eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
457 دنبال‌کننده
136 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🔸🔹🌺 بر آتش 🌸🌺🌺 از جمله روایاتی که در ارتباط با یهودیان است، حدیث کشف معبد توسط آنهاست، تعبیر " کشف هیکل " (معبد) در شمار نشانه‌های ظهور آمده، که ظاهرا کشف معبد حضرت سلیمان علیه السلام است، از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده که فرمودند: " ظهور آن حضرت نشانه‌ها و علاماتی دارد: نخست محاصره کوفه با کمین و پرتاب سنگ، و ایجاد شکاف و رخنه در زوایای کوچه‌های کوفه و تعطیلی مساجد به مدت چهل شب و کشف معبد و به اهتزاز در آمدن پرچمهایی گرداگرد مسجد بزرگ (مسجد الحرام) است. قاتل و مقتول در این ماجرا، در آتش اند " [۱] احتمال دارد که آن معبد، یک اثر تاریخی غیر از معبد حضرت سلیمان بوده و یا در محل دیگری غیر از قدس باشد، چون عبارت " کشف معبد " بطور کلی مطرح شده و نامی از کاشف آن به میان نیامده است. بخش‌های اول این روایت نشانگر حالت جنگ در کوفه است که در روایات، گاهی از آن به عراق یاد میشود، اما در این جا به معنی همان شهر کوفه و محدوده آن و درهم کوبیدن شهر و ایجاد موانع دفاعی در گوشه و کنار آن است. اما پرچم‌های گوناگون در اطراف مسجد الحرام، اشاره به درگیری و کشمکش قبایل بر سر حکومت دارد که اندکی پیش از ظهور حضرت پدید خواهد آمد و در این زمینه روایات فراوانی وارد شده است. دسته ای دیگر از احادیث، روایاتی است که به معرفی افرادی میپردازد که خداوند بعد از فسادآفرینی و تکبرجویی یهودیان بر آنان مسلط میگرداند، که تعدادی از آنها در تفسیر آیات قرآن مجید گذشت، و برخی دیگر درباره ایران و شخصیتهای ایرانی در زمان ظهور است، مانند حدیث " پرچم‌های سیاه " که توسط راویان متعدد نقل شده و در آن چنین آمده است: " درفش‌های سیاه، از خراسان ظهور کنند. هیچ چیز قادر به بازگرداندن آنها نیست، تا سرانجام در قدس برافراشته شوند ". روایات مربوط به بیرون آوردن تورات اصلی از غاری در انطاکیه و کوهی در شام و فلسطین و دریاچه طبریه، توسط حضرت مهدی علیه السلام و استدلال آن حضرت بر یهودیان، بوسیله تورات نیز از جمله همین روایات است. از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: " تورات و انجیل را از سرزمینی که انطاکیه نامیده میشود بیرون آورد. " [۱] و نیز از آن بزرگوار نقل شده که فرمودند: " صندوق مقدس را از غاری در انطاکیه و بخش‌هایی از تورات را از کوهی در شام بیرون آورده و به وسیله آن با یهودیان به استدلال پردازد و سرانجام بسیاری از آنها اسلام آورند. " [۲] همچنین از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: " صندوق مقدس از دریاچه طبریه به وسیله او آشکار شود و آن را در حضورش در بیت المقدس قرار دهند و چون یهودیان آن را مشاهده نمایند، به جز اندکی بقیه ایمان آورند. " [۳] تابوت سکینه یا صندوق مقدس، همان است که در فرموده خدای متعال آمده است:...... ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. بحار: ۵۲ / ۲۷۳. [۱]: ۱. بحار: ۵۱ / ۲۵. [۲]: ۲. منتخب الأثر ص ۳۰۹. [۳]: ۳. الملاحم والفتن ص ۵۷. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   از ها و ها و حضرت بن ابی علیه السلام ▪️🌸🍃 ، 🌸🌺▪️ انا و جميع من فوق التراب فدأ تراب نعل ابي تراب معروف است كه ميان آن حضرت و فاطمه عليهما السلام سخني در گرفت. علي (ع) از خانه برون آمد و به سوي مسجد رفت و بر روي خاك خوابيد و رسول خدا در جستجوي او به خانه آمد و او را نيافت و به مسجد رفت. علي (ع) را ديد كه پشت بر خاك نهاده؛ در حالي كه خاكها از پشت او پاك مي‌كرد به او گفت: بر خيز اي ابوتراب! از آن پس هر گاه علي (ع) با اين نام خوانده مي‌شد شاد مي‌گشت و آن را از هر نامي ديگر بيشتر دوست مي‌داشت. (۱). و به همين مناسبت است كه يكي از القاب شيعيان علي (ع) «ترابي» است. (۲) ابن عباس مي‌گويد شنيديم كه رسول خدا (ص) مي‌گفت در روز قيامت وقتي كافر مي‌بيند كه خداوند تبارك و تعالي چه ثواب و تقرب و كرامتي براي شيعيان علي (ع) فراهم كرده است مي‌گويد: «يا ليتني كنت ترابيا؛ اي كاش! من ترابي بودم» و اين بر سياق قول خداي عزوجل است كه «ويقول الكافر يا ليتني كنت تراباً». (۳). از ابن عباس پرسيده شد چرا رسول خدا (ص) علي (ع) را ابوتراب خوانده است؟ پاسخ داد زيرا او صاحب زمين و حجت خدا بر روي زمين پس از رسول خداست و بقأ و سكون زمين به اوست. (۴) از ميان متأخران سيد محمد صدر معتقد است كه كنيه ي: «ابوتراب» براي آن حضرت كنايه از بسياري عبادت و نماز اوست؛ زيرا مسلمانان بر خاك سجده مي‌كردند و پيشاني آن حضرت از كثرت سجده خاك آلود بوده است، پس گفته ي پيغمبر (ص): «قم يا اباتراب» مثل اين است كه گفته باشد: «قم يا كثير العباده؛ برخيز اي كسي كه بسيار سجده و عبادت مي‌كني». (۵). * 📚منابع: (۱) سيوطي، تاريخ الخلفأ، ص۱۶۷؛ ابن عساكر، تاريخ دمشق، ج۱، س۲۵. (۲) عبدالجليل قزويني رازي، كتاب النقض، ص۵۸۷. (۳) مجلسي، بحارالانوار، ج۳۵، ص۵۱. (۴) مجلسي، بحارالانوار، ج۳۵، ص۵۱. (۵) محمد صادق صدر، حياة اميرالمؤمنين، ص۳۹. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
