eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
437 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 137)🔹🍂 🌸 شده است خدا (ص) فرمود: و بن ابى طالب از يك هستيم. 🌸 (۳) صاحب مناقب از سلمان «۲»- روايت كرده است كه: از حبيب خود مصطفى (ص) شنيدم كه فرمود: «چهارده هزار سال پيش از آن كه خداوند آدم را بيافريند من و على نورى بوديم در محضر خداوند- عزّ و جلّ- [نورى پراكنده كه خداوند را تسبيح و تقديس مى كرد]. پس ______________________ ____ (۱) 📚علّامه مجلسى در بحار الانوار ۳۶/ ۵۳ پس از بيان اخبارى با اين مضمون مى گويد: «اين اخبار گواه است بر فضيلت عظيم حضرتش چرا كه نام او در آغاز آفرينش بر عرش نوشته آمده و چنين توصيف شده است كه خداوند تعالى او را پشتيبان پيامبر (ص) قرار داده است و دلالت بر آن دارد كه حضرت (ع) بيش از همه مسلمانان پيامبر (ص) را پشتيبانى كرده و يارى رسانده است، زيرا بدين امر اختصاص داده شده است، و اين همه منافات دارد با اين كه در امامت ديگرى بر او مقدّم داشته شود، چنان كه پوشيده نيست بر هر آن كس كه پوشش تعصّب و نابخردى را از چشمان خود فرو گيرد. » علّامه سيد حامد حسين در «عبقات الانوار» مى گويد: «احاديث بسيارى در دست است كه همگى صراحت دارند در اين كه نام على (ع) همراه با نام پيامبر (ص) بر عرش نوشته آمده است و بدين ترتيب پس از پيامبر برترى او آشكار مى شود، و اين كه او بعد از رسول خدا (ص) در ميان همه مردم خواه پيامبران يا جز ايشان نزد خدا بزرگترين منزلت را دارند. » بنگريد به: 📚منابع: «خلاصة عبقات الانوار» ۵/ ۲۴۳- ۲۵۶. (۲) مناقب خوارزمى/ ۸۸. ترجمه كشف اليقين، ص: ۵۰ چون خداوند تبارك آدم را بيافريد اين نور را در پشت او تعبيه كرد و ما پيوسته در يك جا بوديم تا آن كه در پشت عبد المطّلب از يك ديگر جدا شديم. بخشى من شدم و بخشى على. » (۱) در همين جا آمده است: پيامبر خدا (ص) فرمود: «من و على نورى بوديم در محضر خداوند- عزّ و جلّ- چهارده هزار سال پيش از آن كه خداوند آدم را بيافريند، پس چون خداوند پدرم آدم را بيافريد اين نور را در پشت او جاى داد، همچنان خداوند اين نور را از پشتى به پشتى منتقل مى ساخت تا اين كه آن را در پشت عبد المطّلب جاى داد. [سپس آن را از پشت عبد المطّلب خارج ساخت] و به دو بخش تقسيم كرد: بخشى را در پشت عبد اللَّه قرار داد و بخشى را در پشت ابو طالب. پس على از من و من از اويم. گوشت او گوشت من و خون او خون من است. هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است كه من هم او را دوست مى دارم و هر كه او را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است كه من هم او را دشمن خواهم داشت «۱». »...... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 137)🔹🍂 🌸 شده است خدا (ص) فرمود: و بن ابى طالب از يك هستيم. 🌸 (۱) علّامه سيّد حامد حسين در «عبقات الانوار»، در دلالت اين حديث بر امامت امير المؤمنين وجوهى را ياد آورى كرده است كه چكيده، آن‌ها را بيان مى داريم: «۱- تصريح به خلافت على (ع) همان گونه كه در بخشى از احاديث روايت شده از سوى گروهى از اهل سنت رسيده با اين الفاظ است: «نبوّت در من است و خلافت در على»، يا نظاير آن. ۲- تصريح به وصايت على (ع)، همان گونه كه در حديث با اين الفاظ آمده است: «مرا نبى و پيامبر قرار داده است و على را وصىّ. » ۳- فرشتگان و ديگران تسبيح را از اين نور فرا گرفتند، زيرا هر تقديس و تسبيحى از آدم و انبيا و آدميان ديگر به پيروى از پيامبر و على و در پرتو عمل به سنّت آن دو صورت پذيرفته است و دليل آن اين سخن پيامبر (ص) است كه فرمود: «هر كه سنّت حسنه اى بنهد، پاداش اين سنّت را به همراه پاداش كسانى كه تا روز رستخيز بدان عمل كنند براى خود خواهد داشت. » و اين دو همان كسانى هستند كه اين سنّت حسنه را در جهان بنهادند، و از همين رو على (ع) پاداشى را به دست خواهد آورد كه پيامبر (ص) و اين خود، فضيلتى است سترگ كه خرد از دريافت عظمت آن ناتوان است. تصريح به اين كه فرشتگان، تسبيح خداوند عزّ و جلّ را از اين نور آموخته اند در پاره اى احاديث وارد شده است، و با چنين فضيلتى كه براى على (ع) حاصل است ديگر چگونه مى توان كسى را بر او پيشى داد كه نه تنها اين فضيلت بدو نسبت داده نمى شود كه پيش از پذيرش اسلام، پيشينه كفر دارد؟! ۴- اگر پنج تن نبودند خداوند آدم را نمى آفريد. در حديث اشباح- به روايت حموينى- اين سخن خداوند به آدم آمده است كه: «اين پنج تن از فرزندان تو هستند كه اگر آن‌ها نمى بودند تو را خلق نمى كردم»، و حال كه اين جايگاه از آن على (ع) است چگونه كسى بر او پيشى داده مى شود؟! ۵- حديث نور، حاكى از آن است كه نور پيامبر و على- عليهما السّلام- تفاوت زمانى بسيارى با آفرينش آدم دارد، و بر اين اساس، على جز خاتم الأنبياء (ص) بر آدم و ساير پيامبران برترى دارد. او امام پس از پيامبر است و ديگر پس از اين، نه سخنى براى طالب مى ماند و نه نورى براى آن كه خواهان فرا گرفتن نور است..... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 137)🔹🍂 🌸 شده است خدا (ص) فرمود: و بن ابى طالب از يك هستيم. 🌸 و نه دليل ديگرى كه به كار آيد و نه دانشى كه فزونى گيرد، و خداوند نور او را پيش از ديگران نيافريده مگر به سبب برترى او بر همه آفريده ها. نيز اين حديث دلالت بر آن دارد كه همه كمالات موجود در پيامبر اكرم (ص) در امير المؤمنين على (ع) نيز يافت مى شود. اين بابى است كه براى خردمندان هزار باب ديگر مى گشايد و البتّه كافى است براى اثبات قبح تقدّم ديگرى بر حضرت (ع). ۶- تقدّم پيامبرى محمّد (ص) دليل برترى اوست و روشن است كه اين خود، فرعى است بر تقدّم نور او كه گواه اولويت حضرت (ص) است. از آن جا كه على (ع) از همان نورى آفريده شده كه پيامبر از آن وجود يافته است، بنا بر اين على (ع) جز رسول اكرم از همه آفريده‌ها برتر خواهد بود، و بر اين اساس ديگر وجهى ندارد كسى را بر او پيشى داد، خواه پيامبر باشد يا صحابى. ۷- يگانگى نور على (ع) و نور پيامبر (ص) و آفريده شدن اين نور پيش از آفرينش آدم، گواه آن است كه امام، فضيلتى عظيم دارد كه گرفتن پيمان، شاخه آن به شمار مى آيد. بنا بر اين ترديدى نيست كه او بر همه پيامبران و رسولان برتر است و تنها او و نه جز او براى جانشينى پيامبر (ص) تعيّن يافته است. از پاره اى احاديث چنين پيداست كه اقرار به وصايت على (ع) همچون اقرار به پيامبرى محمّد (ص) و يگانگى خداى سبحان، ركن است و هر كه از آن روى برتابد كفر در پيش گرفته است. سخن را چنين ادامه مى دهيم: ابن عربى در اين جا سخنى دارد كه در باب ششم فتوحات مكيّه بيان داشته است و در آنجا تصريح دارد كه در عالم هباء- جهان نور- هيچ كس از پيامبر اكرم (ص) به خدا نزديكتر نبوده است و نزديكترين مردم هم به رسول اللَّه (ص) على بن ابى طالب بوده است «كه امام تمامى جهانيان و جامع اسرار همه انبياست»، و اين سخن اوست: «... در اين جهان نور، نزديكترين حقيقت پذيرفته براى خدا، حقيقت محمّد بوده است كه همان عقل اوّل ناميده مى شود و او سرور همه جهانيان است و نخستين ظاهر، در عرصه وجود، كه ظهور او از همين نور الهى و از جهان نور و از حقيقت كليه برخاسته است. در اين جهان نور، عين حضرت و عين عالم كه از تجلّى اوست وجود داشته است و نزديكترين مردم به حضرت (ص) على بن ابى طالب، امام همه جهانيان و جامع اسرار همه پيامبران مى باشد. » اين سخن را بسيارى از بزرگان صوفيه از ابن عربى نقل كرده اند و آن را دليلى گرفته اند بر افضليت على (ع)، (📚رجوع كنيد به: خلاصة العبقات، ۵/ ۲۰۷- ۳۲۲). 📚فتوحات مكيه چهار جلدى قطع رحلى (نشر دار صادر بيروت) ج ۱، ص ۱۱۹. ابن بطريق در عمده/ ۹۱ مى گويد: «اين كه على (ع) به همراه پيامبر (ص) نورى بوده است در برابر خداوند سبحان چهارده هزار سال پيش از آن كه خداوند، آدم را بيافريند و اين كه هر دو تسبيح گوى خداى بوده اند به هيچ كس اجازه نمى دهد همسنگى براى او ادّعا كند يا به مسأله خدشه اى وارد سازد و چه دور است كه دست كسى ستاره ثريا را دريابد. » ترجمه كشف اليقين، ص: ۵۲ ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 137)🔹🍂 🌸 شده است خدا (ص) فرمود: و بن ابى طالب از يك هستيم. 🌸 (۳) صاحب مناقب از سلمان «۲»- روايت كرده است كه: از حبيب خود مصطفى (ص) شنيدم كه فرمود: «چهارده هزار سال پيش از آن كه خداوند آدم را بيافريند من و على نورى بوديم در محضر خداوند- عزّ و جلّ- [نورى پراكنده كه خداوند را تسبيح و تقديس مى كرد]. پس __________________ ____ (۱) 📚علّامه مجلسى در بحار الانوار ۳۶/ ۵۳ پس از بيان اخبارى با اين مضمون مى گويد: «اين اخبار گواه است بر فضيلت عظيم حضرتش چرا كه نام او در آغاز آفرينش بر عرش نوشته آمده و چنين توصيف شده است كه خداوند تعالى او را پشتيبان پيامبر (ص) قرار داده است و دلالت بر آن دارد كه حضرت (ع) بيش از همه مسلمانان پيامبر (ص) را پشتيبانى كرده و يارى رسانده است، زيرا بدين امر اختصاص داده شده است، و اين همه منافات دارد با اين كه در امامت ديگرى بر او مقدّم داشته شود، چنان كه پوشيده نيست بر هر آن كس كه پوشش تعصّب و نابخردى را از چشمان خود فرو گيرد. » علّامه سيد حامد حسين در «عبقات الانوار» مى گويد: «احاديث بسيارى در دست است كه همگى صراحت دارند در اين كه نام على (ع) همراه با نام پيامبر (ص) بر عرش نوشته آمده است و بدين ترتيب پس از پيامبر برترى او آشكار مى شود، و اين كه او بعد از رسول خدا (ص) در ميان همه مردم خواه پيامبران يا جز ايشان نزد خدا بزرگترين منزلت را دارند. » بنگريد به: 📚منابع: «خلاصة عبقات الانوار» ۵/ ۲۴۳- ۲۵۶. (۲) مناقب خوارزمى/ ۸۸. ترجمه كشف اليقين، ص: ۵۰ چون خداوند تبارك آدم را بيافريد اين نور را در پشت او تعبيه كرد و ما پيوسته در يك جا بوديم تا آن كه در پشت عبد المطّلب از يك ديگر جدا شديم. بخشى من شدم و بخشى على. » (۱) در همين جا آمده است: پيامبر خدا (ص) فرمود: «من و على نورى بوديم در محضر خداوند- عزّ و جلّ- چهارده هزار سال پيش از آن كه خداوند آدم را بيافريند، پس چون خداوند پدرم آدم را بيافريد اين نور را در پشت او جاى داد، همچنان خداوند اين نور را از پشتى به پشتى منتقل مى ساخت تا اين كه آن را در پشت عبد المطّلب جاى داد. [سپس آن را از پشت عبد المطّلب خارج ساخت] و به دو بخش تقسيم كرد: بخشى را در پشت عبد اللَّه قرار داد و بخشى را در پشت ابو طالب. پس على از من و من از اويم. گوشت او گوشت من و خون او خون من است. هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است كه من هم او را دوست مى دارم و هر كه او را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است كه من هم او را دشمن خواهم داشت «۱». »...... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 137)🔹🍂 🌸 شده است خدا (ص) فرمود: و بن ابى طالب از يك هستيم. 🌸 (۱) علّامه سيّد حامد حسين در «عبقات الانوار»، در دلالت اين حديث بر امامت امير المؤمنين وجوهى را ياد آورى كرده است كه چكيده، آن‌ها را بيان مى داريم: «۱- تصريح به خلافت على (ع) همان گونه كه در بخشى از احاديث روايت شده از سوى گروهى از اهل سنت رسيده با اين الفاظ است: «نبوّت در من است و خلافت در على»، يا نظاير آن. ۲- تصريح به وصايت على (ع)، همان گونه كه در حديث با اين الفاظ آمده است: «مرا نبى و پيامبر قرار داده است و على را وصىّ. » ۳- فرشتگان و ديگران تسبيح را از اين نور فرا گرفتند، زيرا هر تقديس و تسبيحى از آدم و انبيا و آدميان ديگر به پيروى از پيامبر و على و در پرتو عمل به سنّت آن دو صورت پذيرفته است و دليل آن اين سخن پيامبر (ص) است كه فرمود: «هر كه سنّت حسنه اى بنهد، پاداش اين سنّت را به همراه پاداش كسانى كه تا روز رستخيز بدان عمل كنند براى خود خواهد داشت. » و اين دو همان كسانى هستند كه اين سنّت حسنه را در جهان بنهادند، و از همين رو على (ع) پاداشى را به دست خواهد آورد كه پيامبر (ص) و اين خود، فضيلتى است سترگ كه خرد از دريافت عظمت آن ناتوان است. تصريح به اين كه فرشتگان، تسبيح خداوند عزّ و جلّ را از اين نور آموخته اند در پاره اى احاديث وارد شده است، و با چنين فضيلتى كه براى على (ع) حاصل است ديگر چگونه مى توان كسى را بر او پيشى داد كه نه تنها اين فضيلت بدو نسبت داده نمى شود كه پيش از پذيرش اسلام، پيشينه كفر دارد؟! ۴- اگر پنج تن نبودند خداوند آدم را نمى آفريد. در حديث اشباح- به روايت حموينى- اين سخن خداوند به آدم آمده است كه: «اين پنج تن از فرزندان تو هستند كه اگر آن‌ها نمى بودند تو را خلق نمى كردم»، و حال كه اين جايگاه از آن على (ع) است چگونه كسى بر او پيشى داده مى شود؟! ۵- حديث نور، حاكى از آن است كه نور پيامبر و على- عليهما السّلام- تفاوت زمانى بسيارى با آفرينش آدم دارد، و بر اين اساس، على جز خاتم الأنبياء (ص) بر آدم و ساير پيامبران برترى دارد. او امام پس از پيامبر است و ديگر پس از اين، نه سخنى براى طالب مى ماند و نه نورى براى آن كه خواهان فرا گرفتن نور است..... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 137)🔹🍂 🌸 شده است خدا (ص) فرمود: و بن ابى طالب از يك هستيم. 🌸 و نه دليل ديگرى كه به كار آيد و نه دانشى كه فزونى گيرد، و خداوند نور او را پيش از ديگران نيافريده مگر به سبب برترى او بر همه آفريده ها. نيز اين حديث دلالت بر آن دارد كه همه كمالات موجود در پيامبر اكرم (ص) در امير المؤمنين على (ع) نيز يافت مى شود. اين بابى است كه براى خردمندان هزار باب ديگر مى گشايد و البتّه كافى است براى اثبات قبح تقدّم ديگرى بر حضرت (ع). ۶- تقدّم پيامبرى محمّد (ص) دليل برترى اوست و روشن است كه اين خود، فرعى است بر تقدّم نور او كه گواه اولويت حضرت (ص) است. از آن جا كه على (ع) از همان نورى آفريده شده كه پيامبر از آن وجود يافته است، بنا بر اين على (ع) جز رسول اكرم از همه آفريده‌ها برتر خواهد بود، و بر اين اساس ديگر وجهى ندارد كسى را بر او پيشى داد، خواه پيامبر باشد يا صحابى. ۷- يگانگى نور على (ع) و نور پيامبر (ص) و آفريده شدن اين نور پيش از آفرينش آدم، گواه آن است كه امام، فضيلتى عظيم دارد كه گرفتن پيمان، شاخه آن به شمار مى آيد. بنا بر اين ترديدى نيست كه او بر همه پيامبران و رسولان برتر است و تنها او و نه جز او براى جانشينى پيامبر (ص) تعيّن يافته است. از پاره اى احاديث چنين پيداست كه اقرار به وصايت على (ع) همچون اقرار به پيامبرى محمّد (ص) و يگانگى خداى سبحان، ركن است و هر كه از آن روى برتابد كفر در پيش گرفته است. سخن را چنين ادامه مى دهيم: ابن عربى در اين جا سخنى دارد كه در باب ششم فتوحات مكيّه بيان داشته است و در آنجا تصريح دارد كه در عالم هباء- جهان نور- هيچ كس از پيامبر اكرم (ص) به خدا نزديكتر نبوده است و نزديكترين مردم هم به رسول اللَّه (ص) على بن ابى طالب بوده است «كه امام تمامى جهانيان و جامع اسرار همه انبياست»، و اين سخن اوست: «... در اين جهان نور، نزديكترين حقيقت پذيرفته براى خدا، حقيقت محمّد بوده است كه همان عقل اوّل ناميده مى شود و او سرور همه جهانيان است و نخستين ظاهر، در عرصه وجود، كه ظهور او از همين نور الهى و از جهان نور و از حقيقت كليه برخاسته است. در اين جهان نور، عين حضرت و عين عالم كه از تجلّى اوست وجود داشته است و نزديكترين مردم به حضرت (ص) على بن ابى طالب، امام همه جهانيان و جامع اسرار همه پيامبران مى باشد. » اين سخن را بسيارى از بزرگان صوفيه از ابن عربى نقل كرده اند و آن را دليلى گرفته اند بر افضليت على (ع)، (📚رجوع كنيد به: خلاصة العبقات، ۵/ ۲۰۷- ۳۲۲). 📚فتوحات مكيه چهار جلدى قطع رحلى (نشر دار صادر بيروت) ج ۱، ص ۱۱۹. ابن بطريق در عمده/ ۹۱ مى گويد: «اين كه على (ع) به همراه پيامبر (ص) نورى بوده است در برابر خداوند سبحان چهارده هزار سال پيش از آن كه خداوند، آدم را بيافريند و اين كه هر دو تسبيح گوى خداى بوده اند به هيچ كس اجازه نمى دهد همسنگى براى او ادّعا كند يا به مسأله خدشه اى وارد سازد و چه دور است كه دست كسى ستاره ثريا را دريابد. » ترجمه كشف اليقين، ص: ۵۲ ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
✰✰(¯`*•.عشق فقط امیرالمؤمنین .•*´¯)✰✰: 🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای صله و عمر 🌺🍃 شعیب عقر قوفی می‌گوید: ... من با یعقوب (اهل مغرب) که برای زیارت به مکه آمده بود، محضر امام کاظم علیه السلام رسیدیم. امام نگاهش که به یعقوب افتاد، فرمود: - ای یعقوب! تو دیروز به اینجا وارد شدی و میان تو و برادرت اسحاق در فلان محل درگیری پیش آمد و کار به جایی رسید که همدیگر را دشنام دادید. شما نباید مرتکب کار زشت و قبیحی شوید. فحش دادن و ناسزا گفتن به برادران دینی، از آیین ما و پدران و نیاکان ما بدور است و ما به هیچ یک از شیعیان خود اجازه نمی دهیم که چنین رفتاری را داشته باشند. از خدای یگانه بپرهیز و تقوا داشته باش. ای یعقوب! به زودی مرگ بین تو و برادرت (به خاطر قطع رحم)، جدایی خواهد افکند. برادرت اسحاق در همین سفر پیش از آنکه به نزد خانواده خود برگردد خواهد مرد و تو نیز از رفتارت پشیمان خواهی شد. شما قطع رحم کردید و نسبت به یکدیگر قهر هستید، بدین جهت خداوند عمر شما را کوتاه نمود. یعقوب گفت: فدایت شوم! اجل من کی خواهد رسید؟ امام فرمود: اجل تو نیز رسیده بود ولی چون تو در فلان منزل به عمه ات خدمت کردی و بواسطه هدیه او را خوشحال نمودی، بخاطر این صله رحم خداوند بیست سال بر عمر تو افزود. شعیب می‌گوید: پس از مدتی یعقوب را در مکه دیدم. احوالش را پرسیدم. او گفت: - برادرم، همانطور که امام علیه السلام گفته بود، پیش از آنکه به خانه خود برسد وفات یافت و در همین راه به خاک سپرده شد. [۱] امام علیه السلام با 🍂🌸 روزی هارون الرشید (خلیفه مقتدر عباسی) به امام کاظم علیه السلام گفت: - چرا اجازه می‌دهید مردم شما را به پیغمبر صلی الله علیه و آله نسبت بدهند؟ به شما بگویند فرزندان پیغمبر، با اینکه فرزندان علی علیه السلام هستید، نه فرزندان پیغمبر؟ البته مسلم است شخص را به پدرش نسبت می‌دهند و مادر به منزله ظرف است و نسل را پدر تولید می‌کند نه مادر. امام کاظم علیه السلام در پاسخ فرمود: خلیفه! اگر پیامبر صلی الله علیه و آله زنده شود و دختر تو را خواستگاری کند، به او می‌دهی؟ گفت: سبحان الله! چرا ندهم؟ البته که می‌دهم و بدینوسیله بر عرب و عجم افتخار می‌کنم. امام علیه السلام فرمود: پیغمبر هرگز از من خواستگاری نمی کند و من نیز دخترم را به او تجویز نمی کنم. هارون گفت: چرا؟ امام علیه السلام فرمود: چون پیامبر صلی الله علیه و آله پدر بزرگ من است. هارون گفت: - احسنت! آفرین! پس چگونه خود را فرزند پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌دانید با اینکه پیغمبر صلی الله علیه و آله فرزند پسری نداشت؟ و نسل از پسر است نه از دختر. شما فرزند دختر هستید که فرزند دختر نسل به شمار نمی رود. امام علیه السلام فرمود: - تو را به حق قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و کسی که در آن مدفون است سوگند، مرا از پاسخ این سؤال معذور بدار. هارون گفت: - غیر ممکن است. باید بر گفتار خود دلیل بیاوری و اثبات کنی که شما فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله هستید. تا از قرآن دلیل بیان نکنید، عذرتان پذیرفته نیست و شما به همه علوم قرآن آشنایید. امام علیه السلام فرمود: حاضری پاسخ این پرسش تو را بدهم؟ هارون گفت: بگو. امام علیه السلام فرمود: (بسم الله الرحمن الرحیم؛ و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و کذلک نجزی المحسنین و زکریا و یحیی و عیسی). [۱] آن گاه امام علیه السلام پرسید: پدر عیسی کیست؟ هارون گفت: عیسی پدر نداشت. امام علیه السلام فرمود: در این آیه خداوند از طرف مادر عیسی، مریم، که فاطمه زیاد با حضرت ابراهیم دارد، در عین حال عیسی را از فرزندان ابراهیم شمرده است. همچنین ما نیز از طرف مادرمان، فاطمه، فرزند پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله هستیم. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۴۸، ص ۳۹. [۱]: و از فرزندان او (ابراهیم) داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم و (همچنین زکریا و عیسی) [۱]: - بحار: ج ۴۸، ص ۱۲۷ و ج ۱۶، ص ۲۴۰. متأسفانه هنوز هم این طرز تفکر غلط در بعضی مردم و در فرهنگ برخی جوامع حکم فرماست و نسل پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را منحصر در نسل پسری می‌دانند! و سلسله نسل دختری را نسل رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نمی دانند و منشأ اصلی موضوع آن بوده است که مادر را در تولید فرزند سهیم نمی دانستند. در صورتی که این تفکر نادرست از نظر حدیث و علم روز و همچنین از لحاظ قضاوت عرف مردود است زیرا که پدر و مادر در تولید نسل سهیم هستند. فرزندان دختر و پسر از لحاظ نسل بودن یکسانند. بنابراین کسانی که نسبتشان از جانب مادر، حتی مادران بزرگ به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای مناظره 🌺✨✨ امام جواد علیه السلام نخستین امامی است که در خردسالی (تقریبا در هشت سالگی) به منصب امامت رسید. در عین حال، چون علمشان از جانب خداوند بود بر تمام اهل فضل از لحاظ علم و دانش برتری داشت. مخالفین آن حضرت مناظرات و گفتگوهایی با آن بزرگوار انجام می‌دادند و گاهی سؤالات مشکلی مطرح می‌نمودند تا به خیال باطل خودشان او را در صحنه مبارزه علمی شکست دهند. بعضی از آنها هیجان انگیز و پر سر و صدا بوده، از جمله مناظره یحیی بن اکثم قاضی القضات کشورهای اسلامی است. بنا به دستور مأمون خلیفه عباسی مجلس مناظره ای تشکیل یافت. امام جواد علیه السلام حاضر شد و یحیی بن اکثم نیز آمد و در مقابل امام نشست. یحیی بن اکثم به خلیفه نگریست و گفت: - اجازه می‌دهی از ابو جعفر (امام جواد علیه السلام) پرسشی بکنم؟ مأمون گفت: از خود آن جناب اجازه بگیر. یحیی از امام اجازه خواست. امام علیه السلام فرمود: هر چه می‌خواهی سؤال کن. یحیی گفت: چه می‌فرمایید درباره شخصی که در حال احرام حیوانی را شکار کرده است؟ امام جواد علیه السلام فرمود: این شکار را در خارج حرم کشته است یا در داخل حرم؟ آیا آگاه به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا ناآگاه؟ عمدا شکار کرده یا از روی خطا؟ آن شخص آزاد بوده یا بنده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ اولین بار شکار کرده یا چندمین بار اوست؟ شکار او از پرندگان بود یا غیر پرنده؟ از حیوان کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم می‌خواهد چنین عملی را انجام دهد یا پشیمان است؟ شکار او در شب بوده یا در روز؟ در احرام حج بوده یا در احرام عمره؟ یحیی بن اکثم از این همه آگاهی متحیر ماند و آثار عجز و ناتوانی در سیمایش آشکار گردید و زبانش بند آمد طوری که حاضران مجلس ضعف و درماندگی او را در مقابل امام علیه السلام به خوبی فهمیدند. بعد از این پیروزی، مأمون گفت: خدا را سپاسگزارم که هر آنچه در نظرم بود همان شد. آن گاه رو به خویشاوندان خود کرد و گفت: حال آنچه را که قبول نداشتید پذیرفتید؟ (چون آنان می‌گفتند امام جواد علیه السلام به امامت لایق نیست). پس از صحبت‌هایی که در مجلس به میان آمد مردم پراکنده شدند. تنها گروهی از نزدیکان خلیفه مانده بودند. مأمون به امام علیه السلام عرض کرد: - فدایت شوم! اگر صلاح بدانید احکام مسائلی را که در مورد کشتن شکار در حال احرام مطرح شد را بیان کنید تا بهره مند شویم. امام جواد علیه السلام فرمود: آری! اگر شخص محرم در حل (بیرون از حرم) شکار کند و شکار او از پرندگان بزرگ باشد، باید به عنوان کفاره یک گوسفند بدهد و اگر در داخل حرم بکشد، کفاره اش دو برابر است (دو گوسفند). اگر جوجه ای را خارج از حرم بکشد، کفاره اش بره ای است که تازه از شیر گرفته شده باشد. اگر در داخل حرم بکشد، باید علاوه بر آن بره، بهای جوجه را هم بپردازد. اگر شکار از حیوانات صحرایی باشد چنانچه گورخر باشد کفاره اش یک گاو است و اگر یک شتر مرغ باشد باید یک شتر کفاره بدهد. اگر هر کدام از اینها را در داخل حرم بکشد، کفاره اش دو برابر می‌شود. اگر شخص محرم عملی انجام دهد که قربانی بر او واجب گردد، چنانچه در احرام عمره باشد، باید آن را در مکه قربانی کند و اگر در احرام حج باشد، باید قربانی را در منی ذبح کند و کفاره شکار بر عالم و جاهل یکسان است. منتها در صورت عمد (علاوه بر وجوب کفاره) معصیت نیز کرده است؛ اما در صورت خطا گناه ندارد. کفاره شخص آزاد بر عهده خود اوست، اما کفاره برده را باید صاحبش بدهد. بر صغیر کفاره نیست ولی بر کبیر کفاره واجب است. آن کس که از عملش پشیمان است، گناهش در آخرت بخشیده می‌شود؛ ولی کسی که پشیمان نیست عذاب خواهد دید. مأمون گفت: آفرین بر تو ای ابا جعفر! خدا خیرت بدهد. اگر صلاح می‌دانی شما نیز از یحیی بن اکثم بپرس، همچنان که او از شما پرسید. در این هنگام امام علیه السلام به یحیی فرمود: بپرسم؟ یحیی پاسخ داد: فدایت شوم! اختیار با شماست. اگر دانستم جواب می‌دهم و اگر نه، از شما استفاده می‌کنم. امام علیه السلام فرمود: به من بگو! در مورد مردی که در اول صبح به زنی نگاه کرد در حالی که نگاهش به آن زن حرام بود و آفتاب که بالا آمد زن بر او حلال گشت هنگام ظهر باز بر او حرام شد و چون وقت عصر فرا رسید بر او حلال گردید و موقع غروب آفتاب باز بر او حرام شد و در وقت عشا حلال شد و در نصف شب بر وی حلال گردید و در طلوع فجر بر او حلال گشت این چگونه زنی است و به چه دلیل بر آن مرد گاهی حلال و گاهی حرام می‌شود؟ یحیی گفت: به خدا سوگند! پاسخ این سؤال را نمی دانم و نمی دانم به چه دلیل حلال و حرام می‌شود. اگر صلاح می‌دانید خوب جواب آن را بیان فرمایید تا بهره مند شویم. امام علیه السلام فرمود: این زن کنیز مردی بوده است. در صبح
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای مجلس و به هم ◼️▪️✨ متوکل (خلیفه خون ریز عباسی) از توجه مردم به امام هادی علیه السلام سخت نگران و در وحشت بود. بعضی مفسده جویان نیز به متوکل گزارش داده بودند که در خانه امام هادی علیه السلام اسلحه، نوشته‌ها و اشیای دیگر جمع آوری شده تا او علیه خلیفه قیام کند. متوکل بدون اطلاع گروهی از دژخیمان خود را به منزل آن حضرت فرستاد مأموران به خانه امام هادی علیه السلام هجوم آوردند. ولی هر چه گشتند چیزی نیافتند آن گاه به سراغ امام رفتند و حضرت را در اتاقی تنها دیدند که در به روی خود بسته و لباس پشمی بر تن دارد و روی شن و ماسه نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را در آن حال دستگیر کرده نزد متوکل بردند و به او گفتند که ما در خانه اش چیزی نیافتیم و او را دیدیم رو به قبله نشسته و قرآن می‌خواند. متوکل عباسی در صدر مجلس عیش نشسته بود. جام شرابی در دست داشت و میگساری می‌کرد در این حال امام علیه السلام وارد شد. چون امام علیه السلام را دید عظمت و هیبت امام او را فراگرفت. بی اختیار حضرت را احترام نمود و ایشان را در کنار خود نشاند و جام شراب را به آن حضرت تعارف کرد. امام علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! هرگز گوشت و خون من با شراب آمیخته نشده، مرا از این عمل معاف بدار. متوکل دیگر اصرار نکرد سپس گفت: پس شعری بخوانید و با خواندن اشعار محفل ما را رونق ببخشید امام علیه السلام فرمود: - من اهل شعر نیستم و شعر چندانی نمی دانم. خلیفه گفت: - چاره ای نیست باید بخوانی. امام علیه السلام اشعاری خواند که ترجمه آنها این گونه است: (زمامداران قدرتمند و خون ریز بر قله کوهساران بلند، شب را به روز می‌آوردند در حالیکه مردان دلاور و نیرومند از آنان پاسداری می‌کردند. ولی قله‌های بلند نتوانست آنان را از خطر مرگ برهاند. آنان پس از مدتها عزت و عظمت از قله آن کوههای بلند به زیر کشیده شدند و در گودالها (قبرها) جایشان دادند، چه منزل و آرامگاه ناپسندی و چه بد فرجامی! ) پس از آن که آنان در گورها قرار گرفتند، فریادگری بر آنان فریاد زد: چه شد آن دست بندهای زینتی و کجا رفت آن تاجهای سلطنتی و زیورهایی که بر خود می‌آویختند؟ کجاست آن چهره‌های نازپرورده که همواره در حجله‌های مزین پس پرده‌های الوان به سر می‌بردند؟ در این هنگام قبرها به جای آنان با زبان فصیح پاسخ دادند و گفتند: اکنون بر سر خوردن آن رخسارها کرمها می‌جنگند. آنان مدت زمانی در این دنیا خوردند و آشامیدند؛ ولی اکنون آنان که خورنده همه چیز بودند خود خوراک حشرات و کرمهای گور شدند. [۱] سخنان امام علیه السلام چنان بر دل سخت تر از سنگ متوکل اثر بخشید که بی اختیار گریست به طوری که اشک دیدگانش ریش وی را تر نمود! حاضران مجلس نیز گریستند متوکل کاسه شراب را به زمین زد و مجلس عیش و نوش بهم خورد. به دنبال آن چهار هزار دینار به امام علیه السلام تقدیم کرد و امام علیه السلام را با احترام به منزل خود بازگرداند. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: . باتوا علی قلل الأجبال تحرسهم واستتزلوا بعد عز من معاقلهم ناداهم سارخ من بعد دفنهم أین الوجوه التی کانت منعمة فانصح القبر عنهم حین سائلهم قد طال ما أکلوا دهرة و قد شربوا اغلب الرجال فلم تنفعهم القلل و اسکنوا حفرة یا بئسما نزلوا أین الأساور و التیجان و الحلل من دونها تضرب الاستار و الکلل تلک الوجوه علیها الدور تنتقل و اصبحوا الیوم بعد الاکل قد أکلوا [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۰۲۱۱ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای ) ما از 🌸🌺🌺 یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله فقیر شد. محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: برو هر چه در منزل داری اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور! آن مرد انصار رفت و طاقه ای گلیم و کاسه ای را خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمود: چه کسی اینها را از من می‌خرد؟ مردی گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم. حضرت فرمود: کسی نیست که بیشتر بخرد! مرد دیگری گفت: من به دو درهم می‌خرم. پیغمبر صلی الله علیه و آله به ایشان فروخت و فرمود: اینها مال تو است. آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمود: با یک درهم غذایی برای خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبری خریداری کن و او نیز به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله عمل کرد. تبری خرید و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت فرمود: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن، در بازار بفروش. مرد به فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگی او بهتر شد. پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله به او فرمود: این بهتر از آن است که روز قیامت بیایی در حالی که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد. شبانه روز ، از یک سال ! 🌺🌸🌸 جوانی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول الله! خیلی مایلم در راه خدا بجنگم. حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن! اگر کشته شوی زنده و جاوید خواهی بود و از نعمتهای بهشتی بهره مند می‌شوی و اگر بمیری، اجر تو با خداست و چنانچه زنده برگردی، گناهانت بخشیده شده و همانند روزی که از مادر متولد شده ای از گناه پاک می‌گردی.... عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم پیر شده اند و می‌گویند، ما به تو انس گرفته ایم و راضی نیستند من به جبهه بروم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: در محضر پدر مادرت باش. سوگند به آفریدگارم! یک شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن بهتر از یک سال جهاد در جبهه جنگ است. [۱] ---------- [۱]: 📚بحار: ج ۷۴، ص ۵۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای خوردن به دین ممنوع! 🌸🍃 ابن عباس (پسرعموی پیغمبر اسلام) می‌گوید: هرگاه پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله کسی را می‌دید و وی توجه حضرت را به خود جلب می‌کرد می‌فرمود: او شغل و حرفه ای دارد؟ اگر می‌گفتند: نه! می فرمود: از نظر من افتاد. وقتی از ایشان سؤال می‌کردند: چرا؟ حضرت می‌فرمود: - به خاطر اینکه اگر آدم خداشناس شغلی نداشته باشد دین خدا را وسیله دنیای خود قرار می‌دهد و از دین خود نان می‌خورد. [۱] ترین 🌺🍂 روزی پیامبر اسلام از محلی می‌گذشت، مشاهده کرد گروهی از جوانان سرگرم مسابقه وزنه برداری هستند. آنجا سنگ بزرگی بود که هر کدام آن را به قدری توانایی خود بلند می‌کردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: چه می‌کنید؟ گفتند: - زورآزمایی می‌کنیم تا بدانیم کدام یک از ما نیرومندتر است؟ فرمود: مایلید من بگویم کدامتان از همه قویتر و زورمندتر است؟ عرض کردند: بلی! یا رسول الله صلی الله علیه و آله. چه بهتر که پیامبر سلام بگوید چه کسی از همه قویتر است؟ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: از همه نیرومندتر کسی است که هرگاه از چیزی خوشش آمد علاقه به آن چیز او را به گناه و خلاف حق وادار نکند و هرگاه عصبانی شد طوفان خشم او را از مدار حق خارج نکند. کلمه ای دروغ یا دشنام بر زبان نیاورد و هرگاه قدرتمند گشت به زیاده از اندازه حق خود دست درازی نکند. [۱] صلی الله علیه و آله و 🌸🍃 رسول خدا صلی الله علیه و آله با عده ای از بیابان عبور می‌کردند. در اثنای راه به شترچرانی رسیدند. حضرت کسی را فرستاد تا مقداری شیر از او بگیرد. شترچران گفت: شیری که در پستان شتران است برای صبحانه قبیله است و آنچه در ظرف دوشیده‌ام برای شام آنهاست. با این بهانه به حضرت شیر نداد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله او را دعا کرد و گفت: خدایا! مال و فرزندان او را زیاد کن! سپس از آن محل گذشتند و به گوسفند چرانی رسیدند. پیامبر کسی را فرستاد از او شیر بخواهد. چوپان گوسفندها را دوشید و با آن شیری که در آن ظرف حاضر داشت همه را در ظرف فرستاده پیامبر صلی الله علیه و آله ریخت و یک گوسفند نیز برای حضرت فرستاد و عرض کرد: - فعلا همین مقدار آماده است، اگر اجازه دهید بیش از این تهیه و تقدیم کنم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره او نیز دعا کرده، گفت: خدایا! به اندازه نیاز او روزی عنایت فرما! یکی از اصحاب عرض کرد: - یا رسول الله! آن کس که به شما شیر نداد درباره او دعایی نمودی که همه ما آن دعا را دوست داریم و درباره کسی که به شما شیر داد دعایی فرمودی که هیچ یک از ما آن دعا را دوست نداریم! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مال کم نیاز زندگی را برطرف می‌سازد، بهتر از ثروت بسیاری است که آدمی را غافل نماید. سپس این دعا را نیز کردند: - خدایا به محمد و اولاد او به اندازه کافی روزی لطف فرما! [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۱۰۳، ص ۹ [۱]: بحار: ج ۷۵، ص ۲۸ [۱]: بحار: ج ۷۲، ص ۱۱ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
نشر فضائل امیرالمؤمنین علی(ع): 🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای خود را نشمارید! 🍂🌺🌺 پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرتها همراه جمعی از اصحاب خود در سرزمین خالی و بی آب و علفی فرود آمدند و به یاران خود فرمودند: - هیزم بیاورید تا آتش روشن کنیم. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! اینجا سرزمینی خالی است و هیچ گونه هیزمی در آن وجود ندارد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: - بروید هر کس هر مقدار می‌تواند هیزم جمع کند و بیاورد. یاران به صحرا رفتند و هر کدام هر اندازه که توانستند، ریز و درشت، جمع کردند و با خود آوردند. همه را در مقابل پیغمبر صلی الله علیه و آله روی هم ریختند. مقدار زیادی هیزم جمع شد. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: - گناهان کوچک هم مانند این هیزمهای کوچک است. اول به چشم نمی آید، ولی وقتی که روی هم جمع می‌گردند، انبوه عظیمی را تشکیل می‌دهند. آنگاه فرمود: یاران! از گناهان کوچک نیز بپرهیزید. اگر چه گناهان کوچک چندان مهم به نظر نمی آیند؛ هر چیز طالب و جستجو کننده ای دارد. جستجو کنندگان! آن چه را در دوران زندگی انجام داده اید و هر آن چه بعد از مرگ آثارش باقی مانده است، همه را می‌نویسد و روزی می‌بیند که همان گناهان کوچک، انبوه بزرگی را تشکیل داده است. [۱] 🍂🌸🌸 در زمان صلی الله علیه و آله مؤمنی از اهل صفه [۱] سخت فقیر و مستمند بود. وی تمام نمازها را پشت سر پیامبر صلی الله علیه و آله می‌خواند. رسول خدا صلی الله علیه و آله بر او ترحم می‌کرد و به نیازمندی و غریبی او توجه داشت و می‌فرمود: ای سعد! اگر چیزی به دستم برسد تو را بی نیاز می‌سازم. مدتی گذشت چیزی به دست پیغمبر نیامد. حضرت به حال سعد بیشتر اندوهگین شد. خداوند سبحان به اندوه پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به سعد توجه فرمود. جبرئیل را با دو درهم خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستاد. جبرئیل به حضرت عرض کرد: ای محمد! خدا از اندوه تو برای سعد آگاه است. آیا دوست داری او را بی نیاز سازی؟ پیامبر صلی الله علیه و آله: آری! جبرئیل: این دو درهم را به او مرحمت کن و دستور بده با آن تجارت کند. پیامبر صلی الله علیه و آله در درهم را گرفت. وقتی که برای نماز ظهر از منزل خارج شد سعد را دید که در خانه ایستاده و منتظر آن حضرت است. فرمود: ای سعد! آیا تجارت خوب بلدی؟ عرض کرد: سرمایه ای ندارم که با آن تجارت کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله دو درهم به او داد و فرمود: با آن تجارت کن و روزی خدا را به دست آور. سعد دو درهم را گرفت و در خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا صلی الله علیه و آله خواند. آن گاه حضرت فرمود: - برخیز به دنبال روزی برو! همواره به حال تو غمگین بودم. سعد مشغول تجارت شد خداوند برکتی به او داد. هر چه می‌خرید به دو برابر می‌فروخت. دنیا به سعد روی آورد. کم کم سرمایه اش ترقی کرد و مالش فراوان شد و معامله اش رونق گرفت. به طوری که در کنار در مسجد دکانی گرفت و سرمایه و کالای خود را در آنجا جمع کرده، تجارتش را انجام می‌داد. وقتی که بلال اذان می‌گفت و رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوی نماز حرکت می‌کرد، سعد را می‌دید که سرگرم خرید و فروش بوده، مشغول دنیا است. هنوز وضو نگرفته و خود را برای نماز مهیا نکرده است. با اینکه قبل از این پیش از اذان مهیای نماز می‌شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمود: ای سعد! دنیا تو را از نماز باز داشته است؟ سعد می‌گفت: چه کنم؟ سرمایه‌ام را تلف کنم؟ به این مرد جنسی فروخته ام، می‌خواهم پولم را از او بگیرم و از آن دیگری کالایی خریده‌ام باید پول او را بدهم. رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن حال سعد بیشتر از فقرش غمگین شد. جبرئیل محضر آن جناب رسید، عرض کرد: ای پیامبر! خداوند از غم تو برای سعد آگاه است. کدام یک را بیشتر دوست داری؟ حالت اول یا حالت فعلی او را؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای جبرئیل! حالت اول (تنگدستی) او را دوست دارم. زیرا دنیا آخرت او را از دستش گرفته است. جبرئیل عرض کرد به راستی محبت و اموال دنیا امتحان بوده و بازدارنده از آخرت می‌باشد. آن گاه عرض کرد: - یا رسول الله! به سعد بگو آن دو درهمی که به او داده ای به شما بازگرداند، وضعش به حالت اول برمی گردد. پیامبر به سعد فرمود: آیا آن دو درهم را به من باز می‌گردانی؟ عرض کرد: به جای دو درهم، دویست درهم می‌دهم. حضرت فرمود: نه! همان دو درهم را می‌خواهم. سعد آن دو درهم را به حضرت داد. به دنبال آن چیزی نگذشت که دنیا از وی روی گرداند و هر چه داشت از دستش رفت. سعد دوباره به حال فقر و نداری افتاد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۷۳، ص ۳۴
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای از و از 🍃🌸🌸 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: - وقتی مرا به معراج بردند، وارد بهشت شدم. در آنجا فرشتگانی دیدم که با خشت طلا و خشت نقره ساختمانی می‌سازند ولی گاهی دست از کار می‌کشند از فرشتگان پرسیدم: شما چرا گاهی کار می‌کنید و گاهی از کار دست می‌کشید؟ سبب چیست؟ پاسخ دادند: هر وقت مصالح ساختمانی به ما برسد مشغول می‌شویم و هرگاه نرسد از کار باز می‌ایستیم. گفتم: مصالح ساختمانی شما چیست؟ جواب دادند: (سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر). وقتی مؤمن این ذکر را می‌گوید ما ساختمان را می‌سازیم. وقتی که ساکت می‌شود ما نیز دست از کار می‌کشیم. [۱] شب دار 🍂🌺🌺 روزی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نماز صبح را با مردم در مسجد خواند. در این میان چشمش به جوانی افتاد که از بی خوابی چرت می‌زد و سرش پایین می‌آمد. رنگش زرد شده بود و اندامش باریک و لاغر گشته، چشمانش در کاسه سر فرو رفته بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: - حالت چطور است و چگونه صبح کرده ای؟ عرض کرد: - با یقین و ایمان کامل به جهان پس از مرگ، شب را به صبح آوردم و حالتم چنین بود. حضرت با تعجب پرسید: - هر یقینی علامتی دارد. علامت یقین تو چیست؟ پاسخ داد: - یا رسول الله! این یقین است که مرا افسرده ساخته و شبها خواب را از چشمم ربوده و در روزهای گرم تابستان (به خاطر روزه) مرا به دنیا و آنچه در اوست، بی رغبت کرده است. هم اکنون با چشم بصیرت قیامت را می‌بینم که برای رسیدگی به حساب مردم برپا شده و مردم برای حساب گرد من آمده اند و من در میان آنان هستم. گویا بهشتیان را می‌بینم که از نعمتهای بهشتی برخوردارند و بر تخت‌های بهشتی تکیه کرده اند و با یکدیگر مشغول تعارف و صحبتند و اهل جهنم را می‌بینم که در میان شعله‌های آتش ناله می‌زنند و کمک می‌خواهند. هم اکنون غرش آتش جهنم در گوشم طنین انداز است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحاب فرمود: این جوان بنده ایست که خداوند قلب او را به نور روشن ساخته است. سپس روی به جوان نموده، فرمود: بر همین حال که نیک داری، ثابت باش و آن را از دست مده. عرض کرد: - یا رسول الله! از خدا بخواه در راه حق به شهادت برسم. پیامبر صلی الله علیه و آله او را دعا کرد و طولی نکشید، همراه پیغمبر در یکی از جنگها شرکت کرد و دهمین نفری بود که در آن جنگ شهید شد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۷۳، ص ۳۴۹ ۔ بحار: ج ۱۸، ص ۲۹۲ و ۴۰۹ ج ۹۳، ص ۸۳ و ۱۱۹ با کمی تفاوت [۱]: بحار: ج ۷۰، ص ۱۵۹ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای 🌸 ابودردأ نقل می‌کند: در یکی از شبهای ظلمانی از لابلای نخلستان بنی نجار در مدینه می‌گذشتم. ناگهان نوای غم انگیز و آهنگ تأثرآوری به گوشم رسید و دیدم انسانی است که در دل شب با خدای خود چنین سخن می‌گوید: - پروردگارا! چه بسیار از گناهان مهلکم به حلم خود درگذشتی و عقوبت نکردی و چه بسیار از گناهانم را به لطف و کرمت پرده روی آنها کشیده و آشکار نکردی. خدایا! اگر چه عمرم در نافرمانی و معصیت تو گذشته و گناهانم نامه اعمالم را پر کرده است. اما من به جز آمرزش تو امیدوار نیستم و به غیر از معرفت و خوشنودی تو به چیز دیگری امید ندارم. این صدای دلنواز چنان مشغولم کرد که بی اختیار به سمت آن حرکت کرده، تا به صاحب صدا رسیدم. ناگهان چشمم به علی بن ابی طالب علیه السلام افتاد. خود را در میان درختان مخفی کردم تا از شنیدن راز و نیاز محروم نمانده و مانع دعا و مناجات آن حضرت نشوم. علی بن ابی طالب علیه السلام در آن خلوت شب دو رکعت نماز خواند و آنگاه به دعا و گریه و زاری و ناله پرداخت. باز از جمله مناجاتهای علی علیه السلام این بود: - پروردگارا! چون در عفو و گذشت تو می‌اندیشم، گناهانم در نظرم کوچک می‌شود و هرگاه در شدت عذاب تو فکر می‌کنم، گرفتاری و مصیبت من بزرگ می‌شود. آنگاه چنین نجوا نمود: - آه! اگر در نامه اعمالم گناهانی را ببینم که خود آن را فراموش کرده‌ام ولی تو آن را ثبت کرده باشی، پس فرمان دهی او را بگیرید. وای به حال آن گرفتاری که خانواده اش نتوانند او را نجات بدهند و قبیله و طایفه او را سودی ندهند و فرشتگان به حال وی ترحم نکنند. سپس گفت: آه! از آتشی که دل و جگر آدمی را می‌سوزاند و اعضای بیرونی انسان را از هم جدا می‌کند. وای از شدت سوزندگی شراره‌های آتش که از جهنم بر می‌خیزد. ابودردأ می‌گوید: باز حضرت به شدت گریست. پس از مدتی دیگر نه صدایی از او به گوش می‌رسید و نه حرکت و جنبشی از او دیده می‌شد. با خود گفتم: حتما در اثر شب زنده داری خواب او را فرا گرفته. نزدیک طلوع فجر شد و خواستم ایشان را برای نماز صبح بیدار کنم. بر بالین حضرت رفتم. یک وقت دیدم ایشان مانند قطعه چوب خشک بر زمین افتاده است. تکانش دادم، حرکت نکرد. صدایش زدم، پاسخ نداد. گفتم: - (انالله و انا الیه راجعون). به خدا علی بن ابی طالب علیه السلام از دنیا رفته است. ابودردأ در ادامه سخنانش اظهار می‌کند: - من به سرعت به خانه علی علیه السلام روانه شدم و حالت او را به اطلاع آنان رساندم. فاطمه علیهاالسلام گفت: ابودردأ! داستان چیست؟ من آنچه را که از حالات علی علیه السلام دیده بودم همه را گفتم. فرمود: ابودردأ! به خدا سوگند این حالت بیهوشی است که در اثر ترس از خدا بر او عارض شده. سپس با ظرف آبی نزد آن حضرت برگشتم و آب به سیمایش پاشیدیم. آن بزرگوار به هوش آمد و چشمانش را باز کرد و به من که به شدت می‌گریستم، نگاهی کرد و گفت: - ابودردأ! چرا گریه می‌کنی؟ گفتم: به خاطر آنچه به خودت روا می‌داری گریه می‌کنم. فرمود: - ای ابودردأ! چگونه می‌شود حال تو، آن وقتی که مرا برای پس دادن حساب فرا خوانند و در حالی که گناهکاران به کیفر الهی یقین دارند و فرشتگان سخت گیر دور و برم را احاطه کرده اند و پاسبانان جهنم منتظر فرمانند و من در پیشگاه خداوند قهار حاضر باشم و دوستان، مرا تسلیم دستور الهی کنند و اهل دنیا به حال من ترحم ننمایند. البته در آن حال بیشتر به حال من ترحم خواهی کرد، زیرا که در برابر خدایی قرار می‌گیرم که هیچ چیز از نگاه او پنهان نیست. [۱] 🌺 ام کلثوم دختر امیر المؤمنین علیه السلام می‌گوید: در شب نوزدهم ماه رمضان دو قرص نان جو، یک کاسه شیر و مقداری نمک در یک ظرف برای افطار خدمت پدر آوردم. وقتی نمازش را به اتمام رساند. برای افطار آماده شد. هنگامی که نگاهش به غذا افتاد به فکر فرو رفت. آنگاه سرش را تکان داد و با صدای بلند گریست و فرمود: - عزیزم! برای افطار پدرت دو نوع خورش (شیر و نمک)، آن هم در یک ظرف آماده ساخته ای؟ تو با این عمل می‌خواهی فردای قیامت برای حساب در محضر خداوند بیشتر بایستم؟ من تصمیم دارم همیشه دنباله رو برادر و پسر عمویم رسول خدا صلی الله علیه و آله باشم. هرگز برای آن حضرت دو نوع خورش در یک ظرف آورده نشد تا آنکه چشم از جهان فرو بست. دختر عزیزم! هر کس در دنیا خوردنیها، نوشیدنیها، و لباسهایش از راه حلال و پاک تهیه گردد، روز قیامت در دادگاه الهی بیشتر خواهد ایستاد و چنانچه از راه حرام باشد علاوه بر بیشتر ایستادن عذاب هم خواهد داشت زیرا که در حلال این دنیا حساب و در حرام آن عذاب است. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۴۱، ص ۱۱ و ج ۸۷، ص ۱۹۵ [۱]: بحار: ج ۴۲، ص ۲۷۹
