشانى مبارك و گلوى مطهّر او ساطع بود به طرف او هدايت مى شدند و آن نور جاى بوسه پيغمبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم بود، زيرا آن حضرت زياد پيشانى و گلوى حسين عليه السلام را مى بوسيد. جبرئيل روزى به آن خانه مقدّس فرود آمد، حضرت زهرا عليها السلام را ديد كه به خواب رفته و حسين عليه السلام در گهواره اش گريه مى كند، كنار گهواره نشست و با سخنان خوش آيند خود او را نوازش كرد و آرام نمود تا اينكه فاطمه عليها السلام بيدار شد. [۲] مؤلّف رحمه الله گويد: همسر آن حضرت يعنى رباب رضوان اللَّه عليها در مرثيه سرائى خود براى امام حسين عليه السلام به همين كلام يمانى اشاره فرموده است: إنّ الّذي كان نوراً يستضاء به بكربلاء قتيل غير مدفون [۱] كسى كه نور بود و نورافشانى مى كرد، در كربلا كشته شد، و بدن نازنين او بر روى زمين افتاده و دفن نشده بود. ۳۲۵ / ۲۰ - از معاوية بن وهب نقل شده است كه امام صادق عليه السلام براى زيارت كنندگان امام حسين عليه السلام چنين دعا مى كرد: اللّهمّ يا من خصّنا بالكرامة، ووعدنا الشفاعة وحمّلنا الرسالة وجعلنا ورثة الأنبياء، وختم بنا الاُمم السالفة، وخصّنا بالوصيّة، وأعطانا علم ما مضى وعلم ما بقي، وجعل أفئدة من الناس تهوي إلينا، اغفر لي ولإخواني ولزوّار قبر الحسين بن عليّ صلوات اللَّه عليهما. بارپروردگارا! اى كسى كه ما را به كرامت و بزرگوارى اختصاص دادى، و به ما وعده شفاعت مرحمت كردى و رسالت را به دوش ما نهادى، و ما را ارث برنده پيامبران قرار دادى، و امّتهاى گذشته را به ما خاتمه دادى و ما را به وصايت برگزيدى، و علم گذشته و آينده را به ما عطا كردى، و دلهاى بعضى از مردمان را بسوى ما مايل ساختى، مرا و برادرانم را و زائرين قبر حسين بن على عليهما السلام را بيامرز. آنها كه اموالشان را توشه راه خود ساختند و بدنها را در معرض سختى هاى سفر قرار دادند، و اين بدان خاطر بوده كه دوست داشته اند به ما نيكى كنند، و در احسانى كه بما نموده اند اميدوار به لطف تو باشند، و شادى و سرور خاطر پيغمبرت را فراهم نمايند، و فرمان ما را لبيّك گفته و اجابت نموده باشند، و دشمنان ما را به خشم و غضب وادارند. خداوندا! آنها با اين عمل خواسته اند خشنودى تو را بدست آورند، آنها را از طرف ما به رضايت و خشنودى خود پاداش بده و شب و روز از آنها مراقبت كن، و براى خانواده و فرزندان آنها كه رها كرده بهترين جانشين باش، و آنها را همراهى كن و شرّ هر طغيانگر باطل گرا و هر ضعيف و قوى از آفريدگانت و شرّ هر شيطانى از طايفه انسان و جنّ را از آنها كفايت كن، و عطا كن به آنها بهتر از آنچه از تو آرزو دارند زيرا كه آنها دورى از وطن را برگزيده اند و زيارت قبر مطهّر امام حسين عليه السلام را بر ماندن كنار خانواده و فرزند و خويشان ترجيح داده اند. بارپروردگارا! دشمنان ما نسبت به خارج شدن ايشان بر آنها عيب گرفتند، ولى اين سرزنش آنها را از حركت و سير بسوى ما باز نداشت، تا مخالفت كنند با كسى كه با ما مخالف است. پس خداوندا! بر اين چهره هائى كه خورشيد آنها را تغيير داده ترحّم كن، و بر اين گونه‌ها كه بر قبر مطهّر اباعبداللَّه عليه السلام زير و رو شده رحم نما، و بر اين چشمها كه اشك آنها به خاطر دلسوزى براى ما جارى گشته، و اين دلهائى كه به خاطر ما بى تابى مى كند و آتش گرفته است، و اين فريادهائى كه از جگر بخاطر ما بيرون مى آيد رحم كن. خداوندا! اين جانها و اين بدن‌ها را به تو مى سپارم تا آن زمان كه در كنار حوض در هنگام عطش آنها را از كوثر سيراب نمائى..... ---------- 📚منابع: [۱]: مدينة المعاجز: ۴۳۸/۳ ضمن ح۹، منتخب طريحى: ۶۳، مقتل خوارزمى: ۱۶۲/۱، معالى السبطين: ۴۹. [۲]: منتخب طريحى: ۱۹۸، بحار الأنوار: ۱۸۷/۴۴ ذيل ح ۱۶ و ص ۱۹۴ ضمن ح۷ به نقل از مناقب ابن شهراشوب: ۷۵/۴. [۱]: سفينة البحار: ۶۱۳/۱، معالى السبطين: ۵۹، منتخب طريحى: ۱۹۸.   کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 پس آن حضرت پياپى اين دعا را در حال سجده مى خواند، وقتى سجده و دعايش را پايان داد عرض كردم: فداى شما گردم، اگر آنچه از شما شنيدم در حقّ كسى بود كه حتّى خدا را نمى شناخت گمان مى كنم آتش به او ضررى نمى رسانيد، و به خدا قسم آرزو مى كردم كه آن حضرت را زيارت كرده بودم و به حجّ نرفته بودم. امام عليه السلام به من فرمود: تو چقدر نزديك هستى به آن قبر مطهّر! چه چيزى تو را از زيارت او مانع مى شود؟ سپس فرمود: اى معاويه! اين كار را هرگز ترك مكن. عرض كردم: فدايت شوم، نمى دانستم زيارت امام حسين عليه السلام اين مقدار اهميّت دارد. فرمود: يا معاوية ومن يدعو لزوّاره في السماء أكثر ممّن يدعو لهم في الأرض لاتدعه لخوف أحد، فمن تركه لخوف رأى من الحسرة ما يتمنّى أنّ قبره كان بيده. اى معاويه! كسانى كه براى زوّار امام حسين عليه السلام در آسمان دعا مى كنند بيش از آنهائى هستند كه در زمين دعا مى كنند، هيچگاه بخاطر ترسيدن از كسى زيارت را رها مكن، كسى كه بخاطر ترس آن را ترك كند بعداً دچار حسرت و ندامتى مى شود كه آرزو مى كند كاش همواره ملازم آن قبر شريف مى بود. آيا دوست ندارى شخص تو در ميان كسانى باشد كه رسول خدا و اميرالمؤمنين و فاطمه و ائمّه عليهم السلام براى آنها دعا مى كنند؟ آيا دوست ندارى از كسانى باشى كه فردا فرشتگان با آنها مصافحه مى كنند؟ آيا دوست ندارى فرداى قيامت در ميان كسانى باشى كه بدون گناه وارد محشر مى شوند؟ و آيا دوست ندارى در ميان كسانى باشى كه فرداى قيامت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با آنها مصافحه مى كند يعنى دست آنها را در ميان دست خود مى فشارد. [۱] ۳۲۶ / ۲۱ - خطيب در كتاب «تاريخ بغداد» از ابن عبّاس نقل كرده است كه گفت: در خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بودم، آن بزرگوار فرزندش ابراهيم را بر پاى چپ و حسين بن على عليهما السلام را بر پاى راست خود نشانيده بود، گاهى ابراهيم و گاهى حسينش را مى بوسيد كه ناگهان جبرئيل عليه السلام فرود آمد و حامل وحى الهى بود. وقتى پيغام پروردگار را به رسولش رسانيد و آنجا را ترك كرد، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: جبرئيل از طرف پروردگارم آمد و به من خبر داد كه خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرمايد، اين دو طفلى را كه بر روى زانو نهاده اى هر دو را برايت باقى نخواهم گذاشت، يكى از آن دو را بايد فداى ديگرى كنى. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نگاهى به ابراهيم كرد و اشك از چشمانش جارى شد، و نگاهى به حسين عليه السلام كرد و گريه كرد. سپس فرمود: إنّ إبراهيم اُمّه أمة، ومتى مات لم يحزن عليه غيري، واُمّ الحسين عليه السلام فاطمة، وأبوه عليّ ابن عمّي لحمي ودمي، ومتى مات حزنت ابنتي وحزن ابن عمّي وحزنت أنا عليه، وأنا اُؤثر حزني على حزنهما، يا جبرئيل تقبض إبراهيم فقد فديت الحسين به. ابراهيم مادرش كنيزكى بيش نيست و وقتى بميرد غير از من كسى بر او غمگين نمى شود، امّا مادر حسين عليه السلام فاطمه عليها السلام و پدرش پسر عموى من على است كه گوشت و