32.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از فضایل علی علیه السلام✨✨🌸🌺 حجت‌الاسلام سیدمحمد فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 به تاریخ 🌸🌺🌺 داوران و فرمانروایان 🌸🌺🌺 رهبری بنی اسرائیل پس از یوشع علیه السلام به داوران و قاضیان انتقال یافت، آنها شبیه خلفاء در میان قبایل قریش بودند و پانزده تن از آنان به فرمانروائی رسیدند. دوره داوران با دو ویژگی شناخته میشود، این دو ویژگی را پیوسته در طول تاریخ با بنی اسرائیل مشاهده مینمائیم: یکی انحراف آنان از خط پیامبران علیهم السلام و دیگری تسلط افرادی از طرف خداوند که عذاب دردناکی به آنان بچشانند، همچنانکه در قرآن بدان اشاره شده است. در تورات از انحراف بنی اسرائیل بعد از یوشع علیه السلام چنین میگوید: " (آنان) در میان کنعانیان و حیثی‌ها و اموریها و فرزیها و حیوی‌ها و یبوسیها [۲]، ساکن شده و دختران آنها را همسران خود قرار داده و دختران خود را به پسران آنها داده و خدایان آنها را پرستیدند. " [۱] و در فصل دیگر میگوید: " نخستین کسی که بر آنها سلطه یافت و آنها را به مدت هشت سال تحت فرمان خود درآورد " کوشان رشتعایم " فرمانروای آرام در منطقه نهرین بود " [۲] . " آن گاه بنی عمون و عمالقه بر آنها هجوم برده و بر شهر اریحا استیلاء یافتند " [۳] " سپس یا بین فرمانروای کنعان به مدت ۱۰ سال در حاصور بر آنان مسلط شد " [۴] " بعد از آن بنی عموم و فلسطینیان ۱۸ سال آنان را به بردگی خود درآوردند. " [۵] " و پس از آن فلسطینی‌ها آنها را کیفر نموده و مدت چهل سال بر آنان مسلط گشتند " [۶] . فرمانروائی داوران پس از یوشع علیه السلام تا زمان صموئیل پیامبر علیه السلام ادامه یافت، همان پیامبری که خداوند متعال در قرآن وی را چنین یاد نموده است: " آیا ندیدی آن گروه بنی اسرائیل را که پس از موسی از پیامبر خود درخواست کردند که فرمانروائی برای ما برانگیز تا (به سرکردگی او) در راه خدا جهاد کنیم پیامبرشان گفت: " آیا اگر جهاد بر شما فرض شود نافرمانی میکنید؟ گفتند: چگونه میشود که ما در راه خدا مبارزه نکنیم در حالی که ما و فرزندانمان از دیارمان رانده شده ایم. اما چون جهاد بر آنان مقرر گردید بجز اندکی همه روی گرداندند و خداوند از کردار ظالمان آگاه است. " [۷] تاریخ نویسان این دوره را حدود یک قرن یعنی از ۱۱۳۰ ق. م تا دوران طالوت و داود (علیهما السلام) یعنی ۱۰۲۵ ق م تخمین میزنند، ولی از سفر داوران در تورات مدت این دوره بیش از این مقدار فهمیده میشود. ---------- 📚منابع: [۲]: ۲. اینها اقوام منطقه فلسطین بودند. [۱]: ۱. سفر داوران در فصل سوم و پنجم. [۲]: ۲. باب ۸: ۳ [۳]: ۳. داوران، باب ۳: ۱۳. [۴]: ۴. داوران، باب ۴: ۲. [۵]: ۵. داوران، باب ۱: ۸. [۶]: ۶. داوران، باب ۱۳: ۱. [۷]: ۷. بقره ۲۴۶. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 142)🔹🍂 ✨✨🌺🌸 «يا أيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ»: «اى پيامبر تبليغ كن به مردم آن امرى را كه در باره على عليه السّلام از جانب خدا بر تو فرستاده شد و اگر اين كار را انجام ندهى رسالت الهى را تبليغ نكرده اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى نمايد. خداوند كافران را هدايت نمى كند». پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بر فراز منبر غدير: هنگام ظهر، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بعد از نماز جماعت، بالاى منبرى كه زير دو درخت كهنسال بود و توسّط سلمان و ابوذر و مقداد و عمار ساخته شده بود رفتند و امير المؤمنين عليه السّلام را بر فراز منبر يك پله پائين تر قرار دادند، در حالى كه عده اى از منافقين مقابل منبر بودند. بعد از بيان كلمات درربار خويش در توحيد و صفات كمال حق تعالى و بيان قسمت عمده اى از احكام حلال و حرام دين خدا، گذشته عرب و زندگى و عقائد آنان و زحماتى كه آن حضرت كشيده اند