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای گران 🌺🍂 علی بن ابی رافع می‌گوید: من نگهبان خزینه بیت المال حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام بودم. در میان بیت المال گردنبند مروارید گران قیمتی وجود داشت که در جنگ بصره به غنیمت گرفته شده بود. دختر امیر المؤمنین کسی را نزد من فرستاد و پیغام داد که شنیده‌ام در بیت المال گردنبند مرواریدی هست. من میل دارم آن را به عنوان امانت، چند روزی به من بدهی تا در روز عید قربان خود را با آن آرایش دهم و پس از آن باز گردانم. من پیغام دادم به صورت مضمونه (که در صورت تلف به عهده گیرنده باشد) می‌توانم به او بدهم. دختر آن حضرت نیز پذیرفت. من با این شرط به مدت سه روز گردنبند را به آن بانوی گرامی دادم. اتفاقا علی علیه السلام گردنبند را در گردن دخترش دیده و شناخته بود و از وی می‌پرسید: این گردنبند از کجا به دست تو رسیده است؟ او اظهار می‌کند: از علی بن ابی رافع، خزینه دار شما به مدت سه روز امانت گرفته‌ام تا در روز عید قربان خود را زینت دهم و سپس باز گردانم. علی ابن ابی رافع می‌گوید: - امیر المؤمنین علیه السلام مرا نزد خود احضار کرد و من خدمت آن حضرت رفتم. چون چشمش به من افتاد فرمود: - (اتخون المسلمین یابن ابی رافع؟ ) (ای پسر ابی رافع! آیا به مسلمانان خیانت می‌کنی؟! ) گفتم: پناه می‌برم به خدا از اینکه به مسلمانان خیانت کنم. حضرت فرمود: پس چگونه گردنبندی را که در بیت المال مسلمانان بود بدون اجازه من و مسلمانان به دخترم دادی؟ عرض کردم: ای امیر المؤمنین! او دختر شماست و از من خواست که گردنبند را به صورت عاریه که بازگردانده شود به او دهم تا در عید با آن خود بیاراید. من نیز آن را به عنوان عاریه به مدت سه روز به ایشان دادم و ضمانت آن را به عهده گرفتی که صحیح و سالم به جای اصلی خود باز گردانم. حضرت علی علیه السلام فرمود: - همین امروز باید آن را پس گرفته و به جای خود بگذاری و اگر بعد از این چنین کاری از تو دیده شود کیفر سختی خواهی دید. سپس فرمود: اگر دختر من این گردنبند را به عاریه مضمونه نمی گرفت نخستین زن هاشمیه ای بود که دست او را به عنوان دزد می‌بریدم. این سخن به گوش دختر آن حضرت رسید به نزد پدر آمده و گفت: - یا امیر المؤمنین! من دختر شما و پاره تن شما هستم. چه کسی از من شایسته تر به استفاده از این گردنبند بود؟ حضرت فرمود: دخترم! انسان نباید به واسطه خواسته‌های نفس و خواهشهای دل، پای از دایره حق بیرون بگذارد. آیا همه زنان مهاجر که با تو یکسانند، در این عید به مانند چنین گردنبند خود را زینت داده اند تا تو هم خواسته باشی در ردیف آنها قرار گرفته و از ایشان کمتر نباشی؟ [۱] از 🌸🍂 حضرت علی علیه السلام مردی را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است. از او پرسید: - چرا چنین حالی به تو دست داده است؟ مرد جواب داد: - من از خدای می‌ترسم امام فرمود: - بنده خدا! (نمی خواهد از خدا بترسی) از گناهانت بترس و نیز به خاطر ظلمهایی که درباره بندگان خدا انجام داده ای. از عدالت خدا بترس و آنچه را که به صلاح تو نهی کرده است در آن نافرمانی نکن، آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به کسی ظلم نمی کند و هیچ گاه بدون گناه کسی را کیفر نمی دهد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۴۰، ص ۳۳۷ [۱]: بحار: ج ۷۰، ص ۱۳۹۲ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 188)🔹🍂 امير المؤمنين عليه السّلام🌺✨ (تلخيص از رياحين الشريعة: ج ۳، ص ۳، ۴، ۵، ۶) آن حضرت در سال چهارم هجرى در مدينه طيبه از دنيا رفت، و در بقيع مدفون شد. هنگامى كه أمير المؤمنين عليه السّلام خبر فوت والده اش را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دادند آن حضرت فرمودند: «او مادر من بود». بعد عمامه و لباسش را داد كه فاطمه سلام اللَّه عليها را به آنها كفن كنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تكبير بر جنازه گفت و فرمود: «چون چهل صف از ملائكه به جنازه اش نماز خواندند چهل تكبير گفتم». بعد در قبر خوابيد و هنگام دفن او را تلقين فرمود و در باره او دعا كرد. 📚(منتخب التواريخ: ص ۱۱۳. اعلام الورى: ج ۱، ص ۳۰۶) امير المؤمنين عليه السّلام در اصلاب 🍃✨ حديث ولادت أمير المؤمنين عليه السّلام هم دلالتى بر صلابت ايمان فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مادر آن حضرت دارد. 📚(رياحين الشريعة: ج ۳، ص ۶ - ۷) نورى كه از عرش پروردگار آمده بود، در انبياء و اوصياء يكى بعد از ديگرى منتقل شده تا به عبدالمطلب عليه السّلام رسيد و بعد آن نور دو قسم شد. نورى در پيشانى مبارك عبداللَّه عليه السّلام پدر بزرگوار پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله كه آن نور بعداً به پيشانى آمنه سلام اللَّه عليها و سپس در صورت مبارك خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله منتقل شد. نصف ديگر نور در پيشانى مبارك ابوطالب عليه السّلام قرار گرفت. خداوند به ابوطالب عليه السّلام چند فرزند عطا فرمود: عقيل، طالب، جعفر، فاخته يا امّ هانى، جمانه و على أمير المؤمنين عليه السّلام. هنگامى كه خداوند على عليه السّلام را به ابوطالب و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها درخشندگى مى كرد. محل ولادت امير المؤمنين عليه السّلام مكان ولادت أمير المؤمنين عليه السّلام اشرف بقاع يعنى حرم است. اشرف اماكن حرم مسجد است، و اشرف بقاع مسجد كوفه است. مولودى جز آن حضرت در آن مكان بدنيا نيامده است، آن هم در سيّد ايام روز جمعه، در ماه حرام و در بيت الحرام!! (📚مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۲۰۰) أمير المؤمنين عليه السّلام سه روز چشم مبارك را باز نكرد، تا او را خدمت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آوردند. آنجا بود كه چشم باز كرد. آن حضرت فرمود: «او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خويش قرار دادم». (مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۰۵) سپس آن حضرت را در آغوش كشيد و به منزل ابوطالب عليه السّلام آورد. (📚كشف الغمّة: ج ۱، ص ۵۹) از امير المؤمنين عليه السّلام 🍂✨ جابر بن عبداللَّه مى گويد: راهبى بود به نام «مثرم بن رعيب» كه ۱۹۰ سال عبادت كرده بود، ولى حاجتى از خدا نخواسته بود. روزى از خداوند خواست يكى از اوليائش را به او بنماياند. خداوند متعال جناب ابوطالب عليه السّلام را نزد او فرستاد و بعد از آن كه راهب دانست اين اقا چه كسى است، به آن حضرت بشارت داد كه اى ابوطالب، خداوند به تو پسرى عنايت مى فرمايد كه او ولى خداست و اسم شريف او على است. هنگامى كه او را درك كردى سلام مرا به او برسان و به او بگو كه مثرم راهب، اقرار مى كند به وحدانيت خدا و به ولايت تو يا أمير المؤمنين عليه السّلام شهادت مى دهد. هنگام رفتن جناب ابوطالب عليه السّلام خرما وانگور و انار بهشتى ميل فرمودند و به منزل فاطمه آمدند. فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بانوى حرم جناب ابوطالب عليه السّلام هم خرمائى كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به آن حضرت داده بودند ميل فرمود، و به ابوطالب عليه السّلام هم دادند و آن حضرت هم ميل فرمود. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرموده بودند: اين خرما را كسى مى خورد كه مقر به توحيد و نبوت من باشد. بعد از آنكه پدر و مادر آن حضرت، ميوه هاى بهشتى را ميل فرمودند وجود حضرت مولى الموحدين على بن ابى طالب عليه السّلام به وجود آمد. هنگامى كه فاطمة بنت اسد سلام اللَّه عليها حامل آن وجود شريف شد، به زيبائى و نورانيتش افزوده شد. انعقاد نطفه امير المؤمنين عليه السّلام (📚مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۶ - ۱۹۷. روضة الواعظين: ج ۱، ص ۷۹. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۱۱) هنگامى كه وجود شريف آن حضرت در بطن فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها قرار گرفت در مكه زلزله شد، و قريش بتها را به كوه ابوقبيس آوردند، ولى زلزله بيشتر شد و بتها به رو افتادند. آنان به ابوطالب عليه السّلام پناه بردند، و آن حضرت بالاى كوه آمد و فرمود: «مردم در اين شب اتفاق مهمى افتاده است. خداوند خلقى را آفريده كه اگر از او اطاعت نكنيد...... 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار متعال إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ «۱» وَ رَسُولُهُ... ( ۵۵) ◾️🔹 ابو مريم گفت: آن حديثى كه از ابو جعفر برايم نقل كردى به على نقل كن، گفت: پيش ابو جعفر نشسته بودم در آن هنگام فرزند عبد اللَّه فرزند سلام بر او مرور كرد، گفتم: خدا مرا فداى تو بگرداند اين پسر آن كسى است كه نزد او علمى از كتاب هست؟ گفت: نه، و ليكن او صاحب شما على بن ابى طالب است، كسى كه در باره او آيه هائى از كتاب خداى عزيز و بزرگ فرود آمده است: ۱- الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ ۲- أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ ۳- إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ تا آخر آيه. (اين آيه‌ها قبلا معنا شده است) 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۴۶ گفتار متعال: وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ س آيه ۳۰ (يعنى البته را در گردانيدن و تغيير گفتار مى شناسى) ◾️🔸 (۱) ۳۵۹- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب (اذنا) كه خبر داد بما ابو احمد عمر فرزند عبد اللَّه فرزند شوذب نقل كرد بما جعفر فرزند محمد فرزند نصير و او خلدى است- نقل نمود بما عبد اللَّه فرزند ايوب فرزند زادان خزاز نقل كرد بما زكريا فرزند يحيى كه روايت كرد بما على فرزند قادم از مردى از ابو هارون عبدى از ابو- سعيد خدرى در گفتار خداى توانا و بزرگ: وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ گفت: بسبب دشمن داشتن آنها على بن ابى طالب را. گفتار خداى متعال وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً... شورى آيه ۲۳ هر كه نيكى انجام بدهد براى او در آن نيكى ميافزائيم (۲) ۳۶۰- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب «اجازة» كه ابو- احمد عمر فرزند عبد اللَّه فرزند شوذب بآنها خبر داده گفت: نقل كرده بما عثمان فرزند احمد دقاق كه نقل نمود بما محمد فرزند احمد فرزند ابو عوام حديث كرد بما فرزند صباح دولابى كه نقل نمود بما حكم فرزند ظهير از سدى در گفتار خداى متعال: «وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً» گفت: دوستى در باره فرزندان پيامبر (ص) است، و در فرموده خداى متعال: وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى گفت: محمد (ص) راضى شد بر اينكه اهل بيت او به بهشت داخل شوند. ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۴۷ گفتار متعال كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ... س آيه ۳۵ ◾️🔹 (۱) ۳۶۱- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب «اجازة» كه ابو احمد عمر فرزند عبد اللَّه فرزند شوذب بآنها خبر داده گفت: نقل نمود بما محمد فرزند حسن فرزند زياد كه حديث كرد بما احمد فرزند خليل در بلخ نقل كرد بمن محمد فرزند ابو محمود نقل نمود بما يحيى فرزند ابو معروف نقل كرد بما محمد فرزند سهل بغدادى از موسى فرزند قاسم از على فرزند جعفر گفت از ابو الحسن (ع) از فرموده خداى عزيز (كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ) پرسيدم، گفت: «مشكاة» فاطمه و «مصباح» حسن، و حسين (زجاجة) است. (كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌ) فاطمة ستاره درخشان از زنان عالميان بود، (يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ) درخت با بركت، ابراهيم است. (لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ) نه يهودى و نه نصرانى است. (يَكادُ زَيْتُها يُضِي ءُ) گفت: نزديك است كه علم از او سخن بگويد. (وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ، نُورٌ عَلى نُورٍ) گفت: در او امامى بعد از امام است. «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ» گفت. خداى توانا و بزرگ كسى را كه ميخواهد بر ولايت ما هدايت و راهنمائى مى كند: ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌸🍂 : شیعیان و ائمه علیهم السلام در شیعیان عَلَیهِ السَّلام در روز بر منبرهایی از قرار دارند  🌸🍃 ۳- عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قال أقبلَ أَبُو بَكْرٍ وعُمَرُ و الزُّبَيْرُ وَ عبدالرحْمنُ بْنُ عَوْفٍ فَجَلَسُوا بِفِنَاءِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّي اَللَّهُ وَعَلَيْهِ وَ آلِهِ فَخَرَجَ اِلَيهِمُ اَلنَّبِيُّ وَ اِنْقَطَعَ شِسَعُهُ فَرُمِيَ بِنَعْلِهِ الى عَلِيِّ بْنِ ابي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ اَللَّهُ عَنْ يَمِينِ اَللَّهِ عزوجل أَو عَنْ يَمِينِ اَلْعَرْشِ قَوْماً عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِيَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَى أَبْصَارَ اَلنَّاظِرِينَ مِنْ دُونِهِمْ قَالَ أَبُو بَكْرٍ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَسَكَت فَقَالَ اَلزُّبَيْرُ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ عبدالرَّحْمن مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ صَلِّي اَللَّهُ وَعَلَيْهِ وَ آلِهِ هُمْ قَومٌ تَحَابُّوا بِنُورِ اللَّهِ عَلَى غَيْرِ أنْسَابٍ ولا أمْوَالٍ أُولَئِكَ شِيعَتُكَ وَ أَنْتَ اِمَامَّهُم يا عَلِي [۱] ۴- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللهِ قَالَ لَمَّا قدِمَ على عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّي اَللَّهُ وَعَليهِ وَ آلِهِ بِفْتَحُ خَيْبَرَ قَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ وَاللَّهِ لَوْلاَأَنِ يُقَالُ فِيكَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ اَلنَّصَارَى لِلْمَسِيحِ عيسي اِبْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ اَلْيَوْمَ فِيكَ مَقَالَةً لاَ تَمُرُّ بِمَلَأٍ إِلاَّ أَخَذُوا تُرَابٌ مِن تَحْتِ رِجْلَيْكَ ومِنْ فَضْلِ طَهُورِك يَسْتَشْفُونَ بِهِ وَ لَكِنْ حَسْبُكَ أَنْ تَكُونَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ تَرِثُنِي وَ أَرِثُكَ وَ اِنَّكَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسَى اِلاّ أَنَّهُ لاَ نَبِيَّ بَعْدِي وَ اَنَّكَ تُبْرِئُ ذِمَّتي وَ قاتِلٌ عَلَى سُنَّتى وَ أَنَّكَ غَداً عَلَى الحَوضِ خَليفَتي وَ أَنَّكَ أَوَّلُ مَنْ يَرِدُ عَلَى اَلْحَوْضِ وَ أَنَّكَ أَوَّلُ مَنْ يَكْسِي مِعى وَ أَنَّكَ أَوَّلُ دَاخِلٍ الْجَنَّةِ مِن أُمَّتى وَ أَنَّ شِيعَتَكَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلَى أَشْفَعُ لَهُمْ ويَكُونُونَ غَداً فِي الجَنَّةِ جِيرَانِي وَ أَنَّ حَرْبَكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمى وَ أَنَّ سِرَّك سِرِّي وَ عَلاَنِيَتَكَ عَلاَنِيَتِي وَ أَنَّ سَريرَةَ صَدْرِكَ كَسَرِيرَةِ صَدْرِي وَ أَنَّ وُلدَكَ وُلْدي وَ أَنَّكَ تُنْجِزُ عِداتِي وَ أَنَّ اَلْحَقَّ مَعَكَ وَ عَلَى لِسانِكَ وَ قَلْبِكَ وَ بَيْنَ عَيْنَيْك، ۳- امام باقر عَلَیهِ السَّلام فرمودند: ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف جلو آمده و بر سکوی جلوی منزل رسول خدا صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه نشستند. پس پیامبر به نزد آنها وارد شد در حالیکه بند کفش آن حضرت پاره شده بود. پس کفش خویش را (برای تعمیر) به دست على عَلَیهِ السَّلام داده و فرمودند: همانا در سمت راست خداوند یا سمت راست عرش گروهی بر منبرهایی از نور قرار دارند که صورتهایشان از نور است و لباسهایشان از نور است و این نور، دیدگان دیگران را خیره می‌کند. ابوبکر گفت ای رسول خدا آنان کیانند؟ پس رسول خدا صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه سکوت کرده و پاسخی ندادند، سپس زبیر گفت ای رسول خدا آنان کیانند؟ باز رسول خدا صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه سکوت کردند، سپس عبدالرحمن گفت ای رسول خدا آنان کیانند؟ دو مرتبه رسول خدا سکوت کردند، پس علی بن ابیطالب فرمود: ای رسول خدا آنان کیانند؟ در اینجا بود که رسول خدا صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه فرمودند: آنان گروهی هستند که به واسطه ی نور خداوند و نه به خاطر خویشاوندی ومال، همدیگر را دوست دارند، ای علی آنان شیعیان تواند و تو امام ایشان هستی. ۴- جابر بن عبدالله گوید هنگامیکه حضرت على عَلَیهِ السَّلام با فتح خیبر نزد رسول خدا بازگشت رسول خدا و به او فرمودند: قسم به خدا اگر نبود اینکه طایفه‌هایی از امت من در مورد تو همان چیزی را بگویند که نصرانی‌ها برای مسیح، عیسی ابن مریم گفتند امروز در مورد تو آنچنان سخنی می‌گفتم که در بین هر جماعتی که عبور کنی، خاک زیر پای تو و اضافه آب وضویت را بگیرند و به واسطه ی آن طلب شفا کنند ولیکن همین تو را کافی است که از من هستی و من از تو هستم، از من ارث میبری و من از تو ارث میبرم و همانا تو نسبت ...... ---------- [۱]: 📚بشارة المصطفى /۲۵۷ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌸🍂 : شیعیان و ائمه علیهم السلام در شیعیان عَلَیهِ السَّلام در روز بر منبرهایی از قرار دارند  🌸🍃 از من ارث میبری و من از تو ارث میبرم و همانا تو نسبت به من به منزله ی هارون نسبت به موسی هستی جز آنکه (هارون مقام نبوت داشت ولی پس از من هرگز پیامبری نخواهد بود (و تو مقام نبوت نخواهی داشت) همانا تو قرض مرا ادا کنی و بر سنت من میجنگی و فردا جانشین من بر حوض کوثر خواهی بود و همانا تو اولین کسی هستی که بر حوض کوثر بر من وارد می‌شود و همانا اولین کسی هستی که همراه من از لباس‌های بهشتی پوشانده می‌شود و همانا تو اولین کسی از امت من هستی که وارد بهشت می‌شود و همانا شیعیان تو بر منبرهایی از نور قرار دارند و با صورتهای سفید اطراف من هستند و من آنها را شفاعت می‌کنم و فردا در بهشت همسایه ی من هستند. و بی شک جنگ با تو جنگ با من و صلح با تو، صلح با من است و همانا سر درون تو سر درون من و آشکار تو آشکار من است و به درستی اسرار سینه ی تو اسرار سینه ی من و فرزندان تو فرزندان من هستند و همانا تو وعده‌های من را محقق می‌کنی و همانا حق با تو است و بر زبان و قلب تو و بین چشمان تو جاری می‌شود، الْإِيمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَدَمُكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِي وَدَمِي وَ أَنَّهُ لَنْ يَرِدَ عَلَى اَلْحَوْضِ مُبْغِضٌ لَكَ وَ لَنْ يَغِيبَ مُحِبٌ لَكَ حَتَّى يَرِدَ اَلْحَوْضَ مَعَكَ قَالَ فَخَرَّ على عَلَيْهِ السَّلاَمُ سَاجِداً وَ قَالَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي أَنْعَمَ عَلَى بِالاِسْلاَمِ وَ حَبَّبْنِى الى خَيْرِ الْبَرِيَّةِ خاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ اَلْمُرْسَلِينَ اِحْساناً