خون من است، و هنگامى كه حسين عليه السلام از دنيا رود دخترم و پسر عمويم و من همگى دچار غم و اندوه خواهيم شد و من غمناك بودن خود را بر غمناكى آن دو بزرگوار ترجيح مى دهم. اى جبرئيل! ابراهيم را از من بگير، من او را فداى حسينم كردم. پس از سه روز ابراهيم از دنيا رفت و بعد از آن هر زمان حسين عليه السلام بطرف او مى آمد، او را در برمى گرفت و مى بوسيد، لبها و دندانهاى ثناياى او را مى مكيد و مى فرمود: فديت من فديته بإبني إبراهيم. من به فداى كسى كه فرزندم ابراهيم را فداى او كردم. [۱] ۳۲۷ / ۲۲ - ترمذى كه از علماى سنّى است و نيز علاّمه مجلسى رحمه الله عالم بزرگوار شيعه از يعلى بن مرّه نقل كرده اند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:..... ---------- 📚منابع: [۱]: ثواب الأعمال: ۹۵، كامل الزيارات: ۲۲۸ ح ۳۳۶، بحار الأنوار: ۵۱/۱۰۱ ح۱، المستدرك: ۲۳۲/۱۰. [۱]: تاريخ بغداد: ۲۰۴/۲، مستدرك حاكم: ۲۹۰/۲، ذخائر العقبى: ۱۵۰، طرائف: ۲۰۲ ح ۲۸۹، بحار الأنوار: ۱۴۵۳/۲۲ ح۷، و ج: ۲۶۱/۴۳ ح۲ به نقل از مناقب ابن شهراشوب: ۸۱/۴، مدينة المعاجز: ۵۷/۴ ح ۱۳۷به نقل از طرائف، منتخب طريحى: ۵۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: حسين منّي وأنا من حسين، أحبّ اللَّه من أحبّ حسيناً، حسين سبط من الأسباط. [۱] حسين از من است و من از حسينم، خدا دوست بدارد هر كس كه حسين را دوست دارد، حسين سبطى [۲] از اسباط است. مؤلّف رحمه الله گويد: اينكه در اين حديث شريف پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرموده: «من از حسين هستم» احتمال دارد مراد و مقصودش اين بوده كه من و حسين از يك نور خلق شده ايم، يا معناى لطيف ديگرى اراده شده باشد كه حديث بعدى آن را بيان مى كند. ۳۲۸ / ۲۳ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «عيون اخبار الرضا عليه السلام» از حضرت رضا عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: هنگامى كه خداوند تبارك و تعالى به ابراهيم خليل الرحمان دستور داد بجاى فرزندش اسماعيل آن قوچ را كه براى او فرستاده است ذبح كند ابراهيم عليه السلام آرزو كرد كه كاش اسماعيل را با دست خود قربانى كرده بود و به ذبح آن قوچ امر نشده بود تا به قلب او آنچه به قلب پدرى كه بهترين فرزند عزيزش را با دست خود ذبح كرده وارد مى شد، و با اين عمل سزاوار پاداش صبركنندگان در مصيبت‌ها مى شد و درجات والايى را تحصيل مى كرد. خداوند تبارك و تعالى به او وحى فرمود: اى ابراهيم! محبوبترين آفريده من نزد تو كيست؟ عرض كرد: خداوندا! مخلوقى را نيافريده اى كه نزد من محبوبتر از حبيب تو يعنى محمّد صلى الله عليه وآله وسلم باشد. فرمود: اى ابراهيم! او را بيشتر دوست دارى يا خودت را؟ عرض كرد: او را از خودم بيشتر دوست دارم. فرمود: فرزند او را بيشتر دوست دارى يا فرزند خودت را؟ عرض كرد: فرزند او را از فرزند خودم بيشتر دوست دارم. فرمود: كشته شدن فرزند او از روى كينه و ستم بدست دشمنانش قلب تو را بيشتر به درد مى آورد يا قربانى شدن فرزندت بدست خودت در راه اطاعت من؟ عرض كرد: كشته شدن او بدست دشمنانش براى من دردناكتر است. فرمود: يا إبراهيم؛ إنّ طائفة تزعم أنّها من اُمّة محمّد صلى الله عليه وآله وسلم ستقتل الحسين إبنه من بعده ظلماً وعدواناً كما يذبح الكبش، ويستوجبون بذلك سخطي. اى ابراهيم! گروهى كه خود را از امّت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم مى پندارند بزودى حسين عليه السلام فرزند او را بعد از او با ظلم و ستم مى كُشند همانطور كه سر گوسفندى را جدا مي‌كنند، و با اين عمل سزاوار خشم و غضب من مى گردند. ابراهيم عليه السلام با شنيدن آن اندوهگين شد، و ياد آن مصيبت دل او را بدرد آورد و او را گريان نمود. خداوند تبارك و تعالى به او از طريق وحى فرمود: اى ابراهيم! ناله و فريادت بر امام حسين عليه السلام و مصيبت كشته شدن او را فديه و عوض قرار دادم براى بى تابى و تحمّل مصيبت فرزندت اسماعيل در صورتى كه او را با دست خود قربانى كرده بودى، و درجات والاى مصيبت زدگان را نصيب تو گردانيدم، و اين تأويل كلام خداوند تبارك و تعالى است كه فرمود: «وَفَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظيم» [۱] «و بر او ذبح بزرگى فدا ساختيم» و هيچ نيرو و قدرتى نيست مگر به سبب خداوند بلندمرتبه بزرگ. [۲] ...... --------- 📚منابع: [۱]: فردوس الأخبار: ۱۵۸/۲ ح ۲۸۰۵، حلية الأبرار: ۱۲۷/۳ ح ۱۷ به نقل از مصابيح السنّة: ۱۹۵/۴ ح ۴۸۳۳، معالي السبطين: ۵۶. طبرانى در معجم الكبير: ۲۲/۳ ذيل ح ۲۵۸۹، ترمذى در صحيح: ۱۹۵/۱۳، ابن ماجه در سنن: ۶۴/۱، احمد در مسند: ۱۷۲/۴، ابن شهراشوب رحمه الله در مناقب: ۷۱/۴، اربلى رحمه الله در كشف الغمّة: ۶/۲، طبرسى رحمه الله در اعلام الورى: ۳۱۷، شيخ مفيدرحمه الله در الإرشاد: ۲۸۰، و مجلسى رحمه الله در بحار الأنوار: ۳۱۶/۴۳ به نقل از فردوس، ص ۲۹۶ به نقل از مناقب و ص ۲۶۱ به نقل از «كشف الغمّة» نقل كرده اند. [۲]: سبط به معناى فرزندزاده و نوه است يعنى حسين عليه السلام نوه اى از نوه هاى من است، ولى از قاموس نقل شده كه «سبط من الأسباط» را «امّة من الاُمم» معنا كرده است و بنابراين معناى سبط جماعت و قبيله است، يعنى حسين عليه السلام از نظر بلندى مقام و مرتبه يا دارا بودن اجر و ثواب و پاداش و يا عظمتِ كارى كه از او صادر شده در حكم يك امّت است. [۱]: سوره صافّات، آيه ۱۰۷. [۲]: عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۱۶۶/۱ ح ۱، جواهر السنيّة: ۲۵۱، تأويل الآيات: ۴۹۷/۲ ح ۱۲، تفسير برهان: ۳۰/۴ ح۶، المنتخب: ۳۲، بحار الأنوار: ۲۲۵/۴۴ ح۶ و در ذيل آن شرح و توضيحى آورده است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 مؤلّف رحمه الله گويد: بنا بر تأويلى كه ذكر شد امام حسين عليه السلام در عوالم پيشين شهادت را قبول كرده، و پذيرفته است كه فديه براى جدّش اسماعيل قرار گيرد تا نور جدّش محمّد مصطفى صلى الله عليه وآله وسلم كه در صلب او است بماند، پدرش علىّ مرتضى و مادرش فاطمه زهرا و برادر بزرگوارش امام حسن مجتبى و فرزندان پاك و معصوم او - كه درود خداوند بر همه آنان باد - باقى بمانند، و بنابراين همه نعمتها و بخششهاى ظاهرى پروردگار، و بركات معنوى او كه به ما مى رسد از حسين عليه السلام سرچشمه گرفته و شايد همين علّت مستحب بودن زيارت آن حضرت در همه روزها و شب هاى مبارك است. زيرا او علّت غائى براى برپائى و برقرارى دين است، بخاطر اينكه صاحب دين يعنى حضرت خاتم النبيّين را با قبول شهادت در صلب پدرانش حفظ كرده و در دنيا مصائب بزرگ را تحمّل كرده است تا با اين عمل دين مقدّس را احيا گرداند و باطل را سركوب نمايد. ۳۲۹ / ۲۴ - علّامه مجلسى قدس سره در كتاب شريف «بحار الأنوار» از اصبغ بن نباته نقل كرده است كه اصبغ مى گويد: به امام حسين عليه السلام عرض كردم: اى سرور من! از مطلبى سئوال مى كنم كه به آن يقين دارم و آن از اسرار است و در وجود شما نهفته است. فرمود: اى اصبغ! آيا مى خواهى مكالمه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم را با ابى بكر در روز مسجد قُبا مشاهده كنى؟ عرض كرد: اين همان چيزى است كه اراده كرده ام. فرمود: برخيز، ناگهان خود را در كوفه مشاهده كردم و كمتر از چشم بهم زدنى مسجد را ديدم، آن حضرت در صورت من تبسّمى كرد و سپس فرمود: خداوند باد را مسخّر سليمان بن داود كرد «غُدُوُّها شَهْرٌ وَرَواحُها شَهْرٌ» [۱] و من بيش از آنچه به او عطا شده نصيبم گرديده است. عرض كردم: بخدا قسم همانطور است، بعد فرمود: نحن الّذين عندنا علم الكتاب وبيان ما فيه، وليس عند أحد من خلقه ما عندنا، لأنّا أهل سرّاللَّه. علم كتاب و بيان آن نزد ما است و هيچ يك از بندگان خدا آنچه نزد ما است ندارد، زيرا ما شايسته اسرار الهى هستيم. آنگاه تبسّمى در چهره من كرد و فرمود: ما وابستگان پروردگار و وارثين رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هستيم. عرض كردم: خدا را بر اين الطاف و نعمتهايش سپاس بايد گفت. فرمود: داخل شو، پس داخل مسجد شدم. ناگهان پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم در محراب ردا به خود پيچيده، در اين هنگام اميرالمؤمنين عليه السلام را مشاهده كردم گريبان ابوبكر را گرفته است. پيامبر در حالى كه انگشت به دندان گرفته بود به ابوبكر اشاره كرد و فرمود: بئس الخلف خلفتني أنت وأصحابك، عليكم لعنة اللَّه ولعنتي. تو و اصحاب تو بد بازماندگانى بعد از من بوديد، لعنت خدا و لعنت من بر شما باد. [۲] ۳۳۰ / ۲۵ - انس مى گويد: در خدمت امام حسين عليه السلام بودم، كنيزكى وارد شد و دسته گلى به آن حضرت هديه كرد، امام عليه السلام فرمود: «أنت حرّة لوجه اللَّه»، تو در راه خدا آزادى. عرض كردم: او براى شما دسته گلى آورد كه ارزش چندانى ندارد و شما او را آزاد مى كنيد؟ فرمود: خدا اين گونه به ما ادب آموخته است، او در قرآن فرموده است: «وَإذا حُيّيتُمْ بِتَحِيَّة فَحَيُّوا بِأحْسَن مِنْها أوْ رُدُّوها» [۱] «هر گاه كسى به شما درودى فرستد يا احسانى كند شما هم سلام يا احسان او را همانگونه و يا بهتر از آن پاسخ دهيد» و بهتر از احسان او آزاد ساختن او بود. [۲]...... ---------- 📚منابع: [۱]: سوره سبأ، آيه ۱۲. [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۵۲/۴، بحار الأنوار: ۱۸۴/۴۴ ضمن ح ۱۱. [۱]: سوره نساء، آيه ۸۶. [۲]: كشف الغمّة: ۳۱/۲، بحار الأنوار: ۱۹۵/۴۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى ٫كمالات و امام ٫دهم، نمايان و تابان، دارنده و بزرگوارى و و برترى و و احسان، سوّم حضرت بن ، امام صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺 ۴۷۶ / ۱ – كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از اسحاق جلاّب [۱] نقل كرده است كه گفت: براى حضرت هادى عليه السلام گوسفندان زيادى خريدارى كرده بودم، روزى مرا طلبيد و وارد اصطبل نمود، و آن به محل وسيعى كه نمى شناختم متّصل بود من گوسفندان را طبق دستورى كه حضرت مى فرمود بين اشخاص پخش مى كردم، از آن جمله براى حضرت ابوجعفر و مادرش و ديگر بستگان او به امر آن حضرت بردم، سپس اجازه خواستم كه به بغداد نزد پدرم برگردم و آن هنگام روز ترويه (هشتم ذيحجه) بود، آن حضرت برايم نوشت: تقيم غداً عندنا ثمّ تنصرف. فردا را نزد ما بمان و بعد از آن برگرد. من روز عرفه (نهم ذيحجه) را نزد ايشان ماندم و شب عيد قربان را در آنجا بيتوته نمودم، هنگام سحر نزد من آمد و فرمود: اى اسحاق برخيز. من از جا برخاستم، و همينكه چشم گشودم ناگهان خود را در بغداد كنار خانه‌ام ديدم، خدمت پدرم رسيدم و دوستانم به ديدن من