را بيان داشتند. سپس فرمودند: «بين قرآن و اهل بيت عليهم السّلام اتصال ناگسستنى است و از يكديگر جدا نمى شوند تا روز قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. سپس قسمتى از فضائل و مناقب امير المؤمنين عليه السّلام را بيان فرمودند، و در باره امامت و ولايت آن حضرت و اولادشان تا حضرت مهدى عليه السّلام چند بار تأكيد كردند. آنگاه فرمودند: بر من وحى شده است: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك... ». سپس فرمودند: اى مردم، من در تبليغ آنچه خدا بر من نازل كرده كوتاهى نكردم و من سبب نزول اين آيه را بيان مى كنم. جبرئيل دوبار بر من نازل شد و از جانب خداوند متعال به من امر كرد كه در اين مكان به هر سفيد و سياهى از هر قبيله اى اعلام كنم كه على بن ابى طالب وصى و جانشين و امام بعد از من است. او بعد از خدا و رسولش ولى و صاحب شما و اولى بر همه شما از خود شماست. در اين باره خداوند بر من آيه اى نازل نموده است «إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (📚سوره مائده: آيه ۵۵) سپس فرمودند: من از جبرئيل خواستم كه از خداوند بخواهد مرا از تبليغ اين امر معذور بدارد، چون به كمى مؤمنين و زيادى منافقين و استهزاء كنندگان به اسلام آگاهم. آنگاه فرمودند: معاشر الناس و هو الامام المبين، روى بر مگردانيد از ولايت او. فهو الذى يهدى الى الحق و يعمل به. اوست كه هدايت به حق مى كند و عمل به آن مى نمايد. او را فضيلت دهيد كه خدا او را فضيلت داده و او را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است. اى مردم، او امام از طرف خداست. منكر ولايت او آمرزيده نخواهد شد و توبه اش قبول نمى شود. بعد از من افضل از همه، زنان و مردان على است. ملعون و مورد غضب الهى است كسى كه قول مرا رد كند و موافق آن نباشد. بدانيد جبرئيل خبر داد كه خداوند متعال مى فرمايد: هر كس با على دشمنى كند و او را دوست نداشته باشد لعنت و غضب من بر او باد. بعد فرمودند: خداوندا، تو شاهد باش. من رسالتم را ادا كردم. من رساندنم آنچه فرموده بودى. من بر همگان واضح نمودم. آگاه باشيد، غير از برادرم على بن ابى طالب عليه السّلام ديگرى أميرالمؤمنين نيست. امارت مؤمنين بعد از من براى احدى جز على بن ابى طالب عليه السّلام حلال نيست. معرفى على بن ابى طالب عليه السّلام: در اينجا بازوى على عليه السّلام را گرفتند و در همين حال على عليه السّلام دستان مباركش را به طرف آن حضرت بلند كرد. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را بالا برد به حدى كه پاهاى مبارك حضرت تا سر زانوهاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رسيد. سپس فرمود: «الست اولى بكم من انفسكم»؟ همه گفتند: «اللهم بلى». فرمود: «هذا على اخى و وصيى، من كنت مولاه فهذا على مولاه و هو على بن ابى طالب. هركس كه من مولى و صاحب اختيار او هستم اين على مولى و صاحب اختيار اوست. مكان و منزلت او مثل مكان و منزلت من نزد شماست. بار الها، دوست بدار هركس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد، و كلماتى ديگر براى تأكيد فرمان الهى و اقرار مردم بيان نمودند. سپس فرمودند: خبر غدير را حاضرين به غتئبين و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌺🌺🌸 فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔳 حضرت معصومه سلام اللَّه علیها ◾️🔸🔸 من وارد شدم و گفتم از کجا دانستید که نصرانی می‌خواهد مسلمان شود؟ گفت: جدّم حضرت کاظم علیه السّلام در خواب به من خبر دادند. بعد مرا به کاظمین و به خانه عالم جلیل شیخ عبدالحسین تهرانی برد و داستان را به ایشان عرض کردم. به دستور او مرا به حرم مطهّر بردند و دور ضریح طواف دادند، ولی اثری از برای من ظاهر نشد. چون بیرون آمدم و مختصر زمانی گذشت دچار تشنگی شدم. آب آشامیدم. در آن وقت حالم دگرگون شد و به زمین افتادم و آن وقت بود که احساس کردم که بار گرانی چون کوه بر پشتم بود و برداشته شد و ورم بدنم از بین رفت و به کلی کسالت و دردم مرتفع گردید. به بغداد برگشتم. بستگانم که از جریان اطّلاع پیدا کردند ناراحت شدند. مادرم گفت: خدا رویت را سیاه کند. کافر شدی؟ گفتم: از بیماری چیزی می‌بینی؟ او گفت: این از سحر است و بالاخره مرا زدند، اذیت کردند و خون آلود نمودند و گفتند: تو از دین ما خارج شده ای. من به کاظمین برگشتم و خدمت شیخ عبدالحسین تهرانی رفتم و او اسلام و شهادتین را به من تلقین کرد و مسلمان شدم و چون خطر، مرا تهدید می‌کرد، او مخفیانه مرا به کربلا فرستاد و چون زیارت کردم و برگشتم مرا با مرد صالحی از اهل اصطهبانات به بلاد عجم فرستاد و یکسال در آن قریه - اصطهبانات - از توابع شیراز ماندم و بعد به عتبات برگشتم... مرحوم محدث نوری می‌گوید: و باز به محل هجرت خود برگشت و در آنجا همسر گرفت و مشغول به قرائت مصائب حضرت امام حسین علیه السّلام شد و الآن در آنجاست و اهل و اولادی دارد... [۱] استاد ما در شیراز در قسمتی از سطوح، مرحوم آیت اللَّه آقای حاج سیّد محمّد باقر آیت اللهی معروف به حاج عالم رضوان اللَّه علیه کرامتی را از حضرت معصومه سلام اللَّه علیها نقل کرده اند که خود در جریان آن بوده و مشاهده کرده اند و آن این است که می‌فرماید: در سال ۱۳۴۹ هجری قمری به قصد تشرّف به قم از شیراز مسافرت نمودم. در اصفهان برای پیداکردن وسیله برای قم به گاراژ رفتم. یک ماشین سواری آماده بود. من و یک نفر دیگر که اصفهانی و مرد باوقاری بود سوار شدیم. جوان دیگری هم آمد که سوار شود، مادرش که به بدرقه او آمده بود با چشم گریان روی به حقیر نموده و گفت: آقا! دعا کن فرزندم به سلامت برسد. ما سه نفر عقب ماشین جا گرفتیم و راننده، جلوی ماشین را برای دیگری در نظر داشت. راه افتادیم. چندین کوچه و خیابان گردش کردیم تا درب خانه ای نگه داشت و شخصی را سوار نموده و به سمت قم به راه افتادیم. ضمناً معلوم شد آن جوان از ارامنه و کارمند بانک تهران است و آن شخص آخر اهل کردستان و رئیس دخانیات اصفهان است. رفتیم تا به مورچه خورت که حدود چند فرسنگی اصفهان می‌باشد، رسیدیم. در اینجا مأمور تفتیش اثاثیه مسافرین آمد و چون شب تاریک بود چراغ دستی را گرفت و نگاه به داخل ماشین کرد. از من پرسید آقا اسباب شما کجاست؟ گفتم جلوی ماشین روی کاپوت بسته اند، برو نگاه کن. از آن جوان پرسید: این صندوقچه که روی رکاب ماشین است چیست؟ گفت: مشروب است. از آقای رئیس پرسید: صندوقچه بسته شده چیست؟ آن هم گفت: مشروب است و ما هم می‌شنیدیم و می‌فهمیدیم، ولی مجبور بودیم خود را به نفهمی بزنیم. بعد مأمور تفتیش آمد و از اینکه سؤال از اثاثیه اینجانب کرده بود، معذرت خواست. به هرحال بدون تفتیش از آنجا گذشتیم. هوا بسیار سرد بود. آقای رئیس - شاید برای رفاع از سرما - بطری را سر می‌کشید. بوی آن بلند می‌شد و به مشام آن جوان ارمنی که عقب سوار بود، می‌رسید و او برای طعنه به اینجانب صدا می‌زد:..... ---------- [۱]:📚 ۵۵. نوری، میرزا حسین، دارالسلام فی الرؤیا و المنام، ج ۲، ص ۱۶۹-۱۷۱، با تلخیص. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ ي اسلامي از شهادت خدا ▪️🔹▪️ اشاره درگذشت پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم جامعه اسلامي را در بوته ي امتحاني بزرگ قرار داد و پايه‌هاي ايمان و تسليم و پذيرش افراد را نسبت به اصول و فروع اسلام، كاملا آشكار ساخت، در آن برهه ي حساس از تاريخ، عقده‌ها و كينه‌هايي كه در نهانگاه خوف از مقام رسالت، پنهان شده بود، عيان گشت و روشن گرديد كه اسلام خواهي گروهي از مهاجر و انصار، به هدف نيل به يك رشته مقامات و مناصب دنيوي انجام گرفته است و آنان، دين خدا را تا آنجا پذيرا هستند كه با منافع دنيويشان در اصطكاك نباشد. پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، جامعه اسلامي را دو خطر بزرگ، از داخل و خارج، تهديد مي‌كرد: از يك طرف حزب نفاق و ستون پنجم به شدت در صدد ايجاد فتنه و آشوب در داخل بود تا نظام از درون فروريزد، لذا ابوسفيان- موقعي كه امام، جسد مبارك پيامبر را غسل مي‌داد- در خانه ي امام را زد و گفت دست خود را بده تا با تو به عنوان خليفه ي مسلمين بيعت كنم و هر نوع مخالفت احتمالي را با نيروي قبيله ي خود سركوب سازم! امام كه از نيت سوء او آگاه بود، دست رد بر سينه ي نامحرم زد و فرمود: «واللَّه ما أردتَ بهذا إلّا الفتنه، و انّك و اللَّه طال ما بغيتَ الإسلام شرّاً، لا حاجة لنا في نصيحتك». [۵]. «به خدا سوگند تو هدفي جز ايجاد فتنه و آشوب نداري و پيوسته براي اسلام خواهان شر و بدي بودي، ما را به خير خواهي نيازي نيست! ». از طرف ديگر، احتمال حمله روميان قوت مي‌گرفت، زيرا در اجراي فرمان پيامبر كه دستور داده بود ياران او هر چه زودتر مدينه را به عزم سرزمين روم (شام كنوني) ترك كنند، عمدا تعلل شده بود و اين در حالي است كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در بستر بيماري، سر باز زنندگان از اين فرمان را مشمول نفرين خود قرار داده بود: «جَهِّزُوا جيشَ أُسامَة، لَعَنَ اللَّهُ مَن تَخَلَّفَ عَنْه». [۶]. «سپاه اسامه را آماده حركت سازيد، متخلفان از آن از رحمت