وَ فضلاً مِنه عَلىَّ فَقَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّي اللَّه وعليهِ وَ آلِهِ لَوْلاَ أَنْتَ لَمْ يُعْرَفِ اَلْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي. [۱] ۵-عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: يَخْرُجُ أَهْلُ وَلاَيَتِنَا يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مِنْ قُبُورِهِمْ مُشْرِقَةً وُجُوهُهُمْ، مَسْتُورَةً عَوْرَاتُهُمْ، آمِنَةً رَوْعَاتُهُمْ، قَدْ فَرَّجْتُ عَنْهُمُ اَلشَّدَائِدَ، وَ سَهَّلْتُ لَهُمُ اَلْمَوَارِدَ يَخَافُ اَلنَّاسُ وَ لاَ يَخَافُونَ، وَ يَحْزَنُ اَلنَّاسُ وَ لاَ يَحْزَنُونَ، وَ قَدْ أَعْطَوُا اَلْأَمْنَ وَ اَلْأَیمَانَ، وَ اِنْقَطَعَتْ عَنْهُمُ اَلْأَحْزَانُ، حَتَّى يَحْمِلُوا عَلَى نُوقٍ بَيْضٍ لَهَا أَجْنِحَةٌ، عَلَيْهِمْ نِعَالٌ مِنْ ذَهَبٍ شُرُكُهَا اَلنُّورُ حَتَّى يَقْعُدُونَ فِي ظِلِّ عَرْشِ اَلرَّحْمَنِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ مَائِدَةٌ يَأْكُلُونَ عَلَيْهَا حَتَّى يَفْرُغَ اَلنَّاسُ مِنَ اَلْحِسَابِ. [۲] ۶-قالَ النَّبي صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه يُوضَعُ يَومَ القِيامَةِ مَنابِرُ حَولَ العَرشِ لِشِيعَتِي وَ لِشِيعَةِ أهلِ بَيتِي المُخلِصِينَ في وَلايَتِنا، و فيقولُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ هَلُمُّوا يا عبادِي إلَيَّ لأَنشُرَنَّ علَيكُم كَرامَتي؛ فقد اُوذِيتُم في الدُّنيا. [۳] ۷- عَنِ اَلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: يَا عَلِيُّ إِنَّ عَلَى يَمِينِ اَلْعَرْشِ لَمَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وَ مَوَائِدَ مِنْ نُورٍ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ جِئْتَ وَ شِيعَتُكَ يَجْلِسُونَ عَلَى تِلْكَ اَلْمَنَابِرِ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ وَ اَلنَّاسُ فِي اَلْمَوْقِفِ يُحَاسَبُونَ. [۴]..... ---------- 📚منابع: [۱]: بشارة المصطفی /۲۴۶ [۲]: بحارالانوار۱۵/۶۸ [۳]: المنتخب /۱۵۳ [۴]: مناقب آل ابی طالب ۲۶۸/۳ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌸🍂 : شیعیان و ائمه علیهم السلام در شیعیان عَلَیهِ السَّلام در روز بر منبرهایی از قرار دارند  🌸🍃 ایمان با گوشت و خون تو مخلوط است همانگونه که با گوشت و خون من مخلوط است و همانا کسیکه بغض و کینه ی تو را داشته باشد هرگز بر حوض کوثر بر من وارد نمی شود و دوستدار تو هرگز از حوض کوثر دور و غایب نیست تا اینکه همراه تو وارد بر حوض کوثر گردد. جابر گفت: پس حضرت على عَلَیهِ السَّلام به سجده افتاده و فرمود: حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به واسطه ی اسلام به من نعمت داد و مرا نزد بهترین مخلوقات که خاتم پیامبران و سید رسولان است محبوب گردانید و این احسان و فضلی از جانب او بر من است پس پیامبر اکرم صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه فرمودند: اگر تو نبودی بعد از من مؤمنین شناخته نمی شدند. ۵- امام صادق از پدرشان از امام علی بن ابیطالب عَلَیهِ السَّلام نقل فرمودند که در روز قیامت دوستان ما در حالی از قبرهایشان خارج می‌شوند که صورتهایشان میدرخشد. زشتی هایشان پوشانده شده و ترس و وحشتشان به امنیت تبدیل گشته است. سختی‌ها از آنها برطرف شده و محل ورودشان سهل و آسان گشته، و هرگز نمی ترسند. مردم غمگین هستند و آنان غمی ندارند، امنیت و آرامش به آنها عطا شده است و اندوهها از آنان جدا گردیده است و در حالیکه کفش‌هایی از طلا که رسیمان آن از نور است پوشیده اند سوار بر شتر سفید بال داری میشوند و در سایه ی عرش خدای بخشنده بر منبرهایی از نور می‌نشینند و مقابل آنها سفره‌هایی وجود دارد که تا وقتی مردم از حساب فارغ شوند، از آنها می‌خورند. ۶- رسول خداصَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه فرمودند: در روز قیامت برای شیعیان من و شیعیان اهل بیت من که در ولایت ما خالص باشند در اطراف عرش منبرهایی قرار داده میشود و خداوند عزوجل می‌فرماید: ای بندگان من بسوی من بشتابید تاکرامتم را بر شما بگسترانم زیرا که شما در دنیا اذیت شده اید. ۷- امام باقرعَلَیهِ السَّلام فرمودند: پیامبر اکرم صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه فرمودند: ای علی همانا سمت راست عرش منبرهایی از نور و سفره‌هایی از نور وجود دارد پس در روز قیامت تو می‌آیی و شیعیان تو بر این منبرها می‌نشینند، می‌خورند و می‌آشامند در حالیکه مردم در موقف ایستاده و مشغول محاسبه ی اعمالند. ۲۰- الشيعَةُ تَرد يَومَ القِيامَةِ رَواء ۱- عَن علىٍّ عَلَیهِ السَّلام قالَ: قالَ النَّبِيُّ صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه: تَرِدُ شِيعَتُكَ يَومَ القِيامَةِ رِواءً غَيرَ عِطاشٍ، و يَرِدُ عَدُوُّكُ عِطاشا يَستَسقُونَ فَلا يُسقَونَ [۱] ۲- عَن عبدالرَّحمن بْنِ قَيْسٍ اَلرَّحْبِيِّ قَالَ كُنْتُ جَالِساً مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى بَابِ اَلْقَصْرِ حَتَّى أَلْجَأَتْهُ اَلشَّمْسُ إِلَى حَائِطِ اَلْقَصْرِ فَوَثَبَ لِيَدْخُلَ فَقَامَ رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ فَتَعَلَّقَ بِثَوْبِهِ وَ قَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ حَدِّثْنِي حَدِيثاً جَامِعاً يَنْفَعُنِيَ اَللَّهُ بِهِ قَالَ حَدَّثَنِي خَلِيلِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنِّي أَرِدُ أَنَا وَ شِيعَتِي اَلْحَوْضَ رِوَاءً مَرْوِيِّينَ مُبْيَضَّةً وُجُوهُنا وَ يَرِدُ عَدُوُّنَا ظِمَاناً مُظْمَئِينَ مُسْوَدَّةً وُجُوهُهُمْ خُذْهَا إِلَيْكَ قَصِيرَةً مِنْ طَوِيلَةٍ أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اِكْتَسَبْتَ أَرْسِلْنِي يَا أَخَا هَمْدَانَ ثُمَّ دَخَلَ اَلْقَصْرَ. [۲] ۲۱- مَنزلُ فُسّاقِ الشّيعةِ في الآخرةِ ۱-سُئِلَ اَلْعَالِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ مُؤْمِنِي اَلْجِنِّ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ؟ فَقَالَ لاَ وَ لَكِنْ لِلَّهِ حَظَائِرُ بَيْنَ اَلْجَنَّةِ وَ اَلنَّارِ يَكُونُ فِيهَا مُؤْمِنُو اَلْجِنِّ وَ فُسَّاقُ اَلشِّيعَةِ. [۳] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار الأنوار ۶۸/ ۱۹ [۲]: امالي الطوسي /۱۸۸ [۳]: بحار الأنوار۸/ ۳۳۵ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 رسالت و در تولد 🔸🍃🍃 ابو بصیر می‌گوید: در آن سالی که موسی بن جعفر چشم به جهان گشود، من همراه امام صادق علیه السلام برای انجام مراسم حج به سوی مکه حرکت کردیم، به ابوا که رسیدیم امام صادق علیه السلام برای ما صبحانه آورد، هنگامی که آن حضرت به اصحابش غذا می‌داد همیشه سفره ای عالی و غذای فراوان تهیه می‌کرد. ما مشغول خوردن صبحانه بودیم که فرستاده حمیده (همسر امام صادق) آمد و گفت: حمیده می‌گوید: حالت زایمان به من رخ داده و شما فرموده اید هنگام تولد این فرزندم. بدون اطلاع من کاری انجام نده (اینک جریان را به اطلاع می‌رسانم). امام صادق علیه السلام بی درنگ از جا برخاست و همراه فرستاده حمیده رفت، طولی نکشید حضرت برگشت. اصحاب گفتند: خدا تو را خوشحال کند و ما را فدایت نماید، قضیه حمیده چه شد؟ امام فرمود: خداوند حمیده را سلامت نگه داشت و به من فرزندی عنایت فرمود، که بهترین مخلوق روی زمین است، و حمیده درباره آن نوزاد جریانی را نقل نمود که گمان می‌کرد من آن را نمی دانم و حال آنکه من به آن از او آگاهتر بودم. گفتم: فدایت شوم حمیده چه گفت؟ امام صادق علیه السلام فرمود: حمیده گفت: وقتی که آن نوزاد به دنیا آمد دست هایش را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد. من به حمیده گفتم: این کار نشانه پیامبر صلی الله علیه و آله و نشانه جانشین بعد از او است. (همه امامان هنگام تولد این نشانه‌ها را دارند)... [۱] همکاری با 🔹🍂🍂 زیاد بن ابی سلمه که با دستگاه هارون الرشید ارتباط داشت، می‌گوید: روزی خدمت امام کاظم علیه السلام رسیدم، فرمود: زیاد! شنیده‌ام تو برای سلطان (هارون الرشید) کار می‌کنی و با آنان همکاری داری؟ گفتم: آری! فرمود: چرا؟ گفتم: من آدم آبرودار هستم و نیز عیالمند و تهی دست می‌باشم. جهت تأمین مخارج زندگی برای آن‌ها کار می‌کنم. امام فرمود: زیاد! اگر من از بلندی بیفتم و قطعه قطعه شوم، برایم بهتر از آن است که عهده دار کاری از کارهای آنها (ظالمان) باشم و یا قدمی روی فرش آن‌ها بگذارم. مگر در یک صورت، می‌دانی آن چه صورت است؟ گفتم: فدایت شوم نمی دانم. فرمود: با آنان همکاری نمی کنم، مگر در چند مورد: ۱. غم از دل مؤمنی بردارم. ۲. یا ناراحتی او را برطرف کنم. ۳. یا قرضش را ادا نمایم. زیاد! کمترین کاری که خداوند با یاوران ستمگران انجام می‌دهد، این است که آنها را در خیمه آتشین قرار می‌دهد تا از حساب اهل محشر فارغ گردد. ای زیاد! هرگاه متصدی شغلی از شغلهای آنها شدی به برادرانت نیکی کن! تا جبران گناهانت را بکند... وقتی که خود را صاحب قدرت بر مردم مشاهده کردی بدان! خداوند نیز فردای قیامت بر تو قدرت دارد و توجه داشته باش نیکی‌های تو می‌گذرد و ممکن است آنها نیکی هایت را فراموش کنند ولی برای فردای قیامت تو، همان نیکی‌ها خواهد ماند. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ۷۱. ب: ج ۴۸، ص ۲. [۱]: ۷۲. ب: ج ۴۸، ص ۱۷۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