آمدند، به آنها گفتم عرفه در عسكر بودم و عيد را در بغداد گذراندم. [۱] ۴۷۷ / ۲ - صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از صالح بن سعيد نقل كرده است كه گفت: خدمت حضرت هادى عليه السلام رسيدم هنگامى كه متوكّل آن حضرت را به سامراء دعوت كرده بود و در جاى نامناسبى منزل داده بود - به آن حضرت عرض كردم: فدايت شوم، اينها در همه امور قصد دارند نور فروزان شما را خاموش كنند و در حق شما كوتاهى كنند تا آنجا كه شما را در اين كاروانسراى بسيار زشت كه جاى فقيران و فرومايگان مى باشد ساكن نموده اند. امام عليه السلام فرمود: تو در اين پايه از معرفت ما هستى و خيال مى كنى اين امور از قدر و منزلت ما مى كاهد. سپس با دست اشاره نمود و فرمود: نگاه كن چه مى بينى؟ چون نگاه كردم باغ هاى زيبا منظر و پر طراوتى مشاهده كردم كه در آن زنان نيكوكار خوش بو و نونهالانى كه همچون مرواريدى در پوشش بودند، و پرندگان زيبا و آهوهاى خوش خط و خال و نهرهاى جارى وجود داشت، ديدن اين منظره مرا به حيرت انداخت و چشمانم را خيره نمود. امام عليه السلام فرمود: حيث كنّا فهذا لنا عتيد ولسنا في خان الصعاليك. ما هر كجا باشيم چنين موقعيتى داريم و در حقيقت در «خان صعاليك» كه جايگاه فقيران و فرومايگان است نخواهيم بود. [۲] ۴۷۸ / ۳ - ابن شهر آشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» و قطب راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» از ابوهاشم جعفرى نقل كرده اند كه گفت: خدمت امام هادى عليه السلام شرفياب شدم، آن حضرت با من به زبان هندى سخن گفت، و من نتوانستم به خوبى پاسخ دهم در پيش روى آن حضرت سطل كوچكى بود كه پر از سنگريزه بود. امام عليه السلام يكى از آن سنگريزه‌ها را برداشت و در دهان مبارك خود نهاد و قدرى آن را مكيد، و سپس آن را به من مرحمت فرمود و من آن را در دهانم گذاشتم، بخدا قسم از نزد آن حضرت برنخاستم مگر اينكه با هفتاد و سه لغت مى توانستم سخن بگويم كه يكى از آنها هندى بود. [۱]...... ---------- 📚منابع: [۱]: جلاّب اصطلاحاً به كسى گفته مى شود كه گوسفند و مانند آن را در محلّى مى خرد و براى فروختن به محلّ ديگرى روانه مى سازد. [۱]: الكافى: ۴۹۸/۱ ح۳، بصائرالدرجات: ۴۰۶ ح۶، بحار الأنوار: ۱۳۲/۵۰ ح ۱۴، مناقب ابن شهراشوب: ۴۱۱/۴، الإختصاص: ۳۲۵. [۲]: بصائر الدرجات: ۴۰۶ ح ۷، كافى: ۴۹۸/۱ ح۲، إعلام الورى: ۳۶۵، بحار الأنوار: ۱۳۲/۵۰ ح ۱۵ و علاّمه بزرگوار مجلسى رحمه الله شرح طولانى در ذيل اين حديث بيان فرموده است، به آنجا مراجعه كنيد. مناقب ابن شهراشوب: ۴۱۱/۴، كشف الغمّة: ۳۸۳/۲، مدينة المعاجز: ۴۲۱/۷ ح۴، الإختصاص: ۳۲۴، الإرشاد: ۳۲۴. [۱]: الخرائج: ۶۷۳/۲ ح۲، مناقب ابن شهراشوب: ۴۰۸/۴، إعلام الورى: ۳۶۰، بحار الأنوار: ۱۳۶/۵۰ ح ۱۷، كشف الغمّة: ۳۹۷/۲، مدينة المعاجز: ۴۵۱/۷ ح ۳۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى ٫كمالات و امام ٫دهم، نمايان و تابان، دارنده و بزرگوارى و و برترى و و احسان، سوّم حضرت بن ، امام صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺 ۴۷۹ / ۴ - راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» مى نويسد: روايت شده كه ابو هاشم جعفرى [۲] بعد از وفات حضرت رضا و فرزندش امام جواد عليه السلام خدمت امام هادى مى رسيد و زياد به آن حضرت مراجعه مى كرد، روزى عرض كرد: من وقتى از خدمت شما به بغداد مى روم شوق ديدار شما را پيدا مى كنم، گاهى نمى توانم با كشتى سفر كنم، مركبى هم جز همين بِرذون [۳] ضعيف ندارم، از