خدا دور باشند». گذشته از اين، روح ياغيگري در برخي از قبايل عرب زنده شده و مي‌خواستند به عناوين گوناگون از زير چتر حكومت اسلامي بيرون آيند تا از هر نوع پرداخت زكات و غيره خود داري كنند. در چنين شرايط خاص و سرنوشت ساز، اما چاره اي جز مماشات با كودتا گران و اغماض از بيعتي كه با او در سرزمين غدير انجام گرفته بود، نداشت و اگر بر حفظ حق مسلم خود اصرار مي‌ورزيد چه بسا منويات حزب نفاق و دشمن خارجي جامه ي عمل مي‌پوشيد، لذا ناچار شد در مقابل قانون شكني‌ها و خلاف كاري‌ها مماشات كند و جلو فتنه ي بزرگي را بگيرد. چنانچه خود اميرمومنان در سخنانش به اين نكته اشاره دارد: «فامسكتُ يدي حتّي رأيتُ راجعةَ الناس قد رجعتْ عن الإسلامِ يدعون إلي مَحْقِ دينِ محمّد صَلَيّ اللَّهُ عَلَيْه و اله وَ سَلَمَ فخشيتُ إن لم أنصُر الإسلامُ و أهلَه أن أري فيه ثلماً أو هدماً تكون المصيبة به عليَّ أعظم من فوت ولايتكم الّتي إنّما هي متاع أيام قلائل». [۷]. «دست بر روي دست گذاردم تا اين كه به چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند دين محمد صلي الله عليه و آله و سلم را نابود سازند، در اينجا بود كه ترسيدم اگر اسلام و مسلمانان را ياري نكنم بايد شاهد نابودي و حكومت چند روزه بر شما مهمتر بوده و هست». 📚 منابع: [۵] تاريخ طبري ۲/ ۴۴۹، حوادث سال ۱۱. [۶] ملل و نحل شهرستاني ۱ / ۲۳؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ۶/ ۵۲، ط مصر. [۷] نهج البلاغه، نامه ۶۲ (نامه آن حضرت به اهل مصر كه همراه مالك اشتر فرستاد). ‌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️ 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 188)🔹🍂 امير المؤمنين عليه السّلام🌺✨ (تلخيص از رياحين الشريعة: ج ۳، ص ۳، ۴، ۵، ۶) آن حضرت در سال چهارم هجرى در مدينه طيبه از دنيا رفت، و در بقيع مدفون شد. هنگامى كه أمير المؤمنين عليه السّلام خبر فوت والده اش را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دادند آن حضرت فرمودند: «او مادر من بود». بعد عمامه و لباسش را داد كه فاطمه سلام اللَّه عليها را به آنها كفن كنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تكبير بر جنازه گفت و فرمود: «چون چهل صف از ملائكه به جنازه اش نماز خواندند چهل تكبير گفتم». بعد در قبر خوابيد و هنگام دفن او را تلقين فرمود و در باره او دعا كرد. 📚(منتخب التواريخ: ص ۱۱۳. اعلام الورى: ج ۱، ص ۳۰۶) امير المؤمنين عليه السّلام در اصلاب 🍃✨ حديث ولادت أمير المؤمنين عليه السّلام هم دلالتى بر صلابت ايمان فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مادر آن حضرت دارد. 📚(رياحين الشريعة: ج ۳، ص ۶ - ۷) نورى كه از عرش پروردگار آمده بود، در انبياء و اوصياء يكى بعد از ديگرى منتقل شده تا به عبدالمطلب عليه السّلام رسيد و بعد آن نور دو قسم شد. نورى در پيشانى مبارك عبداللَّه عليه السّلام پدر بزرگوار پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله كه آن نور بعداً به پيشانى آمنه سلام اللَّه عليها و سپس در صورت مبارك خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله منتقل شد. نصف ديگر نور در پيشانى مبارك ابوطالب عليه السّلام قرار گرفت. خداوند به ابوطالب عليه السّلام چند فرزند عطا فرمود: عقيل، طالب، جعفر، فاخته يا امّ هانى، جمانه و على أمير المؤمنين عليه السّلام. هنگامى كه خداوند على عليه السّلام را به ابوطالب و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها درخشندگى مى كرد. محل ولادت امير المؤمنين عليه السّلام مكان ولادت أمير المؤمنين عليه السّلام اشرف بقاع يعنى حرم است. اشرف اماكن حرم مسجد است، و اشرف بقاع مسجد كوفه است. مولودى جز آن حضرت در آن مكان بدنيا نيامده است، آن هم در سيّد ايام روز جمعه، در ماه حرام و در بيت الحرام!! (📚مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۲۰۰) أمير المؤمنين عليه السّلام سه روز چشم مبارك را باز نكرد، تا او را خدمت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آوردند. آنجا بود كه چشم باز كرد. آن حضرت فرمود: «او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خويش قرار دادم». (مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۰۵) سپس آن حضرت را در آغوش كشيد و به منزل ابوطالب عليه السّلام آورد. (📚كشف الغمّة: ج ۱، ص ۵۹) از امير المؤمنين عليه السّلام 🍂✨ جابر بن عبداللَّه مى گويد: راهبى بود به نام «مثرم بن رعيب» كه ۱۹۰ سال عبادت كرده بود، ولى حاجتى از خدا نخواسته بود. روزى از خداوند خواست يكى از اوليائش را به او بنماياند. خداوند متعال جناب ابوطالب عليه السّلام را نزد او فرستاد و بعد از آن كه راهب دانست اين اقا چه كسى است، به آن حضرت بشارت داد كه اى ابوطالب، خداوند به تو پسرى عنايت مى فرمايد كه او ولى خداست و اسم شريف او على است. هنگامى كه او را درك كردى سلام مرا به او برسان و به او بگو كه مثرم راهب، اقرار مى كند به وحدانيت خدا و به ولايت تو يا أمير المؤمنين عليه السّلام شهادت مى دهد. هنگام رفتن جناب ابوطالب عليه السّلام خرما وانگور و انار بهشتى ميل فرمودند و به منزل فاطمه آمدند. فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بانوى حرم جناب ابوطالب عليه السّلام هم خرمائى كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به آن حضرت داده بودند ميل فرمود، و به ابوطالب عليه السّلام هم دادند و آن حضرت هم ميل فرمود. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرموده بودند: اين خرما را كسى مى خورد كه مقر به توحيد و نبوت من باشد. بعد از آنكه پدر و مادر آن حضرت، ميوه هاى بهشتى را ميل فرمودند وجود حضرت مولى الموحدين على بن ابى طالب عليه السّلام به وجود آمد. هنگامى كه فاطمة بنت اسد سلام اللَّه عليها حامل آن وجود شريف شد، به زيبائى و نورانيتش افزوده شد. انعقاد نطفه امير المؤمنين عليه السّلام (📚مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۶ - ۱۹۷. روضة الواعظين: ج ۱، ص ۷۹. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۱۱) هنگامى كه وجود شريف آن حضرت در بطن فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها قرار گرفت در مكه زلزله شد، و قريش بتها را به كوه ابوقبيس آوردند، ولى زلزله بيشتر شد و بتها به رو افتادند. آنان به ابوطالب عليه السّلام پناه بردند، و آن حضرت بالاى كوه آمد و فرمود: «مردم در اين شب اتفاق مهمى افتاده است. خداوند خلقى را آفريده كه اگر از او اطاعت نكنيد...... 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🍃 الهى براى مراسم : 🌺 «يا أيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ»: «اى پيامبر تبليغ كن به مردم آن امرى را كه در باره على عليه السّلام از جانب خدا بر تو فرستاده شد و اگر اين كار را انجام ندهى رسالت الهى را تبليغ نكرده اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى نمايد. خداوند كافران را هدايت نمى كند». پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بر فراز منبر غدير: هنگام ظهر، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بعد از نماز جماعت، بالاى منبرى كه زير دو درخت كهنسال بود و توسّط سلمان و ابوذر و مقداد و عمار ساخته شده بود رفتند و امير المؤمنين عليه السّلام را بر فراز منبر يك پله پائين تر قرار دادند، در حالى كه عده اى از منافقين مقابل منبر بودند. بعد از بيان كلمات درربار خويش در توحيد و صفات كمال حق تعالى و بيان قسمت عمده اى از احكام حلال و حرام دين خدا، گذشته عرب و زندگى و عقائد آنان و زحماتى كه آن حضرت كشيده اند را بيان داشتند. سپس فرمودند: «بين قرآن و اهل بيت عليهم السّلام اتصال ناگسستنى است و از يكديگر جدا نمى شوند تا روز قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. سپس قسمتى از فضائل و مناقب امير المؤمنين عليه السّلام را بيان فرمودند، و در باره امامت و ولايت آن حضرت و اولادشان تا حضرت مهدى عليه السّلام چند بار تأكيد كردند. آنگاه فرمودند: بر من وحى شده است: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك... ». سپس فرمودند: اى مردم، من در تبليغ آنچه خدا بر من نازل كرده كوتاهى نكردم و من سبب نزول اين آيه را بيان مى كنم. جبرئيل دوبار بر من نازل شد و از جانب خداوند متعال به من امر كرد كه در اين مكان به هر سفيد و سياهى از هر قبيله اى اعلام كنم كه على بن ابى طالب وصى و جانشين و امام بعد از من است. او بعد از خدا و رسولش ولى و صاحب شما و اولى بر همه شما از خود شماست. در اين باره خداوند بر من آيه اى نازل نموده است «إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (سوره مائده: آيه ۵۵) سپس فرمودند: من از جبرئيل خواستم كه از خداوند بخواهد مرا از تبليغ اين امر معذور بدارد، چون به كمى مؤمنين و زيادى منافقين و استهزاء كنندگان به اسلام آگاهم. آنگاه فرمودند: معاشر الناس و هو الامام المبين، روى بر مگردانيد از ولايت او. فهو الذى يهدى الى الحق و يعمل به. اوست كه