خدا بخواهيد كه مرا در راه زيارت شما تقويت فرمايد. امام عليه السلام براى او دعا كرد و فرمود: قوّاك اللَّه يا أباهاشم، وقوّى برذونك. خداوند به تو اى ابو هاشم و برذونت قوّت دهد. راوى گويد: بعد از دعاى آن حضرت ابوهاشم نماز صبح را در بغداد مى خواند و با همان مركب براه مى افتاد و نزديك ظهر به سامراء مى رسيد [۱] دوباره اگر مى خواست همان روز به بغداد بر مى گشت و اين از عجيب ترين دلايل و معجزاتى بود كه از آن امام عليه السلام مشاهده شد. [۲] ۴۸۰ / ۵ – صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از بعضى از راويان نقل مى كند كه امام هادى عليه السلام براى آنها نوشتند: إنّ اللَّه جعل قلوب الأئمّة مورداً لإرادته فإذا شاء اللَّه شيئاً شاؤوه. خداوند تبارك وتعالى قلوب امامان عليهم السلام را جايگاه اراده خودش قرار داد، لذا هر گاه خدا چيزى را بخواهد آنان نيز مى خواهند. و اين مضمون فرمايش خداوند است كه فرموده است: «وَما تَشاءُون إلّا أنْ يَشاءَ اللَّه» [۳]، «و نمى خواهيد مگر آنكه خدا بخواهد». [۴] ۴۸۱ / ۶ - ابوجعفر محمّد بن جرير طبرى رحمه الله در كتاب «دلائل الإمامه» از عمّار بن زيد نقل كرده است كه گفت: به امام هادى عليه السلام عرض كردم: آيا شما مى توانيد به آسمان بالا رويد و چيزى با خود بياوريد كه نمونه اش در زمين نيست؟ تا اين درخواست را نمودم، ديدم امام عليه السلام در هوا بالا رفت و من به ايشان نگاه كردم تا از نظرم پنهان گرديد، پس از مدّتى برگشت و با خود پرنده اى طلائى آورد كه در گوشهايش گوشواره هاى طلا و در منقارش درّ گرانبهائى بود و مى گفت: «لا اله إلاّ اللَّه، محمّد رسول اللَّه، عليّ وليّ اللَّه» «خدايى جز خداوند يكتا نيست، محمّد صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده خداوند است، و على ولىّ پروردگار است». امام عليه السلام فرمود: هذا طير من طيور الجنّة. اين پرنده اى از پرندگان بهشت است. سپس آن را رها كرد، و او بازگشت. [۱]....... ---------- 📚منابع: [۲]: او داود بن قاسم بن اسحاق بن عبداللَّه بن جعفر بن ابى طالب است. نجاشى در كتاب رجال خود ص ۱۵۶ رقم ۴۱۱ فرموده است: ابوهاشم مقام و مرتبه والايى نزد ائمه طاهرين عليهم السلام داشت، و از ثقات است كه به خبرش اطمينان حاصل مى شود، و شيخ رحمه الله در «فهرست» فرموده است: ابوهاشم از ائمّه عليهم السلام پنج امام بزرگوار - از حضرت رضا عليه السلام تا حضرت صاحب الأمر ارواحنا فداه - را درك كرده است. [۳]: برذون نوعى چهارپا است كه از اسب ضعيفتر و از الاغ در راه رفتن تواناتر است، ظاهراً به آن يابو گفته مى شود. [۱]: فاصله بين سامراء و بغداد، سى فرسخ است. [۲]: الخرائج: ۶۷۲/۲ ح۱، إعلام الورى: ۳۶۱، مناقب ابن شهراشوب: ۴۰۹/۴، بحار الأنوار: ۱۳۷/۵۰ ح ۲۱، إثبات الهداة: ۴۳۷/۳ ح ۳۳، مدينة المعاجز: ۴۵۴/۷ ح ۳۷. [۳]: سوره دهر، آيه ۳۰. [۴]: مختصر البصائر تأليف حسن بن سليمان حلّى: ۶۵، تفسير برهان: ۴۱۶/۴ ح۱، بحار الأنوار: ۳۷۲/۲۵ ح ۲۳، إعلام الورى: ۳۶۱، تفسير قمى: ۴۰۹/۲ ذيل آيه ۲۹ سوره تكوير، و همچنين اين روايت در بحار الأنوار: ۱۱۴/۵ ح ۳۰۵/۲۴ ۵۵ ح۴، و تفسير برهان: ۴۳۵/۴ ح۵ به نقل از تفسير قمى ذكر گرديده است. [۱]: نوادر المعجزات: ۱۸۵ ح۳، دلائل الامامة: ۴۱۳ ح۵. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى ٫كمالات و امام ٫دهم، نمايان و تابان، دارنده و بزرگوارى و و برترى و و احسان، سوّم حضرت بن ، امام صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺 ۴۸۲ / ۷ - قطب راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» از هبة اللَّه بن ابى منصور موصلى روايت كرده است كه گفت: در ديار ربيعه [۲] كاتبى نصرانى از اهالى كَفْرتُوثا [۳] بنام يوسف بن يعقوب بود كه بين او و پدرم دوستى و رفاقت بود، روزى به منزل ما آمد و خدمت پدرم رسيد. پدرم به او گفت: چه پيش آمده كه در اين وقت آمده اى؟ چه خبر تازه اى دارى؟ گفت: متوكّل مرا احضار نموده است و نمى دانم چه اراده اى نسبت به من دارد، و چون از اين قضيه وحشت دارم براى سلامتى خود صد دينار نذر كرده‌ام و آن را به همراه آورده‌ام تا به امام هادى عليه السلام تقديم نمايم پدرم گفت: توفيقى يافته اى كه چنين نذرى نموده اى، آنگاه با پدرم وداع كرد و بدنبال مقصد خود رفت بعد از چند روز دوباره نزد ما برگشت در حاليكه شادمان و خندان بود، پدرم به او گفت: قصّه و سرگذشت خودت را براى ما تعريف كن. نصرانى گفت: به طرف سامراء حركت كردم و تا آن زمان سامراء را نديده بودم، چون وارد شدم و در خانه اى منزل نمودم. با خود گفتم: بهتر است پيش از آنكه نزد متوكّل روم و كسى از آمدن من باخبر شود اين مبلغ را به امام عليه السلام برسانم و مى دانستم كه آن حضرت خانه نشين است و حق خارج شدن از منزل را ندارد. متحيّر مانده بودم چه كنم؟ از طرفى خانه امام عليه السلام را نمى دانستم و از طرفى مى ترسيدم از كسى آدرس بپرسم مبادا خبر به متوكّل رسد و غصه من زيادتر گردد. پس از مدّتى كه با خود انديشيدم به قلبم چنين خطور كرد كه الاغ خود را سوار شوم و افسار حيوان را رها كنم تا هر كجا مى خواهد برود، شايد به اين وسيله بدون اينكه از كسى پرسش كنم خانه امام عليه السلام را پيدا كنم، سپس دينارها را ميان كاغذى گذاشتم و آن را در آستين خود پنهان كردم و سوار مركب شدم. آن حيوان از ميان خيابان‌ها و كوچه‌ها عبور مى كرد و مطابق ميل خود مى رفت تا اينكه كنار خانه اى توقف كرد، هر چه كوشش كردم برود، قدم برنداشت، به غلام خود گفتم: آهسته از يك نفر بپرس كه اين خانه كيست؟ به او گفتند: اين خانه «ابن الرضا» يعنى امام هادى عليه السلام است. با تعجب گفتم: اللَّه اكبر، بخدا قسم اين دليل روشن و قانع كننده اى بر امامت و حقّانيت او است. در اين هنگام خادم سياه چهره اى از ميان آن خانه بيرون آمد و به من گفت: يوسف بن يعقوب تويى؟ گفتم: بلى. فرمود: فرود آى، من فرود آمدم، و او مرا در راهرو خانه جاى داد و خود داخل خانه شد. با خود گفتم: اين هم دليل ديگر، از كجا اين خادم نام مرا مى دانست، در اين شهر كه كسى مرا نمى شناسد و من هرگز تا كنون اينجا نيامده ام. خادم برگشت و گفت: آن صد دينارى كه در كاغذ گذاشته اى و در آستين دارى به من بده. من به او تقديم كردم و گفتم: اين هم دليل سوّم. مرتبه ديگر خادم نزد من آمد و گفت: وارد خانه شو. چون خدمت آن بزرگوار شرفياب شدم ديدم تنها نشسته است، به من فرمود: اى يوسف، چه چيز برايت ظاهر گشت؟ عرض كردم: به قدر كافى برايم دليل و برهان ظاهر شد. امام عليه السلام فرمود: هيهات، تو مسلمان نخواهى شد، ولى فلان پسرت اسلام اختيار مى كند و از شيعيان ما خواهد بود. يا يوسف، إنّ أقواماً يزعمون أنّ ولايتنا لاتنفع أمثالكم، كذبوا واللَّه أنّها لتنفع أمثالك....... ---------- 📚منابع : [۲]: ديار ربيعه ؛ محلّى بين موصل و رأس عين است. [۳]: كفرتوثا ؛ قريه بزرگى از توابع جزيره است، بين آن و «دارا» پنج فرسخ فاصله است. و همچنين از قريه هاى فلسطين نيز مى باشد. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