هدايت به حق مى كند و عمل به آن مى نمايد. او را فضيلت دهيد كه خدا او را فضيلت داده و او را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است. اى مردم، او امام از طرف خداست. منكر ولايت او آمرزيده نخواهد شد و توبه اش قبول نمى شود. بعد از من افضل از همه، زنان و مردان على است. ملعون و مورد غضب الهى است كسى كه قول مرا رد كند و موافق آن نباشد. بدانيد جبرئيل خبر داد كه خداوند متعال مى فرمايد: هر كس با على دشمنى كند و او را دوست نداشته باشد لعنت و غضب من بر او باد. بعد فرمودند: خداوندا، تو شاهد باش. من رسالتم را ادا كردم. من رساندنم آنچه فرموده بودى. من بر همگان واضح نمودم. آگاه باشيد، غير از برادرم على بن ابى طالب عليه السّلام ديگرى أميرالمؤمنين نيست. امارت مؤمنين بعد از من براى احدى جز على بن ابى طالب عليه السّلام حلال نيست. معرفى على بن ابى طالب عليه السّلام: 🌼🍂 در اينجا بازوى على عليه السّلام را گرفتند و در همين حال على عليه السّلام دستان مباركش را به طرف آن حضرت بلند كرد. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را بالا برد به حدى كه پاهاى مبارك حضرت تا سر زانوهاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رسيد. سپس فرمود: «الست اولى بكم من انفسكم»؟ همه گفتند: «اللهم بلى». فرمود: «هذا على اخى و وصيى، من كنت مولاه فهذا على مولاه و هو على بن ابى طالب. هركس كه من مولى و صاحب اختيار او هستم اين على مولى و صاحب اختيار اوست. مكان و منزلت او مثل مكان و منزلت من نزد شماست. بار الها، دوست بدار هركس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد، و كلماتى ديگر براى تأكيد فرمان الهى و اقرار مردم بيان نمودند. سپس فرمودند: خبر غدير را حاضرين به غتئبين و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند. بيعت و : 🍃🌸 همين كه آن حضرت از منبر پائين آمدند، مردم با صداى بلند با زبان و دست بيعت كردند و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مى فرمود:....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 على عليه السّلام سيّد مسلمانان و مؤمنان و پرهيزگاران و پيشانى و امت و راهنماى است🍂🍃🌺🌸 (۲)📚 [تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۱۳/ ۱۲۲] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله فرمود: در روز جزا سواره اى جز ما چهار تن نيست. عمويش، «عباس»، پس از استماع اين سخن گفت: پدر و مادرم فداى شما! غير از شما، آن سواره‌ها چه كسانى هستند؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: من بر ناقه «براق» سوارم و برادرم «صالح» بر ناقه اى كه خدا در اختيار او در آورد و بدكرداران آنرا پى كردند و عمويم، «حمزة» شير خدا و شير رسول خدا، بر «ناقه غضباء» من، و برادر و پسر عمو و دامادم، على بن ابيطالب عليه السّلام، بر ناقه اى از ناقه هاى بهشت مى نشيند كه بر پشت آن ديباى بهشتى زين شده است، پاهاى آن از زمرّد سبز و مزيّن به طلاى سرخ، سر آن از كافور سفيد، و دم آن از عنبر، و زانوهاى آن از مشك اذفر، و گردن آن از لؤلؤ، قبّه اى از نور الهى بر فراز آن گذاشته شده است كه باطن و درون آن، بخشش خدا و ظاهر و بيرون آن، رحمت الهى است و لواء حمد در دست اوست. به هر گروه از فرشتگان كه مى گذرد، مى گويند: اين بزرگوار، يا فرشته مقرّب است، و يا پيغمبر برگزيده و يا حامل عرش پروردگار جهانيان. همزمان منادى از درون عرش الهى ندا مى دهد كه اين شايسته هر گونه مرحمت الهى، نه فرشته مقرّب است، و نه پيغمبر مرسل و نه حامل عرش حضرت پروردگار عالم؛ بلكه او على بن ابيطالب عليه السّلام، امير مؤمنان و امام پرهيزگاران و راهبر پيشانى سپيدان است. او با اين تجليل بسوى پروردگار عالميان مى آيد؛ آرى! آن كس كه ولايت او را تصديق كرده رستگار شده و آن كس كه وى را تكذيب نموده است، زيانكار گرديده است. و هر گاه بنده اى هزار سال و هزار سال در بين «ركن» و «مقام» به عبادت حق تعالى بپردازد تا از كثرت عبادت مانند مشك خشكيده شود، و خدا را درحالى ملاقات نمايد كه كينه آل محمد را در دل دارد، خداى تعالى او را به صورت در دوزخ مى افكند! (۱) مؤلف گويد: حديث مزبور را به طريق ديگرى، در [۱۱/ ۱۱۲] نقل كرده است و در آن طريق آمده است كه: «اين بزرگوار على بن ابيطالب عليه السّلام جانشين رسول رب العالمين و امام متقين و راهنماى مؤمنين است». پيش از اين، طريق مزبور را در باب «على وصى پيغمبر است» متذكر شديم، به آنجا مراجعه فرمائيد. (۲) [ا📚صابة ابن حجر ۷/ قسم ۱/ ۱۶۷] گفته است: «ابو احمد»، «ابن مندة» و ديگران، از طريق «اسحاق بن بشر اسدى» از «خالد بن حارث» از «عوف» از «حسن» از «ابو ليلا غفارى» روايت كرده اند كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: به زودى پس از رحلت من آشوبى بوجود مى آيد، در آن هنگام ملازم على باشيد! براى اينكه او نخستين فردى است كه به من ايمان آورده است، و اولين كسى است كه در روز قيامت با من مصافحه مى كند، و او«صدّيق اكبر»، «فاروق» اين امت و راهبر مؤمنان است؛ همانطور كه جاه و مقام راهنماى منافقان است. مؤلف گويد: اين حديث را «ابن عبد البر» در [استيعاب ۲/ ۶۵۷] و «ابن اثير» در [📚اسد الغابة ۵/ ۲۸۷] آورده است. (۱) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۱۰۲] روايت كرده است كه «ابوذر» و «سلمان» نقل كرده اند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست على عليه السّلام را گرفت و فرمود: همانا اين عاليمقدار نخستين كسى است كه به من ايمان آورده است، و اولين كسى خواهد بود كه در قيامت با من مصافحه مى كند و اين بزرگوار «صديق اكبر» و «فاروق» اين امت است كه حق را از باطل جدا مى سازد، اين شخصيت پيشواى مؤمنان است و مال، پيشواى ستمگران. اين حديث را «طبرانى» و «بزّاز» تنها از «ابوذر» روايت كرده اند. مؤلف گويد: «مناوى» هم در [شرح فيض القدير ۴/ ۳۵۸] و «طبرانى» و «بزّاز» از «ابوذر» و «سلمان» و «متّقى» هم در [📚كنز العمال ۶/ ۱۵۶] روايت كرده اند..... فقط با ذکر کانال ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 ؟ 🔹 ۱/۲- الصدوق، عن أبيه، عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْأَدَمِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ الْعَطَّارِ قَالَ: ﴿ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنَّهُمْ یَقُولُونَ لَنَا أَمُؤْمِنُونَ أَنْتُمْ فَنَقُولُ نَعَمْ إن شاء الله فَیَقُولُونَ أَ لَیْسَ اَلْمُؤْمِنُونَ فِی اَلْجَنَّهِ؟ فَنَقُولُ بَلَی فَیَقُولُونَ أَ فَأَنْتُمْ فِی اَلْجَنَّهِ؟ فَإِذَا نَظَرْنَا إِلَی أَنْفُسِنَا ضَعُفْنَا وَ اِنْکَسَرْنَا عَنِ اَلْجَوَابِ قَالَ فَقَالَ إِذَا قَالُوا لَکُمْ أَ مُؤْمِنُونَ أَنْتُمْ فَقُولُوا نَعَمْ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ قَالَ قُلْتُ فَإِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا اِسْتَثْنَیْتُمْ لِأَنَّکُمْ شُکَّاکٌ قَالَ فَقُولُوا لَهُمْ وَ اَللَّهِ مَا نَحْنُ بِشُکَّاکٍ وَ لَکِنِ اِسْتَثْنَیْنَا کَمَا قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿لَتَدْخُلُنَّ اَلْمَسْجِدَ اَلْحَرامَ إِنْ شاءَ اَللّهُ آمِنِینَ﴾ [۱] وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَدْخُلُونَهُ أَوَّلاً وَ قَدْ سَمَّی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْمُؤْمِنِینَ بِالْعَمَلِ اَلصَّالِحِ «مُؤْمِنِینَ» وَ لَمْ یُسَمِّ مَنْ رَکِبَ اَلْکَبَائِرَ وَ مَا وَعَدَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ اَلنَّارَ فِی قُرْآنٍ وَ لاَ أَثَرٍ وَ لاَ نُسَمِّیهِمْ بِالْإِیمَانِ بَعْدَ ذَلِکَ اَلْفِعْلِ﴾ [۲] حسن بن زیاد عطّار به امام صادق علیه السلام گفت: مردم به ما می‌گویند: آیا شما مؤمنید؟ و ما پاسخ می‌دهیم، بلی، سپس می‌پرسند: آیا مؤمنان در بهشت نیستند؟ و ما پاسخ می‌دهیم، بلی می‌گویند آیا شما الآن در بهشتید؟ و ما وقتی به خودمان نگاهی می‌اندازیم از پاسخ ناتوان و درمانده می‌شویم راوی می‌گوید: حضرت فرمود: هرگاه پرسیدند آیا شما مؤمنيد به آن‌ها بگوييد بلى إن شاء الله؛ عرض كردم: آن‌ها می‌گویند شما استثناء کردید چون در شک و تردیدید. حضرت فرمود به آن ها: بگویید به خدا قسم ما دچار شک نیستیم بلکه استثنا کردن ما مانند فرمایش خداوند متعال است که فرمود: «و بیمی ندارید، وارد مسجدالحرام خواهید شد اگر خدا بخواهد» در حالی که می‌داند که آن‌ها نخست وارد مسجد الحرام می‌شوند. و خداوند مؤمنین را به خاطر عمل صالح مؤمن نامیده است و بر اهل گناهان کبیره و چیزهایی که خداوند در کتب آسمانی و اخبار وعده آتش داده است، نام مؤمن اطلاق نفرموده است و ما نیز اهل این گناهان ما نیز اهل این گناهان را بعد از ارتکاب آن مؤمن نمی شماریم. می گویم: روایت از حیث سند صحیح است. ---------- 📚منابع: [۱]: سوره فتح آیه ۲۷ [۲]: معاني الأخبار، ص ۴۱۳، ح ۱۰۵ و نقل عنه ذيلها في وسائل الشيعة، ج ۱۱، ص ۲۵۱ و ج ۱۵، ص ۳۱۷، چاپ آل البيت. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